کد خبر: ۴۱۳۷۰۷
تاریخ انتشار:

کیفی‌سازی محتوای فضای مجازی با سواد رسانه‌ای

بررسی دلایل افزایش سرگرمی‌های مجازی
به گزارش بولتن نیوز، اینترنت از آغاز حیاتش تاکنون مراحل مختلفی را پشت‌سر گذاشته و هر بار با نوآوری‌هایش، دورانی جدید را در زندگی انسان قرن بیست و یکم رقم زده است. دنیای صفر و یکی که ابتدا کاربردهایی اطلاعاتی و ارتباطاتی داشت، به مرور و با تلاش‌ کاربرانش تکامل یافت و شکل‌هایی جدیدی را تجربه کرد. این استفاده اطلاعاتی که ابتدا تنها در اختیار دولت‌ها بود، به مرور به خانه‌های مردم راه پیدا کرد و در شکل‌های مختلف، از متن گرفته تا امکاناتی چندرسانه‌ای در زمینه‌ عکس و فیلم و صوت گسترش پیدا کرده است و حتی می‌توان گفت، حالا اهمیت متن در آن کمرنگ و ناچیز شده است.

شکی نیست که فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، فرصت‌های بسیاری را در زمینه‌های آموزشی و اطلاع‌رسانی برای بسیاری از کاربران ایجاد کرده و مرزهای دانش و اطلاعات را تا دورترین مناطق وسعت بخشیده؛ با وجود این، به نظر می‌رسد، صفحات بی‌محتوا و حتی سرگرمی‌های مبتذل و پوچ، بخش زیادی از محتوای این شبکه‌ها را در اختیار گرفته‌اند و با استقبال بعضا خوب مخاطبانشان به ادامه حیات می‌پردازند؛ صفحاتی که گردانندگانشان از جنس همین کاربرانند،‌ اما دلیل اقبال مخاطبان و بخصوص جوانان به این نوع شبکه‌ها چیست و چقدر باید نگران گسترش این رفتار بود؟

نبود تفریح کافی، شرط اصلی

از سر کار یا کلاس،‌ درسش به خانه بازگشته و خسته است؛ آنقدر که دیگر رغبتی برای فعالیت‌های دیگر ندارد. گوشی تلفنش را در دست می‌گیرد و یکی یکی، صفحات مجازی و شبکه‌هایی را که در آنها عضو است، باز کرده، سرسری شروع به خواندن مطالب می‌کند. کلیپ‌های کوتاه ویدئویی می‌بیند و حتی محتواهای صوتی تولید شده را گوش می‌دهد. سرگرمی‌ای که با صرف هزینه‌ای اندک تولید شده و اوقات فراغتی را که خیلی‌ها نمی‌دانند با آن چه کار کنند، پر می‌کند.

دکتر داوود صفایی، پژوهشگر حوزه ارتباطات در رابطه با اقبال به شبکه‌های اجتماعی بعضا مستهجن به جام‌جم می‌گوید: به عقیده شخصی من،‌ دلیل اصلی این موضوع را باید نبود تفریحات کافی در جامعه ایران دانست. برنامه‌ریزی برای تفریح و سرگرمی در ایران خیلی کم است؛‌ یا خیلی گران و عموما گزینه وسطی که در عین حال جذابیت کافی برای جوانان داشته باشد،‌ وجود ندارد. لذا امروزه شبکه‌های مجازی به یکی از نهادهای اصلی سرگرمی‌سازی برای مردم تبدیل شده‌اند و عده بسیار زیادی برای پر کردن اوقات فراغت خود به این شبکه‌ها روی می‌آورند. این کارشناس عرصه ارتباطات ادامه می‌دهد: در گذشته می‌دیدیم که در غیبت رسانه‌های مجازی، خود رسانه ملی بخش عمده‌ای از این سرگرمی سازی را انجام می‌داد و وقت مخاطبان را پر می‌کرد، بخصوص رادیو که از عنصر بازسازی و بازآفرینی هم برخوردار بوده است.

عصیانی از جنس جوانی

مخاطب دنیای امروز این قابلیت را پیدا کرده که در دنیای شخصی‌اش، از قید و بندهای رسمی رهایی پیدا کرده و به دنبال راحتی در محتوای مطالبی که دریافت می‌کند، می‌گردد. مخاطب امروز هیچ مرز جغرافیایی نمی‌شناسد و حتی بُعد زمان هم برای او شکسته شده است. مثلا می‌تواند در ساعات نیمه شب هم از محتوای این کانال‌ها برخوردار بشود و این اتفاقی است که در رسانه‌های رسمی خیلی امکان آن وجود ندارد،‌ اما اخلاقی یا آموزشی بودن این محتواها برای کاربران چقدر از اهمیت برخوردار است و آیا اصلا تفاوتی در این زمینه و درخصوص محتوایی که دریافت می‌کنند قائل‌اند؟ دکتر صفایی در این باره اعتقاد دارد: گرایش به محتواهای سخیف بویژه در جوانان، نوعی اعتراض نسبت به سختگیری‌هایی است که در جهان واقعی تجربه می‌کنند و قید و بندهای اخلاقی دنیای اطراف آنقدر پررنگ شده که خیلی‌ها این محتوای شبکه‌های اجتماعی را نوعی فرصت تازه و مغتنم در مقابل چشم خود می‌بینند. البته باید متذکر شوم، خیلی وقت‌ها معیارهایی که در جامعه تعیین شده‌اند، لزوما معیارهای اخلاقی بر مبنای دین نیستند و به صورتی سلیقه‌ای رواج یافته‌اند و قطعا در صورت نبودنشان آسیبی به جامعه ایجاد نمی‌شود. لذا باید این رفتار را به منزله نوعی عصیان در نظر بگیریم و درصدد باشیم با تولید برنامه‌هایی سرگرمی‌ساز در رسانه‌های رسمی مجددا نگاه جوانان را به خود جلب کنیم.

اصل رضایت و خشنودی

حالا و با گسترش روزافزون ضریب نفوذ اینترنت در جامعه، بعضا صفحات و شبکه‌هایی دیده می‌شوند که از هیچ محتوای ویژه‌ای برخوردار نیستند و گاه مخاطبانی میلیونی دارند. صفحه‌هایی که پای خود را از متن و عکس فراتر می‌گذارند و حتی می‌بینیم در قالب صوت به تولید محتوا مشغولند. تنها فشردن یک دکمه کافی است تا هرچه می‌خواهی بگویی و بعد صدایت را با خیلی‌ها به اشتراک بگذاری.

دکتر صدیقه ببران، مدرس ارتباطات درباره کیفیت این محتواهای تولید شده و استقبال از آنها معتقد است: به طور مطلق نمی‌توان گفت، محتوایی از همه نظر سخیف است یا نه. در ارتباطات، نظریه‌ای داریم با نام اصل رضایت و خشنودی. ممکن است محتوایی از نظر ما اهمیت نداشته باشد، اما برای عده‌ای دیگر قابل استفاده باشد. در دنیایی با وسعت امروز شبکه‌های مجازی، ما با درجات گوناگونی از مخاطبان به لحاظ سطح دانش و سواد مواجهیم و هر کدام هم نیاز و رضایت متفاوتی دارند.

این مدرس ارتباطات ادامه می‌دهد: اگر می‌بینیم، صفحات بی‌محتوا امروزه با استقبال مواجه‌اند، تقصیرش بر گردن خود ما رسانه‌هاست که این سطح سلیقه را ارتقا نبخشیده و کاربر را به همین مطالب راضی کرده‌اند. اگر می‌خواهیم کاری بکنیم و به نتیجه‌ای هم برسیم، باید در وهله اول، محتوایی بهتر را در اختیار کاربران قرار دهیم و آن را جایگزین اوقات فراغتشان کنیم.

سواد رسانه‌ای، کلید حل ماجرا

دکتر ببران ادامه می‌دهد: دانش کاربران نسبت به استفاده از فضاهای مجازی هم مهم است. سطح توقع عده‌ای واقعا در حد همین مطالب ساده است و با این محتوای از نظر ما سخیف راضی می‌شوند. دلیل این معضل، نبود سواد رسانه‌ای است؛ رسانه‌های رسمی کشور باید سعی کنند در آموزش کاربران بکوشند و برخورد هوشمندانه با پیام‌های دریافت شده را به آنها آموزش بدهند.

تاکید بر نقش سواد رسانه‌ای

دکتر ببران تاکید می‌کند: آگاهی بخشی، مسئولیت اجتماعی رسانه‌های رسمی ماست. در این صورت است که سطح اطلاعات مخاطبان ارتقا می‌یابد و دیگر با هر محتوای در دسترسی راضی نمی‌شوند و به دنبال موضوعاتی بهتر می‌روند. مجددا به نقش سواد رسانه‌ای اشاره می‌کنم و این‌که این مقوله از چه اهمیتی برخوردار است. سواد رسانه‌ای یعنی بخشیدن قدرت تجزیه و تحلیل پیام در مخاطب و ایجاد تفکر نقادانه در او. مخاطب باید بتواند پیامی را که به دستش می‌رسد،‌ نقد کند و آن را درجا و بدون فکر نپذیرد. تنها در این صورت است که می‌توانیم بگوییم، رسانه‌هایمان راه خود را بدرستی طی و سهم اطلاع‌رسانی به مخاطبان را هم بخوبی ایفا کرده‌اند.

منبع: روزنامه جام جم

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین