شرح این ماجرا از زبان داریوش مهرجویی به نقل از گفتگوی مانی حقیقی با وی در "مهرجویی: کارنامه ۴۰ ساله” بخوانید:
حکایت بی رحمی
حكايت سانسور "درخت گلابي” بعضي از اين آقايان هيات هاي نظارت چنان بي رحم هستند كه زيباترين غنچه دسته گل يك فيلم را در مي آورند، وقتي هم مي پرسي چرا، از آن تعبيرهاي عوضي خودشان تحويل آدم مي دهند.
اين صحنه حذفي در باغ مي گذرد؛ بعد از ظهر است و همه خوابيده اند. محمود نوجوان مي آيد مي نشيند كنار ميم ( پرسوناژ دختر نوحوان فيلم كه رل ان را گلشيفته ي فراهاني بازي مي كرد و بخاطرش از بين الملل فجر جايزه بهترين بازيگر زن را گرفت ) پشت به او خوابيده.
منوچهر محمدی گفت باید این صحنه را حذف کنید
بعد ميم بر مي گردد و كلوزآپ صورتش را
داريم كه به خاطر گرماي تابستان چند قطره عرق روي آن نشسته. پنكه اي هم آن
گوشه روشن است و دارد مي چرخد. محمود آرام آرام دستش را روي قالي گُل بهي
به سمت ميم جلو مي برد.همين. آقاي منوچهر محمدي گفت اين صحنه را بايد حذف
كنيد.
يادم مي آيد محمدي آن زمان رئيس نظارت و ارزشيابي بود و سيف الله داد هم
معاونت سينمايي وزارت ارشاد. من و فرازمند را خواستند، آن هم بعد از يكي دو
نمايش در جشنواره.
بعد خودش با کله افتاد در دل همین ماجراهای سانسور
گويا آقايان فكر كرده بودند اين صحنه خلاف شرع است، در حالي كه پسر دارد روي قالي دست مي كشد و هنوز فرسنگ ها فاصله دارد تا دستش به ميم بخورد! خلاصه گفتند همه اين نماهاي خوابيدن و حركت دست پسر و كلوزآپ هاي بازيگر اصلي را در بياوريد. كلي بحث كرديم و به نتيجه نرسيديم. آخرش آقاي محمدي بلند شد و با تحكم گفت تا وقتي من مسئول نظارت و ارزشيابي ارشاد باشم، نمي گذارم اين صحنه در اين فيلم بماند! و رفت! بعدش هم تهيه كننده "مارمولك” شد و خودش با كله افتاد در دل همين ماجراهاي سانسور و اين را حذف كن و آن را حذف كن!
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com