جمعه سیزدهم. روزی سرشاز از خرافات، بدشانسی و دقت در اجتناب از گربه های سیاه و آینه های شکسته.
به گزارش بولتن نیوز، در برخی از فرهنگها، عدد 13 تاریخی طویل اما مه آلود در همراهی با بدشانسی در جوامع غربی دارد، ولی تنها عددی نیست که با معنای غیرمنطقی درآمیخته است. در اینجا 13 عدد دیگر معرفی میشود که در نگاه مردم به عنوان خوش شانسی، بدشانسی و یا حتی خود شیطان جا افتادهاند.
عدد 4در ماندارین، عدد چهار بصورت «سی» تلفظ میشود، بسیار شبیه به کلمه مرگ، که تلفظ آن هم به صورت «سی» است ولی با لهجهای متفاوت. این صوت چیزی مشابه یک هاله نحس را به عدد چهار به عاریت داده است. درست مثل ساختمانهای آمریکا که عدد سیزده از شماره طبقاتشان حذف میشود؛ و بههمین ترتیب ساختمانها در کشور چین فاقد طبقه چهارم هستند.
مطابق مطالعهای که در سال 2015 انجام شده، نفرت از این عدد حتی ترافیک را نیز در پکن تحت تأثیر قرار میدهد. رانندگان از انتخاب شماره پلاکی که عدد 4 در رشته اعدادش باشد اجتناب میکنند. همچنین رانندگان در روزهای خاصی بر اساس آخرین عدد شماره پلاک ماشینشان از شاهراههای اصلی عبور نمیکنند. تعداد اتومبیلهایی که پلاکشان با عدد 4 تمام شود به نسبت اتومبیلهای دیگر کمتر است بنابراین به دلیل خرافات روزهایی که عبور پلاک با عدد نهایی 4 در آنها ممنوعه محسوب میشود، دارای ترافیک بیشتر است.
عدد 8در حالی که سوژه اصلی ما کشور چین است، بگذارید به نقطه مقابلش نظر بیاندازیم. دو برابر عدد چهار که شما به عدد هشت میرسید. این عدد منحصراً به عنوان عدد خوش یمن شناخته میشود. مجدداً همه چیز در آواشناسی است: عدد هشت [در چینی] «با» خوانده میشود که مشابه تلفظ کلمه ثروت (و فراوانی) است که «فا» خوانده میشود. (اینها بیش از چیزی که یک خواننده خارجی تصور کند به همدیگر نزدیکاند، چون هم تلفظ آن دو و هم حروف صدادارشان یکسان است.)
پکن مراسم المپیک سال 2008 را در ساعت 8 روز 8 اُمِ ماه 8 اُمِ سال آغاز کرد.
عدد 39بر اساس مقاله سال 2011 در گاردین، 39 عددی است که در افغانستان از آن بر حذر هستند. دلایل نامشخصاند ولی داستانی (احتمالا خیالی) از یک دلّال محبت وجود دارد که پلاک ماشینش 39 بوده و در آپارتمانی با شماره 39 زندگی میکرده است. دلیل آن هر چه که باشد به هر حال این عدد در افغانستان تبدیل به نمادی از فحشا و پستی شده تا حدّی که مطابق گفته یک راننده که در این مقاله آمده، مردم رشوه میدهند تا پلاک ماشینشان عدد 39 نداشته باشد.
عدد 11آن همه جا هست. یا اینکه لااقل این چیزی است که مردم فکر میکنند. عدد 11 برای کسانی که گمان میکنند که آن را در همه جا میبیند تبدیل به کانون خرافات شده است- بهعنوان نمونه، نگاه انداختن به ساعت درست در زمانی که عدد 11:11 را نشان میدهد.
جان هوپز، پژوهشگر تاریخ مایا در دانشگاه کانزاس به لایوساینس در سال 2011 گفت: «احتمالاً یازده به این دلیل ذهن مردم را درگیر میکند که یک الگوی به یاد ماندنی است.»
(یکی از محققان تاریخ مایا اهمیت این مطلب را مورد ارزیابی قرار داده زیرا عدد 11 در بعضی از محافل با آخرالزمان مایایی مرتبط شده است. که داستانی بسیار مفصل دارد.)
عدد 666عدد 666 عددی قدرتمند در الهیات مسیحی است و این قدرت را دارد که لرزه بر اندام بسیاری از مردم بیاندازد. با سپاس از مکاشفه 13:18 ، این عدد به عنوان شریر در نظر گرفته میشود. همانطور که شاه جیمز در انجیل میآورد: « این حکمت میطلبد. هر که بصیرت دارد، بگذار تا عدد آن وحش را محاسبه کند، چرا که آن، عدد انسان است. و عدد او ششصد و شصت و شش است.»
هیچ یک از خوانندگان مکاشفه که ذهن ریاضی واری دارند تعجب نمیکنند که وحش در این مطلب دارای هفت سر است.
عدد 10وقتی بچههای کوچک یادگیری شمردن را شروع می کنند، هدف معمولاً این است که آنها را به عدد 10 برسانیم. شبیه به یک عدد خوب و کامل است، نه؟ این تصادفی نیست. سیستم عددی ما بر مبنای عدد 10 است، شاید به این دلیل که مردم 10 تا انگشت دارند. بدینصورت ده یک حس کمال را برای اکثر مردم دارد - به عنوان مثال سالگردهای 10 ساله به طور ویژه جشن گرفته میشوند.
عدد 7هفتِ خوش یمن. هفت در فرهنگهای متعددی خوش یمن شناخته میشود. بر اساس مطالب سایتbiblestudy.org ، این عدد 735 بار در کتاب مقدس مسیحیان ذکر شده است (اگر کلمات «هفت برابر» و «هفتم» را هم در نظر بگیریم، 860 بار میشود). با توجه به اعتقادات مذهبی، هفت تعداد روزهایی است که خداوند عالم را خلق کرد، تعداد معجزاتی است که عیسی مسیح در روز سبت انجام داد، و طبق کتاب مکاشفه، تعداد بارهایی است که پیش از برخاستن مردگان از قبرها در صور دمیده میشود. در مکاشفه، عدد هفت واقعاً مهم است. هفت فرشته، هفت کلیسا، هفت غرّش رعد، هفت مُهر و هفت بلا.
هفت در ژاپن هم خوش یمن است، با توجه به وجود هفت خدا که به عنوان هفت خدای بخت و اقبال شناخته میشوند. در چین نیز هفت یک عدد خوش یمن است زیرا به صورت «چی» تلفظ میشود که همان کلمات چینیِ «به وجود آمدن» یا «جوهر زندگی» است. هفت مکرراً در فرهنگ عامّه آمده است. پسر هفتم از پسر هفتم همیشه به پادشاهی میرسد.
عدد 9یک خرافه درباره سمفونیها این است که آهنگسازان همیشه فقط 9 را دریافت میکنند. این خرافه میگوید آهنگسازان بعد از ترکیب نهم خود خواهند مرد.
لودویگ ون بتهوون نمونه بارز آهنگسازی است که این برایش درست از آب در آمد، ولی نمونههای دیگر تقلّبیاند. فرانتس شوبرت تبدیل به تجسّمی از این خرافه شده (او در31 سالگی فوت کرد)، اما آخرین سمفونی تکمیل شده او در چاپهای مختلف به صورت سمفونی 7، 8، 9 و 10 شماره شد. همچنین او یک سمفونی ناتمام دارد که معمولا بین 7، 8 و 9 شماره گذاری میشود که با احتساب آن در مجموعِ کارهای او، «نفرین نهم» برای او درست از آب در میآید و البته بسیاری از آهنگسازان بیش از نه سمفونی نوشتهاند، از جمله آهنگساز فنلاندی لیف سلیم سگرستام که تعداد کارهایش تا کنون به 296 رسیده است.
عدد 3چیزهای خوب در عدد سه میآیند. سه بار اعتصاب منجر به خروج میشود. مانند هفت، سه دارای سابقه طولانی از مفاهیم سنگین است. در کتاب مقدس، سه نمادی از کمال است (به عنوان نمونه: پدر، پسر و روح القدس و یا سه روزی که بازگشت دوباره عیسی مسیح به طول انجامید).
همچنین در چین سه عدد خوش یمن است و عدد مهمی در تائوئیسم و بودیسم است. سه فضیلت اساسی در تائوئیسم (فروتنی، صرفه جویی و شفقت) و «سه جواهر» در بودیسم که نشان دهنده سه چیزی است که بوداییها از آنها برای هدایت استفاده می کنند(بودا، دارما و سانگا).
عدد 12مانند سه، 12 عدد دیگری است که نماد کمال است. عدد 12 بارها در کتاب مقدس آمده، از 12 پسر یعقوب تا 12 حوّاری عیسی مسیح. 12 در ساعت روزانه و تقویم سالانه قرار دارد. 12 خدای اصلی در اساطیر یونان باستان و 12 نام برای خدای خورشیدِ هندو «سوریا» وجود دارد.
12 از نظر ریاضیاتی هم جالب است. این چیزی است که عدد مرکب برتر نامیده میشود، و به زبان ریاضی به این معنی است که وقتی اندازه عددی را میخواهید کنترل کنید، مقسوم علیههای آن بیش از هر عدد دیگری است. به بیان دیگر، بر اساس این واقعیت که اعداد بزرگتر به نسبت اعداد کوچکتر میتوانند به تعداد بیشتری از اعداد تقسیم شوند، اعداد مرکب برتر در بخش پذیری کاملاً شاخصاند. دوازده به 1، 2، 3، 4، 6 و 12 بخش پذیر است.
عدد 26در هند عدد 26 در حال تبدیل به یک عدد شوم است، بهخصوص بر اساس بعضی از وقایع تقویمی. سونامی عظیم 26 دسامبر 2004 منجر به کشته شدن بیش از 10 هزار نفر در هند شد. در سال 2001، استان گجرات با زلزلهای 7/7 ریشتری در 26 ژانویه مواجه شد که بیش از 13 هزار کشته داد. و در سال 2008 حملات تروریستی در بمبئی، که یک مصیبت چهار روزه بود، در 26 نوامبر شروع شد و در این واقعه 164 نفر کشته شدند. مطابق مقالهای در ایندیاتایمز، عددشناسان هم از این عدد میترسند. مجموع ارقام آن میشود 8 که در هند عدد بد یمنی محسوب میشود.
عدد پی14159265359/3 ... پی از نظر ریاضی عدد مهمی است، چون نسبت محیط دایره به قطر آن است که آن را به یک عدد گنگ کوچک بسیار مفید برای حل انواع معادلات تبدیل کرده است. ولی پی به تازگی در فرهنگ عامّه هم اوج گرفته است. این موضوعیتِ یک روز تعطیل است، روز عدد پی، که در 14 مارس است (14/3 – متوجه شدید؟) این تعطیلات 28 سال قبل در یک موزه علوم به نام اکسپلوتاریومِ سن فرانسیسکو شروع شد ولی از آن زمان تا حالا تبدیل به یک پدیده مرسوم شده است. در سال 2009، مجلس نمایندگان ایالات متحده یک قطعنامه در حمایت از این روز تصویب کرد. شاید هم آنها فقط میخواستند در مراسم سنتی خوردن نوعی شیرینی شریک شوند.
عدد 42با توجه به کمدی علمی-تخیلی کلاسیک «راهنمای مسافران کهکشان» این عدد پاسخی به پرسش نهایی زندگی، کهکشان و همه چیز است. تنها مشکل این است که ... سوالِ جدید چیست؟
درک 42 ما را به بسیاری از طرحهای رادیویی داگلاس آدامز و رمان اقتباس شده از آنها میبرد، که تلاشی است با گرایش به این که در آخرین لحظه جلوی نابودی کامل زمین یا موانع دیگر گرفته شود. بخشی از مشکلی که شخصیتهای این رمان تئوریزه میکنند این است که اگر معنای عالم هستی زمانی مشخص شود، همه چیز ناپدید میشود و با چیزی جایگزین میشود که حتی نسبت به قبل کمتر قابل توضیح است. (و شاید این اتفاق تا کنون رخ داده باشد.)
در تصویری از اینکه مردم چه میزان از معانی را در ریاضیات قرار می دهند، طرفداران تلاش کرده اند تا به آدامزِ نویسنده انتخاب عدد 42 رای پاسخ نهایی به همه چیز
در تصویری از اینکه مردم چه میزان از مفاهیم را در ریاضیات وارد می کنند، طرفداران تلاش کرده اند که با استفاده از پایه عدد 13 و دوتایی، در میان نظریه های دیگر، توضیحی برای این ارائه کنند که چرا آدامزِ نویسنده عدد 42 را به عنوان جواب نهایی به همه چیز انتخاب کرده است. ولی آدامز می گوید دلیلش خیلی ساده تر از اینهاست : 42 یک عدد معمولی و نسبتاً کوچک بود.
او در یک فروم طرفدارانش در سال 1993 نوشت : « من پشت میزم نشستم، به حیاط خیره شدم و فکر کردم "42 این کار را انجام خواهد داد". نوشتمش. پایان داستان.»
منبع: مجله علمی ایران