نچیروان بارزانی نخست وزیر حکومت اقلیم کردستان عراق روز چهارشنبه در خصوص سیاست غربیها و بخصوص آمریکاییها سخن نغزی گفت .
گروه بین الملل:نخست وزیر
اقلیم کردستان عراق که در جریان نشست مرکز مطالعات میری در اربیل سخن می
گفت اظهار داشت: داستان ما و کمک نیروهای غربی مثل این است که ما صبحانه
داریم اما مشخص نیست نهار هم داریم یا نه و ارتباط ما با غربیها این است که
برای ظهر هم خدا بزرگ است بدون اینکه اطمینانی نسبت به آنیده خویش داشته
باشیم.آمریکاییها و غربیها تاکنون اعلام کرده اند که تسلیحاتی را در اختیار
کردها چه در سوریه و چه در عراق قرار داده اند.
به گزارش
بولتن نیوز،در بسیاری از موارد
سلاحهای استراتژیک و سنگین کماکان در اختیار فرماندهان نظامی غربیهاست و
واقعیت روی زمین این است که آمریکاییها و غربیها هیچ اعتمادی به کردها
ندارند و دستکم این اعتماد در سطحی نیست که کردها را در بلندمدت تقویت
بکنند.از این روست که یکی از بالاترین مقامات کردی بطور صریح این سخن را بر
زبان می راند و تعبیری که در عمق خود یک دنیا بی اعتمادی از سوی آمریکا به
کردها وجود دارد بر زبان می راند. همه تسلیحاتی که در اختیار کردها در
عراق قرار داده شده است تسلیحات استراتژیک و تعیین کننده نیستند.
وقتی
به تاریخ روابط کردها با غربیها هم نگاه می کنیم می بینیم که غربیها هیچ
وقت به کردها به عنوان بازیگری فراتر از مرزهای کردی ننگریسته و در بسیاری
از موارد در مرزهای کردی هم تنها گذاشته شده اند. این روزها در رسانه های
منطقه بشدت در خصوص روابط کردها با آمریکاییها و غربیها بزرگنمایی می شود.
این کاملا درست است که کردها مراکز خود را در اختیار غربیها قرار داده اند
ولی برعکس آن به هیچ وجه صحت ندارد.
سفر قبل از عملیات
موصل رهبران کردی به بغداد نیز نشان داد که اصولا غربیها در چارچوب منافع
خویش به کردها می نگرند و عاملی برای فشار بر دیگران برای تامین خواسته های
کردها به شمار نمی روند. اگر امروز کردها بازیگری در سطح داخلی عراق و
سوریه هستند این محصول توجه غرب و یا آمریکا به کردها نبوده است بلکه این
نتیجه تغییرات راهبردی در منطقه بوده است.کردها در صحنه سوریه و عراق هنوز
متغیری داخلی و فروملی به شمار می روند و خیلی اشتباه است که اگر تصور شود
خواسته هایی مثل استقلال و جدایی از سوی غربیها مورد حمایت قرار می گیرد.
غربیها
در سوریه و عراق نشان دادند که در تلاش برای تقسیم و یا تجزیه قدرت در
داخل چهارچوبهای جغرافیایی موجود هستند و اعتقادی اصولا به تجزیه در سطح
فراملی ندارند.دلیل آن هم به این برمی گردد که از هم فروپاشیدن مرزهای
جغرافیایی امکان کنترل نیروها و بازیگران را برای آمریکا سخت تر می کند از
این رو تجزیه باید در سطح سیاسی کشورها اتفاق بیافتد کما اینکه می بینیم
آمریکا ضمن تاکید بر مدنظر قراردادن خواسته کردها در عین حال بحث استقلال
را در چهارچوب دولت مرکزی می بیند .این بدین معنا نیست که آنها عاشق دولت
مرکزی یا کردها هستند، به هیچ وجه، آنها عاشق منافع بلندمدت خویش در منطقه
هستند و همه بازیگران در منطقه در این چهارچوب ارزیابی می شوند.کردها می
توانند عاملی برای برهم زدن بالانس سیاسی در منطقه باشند اما از دیدگاه
غربیها و آمریکاییها نباید عاملی فراتر از مرزهای موجود باشند.
با درنظر گرفتن این واقعیت ها ذکر چند نکته حیاتی است:
1-
اگر کردها چه در عراق و چه در سوریه براین اعتقاد هستند که ائتلاف و
همکاری غرب و آمریکا با آنها در راستای استقلال کردستان است راه به بیراهه
برده اند و سخنان نخست وزیر حکومت اقلیم کردستان عراق هم موید این است.آیا
امکان دارد که کردها مهیای استقلال شوند اما از نان ظهر و شب خود هم نگران
باشند؟
2- واقعیت سیاسی منطقه علیرغم همه تغییرات در
راستای بازیگر شدن کردها در خارج از مرزهای کنونی نیست و هیچ تعریفی برای
این موضوع برای کردها در نظر گرفته نشده است و کوبیدن رسانه های کردی بر
این طبل و یا رهبران کرد تنها و تنها باعث بالابردن حساسیت ها و بی اعتمادی
شدید به کردها می شود.
3- رفتار کردها در عراق و
سوریه همطراز با سخنان رهبران آنها نبوده است به این معنا که آنها در
شرایطی که بر طبل استقلال می کوبند اما نیروهایشان در کنار نیروهای عراقی و
سوری می جنکند، به این معنا که خود کردها در سطح منطقه ای باعث تشدید بی
اعتمادی به خودشان می شوند.
4- تمرکز کردها چه در عراق
و چه در سوریه بر تامین خواست های مدنی مردم کرد بیشتر از هر زمانی می
تواند مسئولیت پذیری کردها را نشان دهد و باعث تقویت بنیانهای مدنی در
جامعه و پیشرفت شود و عدم تمرکز آنها بر این موارد باعث رویگردانی مردم هم
از آنها می شود. در اندک زمان گذشته هزاران کرد عراقی در سایه تدابیر دولت
اقلیم در تلاش برای رفتن به چهارچوب اداری بغداد هستند و اصولا اعتمادی به
ساختار دولتی کردی ندارند
5- محوریت نیروها در منطقه
دو محور بیشتر نیست.محور اول تروریستها و حامیانشان و محور دوم نیروهای
مبارز علیه تروریستها. کردها در دو سال گذشته بیشترین قربانی را توسط داعش
داده اند.همه می دانند چه بر کوبانی و سنجار گذشت اما برخی رفتار رهبران
کردی آنها را در محور حامیان تروریستها نشان می دهد که با واقعیت میدانی
همخوانی ندارد و نتیجه اشتباهات تاکتیکی کردها در شناخت عوامل متغییر و
ثابت در منطقه است.
6- گروههای تندرو در هر شرایطی
عاملی برای ناامنی به شمار می روند، هرگونه معامله حتی کوتاه مدت با این
گروهها که اصولا ثباتی ندارد می تواند برای کردها که حامیان مطمئنی ندارند
بسیار خطرناک باشد.
و سخن آخر اینکه بشنو از نی چون حکایت می کند و از جداییها شکایت می کند
کتاب"پوست سیاه صورتکهای سفید" اثر مبارز فقید فرانتس فانون واقعا ارزش خواندن چند باره را دارد ...
سرکار خانم مریم !
یکپارچگی کشور همسایه عراق ، تضمین کننده منافع تمام گروه های قومی ساکن در آن کشور محسوب می گردد؛ تجزیه آن کشور از دیرباز جزو مطامع سوداگران بین المللی نفتی و برخی از معدود کشور های همسایه با مطامع مشخص شده آنها که دیگر اظهر من الشمس می باشد معطوف است.
درایت روشنفکران ، توده ها و اقشار آگاه این کشور همسایه در این زمینه ، بسیار ارزشمند است که عمدتا به تجربیات مبارزات تاریخی آنها معطوف می باشد.