این عکس، روایتگر یک احساس واقعی است. مهندس حسین کلانی ایستاده و به عکس رفیق قدیمیاش همایون بهزادی خیره شده.
به گزارش بولتن نیوز؛هيچكس اينطور در يك عكس فرو نميرود، مگر آنكه ياد خاطراتي بزرگ و جذاب بيفتد. كلاني در مورد اين عكس گفت: «من در تيمهاي پايه شاهين بازي ميكردم و حتي امضا گرفتن از ستارهاي چون همايون بهزادي برايم يك آرزو بود. سال 40 يا شايد 41 بود كه به تيم اصلي رسيدم. در رختكن، باورم نميشد از نزديك بتوانم بهزادي را ببينم. لحظات فوقالعادهاي بود و اين عكس، مرا به آن دوران برد. دوباره از هم دور شديم. به عكس همايون كه خيره ميشدم، فرو ريختم. بار ديگر ديدن او برايم به آرزو بدل شد.»
مهندس كلاني حالا با حرارت و هيجان بيشتري حرفهايش را ميگويد؛ مثل هميشه با كلماتي كه متانت و جذابيت در آن نمايان است: «همايون يك نسخه بينظير بود براي پر كردن تنهاييهاي نسل ما. او واقعاً اسطوره بود. يك اسطوره بايد چه چيزهايي داشته باشد؟ همهاش در وجود همايون ديده ميشد. هواي ما كه از او كوچكتر بوديم را داشت و با روابط عمومي فوقالعادهاش، بيرون از زمين بازي با مردم رفتار جذابي داشت. ما هرچه در تمام زندگي بوديم، الگويش را از همايون گرفتيم. در زمان حياتش هم به او ميگفتيم. فوتبال كه تمام شد، ما شديم رفقاي صميمي. به قول خارجيها شديم پارتنر يكديگر. روابط خانوادگي بينمان ايجاد شد و هرجا رفتيم، با هم بوديم.»
مهندس باز هم با صداي بغضآلود ميگفت و ما فقط شنونده بوديم: «فكر ميكنم سال 46 بود كه شاهين را منحل كردند. ممكن بود همه چيز از بين برود اما من و جعفر كاشاني و همايون بهزادي در رختكن با هم وعده كرديم كه هر اتفاقي افتاد، از يكديگر جدا نشويم. امروز ميبينم من و جعفر بازماندگان آن پيمان هستيم. دلم واقعاً شكسته است.»
حالا زمان حرفهاي جديتر بود كه از زبان كلاني بشنويم: «همايون برايم رفيقي بزرگتر از اين حرفها بود. وقتي يك شركت ساختماني داشتم، كاشاني، پروين، خوردبين، محراب شاهرخي و همايون به من كمك ميكردند. بعد از آن جمع فقط همايون در كنارم ماند. به او گفتم يك كارگاه گرفتهام در جنوب ايران. همايون گفت با هم ميرويم و 4 سال تمام پشت ما ايستاد تا كار راه كنگان به بندرلنگه و نوار ساحلي را تمام كرديم. اين يعني ايثار، يعني او خارج از زمين هم كاپيتان ما بود. ما رفيق گرمابه و گلستان بوديم. چه وقتي خارج بودم و چه در ايران، هميشه با همايون در تماس بودم و يكديگر را ترك نكرديم. حالا من ماندهام و غمي كه عذابم ميدهد. مكمل فوتبالم بود و بعدها شخصيتم را به اين شكل تراشيد. هميشه درس برايش مهمتر از فوتبال بود. براي من هم مثل آذر همسرش و همچنين شاهين و علي فرزندانش، جدايي از همايون سخت است. او از پيش ما رفت اما در قلبمان ميماند.»
منبع:خبرورزشی