گروه فرهنگ و هنر - سینما و تلویزیون:از روابط عمومی برنامهٔ «سینمای ایران»، در آخرین برنامهٔ سینمای ایران در سال 94، علی نصیریان و محمود کلاری مهمان بودند.
در
این برنامه که با اجرای علیرضا شجاع نوری و حضور شادمهر راستین به روی
آنتن شبکهٔ چهارم سیما رفت، استاد علی نصیریان گفت: مردم همیشه از سال های
بسیار دور تا به امروز، حامی کارهای هنری بودند و هستند. چند روزی به آخر
سال نمانده است و با توجه به اینکه به نوروز نزدیک می شویم می خواهم عید
نوروز را به همهٔ هم میهمان عزیز تبریک بگویم.
به گزارش
بولتن نیوز،وی دربارهٔ راز ماندگاری
اش در عرصهٔ بازیگری گفت: آنچه دربارهٔ خودم صادقانه می توانم بگویم،
صمیمیت و صداقتی بود که در آمدن به این عرصه وجود داشت، در حالی که امروز،
آن خواست و طلب ها تغییر کرده است.
استاد نصیریان گفت: من در کودکی و
جوانی با دیدن تعزیه شیفتهٔ نمایش شدم و انگیزه پیدا کردم، ضمن اینکه در
نمایش های روحوضی و تعزیه شهرت و پول وجود نداشت به همین دلیل این علاقه در
من زنده شد و موجب شد تا به این سمت و سو رفتم و دلسپردهٔ نمایش شدم و با
صداقت آنرا دنبال کردیم.
«بزرگ آقا»ی مجموعهٔ نمایشی «شهرزاد» ادامه
داد: بعد از این همه سال فعالیت در این عرصه هنوز هم همان حس و اضطراب های
اولیه را دارم. وقتی وارد کلاس های تئاتر شدم یادم می آید در آن زمان
کارگردانی تئاتر و سینما نبود و در سال 1331، تنها یک کتاب در زمینهٔ تئاتر
داشتیم.
وی با بیان اینکه بازیگری عشق زندگی اش بوده است، گفت: وقتی
می دیدم بازیگر روبروی مردم قرار می گیرد و با آن ها صحبت می کند، برایم
بسیار جذاب بود و هنوز هم برایم لذت بخش است.
استاد نصیریان ادامه داد:
هیچ وقت فکر نکردم که برای بازیگری ام چه چیزی پیش خواهد آمد. برای من
کمدی، جدّی، مثبت و منفی بودن نقش مهم نبود و به آن فکر نمی کردم و تنها به
متن و شخصیتی که به من واگذر می شد فکر می کردم و بیش تر به پیچیدگی نقش
می اندیشیدم و کلنجار رفتن با نقش برایم جذابیت داشت.
وی گفت: به اینکه
فیلم «شکارچی شنبه» جنبهٔ سیاسی داشت یا نداشت کاری نداشتم، برای من مهم،
محتوای متن بود زیرا می دانستم فلسطینی همیشه مظلوم بوده است؛ ضمن اینکه
نقش برایم بسیار جذاب بود.
بازیگر ایران برگر و شیر سنگی گفت: در جامعهٔ
غربی یک سری معیارهایی وجود دارد که جامعهٔ ما آن ها را قبول ندارد، همان
طور که من دربارهٔ نقش هایم هیچ وقت الگو نداشتم. در سریال شهرزاد هم به
فتحی گفتم ای کاش این نقش، بر مبنای پیرمرد خنزر پنزریِ صادق هدایت نوشته
می شد. در بازیگری هیچ وقت دوست نداشتم الگو بگیریم، زیرا می خواستم همه
چیز ایرانی باشد، به همین دلیل هم همهٔ نقش هایم را خودم خلق کرده ام.
وی
ادامه داد: یکی از درس ها در بازیگری این است که بازیگر با پارتنر خود
زندگی کند؛ در موردهایی بود که بازیگران من را اذیت می کردند اما من تحمل
می کردم.
استاد بازیگری ایران دربارهٔ استفاده از لهجه در نقش ها نیز
گفت: من در فیلم هایم زیاد نقشی نداشتم که لهجه داشته باشد، به جز چند مورد
خاص. برای نمونه، در فیلم کمال الملک و هزاردستان، لهجهٔ آذری داشتم که
البته چون علی حاتمی دوست داشت کار دوبله شود، به جای من ناصر طهماسب صحبت
کرده بود. حاتمی معتقد بود دوبلور چیز جدیدی به نقش اضافه می کند، اما به
نظر من صدا و لحن خود بازیگر، بهتر از دوبله است.
استاد نصیریان با بیان
اینکه فرهاد آییش را دوست دارد، گفت: یادم می آید روزی فرهاد آییش به من
زنگ زد و گفت دوست دارم در تئاتر با شما کار کنم. که در نهایت نمایشی را که
نوشته بود، در آمریکا و آلمان اجرا کردیم و باهم به ایران برگشتیم و در
تئاتر شهر نخستین اجرا را روی صحنه بردیم.
وی افزود: برخی نقش هایم را
دوست نداشتم، اما حتی این نقش ها را نیز با شیفتگی ایفا می کردم. در هنر
کار خلاقه و صداقت بسیار مهم است. چند نمایشنامه نوشتم که بسیار ساده بود،
اما چون صادقانه نوشته شده بود جذاب بود.
بازیگر فیلم «آقای هالو»
دربارهٔ موفقیت نیز گفت: موفقیت، نسبی است؛ آنچه مهم است اینکه ظرفیت
موفقیت و شکست را داشته باشیم و من ظرفیت شکست را دارم. می خواهم به جوان
ها بگویم اگر چند بار زمین خوردید، نترسید، پشتکار داشته باشید و ادامه
دهید.
وی افزود: علاقه و عشق به بازیگری جای خود را دارد، اما بخشی از
کار هنر تمرین است. در کشورهای دیگر هر بازیگری در مدت زمانی که کار ندارد
به کارگاه می رود و متدهای جدید یاد می گیرد. باید توجه داشت که در این
عرصه، صورت زیبا کارساز نیست و سینما مانکن نمی خواهد و مخاطب وقتی بازیگر
را می بیند باید آن را قبول کند.
** محمود کلاری: هنوز روحیهٔ بازیگوشی در کار، در من وجود دارد
محمود
کلاری که در بخش دوم میهمان برنامه بود، گفت: من معتقدم آنچه را آدم
واقعاً می خواهد، باید به دست آورد. با خودم قرار نگذاشته بودم که
فیلمبردار سینما شوم، زیرا در ابتدا سراغ عکاسی رفته بودم که من را با خود
همراه کرد و وقت زیادی برای آن گذاشتم.
وی ادامه داد: در 22 سالگی با
کاوه گلستان و کامبیز درم بخش آشنا شدم و این دوستان به من کمک کردند تا
بتوانم عکس هایم را در روزنامه ها و مجله ها چاپ کنم. در موزهٔ هنرهای
معاصر نمایشگاهی با نام «حکایت تنهایی آدم» داشتم که با جوزانی آشنا شدم و
سر فیلم کوتاهی، با او برای عکاسی فیلمش همکاری کردم. او به من گفت وارد
کار فیلمبرداری شوم و از همان زمان وارد این عرصه شدم.
کلاری ادامه داد: البته باید یادآور شوم که تورج منصوری هم به من کمک های زیادی کرد.
این
فیلمبردار سینمای ایران گفت: با گروه های خارجی زیادی کار کردم، از جمله
در فیلم «گذشته» اثر اصغر فرهادی. در این فیلم وقتی برای اعضای خارجی گروه،
از مناسبات کاری در ایران صحبت می کردم، بسیار غبطه می خوردند، زیرا در
ایران، کار گرم تر و صمیمی تر است.
کلاری دربارهٔ فیلمبرداری دیجیتال
نیز گفت: شاید اوایلِ ورود هندی کم های دیجیتال بود که یکی از کارگردان ها
با من تماس گرفت و برای ساخت فیلمی با هندی کم صحبت کرد و وقتی فکر کردم
خیلی خوشم آمد.
وی ادامه داد: روحیهٔ بازی گوشی همیشه در من وجود داشته
است و همین موجب نوآوری و شیوه های جدید فیلمبرداری من شده است. این شکل از
پردازش زیبایی به واسطهٔ ساختار و بنیادش، با نسل جدیدتر آمده است؛ یعنی
ما فیلم ها را در سینما می دیدیم اما نسل جوان در منزل با تلویزیون می
بینند.
کلاری همچنین گفت: اگرچه با دیجیتال نمی توانیم به اندازهٔ
نگاتیو راحت باشیم، اما باید خودمان را به ویژگی های کاربردی آن عادت دهیم.
در دنیا محدودیت نگاتیو برای فیلم وجود ندارد، درحالی که در ایران محدودیت
وجود داشت و نگاتیوها از بین می رفت.
وی ادامه داد: فیلم «سرب» را هم
زمان با موشک باران تهران فیلمبرداری می کردیم. در حدود 30 حلقه فیلمبرداری
کردیم بی آنکه آن ها را ببینم و فوری داخل یخچال می گذاشتم تا از بین
نرود، اما با دیجیتال دیگر چنین مشکلاتی وجود ندارد.
کلاری گفت:
فیلمنامه برایم بسیار مهم است و فیلمنامه ها را با دقت می خوانم. فیلمنامهٔ
خوب ضمن اینکه من را درگیر می کند، می گوید که باید چه کاری بر روی آن
انجام دهم.
برنامهٔ «سینمای ایران» پنج شنبه ها ساعت 23، با اجرای علیرضا شجاع نوری به روی آنتن شبکهٔ چهارم سیما می رود.