مشاور عالی اتاق ایران میگوید: اگر ما در کنار مزیت جغرافیای خود، ایجاد قدرت ملی، ایجاد وحدت داخلی و صرف توان و سرمایه ملی را برای تمرکز بر این موضوعات استراتژیک بسیج و تجهیز نکنیم، طبعاً حضورمان در جریانات بزرگی مانند احیای راه ابریشم نیز همچنان انفعالی خواهد بود.
به گزارش بولتن نیوز ، محمدحسین کریمیپور، مشاور عالی اتاق ایران اخیرا در گفتوگو با مجله
«تجارت فردا» به بررسی نقش ایران در احیای کریدورهای مربوط به راه ابریشم
پرداخته است. او در این گفتوگو فرصتهایی را که ایران در این مسیر دارد
تشریح کرده و درباره عواملی که میتوانند ایران را از این فرصتها دور کنند
هشدار داده است.
در ادامه میتوانید خلاصهای از مهمترین نکات مطرح شده در این گفتوگو را
که در شماره 173 هفتهنامه «تجارت فردا» منتشر شده، بخوانید.
* چین تلاش خواهد کرد ساحل پیشرفته شرقی را که از آن طریق بنادر چین،
اقتصاد این کشور را به اقتصاد جهان میدوزند، به نواحی مرکزی و غربی و در
امتداد آن به قلب آسیا و از طریق پاکستان و ایران و در امتداد آن از طریق
ترکیه و قفقاز به اروپا وصل کند. این یک ایده بسیار کلان جهانی است که قرار
است بزرگترین جریان انتقالی سرمایه، نیروی انسانی، انرژی، مواد اولیه و
کالا را در بخش بزرگی از جهان از سواحل شرقی چین تا سواحل غربی اروپا شکل
داده، بیش از 50 اقتصاد کوچک و بزرگ را درگیر کند. این اتفاق بزرگ موضوعی
است که امروز، اسم باستانی «جاده ابریشم» بر آن گذاشته شده است.
*ملتهایی که هشیارتر و بیدارتر هستند، برای خلق کریدورها و بسترهای حمل و
نقل و انتقال انرژی با چین یا بدون چین به تکاپو افتادهاند تا وقتی جریان
کلی و بزرگ شرقی-غربی راه ابریشم راه میافتد، بتوانند حداکثر منافع را از
این جریان بزرگ به دست بیاورند.
* در مساله کریدور، من ایران را مشغولتر از این میبینم که بتواند به
چنین جریانات کلان توسعهای با جدیت بپردازد. در واقع امروز نخبگان ایرانی
به قدری درگیر رقابت قدرت داخلی، مسائل اقتصاد داخلی و درگیریهای
خاورمیانه هستند که فرصت و توانی برای فکر کردن، برنامهریزی و صرف هزینه
برای مسائل استراتژیک مانند این موضوع، در کشور باقی نمیمانَد.
* ایران موقعیت استراتژیک ممتاز و بینظیری دارد. اگر ما در کنار مزیت
جغرافیای خود، ایجاد قدرت ملی، ایجاد وحدت داخلی و صرف توان و سرمایه ملی
را برای تمرکز بر این موضوعات استراتژیک بسیج و تجهیز نکنیم، طبعاً حضورمان
در جریانات بزرگی مانند احیای راه ابریشم نیز همچنان انفعالی خواهد بود.
* سیاستمداران، متفکران توسعه و اقتصاددانان ایرانی کمتر از هر ملت بزرگی
در منطقه با ادبیات راه ابریشم و کریدورهای مرتبط با آن و اتفاقهای بزرگی
که در حال رخ دادن در آن است، آشنا هستند.
* ایران در راه ابریشم، به رقابت با چین نیازی ندارد بلکه باید با زیرکی
بیشتر سهم خود را از این سفره برگیرد. اصل موضوع احیای جاده ابریشم حجم
وسیعی از کسب و کار و در نتیجه اشتغالآفرینی برای ایران و تمام کشورهایی
که در این مسیر قرار دارند به ارمغان میآورد. البته باید برنامهریزی کرد و
آماده بود، اما متاسفانه ما تا به حال در این زمینه و برای بهره بردن از
این فرصت کاری نکردهایم.
* ترکیب حاکمیت-ملت ایرانی اگر امروز خودش را سازمان بدهد و
هوشمندانهتر و مسوولانهتر از وضعیتی که در حال حاضر دارد، وارد صحنه شود،
داشتههایش به هیچوجه ناامیدکننده نیست. موقعیت سوقالجیشی ما در هرگونه
انتقال مواد خام، مصنوعات و انرژی در یکی از مهمترین مناطق دنیا قابل
توجه است. ایران از معدود کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقاست که
مفهوم ملت-دولت در آن پایدار است. در بسیاری از کشورها این مفهوم متلاشی
شده یا در خطر است. ایران در زمینه امنیت و در افق ثبات امنیت 25ساله، در
منطقه بینظیر است. نکته بعدی نیروی انسانی است. من ادعا نمیکنم ما
توسعهیافتهترین نیروی انسانی منطقه را داریم. آمار این را نمیگوید، اما
در منطقه با توجه به حجم کشورمان و کاری که در زمینه آموزش انجام شده، ما
امروز یک نیروی انسانی کمنظیر داریم. نکته دیگر منابع داخل کشور است؛
ترکیبی که ما از منابع زیرزمینی و گستره و حجم آن در نقاط مختلف این کشور
وسیع داریم، بینظیر است. و ما یک بازار محلی 80 میلیوننفری در داخل و یک
بازار چند صدمیلیوننفری با مشتریان بالقوه در همسایگی داریم.
*دست روزگار به ما همه چیز برای سیادت در منطقه خاورمیانه داده است.
*در محدوده همسایگی ما دریایی از فرصتها، منتظر ایرانیان است.
*سوءتدبیر یعنی اینکه یک ملت-حاکمیت بر سر پررفت و آمدترین مغازه سه نبش
عالم نشسته، انبارهای زیر این مغازه از بیشترین کالاهای مرغوب دنیا
انباشته است و همه همسایگان برای رفت و آمد و تبادل محتاج این موقعیت
هستند، اما مشغول کاسبی پررونقی نیست.
*در تحولات دنیا، ملت-حاکمیتهای هوشمند حتی از جنگ بهره میبرند، اما
حاکمیتهای غیرهوشمند حتی اگر پول بر سرشان ببارد ضرر میکنند. مثال بارز
این موضوع بلیه نفت برای اقتصاد ایران در 80 سال گذشته است. نفت پول نقد
است، اما به دلیل اینکه ما هوشمند رفتار نکردهایم، در کشور ما به یک عذاب و
بلیه تبدیل شده است. همین نفت در نروژ باعث آبادانی و ثبات این کشور و
ذخیره برای پنج نسل آینده نروژی شده است.