ممکن است ساعت ها، روزها، هفته ها یا گاهی اوقات ماه ها طول بکشد، تا این اطمینان حاصل شود و احتمالات نشان دهد که زمان کسب سود فرا رسیده است.
به گزارش بولتن نیوز؛ فرایند انتخاب و خرید سهام طی 20 سال در بنگاه ما مورد بررسی قرار گرفت و از نخستین روزها تاکنون، نتیجه خرید سهم ها، پی در پی سود آور شد و هر سال این پیشرفت ادامه داشت.
Brett Pattison متخصص بازار سرمایه می گوید : مانند هر سرمایه گذار دیگری به دنبال طراحی سیستمی بودیم تا به سودآوری مشتریانمان منجر شود و بتوانیم نتایجی که به دنبال آنها هستیم را بدست آوریم. روشن است که اگر یک شرکت بتواند سیستمی کارآمد برای مشتریان خود ایجاد کند به نتیجه مطلوب دست خواهد یافت.
وی می افزاید : هنگام طراحی فرآیند خرید و فروش سهام این نتیجه حاصل شد که برای انتخاب یک سهم، روش های ساده مناسب نیست و در واقع تجزیه و تحلیل خرید و انتخاب سهام، کاری پیچیده و طولانی است. طی این فرآیند، چهار اصل مهم توجه ما را جلب کرد. چهار اصلی که هر سرمایه گذار باید در انتخاب سهام لحاظ کند، در ذیل آورده شده است.
ما این چهار اصل را ابداع نکرده ایم، آنها اصول اساسی هستند که سرمایه گذارانی، همچون وارن بافت "Warren Buffett" برای دهه ها دنبال کرده اند و باید هنگام انتخاب سهام به آنها توجه کرد.
*سرمایه گذاری در بخش ها و صنایعی که نسبت به آنها شناخت کافی داریم
*یافتن شرکت هایی که دارای مزیت های رقابتی طولانی مدت هستند
*شناسایی شرکت هایی که مدیر آنها اثر بخش و کارآمد است
* خرید سهام در حالتی که قیمت آن کاهش یافته و پایین تر از ارزش ذاتی است.
1- سرمایه گذاری در بخش ها و صنایعی که نسبت به آنها شناخت کافی داریم
اگر فکر کنیم همه چیز را در مورد همه بخش ها و صنایع می دانیم با عارضه سطحی نگری روبرو هستیم. این نگاه ریسک و خطر انتخاب سهام را افزایش می دهد. حتماً شما جمله معروف همه کاره و هیچ کاره را شنیده اید. این مصیبت در بازار سهام زمانی اتفاق می افتد که فکر کنید در همه بخش ها یا صنایع متخصص هستید. در بازار سرمایه همه کاره بودن به کار نمی آید و این تفکر اغلب با از دست دادن سرمایه پایان خواهد یافت.
پایه و اساس داد و ستد در بازار سرمایه و همچنین سه اصل باقی مانده کسب تخصص در یک زمینه خاص از بازار است و بدون توجه به مرحله اول نمی توانیم به سه اصل دیگر وارد شویم.
2- یافتن شرکت هایی که دارای مزیت های رقابتی طولانی مدت هستند :
قلعه ای را در دوران قرون وسطی تصور کنید، اطراف این قلعه را خندقی وسیع احاطه کرده که تنها راه دسترسی به آن یک پل متحرک است. لحظه ای به خندق فکر کنید! و به این پرسش پاسخ دهید که چرا در اطراف قلعه ها خندق حفر می کردند؟ جواب آن بسیار ساده است: محافظت! وارن بافت مزیت رقابتی بلند مدت یک شرکت را به خندق اقتصادی تشبیه کرده است؛ حال باید دید که چگونه می توان این شرکت ها را تشخیص داد. شرکت های دارای مزیت های اقتصادی معمولا از ویژگی های ذیل برخوردارند:
• یک نام تجاری مشهور (برند)
• توانایی تولید محصول با بهای تمام شده پایین
• توانایی عرضه محصول ارزان تر از رقبا
• توانایی توسعه و رشد با هزینه ای کمتر تر رقبا
• توزیع شبکه ای
• انحصار! شرکتی که برصنعت تسلط دارد. (بوئینگ و ایرباس)
موارد فوق تنها تعداد اندکی از مزیت ها هستند که با آنها خندق های اقتصادی ساخته می شود.
3- شناسایی شرکت هایی که مدیر آنها اثر بخش و کارآمد است.
پیدا کردن شرکت هایی که از مدیر اثربخش و کارآمد بهره می برند کار ساده ای نیست. ساعت ها به کنفرانس ها گوش می دهیم، گزارش های فصلی و سالانه را می خوانیم و تاریخچه مدیریت جاری شرکت را مطالعه می کنیم تا متوجه شویم مدیر شرکت در حال انجام چه کاری است، چه کاری انجام خواهد داد و از چه ظرفیت هایی برخوردار است. روش هایی که می تواند به ما در یافتن یک مدیر کارآمد و اثربخش کمک کند شامل موارد ذیل است.
مطالعه تاریخچه ای از تصمیم های مدیران! پاسخ به این پرسش که آیا مدیران شرکت در سابقه خود نشانی از کسب موفقیت دارند؟
منفعت ذینفعان! آیا تصمیم ها و اقدامات مدیران برای ذینفعان بهره ای داشته است؟
کسب موفقیت! مدیر ها چگونه اقدام می کنند؟ آیا اقدام آنها موفقیت شرکت را به همراه دارد؟
پاسخ به این سوال ها، به ما اجازه می دهد تا روشن کنیم که سابقه مدیر شرکت تا چه میزان ظرفیت خرید سهام آن را افزایش داده است.
4- خرید سهام در حالتی که قیمت آن کاهش یافته و پایین تر از ارزش ذاتی است
تفاوتی ندارد که ما در مورد خرید یک کالا مانند جوراب یا سهام صحبت کنیم، آنچه مهم است خرید محصول یا سهام با کیفیتی است که قیمت آن کاهش یافته است.
تصور کنید برای خرید یک خودرو به نمایشگاه و یا نمایندگی رفته اید و در حال ورود به پارکینگ آن هستید. زمان ورود و هنگام تصمیم گیری برای خرید، می دانید که بهایی که باید پرداخت کنید برچسبی است که روی ماشین قرار گرفته است! شما ترجیح می دادید قیمتی بالاتر از برچسب پرداخت کنید یا پایین تر از آن؟ قطعا پرداخت قیمتی کمتر از برچسب بهتر است.
طبق اصل چهارم سهمی که پایین تر از قیمت برچسب (قیمت بازار) معامله می شود ارزش خرید دارد. اگر بتوانید سهم هایی را پیدا کنید که در قیمتی پایین تر از ارزش ذاتی (قیمت برچسب) معامله می شوند و سه اصل دیگر را هم دارند، در آن صورت فرمولی برای سرمایه گذاری خردمندانه سهام یافته اید.
اگر سهمی یافتید که با سه اصل اول همراه بود اما زیر قیمت برچسب معامله نمی شد باید صبر کنید. سرمایه گذاران باید بدانند بهایی که پرداخت می کنند یکی از مسایل بسیار مهم سرمایه گذاری است. اگرشما در پرداخت بهای سهم اشتباهی مرتکب شوید درآن صورت شرایط سختی را متحمل خواهید شد.
نتیجه گیری:
ما خود را سرمایه گذار می نامیم و به سرمایه گذاری هایی اقدام می کنیم که احتمال کسب سود در آن بالاتر از ضرر و زیان است. زمانی که هر چهار اصل عنوان شده در کنار هم قرار بگیرند احتمال کسب درآمد افزایش خواهد یافت. ممکن است ساعت ها، روزها، هفته ها و یا گاهی اوقات ماه ها طول بکشد، تا این اطمینان حاصل شود و احتمالات نشان دهد که زمان کسب سود فرا رسیده است.
منبع: خبرگزاری صدا و سیما