ترکیه و دمکراسی

گروه بین الملل-اینکه رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه در چند سال گذشته راههای خارج از قانون اساسی و غیرقانونی را برای سرکوب مخالفان خود در ترکیه در پیش گرفته است یک واقعیت تمام عیار است و اما آنچه در جریان کودتا بر این کشور گذشت سرکوب تمامی عناصر دمکراسی در ترکیه بود. اگر اردوغان به نقض دمکراسی در ترکیه متهم می شود با پیروزی کودتاچیان دمکراسی برای همیشه به تاریخ می پیوست و سرنوشت تلخی در انتظار مردم این کشور و دمکراسی ضعیف شده این کشور بود. کشورهای منطقه و حتی کشورمان نیز از این منظر پیگیر تحولات این کشور بودند و می شود این را در ادبیات سران کشورمان دید. قطع به یقین پایان دمکراسی با کودتا قابل تصور بود لذا همه با نگرانی شدید پیگیر روند تحولات این کشور بودند.


به گزارش بولتن نیوز ، کودتاچیان از هر چین و قماشی نه تنها نمی توانستند خدمتی به روند دمکراسی در ترکیه بکنند بلکه خود زمینه سرکوب بیشتر مخالفین را فراهم کردند.اصولا هیچ وقت نباید خطا را با خطا جواب داد بلکه باید کوشید رفتارهای غیردمکراتیک با رفتارهای دمکراتیک اصلاح شود. آنچه کودتاگران در ترکیه درصدد آن بودند پاسخگویی به یکسری رفتارهای غیردمکراتیک با رفتارهای غیردمکراتیک تر و ایجاد فضای ناامنی برای مردم ترکیه بود. کما اینکه دیدیم در همان لحظات اولیه کودتا ارزش لیر ترکیه 5 درصد سقوط کرد و بعید است امنیت براحتی به این کشور بازگردد و چرخه اقتصادی کشور براحتی بتواند بچرخد بخصوص که بخش اعظم درآمدهای ترکیه وابسته به توریسم است و توریسم و گردشگری نیازمند جلب اعتماد گردشگران خارجی است. در چند ماه گذشته ترکیه بکپارچه ناامنی بوده است . ناامنی که بدون شک ریشه در برخورد ساختارهای اجتماعی این کشور دارد.

سلب فضای اعتماد اجتماعی بین مردم ترکیه و حتی سردمداران ترکیه سبب شد ه است این کشور به این حال و روز بیافتد. بخوبی می شود فهمید لایه های زیرین اجتماعی ترکیه در حال جوشیدن است و این جوشیدن می رود به برخوردهای خشن و سرانجام ناامنی منجر شود.فارغ از اینکه کودتا در این کشور یک تئاتر خیابانی و یا یک شو بوده است بیانگر نبود ساختارهای تفاهم و صلح اجتماعی در میان مردم ترکیه است.مردم ترکیه ا زاین به بعد نه تنها بیم کشتار و انفجار دارند بلکه بیم این را دارند که می شود در چشم به همزدنی ساختاری سیاسی در این کشور دگرگون شود وفرایند تغییر قانونی قدرت و دمکراسی با بحران جدی روبرو شود.اردوغان اگرچه موفق شد به هر دلیلی کودتا را با شکست روبرو سازد اما بدون شک فارغ از بحث تئوری توطئه باید به نبود اعتماد مشترک در زیرساختهای جامعه ترکیه بیاندیشد. احزاب اپوزیسیون با درک این واقعیت ها علیرغم انتقادات فراوان نسبت به حاکمیت کودتا را محکوم کردند و تاکید کردند به فراموشی سپردن عناصر دمکراتیک حتی اگر ضعیف باشد می تواند منجر به شکل گیری قدرتهای دیکتاتور دیگری شود.آسیب هایی که ساختارهای اجتماعی ترکیه دیده است ی باید مورد توجه قرار گیرد چون گسترش ناامنی در این کشور به معنای گسترش ناامنی در کشورهای همسایه و از جمله کشور خودمان می باشد.


از این رو باید کمک کرد اصول مردمسالاری و حاکمیت قانونی در این کشور به مسیر اصلی خود بازگردد. کاستن از تنش های اجتماعی در ترکیه می تواند ضمن تقویت لایه های دمکراسی برای همیشه دست نظامیان را از کودتا و توسل به خشونت برای تغییر حاکمیت سیاسی کوتاه کند.جامعه کنونی ترکیه از یک بحران شدید اجتماعی درحال گذر است و این را تنها حاکمیت قانون می تواند به این جامعه بازگرداند.دفاع از حاکمیت قانون در کشورهای همسایه عین استقرار امنیت در خود کشورهاست و از این رو باید نگران حاکمیت قانون و دمکراسی و اصول مردم سالاری در کشورهای منطقه بخصوص ترکیه بود.