حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در جلسه درس اخلاق هفتگی خود در مسجد روستای احمدآباد شهرستان دماوند که با حضور جمع کثیری از طلاب علوم دینی و علاقمندان به مکتب اهل بیت علیهم السلام برگزار شد، با تسلیت ایام شهادت امام جواد علیه السلام به بیان روایتی از آن حضرت پرداختند و اظهار داشتند: امام جواد علیه السلام اساس زندگی جامعه را در دین قرار داده است، معضلاتی همچون غده طلاق هنگامی در جامعه رشد می کند که زندگی بر اساس مذهب بنا نشده باشد. امام جواد(ع) در هنگام عقد همسر خود بعد از آنکه صیغه عقد را جاری فرمودند، خطبه ای خواندند و به ابوالزوجه خود فرمودند هر زنی مهریه ای می خواهد، از طرفی ما هر چه داریم در راه خدا داده ایم، لذا من نسخه خطی مناجات امام رضا(ع) را مهریه همسرم قرار می دهم یعنی امام یک میراث و مهریه فرهنگی را مهریه همسر خود قرار داد، حاصل چنین ازدواجی امام هادی (ع) است.
به گزارش بولتن نیوز، معظم له ادامه دادند: ما به امام جواد(ع) عشق و ارادت می ورزیم چون آموزه هایی همچون راه های استحکام بنیاد و اساس زندگی را به ما آموختند.
زکریا بن آدم مى گوید: نزد حضرت امام رضا (علیه السلام) بودم ...حضرت جواد(علیه السلام) دست خود را به زمین زدند و سر را به طرف آسمان بلند کردند و مدتى به تفکر فرو رفتند...
در صفحه 36 کتاب تسنیم جلد سوم نیز آمده است: امام رضا(علیه السلام) فرمودند: جانم به قربانت! به چه فکر مى کنى؟
عرض کرد: درباره ظلم هایى که به مادرم فاطمه وارد شده، به خدا قسم آن دو نفر را از قبرشان بیرون آورم و به آتش بسوزانم و سپس خاکسترشان را در دریا پراکنده کنم.
امام رضا(علیه السلام) او را به نزدیک خودش آورد و مابین دو چشمش را بوسید و فرمود:
«پدر و مادرم فداى تو باد! تو براى امامت حقّا سزاوارترى!»
از طرف مادرم زهرا زیاد طواف کنیدنمونه ای از این تمرین عملی را میتوان در نیابت از معصومین (ع) در طواف کعبه یافت؛ علی بن مهزیار از موسی بن قاسم نقل میکند که وی گفت: به حضرت محمّد بن علی الجواد (ع) ، امام نهم فرقه ناجیهٴ امامیّه، گفتم: خواستم از طرف شما و از طرف پدر شما طواف کنم. به من گفته شد: از طرف اوصیا طواف نمیشود (یعنی نمی توان به نیابت از اوصیای الهی طواف کرد).
امام جواد (ع) فرمود: بله، میشود. هر اندازه برای تو ممکن است از طرف اوصیای خدا طواف کن، که این کار رواست.
سپس با گذشت سه سال به آن حضرت گفتم: من از شما اذن گرفتم دربارهٴ طواف نیابی از شما و پدر شما، و به من اذن دادید و من از طرف شما دو نفر آن اندازه که خدا خواست طواف کردم. آنگاه چیزی در قلبم واقع شد و به آن عمل کردم.
امام جواد (ع) فرمود: آنچه بود. گفتم: روزی از طرف رسول الله (ص) طواف کردم. امام جواد (ع) سه بار فرمود: «صلّی الله علی رسول الله». آنگاه روز دوم از طرف امیرالمؤمنین (ع) طواف کردم، سپس روز سوم از طرف امام حسن (ع) طواف کردم و روز چهارم از طرف امام حسین (ع) طواف کردم و روز پنجم از طرف امام علی بن الحسین (ع) و روز ششم از طرف ابو جعفر محمد بن علی (ع) و روز هفتم از طرف جعفر بن محمد (ع) و روز هشتم از طرف پدر شما (جد شما) موسی (ع) و روز نهم از طرف پدر شما علی (ع) و روز دهم از طرف شما ای سیّد و آقای من طواف کردم و آن ذوات مقدس کسانی هستند که من به ولایت آنان متدیّن هستم.
پس امام جواد (ع) فرمود: در این هنگام به خدا سوگند تو نسبت به خداوند به دینی تدیّن داری که خداوند از بندگانْ جز آن دین را نمیپذیرد. پس من گفتم: گاهی از طرف مادر شما حضرت فاطمه زهرا (ع) طواف میکردم و گاهی نمیکردم. امام جواد (ع) فرمود: این عهد را زیاد انجام بده؛ زیرا بهترین کاری که انجام میدهی همین است؛ انشاء الله.
انتظار فَرَج از آنجا كه انسان كامل در تمام شئونِ افعال و اوصاف الهی، آیت كامل باری تعالی است خدای سبحان نیز بر تمام شئون و جوانب او درود میفرستد.
گاهی به صورت اجمال میفرماید: ﴿سلامٌ علی نوحٍ فی العالمین﴾[1]
و گاهی آن را تفصیل میدهد، نظیر آنچه كه دربارهٴ یحیای شهید آمده است: ﴿و سلامٌ علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یُبعث حیّاً﴾[2]
یا آنچه دربارهٴ عبد مبارك الهی، حضرت مسیح بن مریم (علیهماالسلام) از زبان خود آن حضرت نقل كرده و فرموده است: ﴿والسلام علیّ یوم ولدتُ و یوم أموتُ و یوم أُبعث حیّاً﴾[3] یعنی این موجود در عالم طبیعت، مثال، عقل، گذشته، حال و آینده مورد سلام و درود سلامِ محض یعنی خدا (تبارك و تعالی) است.
این تسلیم و درود الهی در زیارت آل یاسین، كه از برجسته ترین زیارتهای حضرت ولی عصر (علیهالسلام) است، بدین صورت جلوه كرده است:
« السلام علیك فى آناء لیلك وأطراف نهارك »[4]
و سپس این اجمال، به طور تفصیل بیان شده است:
« السلام علیك حین تقُوم، السلام علیك حین تَقْعد، السلام علیك حین تَقْرأ و تُبیّن، السلام علیك حین تصلّى و تَقْنُت، السلام علیك حین تَرْكع و تسْجد، السلام علیك حین تهلّل و تكبّر، السلام علیك حین تَحْمد و تستغفر، السلام علیك حین تُصبح و تُمسى، السلام علیك فى اللیل إذا یغشی والنهار إذا تجلّی... »[5].
از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) رسیده است:
بهترین عمل امت من انتظار فرج و گشایش از جانب خدای سبحان است:
« أفضل أعمال أُمّتى إنتظار فرج الله عزّ وجلّ»[6].
ائمه (علیهمالسلام) بارزترین مصداق این امر كلی را انتظار فرج حضرت ولی عصر (علیهالسلام) معرّفی فرموده اند؛ زیرا فرج و گشایش واقعی برای دینداران با ظهور آن حضرت حاصل میشود.
حضرت عبدالعظیم حسنی میگوید:
بر سرورم، حضرت جواد الائمه (علیهالسلام) وارد شدم، تصمیم داشتم از او بپرسم كه آیا « قائم » شما همان مهدی است یا غیر او؛ قبل از آن كه شروع به سخن كنم خود آن حضرت آغاز به سخن كرده، فرمود:
ای ابا القاسم، قائم ما همان مهدی است كه باید در عصر غیبت منتظرش بود و در عصر ظهور اطاعتش كرد و او سومین فرزند من است. قسم به خدایی كه محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را به پیامبری برگزید و امامت را به ما اختصاص داد اگر از عمر دنیا بیش از یك روز هم باقی نماند خدا آن روز را آن قدر طولانی میگرداند تا قائم ما خروج كند و همان طور كه زمین از جور و ظلم پر شد از قسط و عدل، آن را پر گرداند. خدای سبحان كار او را یك شبه اصلاح میكند و اوضاع را به نفع او میگرداند چنانكه كار موسی (علیهالسلام) را یك شبه اصلاح كرد، او برای گرفتن پاره ای آتش برای خانوادهاش رفت ولی هنگام بازگشت به شرافت رسالت و افتخار نبوت نایل شده بود.
آنگاه فرمود:
بهترین اعمال شیعیان ما انتظار فرج و انتظار گشایش امور به دست آن حضرت است:
عن عبدالعظیم الحسنى قال: دخلت علی سیّدى محمد بن على (علیهماالسلام) وأنا أُرید أن أسئله عن القائم أهو المهدىّ أو غیره؟ فابتدأنى فقال: «یا أبا القاسم إنّ القائم منّا هو المهدىّ الذى یجب أن ینتظر فى غیبته ویطاع فى ظهوره وهو الثالث من ولدى؛ والذى بعث محمداً (صلی الله علیه و آله و سلم) بالنبوة وخصّنا بالإمامة إنّه لو لم یبق من الدنیا إلاّ یوْم واحد، لطوّل الله ذلك الیوم حتی یخرج فیملأ الأرض قسطاً وعدلا ً كما مُلئت جوراً وظلماً وإنّ الله تبارك وتعالی یصلح أمره فى لیلة كما أصلح أمر كلیمه موسی علیهالسلام لیقتبس لأهله ناراً فرجع وهو رسول نبىٌ ثمّ قال علیهالسلام: أفضل أعمال شیعتنا إنتظار الفرج»[7].
این روایت مانند بسیاری از روایات تأكید میكند كه ظهور آن حضرت امری قطعی و انكارناپذیر است هر چند كه دوران غیبت آن حضرت طولانی شود.
افزون بر این كه با لطف و عنایت ویژهٴ الهی اوضاع بر وفق مراد او، كه مجلای ارادهٴ الهی است، تغییر پیدا میكند و لذا با استفاده از این زمینهٴ فراهم شده، عدل و قسط را، كه هدف والای همهٴ انبیای الهی بود: ﴿ لیقوم الناس بالقسط ﴾[8] بر گسترهٴ زمین گسترش میدهد.
[1] ـ یعنی در تمام نشئات هستی سلام و درود بر نوح باد(سورهٴ صافات، آیهٴ 79).
[2] ـ سورهٴ مریم، آیهٴ 15.
[3] ـ سورهٴ مریم، آیهٴ 33.
[4] ـ درود بر تو در تمام ساعات شب و سراسر روز.
[5] ـ سَلامت باد آن هنگام كه میایستی، درودت باد آن هنگام كه مینشینی، سلام بر تو آن هنگام كه قرائت و تبیین میكنی، درود بر تو آن هنگام كه نماز میخوانی و طاعت خاضعانه داری، سلام بر تو آن هنگام كه ركوع و سجده میكنی، درود بر تو آن هنگام كه تهلیل و تكبیر میگویی، سلام بر تو آنگاه كه حمد و استغفار میكنی، درود بر تو آنگاه كه شب را به صبح و روز را به شب میآوری، سلام بر تو در شب، هنگامی كه تاریكی آن را فرا میگیرد و در روز آن هنگام كه میدرخشد...(مفاتیح الجنان، زیارت آل یاسین).
[6] ـ بحار، ج 52، ص 122.
[7] ـ بحار، ج 51، ص 156.
[8] ـ سورهٴ حدید، آیهٴ 25.
کانال تلگرام در محضر علامه جوادی آملی
---
امام شناسی و ولایت مداری درست و بی شائبه در پیروی از الگوهای رفتاری پسندیده ی امامان علیهم السلام که منبع صادق قرآنی دارند و در پایبندی عملی و نظری به این الگوها باید تجلی یابد (آیه 31 سوره آل عمران).
مداحی و دادن نسبتهای قرآن گریز به امامان که در تضاد آشکار با داده های محکم و مفصل قرآن است در امام شناسی و ولایت مداری قرآنی هیچ جایگاهی ندارد.
با اندکی غور و ژرفا نگری در می یابیم مداحی قرآن گریز که در تضاد با انسان شناسی قرآن است بجای ستایش و تمجید به ظلم و بد نامی علیه اولیای صالح خدا تبدیل می شود و مردم ساده ایمان را گمراه می سازد.
متاسفانه رویکرد و اصرار دلبخواه ما به پیروی از این گونه مداحیهای قرآن گریز که قید خرد گرایی دین را می زند و بیشتر از احساسات تخیلی شاعرانه برخاسته است ، در علوم اصیل دین و تاریخ شناسی و سایر علوم عقلی تایید شده ذی ربط بشری هیچ زیر بنای مستحکم و استواری ندارد که بتوان از پایبندی به آن در دنیا و آخرت و در محضر خداوند با اطمینان دفاع کرد و در ازای آن پاداش خواست.
قرآن کریم انسانها را از تزکیه نفس خویش چه رسد تزکیه ی دیگران منع کرده(آِیه 32 سوره نجم) و پیامبر اسلام (ص) با زبان قرآن این منع تزکیه را تاکید کرده است(آیه 9 سوره احقاف) و پیامبران نیز در مقابل خداوند در زمینه اعتقاداتی که نسبت به آنان و بستگانشان نزد پیروان به وجود آمده باید پاسخگو باشند(آیه 116 سوره مائده).
نسبت هر منقوله ی روایی به معصوم اگر در تضاد و تعارض با آیات محکمات مفصل فوق باشد ، محکوم به جعل و بطلان است و نمی توان چنین منقوله ای را در زمینه ی دین و مذهب ، اعتقاد ساز دانست.
تقوای پیامبران و سایر اولیای صالح خداوند از ایمان آنان به جزئیات وحی الهی سرچشمه می گیرد و محال است این بزرگان بر خلاف وحی الهی نسبت به دین و یا آینده ی اشخاص عینی سخنی را بر زبان بیاورند.