آزمون: من زلاتانم نه مسی

*قبل از شروع فصل اخبار بسیار زیادی پیرامون تیم آینده شما به گوش می رسید اما سر از روستوف در آوردی؟

بله چون وقتی تحقیق کردم به این نتیجه رسیدم که به روستوف بیایم چون این تیم و شهر و طرفدارانش را دوست داشتم ضمن این که حضور قربان بردی اف هم در این تصمیم من دخیل بود چون زیر نظر او هر روز در حال پیشرفت هستم . افتخار می کنم که این تصمیم باعث شد تا الان جزوی از این تیم قدرتمند باشم.

*قربان بردی اف هنوز هم با شما به صورت اختصاصی کار و صحبت می کند؟

بله اما در این بین تمام مهاجمان تیم از درس های او کسب تجربه می کنند.

*تو اولین اردوی آماده سازی تیم در زمستان را از دست دادی، این اتفاق نگرانت نکرد؟

تنش های موجود میان ایران و امارات این اجازه را به من نداد که به دبی بروم و واقعا حرکت اماراتی ها شرم آور بود چون من را از اردویی محروم کرد که می توانست به من در راه هماهنگی بیشتر با هم تیمی هایم کمک کند.

*در آن روزها تمرین می کردی؟

من با یک برنامه اختصاصی از سوی کادر فنی تیم به صورت اختصاصی تمرین می کردم و اصلا از زیر تمرین در نرفتم.

*بعد از اضافه شدن به تیم کار برایت سخت نشده بود؟

من تا همین الان هم سختی های زیادی را تجربه کردم و با این تجربه به تیم برگشتم. بعد از عمل جراحی که در آلمان داشتم یک ماه نباید تمرین می کردم اما با این حال سعی کردم آمادگی ام را حفظ کنم و وقتی به تیم برگشتم با تغییرات بسیار زیادی مواجه شدم.

*مشخص بود که بدون اضافه وزن به تیم در اسپانیا اضافه شدی؟

به هر حال وظیفه ام بود که آمادگی ام را حفظ کنم و این به خاطر برنامه خوب تمرینی کادر فنی و بدنسازی تیم بود.

*در روزهای ابتدایی حضور در روسیه نام سردار روی پیراهنت درج می شد اما الان آزمون نوشته می شود؟

نمی دانم این گونه احساس کردم بهتر است اما شاید فصل آینده دوباره نام پشت پیراهنم را تغییر داده و با سردار وارد زمین شوم(باخنده)

*شما اغلب در ترکیب تیم ملی ایران به میدان می روی. از جو غالب ورزشگاه های ایران برای ما بگو؟

نکته ای بسیار ویژه است که باید آن را تجربه کنی تا متوجه شوی چه حسی دارد. بازی جلوی 80 تا 90 هزار نفر که دیوانه فوتبال هستند با آن سر و صداهای ویرانگر حسی نیست که بتوانی در جایی غیر از ایران تجربه کنی.

*در مورد وظیفه سازمانی ات در تیم ملی ایران بگو؟

وظیفه اصلی من به نتیجه رساندن زحمات کل تیم است به همین خاطر همیشه سعی کردم که روبه جلو باشم و ویزگی های گلزنی ام را برای شادی طرفداران به رخ بکشم.

*به تازگی هم قرعه کشی مقدماتی جام جهانی 2018 روسیه انجام شد؟

بله .ما یک تیم بسیار قوی داریم که می تواند از هر آزمونی برنده خارج شود.با این حال قرعه دشواری داریم و هنوز باید زحات زیادی بکشیم تا از این آزمون هم سلامت عبور کنیم و این را مطمئن باشید که هیچ حریفی در ایران از نظر فوتبالی در امنیت نخواهد بود.

*شهر روستوف یکی از میزبانان جام جهانی است با یک ورزشگاه مدرن. دوست داری در صورت صعود با ایران در این شهر  و ورزشگاه بازی کنید؟

این اتفاق می تواند یک سناریو و رویای جالب توجه باشد. روستوف شهر دوم من است و من آرزو می کنم که با تیم ملی کشورم بتوانم جلوی طرفداران و فوتبالی های این شهر به میدان بروم چون آنها بعد از روسیه مطمئنا به حمایت از ایران خواهند پرداخت.

*از شما با عنوان مسی ایران نام برده می شود. چه نظری داری؟

من و مسی؟! نمی دانم چه بگویم فقط این را می دانم که ما بازیکنانی کاملا متفاوت هستیم و در مجموع چنین مقایسه ای را دوست ندارم.

*پس دوست داری با چه بازیکنی مقایسه شوی؟

زلاتان ایبراهیموویچ را دوست دارم. بازیکنی که الگوی من است و در تلاش هستم تا سبک و سیاق فوتبالی او را بیاموزم و ادامه دهم.

*تو در حال حاضر یکی از محبوب ترین بازیکنان ایران هستی.این را قبول داری؟

به هر حال این طبیعی بود که طرفداران خونگرم ایرانی به من لطف داشته باشند چون آنها فوتبال را دوست دارند و همه بازیکنانی که بتوانند برای ایران عزیز قدمی در راه موفقیت بردارند از این محبوبیت برخوردار خواهند شد. امیدوارم بتوانم لطف آنها را در راه صعود به جام جهانی سوریه جبران کنم.

*پدر و مادر شما اغلب در بازی های روستوف در ورزشگاه حضور دارند؟

بله، آنها در روستوف زندگی می کنند و من با حضور آنها خیلی راحت هستم و امیدوارم که بتوانند مداوم در کار من باشند.

*در زمستان هم تیمی تو در ایران یعنی عزت الهی هم به روستوف آمد.

این خبر خیلی خوبی برای من بود چون باعث شد تا یک دوست خوب در کنارم داشته باشم.

*او را از چه زمانی می شناسی؟

از زمان تیم ملی جوانان.وقتی که او برای زیر 16 سال بازی می کرد و من برای زیر 19 سال ایران و همواره در اردوهای مشترک تیم ملی همدیگر را می دیدیم و صحبت می کردیم.

*یه سئوال حاشیه ای.چه زمانی شاهد مراسم ازدواج تو خواهیم بود؟

(می خندد) این سئوال شوخی بود دیگر! به هر حال این تصمیم برای زندگی شخصی من است و دوست ندارم الان به آن فکر کنم. مطمئن باشید وقتی موقع این اتفاق برسد و من اعتماد به نفس لازم را پیدا کنم برای ازدواج برنامه ریزی خواهم کرد.

*هنوز هم اسب را اولین علاقه خود معرفی می کنی؟

بله من در شهری به دنیا آمدم و بزرگ شدم که پرورش اسب در آن حرف اول و آخر را می زند به همین خاطر این علاقهمن به اسب چیز شگفت آوری نیست و طبیعی است.

*چند اسب داری؟

تعدادش را نمی گویم اما یک اسب شخصی دارم که واقعا دوستش دارم و از این که وقتم را با او می گذرانم لذت می برم.

*صحت دارد که این اسب تو در مسابقات شرکت داده می شود؟

بله صحت دارد. اغلب هم در این مسابقات برنده است . اتفاقا تا چندی دیگر سریک اسب من در یک تورنمنت معتبر حضور خواهد داشت که دوست دارم شما هم برای تماشای او بیایید.

*در مورد سرگرمی های دیگر خود به جزء فوتبال بگو.

من عاشق والیبال بازی کردن هستم چیزی که در کودکی درگیرش بودم به خاطر پدرم. من حتی در رده های پایه به اردوی تیم ملی ایران هم دعوت شدم اما فوتبال را انتخاب کردم.

*چکونه با زبان روسی کنار آمدی؟

من واقعا دنبال آموختن این زبان بودم و از روز اول هم سختی های زیادی کشیدم و هنوز هم در درک بسیاری از کلمات مشکل دارم اما بالاخره این زبان را هم مثل زبان پدری ام و فارسی یاد می گیرم و مثل بلبل صحبت می کنم.