به گزارش بولتن نیوز، برای ثروتمند و فقیر، بالاشهری و پایینشهری، روستانشین و شهرنشین، مدیر و کارمند، زن و مرد، کودک و سالمند فرقی نمیکند، سرطان و سایر بیماریهای خطرناک و صعبالعلاج سایه به سایه همه پیش میآیند، افسردگی و اضطراب میتوانند سر راه همه را بگیرند؛ مشکلاتی که نتیجه تغییر در سبک زندگی خانوادههای امروزی است و دیر یا زود گریبان خیلی را میگیرد. برای مقابله با این مشکلات ریز و درشت و ایجاد نشاط اجتماعی نگاه خیلیها به سمت ورزش همگانی دوخته شده است؛ حلقه نجاتی که سلامت جسم و روح تمامی افراد جامعه را تضمین میکند و با این حال، در سبد خانوار افراد جامعه جایی برای آن دیده نمیشود.
مساله ورزش همگانی همان موضوعی که سیدمرتضی خاتمی نایب رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی با اشاره به آن، میگوید: توجه به ورزش همگانی یکی از پایههای سلامتی مردم هر جامعه است و هرجا که درباره سلامت و ضروریات سلامت صحبت میشود، ناخودآگاه مساله ورزش هم مطرح میشود، اما این موضوع تا به حال در جامعه ما مغفول مانده و به آن پرداخته نشده است.
دلیل این اتفاق به گفته این نماینده مجلس، به نبود یک اراده قوی بین مسئولان برای ساماندهی به اوضاع نابسامان ورزش همگانی برمیگردد؛ موضوعی که خاتمی با تاکید بر آن میافزاید: وقتی اراده قوی در این رابطه وجود ندارد، برنامهریزیهای کلان ما هم به این سمت سوق پیدا نمیکند با این حال امیدواریم این رویه در سالهای آینده تغییر کند، چرا که پرداختن به هر مساله که به نحوی با سلامت عمومی جامعه ارتباط پیدا میکند، میتواند ما را از بسیاری از هزینهها در زمینههای دیگر بخصوص بحث درمان بیماریها، چه بیماریهای جسمی و چه روانی مبرا کند.
اهمیت توجه به ورزش همگانی به عنوان ضامن سلامت جامعه تا جایی است که میتوان پرداختن به آن را وظیفه نهادهای بسیاری دانست. در این بین به نظر میرسد همان طور که صداوسیما به وظیفه اطلاعرسانیاش در بحث توسعه ورزش همگانی با ساخت برنامههای مختلف عمل میکند، استانداریها، شهرداریها و سایر نهادها هم باید برنامههای جامع و حسابشدهای را در این زمینه تدارک ببینند.
نشاط اجتماعی ارمغان توسعه ورزش همگانی
سلامتی، آرامش و شادابی؛ این سه ارمغان اصلی توجه به ورزش همگانی برای مردم است؛ دستاوردهایی که وقتی کنار هم قرار میگیرند آمار نشاط اجتماعی را در جامعه بالا میبرند. آن وقت درجههای نشاط اجتماعی که بالا رفت، وفاق، تعلق اجتماعی، رضایت از زندگی، همبستگی، تعاملات اجتماعی و سلامت روانی و اجتماعی افراد جامعه هم بالا میرود و در آن سوی گود، میزان آسیبهای اجتماعی و مشکلات ریز و درشت جسمی، روحی و … پایین میآید.
فهرست مزایای مثبت توجه به ورزش همگانی، طولانی و پرو پیمان است، با این حال این ورزش هنوز نتوانسته به جایگاهی که باید برسد؛ چرایی این اتفاق را ما از نایب رئیس هیات ورزشهای همگانی استان تهران میپرسیم و محمد صادق حسنی در جواب میگوید: فقدان احساس نیاز به ورزش و ضرورت ورزش در خانوار ایرانی بسیار مشهود است. در حقیقت با وجود هزینههایی که در این زمینه صرف شده، هیچ وقت نتوانستهایم فرهنگسازی کنیم و نتیجه این میشود که هنوز فرد ایرانی و خانوار ایرانی برای پیشگیری از بیماری و هزاران مشکل دیگر به ورزش اعتقاد ندارد.
ضعف موجود در توسعه ورزشهای همگانی در جامعه به گفته این مقام مسئول به دلایل مختلفی وابسته است اما جزیرهای عمل کردن نهادهای مختلف که متولی توسعه ورزش همگانی است، در این فهرست در صدر قرار گرفته است.
حسنی با اشاره به این موضوع میگوید: به هیچ وجه هارمونی و هماهنگی برای توسعه ورزش همگانی در کشور ما دیده نمیشود. در نقاط مختلف ما میبینیم که شهرداریها، فدراسیونها، وزارت ورزش و سایر سازمانها با صرف هزینههای گزاف برای توسعه ورزش همگانی اقداماتی را انجام میدهند، اما به خاطر همین جزیرهای عمل شدن، در نهایت خروجی مثبتی ندارند.مشکل اقتصادی دومین عاملی است که رئیس هیات ورزشهای همگانی استان تهران روی آن دست میگذارد و میگوید: در سبد خانوارهای ایرانی آنقدر مشکل تامین نیازهای اولیه احساس میشود که خیلی وقتها فرصت و هزینهای برای پرداختن به نیازهای ثانویه که در داخل کشور ما یکی از آنها ورزش است، دیده نمیشود. به عبارت دیگر، خانوار ما به دلیل مشکلات اقتصادی این توان را ندارد که برای ورزش به عنوان نیاز اولیهاش در سبد خانوار جایی را تدارک ببیند.
توسعه ورزش همگانی در گرو اراده مردم
رشد و توسعه ورزش همگانی در یک جامعه با این که به سه ضلع آگاهی مردم، برنامهریزی مسئولان و فراهم شدن زیرساختها وابسته است اما محمد عزیزی عضو فراکسیون ورزش مجلس شورای اسلامی معتقد است در این سه ضلعی، خواست و اراده مردم به عنوان قاعده مثلث قرار میگیرد و این خود مردم هستند که باید به ورزش اهمیت بدهند.
اعتقاد این نماینده مجلس بر این است که در بحث توسعه ورزش همگانی، باید خود مردم، نهادهای بومی و شوراهای محلی وارد میدان شوند. عزیزی بر همین اساس تاکید میکند: اگر مردم نسبت به ورزش به درک درستی برسند، حتی با وجود شرایط سخت باز هم زمانی را به ورزش اختصاص میدهند، پس وقتی این زمان وجود ندارد، میتوانیم بگوییم هنوز درک درستی از ورزش در آنها به وجود نیامده است.
ادغامی که به ورزش ضربه زد
از دی سال ۸۹ که نمایندگان مجلس شورای اسلامی کلیات طرح تبدیل سازمان ملی جوانان و سازمان تربیت بدنی، به وزارت ورزش و جوانان را با ۱۴۱ رای موافق، ۴۶ رای مخالف و شش رای ممتنع تصویب کردند، تا امروز بحث ادغام این دوسازمان با انتقادهای زیادی همراه بوده است.
در این بین برخی معتقدند جوانان زیر سایه ورزش قرار گرفتهاند و برخی از اختصاص هزینههای این وزارتخانه به موضوع ازدواج و … به جای توجه به ورزش ایراد میگیرند. عباس امین صارمی، استاد تربیت بدنی دانشگاه در این باره میگوید: قبلا وزارت ورزش و جوانان از هم جدا بود و وظایف بخشهای مختلف آن هم مشخص شده بود، اما از زمانی که دو سازمان قبلی با هم ادغام شدند، در انجام وظایفشان سردرگمی به وجود آمد و مهجور ماندن ورزشهای همگانی یکی از نتایج این اتفاق است.
این کارشناس ورزشی تاکید میکند: با این که وزارت ورزش و جوانان در حال حاضر دو معاونت به نامهای معاونت ورزشهای همگانی و معاونت ورزش های قهرمانی دارد، اما کمافیالسابق توجه به ورزشهای قهرمانی در اولویت قرار دارد و به همین نسبت ورزشهای همگانی در جامعه مسکوت مانده است.
ورزش همگانی، گمشده زندگی کارمندی
هوا اگر هوای نه چندان گرم یک صبح پاییزی هم باشد، باز هم میتوان رد و نشان تعدادی از ورزش همگانی و ورزشکاران با انگیزهاش را در گوشه و کنار پارکها و بوستانهای شهری گرفت؛ ورزشکارانی که اغلبشان را سالمندان و زنان خانهدار تشکیل میدهند.
سالمندانی که در روزهای بازنشستگی، به فکر سلامتشان افتادهاند و زنانی که از فرصت چندساعته نبود همسر و فرزندان در خانه استفاده و با پرداختن به ورزش پایههای سلامتی خود و خانوادهشان را محکمتر میکنند. بین این گروه اما جای خالی زنان و مردان شاغل و کارمند بیش از هر قشر دیگری به چشم میآید.
افرادی که به واسطه شرایط کاری و الزام به حضور در محل کار از پرداختن به ورزشهای همگانی محرومند. تا جایی که کارشناسان بسیاری ورزش و تحرک را گمشده زندگی کارمندی این گروه عنوان میکنند و بر همین مبنا از ضرورت فراهم آوردن امکانات ورزشی و اختصاص ساعت ورزش در ادارات و شرکتها برای کارمندان و کارکنانشان خبر میدهند.
محرومیتی که البته بیشتر از همه دامن زنان کارمند را گرفته است. زنانی که بعد از پایان یافتن ساعت کاری، باید سریع خودشان را به خانه برسانند و اولویت اولشان رسیدگی به کارهای خانه و خانواده است.
زنانی که سلامتشان ضامن سلامت خانواده عنوان شده، اما تلاشی برای سالم نگهداشتن این قشر از سوی سازمانها و نهادهای مختلف دیده نمیشود.
برای این گروه، ورزش همگانی رویای دوری است که فراهم شدنش در درجه اول به حمایتهای قانونی و در درجه دوم به توجه کارفرما نیاز دارد.
منبع: روزنامه جام جم