پنج روز از ادعاي شبكه بي بي سي فارسي درباره امامخميني(ره) ميگذرد، اما هنوز منابع مختلف از زواياي متعدد، تحريف بزرگ تاريخي اين شبكه را تحليل ميكنند. BBC
گروه فرهنگ و هنر: پنج روز از ادعاي شبكه بي بي سي فارسي درباره امامخميني(ره) ميگذرد، اما هنوز منابع مختلف از زواياي متعدد، تحريف بزرگ تاريخي اين شبكه را تحليل ميكنند. BBC كه به نداشتن مخاطب در خاك انگليس شهرت دارد، حالا از سوي كاربران فضاي مجازي BPC خوانده ميشود كه مخفف «British Propaganda Corporation» و يا «بنگاه پروپاگانداي انگليسي» است. چرا بيبيسي به اين عنوان ملقب شده است؟
شعار خوش رنگ بي بي سيپروپاگانداي سياه هميشه خود را با شعارهاي خوش رنگش لو ميدهد؛ شعار آرمانگرايانه بيبيسي نيز اين است: «ملت بايد هميشه حقيقت را به ملت بگويد». اما پروپاگاندا بيشتر اوقات روز حقيقت را در نطفه خفه ميكند. در واقع پروپاگاندا ابزاري براي اتحاد و تجميع قدرت دولت، سلطنت، صهيون و جنگ بيپايان هستند؛ ابزاري براي طرحريزي قدرت بريتانيا. پروپاگاندا در واژه خوش خيم و اما در هدف بدخيم است. شبكه بيبيسي در موارد متعددي نشان داده كه چگونه از ابزاري به نام پروپاگاندا براي ترويج و ارتقاي قدرت رؤساي سلطنتي خود بهره ميگيرد. شبكههاي بينالمللي از جمله بيبيسي بارها قوانين بينالمللي سازمان رسانهاي آفكام را با رشوهگيري از دولتها و نمايش برنامههايي به نفع آنها شكستهاند. پيشتر اخبار رسوايي اين شبكه بهخاطر رشوهخواري و نمايش برخي فيلمها و مستندهايي كه هيچگاه از تأمينكنندگان مالي آنها نامي به ميان نيامده، منتشر شده بود.
بي بي سي و پروپاگاندا براي مالزيتنها در يك مورد مشاهده ميكنيم كه يك شركت توليدات تلويزيوني واقع در لندن براي ترويج و تبليغ منافع كشور مالزي از دولت اين كشور 17ميليون يورو دريافت ميكند. شبكه بي بي سي نيز سفارش پخش هشت برنامه تلويزيوني مرتبط با مالزي را از اين شركت دريافت ميكند. به كلامي ديگر بي بي سي به عنوان شبكه دولتي انگليس كار تبليغات و پروپاگاندا را براي يك دولت خارجي بر عهده ميگيرد. اينكه بيبيسي به شكلي منظم از پروپاگاندا براي منافع خارجي استفاده كند، چيز جديدي نيست.
فريب رسانهاي از فلسطين تا اسكاتلندپيشتر كمپين همبستگي فلسطين، بي بي سي را مجبور كرده بود كه به تعصباتش براي طرفداري از اسرائيل اعتراف كند. اين موضوع در پخش برنامهها و مقالههاي سايت شبكه بيبيسي به وضوح قابل مشاهده است. در واقع حدود يك سال و اندي پيش و در يك تحقيق مشخص شد كه سارا مونتاگ، مجري ارشد اين شبكه طي يك گفتوگوي راديويي با موشه يعلون، وزير دفاع اسرائيل، استانداردهاي اين سازمان خبري در بيطرفي را زير پا گذاشته است. او به شكلي تعمدي و بدون اينكه بخواهد اين گفتوگو را به چالش بكشد به يعلون اجازه داده بود تا مشتي دروغ و تبليغات سياه و بيوقفه را تحويل مردم بدهد. مجري و خبرنگار بيبيسي به شكل حيرتانگيزي سعي كرده بود كه فاجعه اشغال 50ساله كرانههاي باختري از جمله بيتالمقدس و غزه را در حد «دخالت دولت اسرائيل» كوچك جلوه دهد ؛ اشغالي كه در آن عليه فلسطينيها نسلكشي صورت گرفته بود.
سازمان تحقيقات جهاني چند سال پيش طي گزارشي پوشش خبر مغرضانه بيبيسي درباره استقلال اسكاتلند را زير سؤال برد و اعلام كرد: «بيبيسي در موارد متعددي از پوشش اخبار مربوط به اسرائيل گرفته تا تحريف اخبار اوكراين به شكلي آشكار حقايق را وارونه جلوه داده و به حذف واقعيتها و روايتها دستزده است.» بيانيه شگفتآور يكي از كارمندان بيبيسي بعد از حماسه استقلال اسكاتلند خود گوياي بسياري از حقايق پشت پرده بوده است. پل ميسون، دبير اقتصادي سابق برنامه «نيوزنايت» بيبيسي گفته بود: «بعد از اخبار عراق ديگر نديده بودم كه بيبيسي بتواند به اين خوبي از قدرت پروپاگاندا استفاده كند. واقعاً از اين بابت خوشحالم.»
دولت مستقلي به نام پروپاگاندا !شخصي چون ادوارد برنيز معروف به پدر و پيشكسوت روابط عمومي جهان نيز در جايي از پروپاگاندا به عنوان «دولت نامرئي» ياد ميكند، اما دوراني كه ما در آن زندگي ميكنيم از منظر درك و تصور عمومي آنقدر خطرناك و تحريف شده است كه ديگر بايد پروپاگاندا را يك دولت خواند. پروپاگاندا به شكلي مستقيم و بدون ترس از ايجاد تناقض حكومت ميكند و هدف اصلياش غلبه بر ما است، غلبه بر احساس و ادراك ما از جهان و توانايي ما در جدا كردن واقعيت از دروغ. برنيز در سال 1928 ميلادي در كتابش اينگونه مينويسد: «كنترل هوشمند و آگاهانه عادات و افكار تودهها عنصري مهم در جامعه دموكراتيك است. كساني كه اين مكانيزم نامرئي جامعه را كنترل ميكنند، حكومتي نامرئي را تشكيل ميدهند كه قدرت حقيقي حاكم بر مردم است.» اكنون زندگي بسياري از مردم دنيا از سوي افرادي كه حتي يك بار هم دربارهشان نديده و نشنيدهاند كنترل شده، افكارشان توسط آنها مدلسازي ميشود، ذائقههايشان شكل گرفته و ايدههايشان از سوي آنها القا ميشود. عصر ارتباطات، در واقع عصر رسانه است كه در آن ميتوان جنگ رسانهاي، سانسور رسانهاي، ديوشناسي رسانهاي، مجازات و انتقام رسانهاي و انحراف رسانهاي را مشاهده كرد.
نقش رسانههاي خود فروخته در ترويج جنگ عراقجان پيلگر، نويسنده و روزنامهنگار بزرگ و مطرحي كه پيشتر «جوان» موفق به گفتوگو با او شده بود در جايي اين سؤال را مطرح ميكند كه چرا روزنامهنگاري تا اين حد خود را در برابر پروپاگاندا مغلوب ميبيند. چرا سانسور و تحريف در عمل به روشهاي استاندارد تبديل شدهاند؟ چرا بيبيسي اغلب در نقش تريبون و سخنگويي براي قدرت درندهخو عمل ميكند؟ او در سال 2003 و در حين مصاحبه با «چارلز لوئيس»، روزنامهنگار برجسته امريكايي به اين سؤال پاسخ داده بود. در اين مصاحبه پيلگر درباره حمله به عراق بحث كرده و اين سؤال را ميپرسد: «چه ميشد كه اگر آزادترين و مستقلترين رسانه دنيا به شكلي جدي جرج بوش و دونالد رامزفيلد را به چالش ميكشيد و به جاي گريز زدن به آنچه در واقع پروپاگانداي خام بوده ادعاهاي آنها را زير ذره بين قرار ميداد؟» لوئيز پاسخ داد: «اگر ما خبرنگارها وظيفه خودمان را خوب انجام ميداديم، شانس اينكه هرگز وارد جنگ عراق نشويم خيلي خيلي زياد بود.»
اين پاسخ نشان دهنده نقش كنيزان رسانهاي قدرت از جمله بيبيسي در شكل گيري جنگ عراق است ؛ هنوز كه هنوز است اين رسانه بازي مخوف خود را ادامه ميدهد چه بسا نظرسنجي كه در سال 2013 ميلادي در انگليس انجام شد، همه را در بهت فرو برد. در اين نظرسنجي انگليسيها به اين سؤال پاسخ دادند كه چه تعداد عراقي اعم از نظامي و غيرنظامي در نتيجه جنگ عراق كشته شدند. 93درصد پاسخدهندگان تصور ميكردند كه تنها 10هزار عراق قرباني جنگ شدهاند. حدود دو ميليون عراقي در نتيجه جنگ عراق كشته شدند و اما پروپاگانداي رسانهاي شبكه بيبيسي در كنار هدايت غلط اطلاعات و دروغ پراكني ردپاي خون از عراق تا لندن را تقريباً نزد اذهان عمومي دنيا پاك كرد. در مورد كشورمان و پيش از ادعاي اخير بيبيسي، نقش اين شبكه در براندازي دولت مصدق بر هيچكس پوشيده نبوده و نيست. بيبيسي با اقدامات مشابه در سطح دنيا خود را فاقد اعتبار كرده است.
منبع : روزنامه جوان