فقر دانش فوتبال روی نیمکت استقلال

به گزارش بولتن نیوز؛ استقلال نبرد حياتي و اعتباري و شايد هم تاريخي را به پرسپوليس باخت. تا اندازه‌اي قابل پيش‌بيني بود. در ظاهر قضيه عكس برانكو و مظلومي را هم كه كنار يكديگر بگذاريد، مردم عامي هم مي‌گويند اين عكس (برانكو) پيروز مي‌شود!

براي چنين تقابل‌هاي بزرگي، عوامل و داشته‌هاي بسياري بايد يك مربي داشته باشد. مهم‌ترين فاكتور، آماده كردن تيم از نظر روحي و رواني است كه طبيعتاً مظلومي در آن استاد نيست! شرايط مسابقه، شرايط خاص اين مسابقه، شرايط ورزشگاه، تماشاگران و جدول؛ يك مربي كه تيم بزرگي را اداره مي‌كند، تمام اين شرايط را بايد بداند و به بازيكنان منتقل كند. او بايد ابتدا از نظر رواني تيمش را آماده و مسلح به موقعيت تاريخي كند و در اين استراتژي بازيكنانش را ارزيابي دقيق كند و دستاوردهاي خود را تحليل و سپس يازده مرد اين نبرد بزرگ را انتخاب كند.

استقلال به اين دسته نداشتن‌ها يا فقر دانش فوتبال باخت، عدالت نيز حكم مي‌كرد آنكه عاقل‌تر است، پيروز است وگرنه نظام علمي  فوتبال در جهان به‌هم مي‌ريخت.

استقلال در تركيب خود اشتباه داشت، اشتباه چيد و آرايش داد. آمدن ناگهاني شيحي، خرسندنيا، آرش برهاني، ميلاد فخرالديني و حتي خسرو حيدري روي كدام استدلال علمي صورت گرفت؟

در اين مبحث كوتاه، قصد بحث فني و آناليز بازي را ندارم اما چنين تيمي ناهماهنگ از كدام بازي آزمايشي بيرون آمد؟ چگونه اين مهره‌ها  در كنار هم هماهنگ شدند؟ اگر طارمي ضربه پنالتي را گل كرده بود، سرنوشت استقلال و تماشاگرانش چه مي‌شد؟ شايد مظلومي هم گناهكار نباشد. مي‌توان گفت و نوشت مديرعامل پرسپوليس كه برانكو را انتخاب كرد، بر مديرعامل استقلال كه مصلحت‌انديشي كرد، پيروز شد.                          

آري مديرعامل پرسپوليس مهره اصلي اين پيروزي بود. استقلال ندانست بازي را چگونه آغاز كند، پاهاي لرزان بازيكنان استقلال در همان دقايق اول بازي باعث شد واهمه‌هاي تماشاگران با سكوت‌شان نشان داده شود و كاملاً روشن بود كه اين شكنندگي و لرزش كار دست استقلال مي‌دهد و چنين نيز شد. يك ضربه نه‌ چندان خطرناك از احمدزاده و دفع غلط رحمتي و گل طارمي و آغاز يورش‌هاي قرمزها به اردوي آبي‌ها و سرانجام... 

منبع:خبرورزشی