همکاری با آقای شاه حسینی و پیشنهاد نقش یلدا به شما به چه نحوی بود؟
– این اولین سریال تلویزیونی ام محسوب می شود و کمی از این لحاظ نگران بودم و طی سال هایی که کار سینمایی انجام می دادم، پیشنهاد برای ورود به تلویزیون بود، اما احساس می کردم نقشی نیست که بتوانم با آن برای اولین بار به تلویزیون بیایم. زمانی که فیلمنامه را خواندم؛ سیناپس کاملی داشتم که آن را هم مطالعه کردم. وقتی بابک کایدان به عنوان بازنویس فیلمنامه و آقای شاه حسینی قصه را برایم تعریف کردند، بسیار برایم جذاب بود، اما هنوز فیلمنامه کامل نداشتم و نگران بودم که نقش یلدا به کجا می رود. از جایی که کار شروع شد، نگرانی ام کمتر شد و خیالم راحت بود که می توانم خودم را به کارگردان بسپارم. خدا را شکر می کنم از اولین تجربه تلویزیونی ام هم راضی هستم و هم اینکه نقش یلدا را به شدت دوست دارم.
از اول قرار بود همین نقش را بازی کنید یا جا به جایی نقش داشتید؟
– از اول قرار بود یلدا را بازی کنم؛ چون او تنها دختر کوچک خانواده است که به لحاظ مقتضیات سنی به نقش نزدیک است.
چه طور به نقش یلدا رسیدید و برای رسیدن به نقشتون تا چه اندازه با آقای شاه حسینی و یا نویسنده تعامل داشتید؟
– جلسات ما با نویسنده نیز برگزار می شد؛ آقای شاه حسینی اصلا به این توجه نداشتند که کار سریال و قرار است از تلویزیون پخش شود. منظورم این است که به دلیل فشردگی کار و زمان تحویل سریال، بسیاری از کارگردانان مجبور می شوند از بسیاری مسائل چشم پوشی کنند اما آقای شاه حسینی صادقانه زمان می گذاشت و در خصوص سکانس ها صحبت می کردیم. همه ما هر نظری داشتیم، می دادیم و اگر درست و منطقی بود، اعمال می شد. برای رسیدن به نقش یلدا دوست داشتم همان چیزی باشد که کارگردان می خواهد و طبیعی است که در این روند بعضی جزئیات را بازیگر به کار اضافه می کند، اما باز هم سعی می کردم این اضافه کردن ها در راستای خواسته و میل کارگردان باشد. وقتی نسبت به کارگردان اعتماد داشته باشیم، چندان نمی جنگیم تا به طور دقیق همان اتفاقی که می خواهیم بیفتد.
چه ویژگی شخصیت یلدا برای شما جذاب بود که شما را به بازی در«هشت و نیم دقیقه» ترغیب کرد؟
– وقتی فیلمنامه را خواندم و با توجه به راهنمایی هایی که در خصوص نقش دریافت کردم، احساس می کردم زمان زیادی است که چنین نقشی در تلویزیون دیده نشده است. این دختر از ابتدا با وقار و با حجب و حیاست، اما قصه که پیش می رود، کمی یاغی تر می شود و در خصوص خانواده سنتی اش ساختارشکنی می کند و این مسائل برایم خیلی جذاب بود. به دلیل فقدان حضور پدر در خانواده، نوعی زن محوری در این سریال دیده می شود. یکتا(شبنم قلی خانی) نقش حامی را در این خانواده از جمله حامی یلدا ایفا می کند و فکر می کنم خانواده هایی که با این شرایط زندگی می کنند، کم نیستند. از یک جایی یلدا خط قرمزهای خانوادگی را رد می کند و این برایم جذاب بود. اگر قرار بود یلدا همان دختر ساکت در ابتدای سریال باشد، قطعا جذابیتی ایجاد نمی کرد.
چقدر از لحاظ فکری به جز رو به روی دوربین درگیر نقش یلدا شدید و تا چه اندازه به ویژگی های شخصیتی خودتان نزدیک است؟
– یلدا یک دختر کم سن و سال است که ۱۸ سال دارد و قصد شرکت در کنکور دارد. در این سن دخترخانم ها اگر احساس کنند کسی نسبت به آن ها عشق واقعی دارد، پذیرای او می شوند و احساسشان درگیر می شود. همه خانم ها از این سن گذر کردند و مسائلی درباره این شخصیت ها می دانم و نمی توانم بگویم کاملا از من دور بوده است. یک جمله درباره یلدا می توانم بگویم:«یلدا خالصانه و بسیار زلال، عاشق است و این حس عشق را خیلی دوست داشتم.» نمی خواهم بگویم به طور کامل این اتفاق را تجربه کردم اما خیلی احساس کردم که زلال بودن او به من نزدیک است و به راحتی می توانم با او ارتباط برقرار کنم. گاهی ممکن است از خود بپرسیم مگر امکان دارد یک نفر تا این اندازه متوجه دروغی بودن یک نفر نشود اما به نظرم این امکان وجود دارد؛ چون او خیلی عاشق است و راه برگشتی ندارد. بنابراین؛ او مجبور می شود رو به روی خانواده اش بایستد و بی احترامی کند. او با زلالی خاص خود فکر می کند می تواند با این روند به کارش ادامه دهد، اما بعد از آن عقیده اش تغییر می کند.
نحوه ارتباط و تعامل با پارتنرها مثل خانم قلی خانی، مزدک رستمی و بهرنگ علوی چه طور بود و چقدر از این دوستان برای رسیدن به نقش یلدا کمک می گرفتید؟
– به شدت؛ من و خانم قلی خانی خیلی صمیمی بودیم و همه چیز برایمان خوشایند بود. اندازه این صمیمت به اندازه ای بود که مخاطب می توانست رو به روی دوربین نسبت خواهری ما را باور کند. به جز بازیگران، همه افراد پشت صحنه خیلی کمک می کردند. ما قبل از شروع ضبط یک سکانس یا پلان تمرین داشتیم و با هم صحبت می کردیم و نزدیکتر می شدیم. بعد از اینکه تمریناتمان تمام می شد، همان را برای آقای شاه حسینی اجرا می کردیم و اگر اشکالی وجود داشت، می گفتند و بعد از رفع، رو به روی دوربین می رفتیم.
به طور کلی دختران در این سن و سال با چالش های شخصیتی متفاوتی رو به رو هستند. تعارض ورود به دانشگاه و احساسات مختلفی که درگیر آن می شوند در این میان وجود دارد. چه طور در اجرا به ویژگی های چنین شخصیتی نزدیک شدید؟… به خودتان رجوع کردید یا ما به ازای بیرونی در نظر گرفتید؟
– این چالش ها برای هر دختری وجود دارد و چه بهتر که بتوانیم به خودمان رجوع کنیم. من دوست داشتم یلدا حالت درونی تر داشته باشد تا اینکه خواسته خود را با صدای بلند فریاد بزند. باید سعی می کردم از الهه حصاری که دختر بزرگ خانواده است، فاصله بگیرم. او خیلی چیزها را دوست دارد، اما نمی گوید و شاید بعضی مسائل را با نگاهش منتقل می کند. بعدها این تغییرات و پر و بال گرفتن در خلق و خو به دلیل وجود فرزین است. سعی کردم به خودم مراجعه کنم و جست و جو کنم که برای خودم چه اتفاقی افتاده است. خواهر کوچکترم هنوز ازدواج نکرده و از نوع رفتارش کمک گرفتم. گاهی بعضی برخوردها به نظرم منطقی نبود، اما شبیه این رفتار را می دیدم و این نوع برخورد را در سن یلدا طبیعی می دانستم.
یلدا در«هشت و نیم دقیقه» به خوبی دیده شد، زمانی که فیلمنامه را می خواندید چه پیش بینی از کار و استقبال مخاطبان داشتید و چه بازخوردهایی دریافت کردید؟
– اول همه چیز مثل یک هندوانه در بسته بود؛ چون باید موسیقی و تدوین کنار هم قرار می گرفت تا بدانیم چه اتفاقی خواهد افتاد و ۷۰ درصد موافق این نظر بودم. قبل از شروع کار دیدگاه مثبتی داشتم و حتی در بخش هایی مطمئن بودم که کار خوبی است؛ چون میزانسن و دکوپاژ و کل گروه خیلی خوب بود. جدا از بازی ام، باقی بازی ها خیلی خوب بود و روابط خانوادگی در این سریال پررنگ است و کلمه گرم را در مورد آن به کار می برند. خودم نقش یلدا را دوست داشتم و امیدوارم مخاطب هم دوست داشته باشد که به نظر می رسد بازخورد مثبتی دریافت کردیم. بازخوردهای بیرونی خیلی جذاب بود و در نظرات به یکدیگر پاسخ می دهند. در حال حاضر نظرات مختلفی دریافت می کنم که می گویند خانواده ما همین برخورد را داشتند و ما سکوت کردیم یا رفتیم یا ازدواج دیگری داشتیم.
شما یلدا را یک دختر باهوش دیدید یا یک دختر شهرستانی تصور کردید که به اولین پسر زندگیش دل می دهد و او را حامی خود می بیند؟
– نه، هر فردی عقبه ای دارد و دیالوگی هم فروغ به او می گوید که: «تو در شهرتون خواستگار زیاد داشتی». به طور مطمئن افرادی بودند که به او ابراز علاقه کردند و نمی تواند به اولین ابراز احساسات پاسخ دهد. شخصیت فرزین برای دختران این سن و سال به گونه ای است که احساس می کنند می توانند به یک کوه محکم تکیه کنند. تفاوت سنی بین یلدا و فرزین خیلی جذاب است؛ چون این تفاوت سنی را خیلی در جامعه می بینیم که دختران به آقایان با سن بالاتر گرایش دارند؛ چون تجربه بیشتری دارند و تفریحات خود را داشتند و می خواهند یک زندگی داشته باشند. خود یلدا به گونه ای عاشق است که اگر فرزین از رستوران، پول و ماشین جدا شود، باز هم به سمت او می رود.
بیشتر به سینمایی بودن علاقه مندید یا قاب تلویزیون را ترجیح می دهید؟
– ۱۰۰ درصد پرده نقره ای سینما برایم همیشه جذاب بوده است، اما هر دو برایم مقدس و قابل احترام است؛ کما اینکه قاب تلویزیون مخاطبانی عجیب دارد و ممکن است طوری دیده شوید که در یک فیلم سینمایی دیده نشوید. اولویتم با سینماست، چون با سینما شروع کردم. در آن دوره که کلاس های بازیگری می رفتم، پیشنهاد تلویزیونی هم داشتم، اما صبر کردم و اولین کارم سینمایی بود. در حال حاضر هم نمی توانم به طور مطلق معتقد به کار با سینما یا تلویزیون باشم؛ چون در درجه اول فیلمنامه و نقش خیلی اهمیت دارد.
خیلی از بازیگران سینمایی با یک یا دو تجربه تلویزیونی دنبال بیشتر دیده شدن هستند و شما چه برداشتی دارید؟
– بازیگری مسأله ای است که نمی شود آن از دیده شدن جدا کنیم. وقتی ما را نبینند حالمان خوب نیست و به همین دلیل دنبال بازخورد تأثیر دیدن این سریال ها و فیلم ها هستیم. دیده شدن جزوی از بازیگری است و این برایم جذاب است، اما از خدا خواسته ام این جنبه و ظرفیت را به من بدهد که بتوانم این احساس را مدیریت کنم و همیشه حال خوبی داشته باشم.
خانم حصاری بعد از این سریال چه طور انتخاب می کند و چه برنامه ای برای خود دارد؟
– به طور مطمئن باید صحیح انتخاب کنم. به دلیل اینکه پله پله بالا آمدم، نمی خواهم از این مسیر خارج شوم و همان راهی که احساس می کنم درست است را با مشورت بزرگان و کمک خداوند ادامه می دهم. دو پیشنهاد دارم که هنوز قطعی نشده است. منتظر اکران فیلم«نگران نباش سارا» از علیرضا امینی هستم و فیلم دیگر به نام «دویدن در شب» دارم که نمی دانم کی اکران می شود. در پایان باید بگویم خیلی خوشحالم که با نقش یلدا در قاب تلویزیون ظاهر شدم.