گروه ورزش:يوسف كرمي؛ حضور در دوره رقابتهاي المپيك را در كارنامه دارد اما اين روزها كمتر در گود تكواندو ديده ميشود!
به گزارش بولتن نیوز؛در شرايط حساس اين روزهاي ورزش ايران و به خصوص تكواندو، گپي زديم با مردي كه خيليها ميگويند به حقش در اين ورزش نرسيد. مدالهاي طلا، نقره و برنز زيادي در كارنامهاش ديده ميشود اما مهمترين آنها همان برنزي است كه در المپيك آتن كسب كرد. كرمي يكجورهايي نگران تكواندو و حضور تكواندوكاران در ريو است. او ميگويد همه آنها از لحاظ بدني آماده هستند اما دوست ندارد بلايي كه سر خودش در المپيك لندن آمد، سر اين بچهها هم بيايد: «در لندن خيلي آماده بودم. بدنم در بهترين فرم خودش قرار داشت اما از لحاظ روحي و رواني اوضاع چندان مساعد نبود. نميخواهم چيزي را توجيه كنم اما از لحاظ ذهني خراب بودم و نتيجهاش همان چيزي شد كه همه ديدند.»
* خيلي از ورزشكاران ايران گلايه ميكنند كه فضاي ورزش كشور المپيكي نيست. شما هم در زماني كه ورزش ميكرديد، اين شرايط را تجربه كرده بوديد؟
من در دو دوره بازيهاي المپيك حضور داشتهام و در اردوهاي زيادي هم براي المپيك شركت كردهام. در المپيك آتن نزديك به يك سال قبل از شروع اين رقابتها ما روزشمار داشتيم. دل در دل بچهها نبود. مدام جلسه پشت جلسه، مدام استرس و هيجان. حس المپيك برايمان زنده بود اما الان كه تقريباً كمتر از دو ماه به المپيك باقي مانده، خبري نيست. حس، حس المپيك نيست و ورزشكاران حق دارند كه اين حرف را بزنند. به نظرم اگر قرار است در المپيك نتيجه بگيريم، بايد آن حس و حال المپيكي بودن را زنده نگه داريم. در المپيك بحث رواني به شدت بيشتر از بحث بدني اهميت دارد.
* خيليها در قياس اين المپيك با المپيكهاي سالهاي قبل ميگويند كه شرايط آسانتر است. از لحاظ مالي و...
باور كنيد زمان ما خيلي سختتر بود. الان شنيدهام كه كميته ملي المپيك و وزارت ورزش حقوقها را سرموقع پرداخت ميكند. پاداشها بهموقع پرداخت ميشود و حداقل ورزشكار دغدغهاي از اين بابت ندارد. كارنامه هر كشوري در ورزش با المپيك سنجيده ميشود. ما بايد هرچه داريم و نداريم را براي المپيك بگذاريم. البته اگر هدفمان اين است. با يك مدال ميتوانيم تواناييهايمان را نشان بدهيم. الان جامائيكا يك بولت را در رشته دووميداني دارد. اصلاً خيليها نميدانستند جامائيكا كجاست اما حالا گرمكنها و لباسهايي با پرچم جامائيكا در سراسر جهان به فروش ميرسد و فقط و فقط به خاطر موفقيتهاي بولت است.
* ما ميخواهيم...
عقيده من اين است كه با ورزش خيلي كار ميشود كرد. بايد به ورزش بهخصوص به ورزش قهرماني نگاه ويژهاي كرد و واقعاً آن حس و حال المپيك را به وجود آورد. چون عقيده دارم هيچ چيزي با هيچ هزينهاي نميتواند مردم را به اندازه زماني كه ورزشكار در المپيك مدال ميگيرد، خوشحال كند.
البته اين دوره هم كه گذشت و ديگر زماني باقي نمانده است اما براي دورههاي بعدي بايد برنامهريزي كرد. الان جواني كه ميخواهد بيايد ورزش كند، ورزشكار المپيكي را با خودش مقايسه ميكند و ميگويد: «ورزش كنم كه چه شود؟» به نظرم بايد همه چيز روي اصول پيش برود.
* در حال حاضر از بچههاي تكواندو خبر داريد؟
از دور سراغشان را ميگيرم. من احساس ميكنم مهمتر از شرايط فني، بحث روحي و رواني مهم باشد. من با خيلي از قهرمانان المپيك رفتوآمد دارم و با خيلي از آنها زندگي كردهام. شايد خيلي از ورزشكاران به وضوح حرفي از اين نزنند كه نياز به روانشناس دارند اما من ميگويم كه دارند. در كنار هر قهرماني بايد يك روانشناس حضور داشته باشد.
* پيشبيني شما از نتايج احتمالي تكواندوكاران در المپيك چه چيست؟
من همه جا گفتهام كه شايد 4 مدال بگيريم و شايد اصلاً مدالي نگيريم.
* يعني رابطهها و لابي كشورهاي صاحبنام در تكواندو كه هميشه از آنها ياد ميشود، اين اجازه را ميدهد كه ايران 4 تا مدال بگيرد؟
ديگر زمان هوگوهاي معمولي گذشته است. آن زمان ما به زور از كرهايها مدال ميگرفتيم اما حالا هوگوها الكترونيكي شده و كمتر پيش ميآيد كه از اين اتفاقها بيفتد. ديگر كمتر پيش ميآيد كه كسي حقش خورده شود. من مطمئن هستم اگر تكواندوكار واقعاً بجنگد، كسي نميتواند حقش را بخورد.
* خيليها درباره كيميا عليزاده ميگويند كه او يكي از شانسهاي اول مدال ايران است. البته بعضيها هم ميگويند كه او نياز به يك مربي آقا دارد تا...
همه اينهايي كه ميگويند را قبول دارم. من خودم در المپيك حضور داشتهام و اگر اين حرف را بزنند، شايد به خودم برگردد اما در كنار المپيكيها بايد كساني باشند كه حال و هواي المپيك را به ورزشكاران بدهند. من، هادي ساعي، باقريمعتمد و... المپيك را تجربه كردهايم. اين بچهها ميتوانند ورزشكاران را آرام كنند و به آنها روحيه بدهند. الان خيلي ببخشيد هر كسي از جايش بلند ميشود، مصاحبه ميكند و ميگويد عليزاده بايد مدال بگيرد. اين كار اصلاً فني نيست. همه اين توقعات ممكن است منجر به اين شود كه كيميا حتي بيست درصد از تواناييهايش را هم نشان ندهد و منجر به باخت شود. همان اتفاقي كه براي من در لندن افتاد. در لندن من از لحاظ فني خوب بودم اما از لحاظ روحي در بدترين شرايط قرار داشتم و فقط 5 درصد از تواناييهايم را نشان دادم.
اين اتفاق ممكن است براي هر ورزشكاري بيفتد. حميد سوريان در 2008، رضا يزداني در 2008 و... خيلي از شايستهها بودهاند كه به حقشان نرسيدهاند. براي كسي كه ورزش نميكند، اين حرف زدنها راحت است اما براي من ورزشكار كه 4 سال از عمرم را در 6 دقيقه از دست ميدهم، خيلي گران تمام ميشود. در هر صورت اميدوارم كاروان تكواندوي ايران با دست پر از المپيك برگردد. من براي همه كاروان آرزوي موفقيت ميكنم و اميدوارم مثل هميشه پرچم ايران را به اهتزاز دربياورند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com