از زمان انتشار گزارش رشد اقتصادی، دولتمردان از دستاورد رشد 4.4درصدی به مثابه مرهمی برای ترمیم زخمهایی که منتقدان با حملات خود بر وجهه دولت یازدهم نشاندهاند، بهره میگیرند و کارآمدی خویش را تبلیغ میکنند. اما فارغ از اینکه این رشد میتواند منافع کوتاهمدت کشور را تامین کند، آیا میتوان به تداوم آن امید بست؟
به گزارش بولتن نیوز، حسن روحانی نیز ترجیح میدهد، مسائل مهم را در جمع مردمی که در گردهماییها و سفرهای استانی به استقبالش میآیند اعلام کند؛ او با خبرهای خوبی به استان کهگیلویه و بویراحمد سفر کرده بود؛ خبر رشد 4.4درصدی اقتصاد در فصل نخست سال 1395 را نیز رئیسجمهوری، در جمع مردم یاسوج اعلام کرد: «خوشحالم به شما مردم غیور یاسوج اعلام کنم که دیشب مرکز آمار اعلام کرد رشد اقتصادی ایران در سهماهه اول سال 4.4 درصد بوده و این آمار نشان غیرت شما جوانان است.»
در همان روز، یعنی در 24 مردادماه، مرکز آمار نیز گزارش «نرخ رشد اقتصادی در سهماهه نخست سال 1395» را روی درگاه خود قرار داد- البته انتشار این گزارشها و اینکه مرکز آمار چه زمانی، این گزارش را روی پرتال خود قرار داده است، نباید تا این حد مهم باشد و مایه ذوقزدگی شود. اما دست کم در یک سال و نیم اخیر، دولت چنان در انتشار آمار و اطلاعات اقتصادی خساست به خرج داده است که انتشار یک گزارش فصلی، میتواند این چنین منجر به سرخوشی اصحاب رسانه شود- در گزارش مرکز آمار، رشد گروه کشاورزی چهار درصد، رشد گروه صنعت 8.8 درصد و رشد گروه خدمات 2.9 درصد عنوان شده است.
روحانی در حالی خبر از تحقق چنین رشدی داده که پیش از او ولیالله سیف، سکاندار بانک مرکزی سخن از رشد ششدرصدی در چهار ماه به میان آورده بود: «در سال 1394 نرخ رشد اقتصادی در کشور به نسبت سال 1393 رضایتبخش نبود و به حدود یک درصد رسید ولی طبق آمار به دستآمده طی چهار ماه نخست امسال این رقم به شش درصد رسیده است که نشان از حرکت روبه جلوی واحدهای تولیدی دارد.» حال آنکه تنها چند روز بعد جهانگیری، معاون اول رئیسجمهوری عنوان کرد که هیچ سندی در این خصوص وجود ندارد و نمیتوان گفت که نرخ رشد اقتصادی سهماهه اول امسال چقدر است.
اکنون کم و کیف رشد اقتصادی سهماهه اول سال، از سوی مرکز آمار منتشر شده و برخی همچنان بانک مرکزی را به دلیل آنچه «حبس آمار و اطلاعات» میخوانند، به باد انتقاد میگیرند. اما چندی پیش، عادل آذر، رئیس وقت مرکز آمار ایران در پاسخ به این انتقادها توضیح داد که شورای عالی آمار در جهت عملیاتی شدن ماده 54 قانون برنامه پنجم و برای یکپارچگی و رفع موازیکاری تصویب کرد که مرکز آمار ایران تنها مرجع رسمی تهیه و تولید و انتشار آمار در کشور است و از این پس آمارهای رسمی و مهمی مانند نرخ تورم، نرخ رشد اقتصادی و نرخ بیکاری فقط از طریق این مرکز اعلام خواهد شد.
از زمان انتشار گزارش رشد اقتصادی، دولتمردان از دستاورد رشد 4.4درصدی به مثابه مرهمی برای ترمیم زخمهایی که منتقدان با حملات خود بر وجهه دولت یازدهم نشاندهاند، بهره میگیرند و کارآمدی خویش را تبلیغ میکنند. اما فارغ از اینکه این رشد میتواند منافع کوتاهمدت کشور را تامین کند، آیا میتوان به تداوم آن امید بست؟ اساساً به چه دلیل اقتصاد ایران طی دهههای اخیر از کسب رشد بلندمدت محروم بوده است؟
پاسخ این پرسش در نظریهای است که رابرت سولو اقتصاددان آمریکایی ارائه کرده است. او میگوید: «رشد بلندمدت تولید سرانه یک کشور تنها از طریق پیشرفت فنی یا توسعه فناوری میسر است و رشد سرمایه سرانه تاثیر اندکی بر رشد تولید ناخالص داخلی در کشورها خواهد گذاشت.» از نظر او، رشد سرمایه سرانه اگرچه میتواند به ارتقای سطح تولید سرانه در مقطعی کوتاه منجر شود و به رشد اقتصادی بینجامد. اما تاثیری بر نرخ رشد بلندمدت اقتصاد ندارد.
اما در شرایطی که نه گزارش رسمی از افزایش سرمایهگذاری در کشور منتشر شده و نه تغییری در نرخ بهرهوری ایجاد شده، رشد اقتصادی 4.4درصدی چگونه حاصل شده است؟