اشتباه استراتژیک ایالات متحده در اولویت بندی مبارزه با گروههای تروریستی خاورمیانه
برخلاف اولویت بندی ایالات متحده در مبارزه با گروههای تروریستی درگیر در خاورمیانه، این گروه جبهه النصره است که برای ایالات متحده خطرساز است نه گروه داعش و باید منتظر ماند و نظاره کرد ایالات متحده تا چه زمانی به این اشتباه استراتژیک خود که در واقع بر خلاف منافع ایالات متحده و به سود عربستان سعودی میباشد ادامه خواهد داد.
گروه بین الملل: در یادداشت پیش رو که به قلم مانی محرابی نگاشته شده، نگارنده معتقد است که برخلاف اولویت بندی ایالات متحده در مبارزه با گروههای تروریستی درگیر در
خاورمیانه، این گروه جبهه النصره است که برای ایالات متحده خطرساز است نه
گروه داعش و باید منتظر ماند و نظاره کرد ایالات متحده تا چه زمانی به این
اشتباه استراتژیک خود که در واقع بر خلاف منافع ایالات متحده و به سود
عربستان سعودی میباشد ادامه خواهد داد.
به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، متن این یادداشت که خبرگزاری اسپوتنیک روسیه نیز آن را منتشر کرده، به شرح زیر است:
جنگ سوریه را میتوان به چهار سطح درگیریها قابل تقسیم دانست. این کشور در سطح فرامنطقهای صحنه درگیری میان واشینگتن و مسکو، در سطح منطقهای نمودی ست از درگیریهای تهران و ریاض و در سطح ملی نبردی ست میان دولت سوریه و اپوزیسیون.
این جنگ در سطح دیگری نیز در حال پیگیریست و آن هم سطح سازمانیست میان داعش و القاعده. دو تفکر بنیادگرای تکفیری که یکی تمام جهان را دشمن میداند مگر آنکه خلافش ثابت شود و دیگری خواستار اتحاد و ائتلاف جهادگرایان تکفیری برای مقابله با نیروهای غربی ست.
اما نکته مهم در این میان تشخیص اولویت مبارزه با این دو گروه تروریست برای کشورهای درگیر در جنگ سوریه است.
اهداف استراتژیک نیروهای ایران در وهله اول حراست از مرزها و در وهله دوم حمایت از دمشق است که بر این اساس، نیروهای نظامی ایران در مورد اول با داعش و در مورد دوم با جبهه النصره درگیر هستند و با ملحوظ داشتن عدم توانایی داعش جهت نزدیک شدن به مرزهای ایران در سالهای گذشته، اولویت نظامی نیروهای ایرانی طبیعتا مبارزه با جبهه النصره میباشد.
نیروهای روسیه نیز اولویت نظامی خود را حراست از طرطوس و دمشق میدانند که در هر دو مورد بیش از داعش، با جبهه النصره، احرار الشام و ارتش آزاد سوریه درگیر خواهند بود.
ایالات متحده و متحدانش نیز ساقط کردن حکومت اسد را اولویت استراتژیک خود میدانند و ابزار آنها برای وقوع این رخداد، گروههای مسلح سوری مخالف رژیم اسد مانند ارتش آزاد سوریه، جبهه النصره، احرار الشام و… میباشند، از این جهت نیروهای ایالات متحده تمرکز مبارزاتی خود را معطوف به گروه داعش کردهاند. اما آیا به واقع این اولویت بندی صحیح است؟
اولا، بر خلاف اعضاء جبهه النصره که اکثرا شبه نظامیان اهل سوریه میباشند، اعضاء داعش عمدتا شبه نظامیان غیر سوری هستند که این تفاوت، رویکرد متفاوت اعضاء این دو گروه بعد اضمحلال هسته مرکزی آنها را حاصل خواهد شد. اعضاء جبهه النصره به دلیل سوری بودن توانایی نفوذ حداکثری به اروپا و ایالات متحده را نداشته و نهایتا میتوانند در منطقه خاورمیانه و یا شمال آفریقا به گروههای دیگر جهادی بپیوندند اما داعشیها این توانایی بالقوه را دارند که به شهرها و کشورهای اروپایی یا آمریکایی خود بازگردند و این یعنی خطری بزرگتر از حضور داعش در خاورمیانه برای اروپا و ایالات متحده در صورت اضمحلال کامل داعش در خاک سوریه.
ثانیا، هر دو گروه فوق الذکر دارای تفکرات وهابی، تفکیری و سلفی گری میباشند لذا تفاوت این دو گروه در تفکرات غرب ستیزانه و شیعه ستیزانه آنهاست. همان مقدار که جبهه النصره به تبعیت از القاعده دارای تفکرات غرب ستیزانه است، داعش دارای تفکرات شیعه ستیزانه میباشد و این امر در رفتار آنها با علویان و شیعیان سوریه و عراق کاملا مشهود است. حتی یکی از دلایل عمده کوچ نیروهای القاعده به سوریه برای تشکیل اولین خلافت خودمختار القاعده، نزدیکی این منطقه به مواضع غرب، و مشخصا اسرائیل و اروپا است و این دقیقا معکوس آن چیزی ست که داعش به دنبال آن میگردد.
و ثالثا، داعش به دلیل رفتار مفرط خشن طی مدت ظهور خود، رفته رفته وجاهت اولیه خود را نزد جهادیهای تکفیری خاورمیانه از دست داده است و در مقابل آن، جبهه النصره نشان داده است که توانایی بالایی در ایجاد ائتلاف با سایر گروههای جهادی تفکیری دارد که به عنوان نمونه میتوان به ائتلاف جبهه النصره با گروههای احرار الشام، جیش الاسلام، انصار الاسلام، غرباء الشام و حتی ارتش آزاد سوریه و مهمتر از همه، ایجاد ائتلاف جیش الفتح اشاره کرد.
تمام این مسائل حکایت از آن دارد که برخلاف اولویت بندی ایالات متحده در مبارزه با گروههای تروریستی درگیر در خاورمیانه، این گروه جبهه النصره است که برای ایالات متحده خطرساز است نه گروه داعش و باید منتظر ماند و نظاره کرد ایالات متحده تا چه زمانی به این اشتباه استراتژیک خود که در واقع بر خلاف منافع ایالات متحده و به سود عربستان سعودی میباشد ادامه خواهد داد.