«ساعت یک نیمه شب در حالی که وزیر امور خارجه کشور در بستر خود خوابیده بود، تلفن زنگ میخورد. ظریف که روز کاری سختی را پشت سر گذاشته بود، با بیحوصلگی دستش را دراز میکند، تلفن را برمیدارد و صوتی از خودش تولید میکند که همان بله بفرمایید معنی میدهد. طرف پشت تلفن میگوید: «آقای وزیر... آقای وزیر.»
ظریف: کی هستی؟
پشت خط: جانم!
ظریف: شما زنگ زدی. من باید بگم «جانم؟ بفرمایید!»
پشت خط: نه... جانم. جان کری.
ظریف (با عصبانیت): مرد حسابی! الان وقت زنگ زدنه؟
جان کری: خواب بودی؟ تازه سر شبه که!
ظریف: اختلاف زمانی داریم لامصب. اینجا نصف شبه! کی میخوای بفهمی؟
جان کری: آخ آخ حواسم نبود. من همش فکر میکنم تو هتل کوبورگیم.
ظریف: سکوت
جان کری: آقا پاشو... کار مهم دارم.
ظریف: هیچ وقت یک ایرانی رو از خواب بیدار نکن.
جان کری: ظریف جان یه چیزی بهت میگم عصبانی نشو. خب؟
ظریف: چی میخوای بگی؟
جان کری: اول بگو عصبانی نمیشی.
ظریف: بگو
جان کری: به عراقچی هم بگو خودکارش رو بذاره زمین.
ظریف: اصلاً من بخوابم.
جان کری: نه نه میگم. نخواب. آقا دو تا قایق ما اومدن تو آبهای شما.
ظریف: چییییی؟ آبهای مااا؟
جان کری: به موی دونالد ترامپ قسم عمدی نبود.
ظریف: پس چی بود؟
جان کری: نقص فنی بوده.
ظریف: باید عذرخواهی کنید.
جان کری: باشه، یه لحظه صبر کن.
بعد از چند ثانیه سکوت، 6-5 نفر یکصدا با صدای کلفت از اتاق جان کری مثل گروه سرود مدارس میگویند: ببخشید ظریف!
ظریف: الان این چی بود؟
جان کری: بچهها عذرخواهی کردن.
ظریف: عذرخواهی رسمی باید بکنید.
جان کری: باشه، خودت چطوری؟ چیکارا میکنی؟
ظریف: هیچی. درگیر کودکستانم دیگه.
جان کری: نوهات رو ثبت نام کردی؟ خیلی شهریهها بالاست. منم کمرم شکسته.
ظریف: نه بابا. خاورمیانه رو میگم. شده کودکستان. هر روز وزیر خارجه یکیشون توئیت بیادبی میکنه من باید جوابش رو بدم. از انضباطش کم کنم. ولیاش رو فرا بخونم.
جان کری: اصلاً مشکل اصلی از هموناست.
ظریف: نصف شبی من رو هم بی خواب کردی. قطع کن دیگه. ولت کنم تا صبح حرف میزنی. کار داشتی بیا توئیتر.
جان کری: جواد!
ظریف: بله؟
جان کری: قایقها رو پس نمیدین؟
ظریف: برو تا بلاکت نکردم!
جان کری: اوکی اوکی. بای!»
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com