خیلی ها منتظر گزارش کمیسیون اصل نود مجلس در مورد فساد و تبانی فوتبال بودند که عاقبت این گزارش در اختیار رسانه ها قرار گرفت.
گروه ورزش:اما آنطور که باید و شاید اهالی فوتبال ، حتی آنهایی که همیشه به دنبال پاکی اش بودند از جمله علی دایی ، از این گزارش استقبال نکردند.
به گزارش بولتن نیوز؛چرایی این موضوع دلایل مختلفی دارد که شاید بارزترین آن مربوط به کلی گویی های همیشگی بود. وقتی نهادی مثل مجلس شورای اسلامی برای نخستین بار به صورت "جدی و تخصصی" وارد مبحث مهم وجود فساد و تبانی در فوتبال ایران شد، بسیاری تصور کردند یک "رنسانس" واقعی رخ داده و قرار است این قوه با توجه به اختیارات کلانش، خیلی از مسائل را موشکافی و با بیان یک گزارش محکمه پسند اسباب ورود قوه قضائیه را مهیا سازد.
حدود دو سال و اندی زمان روی این پرونده گذاشته شد و با توجه به این مدت طولانی، تصور می شد جزئیات جدیدی رو شده باشد و دست کم چند نفر به عنوان خاطی به قوه قضا معرفی شوند. اما در دل این گزارش مفصل و طولانی به غیر از کلی گویی های همیشگی و تکرار همان اتهامات اثبات نشده، چیز تازه ای دیده نشد. اینکه گفته می شود، شائبه وجود دارد، احتمالش است و ادبیات مشابه، چه دردی را از فوتبال ما درمان می کند؟ سی ماه زمان گذاشته شد تا همان اتهامات همیشگی بار دیگر بدون هیچ سندی گفته شود؟ در دل تحریریه های ورزشی چه روزنامه چه خبرگزاری همیشه یکسری اتهامات علیه افراد خاصی بیان می شود که بخاطر نبود سند، در حد همان گفته ها و شنیده ها باقی می ماند. حتی شهامت انتشارش به صورت کدوار هم وجود ندارد. انتظار می رفت مجلس پس از سی ماه تحقیق و تفحص و گفتگو با افراد مختلف اسناد جدیدی را ضمیمه گزارشش کند تا این گزارش همان رنسانسی شود که سالیان سال است همگان انتظارش را می کشند.
دقیقا در کدام قرعه کشی جام حذفی، در کدام شهر ،توسط چه افرادی و به سود و ضرر کدام تیم های تبانی صورت پذیرفت؟ مدرک چیست و مدعی کیست؟ در برنامه تلویزیونی پر مخاطب که پر واضح است ورزش و مردم نیست و مراد همان نود است، چه فردی دلالی کرده؟ مدرک کجاست؟ چه کسی آن را مطرح کرده و به طور دقیق تر کدام مربی و بازیکن خارجی از کانال دست اندرکاران این برنامه وارد فوتبال ایران شدند؟ اینکه به صرف حمایت فردوسی پور از کی روش و یا کرانچار و یا حتی برانکو این اتهام به او وصله شود، درست است؟ نه فردوسی پور و نه حتی رئیس سازمان عریض و طویل صدا و سیما ،بالاتر از قانون نیستند. اگر مدرکی دال بر خبط آنها وجود دارد رو نکردن آن یعنی عین خیانت به همه توده ای که به عدالت آنان ایمان دارند. اما اگر مدرکی نیست باید اتهام زننده رسوا شود و دست کم مردم بدانند چه کسی این اطلاعات شائبه انگیز را به نمایندگان مجلس داده است.
هفتاد صفحه گزارش اگر به هفتصد صفحه و یا هفت هزار پوشه افزایش پیدا کند هرگز مقبولیت یک گزارش 7 پاراگرفی را ندارد که در آن به صورت دقیق و مستند به هفت فساد اشاره شده است و مجریان قضایی به واسطه آن می توانند به راحتی مر قانون را اجرا کنند.
شب فینال جام جهانی 2006 آلمان ، زمانی که ایتالیا می بایست برابر فرانسه صف آرایی می کرد هیچکس در این کشور، فکر این مصلحت نبود که افشاگری در مورد کالچو پولی، روحیه شاگردان وقت مارچلو لیپی را از بین می برد. در آن تیم که نصف بیشترش بازیکنان وقت یووه بودند هیچ ملاحظه ای صورت نپذیرفت و وقتی دستگاه قضای ایتالیا، با "مدرک و سند" فساد را ثابت کرد، همان موقع بدون فوت وقت جهان با خبر شوکه کننده این افشاگری مواجه شد. فکر کردید چه اتفاقی افتاد؟ ایتالیا در ضربات پنالتی از سد فرانسه گذشت و بعد از سال ها مجددا قهرمان جهان شد اما یووه با پس دادن قهرمانی اش به یک رده پائین تر تبعید شد با کسر امتیاز قابل ملاحظه.
ما برای مقابله با فساد حاضر در فوتبال خودمان چه کردیم؟ حاضریم چه هزینه ای را متقبل شویم؟ کاری که کمیسیون اصل نود مجلس نهم انجام داد به خودی خود یک راه خوب و بدیع در حوزه ورزش ما به حساب می آید اما خروجی این کار خوب چه بود؟ الان دست چند نفر رو شده است؟ کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال، با استناد به کدام افشاگری این گزارش می تواند 2 نفر را احضار و نسبت به جرمشان، اعمال قانون کند؟ اصولا چرا این گزارش یک سال قبل، نه ماه پیش در صحن مجلس خوانده نشد؟ اما حالا در آستانه انتخابات دهم، ناگهان از آن پرده برداری می شود و به همین بهانه فلان نماینده محترم، یک ساعت به شبکه خبر می رود و با تکرار مکررات، بیشترین تبلیغ رایگان را برای خودش می کند.
به غیر از مجرم، سوای آنهایی که جیبشان را با پول کلان این فوتبال، لبریز کردند کدام افراد و چه کسی از جمعیت 75 میلیون نفری ایران، مخالف رو شدن دست خاطیان است؟ چه مجلس باشد چه هر نهاد دیگری. رو شدن دست مجرم در هر حالتی علاوه بر پاکسازی هر نظام، موجب خوشنودی مردمش می شود و آنها خیال شان جمع می شود که دست آخر مجرم با هزار ترفند و فریب قادر به قسر در رفتن نیست.
اما کجای این گزارش مفصل، حرف تازه ای برای اهالی فوتبال داشت؟ سی ماه انتظار ثمره اش چه بود؟ با گفته می شود، شائبه وجود دارد، احتمالا و این دست از واژه ها نمی شود به جنگ واقعی فساد رفت. شاید برای دو نفر "رای" بیاورد اما قطعا "راه" این نیست. علی دایی یک جمله در مورد محسن قهرمانی و داستان کارت به کارت کردن گفت که خروجی آن یک ادعا به مراتب بیشتر از 70 صفحه گزارشی بود که حالا پیش روی ماست و نمی دانیم به واسطه آن باید برویم خفت چه کسی را بگیریم و بگوئیم بنا به این سند و مدرک شما مجرمید و بفرمائید حبس.