پروفسور سمیعی، پزشک و جراح مغز و اعصاب سرشناس ایرانی گفت: اگر خدا به من این امکان را داده که در جوانی سمت استادی بگیرم و با سراسر دنیا ارتباط داشته باشم، در 50 سال اخیر سالی نبوده که یک یا دو مرتبه به ایران نیامده باشم و تمام اطلاعات و دانشم را در خدمت کشورم قرار نداده باشم.
به گزارش بولتن نیوز، پروفسور سمیعی در مراسمی که برای تجلیل از مقام علمی وی در دانشگاه علوم پزشکی ایران برگزار شد، درباره مرکز علوم اعصاب ایران که چند سالی است، قرار است ایجاد شود، گفت: در زمینه این مرکز تاکنون اقدامات زیادی انجام شده و میخواهیم طوری باشد که حتی شبیه به آن در ایران و حتی در دنیا وجود نداشته باشد.
وی افزود: این مرکز تلاش میکند تا در دهههای آینده پاسخگوی کارهای علمی در رشته علوم اعصاب باشد.
این پزشک و جراح مغز و اعصاب سرشناس ایرانی با بیان اینکه در این راستا به منابع انسانی اهمیت زیادی داده شده؛ گفت: چراکه بدون منابع انسانی نمیتوانیم به نتیجه برسیم. بنابراین ما از ابتدای کار از یک طرف منابع انسانی و از طرفی تکنولوژیهایی را که در آینده رایج میشوند و اکنون در قسمتهای تحقیقاتی به سر میبرند، پیاده کردهایم تا محققان ما بتوانند کارهای علمی خود را با آخرین تکنولوژی به علم ارائه دهند.
پروفسور سمیعی افزود: من علاقهای ندارم که هرچه زودتر یک ساختمان ایجاد شود و پرچمی بالای آن بزنیم و بگوییم این یک مرکز تحقیقاتی علوم اعصاب است، بلکه من زمانی راضی هستم که عملکردهای این مرکز در دنیا مورد قبول و اعتبار باشد. پس منتظر نباشید این مرکز هرچه زودتر تمام شود. البته امیدوارم تا اواخر امسال بتوانیم صد درصد کارهای علمی و تشخیصی را در این مرکز انجام دهیم، اما اقدامات درمانی هنوز به زمان نیاز دارد. ما میخواهیم بهترین مغزهای کشور را در حوزه علوم اعصاب تربیت کنیم و من معتقدم حرکت بزرگی در این زمینه در کشور در حال وقوع است.
این پزشک و جراح مغز و اعصاب سرشناس ایرانی در ادامه با اشاره به سمپوزیوم بینالمللی جراحی مغز و اعصاب که قرار است در ایران برگزار شود، گفت: برگزاری این کنگره برای انجمن جراحان مغز و اعصاب و ایران، تاریخی است. تاکنون فدراسیون جهانی کنگرهای به این شکل را در ایران برگزار نکرده است.
پروفسور سمیعی همچنین اظهار کرد: در این کنگره بالغ بر 90 کشور و بهترین متخصصان علوم اعصاب از همه قارهها زیر پرچم فدراسیون جهانی شرکت میکنند که با همکاری انجمن علوم اعصاب ایران برگزار میشود. در عین حال خوشحالم که تمام مسوولان کشورمان در برگزاری این سمپوزیوم شریک هستند. میهمانان این کنگره از روز شنبه وارد کشور میشوند و چند روزی هم در اصفهان و شیراز برای بازدید از مکانهای تاریخی اسکان مییابند و مطمئنم این موضوع تاریخی همیشه برای ایران باقی خواهد ماند.
وی همچنین خطاب به جوانان گفت: آنچه که مسلم است، افراد سالم قدرت فراگرفتن علم و دانش بیشتری دارند. یکی از مسائل مهم در زندگی، راحتی وجدان است؛ کسی که با خودش کنار نیامده نمیتواند در زندگی کارهای بزرگ انجام دهد. بنابراین تا زمانی که جوان هستید کاری نکنید که عذاب وجدان بگیرید. بهترین نصیحت من به جوانان این است که کارهایی را که برایتان عذاب روحی میآورد، انجام ندهید و تاریخچه زندگیتان را در جوانی خراب نکنید.
این پزشک و جراح مغز و اعصاب سرشناس ایرانی همچنین درباره برگزاری جشن بیستمین سالگرد جهانی جراحی قاعده جمجمه گفت: من در 20 سال گذشته سعی کردهام جراحی قاعده جمجمه را در سراسر دنیا پیاده کنم و هدفم این بود که این جراحی در ایران هم شکل بگیرد. در آن زمان دکتر فرهادی کمک کردند و اولین کنگره قاعده جمجمه را در ایران برگزار کردیم. امسال هم در نظر داریم نتایج 20 سال گذشته را در این حوزه جشن بگیریم.
وی در ادامه با اشاره به ایجاد مرکز تحقیقاتی پایه ویژه متخصصان بنام دنیا در کشور گفت: این مسالهای بزرگ و تاریخی برای ایران است که نتیجه آن را در پنج تا 10 سال آینده میبینیم. نوآوری چیزی است که منجر به پیشرفت کشور میشود و به دانش رشتههای پایه نیاز دارد. تا زمانی که دانش رشتههای پایه بالا نرود، نمیتوانیم مرزهای دانش را باز کنیم.
این پزشک و جراح مغز و اعصاب سرشناس ایرانی افزود: در گذشته نه تنها در ایران بلکه در بسیاری از کشورها برای تحقیقات منابع مادی زیادی را در اختیار نمیگذاشتند. حال زمانی که زندگی دانشمند و خانوادهاش تامین نباشد، نمیتواند کاری انجام دهد. ما برای تحقیقات ارزشی قائل نیستیم، اما باید این مساله را در کشور روشن کنیم. یک محقق باید به اندازه کسی که یک ساختمان 300 طبقهای میسازد در رفاه باشد و حتی ارزشش باید در جامعه بیش از این باشد.
پروفسور سمیعی با بیان اینکه در چند ماه گذشته اساسنامهای میان بنده و وزیر علوم امضا شد، گفت: براین اساس یک مرکز تحقیقاتی در تهران از اول امسال ایجاد کردیم که اکنون وجود دارد و ما اکنون در حال جمع کردن محققان در رشتههای پایه هستیم و افرادی را انتخاب میکنیم که کارهای تحقیقاتی نوآورانه انجام میدهند. در حال حاضر 1000 محقق در این مرکز مشغول کار شدند و تمام لوازم تکنولوژیک برای این محققان که در دنیا شناخته شدهاند را فراهم میکنیم. این مرکز شاید بتواند از مراکز اروپایی هم نتایج بهتری بگیرد.
این پزشک و جراح مغز و اعصاب سرشناس ایرانی درباره چگونگی نگهداشتن متخصصان و دانشمندان در کشور ادامه داد: زمانی میتوانیم متخصصان را در کشور نگه داریم و در عین حال آنهایی که رفتهاند از خارج به ایران بازگردانیم که شرایط مختلفی برایشان فراهم کنیم در غیراینصورت نمیتوانیم به شرایط کشورهای اروپایی دست یابیم.
پروفسور سمیعی ادامه داد: اولا یک محقق نباید در ایران فقیر شود و باید امکانات زیست را برایش فراهم کنیم. محقق باید در اجتماع مورد احترام قرار گیرد و درباره او تبعیض قائل نشویم. اینها چیزهایی است که ما سعی میکنیم آنها را در مرکز تحقیقاتی فراهم کنیم.
این پزشک و جراح مغز و اعصاب سرشناس ایرانی درباره چگونگی پذیرش محققان در این مرکز گفت: معیار سنجش بار علمی و شخصیتی فرد است و به هیچ وجه کسی نمیتواند با نفوذ خود وارد این مرکز شود. بر این اساس دقیقهای که من حس کنم یک نفر شخص نالایقی را در این مرکز در مقام لایق بگذارد، در همان ثانیه ادامه کارم با مرکز را قطع میکنم.
سمیعی همچنین خطاب به دانشجویان گفت: شما آینده و جواهر کشور ما هستید و پیشرفت این کشور را در وجود شما میبینم. من و تمام اساتید نیز یک امید بیشتر نداریم و آن اینکه شما بهتر از اساتیدان شوید. این آرزوی یک استاد با تجربه و علاقهمند به کشورش است.
وی افزود: اگر خدا به من این امکان را داده که در جوانی سمت استادی بگیرم و با سراسر دنیا ارتباط داشته باشم، وظیفه خود دانستم که دانشم را در سراسر دنیا در خدمت همه دانشجویان بگذارم. همچنین در 50 سال اخیر سالی نبوده که یک یا دو مرتبه نیامده باشم و تمام اطلاعات و دانشم را در خدمت کشورم قرار نداده باشم.
این پزشک و جراح مغز و اعصاب سرشناس ایرانی همچنین در باره محل تولدش نیز گفت: من در تهران به دنیا آمدم و پدرم از خانوادهای گیلانی بود به همین دلیل یک سال به رشت رفتم تا لهجه گیلانی را بیاموزم، اما در عین حال جد ما آذری بودند. بنابراین من هم شهروند افتخاری گیلان هستم و هم در تبریز سمت استادی دانشگاه و شهروندی آنجا به من داده شده است.
پروفسور سمیعی ادامه داد: همچنین یک سال را هم در مشهد گذراندم و از سویی از طرف مادری شیرازی هستم. من در سال 1957 به آلمان رفتم و در 33 سالگی سمت پروفسوری را دریافت کردم. زمانی که از سراسر دنیا بیمار داشتم، همه بیماران از جلوی درب استادم رد میشدند و نزد من میآمدند اما استادم نه تنها ناراحت نمیشد، بلکه مرا میبوسید. بنابراین استادی که نتواند شاگردان بزرگی به وجود بیاورد، استاد حقیقی نیست.
این پزشک و جراح مغز و اعصاب سرشناس ایرانی در ادامه صحبتهایش به تاریخچهای از علوم مغز و اعصاب و جراحی اعصاب اشاره کرد و برخی جراحیهای خود را به نمایش گذاشت.