گروه بین الملل: حسین ابراهیمنیا: اتفاقات به وقوع پیوستهی سال 2013 در مصر، زمینهساز تحولاتی شد که دامنه آن تا به امروز ادامه دارد. در آن زمان، حزب اخوانی محمد مرسی که روابط بسیار نزدیکی با رئیس جمهوری ترکیه داشت و حتی در کنگرهی حزبی آن دعوت و شرکت نموده بود، توسط یک ژنرال ارتش مصر سرنگون شد.
همین موضوع سبب شد که اردوغان در اعتراضی شدیداللحن بیان دارد که هرگز مشروعیت دولت کودتاگر مصر را نخواهد پذیرفت و هر تلاشی برای آشتی کشورش با مصر را ردّ خواهد نمود. وی طی سخنرانی خود در اجلاس بینالمللی «زن و عدالت» در استانبول با عنوان این مطلب افزود: «مشروعیت نظام عبدالفتاح السیسی رئیس جمهوری مصر را قبول نخواهیم کرد.»[1] لیکن به همین دلایل بود که روابط مصر و ترکیه با به قدرت رسیدن «عبدالفتاح السیسی» و برکناری «محمد مرسی» از مقام ریاست جمهوری مصر رو به تیرگی گذاشت و تشدید اختلافات موجب درگیری های لفظی میان رهبران دو کشور شد، حتی دامنه آن از لفاظی علیه یکدیگر به منافع منطقه ای سوق پیدا کرد[2]؛ اما این نکته را باید مورد نظر قرار داد که محتمل است در آینده، این دو رهبر به دلیل منافع و دلایل تاکتیکی، با میانجیگری برخی از کشورهای منطقه از جمله قطر و عربستان سعودی، در کنار یکدیگر قرار گیرند و در خصوص موضوعاتی به توافق برسند.[3]
مصر و مسئله غزهمصر یکی از کشورهای منطقه است که همواره از گذشته در مسأله فلسطین نقشی فعال ایفا نموده است؛ اما با آغاز تحولات در سال 2011 و پیامدهای داخلی آن، حضور این کشور در منطقه و مسائل مرتبط با آن کمرنگ شده است؛ ولی در این میان کشورهای دیگر با حضور خود تلاش نمودهاند در زمان فوق نقش فعالتری را ایفا نمایند، تا جایی که به عنوان نمونه کشوری ذرهای مانند قطر به واسطهی منابع مالی به ایفای نقش پرداخته و با ائتلاف با ترکیه سعی نماید روند تحولات در موضوع فلسطین را به سمت منافع خود سوق دهد. لیکن امروز دولت السیسی در این خصوص تحت فشار است چراکه از نزدیکی جریانات اخوانی حاکم بر ترکیه به حماس واهمه داشته به همین جهت از ابتدای قدرتگیری تلاش نموده است تا با رویکرد مشت آهنین در قبال حماس و نوار غزه با دلایل گوناگون مانع این کار شود؛[4] چنان که این سیاست منجر به تنش در روابط میان طرفین شد. به عنوان نمونه یکی از دلایل مطرح، ادعاهای طرف مصری مبنی بر دخالت حماس در تحولات این کشور و همچنین همکاری با گروههای سلفی- تکفیری در صحرای سینا بود. این تنش به سطحی رسید که «دادگاه رسیدگی به پروندههای فوری» در قاهره، گردانهای قسام و سپس حماس را سازمانی تروریستی معرفی نمود و پیرو آن سخن از احتمال حمله به نوار غزه به میان آمد که در نهایت ارتش مصر در فوریه 2015 دو پایگاه نظامی حماس را مورد هدف قرار داد. در همین راستا به جهت فشار بیشتر سرلشکر «نصر سالم» از مسئولان اسبق دستگاه اطلاعات هوایی مصر اعلام کرد:[5] «دولت ٩٩ درصد تونل های غزه را تخریب کرده است.» وی تأکید نمود که نیروهای مسلح مصر به محض کشف یک تونل در غزه سریعاً اقدام به تخریب آن میکنند و تاکنون ٩٩ درصد تونلها نیز تخریب شدهاند. اظهارات این مقام مصری در حالی است که وزارت امور داخلی فلسطین در غزه با انتشار آماری اعلام نمود[6] که گذرگاه رفح[7]، از آغاز سال ٢٠١٥ تا پایان آن، به مدت ٣٤٣ روز بسته مانده و این بدترین آماری است که از سال ٢٠٠٩ تاکنون در خصوص عملکرد این گذرگاه ارائه میشود.[8]
ترکیه و مصر؛ رقابت تثبیت جایگاهدر جهت عکس کشور مصر، ترکیه کشوری است که پس از تحولات جهان عرب با افزایش حمایت از جریانات اخوانی تلاش داشته سیاستهای نوعثمانیگرایانهی خود را عمق و جهت بخشد؛[9] بنابراین سعی نموده با بازی میان جریانات منطقهای، دوری و نزدیکهای متناقض و پیدرپی اهداف خود را پیگیری نماید. به عنوان نمونه در عین نزدیک شدن به حماس در پی ترمیم رابطه با رژیم صهیونیستی است و یا در مورد دیگر با اطلاع از حمایتهای رژیم سعودی از حکومت السیسی که اخوان المسلمین را سرنگون کرد، به دنبال افزایش رابطه با کشور عربستان سعودی و قرار گرفتن در آن محور است.[10]
لذا ترکیه میکوشد که با بالا بردن سطح روابط سیاسی، اقتصادی و امنیتی خود را به عنوان میانجی بحرانها و اختلافات منطقهای تثبیت نماید، تا بتواند روحیهی ملت عرب را تحت تأثیر خود قرار دهد و با محبوبیت و مشروعیتسازی به یک کنشگر مهم منطقه در میان اعراب خصوصاً در مسئلهی فلسطین تبدیل شود. هرچند که آنچه تاکنونبه وقوع پیوسته، بیشتر از آنکه سازنده باشد، نقش مخرب آنکارا بوده است. در واقع ترکیه در این مدت تلاش نموده تا آرمانهای جاهطلبانه حزب عدالت و توسعه را با واقعیت انطباق دهد.[11]
روابط مصر و ترکیه با به قدرت رسیدن «عبدالفتاح السیسی» و برکناری «محمد مرسی» از مقام ریاست جمهوری مصر رو به تیرگی گذاشت و تشدید اختلافات موجب درگیریهای لفظی میان رهبران دو کشور شد، حتی دامنهی آن از لفاظی علیه یکدیگر به منافع منطقهای سوق پیدا کرد.
در این میان حماس نیز که در نوار غزه از هر سویی ضربه میبیند، به جهت رهایی فشارهای وارده از سوی رژیم صهیونیستی و مصر دوران السیسی تلاش نموده که تمام طرفهای منطقهای را همراه خود نماید[12] تا این توان را داشته باشد که از کمکها و حمایتهای آنها بهرهبرداری نماید. ترکیه یکی از این کشورها بود که پس از تحولات در جهان عرب (2011_ خصوصاً با بحران سوریه) و در پی همان سیاست مشروعیتسازی تمایل به افزایش سطح رابطه داشت؛[13] این تلاشها که بیشتر آنها در سال 2015 انجام پذیرفت عبارتاند از:[14]
- وجود اتاق عملیاتی کرانه باختری وابسته به حماس در ترکیه، (در جریان مبادله گلعاد شالیت، سرباز صهیونیستی با اسرای فلسطینی در سال 2011، بسیاری از این اسرا به خارج از فلسطین تبعید شدند؛ اغلب آزادگان به ترکیه رفتند و در آنجا اقامت کردند.)[15] ؛
- وجود پایگاه آموزشی حماس در ترکیه با فرماندهی صالح العاوردی[16] (فرمانده سابق گردان قسام)[17] ؛
- سفر خالد مشعل به آنکارا در سال 2015 و اقامت یکماههی وی در این کشور؛
- حمایت ترکیه[18] از حماس در قبال آمریکا؛ (به عنوان نمونه، مولود چاوشاوغلو وزیر امور خارجه ترکیه در پاسخ به انتقادات آمریکا از کشورش به دلیل رابطهی آن با حماس گفت: «همهی کشورها تفاوت میان مواضع سیاسی گذشته و کنونی حماس را میدانند و ترکیه یکی از مهمترین کشورهایی است که موجب ایجاد این تفاوت شد.[19] ما همچنین اکنون حماس را متقاعد کردیم که همزمان با دستیابی به راهحل دائمی برای فلسطینیان، کشور مستقل اسرائیل را نیز به رسمیت بشناسد.[20] چرا برخی کشورها با گفتگوی میان ترکیه و حماس در رابطه با مسئلهی صلح مخالف هستند، در صورتی که حماس در چارچوب راهحل تشکیل دو کشور، کشور اسرائیل را به رسمیت خواهد شناخت.»)[21]
- دیدار خالد مشعل و اردوغان در اواخر سال 2016 یک روز پس از آنکه ترکیه رسماً اعلام نمود به دنبال ترمیم روابط با رژیم صهیونیستی است.[22]
بنابراین ترکیه در دورهی اردوغان تلاش دارد که از بحرانها بهرهبرداری نموده و آن را در راستای عملیاتی نمودن افکار و نظریات عدالت و توسعه به جهت تبدیل شدن به تکبازیگر منطقهای استفاده نماید و با تبلیغ نوع ترکیبی از حکومت میان اعراب به مهندسی افکار آنان بپردازد. در این میان مصر که خود دچار چالشهای داخلی است، نمیتواند بپذیرد ترکیه به عمق راهبردی این کشور نفوذ نموده و نقش این کشور در رابطه با مسائل مربوط به اعراب و رژیم صهیونیستی را به واسطه مشکلاتی که مصر با آن روبروست، تحتالشعاع قرار داده است؛ علاوه بر آن السیسی در این خصوص نقش و حیثیت خود را متزلزل میبیند؛ لذا تلاش مینماید شکوه و نقشآفرینی دوران گذشتهی مصر را به آن بازگرداند؛ ولی در عمل با چند مانع داخلی و خارجی روبرو است که عبارتاند از:[23]
- افزایش سهم قطبهای مداخلهکننده (ترکیه، قطر، عربستان سعودی و غیره)؛
- فشار قطبهای مداخلهکننده به مصر (خصوصاً عربستان سعودی)؛
- تناقض رفتار سیاست خارجی؛
- سرکوب شدید سیاسی؛
- افزایش بحرانهای داخلی (خصوصاً اجتماعی و اقتصادی)
- عدم مشروعیت؛ (آمار پایین شرکتکنندگان در انتخابات مجلس گواه این موضوع است)؛
- مشکلات و چالشهای امنیتی همسایگان از جمله لیبی (دامنه آن به مناطق صحرایی مصر با گروه انصار بیت المقدس رسیده است)؛
- رفتار متناقض مصر در موضوع فلسطین (نوار غزه)؛
در واقع امر وجود همین مشکلات منجر به این موضوع شده است که مصر بخواهد نقش گذشته خود را بازپس گیرد؛ چراکه ابعاد تبلیغاتی این موضوع چنان تأثیرگذار است که حداقل در ابعاد داخلی میتواند بر مشکلات کنونی دولت السیسی سرپوش گذارده و افکار عمومی را منحرف نماید.[24]
جمعبندیمصر و ترکیه کشورهایی هستند که در خصوص مسئله غزه دوران حساسی را تجربه مینمایند گرچه کشورهای دیگر منطقه نیز در این حوزه حضور پررنگ دارند، ولی جنگ لفظی میان این دو کشور که دامنهی ابعاد عملیاتی پیدا کرد، بر حساسیت این موضوع میان دو کشور افزود. در واقع برکناری رئیسجمهور اخوانی و روی کار آمدن السیسی، سبب افزایش این حساسیت میان دو کشور شد و در همین شرایط هم بود که حمله رژیم صهیونیستی به غزه، کارگزاران جدید مصری را- که مبادلاتی هم با این رژیم داشتند- در شرایط دشوار یک دوراهی قرار داد. از سویی ترس از ورود نیروهای هوادار اخوانالمسلمین از گذرگاه رفح و از سوی دیگر شرایط جنگی که رژیم صهیونیستی برای نوار غزه ایجاد نموده بود؛ علاوه بر آن مبادلات رژیم صهیونیستی سبب شد که السیسی خواهان پایان جنگ غزه باشد؛ در این ورود دیگر قطبهای بازیگر که از خلأ قدرت مصر در این حوزه استفاده نموده بودند، بر پیچیدگی مسئلهی غزه افزود و مصر را با چالش دیگر نیز مواجه ساخت.[25]
مصر که خود دچار چالشهای داخلی است، نمیتواند بپذیرد ترکیه به عمق راهبردی این کشور نفوذ نموده و نقش این کشور در رابطه با مسائل مربوط به اعراب و رژیم صهیونیستی را به واسطه مشکلاتی که مصر با آن روبروست، تحتالشعاع قرار داده است.
بنابراین السیسی امروز سعی مینماید بیشتر جدال و رقابت خود را با کشور ترکیه و شخص اردوغان را در مورد غزه بزرگنمایی نماید؛ گرچه مصر از حضور دیگر بازیگران نظیر قطر و عربستان سعودی خشنود نیست ولیکن به دلایلی نمیتواند با آنها وارد چالش شود که مهمترین آن، حمایتهای مالی این کشورها از دولت وی است.
در واقع السیسی امروز از آن ترس دارد که نزدیکی راهبردی ترکیه با رژیم صهیونیستی با توجه به حضور بیشازپیش این کشور در غزه و نزدیکی با حماس، بر ابتکار عمل وی که قصد دارد به عنوان ابزاری برای موقعیت بخشیدن به جایگاه خود و تثبیت آن و در پی آن احیای نقش رهبری مصر در این خصوص (مسئله فلسطین) تأثیر بگذارد و شکست سنگینی را برای وی رقم بزند. بنابراین در این مورد تلاش مینماید که هر کاری را که در توانش باشد به جهت پیشبرد این هدف انجام دهد و نقش واسطهی تاریخی اعراب و رژیم صهیونیستی را احیاء نماید.[26]
ولی واقعیت امروز منطقه سادگی این اقدام را برای مصر دشوار نموده است؛ ورود ترکیه، قطر و عربستان سعودی و گفتگوهای مستقیم این کشورها با رژیم صهیونیستی بر پیچیدگی موضوع افزوده است. به عنوان نمونه قطر که در ابتدا تلاش داشت از کاهش نقش مصر برای نشان دادن خود استفاده نماید و اهداف خود را پیگیری نماید، در این میان تلاش نمود با ائتلاف با ترکیه بیش از پیش بر فعالیتهای خود افزوده و تأثیر بیشتری بر حماس داشته باشد؛ اما نزدیکی ترکیه به عربستان سعودی، فشار را بر قطر افزوده و سد راه اقدمات قطر شد و سبب شد قطر حماس را به جهت پذیرش طرح مصر متقاعد نماید؛ (دیدارهای برخی رهبران حماس همچون موسی ابومرزوق با مقامات دستگاه اطلاعاتی مصر منتشر شد که حماس تکذیب یا نفی نکرد). هرچند این موضوع تا حدودی فضا را برای مصر باز نمود، ولیکن به دلیل حمایتهای مالی عربستان سعودی از مصر باید خواستههای طرف سعودی را که در مواردی حتی به آن اعتقادی ندارد برآورده سازد؛ اما همه این تلاش آن چنان برای السیسی ارزشمند است که نخست، از نزدیکی اردوغان به حماس ناخشنود باشد؛ دوم اینکه مصر از ترمیم رابطهی ترکیه با رژیم صهیونیستی احساس خطر نماید؛ چراکه موقعیت السیسی در استراتژی «مصر قوی» تحتالشعاع قرار دهد؛ سوم، در صورت افزایش نقش مصر و موفقیت تلاشهایش در این خصوص کنترل این کشور بر مرزهایش با غزه تقویت مینماید؛ چهارم، مشروعیت یافتن اقدامات السیسی علیه گروههای اسلامگرا در مصر، در واقع السیسی در بُعد داخلی شعاع عملیاتی خود را افزایش میدهد.[27]
در خاتمه باید بیان داشت که جنگ لفظی میان اردوغان و السیسی که دامنهی آن به سطح ابتکار عمل در خصوص مسئله غزه رسیده است، اقدامات دو سمت را تحتالشعاع قرار میدهد. در واقع دو رهبر بیشتر از آنکه به مسئله فلسطین و بحران غزه بیندیشند، در فکر تثبیت موقعیت و جایگاه داخلی و منطقهای و تأثیرگذاری بر افکار عمومی هستند؛ چرا که موفقیت در توافق غزه سبب میشود که در آینده در سایر توافقات منطقهای از جمله بحرانهای سوریه و عراق مداخله نمایند و رهبری منطقهای هر یک از این سران را مورد تأیید قرار دهد؛ علاوه بر آن اردوغان و السیسی سرمایهگذاری فراوانی در ایجاد توافق و مصالحه میان حماس و اسرائیل نمودهاند، لیکن طاقت آن را ندارند که مشاهده کنند این توافق به ثمر نرسیده و تلاشهایش بر باد رود. بنابراین در این مسیر حتی ممکن است با توجه به نقش دیگر بازیگران به یکدیگر به شکل تاکتیکی نزدیک شوند؛ اما به دلیل جاهطلبی آنان پایدار نخواهد بود.[28] در این میان هرگز نباید از نقش منفی قطر و عربستان سعودی غافل ماند که با توجه به رویدادهای جدید منطقهای و ناکامیهای کسب شده تلاش دارند ترکیه و مصر را به جهت منافع خود به یکدیگر نزدیک نمایند و قطببندیهای جدیدی در منطقه خصوصاً علیه محور مقاومت شکل دهند؛ به عنوان نمونه سفر «تمیم بن حمد آل ثانی» امیر قطر و دیدار وی با رئیس جمهوری ترکیه در همین راستا ارزیابی میشود.[29]
[1] . http://www.irna.ir/fa/News/81435742/
[2] . www.ana.ir/newspdf.aspx?id=26237
[3] . http://www.farsnews.com/printable.php?nn=13941017000776
[4] . http://rooykard.ir/fa/doc/news/53513/
[5] . http://kayhan.ir/fa/news/64701
[6] . http://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/10/13/960657/
[7] . http://www.irna.ir/fa/News/81516919/
[8] . http://alwaght.com/ar/?aspxerrorpath=/fa/News/24286/
[9] . http://www.al-monitor.com/pulse/originals/2014/08/turkey-tastekin-gaza-palestine-erdogan-hamas-israel-abbas.html#
[10] . http://www.khabaronline.ir/detail/368663/World/middle-east
[11] . http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1915355/
[12] . https://www.tabnak.ir/fa/news/391322/
[13] . http://www.tasnimnews.com/fa/news/1392/08/08/178931/
[14] . https://www.washingtoninstitute.org/policy-analysis/view/hamas-shifts-to-an-outside-in-operational-strategy
[15] . http://nasimonline.ir/Content/Detail/1047073/170
[16] . http://nedains.com/fa/news/311085/
[17] . البته این مسئله از سوی رژیم صهیونیستی مطرح شد، ولیکن هیچگاه نه از سوی حماس و نه از سوی ترکیه تکذیب نشد.
[18] . http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1943310/
[19] . https://nationalinterest.org/feature/the-turkey-hamas-nexus-12044
[20] . http://www.afkarnews.ir/
[21] . https://nationalinterest.org/feature/the-turkey-hamas-nexus-12044
[22] . http://www.asriran.com/fa/news/439022/
[23] . http://www.farsnews.com/13941006001193
[24] . http://modares.masjedun.com/index.jsp?siteid=128&pageid=32704&newsview=381886
[25] . http://islamtimes.org/fa/doc/news/360424/
[26] . http://vista.ir/article/311851
[27] . http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1909348/
[28] . http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1919240/
[29] . https://www.nybooks.com/articles/2016/01/14/isis-in-gaza/