سریالهای مناسبتی که ارتباط مستقیم یا غیرمستقیمی با واقعه عاشورا دارند کمشمارتر از آن چیزی هستند که از تلویزیون انتظار میرود. با این وجود بخشی از کارهایی که تا امروز در این زمینه ساختهشده آنقدر به دل مخاطبان نشسته و تاثیرگذار بوده که هنوز هم بعد از سالها از تلویزیون پخش میشود و بینندگان خاص خودش را هم دارد.
به گزارش بولتن نیوز، سریالهای مناسبتی که ارتباط مستقیم یا غیرمستقیمی با واقعه عاشورا دارند کمشمارتر از آن چیزی هستند که از تلویزیون انتظار میرود. با این وجود بخشی از کارهایی که تا امروز در این زمینه ساختهشده آنقدر به دل مخاطبان نشسته و تاثیرگذار بوده که هنوز هم بعد از سالها از تلویزیون پخش میشود و بینندگان خاص خودش را هم دارد. نخستین سریال محرمی که صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران سفارش ساختهشدنش را داد، کاری بود به نام «انتظار سرخ» که بازیگران شاخصش جهانگیر الماسی و سیدجواد هاشمی بودند. این سریال که در سال ٧٨ ساخته شد موردتوجه چندانی قرار نگرفت و تجربه درخوری به حساب نیامد. بنابراین مسیری که بنا بود «انتظار سرخ» آغازگرش باشد، متوقف شد و تا دوسال بعد از آن هیچ سریالی به واقعه عاشورا نپرداخت. با این وجود امروز که دوباره کارهای ساختهشده در این زمینه را مرور میکنیم شوذب خزانهدار و ماریای نصرانی را از سریال معصومیت از دست رفته و حیدر خوشمرام را از سریال شب دهم و احتمالا بسیاری از شخصیتهای سریال مختارنامه را به یاد میآوریم. در ادامه مروری داریم بر جذاب و ماندگارترین سریالهایی که به عاشورای حسینی پرداختهاند:
لوطی خوشمرام
حیدر خوشمرام لوطی بامرامی است که حسین فتحی نامش را در ذهن مخاطبان تلویزیون ماندگار کرد. سال ١٣٨٠ بود که عزاداران حسینی ضمن پرداختن به عزاداریهایشان بعد از اذان مغرب شاهد پخش سریالی بودند که بهنظر میرسید از تمام اجزای لازم برای موفقشدن برخوردار است. حسن فتحی آن روزها نام چندان شناختهشدهای نبود اما کاری کرد که مردم او را با ساختن سریالهای جذاب و البته برخوردار از الگوها و مشخصههای بومی سرزمین ایران به یاد بیاورند. فتحی در سریالی که «شب دهم» نام داشت هم توانست از بازیگران محبوب آن سالها استفادهای درست و معقول کند و هم موسیقی فردین خلعتبری و آواز علیرضا قربانی را به خدمت گرفت و این دو را با تعزیه که از نمایشهای موسیقایی قدیمی مردم ایران است، درهمآمیخت. احتمالا تقارن نوروز و ماه محرم هم به فتحی و همکارانش کمک کرد تا مخاطبان زیادی پای سریالشان بنشینند. جوان شروری به نام حیدر خوشمرام (حسین یاری) عاشق یکی از شاهزادههای قجری (کتایون ریاحی) میشود. حیدر خوشمرام که از لوطیهای طهران قدیم است میخواهد با این شاهزاده ازدواج کند اما شاهزاده نمیپذیرد ولی وقتی با اصرارهای حیدر خوشمرام مواجه میشود و میبیند این شخص دستبردار نیست، شرط میگذارد که اگر بتوانی ١٠شب تعزیه در زمان حکومت نظامی رضاخان برگزار کنی با تو ازدواج خواهم کرد. علت این شرط شاهزاده بعدها مشخص میشود که به خاطر خاطراتی است که از این مراسم در دوران کودکی خود داشته است. حیدر به اتفاق دوست خوب خود، یاور و بقیه نوچههایش این مراسم را برگزار میکنند تا اینکه در شب دهم و پایانی اتفاقات تلخی رخ میدهد و عاشق به معشوقش نمیرسد. کتایون ریاحی، رویا تیموریان، ثریا قاسمی و حسین یاری ازجمله بازیگران اصلی سریال «شب دهم» بودند. درواقع بیننده شاهد درامی است عاشقانه درباره عشق جوانی لوطیمسلک به نام حیدر به دختری اشرافزاده از خاندان قاجار. دختر؛ شرط ازدواج را اجرای ١٠شب تعزیه در زمان ممنوعیتی که از سوی رضاخان برای اجرای مراسم مذهبی معمول داشتند، قرار میدهد. حیدر هم به اتفاق دوستانش این ١٠شب را برگزار میکند. او در جریان این ١٠ شب از عشقی زمینی به عشقی بالاتر میرسد و در آخر هم کشته میشود. اکثر منتقدان معتقدند این سریال بهترین سریال محرمی است که تابهحال بهتر از آن ساخته نشده اما دو شخصیت اصلی این سریال یعنی حیدر خوشمرام با بازی «حسین یاری» و فخرالزمان با بازی «کتایون ریاحی» دو بازی ماندگار این سریال بود.
خونخواهی امام حسین(ع)
نبودن جمشید هاشمپور در یکی از ماندگارترین سریالهای ساختهشده همه سالهای فعالیت تلویزیون شاید بزرگترین حسرت این بازیگر شناختهشده باشد. قرار بود «مختار» سریال میرباقری، جمشید هاشمپور باشد اما عواملی دستبهدست هم دادند تا او قید حضور در «مختارنامه» را بزند و در عوض فریبرز عربنیا ایفاگر آن نقش شود. ظاهرا جمشید هاشمپور نخستین گزینهای بود که میرباقری برای نقش اول سریال پرزحمتش درنظر گرفته بود. هاشمپور پیش از ساختهشدن «مختارنامه» در «مسافر ری» هم نقشآفرینی کرد و با بازی در نقش ابوعون توجه داود میرباقری را برانگیخت. زمان طولانی سریال، دیالوگهای طولانی و موارد دیگر، انتخابی را رقم زدند که نتیجهاش جایگزینی عربنیا به جای هاشمپور بود. این بازیگر نامآشنا برای حضور در یکی از زیباترین و البته طولانیترین سریالهای ساختهشده درباره امامحسین(ع) سختیهای زیادی را به جان خرید. یک دهه از حضور در سینما صرفنظر کرد و تمام وقتش را به حضور در «مختارنامه» اختصاص داد. میرباقری خودش درباره ساختن این سریال گفته بود: پس از ساخت امام علی(ع) شیفته جستوجوی سلمان، صحابی بزرگ و ایرانیتبار حضرت محمد(ص) شدم. قریب ١٠سال با او سفر کردیم و به جستوجوی حقیقت پرداختیم. از ایران و حضرت زرتشت تا بیتالمقدس و حضرت مسیح(ع) و از آنجا تا سرزمین حجاز و مکه... رفتیم و رفتیم و رفتیم و با عشق سلمان به علی(ع) آرام شدیم... در واپسین لحظاتی که فکر میکردم با سلمان فارسی به انتهای راه نزدیک شدهام، ناگهان دوندهای ظاهر شد و چون باد خود را به خط پایان رساند، خوب که نگاه کردم دیدم مختار است...»
مجموعه مختارنامه روایتگر زندگی یکی از شخصیتهای بزرگ تاریخ شیعه، مختاربن ابوعبیده ثقفی است که پس از واقعه جانسوز عاشورا به خونخواهی حضرت سیدالشهدا(ع) برخاست و در سال ٦٦هجری قیام خود را آشکار کرد و موفق شد بر دشمنان اهلبیت غلبه یافته و اکثر قریب به اتفاق کسانی را که در واقعه عاشورا دست داشتند به سزای اعمال زشتشان برساند.
این سریال فروردین سال ١٣٨٣ در «احمدآباد مستوفی» کلید خورد و ساخت این مجموعه علاوه بر دکورهای این لوکیشن، در ورامین، آبادان، شاهرود و شهرک سینمایی دفاعمقدس با تصویر قریب به ٢٠٠ لوکیشن داخلی و خارجی انجام شد. غیر از عربنیا بازیگران شناختهشدهای همچون انوشیروان ارجمند، ژاله علو، ابراهیمآبادی، گوهر خیراندیش، فریبا کوثری، شهرام حقیقتدوست، الهام حمیدی، حدیث فولادوند، رضا رویگری، نسرین مقانلو، آهو خردمند، مهدی فخیمزاده، رضا کیانیان، ویشکا آسایش، داود رشیدی، امین زندگانی، فرهاد اصلانی، فرخ نعمتی، پرویز پورحسینی، بهنوش طباطبایی و محمد صادقی هم در این سریال به ایفای نقش پرداختند.
«وفا» و «پریدخت»
محمدحسین لطیفی ازجمله کارگردانهایی است که در حوزه سریال سالی چندبار در حوزه کارهای مذهبی بختآزمایی کرده و البته کارگردان به نسبت موفقی هم در این حوزه به حساب میآید. او بعد از «سفر سبز» که ارتباط غیرمستقیمی با عاشورا داشت به سراغ سریال دیگری رفت که «وفا» نام داشت و هانیه توسلی و پوریا پورسرخ بازیگران اصلیاش بودند. البته سریال وفا ویژه محرم ساخته نشد اما از آنجایی که نوروز و اربعین حسینی مقارن شده بودند، باید سریالهایی برای نوروز ساخته میشد که هم شأن اربعین را حفظ کنند و هم بهحالوهوای نوروز بیایند. همه شبکهها سریالهایی ساختند که از میان آنها تنها سریال «وفا» به کارگردانی «محمدحسین لطیفی» از وجاهت قابلقبولی برخوردار بود. داستان سریال وفا درباره فرار جاسوسی از ایران توسط صهیونیستها بود. داستان اصلی در کشور لبنان شکل میگیرد و درباره عشق ژوبین (همان جاسوس فراری) به دختری لبنانی به نام وفاست. عشقی که باعث مسلمان شدن ژوبین یهودی میشود و با عشق دختر مورد علاقهاش کشته میشود. ژوبین با بازی «پوریا پورسرخ» نقش تاثیرگذاری بود. وفا را هم که «هانیه توسلی» بازی میکرد، کاراکتر باورپذیری از آب درآمده بود. تا مدتها بازی این دونفر سر زبانها افتاد. شاید یکی از بهترین بازیهای پورسرخ در همین سریال شکل گرفته باشد! این سریال توانست تا مدتها در ذهن مخاطب باقی بماند و نقطه عطفی در کارنامه لطیفی در تلویزیون محسوب میشود.
سامان مقدم هم یکی از کارگردانهایی است که در «پریدخت» اشارهای به واقعه عاشورا و البته عزاداری مردم در دوران رضاخانی داشت. لیلا حاتمی و علی مصفا بازیگران اصلی سریال مقدم بودند. به نظر بسیاری از منتقدان تلویزیونی، «پریدخت» سامان مقدم را میتوان یکی از نمونههای قابل قبول در سریالسازی محرمی دانست که توانست گریزی به تاریخ معاصر ایران در سده اخیر بزند و در حقیقت روایتی عاشقانه - عامیانه در دل محرم و اعتراضهای مردم در زمان پهلوی بود. «پریدخت» داستان زندگی دختر حاجمیرزا یکی از سرشناسان مومن شهر است. داستان در سال ١٣١٤ رقم میخورد، جایی که پریدخت در دو راهی انتخاب خواستگار قرار دارد. داستان با فرازوفرود زندگی پریدخت جلو میرود تا فاجعه مسجد گوهرشاد و کشف حجاب رقم میخورد. مرحله دوم زندگی پریدخت با تبعید رضاشاه و روی کارآمدن محمدرضا پهلوی آغاز میشود، قصهای که تا بعد از کودتای ٢٨مرداد ادامه دارد. مثلث عشقی مبهم میان پریدخت، نادر و نصرت، جوهره داستان بود؛ نصرت که با همنشینی در خانه میرزا دلباخته دختر او میشود و نادر خانزادهای که از دختر موردعلاقهاش دور میشود. بازی لیلا حاتمی در کنار همسرش «علی مصفا» قابل تقدیر بود. حاتمی توانست نقش پریدخت را به خوبی ایفا کند، البته نمیتوان بازی خوب «کامبیز دیرباز» در نقش نصرت را هم در نظر نگرفت.
از غافله جا مانده
داود میرباقری از خودش کارنامهای بهجا گذاشته که باعث شده او را یکی از موفقترین کارگردانهای سریالهای تاریخی و مذهبی بنامند. هنوز بعد از سالها خیلیها معاویه، عمروعاص، مالکاشتر، عمار،ابنملجم مرادی و خیلی از شخصیتهای شناختهشده صدر اسلام و دوران خلافت مولای متقیان علی(ع) را با شخصیتپردازی ماندگار او در سریال امام علی(ع) به یاد میآورند. او بعد از آن موفقیت قابل اعتنا، معصومیت از دست رفته و مختارنامه را هم در همین ژانر ساخت و تسلطش در دراماتیزهکردن واقعیتهای تاریخ صدر اسلام را بیش از پیش به رخ کشید. امین تارخ و فریبا کوثری بازیگران اصلی نخستین کار میرباقری بودند که ارتباط محسوسی با واقعه عاشورا داشت. معصومیت از دست رفته نام این سریال بود. داستان این سریال، به سده نخست هجری برمیگردد و با محوریت شخصیتی به نام شوذب شکل میگیرد. شوذب از یاران علی است، منتهی اکنون خزانهدار کوفه و امویان شده است. میرباقری شوذب را در میانه عشق بین دو زن ترسیم میکند. نخستین زن ماریاست که زمانی مسیحی بوده و خاطرات شیرینی از دوران خلافت علی دارد که به منزل آنها سر میزده و دستگیر فقر و تنگدستیشان بوده است. دیدن شوذب، ماریا را به یاد علی(ع) میاندازد و همین به تدریج علاقه او را به شوذب شکل میدهد. ماریا که پس از مرگ مادر به دیر سپرده شده و به قالب راهبه مسیحی درآمده است، همچنان دل در گرو عشق شوذب دارد و برایش پیامهایی عاطفی میفرستد و در مواجهه بین این دو، شوذب نیز گرفتار عشق ماریا میشود. اما زن دوم یک یهودی است به نام حمیرا که با شمایل کولیوار خویش، دل شوذب را میفریبد و او را به تدریج با وسوسه به راهیابی بیشتر به دستگاه خلافت امویان از ایمان دور میسازد. به این ترتیب سریال میرباقری در یک عرصه دوسویه شکل میگیرد: سویهای که نهایتش به سعادت ختم میشود و سویهای که فرجامش جز شقاوت نیست و اکنون شوذب باید بین این تنگنا راهی را برگزیند. شوذب نهایتا با ماریا ازدواج میکند اما به دلیل رفتوآمدهای مکرر حمیرا نسبت به او بیمحبت شده و ماریا او را ترک میکند. ماریا در هنگام زاییدن پسرش از دنیا میرود و شوذب نیز با حمیرا ازدواج میکند. اما چندسال بعد پسر شوذب، زید، اتفاقی عاشق ربابه دختر حمیرا میشود و در این راه کشته میشود. شوذب هم دیوانه شده و ربابه را در مجلس عروسیاش میکشد. اما نهایتا به وسلیه سواری از زندان نجات مییابد.
میرباقری پیشتر هم ثابت کرده بود میداند چطور سریال بسازد که مخاطب را راضی کند. این سریال هم بسیار مورد توجه قرار گرفت. اما از همه گذشته بازیهای خوب و ماندگار بازیگران اصلی کار آنها را برای همیشه در تاریخ تلویزیون ماندگار کرد. از بازی خوب «امین تارخ» در نقش شوذب گرفته تا «فریبا کوثری» در نقش ماریا و «سارا خوئینیها» در نقش حمیرا. تارخ آنقدر آن نقش را واقعی بازی کرده بود که هرکس نمیدانست، فکر میکرد امین تارخ همان شوذب است!
گمشدن و یافتن
یکسال از روی آنتن رفتن سریال «شب دهم» گذشته بود که سریال «سفر سبز» محمدحسین لطیفی با نویسندگی «حسین پاکدل» از آنتن شبکه سوم سیما پخش شد. سال ٨١ بود و هنوز خیلیها خاطره خوش تماشای «شب دهم» را در ذهن داشتند. احتمالا در چنین شرایطی توقع مخاطبان بالا میرود و کارهای بعدی که در زمینه عاشورایی ساخته شدند هم از این قاعده مستثنی نبودند. «سفر سبز» البته بازیگران شناختهشده و محبوبی داشت که حضورشان در هر سریالی میتوانست دستکم کف موفقیت را برای سازندگان به همراه داشته باشد. با این وجود به نظر میرسد این سریال آنقدرها که انتظار میرفت موفق نبود. البته اگر بنا به تحلیل عوامل مختلف ایجادکننده یک سریال باشیم «سفر سبز» بسیاری از این فاکتورها را داشت اما با توجه به ذائقهای که «شب دهم» برای مخاطبان ایجاد کرده بود، گیرایی که انتظار میرفت را در مواجهه با مخاطبان ایجاد نکرد. سریال البته قصه بدیع و جالبی داشت که تا آن روز چندان مورد توجه نویسندگان و سازندگان سریالهای ایرانی واقع نشده بود. تم گمشدن کودکی که سالها بعد در کشوری که زادگاهش نیست، پرورش پیدا میکند و بعد از آنکه مطلع میشود پدر و مادرش کسانی که تا امروز معرفی میشدهاند نیستند، دست به کار میشود تا گذشته خود را بشناسد و وابستگان خونی خود را بیابد. «دانیل وسپرگ» جوانی خوشپوش با ظاهری آراسته در ایران متولد شد اما در دوران کودکی به آلمان منتقل شد و تحت تربیت خانوادهای آلمانی قرار گرفت. دانیل خوابی دید که جهانش را بههمریخت. بعد از آن خواب عجیب بود که تصمیم خودش را گرفت. او ماموریتی برای خودش ایجاد کرد که براساس آن ماموریت باید خانواده اصلیاش را پیدا میکرد تا لحظههای پرالتهابش را پایان دهد. البته پیدا کردن پدر و مادر با اطلاعات حداقلی که دانیل در دست داشت کار چندان سادهای نبود. در طول مسیر پیداکردن مادرش با ماجراهای فرعی زیادی روبهرو میشود تا اینکه نهایتا گذشته دانیل کشف و معلوم میشود او فرزند زن و شوهری دانشجو و مبارز در زمان انقلاب بوده که توسط فردی تحویل ساواک میشوند و فرزند آنها هم به خانوادهای آلمانی فروخته میشود. این سریال البته توانست با توجه به فاکتورهایی که به برخی از آنها اشاره شد مخاطبان زیادی برای خودش دستوپا کند اما درجه کیفیاش از شب دهم بسیار پایینتر بود. اگر به بازی بازیگران سریال نگاهی دوباره بیندازیم پارسا پیروزفر را هنرپیشهای مییابیم که با تبحر قابل اعتنایی نقش محوری سریال را ایفا کرده و در یاد بسیاری از بینندگان آن سریال مانده است.
منبع:روزنامه شهروند