جنگ جهانی علیه داعش شبه اسطور شده و جوری از آن سخن می گویند انگار این جنگ هم اکنون در جریان است اما با نتایج ضعیفی که تا الان به دست آمده گویا این جنگ هنوز شروع نشده است و باندهای وابسته به این گروه تروریستی تکفیری مسلح و پیچیده آن که چشم ها بر روی حمایت های مالی و تسلیحاتی از آنها بسته شده،نه تنها در جبهه های سوریه و عراق بلکه درتونس، یمن ، مصر، لبنان، لیبی ، کویت و اندونزی دست به جنایات وسیع و دردناک می زنند
به گزارش بولتن نیوز،صفت «جهانی» برای جنگ علیه داعش بیشتر به « خرافه شباهت دارد تا واقعیت» ،
این صفت به دلایل مختلف باعث به تعویق افتادن رویارویی بزرگ و سرنوشت ساز
با این گروه و یکسره کردن کار و سرنگونی پرچم سیاه آن شده است.
ادامه گزارش السفیر به شرح زیر است:
«
طبیعی است که در چنین شرایطی، خیلی ها اعتقاد داشته باشند برخی طرف های
بین المللی و منطقه ای علت اصلی گسترش نفوذ داعش به جای فروکش کردن آن
هستند و تضاد منافع و سیاست های منطقه ای و ارتباط برخی از آنها با جریان
های تکفیری موجب این وضعیت شده است و شاید ترکیه و سعودی را بتوان به عنوان
بهترین مثال در این زمینه معرفی کرد چرا که این دو کشور ولو به صورت
غیرعلنی، حامیان مالی ، تسلیحاتی و رسانه ای تروریست ها هستند و سرچشمه
ایدئولوژیک و اعتقادی آنها به شمارمی آیند».
« برای همین امید بستن به
پیروزی در نبرد با این گروه تروریستی با این درجه از وحشی گری و نفوذ، مایه
تعجب است زیرا عنصر حمایتی از این گروه همچنان به قوت خود باقی است و این
احتمال وجود دارد که نسل جدیدی از تروریست های فراتر از مرزهای کشورها شکل
بگیرند».
« در این میان، داعش به استثنای برخی میدان های نظامی مانند
بلندی های القلمون ، الحسکه و ریف حلب و برخی مناطق عراق، همچنان در حال
توسعه و افزایش نفوذ خود است و این شکست ها به معنای از بین رفتن جنایات و
وحشی گری این گروه تروریستی تکفیری نیست».
« لازم به ذکر است بعد از
ورود روسیه به سوریه در سی ام سپتامبر 2015، حمله علیه داعش و امثال آن
روند جدی تری به خود گرفت، اما سئوال اصلی این است که دو ائتلاف موجود در
آسمان عراق و سوریه تا حالا مشغول چه کاری بودند؟ با توجه این که داعش
ابتدا با سیطره بر فلوجه و الرمادی در ژانویه 2014 شروع به توسعه نفوذ خود
کرد و جنایات خود را در ژوئن همان سال با اشغال موصل شدت بخشید».
« در
این اوضاع به اصطلاح ائتلاف اسلامی اعلام شده از سوی ریاض چه سودی خواهد
بخشید؟ کدام استراتژی می تواند این مجموعه های ژله مانند نظامی را در کنار
هم جمع کند تا با مرحله جدید و متفاوتی که روس ها رقم زده اند، تعامل داشته
باشند؟»
« با توجه به تفاوت ها و حتی تعارض اهداف مطلوب نسبت به هر یک
از طرف های شریک در این جنگ جهانی و شیوه های مختلف بهره برداری سیاسی از
آن، سعودی ، ترکیه ، روسیه ، آمریکا و ایران در روند طولانی مدت جنگ علیه
داعش و امثال آن بر روی چه عنصر مشترکی توافق خواهند کرد؟ چرا آمریکایی ها
تا الان اصرار دارند با اهداف نظامی روس ها همراهی نخواهند کرد، اما در عین
حال هماهنگی هایی با آنها انجام می دهند؟»
« باید به دلیل اصلی مخالفت
آمریکا با نقش محوری ارتش سوریه و متحدان آن از جمله ایران و حزب الله در
مقابله با گروه های تروریستی مورد توافق همگان، که با وجود اصرارهای روسیه
انجام می گیرد پی برد. دقیقا به همین خاطر باید معمای سنگ اندازی های مستمر
آمریکا در مقابل ارتش عراق که درصدد آزاد سازی مناطق تحت اشغال داعش با
پشتیبانی الحشد شعبی است کشف شود».
« این سنگ اندازی ها در حالی صورت
می گیرد که واشنگتن حمایت های زیادی از نیروهای پیشمرگه کرد به عمل آورده
تا مناطق بیشتری از شمال عراق را تحت سیطره خود درآورند! تردیدهای زیادی در
این قضایا وجود دارد از جمله این که آمریکا هشدارهای ترکیه درباره پیشروی
نیروهای کرد سوریه به سمت شهر اعزاز در شمال سوریه را به صوت ضمنی قبول
کرده و نبرد را در پشت درهای این شهر متوقف ساخته است».
السفیر در
ادامه گزارش خود نوشت: به همین دلایل، به نظرمی رسد نباید انتظار داشت نبرد
وعده داده شده برای آزادی موصل و الرقه که به باور همه، میدان های جنگی
آنها درهم تنیده و مرتبط با یکدیگر است، در آینده نزدیک شروع شود.
«
غول داعش سمت و سوی دیگری را انتخاب کرده است، به بغداد حمله می کند و
نزدیک بود به فرودگاه بغداد برسد، درشهر اربد اردن عملیات می کند، به مدد
تدبیر سعودی!!!، اندک اندک قدرت خود را در شهرعدن توسعه می بخشد، نیروهای
خود را در لیبی بسیج می کند، کشوری که برادران عرب تحت عنوان آزاد سازی آن
ازچنگال استبداد علیه آن توطئه و سپس به حال خود رهایش کردند و امروز
ناوگان اروپا خود را آماده جنگی دیگر برای آزاد سازی دوباره آن می کند».
«
پایان داعش به تعویق افتاده است، نه به خاطر صلابت و استحکام این گروه،
بلکه به سبب پرچم اسلامی دروغین که به دست گرفته اند و می خواهند در
چهارسوی کشورهای عربی و اسلامی به اهتزاز درآورند، پرچم دروغینی که هرجا
برافراشته شد جز خرابی به دنبال نداشته، خزانه های پول را برای خرید سلاح
گشوده و سرنوشت امت را به بدترین وضع ممکن دچار کرده است».
«مقامات
عالی رتبه آمریکایی از جمله ژنرال «ریموند اودیرنو» معتقدند شکست داعش ممکن
است اما احتیاج به زمانی حدود 10 الی 20 سال دارد،« مایکل مورین» رئیس
سابق اطلاعات آمریکا نیز همین نظر را دارد اما «لیون بانیتا» وزیر سابق
دفاع معتقد است جنگ شاید تا 10 سال ادامه داشته باشد و میدان های جنگ ممکن
است تا سومالی ، یمن ، نیجریه و لیبی نیز امتداد داشته باشد».
« یک عده
دیگر پیش بینی جنگ 3 الی 5 ساله را دارند و نظر روسای کشورهای اروپایی به
پیش بینی آمریکایی ها شبیه تر است و می گویند که این نبرد بسیار دشوار و
طولانی خواهد بود».
« پیچیدگی پایان احتمالی داعش دست کمی از تاسیس آن
ندارد، درست مثل جنگ جهانی اعلام شده علیه داعش که اسیر تناقض ها ، تردیدها
و نقاط مخفی زیادی است».
« اتفاق اخیر در تونس و اوضاع جاری در همه
میدان های نبرد این سئوال نگران کننده را در ذهن خیلی ها زنده می کند که
آیا واقعا شکست داعش به سرکردگی ابوبکر بغدادی امکان پذیر است؟»
** نبرد طولانی
«ایان
لیزر» تحلیلگر مسائل امنیتی موسسه آمریکایی «جرمان مارشال فاوند» در گفت
وگو با السفیر تصریح کرده است: در زمان حاضر نمی توان حکم داد که حمله علیه
داعش شکست خواهد خورد، چون این جنگ طولانی خواهد بود.
لیزر دلیل عدم
شکست داعش تا الان در این می داند،« ما با وضعیتی روبه رو هستیم که عوامل
فراوان و درهم تندیده باعث پیچیدگی اوضاع شده اند و درگیری های داخلی و
وسعت مناطق جنگی باعث دشوارتر شدن این ماموریت شده است».
به اعتقاد
لیزر« نمی توان یک بازه زمانی مشخصی برای شکست داعش پیش بینی کرد اما بدون
تردید این مساله در نهایت در سوریه و عراق و لیبی اتفاق خواهد افتاد».
در
مقابل، لیزر معتقد است که « از بین بردن تهدید امنیتی داعش در جوامع غربی و
جاهای دیگر نیازمند زمانی طولانی است چون این ماموریت بسیار پیچیده و زمان
بر است».
« سخنان لیزر درباره طولانی بودن زمان نبرد علیه داعش، شاید
به خاطر قدرت بالای این گروه تکفیری در توسعه و بقا باشد، با وجود حملات
نظامی کشورهای مختلف علیه داعش، این گروه قادر به گشودن جبهه های دیگری در
خارج از سوریه و عراق بوده است».
«به عنوان مثال در مصر شاهد این مسئله بوده ایم که داعش به یک تهدید واقعی و موجود و نه احتمالی تبدیل شده است».
** داعش تهدید سه ضلعی برای مصر
احمد
بان کارشناس مصری جنبش های اسلامی در گفت وگو با السفیر اظهار داشته است
که « داعش یک تهدید سه ضلعی است که از سمت غرب لیبی را به عنوان گذرگاه خود
به مصر و نه فقط به عنوان هدف اصلی، تهدید می کند و از سمت شرق در سینا
حضور دارد و در جنوب در سودان گسترده شده است، گذشته از این که باندهای
خفته آن در داخل مصر حضور دارند».
« کاملا روشن است که داعش بر اساس
تجربه های پیشین، هربار که رویدادها و تحولات تازه ای در سوریه و عراق
اتفاق می افتد به خوبی قادر است تاکتیک های توسعه و پیشروی را به کار
گیرد».
« به عنوان مثال « ولایت سینا»ی داعش در مصر درست پس از آن
ایجاد شد که ائتلاف بین المللی علیه داعش توسط ایالات متحده شکل گرفت،
ایجاد «ولایت قفقاز» نیز دقیقا بعد از آغاز توفان سوخوی روسیه شروع شد، آتش
بس در سوریه که داعش و جبهه النصره از آن مستثنی شده اند ممکن است عاملی
برای گشوده شدن جبهه تونس توسط داعش بوده است».
« حسام الدین الشعیب
تحلیلگر سوری و کارشناس جنبش های اسلامی معتقد است که ورود روس ها در سوریه
باعث تغییر معادلات و افزایش فشارها علیه داعش شد و این گروه را وادار کرد
تا برای ادامه بقای خود به نقشه های بدیل و جایگزین روی آورد».
« داعش درعین برخورداری از توان توسعه، نقشه های آماده ای برای نفوذ در صورت مهیا شدن شرایط دارد».
«احمد
بان » معتقد است که « نقشه داعش در مصر به عنوان مثال اقتضای فعال سازی
همه جناح ها را در آن واحد و نیز اشتعال جبهه داخلی را دارد و هرگونه فرصت
امنیتی و یا سیاسی می تواند باعث شعله ور شدن اوضاع شود».
« نظیر این
وضع را در عراق همچنان می توان مشاهده کرد و تازه ترین مورد از نفوذ داعش
را در مناطق المقدادیه ، حله و شهرک صدر شاهد بودیم».
«کریم النوری »
از فرماندهان نیروهای الحشد الشعبی عراق در گفت وگو با السفیر تاکید کرده
است: نفوذ به مناطق مسکونی ربطی به وضعیت نظامی ندارد و به معنی پیروزی
داعش نیست.
وی افزود: آنها می خواهند به هر نحوی هست به شهروندان آسیب بزنند و دستیابی به مناطق بی دفاع را سهل الوصول می دانند.
** اختلاف برنامه های بین المللی
«
توان نظامی و راهبردی داعش شاید دلیلی کافی برای توسعه و بقای آن نباشد،
از سه سال پیش تا کنون این سئوال برای خیلی ها مطرح است که چه طور همه ارتش
های دنیا و سرویس های اطلاعاتی عاجز از شکست دادن داعش و نابود کردن این
خطرهستند».
حسام الدین شعیب معتقد است: این رویکرد که دنیا قادر به
شکست دادن داعش نیست هم از بعد نظری و هم عملی اشتباه است، بهتر است بگوییم
دنیا و قدرت های متنفذ دنیا نمی خواهند داعش به پایان برسد و به دنبال
استفاده هر چه بیشتر از آن هستند و برای همین نیز مدت جنگ علیه داعش باید
بر اساس منافع این کشورها اندازه گیری شود.
احمد بان نیز به نوعی موافق
این نظر است و می گوید: اختلاف ها و تناقض های بین قدرت های بزرگ در کنار
اوضاع به هم ریخته امنیت و سیاسی کشورهایی چون سوریه و عراق، فضای بی نظیری
برای گروه های تروریستی تکفیری مانند داعش فراهم کرده است.
حسن العالی
تحلیلگر سیاسی بحرینی نیز در گفت وگو با روزنامه السفیر خاطرنشان کرد:
قدرت های بزرگی که درحال جنگ علیه داعش هستند به نظر نمی رسد جدیت لازم را
برای نابودی آن داشته باشند بلکه حتی احساس می شود آنها از غارت ثروت های
کشورها بهره مند می شوند.
وی گفت: اگر جدیت لازم در کار بود آمریکا و کشورهای دیگری که این همه ناوگان و جنگنده در اختیار دارند قادر به نابودی داعش بودند.
العالی نتیجه گرفت که«داعش کارکردی دارد که هنوز به پایان نرسیده است».
بر
اساس همین تعارض ها و تردیدها، احمد بان معتقد است که« شکست داعش جز با
همکاری قدرت های جهانی و منطقه ای و خاتمه دادن به تناقض های موجود کنونی
میسر نخواهد شد».
وی گفت: با وجود اختلافات کنونی در طرح های روسیه و
آمریکا و ایران و ترکیه در قبال داعش نمی توان از راهبرد یکپارچه در مقابل
داعش سخن به میان آورد و داعش از این اختلافات به نفع خود استفاده می کند».
« اما مساله به اختلافات سیاسی محدود نمی شود».
«حسن ابوهنیه»
پژوهشگر اردنی متخصص گروه های اسلامی در گفت وگو با السفیر تاکید کرد: علت
ناتوانی دنیا از شکست دادن داعش مربوط به محاسبات قدرت های بزرگ درباره سود
و زیان آنها است، این قدرت ها ترجیح می دهند به حملات هوایی اکتفا کرده و
از نیروهای داخلی کشورها به عنوان پیاده نظام استفاده کنند، از سوی دیگر
نیروهای محلی موجود در میدان به تنهایی قادر به بیرون کردن داعش نیستند و
برای همین نیز داعش تا زمان حل و فصل مشکلات سیاسی در عراق و سوریه باقی
خواهد ماند.
**نقش نیروهای محلی
«نواف خلیل » رئیس مرکز پژوهش
های کردی، در یک مقایسه ویژه، نبرد با داعش را به «نقش قدرت های داخلی »ربط
می دهد و با استفاده از تجربه نیروهای دفاع ملی سوریه معتقد است که « شکست
داعش ممکن است به شرط وجود دو عنصر اصلی، نیروهای رزمی محلی معتقد به
پیروزی حتمی و رویکرد بین المللی که انجام ماموریت آنها را تسهیل کند».
خلیل
افزود: نیروهای دفاع ملی سوریه ثابت کردند با وجود این که تجهیزات و سلاح
کمتری از طرف های دیگر دارند، قادر به شکست دادن داعش هستند، این نشان می
دهد وجود نیروهای رزمنده ای که تجربیات جنگی کافی و ایمان راسخ دارند و از
توان برنامه ریزی استراتژیک و انتخاب لحظه مناسب برای حمله برخوردار هستند،
یک عنصر اساسی در پیروزی مقابل داعش است بر خلاف آنچه که در برخی مناطق
مشاهده می شود.
خلیل نبرد الشدادی در سوریه را شاهد مثالی برای اثبات
نظر خود می داند و می گوید: خیلی ها در دنیا نمی فهمند الشدادی یعنی چه؛
حدود 2400 کیلومتر ظرف تنها 72 ساعت از چنگال داعش آزاد شد، در داخل این
منطقه وسیع جغرافیایی، 3500 روستا و 1300 چاه نفتی و گازی وجود داشت و آزاد
سازی آنها منجر به بسته شدن راه ارتباطی داعش بین الرقه و موصل شد.
« برخی عوامل غیرمیدانی وجود دارند که مانعی در پیش روی نیروهای محلی مانند دفاع ملی به شمار می آیند».
خلیل
تاکید کرد: اگر محسابات بین المللی نبود و اگر غرب تلاش نمی کرد که باعث
خشم ترکیه نشود، وضع امروز به گونه دیگری بود و تکفیری ها از 80 کشور جهان
وارد سوریه نمی شدند.
وی افزود: اگر دخالت اخیر ترکیه صورت نمی گرفت و
طرف های بین المللی چشم خود را بر روی این متحد ناتو نمی بستند، نیروهای
دفاع ملی سوریه موفق به آزاد سازی جرابلس شده بودند و با این کار مرزهای
ترکیه – سوریه بسته می شد و زمینه آغاز نبرد الرقه و پایان داعش فراهم می
شد.
خلیل، نحوه هماهنگی بین نیروهای ائتلاف بین المللی را مسئله ای
حیاتی می داند اما در عین حال معتقد است که « بدون حضور میدانی نیروهای
دفاع ملی، نیروی هوایی قادر نیست نتیجه قابل ذکری را رقم بزند، چون توان
نظامی هوایی در عراق و افغانستان وجود داشت اما کاری از پیش نبرد.
«
سخنان خلیل درباره نیروهای دفاع ملی سئوال دیگری در خصوص تجربه نیروهای
الحشد الشعبی عراق مطرح می کند، با این که این نیروها موفق به آزاد سازی
مناطق وسیعی از عراق شدند اما میدان های عراق همچنان دچار به هم ریختگی
است».
« کریم النوری برای تفسیر این مسئله به وجود مشکلاتی در ارتش و
پلیس اشاره می کند و می گوید که عوامل دیگری همچون تازه تاسیس بودن الحشد
والشعبی و جود دارد و حضور و تمرکز داعش در مناطق مسکونی مهم داخل شهرها را
باید به این مسائل اضافه کرد».
علاوه بر این، « وحدت جبهه داخلی عامل
مهمی در تحقق پیروزی های میدانی است و عراق در این زمینه با کردهای سوریه
تفاوت دارد و جبهه عراق هم به نظر مختلف می رسد».
به گفته نوری، « برخی
سیاسیون عراق به داعش امید بسته اند و حرف های آنها را تکرار می کنند، این
عده باعث تاخیر افتادن روند تکمیل جنگ علیه این گروه تروریستی تکفیری می
شوند».
** خطر مستمر
السفیر تاکید کرد: خیلی ها معتقدند داعش در نهایت شکست خواهد خورد اما این به معنی پایان نبرد نخواهد بود.
حسن
العالی مشکل را در این دانست که « داعش یک مشی، فرهنگ آموزشی و تربیتی خاص
خود را دارد که ریشه در جامعه و رسانه ها دارد، برای همین هم بذر آن در
همه جا افشانده شده و از طریق شبکه های ارتباط جمعی در میان جوانان ترویج
می شود، بنابراین شکست داعش در عرصه نظامی صرفا یک راه حل موقت خواهد بود».
نواف خلیل نیز با این رویکرد موافق است و می گوید: در کنار جنگ نظامی
باید منابع تفکر داعشی در مدارس دینی و روش های آموزشی خشکانده شود، باید
جلوی تبلیغات وسیع اندیشه وهابی سعودی را که حتی به داخل الازهر نیز نفوذ
کرده است ،گرفت، برخی ها در داخل اتحاد علمای مسلمین در قطر قائل به این
افکار تکفیری هستند.
خلیل تاکید کرد: داعش قطعا شکست خواهد خورد این
حرف آرزو نیست بلکه مبتنی بر باور و اعتقاد است، اما اگر منابع اندیشه
داعشی خشکانده نشود شاهد سربرآوردن داعشی دیگر شاید به اسمی دیگر و در
مکانی دیگر خواهیم بود.