گروه سیاسی - سفر چند روز گذشته محمد جواد ظریف, وزیر امور خارجه کشورمان به قاره سبز و دیدار با وزرای خارجه و سایر مسئولان چند کشور اروپایی و ادامه این سفر از آن جهت مورد توجه قرار میگیرد که برای پیگیری اجرای برجام انجام شده است.
به گزارش بولتن نیوز، این سفر و علت آن باعث میشود که علامت سوالهایی در ذهن شکل بگیرند که مگر ایراد کار کجاست که پس از گذشت چندین ماه از شروع فاز اجرایی برجام دکتر ظریف مجبور میشود برای پیگیری اجرای مفاد آن سند به کشورهای اروپایی سرکشی کند و باب مذاکراتی مجدد را بگشاید؟!
آیا نقصانی در اجرای آن پدید آمده است یا این توافقنامه دچار حفرههایی است که این اتفاق را رقم زده است؟! و از همه مهمتر مگر مقام معظم رهبری در نامه به رییس جمهور هشدار لازم را نداده بودند که طرف مقابل غیر قابل اعتماد است و باید در معامله با ایشان تمام جوانب احتیاط را رعایت کرد؟! به نظر دقیقتر است بر اساس تذکرات حضرت آیتالله خامنهای در نامه به دکتر روحانی به نقاط ضعف برجام و عملکرد دستگاه دیپلماسی و چرایی این اتفاق بپردازیم.
ایشان در نامه مورخ 29 مهر 94 خود به رییس دولت طی بندهایی مواردی را ذکر کردند, در اولین بند ایشان به تعهد مطمئن اتحادیه اروپا و آمریکا به لغو تحریمها و عدم باقی ماندن ساختارشان و حتی اشاره به این موضوع پرداختهاند حال اینکه دقیقا برخلاف این عمل شد و بارها چه از طرف اتحادیه اروپایی و چه مسئولان آمریکایی به باقی ماندن ساختار تحریمها و ادامه آنها در جهت پای میز مذاکره نشاندن ایران در سایر مواردی که از نظر آنها قابل بحث میباشد تاکید شده است که متاسفانه مسئولان مربوطه با کمترین واکنش ممکن با این نقض عهد برخورد کردهاند.
در دومین بند ایشان به وضع تحریمهای مجدد به هر بهانهای اشاره کردهاند که از عوامل بسیار مهم در نقض برجام است اما متاسفانه از چند روز بعد از تصویب برجام و شروع روند آن از طرف ایران تحریمهای جدید به بهانههای متفاوت دوباره شروع به وضع شدن نمودند و علاوه بر این با اقداماتی خلاف قوانین بینالمللی اقدام به مصادره اموال ایران در آمریکا کردند که اقدام ضعیف مسئولان ما در مقابله با این عمل باعث شد که کانادا نیز اقدامی مشابه آمریکا را عملی کند.
در بند سوم ایشان به مساله پی ام دی اشاره کردهاند و هرگونه اقدام عملی از سوی ایران را منوط به اعلام پایان جریانات مربوط به پی ام دی از سوی آژانس دانستهاند که این اقدام انجام شد اما مجددا طرف مقابل در حال به راه انداختن این پرونده میباشد که باید ملاحظه کرد آیا وزارت خارجه واکنشی درست نشان میدهد یا همچون قبل موضع انفعالی خود در مقابل طرف غربی را حفظ خواهد کرد؟!
در بند چهارم ایشان به کارخانه آب سنگین اراک و لزوم نوسازی تنها با وجود انعقاد قراردادی مطمئن برای جایگزینی آن توجه کردهاند که تا این لحظه اقدامی عملی مشاهده نشده است و تنها شاهد اقدامات مقرر از سوی ایران بودهایم و هیچ سیگنال مثبتی از طرف خارجی جز چند مذاکره به وقوع نپیوسته است.
بند پنجم به معامله اورانیم غنی شده ارتباط دارد که این قضیه تا اینجای کار تقریبا به درستی با طرف روسی اجرایی گشته است اما این معامله نیز با طرف آمریکایی به مشکل برخورد کرده است که باز غیر قابل اعتماد بودن طرف آمریکایی را نشان میدهد.
دو بند شش و هفتم مربوط به مسائل علمی است که تا حدودی در حال انجام میباشد اما در بند هشتم و نهم اشاره شده است که مرجع تفسیر برجام متن مذاکرات است که این دقیقا موضوع مورد مناقشهای است که هر کدام از طرفهای مذاکره برداشت خود را دارند و برای جلوگیری ازین اتفاق میبایست.
طبق بند نهم نهادی برای رفع این تعارضات و مورد قبول همگی تشکیل میشد ولی تاکنون عملکرد انفعالی دستگاه دیپلماسی کشور به شکلی بوده که عملا تقریبا در تمامی این تعارضات طرف آمریکایی دست بالا را داشته و حرف خود را به کرسی نشانده است!
بخش اعظم این انفعال به دلیل سیاستهای غلط اقتصادی و استراتژیک دولت روحانی میباشد زیرا تمام تخم مرغهای خود را در سبد برجام گذاشته است و پیگیر اجرای اقتصاد مقاومتی نبوده و برخلاف شعارهای خود همچنان وابسته به اقتصاد نفتی است و این امر باعث شده است اکنون که در تحقق وعدههای خود و انجام امور اقتصادی به مشکل برخورد کرده است، محمد جواد ظریف را از ایمیل فرستان برای پیگیری برجام به سفر به کشورهای اروپایی سوق داده تا شاید با مذاکره مستقیم با کشورهای اروپایی ضعفهای این سند و عدم اجرایی شدن تعهدات طرف غربی را رفع کند.