پیروزی انقلاب اسلامی ایران و احیای ارزش های اسلامی و طرح مسئله ضرورت بازگرداندن هویت دینی و اسلامی به موضوع فلسطین در کنار تشدید مبارزه ضداسرائیلی، رهبران انقلاب را واداشت برای این مسئله، چاره ای بیاندیشند. اختصاص آخرین جمعه ماه رمضان برای خیزش جهانی مسلمانان بر اساس ارزش های اسلامی در برابر اسرائیل و ارزش های غیر اسلامی نه تنها تدبیری سیاسی یا نظامی، بلکه تدبیری دینی ـ اجتماعی بود.
این طرح در جهان اسلام و در تفسیر ماهیت مبارزات فلسطینیان بازتابی سریع و گسترده داشت. روز جهانی قدس به معنای احیای ارزش ها و فرهنگ اسلامی در ظلم ستیزی و مبارزات ضد صهیونیستی است؛ چرا که تنها فرهنگ و ارزش های اسلام، توان مبارزه با ظلم و استکبار و استعمار را دارد.
به مناسبت یوم الله قدس (جمعه آخر ماه مبارک رمضان) در خصوص ابعاد مختلف اهمیت این روز بزرگ که به ابتکار و دعوت امام راحل (ره) همه ساله در ایران و در دیگر کشورهای مختلف دنیا با شکوه و عظمت خاصی برگزار می شود، با سردار سرتیپ ایرج مسجدی مشاور عالی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران به گفتگو نشستیم.
سردار مسجدی با تشریح جایگاه و اهمیت حمایت از مظلومین در انقلاب اسلامی، به بیان دستاوردهای پیگیری این رویکرد در نظام جمهوری اسلامی پرداخت.
این فرمانده دوران دفاع مقدس با اشاره به حضور مستشاری سردار سلیمانی در عراق گفت: سردار سلیمانی، مجری سیاست ها، کمک ها و حمایت های نظام جمهوری اسلامی ایران از دولت و ملت عراق است. ایشان در مقابل جبهه تکفیری ها به مردم عراق کمک می کند و کسی منکر این نیست.
وی در خصوص سرنوشت تکفیری ها در عراق و سوریه اظهارداشت: پرونده تکفیری ها در عراق ان شاءالله با همت دولت، ملت، ارتش، مردم، نیروهای حشد الشعبی و حمایت مرجعیت آن کشور و کمک های جمهوری اسلامی ایران، در آینده نزدیکی بسته خواهد شد. در سوریه ممکن است یک مقداری زمان بیشتری لازم داشته باشد. علتش هم این است که جریانات تکفیری در آن کشور زمین گیر تر شده اند و جبهه اش یک مقدار پیچیده تر است، ولی روند ضعف آنها ادامه پیدا خواهد کرد.
مشاور عالی فرمانده نیروی قدس سپاه با اشاره به اهمیت روز قدس ادامه داد: روز قدس روزی است که همه مسلمانان و همه ایرانیان باید به رسالت انقلابی و اسلامی خودشان عمل کنند و آن پاسخ به درخواست حضرت امام (ره) است.
سردار مسجدی در خصوص اقدامات خصمانه آل سعود علیه ایران گفت: اگر مسئولان آل سعود به واقع مسلمان بودند که تا به این اندازه در مقابل آمریکایی ها تن به ذلت نمی دادند. کسی که مخالف حزب الله لبنان است و آن را تروریسم می نامد مشخص است چه رویه ای دارد.
مشروح این گفتگو به شرح ذیل است:
چرا جمهوری اسلامی ایران از بدو تاسیس به دنبال حمایت از مستضعفان در سطح منطقه و جهان بوده و این حمایت ها چه دستاوردهایی داشته است؟
حمایت از مستضعفان ناشی از جوهر و ذات انقلاب اسلامی ایران است. اهداف انقلاب ما از ابتدا سرنگونی ظلم، سرنگونی نظام شاهنشاهی، استقرار یک نظام عدالتخواه و مردمی که مدافع ملت ها و حق باشد، بوده است. دستاورد حمایت از مستضعفان و مظلومان عالم این بوده که دو جبهه مقابل انقلاب اسلامی در طول این سال ها باز شده است؛ جبهه نخست، جبهه متخاصم و مخالف دشمن است که استکبار جهانی و صهیونیسم آن را تشکیل می دهند و جبهه دیگر که بسیار قدرتمند است، مردم هستند.
در خانه های بسیاری از عراقی ها در کنار عکس علما، عکس حاج قاسم سلیمانی نیز مشاهده می شود. این نشاندهنده علاقه آنها به ایشان استمردم بسیار خوشحال و علاقه مند هستند، زیرا می بینند که جمهوری اسلامی ایران به ندای «تظلمخواهی» آنها پاسخ می دهد و از آنها حمایت میکند.
یکی از دستاوردهای حمایت از مستضعفان در صحنه مردمی بوده که بسیار ارزشمند و مهم است. دومین دستاورد در میان نهضتها، جنبش ها و شخصیت های انقلابی دنیا است. در دنیا تنها دولت ها قرار ندارند و تمام جریان ها، گروه ها، مجاهدین، مبارزین، شخصیت های بزرگ آزادی بخش، علمی، سیاسی و ستمدیدگان به جمهوری اسلامی ایران علاقه مند هستند، زیرا می بینند که ایران مدافع حق و حقانیت است.
در مقابل آن، دولت هایی که وابسته به استکبار هستند دل خوشی از انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ندارند، اما دولت هایی که مستقل هستند نسبت به ایران موضع مثبت و خوبی دارند. دستاورد پشتیبانی از مستضعفان در ۳۷ سال گذشته را می توان هم در بین دولت ها و هم در بین نظام مردمی، جنبش ها و نیروهای رهایی بخش مشاهده کرد.
امام(ره) روز قدس را برای حمایت از مظلومان و مستضعفان عالم نام گذاری کردند. از ابتدای انقلاب، جمهوری اسلامی ایران بر حمایت از مستضعفان و مظلومان تاکید داشته است و همواره چه در دوران دفاع مقدس و چه پس از آن تلاش کرده تا توجه ویژهای به این مسئله داشته باشد. با توجه به اینکه شما در دوران دفاع مقدس به واسطه حضور در قرارگاه رمضان از مظلومان عراقی حمایت می کردید تا چه میزان جمهوری اسلامی ایران توانسته است به مستضعفان عراقی و جهان پس از انقلاب اسلامی کمک کند؟
این مسئله ناشی از تفکر و انقلابی است که امام امت (ره) به جا گذاشته اند. ماهیت نظام و انقلاب اسلامی این است که حامی مسلمانان، مستضعفین، مجاهدان و مبارزانی باشد که علیه ظلم، صهیونیسم و استکبار مبارزه می کنند. بنابراین پشتیبانی، حمایت و کمک به نهضت ها، مجاهدین و ملت ها برخاسته از ماهیت انقلاب اسلامی است؛ متن قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز در این راستا است و این فکر و ایده ای است که امام (ره) برای ما ترسیم کرده اند و امروز نیز توسط مقام معظم رهبری، این مسیر تعقیب می شود.
در صحنه عملیاتی و میدانی، اهداف، راهبردها، خواسته ها و آرمان های انقلاب، امام (ره) و رهبر انقلاب دنبال می شود. حمایت از مستضعفان در مسیر ماهیت و جوهر انقلاب اسلامی انجام می شود. از سوی دیگر این مسئله به دلیل درخواست کمک از سوی مستضعفان در کشورهای مختلف است. این موضوع به مسئولیت های نیروهای انقلاب ارزش می دهد و آنها باید تلاششان را مضاعف و بیشتر کنند تا به این درخواست پاسخ مثبت دهند.
این حمایت ها می تواند جنبه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظایر آن را داشته باشد و یک بعد آن نیز پشتیبانی های نظامی و عملیاتی است. زمانی که یک کشور و یا ملت مورد ظلم استکباری و تکفیری قرار می گیرد، ما وظیفه داریم به آنها کمک کنیم تا در مقابل آنها مقاومت کرده و بایستد و از خود دفاع کند؛ این یک رسالت تاریخی برای ماست. این موضوع در سیاست های کلان کشور مورد توجه و حمایت خاصی است.
با توجه به سیاست جمهوری اسلامی ایران در حمایت از مستضعفان از ابتدای انقلاب، فلسفه تاسیس قرارگاه رمضان در دوران دفاع مقدس چه بود و فعالیت های آن چه دستاوردهایی برای کشور داشت؟
تاسیس قرارگاه رمضان به سال ۶۳ باز می گردد. علت تشکیل قرارگاه این بود که ما در کنار جنگ منظم و رو درو با دشمن نیاز به حضور در عقبه ها و پشت دشمن داشتیم. فعالیت های اطلاعاتی و عملیاتی خود را باید در عمق خاک عراق گسترش می دادیم؛ هدف تشکیل قرارگاه رمضان این مسئله بود.
یگان های منظم ما در جبهه با نیروهای صدام درگیر بودند و ما باید می دانستیم که در شهرهای عراق چه خبر است؟ نیاز به یک سازمان که بتواند در عمق خاک عراق کارهای عملیاتی و اطلاعاتی انجام دهد، در آن دوران کاملا حس می شد و از این رو، قرارگاه رمضان تشکیل و این ماموریت را دنبال کرد.
علاوه بر کارهای اطلاعاتی و عملیاتی، کار سوم قرارگاه رمضان اقداماتی بود که با مجاهدین عراق صورت گرفت؛ یعنی قرارگاه رمضان مسئولیت پیدا کرد گروه ها، جریانات، احزاب و مجاهدین عراقی را برای مبارزه با صدام سازماندهی، مدیریت و پشتیبانی کند.
آنها یک نیروی بومی بودند که سپاه از آنها علیه صدام استفاده کرد. سازماندهی و حمایت از مجاهدین عراقی دقیقا همان کاری است که امروز نیروی قدس سپاه انجام می دهد. قرارگاه رمضان در طول جنگ برای انجام عملیات های نامنظم، چریکی، ویژه، اقدامات اطلاعاتی و کار با نهضت ها، گروه ها و مجاهدین عراقی تشکیل شد.
حمایت جمهوری اسلامی ایران از گروه های مختلف قومی و مذهبی برای مبارزه با رژیم بعث تا چه میزان توانست به آنها در پیروزی مقابل صدام کمک کند؟
درست است که عراقی ها از قوم ها و مذهب های مختلفی بودند، اما همه در یک چیز یعنی مبارزه علیه صدام مشترک بودند. جنگ با استبداد و فعالیت علیه کسی که به آنها ظلم می کند، نقطه اشتراک تمام ملت عراق بود؛ این هدف مشترک، قوم ها و مذاهب مختلف را در عراق بهم پیوند می زد.
جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران در آن زمان از این وجه مشترک استفاده لازم را انجام داد و توانست اقدامات خوبی را انجام دهد. برای قرارگاه رمضان تفاوتی نمی کرد که گروه مورد حمایتش عرب، شیعه، سنی و یا کرد باشد.
در صحبت های خود به این نکته اشاره کردید که بنا به درخواست کشورهای که مورد ظلم قرار گرفته اند به آنها کمک خواهیم کرد. در هفته های اخیر شاهد هجمه هایی علیه حضور مستشاری فرمانده نیروی قدس سپاه در عراق و پس از آن حمایت مقامات عراقی از این حضور بودیم. شما دلایل این وقایع را در چه می دانید؟
در مورد حاج قاسم سلیمانی ما با دو صحنه روبرو هستیم؛ یکی از این صحنه ها هجمه بوده و دیگری میل، اشتیاق و ذوق است. در جایی که مورد هجمه قرار می گیرد دقیقا کسانی این مواضع را مطرح می کنند که مخالف پیشرفت مجاهدین، دولت عراق، حشدالشعبی و ارتش عراق در صحنه نبرد با تکفیری ها هستند. جبهه مخالفت، جبهه گسترده ای است.
برای قرارگاه رمضان در دوران دفاع مقدس تفاوتی نمی کرد که گروه مورد حمایتش عرب، شیعه، سنی و یا کرد باشدکشورهای استکباری و مرتجعین عربی حامیان تکفیری ها، پشتیبان مخالفت با حضور مستشاری سردار سلیمانی در عراق هستند. آنها هم مخالفند و هم این موضوع را به عنوان یک نوع دخالت تلقی می کنند، اما در صحنه عراق، مردم، عشایر و نیروهای مختلف حضور سردار سلیمانی را به عنوان نماینده و سمبل جمهوری اسلامی ایران، پشتیبان و حامی خود می دانند.
سردار سلیمانی، مجری سیاست ها، کمک ها و حمایت های نظام جمهوری اسلامی ایران از دولت و ملت عراق است. ایشان در مقابل جبهه تکفیری ها به مردم عراق کمک می کند و کسی منکر این نیست. در خانه های بسیاری از عراقی ها در کنار عکس علما، عکس حاج قاسم سلیمانی نیز مشاهده می شود. این نشاندهنده علاقه آنها به ایشان است. نگاه آنها این است که سردار سلیمانی به عنوان یک فرمانده عالی از طرف جمهوری اسلامی ایران پشتیبان آنها است. مردم عراق می دانند که حاج قاسم سلیمانی تابع تصمیمات در ایران است و ایشان این تصمیمات را نمایندگی می کنند.
حتی دشمنان و مخالفان نیز با بیان توهینآمیز حضور آقای سلیمانی در عراق را مطرح نمی کنند و با احترام از این موضوع یاد می کنند.
سردار سلیمانی، مجری سیاست ها، کمک ها و حمایت های نظام جمهوری اسلامی ایران از دولت و ملت عراق است. ایشان در مقابل جبهه تکفیری ها به مردم عراق کمک می کند و کسی منکر این نیست. این مسئله هم در راستای تصمیمات کشور است و هم به دلیل خواست دولت و ملت عراق صورت می گیرد؛ کردها، قبایل مختلف، شیعه و سنی در عراق با علاقه خواهان کمک جمهوری اسلامی ایران هستند و وظیفه انجام این رسالت به دوش سردار سلیمانی است.
از اوایل بحران سوریه به نحوی شاهد سیاست دوگانه حماس هستیم. بعضا می بینیم که به مثلث ترکیه، عربستان و قطر نزدیک می شود، در مقابل آن می بینیم که اصرار دارد همچنان مورد حمایت ایران هم باشد. شما این رفتار حماس را چگونه تحلیل می کنید؟
جریان حماس به عنوان یکی از جنبش های انقلابی و فلسطینی علیه صهیونیست ها، یک جریان قابل احترام و توجه است. در صحنه مبارزه با رژیم صهیونیستی حماس تاریخ و پرونده روشن و درخشانی دارد. پس از وقایع سوریه، حماس دچار یک پارادوکس در انتخاب و تصمیم گیری شد.
حماس یک جریان انقلابی و فلسطینی است که مورد ظلم رژیم صهیونیستی قرار دارد اما پس از وقایع سوریه دچار یک پارادوکس در انتخاب و تصمیم گیری شددلیل آن این است که مبنای فکری حماس اخوان المسلمین است که در وقایع مصر و جریان سوریه به واسطه اینکه برخی از این مهاجمین داعیه اخوانی داشتند احساس می کردند که شرایط به گونه ای است که نمی توانند کاملا در جهت سیاست های ما حرکت کنند زیرا سیاست ما حمایت از دولت سوریه بود و علیه مهاجمین فعالیت می کردیم.
برای ما تفاوت نمی کرد که مهاجمین چه هویتی داشته باشند؛ ماهیت اخوانی داشته باشند یا نداشته باشند البته در واقع چنین ماهیتی نیز نداشتند و این موضوع بعدا به تدریج برای حماس مشخص شد. کسی که ادعای اخوانی داشته باشد هیچ گاه از جریان تکفیر و ارعاب علیه یک دولت مستقل و انقلابی که پرونده آن همیشه مبارزه با صهیونیست ها بوده است، حمایت نمی کند. دولت سوریه چه در زمان حافظ اسد و چه در زمان بشار اسد علیه صهیونیست ها جنگیده است.
حماس در این شرایط دچار یک پارادوکس شد و قاطعیت خود را از دست داد زیرا اگر می خواست با جمهوری اسلامی همراه شود باید مقابل تکفیری ها بجنگند. موضوع دیگر که در این پارادوکس نقش داشت بحث حوزه عربی بود؛ حماس یک جریان اسلامی و عربی است که بعضا نیز مورد حمایت برخی کشورهای عربی قرار داشته است.
این شرایط باعث تزلزل در حماس می شود و به همین دلیل رابطه آن یک مقدار با جمهوری اسلامی سرد می شود. اما با گذشت زمان و روشن شدن چهره جریانات مهاجم و حقانیت راه، روش و اقدام جمهوری اسلامی، این شرایط به وضعیت بهتری بازمی گردد. هم اکنون رابطه ایران با حماس بهتر شده است.
جمهوری اسلامی همواره خواهان ارتباط با حماس بوده و هیچ گاه علاقه مندی خود از ارتباط با آن را کم نکرده است. در هر زمانی تلاش می کردیم آنها خود به واقعیت ها دست یابند. حماس یک جریان انقلابی و فلسطینی است که مورد ظلم رژیم صهیونیستی قرار دارد و مواضع جمهوری اسلامی همواره پایدار، ثابت و مشخص است.
اقدامات اخیر حماس چه میزان بر روابط ما با حماس تاثیرگذار بوده است؟
آنها در صحنه سوریه کمی بی تفاوت بودند، بی توجهی کردند و یا حمایت نکردند. در کل اینها تاثیری ندارد؛ به دلیل اینکه جمهوری اسلامی ایران مثل یک مادر یا پدر می ماند که تمام این جریانات را تحت حمایت و پوشش خودش دارد و به آنها کمک می کند.
حالا اگر خود آنها در مواقعی دچار کم و زیادی شدند خب این پدر و مادر که دست از حمایت آنها برنمی دارد چون به حقانیت خودش واقف است و آنها هم به تدریج به اشتباه شان پی می برند. اگر اشتباهاتی داشتند در تاکتیک یا استراتژی، در سیاست ها و یا در راهبردها خودشان را با این موضوع هماهنگ می کنند. حق همیشه چهره اش روشن است، حق همیشه حق است و آن حق، دفاع از مظلومیت، دفاع از مشروعیت، دفاع از مسلمانان و مقابله با ظالمین است.
کشورهای عربی هم هیچ کدامشان به صراحت نمی گویند که مبارزات فلسطینیان ناحق است. چرا که اگر چنین چیزی بگویند مسلمانان علیه آن دولت سرازیر می شوندمگر کسی از مسلمانان هست که بتواند بگوید رژیم صهیونیستی رژیم غیرغاصبی است؟ مگر می تواند بگوید فلسطینیان ظالم هستند و ناحق؟ مگر می تواند ادعا کند مبارزه فلسطینیان ناحق است؟ هرگز چنین چیزی نمی گویند حتی اگر در عمل به نحوی دیگر انجام دهند اما در تبلیغات و حرف زدن این را نمی گویند.
همین کشورهای عربی هم هیچ کدامشان به صراحت نمی گویند که مبارزات فلسطینیان ناحق است. چرا که اگر چنین چیزی بگویند مسلمانان علیه آن دولت سرازیر می شوند.
بنابراین جبهه حق حقانیتش جزو جوهره و ذاتش است. حالا اگر چهار تا کشور عربی بخواهند به گونه ای دیگر فکر و عمل کنند اینها تاثیری در خواسته ها و سیاست های جمهوری اسلامی ایران نمی گذارد و نباید هم بگذارد. ما به خاطر هیچ چیز دیگری نباید از راه حق خود عدول کنیم، این راه امام (ره)، این روز قدس، این مشی حمایت از فلسطینیان و این درسی است که مکتب و انقلاب اسلامی به ما می آموزد، یعنی دفاع از حق و حقیقت در هر شرایطی.
راهی که ما الان می رویم و رهبر عزیز و بزرگوارمان ادامه می دهد همین راه است و نمی ترسیم کدام کشور موافق یا مخالف و کدام کشور آمد، کدام کشور نیامد. اینها ضعیف هستند یا قوی اهمیتی ندارد، ما باید از حق دفاع کنیم.
انقلاب اسلامی اگر می خواست معادلاتش را در جایی دیگر ببرد اصلا انقلاب اسلامی نمی شد، اگر امام (ره) می خواست خودش را کوچک و محدود ببیند و رژیم شاه را قدرتمند و بزرگ که دیگر انقلابی پیروز نمی شد. امام (ره) می گفت ما راهمان حق است و این رژیم حکومت استبداد و ظلم و دست نشانده آمریکاست و باید با آن مبارزه کرد. حالا نتیجه چه می شود؟ نتیجه هر چه خدا خواست که الحمدالله نتیجه به نفع امام (ره) و پیروان امام (ره) شد.
در جنگ نمونه دیگری است که می بینید صدام با تمام قوایی که داشت و حمایت شرق و غرب عالم که پشت او بود مقابل نظام تازه تاسیس شده جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت اما امام (ره) هرگز نگفت چون ما از عده و عُده کمتری برخورداریم باید تسلیم شویم بلکه امام (ره) می گفت باید راه حق خودمان را که مبارزه با صدام است ادامه دهیم. اگر در این راه به پیروزی برسیم نصرت الهی است و اگر به شهادت برسیم این فوز عظیمی است. این فرهنگ امام (ره) است.
امام (ره) اینطور نگاه نمی کرد که ما ضعیف و کوچکیم و یک جبهه بسیار بزرگ و گسترده در مقابل ماست پس ما تسلیم او شویم، یا هیچ موقع نمی گفت چون وضعیت این طور است پس آنها حق هستند. لذاحقانیت ما برخواسته از جوهره جمهوری اسلامی است. در موضوع فلسطین هم این بحث جاری است، فلسطینیان چون عده و عُده کمتری دارند هیچ موقع دلیل نمی شود که حقانیت و مظلومیت شان زیر سوال رود.
بنابراین رسالت و ماهیت انقلاب اسلامی ایران همانطور که از زمان امام (ره) تا به امروز بوده، ان شاء الله تا روزی که این انقلاب هست باید در ادامه راه خودش که حق و راه حق و حمایت از فلسطینیان و دیگر مظلومان و مسلمانان است، بماند.
نتیجه چه می شود؟ هر چه خواست خدا باشد. ما مامور به نتیجه نیستیم بلکه مامور به ادای وظیفه و تکلیف هستیم. نتیجه را خدا رقم می زند، هر چه خدا خواست، اگر مقدر کرد که پیروزی باشد چه بهتر، طور دیگری مقدر کرد حتما مشیت الهی بوده است.
در بحث فلسطین محکم و استوار هستیم، حتی اگر برخی از فلسطینیان از این راه خسته شوند ما این راه را ادامه می دهیمنکته دیگر اینکه در این راه نباید خسته شویم این راه خستگی ندارد. به لحاظ روانی ما می خواهیم زود به نتیجه برسیم، به پیروزی های زود دسترس برسیم، می خواهیم ملت فلسطین هر چه سریع تر پیروز شود و در مقابل رژیم صهیونیستی زودتر نابود شود. اینها به دلیل علاقه مندی ماست. اما اینکه تقدیر و مشیت الهی چطور رقم بخورد و خواست خدا چه باشد آن مهم است.
به طور مثال ما دلمان نمی خواهد امام زمان (عج) ظهور کند؟ طبعا دلمان می خواهد که این اتفاق بیفتد، ایشان را ببینیم، در جبهه اش باشیم و پشت سرش نماز بخوانیم، این علاقه مندی همه ایرانیان، شیعیان و مسلمانان است. پس چرا حضرت حق، امام زمان (عج) را نمی فرستند؟ ما علاقه ای داریم و مشیت الهی چیز دیگری را مقدر کرده است و ما تسلیم آن مشیت هستیم و آن را حق می دانیم و اراده بزرگتری از خواست و علاقه خودمان می دانیم.
در نبرد سیاسی و جنگ هم همین است، ما تسلیم مقدرات و مشیت خدا هستیم. در جبهه باید در مقابل دشمن بایستیم، جبهه خودی را تقویت کنیم، در نبرد پیروز شویم اینها همه مقدمات تحقق مشیت الهی است.
در بحث فلسطین محکم و استوار هستیم، حتی اگر برخی از فلسطینیان از این راه خسته شوند ما این راه را ادامه می دهیم. شاید بگویند مگر شما کاسه داغ تر از آش هستید؟ می گوییم بله ما کاسه دفاع از حق هستیم، ما دفاع از حق و مظلومیت می کنیم حتی اگر برخی از آنها تسلیم شوند ما تسلیم نخواهیم شد.
امام (ره) و راه او این را نمی گوید و رهبر عزیز انقلاب هم این را نگفته است بلکه همه اینها همیشه حرفشان دفاع از حق، مظلوم و فلسطین است. ما نه ترسی از کسی داریم و نه در این مسیر عجله ای داریم. تا زمانی که زنده هستیم تکلیف مان را انجام می دهیم. این ما را در روز جزا، در پیشگاه رسول خدا (ص) و در پیشگاه تاریخ عزتمند، شرافتمند و سربلند می دارد.
بنابراین روز قدس روزی است که همه مسلمانان و همه ایرانیان باید به رسالت انقلابی و اسلامی خودشان عمل کنند و آن پاسخ به درخواست حضرت امام (ره) است و این نه به خاطر رهبر انقلاب و یا شخص دیگری بلکه به خاطر اعتقادشان، به خاطر اسلام و به دلیل حقانیت مسیر است.
به نظر شما اگر حضرت امام (ره) آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را روز قدس نمی نامیدند هم اکنون فلسطین در چه وضعیتی قرار داشت؟
فلسطین یک نماد و سمبل است. امام خمینی (ره) برای اینکه فرهنگ حمایت از فلسطین در مقابل استکبار و صهیونیست نهادینه شود آخرین جمعه ماه رمضان را به «روز قدس» اختصاص دادند. در روز قدس موضوع فلسطین در افکار عمومی جهان مجددا یادآوری و به روز می شود و مبارزه با صهیونیسم تجدید می شود. در حقیقت این احیا و زنده نگه داشتن موضوع فلسطین، فلسفه روز قدس و مبارزه با صهیونیسم است.
اگر امام (ره) روز قدس را نام گذاری نمی کردند ما این نماد را نداشتیم و ممکن بود این تکرار و یاد آوری وجود نداشته باشد. مبارزات فلسطینی قبل از انقلاب هم وجود داشت اما انقلاب اسلامی نقطه عطفی در حمایت از این مبارزات است. عقبه روز قدس خود انقلاب اسلامی است و انقلاب باعث می شود حمایت از مظلومین فلسطین احیا شود.
حمایت ایران از گروه های مقاومت اسلامی فلسطین و تاکید بر آن چه دستاوردی برای ما داشته است؟
به نظر من دستاوردهای بزرگی برای مسلمانان و جامعه اسلامی است وقتی میلیاردها مسلمان دنیا می بینند که ایران مدافع مظلومان فلسطین است، مدافع حق و حقوق آنهاست و مخالف رژیم صهیونیستی است، در میان اینها انسان های زیادی هستند که آزاد اندیش و عدالت خواه هستند، بنابراین به جمهوری اسلامی علاقه مند می شوند. حمایت ایران از فلسطین باعث می شود افکار آنها به سمت مساله فلسطین برود و خیلی ها هم ممکن است مخالف باشند و به این موضوع علاقه ای نداشته باشند.
دستاورد دیگر اینکه پرچم مبارزه با اسرائیل که قبلا برخی از کشورهای اسلامی یا داعیه اش را داشتند و یا حرفش را می زدند، اکنون این پرچم را جمهوری اسلامی ایران برافراشته نگه می دارد و سایر دول چهره های دروغین خودشان را نشان داده و پرده ها کنار زده شده است و حامیان واقعی فلسطین از حامیان دروغین آن برای ملت ها مشخص شده اند.
با توجه به توافق هسته ای میان ایران و ۱+۵ آیا تغییر در روابط ایران و غرب می تواند منجر به تغییر رابطه ایران با فلسطین شود؟
به نظر من تاثیر منفی نخواهد گذاشت چرا که سردمدار و غافله سالار نظام ما رهبر معظم انقلاب است و ایشان است که صحنه را مدیریت می کند و به امور توجه دارد، بنابراین موضوع برجام و ارتباط و نزدیکی ما به غرب در راستای منافع ملی، سیاسی و اقتصادی ماست و باید در چارچوب مورد تاکید رهبر انقلاب دنبال شود، اما اینکه بخواهد روی پرونده حمایت از گروه های اسلامی به ویژه فلسطینان تاثیر بگذارد، چنین چیزی نخواهد شد. ما باید مراقبت کنیم که نشود. زیرا نباید تغییری ایجاد کند و اینکه آیا تغییر می کند یا نه به نوع نگاه و تلاش مقامات و مسئولین جمهوری اسلامی برمی گردد. بحث هایی که در برجام است به طور قطع نباید کوچکترین تاثیری در ادامه این راه و منطق که حمایت از فلسطین و دیگر مظلومین است برجای بگذارد.
حالا چطور می شود تاثیر نگذارد، باید همان قاطعیت و پشتیبانی را که داشتیم ادامه دهیم، آن وقت آنها می بینند جمهوری اسلامی راه خود را ادامه می دهد. بنابراین تاثیر آن برمی گردد به مراقبت و سیاست هایی که خودمان باید توجه کنیم.
به نظر من اگر همه ما در کشور، دولت، ملت، نیروهای مسلح، همه و همه تابع فرمایشات و خواسته های رهبر انقلاب باشند می بینیم که هم در بحث های تحریم و برجام و این قبیل مسائل پیش خواهیم رفت و هم در موضوع حمایت از گروه های اسلامی تاثیر مثبت خواهد داشت.
چه ابزارهای دیپلماتیکی در اختیار ایران است که بتواند به وسیله آنها رژیم صهیونیستی را به واسطه نقض مکرر قوانین بین المللی تحت فشار قرار دهد؟
ما در صحنه سیاسی و دیپلماتیک و عرصه تبلیغاتی و رسانه ای باید حمایت خودمان را از مردم فلسطین به عمل آوریم، چهره رژیم صهیونیستی همواره باید برای جهانیان افشا شود؛ یعنی چهره ای که ظالم و غاصب است و حقوق فلسطینیان را پایمال کرده است و در مقابل، حقانیت ملت فلسطین و مبارزه آنها را آشکار کنیم.
موضوع برجام و ارتباط و نزدیکی ما به غرب در راستای منافع ملی، سیاسی و اقتصادی ماست و باید در چارچوب مورد تاکید رهبر انقلاب دنبال شوددر عرصه سیاسی ما همواره باید تلاش گسترده ای را داشته باشیم و با دولت ها و ملت ها رایزنی هایی را انجام دهیم. ما دیپلماسی را در سه جبهه تعریف می کنیم، دیپلماسی «دولتی، نهضتی و مردمی.»
دیپلماسی فقط با ۴ وزیر و یک رئیس دولت نیست، البته که این یک بخش از آن است و در این بخش هم باید جهت جلب و جذب نظرات و افکار دولت ها به سمت حمایت از فلسطین و مقابله با رژیم صهیونیستی دیپلماسی فعالی داشته باشیم. به خصوص مسلمانانی که علی الظاهر ادعای حمایت از فلسطین را داشته و دارند. اما دیپلماسی دیگر دیپلماسی «انقلابی» و «نهضتی» است. یعنی بسیاری از جریانات، جنبش ها، احزاب و گروه ها را داریم که دولت نیستند اما در کشور خودشان تاثیرگذارند، دیپلماسی ما باید با اینها هم رابطه داشته باشد و حرف بزند یعنی باید با اینها هم کار دیپلماتیک شود.
دیپلماسی مردمی هم عرصه تاثیرگذاری بر افکار عمومی است بنابراین در هر سه عرصه باید دیپلماسی قوی، فعال و جدی داشته باشیم. یعنی در حمایت از فلسطین حق و حقوق مشروع آنها را مطرح کنیم و در مقابل غاصب و نامشروع بودن رژیم صهیونیستی را بگوییم.
منطقه ما در شرایط آشوب و ناآرامی به سر می برد و تحلیل گران معتقدند محور غربی-عبری-عربی پشت سر این توطئه بزرگ وجود دارد. برخی نیز دلایل این ناآرامی ها را تامین امنیت رژیم صهیونیستی می دانند. نظر شما در این باره چیست؟
واقعیت صحنه سیاسی و میدانی منطقه همین است؛ آن واقعیت این است که در یک طرف جبهه غربی و عربی متشکل از کشورهای اروپایی و آمریکایی و کشورهای عربی قرار دارد و جبهه مقابل آن، جبهه مقاومت است. در جبهه مقاومت اسلامی لبنان، سوریه، ایران، یمن، عراق و مجاهدان قرار دارند. در میدان عمل امروز امثال جبهه النصره، داعش و القاعده حضور دارند و وظیفه مقابله با مقاومت را دارند اما از آنجایی که ماهیت این گروه ها تروریستی است غربی ها و حتی عربستان نمی گویند که ما از اینها حمایت می کنیم و مدعی هستند که ما با تروریسم می جنگیم و جمهوری اسلامی حامی تروریست ها است.
عربستان سعودی چرا علیه دولت قانونی سوریه فعالیت می کند؟ و در مقابل آن از منصور هادی در یمن به بهانه اینکه نماینده مردم است حمایت کرده و مردم مظلوم این کشور را بمباران می کندجمهوری اسلامی در عراق و سوریه از چه خطی حمایت می کند؟ خط جنگ با داعش، جبهه النصره و القاعده. اینها تروریست هستند یا خیر؟ سعودی ها هیچ گاه به صراحت نمی گویند که اینها تروریست هستند. عربستان سعودی چرا علیه دولت قانونی سوریه فعالیت می کند؟ و در مقابل آن از منصور هادی در یمن به بهانه اینکه نماینده مردم است حمایت کرده و مردم مظلوم این کشور را بمباران می کند.
دولت بشار اسد سال هاست که در سوریه مستقر است اما آل سعود از آن حمایت نمی کند ولی از منصور هادی که از یمن گریخته است حمایت می کند. آیا غیر از این است که سعودی ها، قطری ها، اماراتی ها و کشورهای دیگر از جبهه مقابل دولت سوریه حمایت می کنند؟ این مساله چه وجاهت منطقی و قانونی دارد؟ در مقابل دولت سوریه، داعش، جبهه النصره، القاعده و گروه های تروریستی قرار دارند.
ما دو جبهه حق و باطل داریم که جمهوری اسلامی در جبهه حق قرار دارد و در جبهه باطل نیز حوزه غربی و عربی هستند که هدف آنها شکستن جبهه مقاومت است. جبهه مقاومت عبارت از حزب الله لبنان، سوریه، مبارزین فلسطینی و جمهوری اسلامی ایران است. هدف حوزه غربی و عربی شکستن و نابودی جبهه مقاومت است.
تحولات میدانی سوریه و عراق را چطور ارزیابی می کنید؟
امروز تکفیری ها در دوره نزولی خود به سر می برند، شرایط میدانی را که در آن دو کشور بررسی می کنیم جریان تکفیری یک دوران رشد داشته و دوران فعلی، رو به نزول است. به نظر من پرونده تکفیری ها در عراق ان شاءالله با همت دولت، ملت، ارتش، مردم، نیروهای حشد الشعبی و حمایت مرجعیت آن کشور و کمک های جمهوری اسلامی ایران، در آینده نزدیکی بسته خواهد شد.
من پیش بینی ام این است که در آینده ای نزدیک داعش از عراق پاک سازی خواهد شد و در سوریه ممکن است یک مقداری زمان بیشتری لازم داشته باشد. علتش هم این است که جریانات تکفیری در آن کشور زمین گیرتر شده اند و جبهه اش یک مقدار پیچیده تر است، ولی روند ضعف آنها ادامه پیدا خواهد کرد.
در عراق ما سرعت عمل خوب و در سوریه سرعت کمتری خواهیم داشت که این به دلیل تحولات منطقه ای، شرایط میدانی و مسائل مختلفی است که وجود دارد. در یک جمع بندی کلی بخواهم بگویم مطمئنم به فضل الهی این روند به نفع جبهه حق، دولت و ملت عراق و سوریه و با شکست جریان تکفیر و حامیان آن پیش خواهد رفت.
در یکی، دو سال اخیر شاهد افزایش اقدامات خصمانه آل سعود علیه ایران هستیم دلیل این مساله را چه می دانید؟
علتش روشن است، دلیل آن وابستگی و مزدوری آل سعود است. رژیم آل سعود واقعا مزدور و وابسته به آمریکاست، مسئولان آن آدم های پست و بی لیاقتی هستند که کیان و سرنوشت کشور عربستان به دست آنها افتاده است. همان چیزی که در زمان شاه ایران بود، خانواده ای به نام پهلوی و اطرافیانش سرزمین بزرگی مثل ایران را به عنوان پایگاهی برای آمریکایی ها تبدیل کرده بودند بنابراین علت اصلی اقدامات آل سعود مزدوری و وابستگی آنهاست.
پیش بینی ام این است که در آینده ای نزدیک داعش از عراق پاک سازی خواهد شد و در سوریه ممکن است یک مقداری زمان بیشتری لازم داشته باشداگر مسئولان آل سعود به واقع مسلمان بودند که تا به این اندازه در مقابل آمریکایی ها تن به ذلت نمی دادند. کسی که مخالف حزب الله لبنان است و آن را تروریسم می نامد مشخص است چه رویه ای دارداگر مسئولان آن حکومت به واقع مسلمان بودند که تا به این اندازه در مقابل آمریکایی ها تن به ذلت نمی دادند. کسی که مخالف حزب الله لبنان است و آن را تروریسم می نامد مشخص است چه رویه ای دارد. حزب الله از آرمان و خواسته های لبنان دفاع می کند و استراتژی آن دفاعی است و می گوید اگر رژیم صهیونیستی و یا هر کس دیگری به لبنان حمله کند از آن دفاع می کنم و متقابلا ضربه سختی به آنها می زنم و هیچ گاه نگفته سیاست تهاجمی دارم و اول من حمله می کنم، بلکه سیاست های آن دفاعی است.
این حرف حقی است یا نه؟ حالا اسمش حزب الله باشد یا هر چیز دیگر، ولی شما همه علیه آن گروه بسیج شده اید مثل صهیونیست ها، این علتش چه می تواند باشد؟ علتش فقط و فقط مزدوری و وابستگی به رژیم صهیونیستی است. اگر شما (آل سعود) مسلمان واقعی باشید از حزب الله دفاع می کنید و می گویید که این در حال دفاع از کشورش است.
این موضوع مثل این است که بگویید اگر کسی به خانه ما تجاوز کند من در مقابل آن می ایستم و دفاع می کنم و عده ای بگویند شمابیخود این کار را می کنید، باید بگذارید آنها داخل شوند و هر چه هست را تاراج کنند و احیانا به اعضای خانه هم بی احترامی هایی را داشته باشند. این دفاع از غاصب است و هیچ وجاهتی ندارد.
امروز همه ملت ها می خواهند از سرزمین شان در مقابل متجاوزان، صهیونیست ها و تکفیری ها دفاع کنند و عدالت، وجدان، اسلام و قرآن می گوید که شما باید از اینها (مظلومان) دفاع کنید و اگر چنین نکردید معلوم است که مسلمان نیستید.
دولت جمهوری اسلامی ایران چه مواضع و اقداماتی را باید در مواجهه با اقدامات خصمانه آل سعود به کار گیرد؟
باید هر آنچه رهبر عزیزمان می گوید را مو به مو اجرا کند، همین کافی است. اگر سیاست ها و استراتژی های دولت ما آن چیزی باشد که حضرت آقا می فرمایند ما هیچ مشکلی نخواهیم داشت اما اگر خدایی نکرده زاویه بگیرد، فاصله ای پیدا کند ما دچار مصیبت می شویم؛ البته نمی خواهم بگویم که شرایط این طوری است بلکه می گویم باید مراقبت صورت گیرد تا فاصله و زاویه ای ایجاد نشود.
ما باید بدانیم که این انقلاب یک ناخدا و فرمانده دارد و آن رهبر انقلاب است و دیروز امام (ره) و همه ما، دولت، ملت، مجلس، نیروهای مسلح و گروه ها تا زمانی که تحت امر این فرمانده باشند به صلاح و رستگاری می رسند. در موضوعات سیاسی و روز هم همین طور است باید ببینیم رهبر انقلاب چه می گویند همان طور عمل کنیم.
در پایان اگر نکته ای حائز اهمیت است که می خواهید اشاره داشته باشید را بفرمایید.
تنها نکته ای که هست اینکه چون در آستانه روز قدس هستیم ملت شریف ایران در ماه مبارک رمضان، ماه بندگی خدا بهتر از گذشته به میدان بیایند و پرچم های آزادی خواهی و فلسطین را برافراشته نگه دارند. این سعادت دنیا و آخرت را برای آنها به ارمغان می آورد و این باعث قدرتمندی نظام ما، دولت و ملت شریف و بزرگوار ایران می شود. این باعث عزتمندی رهبر معظم انقلاب و شهدای بزرگوار ما می شود.
بنابراین به عنوان یک شهروند و یک پاسدار کوچک، یک ایرانی و یک مسلمان خواسته ام این است که با اینکه همه با دهان روزه هستند و هوا گرم است اما عاشقانه و جدی پای به این عرصه بگذارند و در راهپیمایی عظیم روز قدس شرکت کنند.
ملت ایران در این حرکت الگوی همه دنیاست، همه به ما نگاه می کنند، به تهران و دیگر شهرهای کشورمان بنابراین خواهش می کنم در آن روز همه شرکت کنند و خواسته امام (ره) را اجابت کرده که این باعث می شود هر روز مساله فلسطین تازه و نو شود.
ارسال نظر