گروه فرهنگی-ادبیات جایگاه تعیین کننده ای در هویت ایرانی دارد، با مطالعه آثار ادبی می توان به اندیشه های والای عرفانی، اخلاقی و فلسفی دست پیدا کرد. با ادبیات می توان از منظری رفیع هستی را به نظاره ایستاد: «ادبيات در حقيقت رابط ميراث فرهنگى يك كشور از نسلى به نسل ديگر است؛ كه اگر نباشد، ما مىتوانيم پزشك و مهندس و صنعتگر و عالم داشته باشيم، اما براى دنياى ديگرى؛ نه براى دنياى اين جامعه و اين مرز و بوم. ادبيات مثل آن ژنهاى انتقال خصوصيات است كه اصلا وراثت و نسل را اينها حفظ مىكنند. ادبيات است كه اتصال يك ملت را به گذشتهى خودش، و فرزندى را به پدر نسلى خودش، ايجاد و حفظ و ثبت مىكند....»5/12/70
به گزارش بولتن نیوز،جهت آشنایی با گنجینه هزار ساله ادب فارسی نیازمند فراگیری زبان فارسی هستیم و جهت انتقال این میراث فرهنگی به نسلهای آینده فراگیری زبان فارسی امری اجتناب ناپذیرست.
زبان پدیده ای ست که دائما در حال بازسازی ست و این پویایی زبان بدان دلیل است که بر بستر ارتباطات انسانی و روابط اجتماعی حرکت می کند و متأثر از قوانین حاکم بر جامعه است.
آنچه در این تحول موثرست، سطح رشد علمی و معرفتی و اجتماعی افرادی ست که از یک زبان خاص استفاده می کنند. بنابراین تعداد افراد باسواد یک جامعه، میزان سوادشان، سطح استفاده از رسانه های جمعی، مولفه هایی هستند که در این تحول موثرند؛ و نوشتار روشی ست برای انتقال تفکر انسان از زبان به جامعه.
آنچه به تازگی با آن روبه رو هستیم نوشتار محاوره ای ست. نوشتاری که عموما در شبکه های اجتماعی و فضای مجازی از آن بهره می گیرند؛ البته نوشتار محاوره ای که امروزه در اینگونه فضاها می بینیم کجا و نثر محاوره ای یا همان شکسته ای که علی اکبر دهخدا ابداع کرد، کجا!
هرچند، نوشتن به گونه ی محاوره ای راحتتر و صمیمی ترست و شاید سریعتر مفهوم را به ذهن خواننده انتقال دهد؛ اما، آیا این نوع نگارش، نمی تواند به قیمت فراموشی زبان اصیل فارسی تمام شود؟! آیا استفاده کلمات دم دستی، ذهن را از ادبیات غنی و اصطلاحات پرمعنای فارسی خالی نمی کند؟! آیا استفاده از نوشتار محاوره ای، سبب نمی شود لغات پرمعنای فارسی به تاریخ بپیوندد؟ و تنها در کتاب های قدیمی بتوان آنها را پیدا کرد؟
هرچند روان و فصیح بودن لازمه زبان است؛ اما باید دقت کرد که این خواسته به چه قیمتی تمام می شود.
عادت کردن به نوشتن محاوره ای نتایجی را به دنبال دارد، یکی از این نتایج، دوگانه شدن رسم الخط فارسی است. در حالیکه در همه فرهنگ ها، تلاش بر این بوده که خط استاندارد یکتا وجود داشته باشد. علاوه بر آن این دوگانگی خود ابهاماتی را در مطلب سبب شده و آموختن زبان اصیل فارسی را دشوار می کند و حتی مخاطب را در خواندن هزاران کتابی که به زبان فارسی نگاشته شده اند، دچار مشکل می کند.
«امروز متأسفانه زبان واقعاً در حال انحطاط است. در حالى كه منابع زبان فارسى ما همچنان محفوظ است، اما آدم مىبيند زبانى كه در اختيار نويسنده، گوينده، خبرده و حتّى شاعر، اديب،كتابنويس و امثال اينهاست، به شكل بسيار بدى مطرح مىشود و آن وقت اين زبان قابل صدور نيست. ما بايد بدانيم كه وقتى اين زبان از وطن خودش دور شد و به كشور بيگانه رفت، پارهاى شكستگيها در آن به وجود خواهد آمد؛ بايد فكر آن را بكنيم، اينجا مستحكم درستش بكنيم، كه در آنجا اقلا چيزى از آن باقى بماند...»18/9/70
با تمام آنچه گفته شد، امروزه شاهد ساختارشکنی هایی در فضای مجازی هستیم. فضای مجازی با توجه به جایگاهی که امروزه در زندگی مردم پیدا کرده و به تبع این جایگاه اثرات و نفوذ آن نیز بسیار زیاد و قابل توجه است. اما آنچه که در فضای مجازی رخ می دهد، این است که نویسنده تنها به انتقال مفهومی که در سر می پروراند، فکر می کند و کاری به رسم الخط فارسی و شیوه نگارش آن ندارد. در این فضا هرچه دلش خواست می نویسد، با هر ادبیاتی که به ذهنش خطور کرد، منظورش را بیان می کند و البته کسی هم ایرادی به او نمی گیرند!!
با افزایش ضریب نفوذ و سرعت روزافزون فراگیری فضای مجازی در زندگی عموم جامعه، این شلخته نویسی ها نیز در حال افزایش است، نوشته هایی که غلط های املایی فراوانی نیز به همراه دارند؛ به عنوان مثال به جای «راجع به» نوشته می شود «راجب» یا به جای «تغییر»، «تعقیر» نوشته می شود، «ینی» به جای یعنی و ... .
این نوع نوشتار بر فرهنگ مردم بی تاثیر نیست، زیرا کسانی که در فضای مجازی حضور دارند، در زندگی حقیقی و در کوچه و بازار با دیگران درارتباطند و این غلط نوشتن در فکر و اندیشه آنها تاثیر گذاشته و این تاثیر از فضای مجازی به فضای حقیقی منتقل می شود. و این، دلیل اصلی رفتارها و گفتارهای گاه عجیبی است که این روزها در فضای عمومی جامعه دیده و شنیده می شود. چون آنها که هر جور دلشان خواست، می نویسند، همان جور هم حرف می زندد و لاجرم هر جور که دلشان خواست رفتار می کنند.
نوشتار محاوره ای که نه تنها در فضای مجازی امروز، بلکه در روزنامه ها و برخی از دیگر رسانه ها نیز دیده می شود، بر زبان فارسی اثری سوء به همراه دارد و به مرور زمان آن را به ورطه نابودی خواهد کشاند. زبانی که میراث مشترک اندیشه ورزی بخش وسیعی از ملل مشرق زمین در طی هزاره هاست، زبانی که تاریخ ملت هاست، بخش مهمی از تلاش بشریت در رسیدن به انسانیت و انسان شدن است به همین راحتی به ورطه نابودی کشیده می شود.
امروز آنچه مهم است، آسیب شناسی این اتفاق نامبارک است،
شاید یکی از دلایل این تغییر نوشتار را بتوان در فاصله بین خط و زبان پیدا کرد. امروزه ما آنگونه که می نویسیم، حرف نمی زنیم و این برای نسل جوان امروز ما توجیه نشده است. آیا وزارت فرهنگ و ارشاد، آموزش و پرورش، فرهنگستانها، صدا و سیما و دیگر موسسات و مجموعه های متولی مثل همیشه منتظر علاج بعد از واقعه هستند؟! آیا قرار است در این زمینه هم متولیان ما پس از وقوع حادثه از خواب برخیزند.
باید بپذیریم: زبان فارسی که به گفته رهبر معظم انقلاب «موجودي زنده است كه هيچگاه در حالت سكون باقي نميماند ...» 13/2/75 به توجه نیاز دارد، زبانی که قرار است تبدیل به زبانی گردد «كه اگر در دنيا دانشمندى خواست يك نظريهى علمى را بفهمد، بشناسد، حل كند و با يك اختراع آشنا شود، مجبور شود زبان فارسى را ياد بگيرد. »30/1/84 باید بیشتر از این مورد توجه و مراقبت قرار گیرد.
* نقل قولهای تاریخ دار، همگی از میان بیانات رهبر معظم انقلاب انتخاب شده اند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
با تشكر