بعد از کتاب اروتیک «1984 » موراکامی که در نوع خود پدیده ای در بی حیایی و پورنگرافی بود؛ «هتل آیریس» را میتوان یکی از منحرفترین کتابهای چند سال اخیر دانست. در بین کتابهایی که خط قرمزها را رد کردهاند و ارزشها را زیر سوال بردهاند «هتل آیریس» با تبلیغ نوع خاصی از انحرافات جنسی پیشگام است!
به گزارش بولتن نیوز، هتل آیریس را نشر نگاه برای اولین بار در بهار 1394 با ترجمهی نه چندان خوب آسیه و پروانه عزیزی راهی بازار کرد تا در میدان رقابت در بی حیایی و قبح زدایی از انحرافات عقب نماند.
این رمان آسیایی که یک قصه دم دستی و سطحی از «اواگاوا» نویسنده ژاپنی است، به قدری بی جاذبه و تکراری است که اگر بازیهای جنسی نویسنده را از آن حذف کنیم، در حد قصه های شب کودکان تنزل پیدا میکند.
رمان اواگاوا داستان دختر 17 ساله ای است که به صورت اتفاقی با پیرمردی مترجم آشنا میشود و این آشنایی به یک رابطهی جنسی از نوع «مازوخیسم» در دختر و «سادیسم» در پیرمرد میانجامد، دختر که از بدن چروک پیرمرد، توهین، تحقیر، کتک خوردن و هتک شدن لذت میبرد و در این رابطه روز به روز جلوتر رفته و حاضر میشود با دروغهای مختلف مادرش را فریب داده و ساعتهای خلوتی را برای خود در کنار پیرمرد فراهم کند. «مری» بارها همراه پیرمرد به جزیره ای دیگر رفته و در آنجا حاضر به برقراری رابطه آنهم از نوع «بردهی جنسی» بودن میشود. یک روز هم پیرمرد را از راه مخفی به مدرسه قبلی خود میبرد و این کارها را در آنجا تجربه میکند.
رابطه جنسی مری به پیرمرد ختم نمیشود بلکه یک روز خواهرزادهی زن فوت شدهی پیرمرد را به صورت پنهانی به هتل برده و با او نیز در اتاقی خلوت میکند...این روابط ادامه پیدا میکند تا جایی که در یکی از روزهای رفتن او به جزیره هوا طوفانی میشود و مری مجبور میشود شب را در خانه پیرمرد سر کند، آن شب پیرمرد انواع تحقیر و توهین را بر سر دختر 17 ساله پیاده میکند. پاره شدن پیراهن، بستن پاها، آویزان کردن از سقف، لگد زدن، از مو دختر را برروی زمین کشیدن، بریدن یکی در میان موها، فحش دادن و خوک و سگ خطاب کردن و حتی تا سقف خفگی گلو را فشار دادن تنها بخشی از کارهایی است که پیرمرد با دختر آنجام میدهد و هردو از این رابطهی بیمار لذت میبرند. در پایان نیز هنگام بازگشت دختر به شهر، پلیس در اسکله میخواهد پیرمرد را دستگیر کند که او فرار میکند و در آب میپرد و میمیرد!
**تبلیغ انحراف،فریب خانواده و خودکشی!
جدای از موضوع و محتوای منحرف کتاب که عملا آموزش و تبلیغ این انحرافات است، شیوه های مختلف فریب خانواده به خواننده جوان کتاب آموزش داده میشود و از آن بدتر، مرگ نیز به عنوان امری دم دستی در این رمان معرفی میشود و آنقدردختر در مرز خیال و واقعیت خود را مرده میبیند و توصیفات زیبا از لحظات مردن و ایستادن نبض هستی ارائه میکند که خواننده مجاب میشود مرگ آن قدرها هم ترسناک نیست و تنها تجربه ای متفاوت است که انسان را از رنجها خلاص میکند؛ پس میتوان به اندازهی کافی جسور بود و تا بی نهایت خطر کرد!
«هتل آیریس» جدای از مضمون پست و داستان دم دستیاش به شدت از ضعف فرم داستانی رنج میبرد. پیرنگ این داستان در موارد متعدد دچار اشکال است و قصه را غیر واقعی نشان میدهد. شخصیتهای این رمان برای انجام کارهایشان انگیزهی کافی را ندارند و گویی همه به زور نویسنده دست به حرکتهایی نامتناسب با روحیاتشان میزنند.
در واقع اگر شما صحنه های جنسی و آزار دهندهی این کتاب را که اواگاوا همچون تاری در پود نقاط مختلف رمان تنیده است و با ارائهی باوقفه و تعلیق میکوشد خواننده را تا آخر همراه کند، از داستان حذف کنید، هیچ چیز برای نویسنده نمیماند که به وسیلهی آن خواننده را تا آخر رمان باخود بکشاند.
آنچه در پایان مطالعهی این کتاب انسان را به شدت آزار میدهد اینست که چطور ممکن است رمانی تا این حد ضعیف از جهت فرمی و به این شدت کثیف از جهت محتوایی تحت لوای جمهوری اسلامی ترجمه شود، مجوز نشر بگیرد و در دسترس جوانان قرار بگیرد.
**توضیح مضحک ناشر درباره کتاب
آیا کسانی که این رمان را ترجمه کردهاند، کسانی که آن را منتشر کردهاند و افرادی که به این اراجیف مجوز نشرداده اند، حاضرند این کتاب را به نوامیس جوان و نوجوان خود پیشنهاد دهند؟
از آن مضحکتر توضیح ناشر در پشت جلد کتاب درباره محتوای این رمان است:
«کتاب از عشق نامتعارف دختری جوان و مترجمی مسن که، رابطه ای روانکاوانه و نامعمول دارند تصویری استادانه ارائه داده است و ...کتاب هتل آیریس اثری سراسر روانکاوانه و پر از شگفتی است که اوگاوا استادانه آن را پرداخته است.»
واقعا کسی هست تا از مدیر انتشارات نگاه بپرسد کجای ارائه چهرهی زیبا از بردگی جنسی و لذت بردن از آسیب دیدن و تا حدمرگ پیش رفتن کاری روانکاوانه است!؟ واقعا چسباندن این انحراف به یک ماجرای بی تعلیق تکراری کاری استادانه است!؟
متاسفانه محتوای کتاب آن قدر زشت است که حتی نمیتوان جملاتی از آن را برای نمونه برای استحضار مخاطبان در ادامه منتشر کرد...
به ناشر محترم توصیه میشود اگر رسالتی بر دوش خود درمنحرف کردن جوانان میبیند حداقل دست از تحمیق کتابخوان ها بردارد و کتاب را بدون دروغ به عنوان اثری زیبا در تبلیغ انحراف بردگی جنسی نشر دهد و منتظر عواقب دنیوی و اخروی آن بماند.
همچنین به مسئولان وزارت فخیمه فرهنگ و ارشاد اسلامی توصیه میکنیم، وقتی چنین کتابهای پستی که از ابتدا تا انتهایش هرزه نگاری و تبلیغ انحرافات جنسی است، به این راحتی منتشر میشود، رسما بخش صدور مجوز کتاب و بررسی محتوای کتابها را تعطیل و از هدر رفتن بیت المال جلوگیری کنند تا حداقل مردم تکلیفشان مشخص شود و خودشان مواظب باشند که نوامیسشان هر کتابی را در بازار رسمی کتاب جمهوری اسلامی نخرند چون عملا هیچ نظارتی وجود ندارد...
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com