سوریه و عراق صحنه هایی بودند که در چند سال گذشته شاهد جنایت گسترده گروههای تروریستی و از جمله داعش بودند. داعش به عنوان فرزند القاعده بسیار در زمینه جنایاتی که مرتکب می شد و می شود با خواستگاه دینی خویش فرق دارد. این فرق یکی از ویژگیهای داعش با القاعده می باشد
گروه بین الملل-سوریه و عراق صحنه هایی بودند که در چند سال گذشته شاهد
جنایت گسترده گروههای تروریستی و از جمله داعش بودند. داعش به عنوان فرزند
القاعده بسیار در زمینه جنایاتی که مرتکب می شد و می شود با خواستگاه دینی
خویش فرق دارد. این فرق یکی از ویژگیهای داعش با القاعده می باشد.اما این
فرقها چه بودند و چه هستند؟ اگرچه القاعده نیز بسان داعش دست به عملیات
انتحاری و کشتن مخالفین می زد اما هیچ وقت القاعده به اندازه داعش خشن نشد و
مردم را نکشت. کشتن هایی که مصداق آنها را می توان تنها در تاریخ بربریت و
جاهلیت پیدا کرد. آتش زدن، گردن زدن، با تبر کشتن،پشت ماشین بستن و بر
روی خیابان کشیدن و دهها روش دیگر روشهایی هستند که داعش در طول چند سال
گذشته آنها را انجام و برای جهانیان به تصویر کشیده است.
به گزارش بولتن نیوز،در این تصاویر که
هر روز نشر می شوند انسانها دیگر ارزشی ندارند و شیوه قتل و عام تبدیل به
سبک کشتن برای داعش شده است.کشتار داعش در رقه، طبقا، موصل، اسپایکر، سنجار
و هزاران نقطه دیگر در عراق و سوریه نه تنها در ذهن مردم این کشورها بلکه
در ذهن جهانیان نقش بسته است. هنوز وقتی در خیابانهای شهری چون تل ابیض می
گردی براحتی می توانی میدانهایی را ببینی که محلی برای کشتن مردم و بریدن و
آویزان کردن سر مخالفین داعش شده بود. اجساد و سرهایی که روزها در کنار
خیابان می ماند.
اینها همه اتفاقاتی بودند که در مقابل چشم جهانیان روی
میداد ومی دهد اما صدایی برنمیامد چرا که می خواهند به هر قیمتی شده دولت
اسد بر مسند قدرت باقی نماند. داعش حتی از بمب های شیمیایی دست ساز کوتاهی
نکرد و در عراق و سوریه بارها از آن استفاده کرد اما باز نه چشمی دید و نه
کسی خواست ببیند چون اراده بر ندیدن بود و بس. در تازه ترین اقدام هم این
گروه جنایتکار 300 نفر را در دیرالزور سوریه کشته و 400 تن دیگر را به
گروگان گرفته است. داعش به عنوان خشن ترین سازمان تروریستی نه تنها اصول
اولیه حقوق بشری بلکه اصول اولیه انسانی را هم زیرپاگذاشته و خشونت و کشتن
یکی از راههای ترفیع در این گروه تروریستی است.
توسط این گروه مردم کشته و
مثله می شوند.هنوز که هنوز است علیرغم این کشتارها اما سازمانهای به ظاهر
حقوق بشری که می بایست جلوتر از همه آن را محکوم کنند اما حرفی به زبان
نمیارند و قطعنامه ای هم صادر نمی کنند. خشونتهای انسانی و تجاوز به زنان
در این گروه امری پیش پا افتاده شده است. آنچه که در سنجار اتفاق افتاد
امری ساده نبود و قطعا تنها در دوران بربریت می توان از این نوع جنایتها
دید. اما کدام سازمان بین المللی این خشونتها را محکوم و آنها را نمونه نسل
کشی و جینوساید معرفی کرد.
همه اینها نشان می دهد که در میان غرب امروز و
همپیمانانشان در منطقه سیاست و اخلاق دو پدیده ضد هم می باشند که امکان
تجمع آنها وجود ندارد.آنچه که داعش انجام می دهد به صورت جوهری حکایت از
خالی کردن شریعت از اخلاق می باشد . اما فراتراز این رخت بربستن اخلاق از
سیاست غربی ها و حامیان داعش می باشد که به قیمت حفظ منافع، اخلاق را می
بازند و تنها می خواهند به هدف برسند. هدفی که در سوریه سرنگون کردن نظام
اسد و در عراق ساقط کردن دولت شیعی می باشد. در چنین فضایی که خلاءقدرت
بوجود میاید شریعت عاری از اخلاق پا به عرصه وجود می گذارد و شریعتی که
برای نجات انسانها و زندگی انسانها آمده است قاتل انسانها می شود. تفکری که
در تکفیر نهفته است همان شریعت بدون اخلاق می باشد.
شریعت مورد ادعای
داعش عاری از اخلاق و عقلانیت است لذا کشتار مردم به صورت دسته جمعی امری
عادی می شود.این روند هنوز در سوریه و عراق ادامه دارد و در روزهایی که
اخلاق و انسانیت و اسلام توسط تروریستهای تکفیری داعش قربانی می شود راههای
کمک به مردم بی گناه هم در پوشش تلاش برای اسقاط نظام سوری گرفته می
شود.وجدانهای بیدار باید بدانند امروز با پدیده ای روبرو هستند که در صورت
پیدا کردن فرصت گرفتن جان انسانها برایش از آب خوردن راحت تر است. باید
اندیشمندان نیز به تبیین اخلاق و سیاست مدرن بپردازند و با بررسی ابعاد
فلسفی آن اجازه ندهند به بهانه سرنگونی دولتی یا شخصی، عقلانیت و انسانیت و
اخلاق قربانی شود.
مردم سوریه امروز نیازمند کمکهای فوری برای حفظ جانشان
هستند . نباید اجازه داد تا در سایه ایجاد خلاءقدرت ارزشها و هنجارهای
انسانی و دینی قربانی شوند. باید انسان مدرن را از خشونتی ترسناک نجات داد.
خشونتی که امروز داعش و هم مسلکانش نماد آن هستند. آنچه در دیرالزور اخیرا
اتفاق افتاده است تاکید مجدد بر این ارزشها و هنجارهاست. جامعه جهانی
امروز در مقابل این تندروی که فراتر از مرزهای اخلاق و عقلانیت رفتار می
کند مسئول است. تا دیر نشده فکری به حال انسانها بکنید که اگر اینگونه
ادامه داشته باشد دیگر نشانی از آدمیت برای انسان مدرن باقی نخواهد ماند.