-گروه فرهنگیاییلت شاکید، وزیر دادگستری رژیم صهیونیستی حذف تصاویر سید "حسن نصرالله" از فیسبوک را به همكاري اين شبكه با اسرائيل مرتبط دانست و گفت كه به غير از فيسبوك، گوگل و توییتر هم در جهت برچیدن مطالبي كه از نظر اسرائيل تحریک آمیز است تلاش می کنند، اين اظهارات اگر چه براي فعالان دشمن شناسِ رسانه و فضاي مجازي عجيب و غريب به نظر نمي رسد، اما حاوي هشدارهايي است كه مدام بايد تكرار شود تا فراموش نشود، هشدارهايي كه غالباً هم جدي گرفته نمي شوند.
به گزارش بولتن نیوز،اين كه فضاي مجازي امكان مناسبي را براي توليد و نشر محتواي مستدل و قوي اسلامي و انقلابي و پاسخگويي به شبهات و حتي به چالش كشيدن تفكرات معارض اسلام و انقلاب ايجاد كرده، امري غير قابل انكار و غير قابل چشم پوشي است، اما اين كه طرف مقابل اين ميدان بازي را اداره ميكند و به قواعد بازي هم احترام نميگذارد، امري بسيار مهم و تأمل بر آثار و تبعات آن نيز از آن مهمتر است.
در اين فضا اگر كاربر يا مطلبش مورد پسند نظام سلطه نباشد، از برجسته و داغ شدنش جلوگيري مي كنند و اگر در راستاي سياستهاي پليد الحادي و ضدانقلابيشان باشد خودشان او را به انحاء ممكن به ديگران معرفي ميكنند تا حدي كه با كمترين پسند (لايك)، در فهرست داغ شده ها قرار مي دهند. و اين چنين است كه در اين فضا بحث انتشار هم به اندازه توليد محتواي انقلابي اهميت مي يابد لذا در اين فضا بايد نيروهاي انقلابي نسبت به نشر و گسترش محتواي انقلابي همديگر حساس باشند و مانع تراشي هايي كه توسط مديريت اين شبكه ها اعمال ميشود را تا حد ممكن خنثي كنند.
بايد بدانيم كه اين فضا همانطوري كه در سال 88 با مديريت آمريكا به اذعان خانم كلينتون در خدمت فتنه قرار گرفت، همچنان اين قابليت را دارد و چه بسا تقويت هم شده باشد و در شرايط مناسب از آن بهره خواهند گرفت. مسلماً عرصه فضاي مجازي و اينترنت و شبكه هاي اجتماعي بستر مناسبي براي عمليات هاي مخرب فرهنگي، جنگ نرم، جاسوسي و مسائل امنيتي دشمن ايجاد كرده است كه ما هرچقدر هم در بخش جنگ نرم موفق باشيم، بازهم به اين راحتي نميتوانيم اين تبعات را خنثي كنيم و يا ناديده بگيريم و اصلا منظورم اين نيست كه پس كلا اين صحنه را ترك كنيم چرا كه اين كار تنها خالي كردن ميدان براي جولاندهي بيشتر دشمنان اسلام و انقلاب خواهد بود، چون كه ميتوان نيروهاي اصيل انقلابي را از اين فضا با يك فتوا بيرون كشيد ولي آيا اقشار خاكستري هم به همين راحتي اين ميدان را ترك ميكنند و يا اين كه باقي مي مانند و در خلأ نيروهاي انقلابي، به تدريج ذهن و دل به قدرت نرم دشمن ميدهند؟!
با پذيرش اين فرض كه نمي توانيم اين ميدان و قواعدش را در اختيار بگيريم، ولي ترك آن را هم از سوي نيروهاي انقلاب و اسلام به صلاح نمي دانيم، آيا صلاح است كه همه را به اين عرصه دعوت كنيم؟! آيا نميتوان ميداني پاك تر و سالم تر مهيا كرد؟! تكليف دولت كدام است؟! تشويق ديگران با حضور مستمر در شبكه هاي اجتماعي كه ميدان داريشان با كارتل هاي رسانه اي صهيونيستي است؟! و يا ايجاد فضايي سالم تر براي كاهش آسيب هاي اين فضا و ايجاد رقيب براي شبكه هاي خارجي تا حداقل مديران اين شبكه ها كمتر بله قربان گوي كامل نظام سلطه باشند؟! ولي آنچه كه در عملكرد دولتمردان شاهديم متأسفانه قابل دفاع نيست چرا كه ايشان با عضويت و فعاليت در شبكه هاي تحت سلطه، عملا به اين امر تشويق ميكنند و از سوي ديگر شبكه هاي قوي داخلي براي جايگزيني با شبكه هاي مجازي خارجي تأمين نمي كنند.
آيا نهادهاي متولي فضاي مجازي اين اقتضائات را درك كرده و براساس آن ها سياستگذاري، اجرا و نظارت انجام ميدهند؟! آيا مجموعه قواي سه گانه و به خصوص دولت، رسالت خود را به درستي تشخيص داده و عمل ميكنند؟! و يا دولتمردان ما فقط در اين فضا به انتشار مطالب خود و ميزان فالوور و لايك مي انديشند؟! به راستي چرا در حالي كه دشمن در جنگ نرم اينقدر منسجم و هماهنگ ميكند، مسئولان و دولتمردان ما اينقدر در موضع انفعال قرار دارند؟! و در اين جاست كه واقعا بايد دست فعالان انقلابي فضاي مجازي را بوسيد كه هم بايد با محتواي دشمن و در زمين دشمن دست و پنجه نرم كنند، هم عدم پايبندي وي به قواعد بازي را خنثي كنند و هم اصطكاك هاي بي تدبيري متوليان داخلي اين عرصه را تحمل كنند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com