به گزارش بولتن نیوز، جشنوارهزدگی دارد به یکی از آفات فرهنگی مدیریت در کشور ما تبدیل میشود. کافی است فقط به لیست جشنوارههای فیلم که در طول یکسال برگزار میشود، نگاه بیندازید، با عناوین پرطمطراق و دهانپرکنی مواجه میشوید که با آمدن و رفتنشان بخشی از بودجه کشور را میبلعند، اما خروجی آنها چیز دندانگیری نیست. پس از جشنواره فیلم چلچراغ که به تازگی برگزار شد و در آن به اغلب آثار عاشورایی تاریخ جایزهای تعلق گرفت، حالا صدای پای جشنواره فیلم وحدت به گوش میرسد.
پیش از این، جشنواره فیلم روحانیت و سینما، جشنواره فیلم محمد(ص) نیز برگزار شد و در آن به برخی آثار جایزه داده شد. اما واقعاً این جشنوارهها چه تأثیری در رشد و رونق فرهنگ و هنر انقلاب دارند و برگزاری آنها چه نقشی در زندگی مردم دارد و اصلاً مردم در کجای برگزاری این جشنوارهها تعریف میشوند؟
افزایش برگزاری جشنوارههای موضوعی فیلم در حالی صورت میگیرد که رسانههای ملی و اصلی کشور هم خود را موظف به پوشش مناسب چنین رویدادهایی نمیبینند، برای مثال برنامه سینمایی «هفت» از جشنواره مقاومت که بحق از آن به عنوان استراتژیکترین جشنواره فیلم کشور یاد میشود به عنوان جشنوارهای فرعی یاد میکند.
نوبتی هم که باشد، نوبت جشنواره فیلم وحدت است که به بهانه تقریب مذاهب اسلامی برگزار میشود و از حالا معلوم است در آن قرار است به چه آثاری جایزه داده شود. میتوان نام چند فیلم را که طی یک یا چند دهه اخیر جوایز جشنوارههای دیگر را دریافت کردهاند در این فهرست دید.
بدیهی است از سایر کشورهای جهان نیز فیلمهایی که از رونمایی و اکران عمومی آنها مدتها گذشته انتخاب و به جشنواره آورده و جوایزی نیز به آنها داده میشود، اما آنچه معلوم است، این مسئله است که این دورهمیهای هر ساله با نامهای قشنگ عایدی برای فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی ندارد و فقط عدهای از کنار آن منفعت مالی میبرند.
محمدرضا عباسیان از مدیران سینمایی سابق چندی پیش به برخی آفات برگزاری جشنوارههای متعدد اشاره کرده و گفته بود: «متأسفانه ما در جمهوری اسلامی تب برگزاری جشنواره داریم و این تب همه جشنوارههایمان را در برگرفته است، هر کسی در هر نهادی میگوید برویم یک جشنواره برگزار کنیم، در صورتی که هیچ کارکردی هم ندارد به جز اینکه صرفاً برای یک دورهمی ۱۰ میلیارد تومان خرج میکنیم. برگزاری جشنواره از منظر روزمرگی و استراتژی حفظ میز مدیران چیز خوبی است. الان همه میخواهند یک جشنواره برگزار و یک سفرهای پهن کنند که یک عده فیلمساز را به عنوان صاحبان آثار، یک عده به عنوان داور، هیئت انتخاب و غیره را جمع کنند تا همه راضی شوند. متأسفانه برگزاری جشنواره، فرهنگ ما شده است. در صورتی که هیچکدام از این جشنوارهها سر و شکل و برنامه مشخصی ندارند، در هیچکدام از این جشنوارهها هم هیچ فیلمسازی به عنوان فیلمساز شاخص معرفی نمیشود و هیچ شیوه فیلمسازی هم به عنوان شیوه فیلمسازی برجسته معرفی نمیشود. حتی در جشنوارههای مرجع خودمان هم این اتفاق نمیافتد. جشنواره فجر هیچ نگاه استراتژیکی ندارد.
جشنواره برگزار کردن خوب است؛ اما زمانی که آنقدر تولید ما در این زمینه بالا رفته باشد که بخواهیم این تولیدات را عرضه و فیلمسازان برجسته را معرفی کنیم، نه در حال حاضر که تولیدات ما در عرصه مقاومت پایین است.»
برگزاری بینتیجه جشنوارههای موضوعی فیلم را باید نوعی ولنگاری فرهنگی محسوب کرد. با کمی بررسی میتوان به این نتیجه رسید که این جشنوارهها کمترین ارتباطی با جامعه هدف برقرار نمیکنند و بهتر است که بودجه برگزاری این جشنوارهها به تولید فیلم اختصاص یابد؛ چرا که از این طریق میتوان تأثیر آن را در جامعه مورد ارزیابی قرار داد. البته از برگزاری جشنوارههای موضوعی فیلم اگر برای مردم آبی گرم نشود، حتماً برای عدهای نان خوبی فراهم میشود.
منبع: روزنامه جوان