با گذر زمان تب خواننده شدن بازیگران تا حد زیادی فروکش کرده و اغلب آنها با انتشار چند قطعه یا یک آلبوم به این نتیجه رسیدهاند که در این مسیر ماندگار نخواهند شد.
به گزارش بولتن نیوز ، هر تبی دیر یا زود فروکش میکند. تبهای عالم هنر هم
عمر چندان طولانی ندارد و اغلب دیر یا زود فرو مینشیند. جالب است به این
نکته هم اشاره کنیم که تبهای این عالم ماجرای همان ضربالمثل معروف است که
میگوید «تب تند زود به عرق مینشیند». تبهای هنری با شتاب آغاز میشود،
اوج میگیرد و خیلی هم زود به افول میرسد. میتوان اغلب آنها را خوانندگان
تکآلبوم نامید!
یکی از این تبها که اکنون تا حد زیادی رنگ باخته،
خواننده شدن بازیگران سینما و تلویزیون است. ستارههایی که اغلب شناخته
شدهاند و همین موضوع آنها را به این سمت سوق میدهد که ستاره اقبالشان را
در هنرهای دیگر هم بسنجند و برای بیشتر درخشیدن تلاش کنند. البته از قدیم
گفتهاند سنگ مفت، گنجشک هم مفت. از نظر خیلیها اشکالی ندارد که آنها هم
شانس خود را امتحان کنند و بکوشند به ستارهای در عرصه موسیقی تبدیل شوند.
البته
این حرف تا حد زیادی درست است و باید گفت همه حق دارند هر گونه تجربهای
را که به دیگران و جامعه آسیبی نمیزند به دلخواهشان تجربه کنند. هر چند
این اتفاقات میتواند بر فعالیت موزیسینهای حرفهای سایه بیندازد اما
تجربه نشان داده عمر این سایهها خیلی کوتاه است و با غروب آفتاب افول
میکنند.
نگاهی به بازیگران خوانندهاگر بخواهیم نگاهی به بازیگرانی داشته باشیم که وارد عرصه خوانندگی شدند با فهرست چندان کوتاهی روبه رو نخواهیم بود.
رضا
رویگری تا به حال سه آلبوم را روانه بازار موسیقی کرده است و بسیاری صدایش
را با سرود انقلابی «ایران ایران» شنیدهاند. میتوان او را یکی از
خوانندگان موفق این عرصه به شمار آورد، چرا که بر خلاف اغلب همکارانش این
شانس را داشته که اثری با صدایش در ذهن و حافظه مردم ثبت شود.
مهران
مدیری هم یکی دیگر از این هنرمندان است که گفته میشود به پیشنهاد فردین
خلعتبری وارد این عرصه شده است. مدیری هم آلبومهایی را روانه بازار موسیقی
کرده اما تنها کارهایی را که مردم با صدای او خاطره دارند، تیتراژ
خوانیهایی است که اغلب برای ساختههای خودش انجام داده است. شبهای برره،
باغ مظفر، قهوه تلخ و فیلم همنفس که البته مهدی فخیمزاده کارگردانی آن را
انجام داده از جمله تیتراژخوانیهای این بازیگر است.
حامد
بهداد از جمله بازیگرانی است که چند سالی میشود به خوانندگی روی آورده
اما با انتقاداتی هم مواجه شده است. او همانطور که سعی میکند در بازیگری
چهره متفاوتی از خودش نشان دهد، در عرصه موسیقی هم همین رویه را در پیش
گرفت و سعی کرد نشان دهد متفاوت است. او کوشید در قالبهای مدرنی بخواند
اما نتیجهای متفاوت از اغلب همکارانش عایدش نشد.
صدای
محمدرضا فروتن در «شب یلدا» ساخته کیومرث پوراحمد بهیادماندنی شد و بعد
از آن بود که به فروتن پیشنهاد شد ترانههای دیگری را هم اجرا کند اما او
نپذیرفت. محمدرضا فروتن قبل از اینکه بازیگر شود، در کلاسهای آواز شرکت
کرده بود و پیش استادانی چون صدیق تعریف و سپهری درس آواز گرفته بود،
البته پس از شنیدن قطعاتی که با صدای او منتشر شد، احتمالا خیلیها با
خودشان گفته اند همان بهتر که این بازیگر خوانندگی را ادامه نداده و سراغ
تجربههای موفقش در عرصه بازی رفته است!
شهاب
حسینی هم خوانندگی را تجربه کرد. البته او هم از معدود افرادی بود که
توانست آهنگی را در ذهن همه با صدای خودش ماندگار کند؛ آهنگی که البته
بازخوانی یکی از ساختههای فراموش شده زنده یاد همایون خرم بود و اغلب مردم
آن را با مصرع اولش یعنی «یه شب تو خواب وقت سحر» میشناسند.
امین
حیایی تا به حال در دو فیلم سرود تولد و بوی بهشت به صورت اختصاصی،
خوانندگی کرده است. شاید بسیاری فراموش کرده باشند که امین حیایی حدود ده
سال پیش یک آلبوم به نام «باران» منتشر کرد، آلبومی که مورد استقبال قرار
نگرفت و خیلی زود از یادها رفت.
رضا
عطاران، بازیگر و کارگردان مجموعههای تلویزیونی طنز است که گاهی هم صدایش
را امتحان میکند. او در کوچه اقاقیا ترانهای خواند و در متهم گریخت و
ترش و شیرین به قول معروف رپخوانی کرد.
رادان هم در موسیقی و در سبکهای مختلف شانس خود را امتحان کرده و البته فکر نمیکنم هیچ کس قطعاتش را بیشتر از یک بار شنیده باشد!
امیرحسین
مدرس و محمدرضا هدایتی البته جزو خوانندگانیاند که صدایشان از دیگر
همکارانشان ماندگارتر شد. مدرس چند آلبوم منتشر کرده و البته آلبومهای
هدایتی توانست بیش از همه مردم را به شنیدن صدا و کارهایش وادارد.
هنگامه
قاضیانی و شهره سلطانی هم بازیگران زنی بودند که خواننده شدند. قاضیانی
خیلی زود فهمید که در این هنر نمیتواند جایگاه خوبی را کسب کند اما سلطانی
که مدت زیادی هم از ورودش به این عرصه نمیگذرد، همچنان سعی میکند حضور
پررنگی در عالم موسیقی داشته باشد.
چرا بازیگر خوانندگان ماندگار نمیشوند؟
همانطور
که گفتیم این بازیگران در عالم موسیقی زود آمدند و زود هم رفتند! اما چرا
اغلب آنها نمیتوانند عمر چندان طولانی در عرصه موسیقی داشته باشند و
صدایشان را ماندگار کنند؟
ابوالحسن مختاباد، روزنامهنگار و کارشناس
حوزه موسیقی، انتشار این آلبومها را گذرا دانسته و میگوید: اینگونه
کارها مانند بادهای موسمی است که بسرعت میآید و میرود. موسیقی نخبه،
جایگاهش والاتر از این است که تحتتاثیر آن قرار بگیرد.
او درباره
تاثیر انتشار این آلبومها بر موسیقی کشور نیز اظهار نظر میکند: فکر
نمیکنم کسی بتواند با یک آلبوم ضعیف، سنتهای یک موسیقی را متزلزل کند. به
نظرم در کل انتشار این آلبومها مقطعی و اتفاقا تائیدی بر عملکرد کاملا
مادی بازار است و راهش از آثار حرفهای و معنوی جداست.
این کارشناس
موسیقی معتقد است: مردم تا حدودی آگاهند که چه کالایی مصرف کنند. معتقدم
باید به فکر و انتخاب مخاطب احترام گذاشت. مردم آلبومها را تهیه میکنند،
اگر به نظرشان ارزشمند آمد، جایگاهی برای آن باز میکنند وگرنه براحتی دورش
میاندازند. باید به مخاطبان موسیقی احترام گذاشت، چراکه آنها همیشه با
گوش موسیقایی قوی، زشت را از زیبا و خوب را از بد تشخیص داده و
نگذاشتهاند جریانات غیراصیل، در جریان اصیل موسیقی تاثیر بگذارد.
مختاباد
تاکید میکند: بازار موسیقی نشان داده است، موسیقی ضعیف را کنار میزند.
به عنوان مثال، اگر کار آقای رادان به دل مردم بنشیند، طبیعی است میماند
وگرنه جامعه آن را حذف و از گردونه خارج میکند.
نبض بازار موسیقی
در دست مخاطبان است، آنها هستند که تصمیم میگیرند یک اثر ماندگار باشد یا
نه. مردم دیگر با شنیدن نام یک هنرمند به سمت خرید آلبومش نمیروند و به
این درک رسیده اند که هر کس روی صحنه بازیگری درخشید، حنجرهاش هم طلایی
نخواهد بود!
از واکنشهای منفی تا اتفاقی مثبت
هر
چند حضور این بازیگران در عالم موسیقی واکنشهای منفی زیادی را به همراه
داشت، اما باید این اتفاق را مثبت ارزیابی کرد، چرا که مخاطبان موسیقی را
به مسیر خوبی برای انتخاب راهنمایی کرد؛ مسیری که به حذف خواننده بازیگرها و
ماندگاری موسیقی خوب انجامید.