به گزارش بولتن نیوز؛هالیوود از ابتدای شکلگیریاش رویهای را در پیش گرفت که بتواند ظرف مدت چند دهه سینمای سلطه را در جهان پایهگذاری کرده و آنرا بر آسمان فرهنگی کشورهای دیگر بهخصوص جهان شرق بگستراند، سینمایی که پس از جنگ جهانی دوم و با تولیدات عظیم هالیوود توانست به این استراتژی دست یابد و بسیاری از جهتگیریهای فرهنگی جهان(بهخصوص اروپا و تا حدودی آسیا) را مغموم خود کند.
اکنون هالیوود با در اختیار داشتن بیش از هزار استودیو فعال در زمینه سینمایی و با تولید صدها فیلم سینمایی در طول سال و نمایش آن در چندهزار سالن سینمایی که تولیدات آن را پوشش میدهند، توانسته است چتری به وسعت فرهنگ یک کشور بر سر مردمان سرزمینهای دور و نزدیک بگستراند. فضایی را در برابر آنها ایجاد کند که نتوانند به چیزی غیر از رفع نیازشان از سوی تولیدات هالیوود در ظرف فرهنگی رفاهی خود بیندیشند. رویهای که با ادامه آن بیشک سلیقه فرهنگ یک ملت تغییرکرده و جبهه فرهنگی اصیلش عقیم خواهد شد و در پی آن، داشتههای خود را به دست فراموشی خواهد سپرد تا بنده و برده نظام فکری غرب در زمین شرق باشد.
همچنین سینمای سلطه غرب توانسته بیشمار سیاستهای ریز و درشت سیاسی، فرهنگی و نظامی غرب را با فیلمهایش پیاده کرده و مقدمات پذیرش آنرا برای ملتها و نیز سیاستمداران و حتی روشنفکران جهان فراهم کند و با جنگ نرم و سلاح مخربش که سینما و نظام عریض و طویل هالیوود است، توانسته سینمای سلطه را نماینده فرهنگ سلطهجویانه غرب کرده و بر ذائقه فرهنگی اکثر کشورهای غنی فرهنگی بهخصوص در شرق دور و نزدیک و نیز خاورمیانه مسلط شود.
حالا در این میان، چه چیز میتواند در مقابل این قدرت و نفوذ ایستادگی کند تا بتواند جلوی این پیشروی را بگیرد. آنهم بدون آنکه ملت و مردمش را فریب داده، منحرف کرده و در سختی و تنگنا قرار دهد نکتهای است که باید با توجه به بازی و استراتژی دشمن آن را بررسی کرد.
سینما بهعنوان قدرتمندترین رسانه حال حاضر جهان، اکنون در کاملترین سیستم با استراتژی حمله و نفوذ در دستان هالیوود و سینمای غرب قرار دارد و جهان غرب، قریب به صد سال است که بر این مهم واقف آمده و از همین رو تمام زیرساختهای لازم را برای تبیین سینما بهعنوان قدرتمندترین رسانه بینالمللی خود فراهم کرده است. بر همین اساس میتوان ادعا کرد که برای مقابله و ایستادگی با این استراتژی که از جذابترین عناصر درگیر با غرایز بشر در آن استفاده میکند، تنها میتوان از خود سینما بهره برد و با اختیار کردن این صنعت در خدمت محتوای مورد نظر که ضدیت و تقابل کامل با محتوا و فحوای هالیوود است، میتوان به این مهم دست یافت.
«سینمای مقاومت» میتواند جلوهای روشن، ایستا، مقاوم و در عین حال اثرگذار در این وادی باشد که باید برای ایجاب آن و عملی کردنش در مواجه با مخاطب عام جهانی، چه غربی و چه شرقی، نظامهای مستدل استراتژیک طراحی و اجرا شود. تا هم از نظر زیرساخت بتواند ظرفیت لازم را برای تجلی این سینما فراهم کند و چه از نظر فکری و محتوا بتواند در مقابل جذابیتهای بیشمار سینمای غرب، حرفی برای گفتن داشته باشد و مخاطب را به آگاهی، روشنگری، تفکر و استنتاج در پی جستاری معقول برساند.
«سینمای مقاومت» میتواند جلوهای از مقاومت ملتها و کشورهای مستضعف جهان باشد که در سراسر جهان مقابل استکبار جهانی قد علم کردهاند و اعمال زور، قدرت، استثمار و استکبار را از سوی غرب وحشی و عصیانگر در طول تاریخ بر نتابیدهاند. همچنین نظر به کرامت انسانی، شرافت، صداقت و تمامی خصایص اخلاقی که همچنان در جهان جلوهای روشن از انسانیت واقعی را نشان میدهند و در گوشه کنار جهان میتوان جلوههایی از آن را در ساحت عمل از سوی مردم همه ادیان ابراهیمی در هر جایگاهی دید. میتوان جلوهای دیگر از «سینمای مقاومت» در برابر هالیوود را عیان کرد. هالیوودی که فساد، گمراهی، تزویر و دیگر امیال شیطانی بشر را ویترین جذابیتهای ظاهری خود ساخته و با فرو بردن نفسانیت دنیوی در خود، ملغمهای از بیدینی مادیگرا، ماتریالیست و اومانیسم را که هیچ رنگ و بویی از معنویت و سرشت الهی انسان در آنها دیده نمیشود فراهم آورده تا مخاطب را در خود مستغرق ساخته و چشمانش را برای دیدن جلوه نورانی مقاومت کور کند.
سینمای مقاومت باید با در نظر گرفتن نیروهای انسانی متخصص، خلاق و متعهد، لازمه مقابله و ایستادگی در برابر قدرت رو به رشد هالیوود را فراهم آورد. در این باره باید به کشورهایی که با محوریت مقاومت توانستهاند تا حدی سینمای خود را فربه و کارآمد کنند نظر بیشتری داشت و بر اثرگذاری آنان بیش از پیش تمرکز کرد. برای متجلیساختن این تفکر فرهنگی بها داد. در میان کشورهای اسلامی «جمهوری اسلامی ایران» با سابقهای قابل اعتنا در سینما و صنعت این هنر نو ظهور، توانسته است از نظر فنی و تکنیکی ابعاد سینمای خود را به صنعت سینمای جهان و غرب نزدیک کند، بهخصوص آنکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و حتی دورهای پیش از آن، با شکلگیری سینمایی ضد طاغوت موسوم به «موج نوسینمای ایران»، بارقهای در سینمای ایران شروع به درخشیدن کرد که اکنون با گذشت بیش از سی سال از آن تلالو، به نوری خیرهکننده در سینمای جهان بدل شده است که تابش و گرمای حاصل از آن چشم غربیان را به خود خیره و تن ملت مستضعف جهان را در سراسر کشورهای اسلامی به هرم و حرارتش گرم کرده است.
سینمای جمهوری اسلامی با تکیه بر دو جنبه «سینمای مقاومت» و «سینمای ملی» توانسته است در این سالها تلاشهایی را به جد دنبال کند که ثمره آن را اکنون میتوان در خروش فیلمهای ادوار مختلف جشنواره فیلم مقاومت دید؛ جشنواره سینمایی که انحصارا با تفکری پیشرو و سازنده بر پایههای استراتژیک و منسجم تبیینشده، در دایره مفاهیم مقاومت و گفتمان انقلاب اسلامی در آثار سینمایی به ثمر نشسته است. «جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت»که از سالیان پیش بهعنوان جشنواره سینمای دفاع مقدس با موضوعی مشخص در خصوص هشت سال دفاع مقدس و جنگ تحمیلی کار خود را آغاز کرد. اکنون به فعالیتهای خود جهتگیری روشنگر و استکبارستیز داده است و نهتنها سینمای کشور را تحت تاثیر این جهتگیری قرار داده بلکه شاهد آن هستیم که اکنون بیش از پنجاه کشور چه اسلامی چه غیر اسلامی، در این جشنواره بینالمللی حضور چشمگیر دارند. همچنین اکران و پخش فیلمهایی با موضوع مقاومت در بیش از 150 کشور جهان از دیگر جلوههای چشمگیر سینمای مقاومت است که دستاورد بزرگی برای جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی به حساب میآید.
این دوره از جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت با شعار «تجلی گفتمان فرهنگی انقلاب اسلامی» خود یکی از اصلیترین استراتژیهای سینمای مقاومت را مشخص و تعیین کرده است. سینمای ایران و حتی سینمای مقاومت جهان با تکیه بر این خط روشن و مشخص میتوانند پشتوانه خوبی برای جبهه مقاومت در مقابل استکبار و سینمای سلطه ایجاد کنند چرا که گفتمان انقلاب اسلامی آنهم در ساحت مباحث فرهنگی میتواند بهترین گزینه برای پیشبرد مقاصد فرهنگی مقاومت اسلامی در جهان باشد و نیز راهی باشد برای مقابله با سیاستهای فریبنده، ریاکارانه و گمراهکننده غرب در نظر ملتها که با تکیه بر روشنگری، صداقت، ایستادگی و عدالت اجتماعی و تجلی حقوق بشر حقیقی میتواند دسیسههای دشمن را نهتنها در زمینههای فرهنگی برملا کرده بلکه سیاستهای کلان آنها را در زمینههای اقتصادی، سیاسی و نظامی نیز به گِل بنشاند و تجلیبخش آرمانهای مقاومت اسلامی و انقلاب اسلامی در جهان باشد.
«سینمای مقاومت» بهعنوان اصلیترین و اصیلترین راه ممکن برای تجلی این گفتمان در مقابل سیاستهای فرهنگی غرب باید با مشارکت هنرمندان و متخصصان توانمند جهان اسلام و حتی جهان مقاومت که شامل کشورهای غیر مسلماننشین نیز میشود، روز به روز خود را قدرتمندتر کرده و از لحاظ رسانهای و ارتباط با تودههای مردم بهگونهای روشمند عمل کند تا مخاطب سینمای غرب را در زمین خودی، پای رسانه خود بنشاند. در این حوزه باید اذعان داشت که هالیوود با تبیین نظام فکری استعماری خود در جهان توانسته بیش از صدهاهزار سالن سینما را ایجاد یا تصاحب کند و حتی با فریب و نفوذ، سینماهایی را به میل دارندگانشان به حق انحصاری خود درآورد، تا اکنون بتواند از طریق این سیستم مویرگی در جهان، خط مستقیمی با تفکر تمامی خانوادهها و مردم بهعنوان کوچکترین نهادهای اجتماعی هر جامعهای برقرار سازد.
با توجه بر این امر، بر ماست که با اتکا بر تفکری جهانی و هدفمند در مقابل این سیاست اقدام کرده و در کنار تولیدات متعدد و با کیفیت سینمای حوزه مقاومت، خطوط ارتباطی این سینما و تفکر را با توده مردم جهان بیشتر کنیم و بتوانیم سنگرهای متعددی در جهان که همانا سالنها و پردههای نمایش سینما باشند، بنا کرده تا بهعنوان پایگاههایی فرهنگی در مقابل تجمعگاههای مبتنی با تفکر غربی و هالیوودی شکل بگیرند.
سینمای مقاومت اکنون بزرگترین استراتژی رسانهای پس از انقلاب است که باید با تبیین تفکر حاکم بر آن و مشخص کردن راههای پیش رویش برای قشرهای متفکر داخلی و خارجی، حتی در جبهه روشنفکر، از نظرهای ارزشمند و تواناییهای هر جبههای در مقابل جبهه استکبار جهانی استفاده مطلوب کند تا بتوان رفتهرفته ریشه نهچندان عمیق هالیوود را در خاکهای سرزمینهای اسلامی و نزد مردم مستضعف و مظلوم خشکانید و از نهان برکند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com