ایران را چهار راه اقوام و ادیان لقب دادهاند؛ زیرا موقعیت جغرافیایی این سرزمین آن را بر سر راه مردمان شرق و غرب جهان قرار داده و این رفت و آمدها در طول سدهها و هزارهها، موجب رسوب مظاهر فرهنگ و تمدن نقاط مختلف جهان در این سرزمین کهن شده است.
ایران را چهار راه اقوام و ادیان لقب دادهاند؛ زیرا
موقعیت جغرافیایی این سرزمین آن را بر سر راه مردمان شرق و غرب جهان قرار
داده و این رفت و آمدها در طول سدهها و هزارهها، موجب رسوب مظاهر فرهنگ و
تمدن نقاط مختلف جهان در این سرزمین کهن شده است.
ایران در طول
تاریخ پرفراز و نشیب خود، خاستگاه یا جایگاه ادیان بزرگی چون دین زرتشت،
مانویت، یهودیت، مسیحیت، اسلام و حتی آیین بودا بوده است. رد پای این حضور
را میتوان در معابد کهنی یافت که در جای جای ایران به چشم میخورند؛ از
مساجد گرفته تا انبوه آتشکدهها و کنیسهها و کلیساها.
با وجود
این، شناخت ایرانیان از ادیان ایران باستان غالبا محدود به آیین زرتشت یا
مانویت است؛ در حالی که در هزارههای پیش از میلاد ادیان زیادی در ایران
رواج داشتند که برخی از آنها آثار سترگی از خود برجای گذاشتند.
بهترین
نمونه این آثار، زیگورات چغازنبیل در استان خوزستان و در محدوده شهر
باستانی شوش است که صفحه ایرانگردی این هفته به معرفی آن اختصاص دارد.
ناگفته نماند که زیگورات چغازنبیل به سبب ارزشهای تاریخی و فرهنگی اش و به
عنوان نخستین اثر ایرانی در سال 1978 میلادی در فهرست میراث فرهنگی جهانی
به ثبت رسید.
عیلامیان که بودند؟عیلامیان
(ایلامیان) مردمانی از نژاد «آسیانی» یا «زاگرو- عیلامی»بودند که در اوایل
هزاره چهارم پیش از میلاد وارد دوران شهرنشینی شدند و در زمره اقوام ماقبل
آریایی ایران به شمار میآیند. دین شان مانند بسیاری دیگر از اقوام
باستانی، مبتنی بر پرستش ارباب انواع بود.
در نظر آنها جهان
آفریده رب النوع مؤنثی بود كه با یك رب النوع مذكر ازدواج كرده بود و نه
تنها همسر او بلكه مادرش نیز به حساب میآمد. به همین دلیل، نسب عیلامیان
از طریق مادر منتقل میشد. آنها در 2700 پیش از میلاد موفق به تأسیس
سلسله حكومتی به مركزیت شوش شدند و دولتی را شكل دادند كه به شكل فدراتیو
اداره میشد.
ایالتهای عیلام مستقل از دولت مركزی بودند، اما حدود
استقلالشان بسته به ضعف یا قدرت دولت مركزی كم و زیاد میشد. هسته اصلی
كشور عیلام شامل خوزستان، لرستان، پشتكوه (استان ایلام كنونی) و كوههای
بختیاری بود و دایره نفوذش در اوج قدرت تا مركز ایران پیش میرفت.
عیلام
همسایگان متمدنی داشت و طی چند هزار سال بده و بستان فرهنگی با ایشان بر
غنای تمدن خویش افزود. نخستین همسایگانش، آكد و آشور بودند كه گاه از در
سلطه بر عیلام وارد میشدند و قدرت سیاسی اش را محدود میكردند. بعدها این
دو درهم آمیختند و تمدن بابل را شكل دادند.
رابطه عیلام و بابل
همیشه مسالمتآمیز نبود و بارها بینشان جنگ درگرفت. ابتدا عیلام بر بابل
چیره گشت و به چنان قدرتی رسید كه نام شاهانش به تورات راه یافت اما بعدتر
«نبوكدنصر» یا همان بخت النصر معروف، عیلام را شكست داد و تحت سلطه بابل
درآورد.
در واقع همین جنگها بود که موجب شد بعدها در دوران جدید،
بسیاری از آثار تمدنهای بین النهرین – مانند منشور حمورابی – در شوش کشف
شود و پاره ای آثار عیلامی نیز از محوطههای باستانی بین النهرین (عراق
امروزی) بدست آیند.
مدتی بعد بابل به دست دولت آشور برافتاد و آشور و
عیلام با یكدیگر همسایه شدند. این، سرآغاز نگون بختی عیلامیان بود. پس از
چند رشته جنگ بی حاصل، آشور بانی پال به خاك عیلام حمله برد و ضمن غارت
معابد و خزاین ثروتمند عیلام، خاكش را به توبره كشید. بدین سان دولت عیلام
در 640 پیش از میلاد برافتاد.
بخش جنوبی آن به مركزیت شوش ضمیمه
قلمرو آشور شد و بخشهای شمالی به پارسها رسید. 80 سال بعد، پارسها سلسله
هخامنشی را بنیان نهادند و پایتخت زمستانی خود- شوش- را بر بقایای تمدن
عیلام بنا كردند.
بنابراین،
تمدن هخامنشی تاثیرات زیادی را از تمدن عیلام پذیرفت و خط و زبان عیلامی
یکی از خطوط مهم اداری در دستگاه حکومت هخامنشیان بود. برای نمونه، بسیاری
از گل نوشتههای کشف شده در تخت جمشید به خط میخی و به زبان عیلامی نوشته
شده اند.
عیلامیان گرچه در زوایای تاریك تاریخ گم شدند، لیكن میراثی
را از خود برجای نهادند كه رد پایش را میتوان تا دوران ساسانی در فرهنگ و
تمدن ایران باستان به روشنی تعقیب كرد. تمدن آنان تا هفتاد سال پیش كه
كاوشهای باستان شناسی در جنوب و جنوب غرب ایران آغاز شد، ناشناخته بود.
اما به زودی آثار شگرفی از دل خاك بیرون آمد و تصویری از یك تمدن بسیار
پیشرفته را پیش چشم انسان معاصر قرار داد.
متاسفانه در سه دهه
گذشته بسیاری از محوطههای باستانی مربوط به تمدن عیلام در عملیات تسطیح
اراضی کشاورزی از میان رفتند اما هنوز هم محوطههای مهمی از این تمدن کهن
باقی مانده که هر یک میتوانند زوایای تازه ای از فرهنگ و تمدن عیلامیان را
نمودار سازند.
چغازنبیل«ذیقَورَّت»
با تشدید بر روی «ق» و«ر» واژه ای اكدی است. این واژه كه ایرانیان آن را
زیگورات تلفظ میكنند از فعل zaqāru به معنای " بلند و برافراشته ساختن "
گرفته شده است. چغازنبیل نیز واژه ای مركب است. چغا به معنای بلندی (تپه)
است و زنبیل به معنای سبد.
از آنجا كه این معبد تا چند دهه پیش زیر
خاك بود و مثل یك سبد واژگون به نظر میرسید، محلیها آن را چغازنبیل
میخواندند؛ یعنی تپه ای كه شبیه سبد واژگونه است. در واقع همین شکل
سبدگونه که وجودش در یک دشت نسبتا هموار عجیب به نظر میرسید، موجب جلب
توجه باستان شناسان شد و نشانههایی از وجود بناهای کهن در این محدوده را
نمودار ساخت.
زیگورات چغازنبیل در نیمه اول سده بیستم میلادی
شناسایی و از سال 1330 تا 1341 خورشیدی بوسیله رومان گیرشمن، باستان شناس
فرانسوی، از زیر خاك بیرون كشیده شد. گیرشمن در تحقیقات خود به این نتیجه
رسید كه زیگورات چغازنبیل در اصل ساختمانی پنج طبقه با حدود 52 متر ارتفاع
بوده که در گذر ایام سه طبقه آن فروریخته و اكنون فقط طبقات اول و دوم به
ارتفاع 25 متر باقی است. آوار سه طبقه فروریخته نیز به شكل تلی از خاك بر
فراز دو طبقه باقیمانده دیده میشوند.
مهمترین شهر عیلامیزیگورات در شهر «دور- اونتاش» جای داشت که از مهمترین شهرهای عیلامی به حساب میآمد و دورادورش را حصاری با هفت دروازه فراگرفته بود.
این حصار خود نیز با چند معبد كوچك تر، درون حصار دیگری بود و هردوی آنها درون حصار سومی به طول چهار كیلومتر جا گرفته بودند.
شهر
دور – اونتاش خود میان دو رود پرخروش خوزستان -یعنی کرخه و دز- قرار گرفته
که وجودشان موجب حاصلخیزی خاکهای این منطقه شده بود و زمینه شکلگیری
تمدنهای کهنی مانند تمدن عیلام را فراهم آورد.
كتیبههای زیگوراتروی
دیوارههای زیگورات و به فواصل مشخص كتیبههایی به دو خط میخی و با دو
زبان عیلامی و آكدی نوشته شده است. در برخی از این كتیبهها شاه عیلام
مقصود خود از ساخت زیگورات را شرح میدهد و میگوید: «من اونتاش - گال پسر
هوبانومنا، شاه انزان و شوش.
همین كه محل شهر محصور شد، در آنجا
شهر اونتاش ـ گال و مكان مقدس را ساختهام؛ در آنجا یك Kukunnum طلائی
ساختم؛ آن را در یك حصار بیرونی و درونی محصور كردم. شاهان قدیم Kukunnum
نساخته بودند، من آن را ساختم.» بی شک اگر این کتیبهها نبودند، فلسفه و
چگونگی ساخت زیگورات تا حد زیادی برای ما مجهول میماند.
3 سكوی مدوردرون
حصار اصلی و مقابل سه ضلع از چهار ضلع زیگورات، سه سكوی مدور با
كتیبههایی به خط میخی دیده میشود. باستان شناسان حدس میزنند كه این
سكوها پایه مجسمههای بزرگ شاه عیلام بوده اند.
همچنین در برابر شش
دروازه از دروازههای هفت گانه زیگورات، آثار معابد كوچك نمایان است. این
معابد به دیگر خدایان عیلامی اختصاص داشتند و زیارت آنها مقدمه ای بود
برای عبادت اینشوشیناك که بزرگتر و نیرومندتر از دیگر خدایان عیلامی به
شمار میآمد.
راه و چاه سفربا
توجه به گرمای خوزستان، فصل سفر به این استان و دیدن زیگورات چغازنبیل، از
اواسط پاییز تا اوایل بهار است. زیگورات چغازنبیل بین دو شهر شوش و شوشتر
قرار گرفته، به گونه ای که فاصلهاش با شوش 42 کیلومتر و با شوشتر کمتر از
این مقدار است.
این راه را یا باید با خودروی شخصی بروید یا با
خودروی کرایهای. هتل دو ستاره نصر شوش و مهمانسرای جهانگردی شوشتر با یک
ستاره، تنها امکانات اقامتی نزدیک زیگورات هستند.
ساختار پلكانیساختمان
زیگورات را به شكل مكعبهای توپر و متداخل ساخته اند و درون آن فقط
پلههایی برای رفتن به طبقات بالا وجود دارد. این نظام پلكانی نماد عروج به
آسمان است که نمونههای قدیمی تر آن را میتوان در تمدنهای بین النهرین
مشاهده کرد. به عقیده گیرشمن بالاترین طبقه زیگورات جایگاه زندگی خدای
عیلام بوده است.
پلكانهای زیگورات درهای چوبی داشته اند. اگرچه
اكنون اثری از آنها باقی نیست، اما پاشنههای سنگی نشان میدهد كه
ابعادشان چگونه بوده است. دو تا از پلكانها فقط تا طبقه اول بالا میروند و
مخصوص درباریان و كاهنان دون رتبه ای بوده اند كه اجازه دسترسی به طبقات
بالاتر را نداشته اند. دو پلكان دیگر كه میتوانیم به آنها پلكانهای شاه
بگوییم، تا طبقه چهارم امتداد داشته اند.
پلكان ضلع جنوب شرقی
شكوهمندتر است و میتوان آن را محل بالارفتن شاه به حساب آورد. شاه و
معدودی از همراهانش تا طبقه چهارم بالا میرفته اند، سپس همراهان
میایستادند و شاه با هدایت كاهن اعظم وارد معبد اصلی در طبقه پنجم میشد.
او تنها كسی بود كه میتوانست منظره بینظیری از قلمرو خویش را از فراز آن
ببیند.
تندیسهای غولپیكراز
درهای چوبی معبد كه با میلههای شیشه ای تزئین میشدند، چیزی باقی نمانده،
اما پاشنه سنگی درها در گوشه ای از محوطه به چشم میخورند. شواهد باستان
شناختی نشان میدهند که کنار این درها مجسمههای غول پیکری به شکل گاو نر
وجود داشتند که وظیفهشان حفاظت از زیگورات بود. در واقع، قطعاتی از این
گاوهای سفالین از محوطه زیگورات بدست آمده اند. بعدتر قرار دادن تندیس
حیوانات واقعی یا افسانه ای – مثل گاو بالدار – برای محافظت از یک مکان در
تخت جمشید نیز دیده میشود.
نزدیك حصار سوم زیگورات و در سمت جنوب
شرقی آن بقایای كاخهای شاهان عیلامی و مقابرشان به چشم میخورد. در این
بخش پنج آرامگاه زیرزمینی به همراه آثاری چون تزیینات شیشه ای و گل میخهای
لعابدار كشف شده است. این جا را میتوان جایگاه ابدی شاهان عیلام دانست.
متاسفانه فرانسویها طبق توافقی که با دولت ایران صورت داده بودند، بخشی از
آثار بدست آمده در این مقابر را به کشور خود بردند.
میراث جهانی
از
آنجا که زیگورات چغازنبیل در فهرست میراث فرهنگی جهانی ثبت شده و تحت
حفاظت بین المللی قرار گرفته است، مسوولان سازمان میراث فرهنگی موفق شده
اند از مساعدتهای داوطلبانه بین المللی برای شناسایی بهتر، حفاظت و معرفی
این اثر بهره ببرند.
برای نمونه، در سال 1378 طی توافقی که میان
سازمان میراث فرهنگی ایران و سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد
(یونسکو) به امضا رسید، بنیاد اعتباری ژاپن و موسسه کراتره فرانسه (موسسه
بین المللی حفاظت از بناهای خشتی) طرحی را برای حفاظت و مرمت محوطه تاریخی
چغازنبیل تدوین کردند که در قالب تأسیس مركز مطالعات پروژه حفاظت و مرمت
چغازنبیل شکل اجرایی به خود گرفت. هفت تپه از دیگر محوطههای پراهمیت
عیلامی است كه در 17 كیلومتری چغازنبیل قرار گرفته است .
این مركز
که در کنار موزه هفت تپه قرار دارد، دارای بخشهایی مانند كتابخانه ،
آزمایشگاه ، كارگاه مرمت ، تالار كتیبهها ، بخش رایانه و بخش اداری و
آرشیو است و بسیاری از آثار و مواد فرهنگی بدست آمده از چغازنبیل در آن
نگهداری میشود.
منبع:برترین ها