مسابقههای فوتبال امیدهای آسیا تمام شد! بازیهای لیگ برتر ایران از کمند تعطیلات بیدلیل و با دلیل خارج شد!
به گزارش بولتن نیوز؛لیگ برتر، بر همان روالی که داشت بر پایه اصل «کندروی» و یواش حرکت کردن، امروز بازیهای هفته هجدهم خود را به پایان میبرد!
با اين انتظار كه تعطيلي بعدي كي از راه ميرسد! كه تعويق بعدي چه زماني همين چرخ لنگ را از حركت بازميدارد! اين ليگ مرسوم به برتر براي رويارويي با هندوستان و عمان چند روز تعطيل ميشود! فوتبال ايران براي برگزاري يك بازي ملي و دو بازي ملي،كي و از چه زماني به خودش دستور آتشبس و فرمان توقف ميدهد!
همانطور كه ميدانيد! همانطور كه ميدانيم!
تيمهاي المپيك آسيا، كار خود را براي حضور در «ريو 2016» تمام كردند! به ترتيب، همانطور كه ميدانيد - و ميدانيم - اول ژاپن، دوم كره جنوبي و سوم عراق بر سكوي قهرماني ايستادند! تيم ايران - كه به همين زودي از ياد همه رفته است - باخت و حذف شد!
ژاپن در بازي فينال، 3 گل هم به كره جنوبي زد و بر سكوي اول ايستاد! ژاپني كه برابر ايران به ضرب و زور اشتباهات «ما» برنده شد، كره را با لياقت و سزاواري برد! يك برد كامل، يك پيروزي نمايان! يك قهرماني بيحرف كه در آن نقش مربي ژاپن برجسته و درجه اول بود!مربي ژاپن، تيم خود را خوب و كامل ميشناخت!
مربي ژاپن، تصميمهاي مفيد به نفع تيمش ميگرفت!مربي ژاپن، ميدانست چه ميخواهد و چرا ميخواهد و چگونه بايد خواستههاي تاكتيكي خود را پياده كند!
مربي ژاپن اصل تعويض يار و تغيير بازي را - كه پيامد تعويض مفيد و به هنگامش باشد - ميشناخت!
مربي ژاپن؛ يار دوازدهم تيمش بود!
مربي ژاپن؛ راه نباختن را، راه بردن را، راه قهرماني را بلد بود!
مربي ژاپن، راه كمك به تيمش و به جوانان سرعتي تيمش را بلد بود!
مربي ژاپن؛ ...بگذريم و با حسرت حذف خودساخته - و در مواردي خودخواسته - تيم اميد خودمان را، در دايره اگر و مگر و اما و شايد و بايد و نبايد بنشانيم! كاري كنيم كه باختهاي 40 ساله (از 1976 تا سال 2016) بدل شود به زنجيره باختهاي 44 ساله، و الا كيست كه نداند «اين تيم» كه از تداركات مفصلش بهرهاي نبرد، بهترين نفرات را داشت و دارد!
بگذريم كه در اين فوتبال حرف حساب خريدار ندارد و باز هم در اين فوتبال آنچه البته به جايي نرسد فرياد است كه گوشها - گوشهاي دستاندركاران ناشي و گماردگان و گماشتگان نابلد - پر است از پنبه! بگذريم...
دربي پايتختها
ذوبآهن- استقلال! پرسپوليس- سپاهان!
پايتختهاي فوتبال ايران، به هم رسيدهاند! تهران رخ به رخ با اصفهان!
بعد از شوكي كه سياهجامگان - فرهاد كاظمي - به نفت تهران و عليرضا منصوريان داد؛ بعد از سيلي يواشي كه مهدي تارتار، با فوتبال منطقياش نواخت آيا غافلگيري ديگري هم در راه است؟
آيا زندهروديها دوباره به سرچشمه فوتبال صاحب سبك و صاحب ادعاي خود برخواهند گشت؟
آيا زايندهرود، زاينده فوتبال هميشگياش - هوشمندانه، زحمتكشانه و خودباورانه - هم خواهد بود؟
كار پرسپوليس سخت است! كار سپاهان سختتر است! در بازي رفت سپاهان چون به خود آمد 4 بر 2 برنده شد! طارمي گلش را زد! عاليشاه هم، تا دفاع بيدفاع آن روزها هم گل به خودياش را وارد دروازه پرسپوليس كند و هم سه گل حاجصفي، عقيلي و خلعتبري عروسي را به خانه اصفهانيها ببرد! اصفهانيهايي كه نيمه «سبزشان» در تهران اول دست و پاي استقلال را بست سپس دروازهشان را به توپ بست! با گلهاي قيمتي احسان پهلوان و مرتضي تبريزي!
فرمانده برانكو
امروز روز ديگري است! اين برانكو، برانكوي ديگري است! برانكو از پرسپوليس تيم متفاوت و تيم قابلي ساخته است! برانكو با بقيه و در رأس همه با آقاي پرويز مظلومي اين فرق را دارد: برانكو به آنچه دارد ميانديشد و ميبالد و به كارشان ميگيرد؛ آقاي مظلومي همه فكر و ذكرش مطرح كردن و عهده كردن و اصلي كردن نداشتههايش است!
برانكو ميگويد: ...براي قهرماني، همين مردان، ما را بس، نيروي جديد و ياران تازهنفس - در اصل كهنهنفسهاي از نا و از نفس افتاده - نميخواهم!
مظلومي ميگويد: ...براي حفظ صدرنشيني بايد تجديد قوا كنيم و تمديد قوا لازم است! او پنهان نميكند كه تيمش نقطههاي ضعيف چندي دارد كه بايد پر شوند!
برانكو بذر باور و نهال اعتماد به نفس ميكارد و به مردانش شخصيت قهرماني تزريق ميكند! مظلومي «انقلت» ميآورد و يارانش را شرطي كرده از دايره مدعيان درجه اول دورشان ميدارد!
كدام يك بر حقند؟ كدام يك به پيروزي نهايي نزديكترند؟!
امروز در تهران و در اصفهان، اصفهانيها داوري ميكنند، داوري مقدماتي با كار سپاهان از كار ذوبآهن سختتر است چرا كه برانكو مرتب ميگويد:
...بايد ببريم... بايد ببريم... بايد ببريم!
منبع:خبرورزشی