کمال شفیعی گفت: بخشی از مداحیها و نوحههایی که این روزها خوانده میشود ناخواسته ظلم به امام حسین (ع) است.
به گزارش بولتن نیوز، کمال شفیعی گفت: بخشی از مداحیها و نوحههایی که این روزها خوانده میشود ناخواسته ظلم به امام حسین (ع) است.
این شاعر در گفتوگویی با بیان اینکه شعرهای مداحیها باعث معرفت نمیشود، اظهار کرد: این شعرها بعد حماسی، شجاعت، منش و سیره عملی امام حسین (ع) و ائمه (ع) را مخدوش و باب مظلومیت آنها را باز میکند که ما از سر دلسوزی به آنها گریه میکنیم. اما شعرهایی که در مداحیها به کار می رود مناسب شأن بزرگان نیست و باعث کتمان خیلی از حقایق عاشورا میشود.
او در ادامه گفت: شعرهای آیینی کاش بتوانند باعث ارتقای سطح بینش و نگرش ما به اسلام ناب محمدی شوند نه اینکه صرفا ترحم ما را برانگیزند و اشک به چشمانمان بیاورند و خدای نخواسته به این شخصیتهای بزرگ ظلم کنند. برخی از این شعرها توهینآمیز و دون ائمه (ع) است؛ مثلا «خدای من زینب است»، «خدای من حسین است»؛ در حالی که امام حسین (ع) برای سرپا ماندن دین خدا شهید شد.
شفیعی همچنین افزود: صداهایی که در مداحی به عنوان زیرصدا مورد استفاده قرار میگیرند، معلوم نیست چه میگویند. مثلا «سین سین شین شین پین پین»! این به چه معناست؟ این مضحک و مسخره است و به نوعی توهین به ساحت ائمه (ع) محسوب میشود. من خودم برخی از مداحیها را که در خیابان میشنوم کفر مطلق است. در بسیاری از تکیهها و حسینهها این زیرصدای آزاردهنده را میبینید که بار معنوی و فرهنگی ندارد و متأسفانه در بین مردم شیوع پیدا کرده است. برخی از شعرهایی که سخیف هستند در این خط قرار میگیرند. برخی از مداحیها تقلید از یک ترانه و تصنیف است، شعری را بر روی آنها میگذارند و در انتهای آن حسین جانی و یا ابوالفضلی میگویند و تمام میشود.
او با اشاره به اینکه ارادت داشتن نسبت به کسی و عاشق کسی بودن با هم تفاوت دارد، گفت: کسی که میگوید «حضرت رقیه عاشقتم» کلام خندهداری است، اینکه من ارادت دارم و اینکه من عاشق شما هستم دو مطلب متفاوت است.
این شاعر در ادامه اظهار کرد: نمیدانم چه کسی جلو این افراد را باید بگیرد. باید به حال مداح و شاعر و کسی که بر اینها نظارت میکند گریه کرد.
کمال شفیعی با بیان اینکه خیلی از شعرهایی که در مداحیها اجرا میشود فاقد تفکر است، اظهار کرد: برخی از شاعرانی که شعر مداحی و مرثیه میگویند سواد تاریخ اسلام را ندارند و در مرثیه و مداحی فقط احساس است و تفکر در آنها نیست؛ در حالی که شعرهای عاشورایی باید سطح فرهنگی، علمی و اعتقادی امام حسین(ع) را معرفی کنند. این شعرها دارای شور است و شعور ندارد، و این موارد نیاز به بازنگری دارند. به طور مثال بریده شدن دستهای حضرت عباس(ع) را در شعر مطرح میکنند اما نمیگویند برای چه این دستها بریده شد.
او همچنین متذکر شد: به جای مرثیه گفتن، از فضایل اخلاقی این بزرگان بگوییم. امام حسین (ع) یا حضرت ابوالفضل (ع) در صحرای کربلا رجزخوانی میکردند و در مقابله با دشمن از فضایل خود میگفتند که در کجا و چه کرامتی ریشه دارند و بعد میجگیدند، در صورتی که فراموش کردیم امام حسین (ع) نسبت به سرنوشت خود و ۷۲ تن از یارانش آگاه بود و فکر میکنیم ناآگاهانه به مقتل رفت و کشته شد، اینها ظلم به امام حسین (ع) است. ما به بعد شهادت و مظلومیت این بزرگان توجه داریم و شجاعت آنها را فراموش کردهایم.
شفیعی درباره تأثیر مداحیها در جامعه بیان کرد: این مداحیها قشر جوان و نوجوان ما را از تفکر به فلسفه عاشورا بازمیدارد و سبب میشود آنها تقلید کورکورانه را پیش بگیرند و اعمالی را به شکل غریزی انجام دهند. ما در فلسفه عاشورا نیاز به فکر و اندیشه داریم که در ذات و سرشتمان تأثیر بگذارد نه اینکه صرفا حس باشد و بعد از یک دوره تمام شود.
او با اشاره به اینکه نیازمند آسیبشناسی ادبیات عاشورا هستیم گفت: مداحان باید با اثار ادبی ارتباط تگاتنگی داشته باشند تا به نتیجه دلخواه برسیم.
این شاعر در پایان برای بهتر شدن وضعیت مداحی پیشنهاد برگزاری دورههایی را داد و گفت: فکر میکنم سازمان تبلیغات اسلامی میتواند دورههایی را برگزار کند و از استادان ادبیات و تاریخ اسلام دعوت کند که به مداحان جوان آموزش دهند و یا از مداحان سنتی برای آموزش آنها استفاده کند تا سطح مداحیها ارتقا یابد.