گروه بین الملل- مانی محرابی اما آیا به واقع ممکن است بازیگران دو سوی ماجرا تهدیدات خود را عملی کنند؟
قدرتهای موجود در خاورمیانه را به چهار گروه کلی در دو قطب میتوان تقسیم کرد. ایران و عربستان دو قطب قدرت هستند و گروهها نیز به چهار گروه دوستان ایران شامل سوریه، لبنان و یمن، گروه دوستان عربستان شامل امارات متحده عربی، بحرین و گروههای تکفیری، گروه کشورهای میانه رو تاثیرگذار شامل ترکیه، پاکستان، اسرائیل، مصر، عمان و قطر، و گروه کشورهای خنثی شامل افغانستان، اردن، کویت و سایر کشورهای منطقه تقسیم کرد. در صورت درگیریهای تمام عیار رو در رو میان دو قطب قدرت منطقه، کشورهای گروه سوم به هیچ عنوان ورود نظامی به جنگ نخواهند داشت و جبهه گیری گروه چهارم هم مشمول شرایط حاکم بر زمان جنگ خواهد بود. هر کدام از این قدرتها نیز نمایندهای هستند از قدرتهای جهانی، ایران نمایندهای ست برای جبهه شرق یعنی چین و روسیه، و عربستان نمایندهای ست برای جبهه غرب و به طور واضح ایالات متحده. این ترتیب چیدمان قدرت، بعد از اتمام جنگ سرد شکل گرفته و تغییر در آن به مثابه تغییر در برنامههای ژئواستراتژیک، ژئواکونومیک و ژئوپلیتیک تمام قدرتهای جهانی بوده که مستلزم هزینههای سنگین دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی برای تمام جهان است.
سیاست ایران بر مبنای داد و ستد سیاسی با روسیه و به تبع آن چین شکل گرفته و اگر بنا به تغییر باشد، این تغییر در بعد اقتصادی اعمال خواهد شد نه بعد سیاسی. عربستان نیز قدرت سیاسی خود را مدیون ایالات متحده است و عملا آزادی اعمال تغییر در آن را ندارد. ایالات متحده اما در سیاستهای تغییر حاصل کرده است. کاخ سفید بعد از شکست طرح بلند پروازانه بوش پسر در جهت تغییر نقشه سیاسی خاورمیانه و ایجاد خاورمیانه جدید، چشم به سوی شرق آسیا دوخته تا با رها کردن مرداب خاورمیانه خود را آماده نبرد سیاسی با تهدید اقتصادی چین کند.
ایالات متحده به طور قطع در آینده نزدیک خاورمیانه را رها کرده و اداره منافع مشترک جبهه هم پیمانانش را به طور کامل به نماینده خود تحویل خواهد داد. کدام کشور توانایی تحویل گرفتن این مسئولیت را داراست؟ به واقع هیچ کشوری! تنها عربستان است که میتواند با نظارت سیاسی ایالات متحده و تیکه بر نیروی نظامی اسرائیل این نقش را ایفا کند.
این تحلیلی ست بلند مدت لهذا بر مبنای آنچه ذکر شد، آنچه بطور قطع رخ نخواهد داد، درگیری روسیه با ایران و درگیری ایالات متحده با عربستان است! در واقع درگیری لفظی اخیر میان کاخ سفید و ریاض به دلیل اختلاف در جزئیاتی ست که این دو کشور در کلیات آن مشترک المنافع هستند، مانند جزئیات مبارزه با اسد، جزئیات تغییرات سیاسی آینده در شبه جزیره عربستان، شکل تعامل ایالات متحده با ایران و…
علی ایحال مع الوصف با قاطعیت میتوان ادعا کرد هرگز قرار نیست هیچ دارایی ای به طور حقیقی از ایالات متحده خارج شده و هرگز هم قرار نیست هیچ دادگاهی بطور حقیقی هیچ مسئولی از عربستان را به جرم کمک به حملات تروریستی یازده سپتامبر محاکمه کند و اینها تنها بلفهایی ست که بیش از اینکه یک بازی استراتژیک یا سیاسی باشند، به صحبتهای قماربازان وگاس شباهت دارند.
منبع:اسپوتنیک