پرسش ما این نیست که حرفهای کیروش تا چه حد درست است، پاسخ این است که کفاشیان دقیقا کجاست؟ حرفهای کیروش تقریبا چند ماه بعد از اینکه به ایران آمد در مورد ترابیان شروع شد، بعد از او کیروش با نمازی دستیار خودش درگیر شد و او را با عباس آقا مقایسه کرد، پس از این، کار به دعوا با اسدی کشید و اتهام اینکه او و شاید برخی در وزارت ورزش نمیخواهند کیروش در ایران بماند و امروز هم دامنه درگیری به خانم هراتیان می کشد.
پرسش را دوباره تکرار میکنیم، علی کفاشیان – رئیس فدراسیون فوتبال ایران - در تمام این روزها و هفتهها و ماهها برای از بین بردن سوءتفاهم یا حتی رسیدگی به اتهامهایی که کیروش به فدراسیون نشینان زده چه کرده است؟ چه میکند؟
جای خالی کار عملیاتی کفاشیان اینجا دیده میشود، شاید چند جلسه با کیروش، چند بار رو در رو کردن او با مخالفانش و رسیدگی دقیق به آنچه او ادعایش را دارد میتوانست همه چیز را عوض کند اما کفاشیانی که به زعم خیلیها کارنامه خوبی دارد در این مورد حضور فیزیکی نداشته و این مشکل را به حال خود گذاشته تا امروز آن مشکلاتی که کوچک به نظر میرسید استعفای کیروش را در پی داشته باشد.
کفاشیان باید امروز از خودش بپرسد که آیا واقعا کم کاریهای عامدانهای برای عصبی کردن و استعفا دادن کیروش وجود دارد؟ اگر وجود دارد چرا کفاشیان در مورد آن حرف نزد؟ چرا رسیدگی نکرد؟ یعنی واقعا زیردستانش در فدراسیون چوب لای چرخ گذاشتند تا کیروش ول کند و برود؟ اگر چنین باشد باید خود کفاشیان به آن رسیدگی میکرد و به نظر میرسد چنین نکرده است.