شخصی به امام صادق ع عرض کرد: یا اباعبدالله! ما برای چیز عجیبی آفریده شدهایم! فرمود: خداوند هدایتت کند، آن چیست؟ گفت: ما را برای فناء و نابودی آفریدند! فرمود: برادرزاده! صبر کن! ما برای بقاء آفریده شدهایم؛ و چگونه فانی شود بهشتی که فرسایش ندارد و آتشی که خاموش نمیشود؛ این گونه بگو: ما از سرایی به سرای دیگر میرویم.
گروه دین و اندیشه: حجت الاسلام دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قرآن را با ترجمه و چند حدیث تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای ترویج چنین اقدامات ارزشی این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر خواهد کرد.
به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب روز 14 مرداد به آیه 39 سوره دخان پرداخته شده و در آن آمده است:
ما خَلَقْناهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ
سوره دخان (44) آیه 39
ترجمه
آن دو را جز به حق نیافریدیم؛ ولیکن بیشترشان نمیدانند.
حدیث
1) امیرالمومنین ع فرمودند: آفرينش را آغاز كرد و آفريدگان را به يك بار پديد آورد، بىآنكه انديشهاى به كار برد، يا از آزمايشى سودى بردارد؛ و بى آن كه حركتى ايجاد كند، و يا دغدغهای که اضطرابی در او افکند، داشته باشد. براى پديد آمدن موجودات، وقت مناسبى قرار داد، و اجزاى مخالفشان را با هم هماهنگ ساخت، و در هر كدام، غريزه خاصّ خودش را قرار داد، و غرائز را همراه آنان گردانيد. از آن پيش كه بيافريند به آفريدگان دانا بود، و بر حد و اندازه آنها و پایان کارشان احاطه داشت، و سرشت و جوانبشان را مىدانست.
نهجالبلاغه، خطبه1
...أَنْشَأَ الْخَلْقَ إِنْشَاءً وَ ابْتَدَأَهُ ابْتِدَاءً بِلَا رَوِيَّةٍ أَجَالَهَا وَ لَا تَجْرِبَةٍ اسْتَفَادَهَا وَ لَا حَرَكَةٍ أَحْدَثَهَا وَ لَا هَمَامَةِ نَفْسٍ اضْطَرَبَ فِيهَا أَحَالَ الْأَشْيَاءَ لِأَوْقَاتِهَا وَ [لَاءَمَ] لَأَمَ بَيْنَ مُخْتَلِفَاتِهَا وَ غَرَّزَ غَرَائِزَهَا وَ أَلْزَمَهَا أَشْبَاحَهَا عَالِماً بِهَا قَبْلَ ابْتِدَائِهَا مُحِيطاً بِحُدُودِهَا وَ انْتِهَائِهَا عَارِفاً بِقَرَائِنِهَا وَ أَحْنَائِهَا...
2) امیرالمومنین ع در ابتدای خطبه متقین (خطبه همام) میفرمایند: اما بعد، بدرستی که خداوند سبحان و متعال آفریدگان را در حالی آفرید که از طاعت آنها بینیاز بود و از عصیان آنها ایمن، چرا که نه مغصیت کسی که عصیانش کند ضرری به او می زند و نه طاعت کسی که اطاعتش کند سودی برایش دارد. پس نیازهای معیشتیشان را بینشان توزیع کرد و هریک را در جایگاهش در دنیا قرار داد ...
نهجالبلاغه، خطبه193
أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى خَلَقَ الْخَلْقَ حِينَ خَلَقَهُمْ غَنِيّاً عَنْ طَاعَتِهِمْ آمِناً مِنْ مَعْصِيَتِهِمْ لِأَنَّهُ لَا تَضُرُّهُ مَعْصِيَةُ مَنْ عَصَاهُ وَ لَا تَنْفَعُهُ طَاعَةُ مَنْ أَطَاعَهُ فَقَسَمَ بَيْنَهُمْ مَعَايِشَهُمْ وَ وَضَعَهُمْ مِنَ الدُّنْيَا مَوَاضِعَهُم...
3) شخصی به امام صادق ع عرض کرد: یا اباعبدالله! ما برای چیز عجیبی آفریده شدهایم!
فرمود: خداوند هدایتت کند، آن چیست؟
گفت: ما را برای فناء و نابودی آفریدند!
فرمود: برادرزاده! صبر کن! ما برای بقاء آفریده شدهایم؛ و چگونه فانی شود بهشتی که فرسایش ندارد و آتشی که خاموش نمیشود؛ این گونه بگو: ما از سرایی به سرای دیگر میرویم.
علل الشرائع، ج1، ص: 11
حَدَّثَنَا أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيُّ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ زِيَادٍ قَالَ: قَالَ رَجُلٌ لِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ إِنَّا خُلِقْنَا لِلْعَجَبِ!
قَالَ وَ مَا ذَاكَ، لِلَّهِ أَنْتَ
قَالَ خُلِقْنَا لِلْفَنَاءِ
فَقَالَ مَهْ يَا ابْنَ أَخِ خُلِقْنَا لِلْبَقَاءِ وَ كَيْفَ تَفْنَى جَنَّةٌ لَا تَبِيدُ وَ نَارٌ لَا تَخْمُدُ وَ لَكِنْ قُلْ إِنَّمَا نَتَحَرَّكُ مِنْ دَارٍ إِلَى دَارٍ.
4) از امام صادق ع روایتی درباره اینکه نه جبر درست و است و نه تفویض، بلکه «منزلت بین منزلتین» است، آمده که برای توضیح آن محتوا، پنج مطلب را لازم دانستهاند. امام هادی ع این روایت را مفصلا شرح داده، و توضیح دادهاند که اگر بخواهیم دیدگاهی بین جبر و تفویض داشته باشیم، لازمهاش این است که فلسفه آفرینش را، امتحان کردن انسانها بدانیم. سپس آیات مربوط به ابتلاء و امتحان در قرآن را به تفصیل مورد بحث قرار میدهند و در پایان میفرمایند:
... و هرآنچه در قرآن تعبیر «بلوی» (=ابتلاء) و مانند آن آمده که ما برخی از آنها را شرح دادیم، همگی اثبات این است که خداوند انسانها را برای امتحان و آزمایش آفریده است؛ خداوند عز و جل مخلوقات را بیهوده نیافرید و آنها را به حال خود رها نکرد و حکمت خویش را به عنوان بازی آشکار نکرد و در کلام خود این مطلب را ابراز داشت که «آیا حساب کردهاید که شما را بیهوده آفریدیم؟»...
تحف العقول، ص474-475
و روي عن الإمام الراشد الصابر أبي الحسن علي بن محمد ع
... وَ كُلُّ مَا فِي الْقُرْآنِ مِنْ بَلْوَى هَذِهِ الْآيَاتِ الَّتِي شَرَحَ أَوَّلَهَا فَهِيَ اخْتِبَارٌ وَ أَمْثَالُهَا فِي الْقُرْآنِ كَثِيرَةٌ فَهِيَ إِثْبَاتُ الِاخْتِبَارِ وَ الْبَلْوَى إِنَّ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ لَمْ يَخْلُقِ الْخَلْقَ عَبَثاً وَ لَا أَهْمَلَهُمْ سُدًى وَ لَا أَظْهَرَ حِكْمَتَهُ لَعِباً وَ بِذَلِكَ أَخْبَرَ فِي قَوْلِهِ «أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبثا» ...
تدبر
1 «ما خَلَقْناهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ ...»:
بحث فلسفه آفرینش انسان، و بلکه فلسفه آفرینش کل جهان، در قرآن کریم بسیار مورد تاکید قرار گرفته است:
از طرفی تاکید شده که خداوند آسمانها و زمین را باطل (ص/27؛ آلعمران/191) و بیهوده (عبث: مومنون/115)، ویا از باب سرگرمی (لهو: انبیاء/17) و بازی (لعب: انبیاء/16؛ دخان/38) نیافریده و در این آفریدن هم دنبال جلب منفعت یا دفع ضرری از خود نبوده است .
در مقابل، در جایی فلسفه آفرینش آسمانها و زمین را اظهار قدرت و علم خداوند معرفی فرمود .
و در جایی علت آفرینش جن و انس را عبودیت دانست ؛ و همین دو مطلب را در آیات دیگر این گونه باز کرد که فلسفه آسمانها و زمین، و نیز آفرینش مرگ و حیات را ابتلای انسان دانست . تا مورد رحمت قرارشان دهد.
و هرکس را به جزای خویش برساند (یونس/4) .
با این حال، بیش از همه بر همین «بهحق» بودن این آفرینش تاکید کرد: [علاوه بر آیه حاضر(دخان/39)، نگاه کنید به: (الأنعام/73) (ابراهیم/19) (حجر/85) (نحل/3) (عنکبوت/44) (روم/8) (زمر/5) (جاثیه/22) (تغابن/3) (احقاف/3)]
این تعبیر صراحت دارد که حکمتی جدی در ورای این آفرینش هست؛ که همان حق و حقیقت است؛ و ظاهرا تعابیری همانند ابتلای انسانها، تحقق عبودیت، مورد رحمت خدا واقع شدن و پاداش دیدن، و اظهار علم و قدرت، همگی توضیح این حق و حقیقت از زوایای گوناگون است.
شاید علت اینکه، بیش از اینکه ابعاد این حکمت را باز کند، بر اصل وجود این حکمت (به حق بودن آفرینش) تاکید کرده، این است که انسان باید ابتدا فلسفه داشتن آفرینش را جدی بگیرد تا بعد درباره چیستی آن بحث کند. و مشکل اغلب انسانها این است که همین را جدی نمی گیرند. به همین جهت، در این آیه بعد از اینکه بر حق بودن آفرینش تاکید کرد، فرمود: «وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ: ولی بیشتر انسانها نمیدانند.»
2 «ما خَلَقْناهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ ... لا يَعْلَمُونَ»: هدف آفرینش جز حقّ نيست، اگر هدف از خلقتِ چيزى را درك نكرديم مشكل در فهم و محدوديّت ماست. (قرائتی، تفسير نور10/ 502)