تاکتیکی که تروریستها در جنوب حلب به کار گرفتند حملات موج وار متوالی بود به این ترتیب که موجی از انغماسیون(در حقیقت همان انتحاری است با این تفاوت که تروریست انغماسی علاوه بر بستن کمربند انفجاری، سلاح به دست میگیرد و پس از پایان یافتن گلولههایش، خود را منفجر میکند) و عوامل انتحاری و خودروهای بمبگذاری شده به راه افتاد که مواضع ارتش سوریه و همپیمانان آنها به ویژه در اطراف دانشکده های امور تسلیحات و توپخانه و راموسه هدف قرار داد.
در مقابل این موج سنگین از حملات ارتش سوریه تغییر تاکتیک داد و به مواضع مستحکم تر بازگشت به این ترتیب که برخی مناطق را واگذار کرد تا در مواضع و خطوط دفاعی قوی مستقر شود و جنگ را دنبال کند.در واقع این تاکتیک سبب می شد که نیروی هوایی و توپخانه قدرت مانور داشته باشد و اسیر حربه گروههای مسلح و اتاق عملیات آنها نشود.
با این تاکتیک موثر، زمینه برای فعالیت نیروی هوایی روسیه و سوریه و توپخانه فراهم شد. گروههای مسلح که موفق به تسلط بر دانشکده های نظامی مذکور شده بود موفق شدند که باریکی ۹۰۰ متری بگشایند تا گروههای یورش برنده بتوانند با گروههای که در داخل جبهه شیخ سعید بودند به هم ملحق شوند.
برخی تصور می کنند که ارتش سوریه و همپیمانان آن در جنوب حلب صرفا با گروههای مسلح روبرو بودند اما واقعیت به گونه ای دیگر بود زیرا در مقابل آنها ارتش مورد حمایت اتاق عملیات آمریکا و ترکیه قرار داشت که انواع تانک و توپ و هر گونه سلاح سنگین و توپخانه و موشک انداز پیشرفته در اختیار دارند.
با تاکتیک های اتخاذ شده حمله گروههای مسلح مهار شد و این گروهها دیگر توان پیشروی بیشتر نیافتند. پس اینکه از شدت درگیری ها و آتش گروههای مسلح کمتر شد، نیروی هوایی روسیه و سوریه به بمباران شدید باریکه ایجاد شده پرداختند و این باریکه عملا نتوانست کمکی به گروههای مسلح نماید.
این در حالی بود که گروههای مسلح برای گشودن این باریکه صدها کشته و زخمی داده بودند. این باریکه زیر آتش نیروی هوایی و زمینی سوریه قرار دارد و حملات سنگین اجازه گشودن معبر جدید را نیز به تروریستها نمی دهد.
شادی و شعفی که در میان گروههای مسلح و سرکرده های آنها ایجاد شده بود خیلی زود فروکش کرد هر چند که آنها همچنان با کمک رسانه های حامی خود از عملیات موسوم به آزاد سازی حلب سخن می گویند اما نقشه جبهه های جنگ در جنوب حلب نشان از کنترل اوضاع در این منطقه دارد.
باریکه ای که گروههای مسلح ایجاد کردند به مثابه پیروزی معنوی برای آنها محسوب می شد و استفاده رسانه ای زیادی از آن کردند. کما اینکه همانطور که گفته شد این باریکه فقط تلفات و خسارات سنگین را برای تروریست ها به دنبال داشت و عملا تاثیری در وضعیت میدانی نداشت. این باریکه راه امنی که گروههای مسلح بتوانند روی آن برای شکستن محاصره شرق حلب تکیه کنند نیست. آنها نمی توانند از این باریکه کمک های نظامی و مالی برای گروههای داخل مناطق شرقی ارسال کنند.
ارتش سوریه با هدف قرار دادن همه ساختمان و مواضع گروههای مسلح سیاست زمین سوخته را برای بازپس گیری منطقه دنبال می کند به این معنی که منطقه کاملا برای عملیات مساعد شود.
اما داستان فقط به اینجا ختم نمی شود زیرا نکته ای که کمتر رسانه های وابسته به گروههای مسلح در سوریه به آن پرداخته اند یا نخواستند مطرح کنند دام نظامی بود که گروههای مسلح به آن گرفتار شدند. در واقع نبرد جنوب حلب عقبه گروههای مسلح در ادلب را نمایان کرد. هر چند که قبلا نیز نیروی هوایی روسیه و سوریه راههای امداد و کمک رسانی گروههای مسلح و نیز انبارهای سلاح و لجستیک آنها را در ادلب رصد کرده بودند.
در واقع تحرکات گروههای مسلح در هنگام تلاش برای شکستن محاصره حلب و پس از آن حرکت نیروهای کمکی این گروهها به سوی حلب، خطوط پشت جبهه و کمکی این گروهها و پاشنه آشیل آنها را در ادلب و حومه آن آشکار کرد. نیروی هوایی روسیه و سوریه نیز مترصد این بودند.
حملات گسترده روزهای گذشته به بانکهای اهداف گروههای مسلح در ادلب و حومه و در مسیر حلب گواه شرایط موجود است. نیروی هوایی روسیه و سوریه که ماموریت پوشش هوایی عملیات حلب را برعهده دارند علاوه بر آن به رصد تحرکات گروههای مسلح در ادلب پرداختند.
انبارهای سلاح و اتاق عملیات اضافی گروههای مسلح که در ادلب بمباران شد. در واقع گروههای مسلح در دامی گرفتار شدند و ضربه ای متحمل شدند که هرگز تصور آن را نمیکردند. آنها که با هیاهوی بسیار از ادلب روانه حلب شده بودند چند روز پس از اینکه غبار نبرد سنگین فرو نشست تازه متوجه ماجرا شده اند.
ادلب تنها خط امداد رسانی به گروههای مسلح در جنگ حلب است و هدف قرار دادن آن یک استراتژی در نبرد بزرگ حلب است. راههای امداد رسانی از ادلب به حلب از دو راه صورت می گیرد؛ نخست منطقه قبتان الجبل واقع در میان حومه حلب و ادلب تا دار غزه و حومه شمالی ادلب و راه دوم؛ از ادلب به سراقب تا خان طومان می رسد.
این راههای طی روزهای گذشته به شدت رصد می شود و هدف بمباران های سنگین و مداوم قرار گرفته است.
شهر ادلب طی روزهای گذشته هدف سنگین ترین حملات هوایی روسیه و سوریه قرار گرفته است و طی آن منطقه صنعتی و کارخانه ها و بسیاری از انبارهای سلاح گروههای مسلح مانند دانشکده ادبیات در دانشگاه ادلب، مرکز فرهنگی و مدرسه هارون رشید هدف قرار گرفته اند.
در روزهای گذشته نیروی هوایی سوریه ۲۵ سورتی هوایی انجام داده است و ۸۰ هدف را نشانه رفته است. شهر سراقب که حلقه اتصال مهم میان ادلب و حلب است بیش از ۳۵ بار هدف حملات هوایی سوریه و روسیه و نیز حملات موشکی ارتش سوریه قرار گرفته است و انبارهای سلاح و مراکز تجمع گروههای مسلح منهدم شده است.
به هر حال قدر مسلم آن است که پاشنه آشیل تروریستها در ادلب برای نیروی هوایی روسیه و سوریه نمایان شده است و آنها خیلی موثر از این موضوع بهره برداری می کنند تا عقبه امداد رسانی به تروریستها در حلب را قطع کنند.
گروههای مسلح تاکنون تلفات سنگینی در نبرد حلب داشته اند. در حال حاضر هیچ محوری برای گروههای مسلح امن نیست از اطراف دانشکدههای امور تسلیحات و توپخانه گرفته تا خان العسل، خان طومان و الاتارب و سرمدا و الزربه و سراقب-حلب.
بسیاری از سرکرده های گروههای مسلح از جمله عبدالقادر نعسانی، ابو الحسن الشامی، احمد الحایک، فیصل بادیان النعمانی و محمد الحاج عبود به خاک افتاده اند.
بر اساس آخرین اخباری که رسانه های سوری ارائه داده اند تا لحظه تهیه این گزارش نیروی هوایی روسیه مرکز تجمع سرکرده های جیش الفتح در اداره اوقاف در شرق ادلب را هدف قرار داده است و ۱۲ یورش به مواضع گروههای مسلح در شهر ادلب و اطراف آن انجام داده است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com