کد خبر: ۳۲۲۰۱۱
تاریخ انتشار:
بسته روزانه بولتن نیوز در حوزه فرهنگ/ 23 دی 94

فرهنگ در رسانه

آرمان، آفتاب یزد، ابتکار، اعتماد، افکار، اطلاعات، ایران، تفاهم، جام جم، جوان، جمهوری اسلامی، حمایت، خراسان، راه مردم، حمایت، روزان، رویش ملت، سیاست روز، شرق، شهروند، قانون، قدس، کیهان، مردم سالاری، وطن امروز و همشهری روزنامه هایی هستند که روزانه به آن‌ها پرداخته و سعی می کنیم گلچینی از بهترین های آنها را در یک سبد فرهنگی به خدمت شما عرضه کنیم.

گروه فرهنگی- امروزه رسانه‌ای نیست که فعالیت داشته باشد و به مقولات فرهنگی توجهی نکند. چه اینکه فرهنگ و رسانه دو روی یک سکه بوده و اصلاً نمی‌توان دم از کار رسانه  ای زد ولی مقولات فرهنگی را نادیده گرفت. در این شرایط، یکی از مهمترین رسانه‌هایی که از قدیم الایام و به طور مدام، موضوعات فرهنگی را مورد بررسی قرار داده است، روزنامه‌ها بودند. تا جایی که بعید است تا امروز روزنامه منتشر شده باشد که هیچ بهره ای از فرهنگ نبرده باشد.

به گزارش بولتن نیوز، در روزگار ما نیز روزنامه های موجود با گرایشات سیاسی و فکری گوناگون، دست به این کار زده و در قالب‌های مختلف، به مسائل فرهنگی می پردازند. اما نکته  اینجاست که این همه تولیدات فرهنگی منتشر شده در روزنامه‌ها برای دیده شدن پا به این جهان گذاشته اند. به عبارت دیگر، مطلبی که دیده نشود گویی اصلاً تولید نشده است. اما آیا با حجم انبوه سایت‌ها و مجلات و روزنامه‌ها و رسانه‌های مختلف دیگری که وجود دارد، می‌توان به همه آن‌ها پرداخت و مطالب شان را از نظر گذراند؟ جواب معلوم است …

فرهنگ در رسانه


***

آرمان/فقر فيلمنامه داريم

كامبيز ديرباز بازيگر سريال پشت بام تهران گفت: متاسفانه الان فقر فيلمنامه داريم و به جرات مي‌توانم بگويم از هر10 فيلمنامه‌اي كه دستم مي‌رسد شايد فقط يكي از آنها خوب باشد و اين اتفاق خوبي در سينما و تلويزيون نيست. كامبيز ديرباز درباره نقش خود در سريال پشت بام افزود: سعيد نعمت‌ا... از ابتدا نقش غياث را در اين سريال براي من نوشته بود. وي، متن قوي و داستان‌هاي درهم تنيده را از نكات برجسته سريال پشت بام تهران دانست و گفت: سه ماه قبل از اينكه اين سريال كليد بخورد، منتظر بودم و تا شروع آن پيشنهاد بازي در چند فيلم سينمايي و تلويزيوني را فقط به خاطر قلم سعيد نعمت‌ا... و نوشته‌هاي خوبش رد كردم.

http://jezghel.com/wp-content/uploads/2015/04/773.jpg

ديرباز ادامه داد: بعد از بازخوردهايي كه از سريال ميكائيل گرفتم به‌شدت به آقاي نعمت‌ا... و داستان‌هايش اعتماد پيدا كردم و وقتي پشت بام تهران به من پيشنهاد شد با اطمينان آن را پذيرفتم. بازيگر نقش غياث صفا افزود: در اين سريال نقش يك جوان مجرد 35 ساله را بازي مي‌كنم و قصه در زمان حال روايت مي‌شود. وي تاكيد كرد: غياث در اين داستان مشكلات خانوادگي دارد، اين مشكلات روي شخصيت او تاثير گذاشته و به دليل اينكه عقده‌هايي از قبل داشته، دنبال انتقام از دنياي پيرامون خودش است و به جاي اينكه مشكلات را حل كند؛ مساله‌هاي جديد مي‌آفريند؛ اما در مسير داستان و با محكم شدن ايمانش و مديريت زندگي، مشكلاتش را از پيش پا برمي دارد. بازيگر سريال ميكائيل گفت: غياث پشت بام تهران يك ضدقهرمان است و كاراكتري كاملا خاكستري دارد كه طي داستان با تغييراتي در اخلاق و رفتار مواجه مي‌شود. كامبيز ديرباز با اشاره به سابقه دوستي هفده ساله با بهرنگ توفيقي كارگردان اين سريال مي‌گويد توفيقي آرامش زيادي پشت دوربين دارد و اين آرامش به همه منتقل مي‌شود. بازيگر فيلم سينمايي اخراجي‌ها درباره بازخورد مخاطبان نسبت به سريال پشت بام تهران هم گفت: فكر مي‌كنم هنوز زود است درباره واكنش مخاطبان نسبت به اين سريال نظر داد اما احساس مي‌كنم با قصه جذاب و پتانسيل اين سريال و وسواس و دقت مثلث سعيد نعمت‌ا...، بهرنگ توفيقي و بازيگران در كار، بيش از 90 درصد بينندگان آن را بپسندند؛ زيرا تجربه نشان داده سريالي كه قصه خوبي داشته باشد، مخاطبان آن را دنبال مي‌كنند. ديرباز درباره ادامه مسير بازيگري اش يادآور شد: قصد دارم در اين نقش خوب كار كنم و بعد از پشت بام تهران هم نخستين نقش خوبي كه در سينما يا تلويزيون به من پيشنهاد شود، بازي مي‌كنم، در انتخاب سينما و تلويزيون خط كشي ندارم. به گزارش روابط عمومي شبكه يك، بازيگر سريال در چشم باد درباره شباهت‌هاي كاراكتر غياث با كاراكترهاي قبلي اش هم گفت: با اطمينان مي‌گويم غياث هيچ شباهتي با كاراكترهاي قبلي من ندارد و بازي متفاوتي براي بيننده خواهد بود. مجموعه تلويزيوني پشت بام تهران محصول گروه فيلم و سريال شبكه يك در 33 قسمت 45 دقيقه‌اي از شنبه 19 دي ماه از شبكه يك پخش مي‌شود. اين مجموعه كه از شنبه تا چهارشنبه هر شب ساعت 22 و 15 دقيقه روي آنتن مي‌رود، مضموني اجتماعي دارد كه قصه آن به تصميم‌گيري درست و غلط انسان‌ها در شرايط خاص مربوط مي‌شود و اينكه اگر تصميم اشتباهي بگيرند، مسير زندگي آنان دستخوش تغييرات خواهد شد.

آرمان/جشنواره فرصت مناسب ارتباط هنرمندان با مردم

كارگردان فيلم «كلاس هنرپيشگي» معتقد است كه فضاي جشنواره موجب مي‌شود تا مردم با سينما و اهالي سينما ارتباط بيشتري برقرار كنند. عليرضا داوودنژاد در گفت وگو با ايرنا، درباره جايگاه جشنواره فيلم فجر اظهار داشت: جشنواره فجر نخستين جشنواره سينمايي بعد از انقلاب است كه مدت زيادي از عمر آن مي‌گذرد و با توجه به اينكه همه آن را مي‌شناسند، اهميت بسياري براي اهالي سينما دارد. وي افزود: به دليل اينكه فيلم‌هاي ايران از نظر تبليغ، معرفي و شناخته شدن از طريق مطبوعات و رسانه ملي در مضيقه هستند و امكانات اوليه براي تبليغ موثر در سطح كشور در دسترسشان نيست، حضور در جشنواره فرصت مناسبي براي شناخته شدن فيلم‌ها است كه در اختيار فيلمسازان قرار مي‌دهد تا در زمان اكران از آن استفاده كنند.

http://cinemapress.ir/download?f=2013/02/07/4/87699.jpg

اين كارگردان ادامه داد: اگر روال طبيعي و منطقي براي معرفي فيلم‌ها وجود داشت و فيلمسازان مي‌توانستند در زمان اكران از تبليغات شهري، محيطي و رسانه‌اي لازم برخوردار باشند حضور در جشنواره به همين ترتيبي كه هم‌اكنون هست، باقي مي‌ماند. داوودنژاد با بيان اينكه از ويژگي‌هاي مهم جشنواره فيلم فجر اين است كه سينما را در مركز توجه عمومي قرار مي‌دهد، گفت: بنابراين هر نوع حضوري در جشنواره مي‌تواند بخشي از توجه عمومي را به خودش جلب كند، حالا چه فيلم‌ها در بخش جنبي و رقابتي باشند يا جايزه بگيرند. وي عنوان كرد: البته اگر فيلم‌ها جايزه بگيرند بسيار بيشتر مورد توجه قرار مي‌گيرند و اين جوايز مي‌تواند در تبليغ فيلم هم موثر باشد. اين كارگردان با اشاره به فضاي جشنواره گفت: جشنواره فيلم فجر فرصتي را فراهم مي‌كند تا مردم در ارتباط بيشتري با سينما و اهالي سينما باشند. اين خلاء‌اي است كه هميشه وجود دارد و چون در سرتاسر سال همچنين شرايطي كمتر مهيا مي‌شود، جشنواره فيلم فجر فرصت مغتنمي براي ارتباط مردمي با سينما است. داوود نژاد تاكيد كرد: جشنواره فيلم فجر همچنين مي‌تواند حال و هواي بهتري براي سينما و اهالي سينما فراهم كند.

آرمان/حضور 4 نسل کارگردان در جشنواره‌ تئاتر فجر

بخش صحنه‌ای جشنواره‌ بین‌المللی تئاتر فجر امسال، شاهد حضور چهار نسل از کارگردانان ایرانی است.در سی‌و‌چهارمین جشنواره‌ی تئاتر فجر، 78 نمایش در بخش صحنه‌ای اجراء خواهند شد که در آن علاوه بر چهره‌های جدید، کارگردان‌های قدیمی و نام‌آشنایی هم حضور دارند.به گزارش ایسنا، بخش صحنه‌ای جشنواره، شامل تولیدات تازه‌ تئاتر ایران، نسل نو، میهمان و مرور تئاتر ایران در سال 94،‌ می‌شود که البته برگزیدگان جشنواره‌های استانی کشور را نیز دربرمی‌گیرد.در بین نمایش‌هایی که قرار است در جشنواره اجرا شوند، علی رفیعی،‌ هادی مرزبان، بهروز غریب‌پور و سهراب سلیمی چهار کارگردانی هستند که با 65 سال سن و بالاتر به عنوان پیشکسوتان این عرصه حضور دارند.رفیعی که سال 1387 با نمایش «شکار روباه» حضور خاطره‌انگیزی در جشنواره فجر داشت، بعد از گذشت حدود هفت سال بار دیگر با نمایش‌«خاطرات و کابوس‌های یک جامه‌دار از زندگی و قتل میرزا تقی‌خان فراهانی» در این رویداد حاضر است.همچنین سهراب سلیمی پس از چند سال با اجرای نمایش «وانیک» به جشنواره‌ی فجر می‌آید.کارگردان 6 نمایش بین 50 تا 65 سال سن دارند که شامل آتیلا پسیانی، علیرضا کوشک جلالی، محمد رحمانیان،‌ شکرخدا گودرزی، محسن حسینی و علیرضا پارسی می‌شوند.در بین این کارگردان‌ها به‌جز حسینی که چند سال است در جشنواره غیبت داشته، بقیه تقریبا در سال‌ها اخیر نمایشی را در جشنواره‌ فجر داشته است.

http://www.ana.ir/Media/Image/1394/08/06/635816318889525090.jpg

کارگردان‌های 30 نمایش هم بین سنین 35 تا 50 سال دارند که برخی از آن‌ها تا همین چند سال پیش جزو شرکت‌کنندگان جوان جشنواره بودند اما حالا با آمدن گروهی جوان‌تر به نسل میانه پیوسته‌اند.حمید پورآذری، نادر برهانی‌مرند، حمیدرضا آذرنگ،‌ سیروس همتی، آرش دادگر، حمیدرضا نعیمی، حسن سبحانی، ایمان افشاریان، مهرداد کوروش نیا، ایوب آقاخانی، جواد اشکذری، کوروش زارعی، محمد عاقبتی، محمد میرعلی‌اکبری، ابراهیم پشت‌کوهی، محمدرضا درند و سعید زندی، امیرحسین طاهری، علی اصغر دشتی، پیام دهکردی، ندا قربانیان، پیمان کریمی، منصور جهان‌بخش، کاوه مهدوی، نیما دهقان، امین بهروزی، رضا گوران، عاطفه تهرانی، محمد رسائلی، احمد ندافی، شیما جواد پور در این دسته قرار می‌گیرند.از بین 78 نمایش بخش صحنه‌ای، تعداد کارگردان‌های 20 تا 35 ساله از همه‌ گروه‌ها بیشتر است و به این ترتیب مهدی محمدی، عبدا... برجسته، رضا گشتاسب، احسان فلاحت‌پیشه، علیرضا داوری، امین ابراهیمی، احسان ملکی، جواد نوری، مهیار هزار جربی، صاحب آهنگر، شهاب آگاهی، مهدی شایان، رضا ثروتی، ساناز بیان، محمد حسین زیگساری، محمد مساوات، سمانه زندی‌نژاد، فرزانه وکیلی، پانته‌آ میرفصیحی، حمید دهقانی، مرتضی شاه‌کرم، شهاب حسین‌پور، علی شمس، محمد زارعی و مرتضی غفاری، آلما گشتاسب، عبدالرضا شیبانی، مهری تنگستانی، سیاوش بهادری‌راد، رسول کاهانی، مهدی ضیا چمنی، سحر رضوانی، فریبرز کریمی و پویا صادقی و ایمان صاید برهانی، فرزام رنجبر، فاِزه فیروز رخ، صمد آذرخش، علی‌اضغر ثلاثی، فریار حسینی و محمدرضا مرتضوی کارگردان 38 نمایش حاضر در این جشنواره هستند.جوان‌ترین کارگردان نمایش‌های صحنه‌ای هم محمدرضا مرتضوی، کارگردان نمایش «یک زندگی بهتر» با 21 سال سن از کرج است.

آرمان/ستاد جشنواره به من نوازنده مي‌دهد

شهرداد روحاني آهنگساز و رهبر اركستر باسابقه موسيقي كشور در يك نشست خبري پيرامون تازه‌ترين كنسرت‌هاي خود در جشنواره موسيقي فجر و شهرستان‌ها توضيحاتي را ارائه داد. به گزارش مهر، شهرداد روحاني در نشستي كه در تالار وحدت برگزار شد، پيرامون جديدتري فعاليت‌هاي خود در زمينه اجراي كنسرت‌ها و برنامه‌هاي زنده گفت: طي هفته‌هاي آينده دوئت پيانويي را همراه با يلدا صمدي اجرا مي‌كنيم كه اين دوئت بر اساس قطعاتي از ساخته‌هاي خودم براي نخستين بار اجرا مي‌شود كه خوشبختانه طبق اطلاعاتي كه كسب مي‌كردم از اين كنسرت استقبال خوبي به عمل آمده است. وي افزود: هم‌اكنون مشغول برنامه ريزي براي برگزاري اين كنسرت در شهرستان‌ها هستيم كه بعد از برگزاري تهران اين تور موسيقايي برپا مي‌شود كه طي روزهاي آينده پيرامون آن اطلاع رساني‌هاي لازم خواهد شد. به هر حال بسيار خوشحالم كه محتواي برگزاري اين برنامه زنده كه خارج از جشنواره موسيقي فجر است به شكل دهان به دهان ميان مخاطبان چرخيده و به نظر مي‌آيد كه با كنسرت‌هاي خوب و متفاوتي روبه‌رو خواهيم بود. رهبر اسبق اركستر سمفونيك تهران درباره اجراي كنسرت جشنواره خود نيز بيان كرد: چندي پيش سفري به ايران داشتم كه سفر كاري نبود و براي رسيدگي به امور شخصي‌ام انجام گرفته بود اما دوستان ستاد برگزاري جشنواره موسيقي فجر وقتي متوجه شدند كه من در ايران حضور دارم با من تماس گرفتند و ابراز علاقه كردند كه در جشنواره حضور داشته باشم. بنده هم احساس كردم كه مي‌توانم به عنوان يك هنرمند براي موسيقي كشورم كاري را انجام دهم از اين جهت پذيرفتم كه در اين دوره حضور داشته باشم و اجرايي را در مركز همايش‌هاي برج ميلاد تقديم مخاطبان كنم. روحاني توضيح داد: قرار بر اين است كه در اين اجرا يك اركستر زهي متشكل از نوازندگان با تجربه و مستعد موسيقي كشورمان در اختيارمان قرار گيرد.

http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1393/11/03/13931103010451941_PhotoL.jpg

البته خوشبختانه ما در ايران نوازنده سازهاي زهي به تعداد زيادي داريم كه عمده آنها از نوازندگان خوب اين ساز هستند. به هر حال اميدوارم كه شرايط به گونه‌اي باشد كه كنسرت با كيفيتي را براي تماشاگران اجرا كنيم. ما در اين كنسرت يك سري از قطعات خودم و قطعات موسيقي كلاسيك را براي مخاطبان و علاقه‌مندان اجرا مي‌كنيم كه با توجه به رپرتوار در نظر گرفته شده قطعات اين كنسرت آثار جديدي هستند كه اگر كمي صبر كنيد به طور حتم شاهد اجراي كنسرت جذابي خواهيد بود. وي با اشاره به نوازندگان اركستر نيز گفت: من خبر ندارم كه قرار است نوازنده جديدي بيايد يا خير، فقط اطلاع دارم كه از سوي ستاد جشنواره قرار است تعدادي قريب به ۴۰ يا ۵۰ نوازنده در اختيارم بگذارند. البته خيلي هم براي من مهم نيست كه اين نوازندگان چه كساني هستند، براي من مهم اين است كه اين نوازندگان به سطح قابل قبولي از نوازندگي رسيده باشند كه من آنها را تاييد كنم. اين رهبر اركستر در بخش پاياني صحبت‌هاي خود با اشاره به كيفيت نامطلوب صداي برج ميلاد تصريح كرد: حتما در آن تاريخي كه قرار است ما در برج ميلاد كنسرت برگزار كنيم وقت تالار وحدت پر بوده كه اجراي ما را در آنجا برنامه ريزي نكردند. بنابراين بنده هم به اقتضاي برنامه ريزي انجام شده بايد در برج ميلاد كنسرت خود را برگزار كنم. كمااينكه اركستر فيلارمونيك برلين به اقتضاي فضايي كه سال‌ها پيش براي آنها در نظر گرفته بودند، در خرابه‌هاي جنگ موسيقي اجرا مي‌كردند. الان هم وضعيت ما به اين شكل است و من ناچارم كه كنسرت را در برج ميلاد برگزار كنم اگرچه برگزاري اين برنامه در جاي پرجمعيتي چون سالن ميلاد يك امتياز است كه مي‌تواند مخاطبان بيشتري را براي برنامه ما داشته باشد. ضمن اينكه من حداقل سالن ديگري را سراغ ندارم كه كيفيت ايده آل صدابرداري داشته باشد.

ابتکار/«ابتکار» از معضلات عکاسان در انجمن صنفی شان گزارش می دهد؛

یک لقمه شاتر در حد حرف!

صفورا فتاحی: دوربینش را به دوش می کشد به دنبال بهانه ای که بتواند شاتر را فشار دهد و تصویری را به ثبت برساند. به دنبال عشق و علاقه اش به کوه و کمر می زند. خاطره ها را ثبت می کند. گاه لبخندها را و گاه اشک ها را. به دنبال سوژه ای است که بتواند در بطن تاریخ ماندگارش کند. به او می گویند باید به انجمن صنفی عکاسان برود. انجمنی برای هم صنف های خودش. می رود، کارتی می گیرد، مزایایی می خواهد اما... وقتی به دنبال انجمن‌های صنفی در حوزه عکاسی می‌گردیم، با نام‌های مختلفی مواجه می‌شویم. انجمن صنفی عکاسان ایران، خانه عکاسان ایران و .... ! این تازه غیر از انجمن‌های تخصصی عکاسی همچون عکاسان تبلیغاتی و صنعتی، عکاسان سینمایی، عکاسان خبری، عکاسان ورزشی، عکاسان دفاع مقدس و .... است که هر کدام برای خود نام و تشکیلاتی جداگانه دارند. با این همه انجمن‌های صنفی گوناگون در حوزه عکاسی، اما در گفت‌وگو با عکاسان اغلب می‌شنویم که بسیاری از آن‌ها عضو هیچ کدام از این انجمن‌ها نیستند و اگر هم باشند، تاکنون سرویس و خدمات خاصی از سوی آن‌ها دریافت نکرده‌اند.

در حد حرف است

گلایه های شان بسیار است. گلایه هایی از جنس ناب عکاسی برای ثبت لحظه هایی که چندی بعد به رخ چشم های مان کشیده می شود. صادق چنار ی، عکاس در این خصوص به خبرنگار فرهنگی روزنامه ابتکار می گوید: از جمله انجمن های صنفی می توان به انجمن صنفی عکاسان،انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس و انجمن عکاسان تئاتر اشاره کرد.من خودم عضو هیچ انجمنی نیستم چرا که معمولاً تمام مزایایی که عنوان می‌کنند در حد حرف است و در عمل هیچ کدام تحقق پیدا نمی کنند. معتبرترین این انجمن ها ،انجمن صنفی عکاسان است که ادعا دارد مزایای زیادی برای اعضا دارد اما هیچ اعتباری ندارد.مثلاً دو سه تا مجوز طرح ترافیک می دهند که آن را هم اعضای هیئت رئیسه می گیرند! حتی یک کارت معتبر برای عکاسی کردن هم به عکاسان عضو نمی دهد.تنها کار مفیدی که انجام می دهد برگزاری دوره هایی است که برای ترغیب جهت عضو شدن کافی نیست.

http://namayande.com/download?f=2015/09/12/4/146991.jpg

حتی یک معرفی نامه ساده نمی دهند

او هم عکاس است. عکاسی که نمی خواهد بنا به دلایلی نامش فاش شود. وی به خبرنگار فرهنگی روزنامه ابتکار می گوید: من عکاس مطبوعاتم و یکی از دلایلی که عضو هیچ انجمن صنفی‌ای نشدم این است که از نظر من کل مطبوعات مشکل دارد.به فرض من یک سال و نیم دو سال برای یک نشریه کار می کنم، آن هم بدون قرارداد و با حق التصویر. اما وقتی می خواهم از روزنامه یک معرفی نامه ی ساده بگیرم از دادن آن امتناع می کنند.این یک اشکال کوچک در مطبوعات است.مطبوعات پر از ایراد و اشکال است.من از سال 78 یک عضو کوچک این مطبوعاتم اما به هزار و یک دلیل رفتم سراغ کاری جدای این عرصه.با حقوق کم و توهین ها ساختیم بدون آن که حمایت شویم.انجمن صنفی زنگ زده به روزنامه ی محل کار من می گوید فلانی عکاس شماست؟می گویند بله،می گویند معرفی نامه بدهید ،می گویند نه نمی شود!اگر هم به خاطر مشکلات همزمان بخواهم با چند روزنامه و نشریه کار کنم آن هم نه قراردادی بلکه حق التصویر،با بنده قطع همکاری می کنند.دلیل دیگر این که انجمن صنفی عکاسان خود مشکلات زیادی دارند و این به جای ایجاد حس آرامش و امنیت خاطر،برای عکاس حاشیه ایجاد می کند.باند بازی هم که در این انجمن ها غوغا می کند.کافیست با یکی از اعضاء هیئت رئیسه گپی بزنی،سریع تو را متهم می کنند به هزار رابطه و باند بازی.روی کارت انجمن نوشته دارنده ی این کارت موکل ماست و در شرایطی که امنیت ملی را زیر پا نگذارد و وارد مسائل و حوزه های ممنوعه نشود حق عکاسی دارد و حمایت می شود اما دوستان من با همراه داشتن همین کارت در نقاط غیر ممنوعه و غیر امنیتی از طرف اشخاصی با لباس شخصی دچار مشکل شدند.آن ها از دوست من کارت شناسایی خواستند و در مواجهه با کارت انجمن گفتند این که چرت است کارت معتبر بده!بماند که در ازای درخواست ما برای نشان دادن کارت شناسایی با ما برخورد بسیار بدی کردند چه برسد به این که کارت نشان دهند. دوستم با انجمن تماس گرفت که گلگی کند اما هیچ سودی نداشت و به هیچ عنوان رسیدگی نکردند حتی در حد صدور یک بیانیه! اگر انجمن یک تشکل صنفی است باید از لحاظ قانونی به بودن اعضای خود سندیت بدهد اما هیچ حمایتی نمی کند.با این همه توهین من هیچ انگیزه ای برای عضویت در این انجمن های صنفی ندارم.بماند که موفق هم نشدم از محل کارم حتی یک معرفی نامه یک روزه بگیرم که کارم راه بیفتد.تقاضای معرفی نامه کردم تا ببینم آن ها چقدر مرا به عنوان عکاس خود قبول دارند دیدم هیچی. اگر می توانستند حقوقم را هم نمی دادند!بعد آن وقت برخی که از مطبوعات ایران خارج می شوند و به سراغ مطبوعات و خبرگزاری های خارجی می روند که از لحاظ درآمد و حمایت قابل قیاس با داخل نیست همه می گویند چرا!در کل باید بگویم حرف زیاد است اما عمل صفر...

انجمن صنفی نیستیم

ویلیام هاروتیونیان دبیر انجمن عکاسان تبلیغاتی صنعتی ایران در مورد این انجمن می گوید: ما در راستای گسترش و پایدار شدن این ژانر عکاسی فعالیت می کنیم، در کل انجمن صنفی نیستیم اما در برخی موارد برای عکاسان خود معرفی نامه صادر می کنیم ولی در کارمان جواز و پروانه نداریم.گاهی هم دوره هایی برگزار می کنیم و کارهای اعضا را روی سایت معرفی می کنیم. اما سایت این انجمن از جمله اهداف و فعالیت های انجمن عکاسان تبلیغاتی و صنعتی و معماری ایران را به شرح زیر بیان کرده است: اعتلای عکاسی صنعتی، تبلیغاتی و معماری کشور، دفاع از حقوق مادی و معنوی اعضاء در چهار چوب اهداف انجمن، کوشش در جهت ارتقاء آگاهی جامعه نسبت به نقش و توانایی های عکاسی تبلیغاتی و صنعتی،تدوین نظامنامه حرفه ای و آیین نامه های تخصصی انتشار کتاب ها و نشریه های مورد نیاز،گسترش روحیه تعاون ، همکاری و همفکری بین عکاسان تبلیغاتی و صنعتی کشور در دفاع از حقوق خویش بررسی علمی- عملی و کارشناسی وضعیت حرفه ایی و آموزشی عکاسی تبلیغاتی و صنعتی کشور و ارایه نتایج آن به مراجع ذیربط، شناسایی توانایی هاو نیاز مندی های متقابل عکاسان حرفه ایی مرتبط با فعالیت انجمن و مراکز مختلف اجرایی، آموزشی، علمی و پژوهشی ذیربط در کشور و تلاش برای بکارگیری مناسب دانش ، تجربه و حاصل فعالیت ایشان در خدمت بیشتر به جامعه، افزایش دانش و اطلاعات تخصصی، فرهنگی و هنری اعضاء و آشنایی آنان با تازه ترین پیشرفت ها در حوزه عکاسی، ارتباطا ت و تبلیغات از طریق انتشارات و فعالیت های تخصصی علمی – آموزشی ، پژوهشی و هنری.

http://static3.bornanews.ir/thumbnail/ek6uv4rm1DCD/zKlnR2CgDMts54GkxMYEj8fvMMUiCETIT3Il7Z8QJ7YCZYBL8OGb1tkXRmfG0ZrOzG4dCpLzLSmmrKvCe4wUTr1_p34wRJIm/%D8%B3%DB%8C%D8%AF+%D8%A7%D8%AD%D8%B3%D8%A7%D9%86+%D8%A8%D8%A7%D9%82%D8%B1%DB%8C+%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1+%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87+%D8%B9%D9%83%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%86+%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86+%D8%B4%D8%AF.jpg

عضوگیری تعطیل

سید احسان باقری، مدیر خانه عکاسان هم می گوید: فعلا به خاطر بعضی تغییرات ساختاری عضوگیری نداریم. قبلا تنها حسن عضو شدن در انجمن ما دادن کارت به اعضا بود و امکانات خاصی نداشتیم اما برنامه ریزی هایی در حال صورت گرفتن است در راستای تشکیل کارگاه عکاسی و اعطای مجوز برای عکاسی در سطح شهر و خدمات مرتبط با حرفه عکاسی انجام دهیم. دادن مجوز را شروع کرده ایم.تفاهم نامه ای هم با معاونت اجتماعی نیروی انتظامی داریم که مجوز عکاسی در سطح شهر را برای اعضا صادر می کنند چرا که در حالت عادی عکاسی در سطح شهر تهران ممنوع است.بخش کارگاه های آموزشی و پژوهشی هم در حال راه اندازی است.سابقه عضوگیری خانه عکاسان یازده سال است و حدود هفتصد عضو داریم. عضوگیری مجدد هم از اوایل فروردین آغاز خواهد شد.

ابتکار/شبکه ماهواره‌ای جم چطور هنرمندان ایرانی را جذب می‌کند؟

سریالِ کوچِ سریال‌سازها

ماجرای کوچ بازیگران و هنرمندان سینما و تلویزیون به شبکه‌های ماهواره‌ای حالا ابعاد تازه‌ای به خود گرفته است. ماجرایی که معلوم نیست به کجا ختم می‌شود. چه عواملی باعث شده است این اتفاق هر روز ابعاد تازه‌ای به خود بگیرد و شرایط بحرانی تر شود؟ شاید می‌بایست این پرسش را مسئولان رسانه ملی از خودشان بپرسند. بحرانی که با کوچ عده‌ای از کارگردان ها،بازیگران و عوامل فنی ساخت فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی شروع شده و معلوم نیست چه سرانجامی پیدا می‌کند.

به گزارش خبرآنلاین سینما و تلویزیون ایران در ظاهر ماجرا هیچ واکنشی به این اتفاق نشان نمی‌دهد که چرا فلان کارگردان موفق تلویزیون سر از شبکه پربیننده ماهواره‌ای - که رقیب سیما به حساب می‌آید- در آورده اما این ماجرا حتما نگاه‌هایی را متوجه آنها خواهد کرد.شبکه ماهواره‌ای جم که طی سال‌های اخیر با پخش سریال‌های متعدد و طولانی ترکیه‌ای مخاطب بسیاری جلب کرده و از سال گذشته با تعدد زیر شاخه‌هایش گسترش پیدا کرده، بعد از رویکرد پخش سریال‌های پربیننده ترکیه‌ای حالا از راه دیگری دنبال بالا بردن مخاطبان خود در داخل ایران است.

رقابتی رسانه‌ای برای جذب مخاطب

جم تی وی که به نوعی یکی از مهمترین رقبای تلویزیون ایران طی چند سال اخیر بوده هرگز دوست ندارد در این رقابت بزرگ کم بیاورد و بعد از تعدد کانال‌های خود و پخش برنامه‌های مخصوص کودکان، فیلم‌های کلاسیک سینما و شبکه‌های مخصوص سبک زندگی، سریال، ورزش و موسیقی و البته جلب مخاطبان کرد و آذری زبان حالا قصد ارائه سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی را دارد که ظاهرا خودش تولید کرده است. مجموعه‌هایی که با تعدادی بازیگر سرشناس یا نسبتا آشنای ایرانی و ترکیه‌ای و حتی برخی دوبلورهای این شبکه ساخته و به زودی روی آنتن خواهند رفت. جم تی وی مدت‌هاست با تبلیغات فراوان مخاطبانش را منتظر نگه داشته تا سریال‌های ایرانی شبه ترکیه‌ای و محصولات جدید این شبکه را که قرار است در کنار سریال‌های دیگرش هوادار پیدا کرده بودند پای ماهواره بکشاند اما نکته ماجرا اینجاست که به نظر می‌رسد تنها فاکتور جذابیت سریال‌های تازه شبکه جم نه داستان‌ها و کیفیت فنی بالایشان بلکه بهره بردن از بازیگران ایرانی‌ست که تا چندی پیش در سینما و تلویزیون داخل حضور داشتند و مهاجرت‌شان حسابی سر و صدا کرده است.

http://www.empireoflies.ir/wp-content/uploads/2015/10/Empireoflies-GEM-tv-600x330.jpg

کوچ مشهورها یا کوچ برای مشهور شدن؟!

هر چند بیشتر این چهره‌ها در تمام سال‌های اخیر بازیگرانی نه چندان مشهور، کم کار و ناشناخته در داخل ایران به حساب می‌آمدند اما حالا با حضور در جم تی وی و بازی در سریال‌هایی که بعضا از عوامل فنی کوچ کرده به خارج سود می‌برد شهرتی به هم زده‌اند تا جایی که برخی مخاطبان جم مشتاقانه منتظر شروع پخش این سریال‌ها هستند. صدف طاهریان،چکامه چمن ماه، مانی کسرائیان، رابعه اسکویی و حالا مهدی مظلومی؛ این چند نام طی دو هفته اخیر بارهاو بارها در گوگل جستجو شده‌اند تا مردم یادشان بیاید ستارههای سریال‌های تازه جم تی وی را قبلا کجا و در کدام کارهای سینمایی و تلویزیونی دیده اند. جواب‌ها البته برای بیشتر مخاطبان تکراری است و شاید به غیر از عده‌ای مخاطب حرفه‌ای سینما و تلویزیون بیشتر مردم آنها را نشناسند یا حتی به خاطر نیاورند.

ما را تنها نگذار آقای کارگردان!

«منو تنها نذار» عنوان سریالی است که نه به خاطر بازیگران ایرانی کوچ کرده‌اش بلکه به دلیل حضور یک کارگردان نام آشنا در راس کار مورد توجه قرار گرفته است. مهدی مظلومی که سال‌هاست برای تلویزیون سریال می‌سازد و کارهای موفقی مثل «کمربندها را ببندید»، «زندگی به شرط خنده» و مجموعه تازه‌ای مثل «سیگنال موجود است» را در شبکه نمایش خانگی دارد حالا با ساخت این سریال مورد توجه قرار گرفته و البته حساسیت‌هایی را به طرف خود جلب کرده است. البته مظلومی می‌گوید این سریال را دوبی ساخته و به یک تهیه کننده بین المللی واگذار کرده است.در واقع او مستقیما برای جم تی وی کار نکرده و تهیه کننده سریال مظلومی را به 14 کشور پخش خواهد کرد اما حاشیه‌های این کار باعث شده مظلومی از عوامل جم تی وی بخواهد از قسمت دوم نام او را از تیتراژ در بیاورند. با این حال او به تازگی تصویری از خود سر صحنه پروژه‌ای نامشخص در صفحه شخصی‌اش در فیس‌بوک منتشر کرده است. در این عکس مهدی مظلومی در کنار ریل تراولینگ در کنار بازیگری دیده می‌شود که بی‌شک چکامه چمن‌ماه است. حالا مشخص نیست که این سریال همان مجموعه‌ای است که با نام «آبی عشق» وعده پخش به‌زودی آن از شبکه Gem در ماه‌های اخیر داده می‌شود یا این شبکه در حال ساخت مجموعه‌ای جدید است.

صدف طاهریان

همین حالا «عصر یخبندان» را در شبکه نمایش خانگی دارد، با خروجش از ایران و انتشار عکس‌ها و فیلم‌هایی از خود در شبکه‌های اجتماعی حسابی جنجال آفرید. او که به دبی سفر کرده بود به شبکه جم پیوست و درباره وضعیت سینمای ایران و فساد در آن سخنان تند و عجیبی گفت. سخنانی که بعدها از سوی شخصیت‌های مختلف در سینما رد شد.

مانی کسرائیان، چکامه چمن‌ماه و دیگران

http://uc.niksalehi.com/up3/images/2wu2dbu7xfxlif7ijuxb.jpg

مانی کسرائیان همان جوان کم حرف سریال «در شهر» حالا قرار است با چکامه چمن‌ماه دیگر بازیگری که به شبکه جم پیوسته است در دو سریال همبازی شود. سریال‌هایی که تبلیغاتش لحظه به لحظه از شبکه‌های مختلف جم پخش می‌شود و حتی گفته شده عوامل کوچ کرده دیگری هم در آن حضور دارند. از رابعه اسکویی گرفته که همین چند روز پیش خبر مهاجرتش در رسانه‌ها منتشر شد تا بهمن مفید دیگر بازیگر شناخته شده سینمای قبل از انقلاب که یکی دیگر از بازیگران این مجموعه‌هاست و زمزمه‌های مهاجرتش از ایران برای حضور در سریال‌های این شبکه به گوش می‌خورد. به غیر از اینها ظاهرا عواملی مثل صدا بردار، تدوینگر، فیلمبردار و ... هم از ایران کوچ کرده و در ساخت این سریال‌ها سهیم هستند تا رقابت بین جم تی وی ور سانه ملی ایران وارد فاز تازه‌ای شود .جنگی که نتیجه‌اش هر چه باشد از همین حالا پرسش‌های زیادی را روبروی مسوولان سیما قرارداده که چرا نیروهای کارآمدی مثل مظلومی را به این راحتی از دست داده؟ چطور سازمان عریض و طویلی مثل صدا و سیما با این همه سابقه و بودجه گزافی که تبلیغات بخش مهمی از آن را تامین می‌کند، قادر به پرداخت دستمزد یا ایجاد زمینه کاری این عوامل در داخل کشور را ندارد ؟ شاید بحران کوچ تلویزیونی‌ها به خارج از ایران از سوی مسوولان سیما جدی گرفته نشود اما اگر این کوچ ابعاد گسترده‌تری پیدا کند و به جای چهره‌های بیکار یا کمتر شناخته شده سینمای ایران، شاهد کوچ چهره‌های شناخته‌شده‌تری باشیم، آن وقت دیگر واکنش نشان دادن کمی دیر است. باید منتظر ماند و دید که مسئولان رسانه ملی چه اقدامی خواهند کرد یا اگر همچنان خیال دارند به سکوت خود ادامه دهند، برای این سکوت و بی‌عملی در نهایت چه توجیهاتی در آستین خواهند داشت.

ابتکار/احساس مسوولیت روحانی برای شرکت در جشنواره فجر

شهرداد روحانی اظهار کرد: وقتی آقای نوربخش با من تماس گرفت و برای شرکت در جشنواره موسیقی فجر از من دعوت کرد، احساس مسوولیت کردم تا در این جشنواره حضور داشته باشم.

به گزارش ایسنا، رهبر سابق ارکستر سمفونیک تهران که قرار است در سی‌ویکمین جشنواره موسیقی فجر روی صحنه رود‌، در سخنانی گفت: سفری که به‌تازگی به ایران داشتم، یک سفر کاری نبود و صرفا برای مسائل شخصی به ایران بازگشته بودم، اما آقای نوربخش با من تماس گرفت و علاقه‌مند بود که در جشنواره فجر حضور داشته باشم، من هم احساس مسئولیت کردم تا هر کاری از دستم برمی‌آید‌، انجام دهم. این آهنگساز و رهبر ارکستر ادامه داد: قرار است در این اجرا، با یک ارکستر زهی روی صحنه بروم و 40 نفر از نوازندگان من را همراهی خواهند کرد. قرار است نوازندگان این اجرا در زمان جشنواره وقت‌شان آزاد باشد. روحانی که قرار است در چند روز آینده در فرهنگسرای نیاوران نیز رسیتال پیانو داشته باشد، بیان کرد: در این اجرا آثار خودم را با پیانو اجرا می‌کنم و تعدادی از این قطعات نیز برای اولین‌بار روی صحنه می‌رود. این هنرمند با اشاره به استقبال از این اجرا، گفت: یلدا صمدی نیز در این اجرا همراه من پیانو خواهد نواخت، البته قصد داریم این اجرا را در چند شهرستان هم روی صحنه ببریم.

ابتکار/فیلم‌های ایرانی برلین ۶۶

مستند «رویای دم صبح» به کارگردانی مهرداد اسکویی، «والدراما» به کارگردانی عباس امینی، «اژدها وارد می‌شود» مانی حقیقی آثاری هستند که تا امروز حضورشان در برلین قطعی شده است.

به گزارش مهر، هر ساله به دلیل همزمانی جشنواره برلین و فیلم فجر تب و تاب حضور برخی فیلمسازان ایرانی و فیلم‌هایشان که امکان انتخاب بین این دو رویداد سینمایی را دارند ایجاد می‌شود و امسال هم اسامی آثاری چون «اژدها وارد می‌شود» ساخته مانی حقیقی، «لانتوری» ساخته رضا درمیشیان برای حضور در بخش مسابقه برلین به گوش می‌رسید که در نهایت فیلم مانی حقیقی انتخاب شد. همچنین امسال فیلم مستند «رویای دم صبح» به کارگردانی مهرداد اسکویی و فیلم داستانی «والدراما» ساخته عباس امینی به تهیه‌کنندگی مجید برزگر نیز برای بخش «نسل نو» شصت و ششمین دوره جشنواره برلین انتخاب شده است. این بخش موضوعاتی برای گروه سنی جوان و نوجوان را مدنظر قرار دارد. البته در این بین نام فیلم «من سیاه» به کارگردانی رفیع پیتز کارگردان دو رگه ایرانی انگلیسی هم برای حضور در این جشنواره شنیده می‌شود که این فیلم محصول آمریکا، مکزیک، آلمان و فرانسه است. همچنین عوامل آن همگی غیرایرانی هستند. این فیلم داستان فردی مکزیکی است که پس از سال‌ها برای یافتن هویت خود به آمریکا برمی‌گردد.

اعتماد/صدا و سيما از تهيه‌كنندگان تعهد كتبي مي‌گيرد

تيزر فيلم‌تان از ماهواره پخش شود خسارت مي‌گيريم

اعتماد|هنوز بعد از دو دهه تسري شبكه‌هاي ماهواره‌اي به خانواده‌هاي ايراني مشكل تهاجم فرهنگي نه تنها حل نشده است بلكه هر روز به شكلي تازه خود را نشان مي‌دهد. ماهواره هنوز براي سياستگذاران فرهنگي ما يك معضل است حتي بعد از راه‌اندازي پخش ديجيتال

صدا و سيما و تشكيل بيش از ٢٠ شبكه تلويزيوني رسانه ملي نتوانسته است مخاطبان ماهواره را به خود جلب كند. شبكه‌هاي نسيم ونمايش هم نتوانستند از پس شبكه‌هاي فيلم و سريال فارسي زبان خارجي برآيند. تا جايي كه مساله فقط تهاجم فرهنگي باشد نا‌اميد شدن از رقابت ممكن است راهكارهاي بازدارنده قانوني مانند ضبط و جمع‌آوري ماهواره‌ها از پشت‌بام‌ها را تا حدودي توجيه كند اما وقتي مساله هزينه و درآمد صدا و سيما به ميان آيد راهكارهاي بازدارنده كمي تامل بيشتري مي‌طلبد.

http://media.mehrnews.com/d/2015/02/21/3/1599056.jpg?ts=1450406489765

جديدترين حكايت از رويارويي با ماهواره‌ها، رسانه‌اي شدن تعهدنامه كتبي صدا و سيما است كه بر اساس آن تهيه‌كنندگان فيلم‌هاي سينمايي ايراني در صورت پخش آگهي‌ محصول فرهنگي‌شان از شبكه‌هاي خارجي با مجازات‌هاي سختي روبه‌رو مي‌شوند. روز گذشته سايت تابناك مطلبي با عنوان «تعهد عجيب صداوسيما از سينماگران درباره شبكه‌هاي ماهواره‌اي» منتشر كرد و در آن از وجود اين تعهدنامه خبر داد. در اين تعهدنامه آمده است: «اينجانب كه جهت اخذ تيزر تبليغاتي فيلم خود به اداره كل بازرگاني سازمان صدا و سيما مراجعه نموده‌ام، بدينوسيله متعهد مي‌گردم كه قصد پخش آگهي‌هاي مربوط به تبليغات فيلم مزبور را در هيچ يك از شبكه‌هاي ماهواره‌اي معاند نداشته و ندارم و در صورت پخش هرگونه تبليغات در هر يك از اين شبكه‌ها توسط اينجانب و ساير عوامل مربوطه يا خريداران احتمالي بلافاصله امتياز پخش آگهي‌هاي بازرگاني مربوطه از شبكه‌هاي سازمان صدا و سيما لغو شده و كليه خسارات وارده از اين حيث را چه به لحاظ معنوي يا مادي با تشخيص سازمان صدا و سيما بر ذمه خود دين دانسته و بلافاصله پرداخت مي‌نمايم و همچنين اقرار مي‌نمايم كليه حقوق قانوني مربوط به هر گونه اعتراض به تصميم اداره كل بازرگاني سازمان صدا و سيما و با ايراد هر گونه دفاعيات احتمالي در اين خصوص را از خود سلب نموده و تابع دستورات صادره مي‌باشم. همچنين تمامي فيلم‌هاي آتي نيز غيرقابل حمايت از سازمان صدا و سيما خواهد بود.»اين در حالي است كه حبيب ايل بيگي، معاون ارزشيابي و نظارت سازمان سينمايي قبل از اين‌بارها اعلام كرده بود كه پخش تيزر تبليغاتي فيلم‌‌هاي سينماي ايران از شبكه‌هاي ماهواره‌‌اي غيرقانوني ا‌ست، ايل بيگي گفته بود: «اين‌گونه اقدامات غيرقانوني است و با آنها براساس مصوبه شوراي امنيت ملي كه پخش آگهي كالاهاي ايراني در شبكه‌هاي معاند با جمهوري اسلامي ايران را ممنوع كرده، برخورد مي‌كنيم. اين موضوع از طريق اداره كل تبليغات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي پيگيري مي‌شود و اگر درباره اين موضوع گزارشي هم به دست ما برسد حتما از اين طريق با متخلفان برخورد خواهيم كرد. البته در برخي موارد، خود سينماگران هم از پخش تيزر فيلم‌هاي‌شان در شبكه‌هاي ماهواره‌اي اطلاع ندارند.»

اما اين مدير ارشاد در آخرين مصاحبه خود مقصر اصلي را تلويزيون دانست و انتقادهاي تندي را به مديريت صدا و سيما وارد كرد. اين انتقادات به بهاي گران تبليغات در تلويزيون برمي‌گشت. با توجه به تعرفه ميلياردي آگهي‌ها در صدا و سيما و تعرفه‌هاي بسيار ارزان شبكه‌هاي ماهواره‌اي و بعضا مجاني بودن پخش تيزرهاي سينمايي از اين شبكه‌ها، منطقا باعث مي‌شود كه تهيه‌كنندگان ايراني به دادن آگهي‌ به صدا و سيما رغبتي نداشته باشند. از سوي ديگر صدا و سيما با انتخابي برخورد كردن پخش همين آگهي‌هاي گران‌قيمت عملا برخي فيلم‌هايي را كه مجوز ساخت و پخش در داخل دارد از تبليغ در اين رسانه محروم مي‌كند.

در مقابل سينماگران معتقدند كه قانون در مورد تعريف شبكه‌هاي معاند يا ساكت است يا ضابطه خاصي كه جامع و مانع باشد وجود ندارد. مسلما صرف خارجي بودن يك شبكه ماهواره‌اي نمي‌توان آن را معاند خواند وگرنه شبكه پرس تي وي هم در خارج از كشور فعاليت مي‌كند. در اينجا اين سوال كه آيا چنين تعهدي-كه راهكاري قهري در مقابل سينماگران است- براي مقابله با تهاجم فرهنگي ايجاد شده است يا مساله تهديد منبع درآمدزايي رسانه ملي از سوي شبكه‌هاي ماهواره‌اي است؟ چند تن از تهيه‌كنندگان ايراني نظر خود را درباره اين تعهدنامه به« اعتماد» گفته‌اند.

اعتماد/اگر شبکه‌های ماهواره تیزر‌ها را پخش نکنند این فیلم‌ها نابود می‌شود

محمدحسین فرح‌بخش

وقتی که تلویزیون جمهوری اسلامی تيزر تبليغاتي فیلم‌های جمهوری اسلامی را پخش نمی‌کند چاره‌ دیگری نمی‌ماند که ما فیلم‌های‌مان را در شبکه‌های خارجی تبلیغ کنیم. تازه اینها شبکه‌های سیاسی که نیستند، فقط سریال پخش می‌کنند. پس تهیه‌کنندگان تیزر، فیلم‌های‌شان را به شبکه های ضد انقلاب نداده‌اند. این شبکه‌ها که علیه جمهوری اسلامی تبلیغ نمی‌کنند. من هیچ نوع تبلیغ و حرفی علیه نظام در این شبکه‌ها ندیدم که اگر می‌دیدم قطعا محکوم می‌کردم. خودمان را گول نزنیم. مردم بیش از تلويزیون خودمان این شبکه‌ها را می‌بینند. اتفاقا مردم شبکه های سیاسی را نمی‌بینند اینها را می‌بینند. مردم روی خوشی به شبکه‌های سیاسی نشان نمی دهند. شبکه هایی را می بینند که فیلم و سریال پخش می‌کنند. اگر دولت هزینه این تبلیغات را بدهد کسی مشکلی ندارد وگرنه همه چاره‌ای ندارند جز اینکه تیزرهای‌شان را به این شبکه‌های ماهواره‌ای بدهند. ما تبلیغات شهری هم نداریم.

http://moviemag.ir/images/pics/62/News/1/1/17/2-1-2014118666618858.jpg

بیلبوردهای شهری ما وحشتناک است. کف هزینه این بیلبوردها یک میلیارد تومان است! از کجا بیاوریم؟! این فیلم هایی هم که در بیلبوردهای شهری تبلیغات می‌زنند مال بیت‌المال است وگرنه بخش خصوصی که دیگر در کار نیست. اگر شبکه‌های ماهواره تیزر‌ها را پخش نکنند این فیلم‌ها نابود می‌شود. تازه سینماها هم متضرر می‌شوند. سینماها پول پرداخت حقوق ماهیانه‌شان را هم ندارند. دخل و خرج‌شان به هم نمی‌خورد. زمانی پول آب و برق سینماها فرهنگی بود. یک‌ زمانی می‌شد ٨٠٠٠٠ تومان. الان دیگر نیست. ناگهان شده چندمیلیون تومان. مگر این همه تغییر را می‌توان هضم کرد؟ سینما باید درآمد داشته باشد. سینما آزادی و پردیس‌های سینمایی که دولتی هستند، درآمد داشته باشند یا، مهم نیست. اما برای بخش خصوصی امکانش نیست. پس با این مخارج صرف نمی‌کند که کار کنند. اگر آگهی ماهواره هم نباشد که دیگر هیچ. ضمن اینکه این هم فاجعه است که برخی در تلویزیون آگهی دارند و برخی ندارند. صدا و سیما چه حقی دارد که تیزر برخی فیلم ها را که مجوز دارد پخش نمی‌کند؟ انگار که صدا و سیما مال آنهاست و اختیارش را دارند. ما معتقدیم تمام ارکان نظام جمهوری اسلامی مشروعیت‌شان را از ولی فقیه می‌گیرند. صدا و سیما هم همینطور. چطور می‌شود که بخشی از نظام یعنی صدا و سیما به بخش دیگری از نظام بگوید من تو را قبول ندارم و تو فاسدی؟! ولایت فقیه همیشه دولت ها را تایید کرده. وقتی وزارت ارشاد که تحت نظارت ولی فقیه است فیلمی را مجوز می‌دهد به چه حقی تیزر فیلم را پخش نمی‌کنند؟! شما حق ندارید بگویید من آگهی را پخش نمی‌کنم. باید اینها را از طریق مطبوعات پیگیری کرد. در باره این فرم تعهدنامه هم باید بگویم من این فرم را تا حالا نه دیده‌ام و نه امضا کرده‌ام. بعید است من چنین چیزی را امضا کنم. من فکر نمی‌کنم اگر کسی هم امضا کند زیر بار اجراي آن برود. وقتی تبلیغی در صدا و سيما ندارد، چاره‌ دیگری ندارد. برای اینکه اجبار است. فیلمش نابود می‌شود. یک میلیارد هزینه کرده. یا پخش نمی‌کنند یا هزینه‌ای می‌گویند که کسی از پس آن برنمی‌آید.

اعتماد/عدم همكاري صدا و سيما در زمينه تبليغات فيلم‌ها

عليرضا رييسيان٭

چندسال است با صدا و سيما همكاري ندارم و خيلي در جريان مسائل آن نيستم. اما بطوركلي اگر شرايط خوب تبليغ براي تهيه‌كنندگان سينمايي فراهم شود، خود تهيه‌كنندگان تصميم‌شان بر اين خواهد بود كه تبليغ فيلم را در شبكه‌هاي داخلي و نه خارجي داشته باشند. به هرحال بحث تبليغ و پخش تيزر فيلم در صدا و سيما يك موضوع دوسويه هم براي صدا و سيما و هم براي تهيه‌كنندگان است. بخشي از مشكل ما عدم همكاري صدا و سيما در زمينه تبليغات است كه گاهي برخي از فيلم‌ها اصلا مجوز نمايش تيزر را دريافت نمي‌كنند. اين مشكل بايد طي جلسه‌اي ميان مديران رده‌بالاي سينمايي و صدا و سيما حل شود. وظيفه تهيه‌كننده اين نيست كه براي تبليغ فيلمش چانه بزند و مذاكره كند. عدم پخش تيزر فيلم‌ها از صدا و سيما خارج از چارچوب‌هاي قانوني است. وقتي فيلمي پروانه نمايش را دريافت مي‌كند پخش نشدن تيزر ٢٠ ثانيه‌اي آن از تلويزيون آن هم با آن هزينه‌هاي سرسام‌آوري كه براي هر تيزر گرفته مي‌شود، غيرقابل توجيه است. صدا و سيما در نهايت مي‌تواند آن فيلم را خريداري نكند نه آنكه تيزر فيلم را نمايش ندهد.

http://media.mehrnews.com/d/2015/03/01/3/1607287.jpg?ts=1445857917495

از طرف ديگر شهرداري هم براي تبليغ فيلم‌ها همكاري نمي‌كند. هر فيلمي نياز به فضاي تبليغاتي دارد. اگر صدا و سيما و شهرداري اين محدوديت‌ها را ايجاد كنند، تهيه‌كننده چه امكان يا فضايي را براي تبليغ كارش دارد. گاهي بايد آنها خودشان را جاي تهيه‌كنندگان بگذارند و گاهي ما خودمان را به جاي مديران صدا و سيما مي‌گذاريم. ما براي فيلم‌هاي‌مان پروانه نمايش دريافت مي‌كنيم اما صدا و سيما بايد شرايطي را فراهم كند كه تهيه‌كنندگان خودبه‌خود ترغيب به تبليغ فيلم در صدا و سيما شوند نه با بخشنامه و تعهدنامه. از طرفي تصميم براي نمايش تيزر تبليغي يك فيلم در تلويزيون كاملا سليقه‌اي است. درحالي كه تبليغ كالاهاي مصرفي هيچ محدوديتي ندارد. من به شخصه به هيچ روي زيربار اين دستورات يك‌طرفه نخواهم رفت و تازماني‌كه محدوديت تبليغ فيلم در شبكه‌هاي داخلي وجود داشته باشد شرايط براي فعاليت و تبليغ فيلم‌ها در شبكه‌هاي خارجي فراهم مي‌شود. به بيان ديگر هرچه محدوديت براي مديران فرهنگي داخلي بيشتر شود، محصولات قاچاق خارجي زيادتر مي‌شوند. *تهيه‌كننده و كارگردان

اعتماد/روند سليقه‌اي پخش تيزر در صدا و سيما

علي‌اكبر ثقفي٭

صدا و سيما بايد امكاناتي ايجاد كند كه تبليغ فيلم‌ها از تلويزيون پخش شود. اگر فضاي داخلي براي تبليغ فيلمي وجود داشته باشد چه نيازي به رسانه‌هاي خارج از كشور است. متوليان امر بايد با امكاناتي كه به تهيه‌كنندگان ارايه مي‌دهند آنها را به تبليغ در شبكه‌هاي داخلي ترغيب كنند. اما اغلب به دليل روند سليقه‌اي حاكم بر پخش يا عدم پخش تيزر تبليغاتي يك فيلم، شرايط، برخي از تهيه‌كنندگان را به سوي تبليغ فيلم در شبكه‌هاي خارجي سوق مي‌دهد. در مورد فيلم خود من با عنوان «همه‌چيز براي فروش» باوجود آنكه فيلم مورد تاييد بود و در جشنواره فجر هم جايزه گرفت اما صدا و سيما براي تبليغ آن هزينه بسيار سنگيني مي‌خواست و هيچ حمايتي نكرد.

http://dl.nasimonline.ir/FileRepository/1393/08/22/IMG13110874.jpg

اين درحالي است كه برخي از فيلم‌ها دولتي هستند و حتي از بيلبورد تبليغاتي شهري با قيمت ٣٠٠ ميليون توماني برخوردار مي‌شوند. اين امكان براي فيلم‌هايي كه با حمايت شهرداري يا ديگر سازمان‌هاي دولتي تهيه مي‌شوند وجود دارد اما براي من به عنوان يك تهيه‌كننده بخش خصوصي پرداخت چنين هزينه‌اي مقدور نيست. بنابراين بايد ببينيم وقتي سرمايه يك نفر از بين مي‌رود، چه راهي پيش روي دارد جز اينكه به شبكه‌هاي خارجي براي تبليغ فيلمش روي بياورد. وقتي من به عنوان تهيه‌كننده در بخش خصوصي مجبورم براي تبليغ محدود فيلمم ٤٠ تا ٥٠ ميليون تومان هزينه كنم و بازهم كارم آن گونه كه بايد ديده نشود، بي‌عدالتي است وقتي فيلم ديگري امكان تبليغ مجاني در حد يك ميليارد تومان هم دارد. البته شايد عده‌اي هم باشند كه زياده‌خواه هستند و براي ديده شدن بيشتر دست به اين كار بزنند. به هرحال اين موضوع گريزي است به اينكه چگونه فيلم‌ها را تبليغ كنيم تا تهيه‌كنندگان ما به سراغ كار غيرقانوني نروند. همچنين بايد مسوولان بينديشند چرا تمايل براي تبليغ در شبكه‌هاي فارسي‌زبان خارجي بيشتر است و به مسائلي مانند پخش بيشتر تبليغ و قيمت ارزان‌تر در آن شبكه‌ها توجه شود. *تهيه‌كننده و كارگردان

افکار/خوانندگان مطرح مشکلی با ارکستر ملی ندارند

افکارپرس: مدیر هنری و رهبرارکستر موسیقی ملی ایران در آستانه تازه ترین کنسرت این مجموعه موسیقایی از شرایط کمی و کیفی ارکستر و حاشیه های چند هفته اخیر ارکسترهای دولتی سخن گفت.

فرهاد فخرالدینی درباره کنسرت تازه ارکستر موسیقی ملی ایرانی که قرار است طی روزهای 23 و 24 دی ماه امسال به رهبری مهمان سهراب کاشف در تالار وحدت تهران برگزار شود گفت: ارکستر موسیقی ملی از مهر ماه امسال فعالیت خود را به صورت مستقل آغاز کرد اما این فضای مستقل به نسبت دوره های گذشته دارای تفاوت هایی است که یکی از این تفاوت ها استفاده از رهبر مهمان در اغلب کنسرت‌هاست و در کنار استفاده از رهبران مهمان از سولیست ها و خوانندگان بیشتری نیز استفاده می کنیم.

وی افزود: ما هم اکنون 10 خواننده در اختیار داریم که با آنها کار شده و آماده اجرا هستند که در برنامه 23 و 24 دی ماه دو نفر از این خوانندگان همراه ما خواهند بود. این دو خواننده برای اولین بار است که با ارکستر موسیقی ملی همکاری می کنند. در این کنسرت همانطور که قبلا هم اشاره کردم سهراب کاشف به عنوان رهبر مهمان در کنار مجموعه ارکستر موسیقی ملی خواهد بود. سهراب کاشف از جمله رهبران ممتاز و با انرژی ارکسترهای موسیقی کشورمان است که طی این مدت توانسته حضور موثری در جریان تمرین ها داشته باشد.

پیش بینی برنامه های با کیفیت برای ارکستر موسیقی ملی

این آهنگساز و رهبر پیشکسوت توضیح داد:‌ برنامه این کنسرت شامل اجرای آثاری از حسین دهلوی، مرتضی حنانه، شهرام توکلی، علی اکبر قربانی و بنده خواهد بود که در این راستا یادی هم از زنده یاد همایون خرم خواهیم داشت که این یادنامه به مناسبت سالروز درگذشت وی در نظر گرفته شده است. البته قطعات دیگری هم در این کنسرت خواهیم داشت که اجرای رِنگی از اپرای «کور اوغلی» اوزی حاجی بیگ اف و قطعه ای به نام راپسودی خیام میرزازاده از آهنگسازان خوب جمهوری آذربایجان از جمله این قطعاتی است که برای کنسرت در نظر گرفته ایم.

http://dl.musicema.com/upload/Image/fakhredini-569x330.jpg

رهبر ثابت ارکستر موسیقی ملی کشورمان درباره برنامه های بعدی ارکستر در هفته های آینده بیان کرد: برنامه های بعدی که برای مجموعه ارکستر موسیقی ملی در نظر گرفته ایم دو اجرای جشنواره موسیقی فجر است که در اولین اجرا لوریس چکناوریان به عنوان رهبر مهمان و دومین اجرا به رهبری ارکستر بنده خواهد بود. در این برنامه ها باز هم چند نفر خواننده جدید را معرفی خواهیم کرد. برای اجراهای اسفند ماه ارکستر نیز باز هم رهبر مهمان خواهیم داشت که طبق برنامه ریزی های انجام گرفته جناب اسماعیل واثقی از هنرمندان فارغ التحصیل هنرستان موسیقی ملی و آهنگسازی و رهبری ارکستر اتریش در کنسرت اسفند ماه به عنوان رهبر مهمان حضور دارد. البته در برنامه ای که بنده به عنوان رهبر ارکستر حضور دارم، ارسلان کامکار و پویان آزاده در قالب سولیست همراه من خواهند بود که ارسلان کامکار ضمن اجرای آثاری از مرتضی حنانه اثری از من را نیز تکنوازی می کند. پویان آزاده نیز در این کنسرت قطعه ای از جواد معروفی با تنظیم حسین دهلوی را اجرا می کند که قطعه بسیار خوبی است و گمان می کنم از جمله آثار پرطرفدار این کنسرت خواهد بود.

فخرالدینی افزود: زمانی که سفارش این قطعه به استاد جواد معروفی داده شد جناب اردشیر روحانی برای دریافت مدرک دیپلم هنرستان موسیقی اماده می شد که استاد حسین دهلوی به استاد معروفی سفارش داد که این قطعه را به اردشیر روحانی بدهند تا به واسطه اجرای آن دیپلم خود را دریافت کند. اسم اصلی این قطعه نیز «چهارگاه برای پیانو و ارکستر» است که امیدوارم اجرای دوباره آن بتواند مورد پسند مخاطبان کنسرت قرار بگیرد. به هر ترتیب آنچه ما برای این کنسرت ها در نظر گرفته ایم استفاده از تم های ایرانی است که در خور اجرا توسط ارکستر موسیقی ملی ایران است.

خوانندگان جدید ارکستر ملی جایگزین خوانندگان قبلی نیستند

مدیر هنری ارکستر موسیقی ملی در پاسخ به این پرسش که آیا حضور خوانندگان جدید و کمتر شناخته می تواند جایگزین مناسبی برای خوانندگان مطرح ارکستر موسیقی ملی طی سال ها و ماه های گذشته باشد؟ تصریح کرد: به اعتقاد من کسی از خوانندگان مطرح نیست که مایل به همکاری با ارکستر موسیقی ملی نباشد. من به عنوان نمونه عرض می کنم که قرار است امروز در بنیاد محمود افشار توسط مجله بخارا بزرگداشتی به مناسبت رونمایی از کتاب هایم برای من گرفته شود. سالار عقیلی که از خوانندگان مهم موسیقی ملی است همراه با گروه خود مشغول برگزاری چند کنسرت در اهواز است اما به محض اینکه خبردار شد چنین مراسمی قرار است در تهران برگزار شود تماس گرفت و گفت که من از فرودگاه با گروهم به محل برگزاری مراسم می آیم. پس می بینید که دوستان همواره لطف خود را به من داشته اند و اینکه تمایلی برای اجرای در فضای ارکستر را ندارند به نظر من دیدگاه درستی نیست. کما اینکه سالار عقیلی و محمد معتمدی تا همین چند وقت پیش در اجرای افتتاحیه و چند کنسرت ارکستر همراه ما بودند.

وی با اشاره به مشکلات دیگری که پیرامون این موضوع و بخش های دیگری که در ارکستر موسیقی ملی مطرح می شود، گفت: گرفتاری برای در اختیار داشتن یک سالن خوب که بسیار مهم است یکی از مسائلی است که می تواند در این فضایی که شما به آن اشاره کردید مطرح شود. من الان نگران این هستم که روز چهارشنبه قبل از اجرای ما، نمایشی روی صحنه است و من باید چه کار کنم؟ شما نمی دانید ایجاد چنین فضایی چه مشکلاتی را در پشت صحنه به وجود می آورد، شما تصور کنید وقتی خواننده و کسانی که در نواختن سازهای بادی مشغول هستند قبل از اجرا وارد پشت صحنه می شوند و شرایط را نامناسب می بینند دیگر در آمدن صدا از گلوی این خواننده و افراد واقعا کار سختی است. ضمن اینکه ورود و خروج نوازندگان به این فضا و گروه قبلی به قدری مشکل ساز است که شرایط کار را برای هر دو گروه سخت می کند. دیگر اینکه برخی اوقات مردم هم برای آمدن به کنسرت مشکل دارند زیرا به دلیل افزایش قیمت بلیت واقعا شرایط آمدن به ارکستر را ندارند.

این آهنگساز پیشسکوت موسیقی ایرانی توضیح داد: اگر سیاستی باشد که ما مردم را در این کنسرت ها سهیم کنیم و دولت کمک کند که این اجرا در اختیار همه مردم قرار گیرد آن وقت می توانیم برای حل بسیاری از مشکلات نیز برنامه ریزی بهتری داشته باشیم. ارائه سیاست‌های حمایتی از مخاطب برای تماشای برنامه ارکسترها و ارائه تخفیف های ویژه برای دانشجویان برای تهیه بلیت به خودی خود می تواند گام موثری باشد. از سوی دیگر در ایران ماجرا به گونه ای است که وقتی خواننده ای قطعه ای را می خواند همه مخاطبان دوست دارند آن قطعه تا ابد توسط همان خواننده خوانده شود در حالی که هیچ جای دنیا چنین روندی وجود ندارد و یک آهنگ توسط خوانندگان متعدد خوانده می شود و البته احتیاجی هم نیست که بگوییم چون فلان خواننده این اثر را خوانده، آن 10 خواننده دیگر نباید بخوانند. به هر ترتیب ما آمده ایم که به این جوانان کمک کنیم که در فضای موسیقی کشورمان بیشتر معرفی شوند و اصلا هم عیب ندارد که عده ای فکر کنند رقیب دارند. اتفاقا بنده با رقابت سالم نه تنها مشکلی ندارد بلکه تاکید دارم باید چنین فضایی در جریان خوانندگی آثار موسیقای کشورمان وجود داشته باشد.

قرار ما چیز دیگری بود اما در عمل چیز دیگری شد

مدیر هنری ارکستر موسیقی ملی در بخش دیگری از صحبت ها خود با اشاره به حاشیه های اخیر مجموعه ارکسترهای دولتی در حوزه میزان دستمزد، قرار داد و شایعه اختلافات وی با مدیر هنری ارکستر سمفونیک تهران گفت: ارکستر موسیقی ملی نسبت به ارکستر های دیگر در وضعیت خوبی قرار دارد. ما هم اکنون بهترین نوازنده ها را در اختیار داریم و نظم و نظام ارکستر بسیار مثال زدنی است. همین که دوستانی چون لوریس چکناوریان و سهراب کاشف علاقه مندند در ارکستر موسیقی ملی فعالیت داشته باشند به جهت این است که ارکستر از توانمندی بیشتری برخوردار است. به هر حال کار کردن یک آدابی دارد. از همان ابتدا هم قرار بود دو ارکستر دولتی راه اندازی کنیم یعنی وعده ای که از همان ابتدا آقای رییس جمهور دادند بر این مبنا بود تا دو ارکستر سمفونیک و موسیقی ملی احیا شوند ولی من در عمل نزدیک بود فضا به سمتی برود که بر خلاف میل من بود که موافق آن طرح نبودم.

http://media.farsnews.com/Media/8510/ImageNews/851013/36_851013_L600.jpg

وی افزود: اینکه یک ارکستر وجود داشته باشد و دو کار را انجام دهد، موضوع شدنی نبود چرا که هم شرایط و هم وظایف با هم فرق دارد. البته این دو ارکستر می توانستند نوازنده مشترک داشته باشند ولی من موافق نبودم زیرا می دانستم که گرفتاری تولید می کند. اما من تا مدتی با این فضا همراهی کردم و از این همراهی ناراضی هم نیستم ولی مسائلی پیش آمد که صادقانه از این مسائل خوشم نیامد. من در کار کسی دخالت نمی‌کنم و اجازه هم نمی دهم که کسی در کارم دخالت کند و همین مسائل سبب شد که راهم را جدا کنم. جناب رهبری از شاگردان قدیم هنرستان هستند و ما قبلا با هم کار کردیم و اتفاقا هیچ مشکلی هم با یکدیگر نداشتیم. مشکل از اینجا شروع شد که بدون اینکه نظری از من گرفته شود تصمیم گرفته بودند که با یک ارکستر دو کار انجام بدهند و من با این طرح مخالف بودم. آخر هم معلوم شد که حق با من بوده است.

فخرالدینی تصریح کرد: ارکستر مانند یک اداره است که نمی تواند دو مدیر داشته باشد. درست است هم بنده و هم آقای رهبری مدیر هنری بودیم ولی این شدنی نیست. بنابراین بهترین راه این بود که راهمان را جدا کنیم و اگر دوستی هم وجود دارد همین طور باقی بماند. در حوزه هماهنگی تمرین ها هم باید بگویم که ارکستر موسیقی ملی روزهای تمرین خود را دارد و هرگز روزهای تمرین ارکستر سمفونیک را نخواسته است. بنده این زیاده خواهی ها را تایید نمی کنم چرا که مجموعه بنده روز معین خود را دارد و در همان روز هم تمرین می کند. آنها هم روزهای معین خود را دارند. در زمینه حقوق و مزایا هم ما هیچ مشکلی نداریم چرا که حساب و کتاب ما جداست و هیچ دخالتی در امور هم نداریم. گرچه ما هم مشکلات مالی داریم و شاید این میزان مشکل بیشتر از ارکستر سمفونیک تهران باشد، اما من عقیده داشتم که نباید این مشکلات را رسانه ای کنیم.

وی در پایان گفت: من به جهت اینکه از جوانی عاشق این کار بودم به عنوان یک وظیفه و فریضه خودم را مکلف می دانم که این کار را حفظ کنم و آن را رها نکنم وگرنه به تمامی مشکلات آگاهی دارم و می دانم مشکلاتی وجود دارد که اگر نباشد بسیار بهتر است اما وقتی می بینم در بدنه دولت نیز پولی وجود ندارد، چه کاری باید بکنم؟ آیا غیر از این است که کارمان را ادامه بدهیم و منتظر بمانیم مشکلات بودجه حل شود. این فضا دیر یا زود ممکن دارد اما سوخت و سوزی در کار نیست. به هرحال امیدوارم دست دستگاه های دولتی باز شود و ما بتوانیم در زمینه افزایش حقوق نیز اقداماتی را در شان نوازندگان انجام بدهیم.

اطلاعات/مرور نیم قرن فعالیت هنری «مسعود عربشاهی» در گالری شهریور

گالری شهریور از ۲۵ دی میزبان نمایشگاهی از آثار مسعود عربشاهی نقاش مطرح معاصر می‌شود.

به گزارش هنرآنلاین، عربشاهی در حالی حاصل پنج دهه فعالیت هنری خود را روی دیوار می‌برد، که نزدیک به یک دهه از آخرین نمایشگاه انفرادی او در تهران می‌گذرد.

امیرحسین زندی، مدیر گالری شهریور که پس از سه نمایشگاه "ابوالقاسم سعیدی”، "هنر دهه ١٣۴٠ ایران، از مجموعه مسعود اخوان‌جم” و نمایشگاه زنده‌یاد "ناصر عصار”، این روز‌ها در تدارک برپایی نمایشگاهی از آثار قدیم و جدید "مسعود عربشاهی” است، انگیزه خود از برپایی این نمایشگاه را چنین تشریح کرد: "زمانی که ما درباره هنر مدرن در ایران صحبت می‌کنیم، نمی‌توانیم مدرنیست‌های اولیه را نادیده بگیریم. بعضی از این‌ها کمتر شناخته شده و برخی مدت‌ها در انزوابوده‌اند. هدف ما از برپایی نمایشگاه استاد عربشاهی معرفی ایشان نیست، بلکه بررسی بیشتر کار‌هایشان است؛ اینکه کار‌هایشان بیشتر واکاوی شود ومحققان هنر و دانشجویان بیشتر درباره‌شان مداقه و تحقیق کنند. قصدمان این بوده با نمایش برگزیده آثار ایشان، هنردوستان بیشتر به کار‌هایشان از نظرآکادمیک و تئوریک نزدیک شوند و ببینند هنرمندی مانند آقای عربشاهی در ٨٠ سال زندگی و ۶٠ سال عمر کاری از کجا به کجا رسیده، فلسفه کاری و منابع الهامش چه بوده، ‌چه کارهای مهمی کرده و چه دوره‌های کاری‌ داشته است. وقتی برگزیده آثار می‌گذاریم به این علت است که همه دوره‌ها باشد تا کسانی که امکان حضور در نمایشگاه انفرادی ایشان را از دهه ۴٠ تاکنون نداشته‌اند، بتوانند خط کاری ایشان را بهتر دنبال کنند و بشناسند.” زندی درپاسخ به این سؤال که آیا برای چیدمان و انتخاب کار‌ها با هنرمند مشورت کرده اضافه کرد: "ما با خود هنرمند دائم در تماس هستیم.

http://www.honaronline.ir/Image/News/2016/1/66379_635881970943947931_m.jpg

آثار این نمایشگاه تماماً از مجموعه شخصی آقای عربشاهی و به انتخاب خودشان روی دیوار می‌رود. ایشان آثاری را که در اختیار گذاشتند به ما داده‌اند و خواسته‌اند برخی کار‌ها حتماً نمایش داده شود. ‌” زندی در پاسخ به این سؤال که آیا کاری هست که برای اولین‌بار نمایش داده شود؟ تصریح کرد: "یک‌سری کار‌ها هست که تابه‌حال دیده نشده و مربوط به سری آخر فعالیت‌های ایشان در سال ٢٠١۴ بوده است. از کارهایی که در دهه ۴٠ انجام داده‌اند تاکارهای اخیرشان در این نمایشگاه هست.”

علاقه‌مندان برای دیدار از این آثار می‌توانند از ۲۵ دی تا ۲۳ بهمن به گالری شهریور به نشانی تهران، الهیه، خیابان خزر شمالی، بن بست هرمز، شماره ۹ مراجعه کنند.

اطلاعات/نکوداشت استاد فرهاد فخرالدینی با حضور هنرمندان

سرویس فرهنگی – هنری:

” شب فرهاد فخرالدینی”، رهبر ارکستر ملی ایران، با حضور اصحاب فرهنگ و هنر و جمعی از پیشکسوتان موسیقی ایرانی در بنیاد موقوفات افشار و با همکاری مجله بخارا برگزار و از استاد فخرالدینی تجلیل شد.

علی دهباشی که اجرای این برنامه را بر عهده داشت در ابتدای این نشست درباره زندگی و فعالیت‌های هنری استاد فخرالدینی صحبت کرد.

در این مراسم استاد محمد رضا شجریان هم در سخنانی ضمن تقدیر و تشکر از برگزاری این برنامه گفت: دوستی من با آقای فخرالدینی به چهل و هشت سال قبل باز می‌گردد و سابقه این سالها دوستی باعث شد که ما آثار خوبی از موسیقی به این مرز و بوم تقدیم کنیم.

شجریان افزود: هر چه در موسیقی دارم از استاد عبدالوهاب شهیدی و سپس از استاد فخرالدینی است که سالهای دور با هم در رادیو کار می کردیم.

در ادامه این مراسم کامبیز روشن روان و لوریس چکناواریان هم در سخنانی کوتاه از دوستی و منش اخلاقی فخرالدینی صحبت و بر اهمیت و بینش موسیقیایی استاد تاکید کردند.

همچنین محمد موقتیان خطاب به استاد فخرالدینی گفت: خوشابه حالت که سرود هستی را به نام مملکت ما نواختی و همین را پی بگیرید. سپس نماهنگی از ارکستر استاد فخرالدینی که رهبری موسیقی سریال سربداران را بر‌عهده داشت‌، پخش شد.

http://musiceiranian.ir/images/news-pic/2015/05/1722572-370x247.jpg

محمد سریر هم در بخش دیگری از این برنامه با اشاره به شخصیت‌های مهم حوزه موسیقی در ایران که در این برنامه حضور یا‌فتند، گفت : شرایط و مقاطعی می‌طلبد که شخصیت‌های مهمی به وجود بیاید و استاد فخرالدینی در چنین شرایطی به وجود آمدند اما تمام ظرفیت هنری ایران هنوز شناسانده نشده است.

وی همچنین تاکید کرد: رهبر ارکستر تمام احساسات جمع را در آن قطعه موسیقی تجلی می دهد و استاد فخرالدینی نیز احساسات جمع را در ارکستر تجلی می دهد. حسن ناهید نیز در این برنامه به سابقه دیرینه خود و سالهای آشنایی و دوستی‌اش با استاد فخرالدینی اشاره کرد.

هوشنگ کامکار نیز در این برنامه با اشاره به تعریف موسیقی ملی ایران گفت : موسیقی ملی باید بر اساس تمام دانش موسیقیایی جهان باشد و از تمام آنها استفاده کند و آن فرد سازهای ایرانی را نیز به خوبی بشناسد و در نهایت هویت ملی را در کارش مشخص کند و اگر کسی آن موسیقی را می‌شنود، بداند که این موسیقی برای کدام کشور است.

وی تاکید کرد: استاد فخرالدینی زحمات بسیاری برای معرفی موسیقی ملی ایران کشیدند. فاطمه معتمد آریا نیز از استاد فخرالدینی به عنوان یکی از چهره های ماندگار موسیقی ایران یاد کرد. در ادامه این برنامه کیوان ساکت به اجرای موسیقی پرداخت.

سپس سالار عقیلی به همراه گروه موسیقی خود چند قطعه برای حضار اجرا کرد. در ادامه این برنامه از دو جلد کتاب فخر‌الدینی با عنوان” هارمونی موسیقی در ایران” و "تجزیه و تحلیل ردیف موسیقی در ایران” رونمایی شد.

در پایان این برنامه فرهاد فخرالدینی در سخنانی کوتاه از تمامی حضار و استادان موسیقی که در این برنامه شرکت کر‌دند تشکر کرد و گفت : همه ما خاطرات شیرین و بدی در طول عمرمان داریم اما مرور خاطرات شیرین بسیار جذاب است. امشب شاید بلندترین قله خاطرات من با حضور دوستان عزیزم در اینجا شکل گرفت و وقتی که یاد روزهایی که با شجریان عزیز بودم می افتم به وجد می آیم.

وی همچنین گفت : من خیلی زود کار تدریس را شروع کردم و خیلی سختکوش بودم، برای اینکه با عشق و میل کار می کردم و هنوز هم به این شیوه کارمی کنم.

ایران/در گفت‌وگوی «ایران» با سید روح‌الله حسینی رئیس هیأت امنای مدرسه ملی سینما بررسی شد

زیر و بم یک مدرسه سینمایی در ایران

روح‌الله حسینی: یکی از اهداف تعریف شده برای مدرسه ملی سینما احصا و شناسایی هویت و صدای ایرانی است. سینمای ایران واجد ویژگی‌هایی است که آن را از سینمای هند، اروپا و هالیوود متمایز می‌کند. این ویژگی‌ها باید مطالعه و تئوریزه شود

نرگس عاشوری

«مدرسه ملی سینما» طرح جدیدی است که با روی کار آمدن حجت‌الله ایوبی به عنوان معاون سینمایی دولت یازدهم مطرح و عملیاتی شد. او بارها آرزوی تشکیل چنین مدرسه‌ای را تکرار کرد تا اینکه در دی ماه سال 93 با معرفی اعضا، نخستین جلسه رسمی هیأت امنا برگزار شد. با وجود اشتیاق‌های فراوان برای راه‌اندازی این مرکز انتظار می‌رفت در آینده‌ای نه چندان دور شاهد آغاز فعالیت رسمی مدرسه ملی سینما باشیم اما در حد فاصل دی ماه 93 تا دی‌ماه 94 همه اخبار فعالیت های این مدرسه حول محور صدور احکام بود و نه یک حرکت یا دستاورد چشمگیر. با معرفی رؤسا و معاونان بخش‌های مختلف این مرکز آموزشی و پژوهشی در چهارمین روز از نخستین ماه زمستان باز هم چند روزی است نام مدرسه ملی سینما در خبرها می‌چرخد. این موضوع بهانه‌ای شد تا در گفت‌وگو با روح‌الله حسینی مدیر مدرسه و دبیر شورای علمی مدرسه ملی سینما ایده شکل‌گیری، نحوه فعالیت و اهداف مدرسه ملی سینما را بررسی کنیم.

http://media.isna.ir/content/02587.jpg/2

ë الگوی آموزشی برگرفته از نظام حوزه و دانشگاه

مؤسسه سینمایی «گراسیموف» در روسیه و فیلمساز معروفش تارکوفسکی، مدارس فیلمسازی USC و سرآمدترین دانشجویش آلفرد هیچکاک، «لودز» و شاگردان بنامش رومن پولانسکی؛ کریستف کیشلوفسکی و زبیگنیف رابچنسکی و «مرکز تجربیات سینمایی رم» عناوینی است که در دیباچه برترین مدارس فیلمسازی جهان به چشم می‌خورد. بعد از تأسیس «گراسیموف» به عنوان قدیمی‌ترین مدرسه سینما در جهان یعنی از 100 سال گذشته تا امروز حدود بیست ‌و نه مدرسه بر‌تر فیلمسازی در ۵ قاره جهان تشکیل شده است؛ مدارسی که با هدف پر کردن فاصله بین بخش علمی و عملی سینما بنا شده‌اند و در این سال‌ها مسیر کار حرفه‌ای در سینما را برای علاقه‌مندانشان هموار کرده‌اند. در ایران نیز یک سال پس از استقرار دولت یازدهم و فعالیت تیم فرهنگی این دولت زمزمه‌هایی مبنی بر تأسیس مدرسه ملی سینمای ایران به گوش رسید؛ طرحی که با پشت سر گذاشتن یک دوره چند ماهه برنامه‌ریزی و تدارک سرانجام در 24 دی‌ماه 93 با معرفی حجت‌الله ایوبی، یونس شکرخواه، محمد باقر قهرمانی، روح‌الله حسینی، مجید شیخ انصاری، علیرضا تابش به‌عنوان مدیرعامل فارابی، لیلا حاتمی، ناصر تقوایی، مجید مجیدی و مجتبی راعی رنگ اجرایی به خود گرفت.

سید روح‌الله حسینی رئیس هیأت امنا و مدیر مدرسه ملی سینما درباره ایده و انگیزه راه‌اندازی این مرکز به «ایران» می‌گوید: «آبان ماه سال 92 با ورود به سازمان سینمایی آقای ایوبی این ایده را با من مطرح کرد. ایشان بواسطه مسئولیتشان به عنوان رایزن فرهنگی در فرانسه از نزدیک با فعالیت چنین مراکزی آشنایی داشتند و در دیدارشان با سینماگران هم درخواست تشکیل چنین مرکز و ثمرات آن برای سینمای ایران را شنیده بودند بنابراین می‌توان گفت ایده یک ایده جمعی بود.» پس از اعلام موافقت برای ساخت این مدرسه الگوی بیست و نه مدرسه سینمایی از «فامو» در پراگ تا «لودز» در لهستان و فیلم اسکول لندن بررسی شد تا در نهایت یک الگوی بومی با استانداردهای جهانی ترسیم شد؛ الگویی برگرفته از دو نظام حوزه و دانشگاه و بر اساس الگوی ایرانی «استاد – شاگردی».

ë پر کردن فاصله‌ بین نظریه دانشگاهی و تجربه عملی بازار کار

با گذشت بیش از 5 دهه از ورود دستگاه سینماتوگراف به ایران، مراکز آموزشی بسیاری از جمله دانشکده‌ هنرهای دراماتیک دانشگاه تهران، دانشگاه غیرانتفاعی سوره، دانشگاه تربیت مدرس، دانشگاه آزاد، علمی کاربردی و آموزشگاه‌های خصوصی سینما با هدف تأسیس ارتقای سطح آموزشی سینمای کشور تأسیس شدند. با وجود چنین مراکز آموزشی نخستین سؤالی که با اعلام خبر راه‌اندازی مدرسه ملی سینما مطرح شد ضرورت تأسیس چنین مدرسه‌ای بود. حسینی که می‌گوید این سؤال یکی از اصلی‌ترین سؤالات مطرح شده در شورای برنامه‌ریزی این مرکز آموزشی- پژوهشی نیز بوده است می‌افزاید: «همه کارهای کار‌شناسی براساس این سؤال انجام شد. نتیجه تحقیقات این بود که بین بخش علمی و عملی سینما یک فاصله وجود دارد و مدرسه ملی رسالت دارد فاصله‌ بین تئوری و نظر در دانشگاه و عمل در بازار کار سینمای حرفه‌‏ای را پر کند طبق تعریف ما مدرسه ملی بر خلاف روند جاری دانشگاه‌ها، قرار است کارگاه محور باشد».

این عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در ادامه از رسالت به‌ روزکردن دانش سینمای ایران به عنوان یکی از وجوه تمایز مدرسه ملی سینما با دیگر مراکز علمی فعال در این حوزه یاد می‌کند و می‌گوید: «اگر در این مدرسه آشنایی با دانش و اقتضائات روز حاصل نشود می‌توان گفت تمایزی با دیگر مراکز علمی فعال در این حوزه ندارد. ما به هر آنچه که در اختیار و توان دانشگاه‌ها و مراکز خصوصی است ورود نمی‌کنیم.»

گفته می‌شود این مدرسه که علی جنتی (وزیر فرهنگ ‌و ارشاد اسلامی)، حجت‌الله ایوبی (رئیس سازمان سینمایی) و مجید مجیدی هیأت مؤسس آن هستند قرار است زیرساخت‌ها و بنیان‌های سینمای ایران را تقویت کند. فلسفه وجودی مدرسه ملی سینما کاهش فاصله‌ میان دانش و استانداردهای سینمای ایران با جهان با تأکید بر حفظ ویژگی‏‌های فرهنگی این مرز و بوم است. همچنین از جمله اصلی‌ترین وظایف مدرسه کاربردی کردن آموزش‌ها و پژوهش‌های سینمایی و کشف و پرورش استعدادهای جوان کشور است. مدیر مدرسه ملی سینما می‌گوید این مدرسه شبیه الگوهای مدرن نیست که تعداد زیادی دانشجو دروس مختلف را از استادان متفاوت آموزش ببینند. ساختار علمی و آموزشی آن هم مشابه مراکز آموزش عالی در قالب واحدها‌ی درسی نیست و قرار است در قالب کارگاه‌ها و نشست‌های علمی باشد.

به گفته حسینی در این مدرسه رابطه استاد با هنرجو محسوس‌تر است و مثل نظام حوزوی که هر طلبه محضر یک استاد و علامه را درک کرده و با او شناخته می‌شود در این نظام هم هنر جو با استادش شناخته می‌شود. به عبارت دیگر به صورت محسوس مشخص می‌شود که هر دانشجو دانش‌آموخته کدام مکتب یا براساس نگاه چه سینماگر یا استاد بزرگ سینمای ایران تربیت شده است؛ البته آن‌طور که در طرح و نظام آموزشی این مدرسه تأکید شده است استادان این مدرسه ملزم هستند نگاه و جهان شخصی دانشجو را کشف کرده و آن را پرورش بدهند یعنی قرار نیست خروجی این مدرسه صرفاً نیروی انسانی کپی‌ یا بازسازی شده‌ای از استادان آن باشد. یکی دیگر از انتظارات و توقعی که سینماگران از مدرسه ملی سینما دارند آموزش و تمرین اندیشیدن، شناخت و درک شرایط زمانه است؛ مؤلفه‌ای که رئیس مدرسه ملی سینما می‌گوید به عنوان یکی دیگر از کلیدواژه‌های مهم نظام آموزشی مدرسه ملی سینما بر آن تأکید شده است.

http://tehranmoscow.com/wp-content/uploads/2016/01/%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1-%D8%B9%D8%A7%D9%85%D9%84-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%87-%D9%85%D9%84%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7.jpg

ë هیچ‌نگاه و سلیقه‌ای حذف شدنی نیست

مدرسه ملی سینما به اعتبار اینکه یک طرح ملی است قاعدتاً باید نگاه و کارکرد ملی هم داشته باشد. سید روح‌الله حسینی در پاسخ به سؤالی درباره استفاده از تمام بضاعت سینمای ایران و ایجاد شرایط برای بی‌بهره نماندن نسل جوانی که بر سفره دانش این مدرسه نشسته‌اند از طعام اندیشه و میراث فرهنگی بزرگانی چون بهرام بیضایی در این مدرسه می‌گوید: «مدرسه ملی سینما به اعتبار ملی بودن نمی‌تواند هیچ‌نگاه و سلیقه‌ای را حذف کند بنابراین ما امیدواریم که بتوانیم از تجربه و نوع نگاه بهرام بیضایی هم در مدرسه بهره‌بگیریم البته هنوز هیچ صحبت و گفت‌وگوی جدی نداشته‌ایم اما هر وقت ایشان چنین آمادگی داشته باشند ما استقبال می‌کنیم.» به گفته حسینی مسئولان این مدرسه در حال رایزنی با ناصر تقوایی سینماگر شناخته شده و عضو هیأت امنای این مدرسه هستند تا از دانش او در حوزه تدریس هم بهره‌مند شوند.

ë سینماگران شناخته‌شده در کسوت مدیر دپارتمان‌های آموزشی

طبق تعریف مدرسه ملی سینمای ایران، مرکزی آموزشی و پژوهشی است که به منظور توسعه‌ نظام‌مند پژوهش‌ها و آموزش‌های سینمایی کشور تأسیس شده است. حجت‌الله ایوبی پس از مشخص کردن ترکیب هیأت امنا و مدیریت عالی سینما اواخر فروردین ماه امسال طی حکمی، منصور براهیمی، یونس شکرخواه، سیدرضا میرکریمی، سعید پوراسماعیلی، مجتبی راعی، سیدروح‌الله حسینی و مجید شیخ انصاری را به عنوان اعضای شورای علمی مدرسه ملی سینمای ایران منصوب کرد؛ شورایی که وظیفه راهبری و علمی مدرسه ملی را بر عهده دارد و سیاست‌ها و برنامه‌های آموزشی و علمی مدرسه توسط اعضای آن تدوین شده است. مدرسه ملی سینما با تأکید بر کاربردی کردن آموزش‌ها و پژوهش‌های سینمایی و با هدف کشف و پرورش استعدادهای جوان کشور، اقدام به تعریف و اجرای فعالیت‌های خود در دو شاخه اصلی «آموزش» و «پژوهش» و در قالب شش گروه آموزشی «کارگردانی»، «فیلمبرداری»، «تدوین»، «فیلمنامه‌نویسی»، «تهیه و تولید» و «صدا» کرده است. مجتبی راعی، محمود کلاری، بهرام دهقان، کامبوزیا پرتوی، علی واجد سمیعی و پرویز آبنار سینماگرانی هستند که 4 دی‌ماه در احکامی جداگانه از سوی رئیس سازمان سینمایی به عنوان رؤسای دپارتمان‌های مختلف این مدرسه مشخص شدند. همچنین لیلا حاتمی که پیش از این به عنوان یکی از اعضای هیأت امنا و هیأت مدیره این مدرسه معرفی شده بود در حکمی تازه به عنوان مشاور هنری این مرکز منصوب شد.

حوزه کاری هر کدام از رؤسای دپارتمان‌ها با توجه به عنوان و سابقه فعالیت رؤسای آن مشخص و قابل حدس است؛ اما انتصابی که از جشنواره فیلم فجر امسال باب شده و در میان حکم‌های جدید این مدرسه ملی هم دیده می‌شود هویت نامشخصی دارد و تقریباً کسی نمی‌داند مشاور هنری در این مدرسه چه خواهد کرد. مدیر مدرسه ملی سینمای ایران در پاسخ به این سؤال می‌گوید: «مدرسه ملی پیش از هرچیز یک فضای هنری است و باید متفاوت از فضای دانشگاهی باشد که ممکن است در آن فضا سینما بخوبی شناسایی نشود. خانم حاتمی با توجه به سوابق و نوع نگاه هنری‌شان می‌توانند به خلق چنین فضایی در مدرسه ملی سینما کمک کنند. فضایی که در آن صمیمیت توام با جدیت علمی باشد.»

او در ادامه از لیلا حاتمی به عنوان چهره بین‌المللی یاد می‌کند که بواسطه تسلط بر چند زبان می‌تواند نیرویی مؤثر در همکاری با مسعود رایگان در دپارتمان بین‌الملل باشد.

طبق اهداف تعریف شده برای مدرسه ملی سینما، آموزش در تمام گروه‌های ذکرشده در اشکال مختلف اعم از کارگاه، همایش، تک‌درس و غیره و نیز در زمانبندی‌های متفاوت به صورت کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت ارائه می‌شود و در پایان هر دوره دو ساله مدرک مدرسه ملی سینما با تأییدیه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارائه می‌شود. حسینی درباره معادل‌سازی مدرک تحصیلی این مدرسه توضیح می‌دهد: «ما نمی‌خواستیم در قالب‌های وزارت علوم و مطابق نظام دانشگاهی و ترمی واحدی فعالیت کنیم بنابراین مدرسه ملی منحصراً تحت نظارت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کار می‌کند.»

ë اصناف خانه سینما در کنار جوانان مستعد پشت نیمکت مدرسه

از جمله مهم‌ترین وظایف مدرسه ملی که متولیان بر آن تأکید ویژه دارند نقش پژوهشی این مدرسه است. بر این اساس گروه مطالعات سینمایی بخش پژوهش و پایش مدرسه ملی سینمای ایران، با هدف آسیب‌شناسی و نیازسنجی سینمای کشور، ارتقای پژوهش‌های سینمایی و میان‌رشته‌ای، همکاری مستقیم با بخش آموزش و نیز بهره‌گیری بیشتر از دستاوردهای نظری جوامع دیگر در حوزه‌ سینما تأسیس شده است. علیرضا داوودنژاد، دکتر عبدالله گیوان، مسعود رایگان و سعید پوراسماعیلی از دیگر چهره‌های شناخته شده‌ای هستند که در تازه‌ترین احکام مدرسه ملی سینما به ترتیب معاونت بخش‌های آموزشی، پژوهشی، بین‌الملل و اجرایی را عهده‌دار شده‌اند. مدیران تازه منصوب شده‌ای که سابقه درخشان آنها مایه دلگرمی برای امید بستن به اعتبار و آینده این مدرسه است اما آیا قرار است این چهره‌های شناخته شده با پشتوانه‌ای از تجربه مطیع کامل برنامه‌های تدوین شده‌ای باشند که از سوی تصمیم‌سازان این مدرسه تکلیف می‌شود؟

رئیس مدرسه ملی سینما در این باره می‌گوید: «قطعاً در مدتی که مدرسه ملی طراحی شد و به بارنشست اهدافی چون به روزآمد کردن دانش سینمای ایران، استاندارد کردن فرآیندها و روش‌های تولید در سینمای ایران، ارتباطات بین‌الملل و... ترسیم شد که همه ما باید تابع این اهداف کلی باشیم و در ذیل آن خدمت کنیم، بنابراین دپارتمان‌ها موظفند در این راستا برنامه‌ها، کارگاه‌ها و کلاس‌ها را تقویت کنند. به عنوان مثال در حوزه تهیه و تولید باید هر آنچه در سینمای جهان اتفاق می‌افتد رصد و مطالعات تطبیقی انجام شود تا بر اساس آن کارگاه‌های آموزشی برای هنرجویان برگزار شود و همچنین اطلاعات و دانش صنف تهیه‌کنندگان و مدیران تولید به روز شود.» اما جدا از آنچه مربوط به نظام و ساختار آموزشی این مدرسه می‌شود یکی از ابهامات این سیستم جدید آموزشی جامعه هدف آن است. با توجه به اهداف تدوین شده‌ای چون روزآمد کردن دانش اصناف و از سوی دیگر پر کردن فاصله‌ بین تئوری و عمل مشخص نیست که آیا مدرسه ملی سینما در راستای تولید فیلمساز حرفه‌ای، هدفگذاری شده یا حرفه‌ای کردن فیلمسازان کنونی را در دستور کار دارد؟

http://www.farhang.gov.ir/ershad_content/Media/image/2016/01/325530_orig.jpg

مدیر مدرسه ملی سینمای ایران در این باره می‌گوید: «مخاطبان ما دو دسته هستند. دسته اول تمام 31 صنف خانه سینما با هدف روزآمد کردن، دانش‌افزایی و بازآوری اطلاعات و دسته دوم جوانان بااستعدادی که قرار است در نظام استاد شاگردی و البته بر‌اساس یک نظام و ساز و کار پذیرش خیلی دقیق وارد این مدرسه شوند» او همچنین درباره گزینش متقاضیان حضور در این مدرسه توضیح می‌دهد که بخشی از این پایش توسط مدرسه ملی سینما انجام می‌شود اما در نهایت تصمیم‌ نهایی با استادان این مدرسه است که چه کسانی را برای شاگردی بپذیرند.

ë پاتوقی برای تبادل دانش و انعکاس صدای ایرانی

مدرسه ملی سینما قرار است پاتوقی برای انتقال دانش روز سینمای جهان به ایران و همچنین مبادله تجارب با دیگر کشورها باشد. روح‌الله حسینی که در بخشی از صحبت‌هایش به ماهیت بین‌المللی مدرسه سینما برای تبادل دانش و تجارب سینمایی اشاراتی دارد در پاسخ به سؤالی مبنی بر دغدغه متولیان این مدرسه درباره نگاه ملی سینمای ایران، به تعریف کلیدواژگان مدرسه ملی سینما پرداخته و می‌گوید: «یک کلید واژه مدرسه ملی سینمای ایران‌ همین نگاه ملی یعنی کشف و ساختن صدای ایرانی و ارائه آن به خارج مرزهاست.»

این مدرس دانشگاه در توضیح بیشتر می‌افزاید: «یکی از اهداف تعریف شده برای مدرسه ملی سینما احصا و شناسایی این صداست. ما معتقدیم سینمای ایران واجد ویژگی‌هایی است که آن را از سینمای هند، اروپا و هالیوود متمایز می‌کند. این ویژگی‌ها باید مطالعه و تئوریزه شود. همین صداست که به گوش خارج از این مرزها رسیده و آنها را علاقه‌مند سینمای ایران کرده است. من اطمینان دارم که در کشوراروپایی و امریکایی و آسیایی علاقه جدی به این نوع سینمای ایرانی وجود دارد.»

به گفته حسینی مدرسه ملی سینما قرار است با دعوت از افرادی که درباره سینمای ایران مطالعه و تحقیقاتی داشته‌اند شرایطی فراهم کند تا پژوهش‌ها و دیدگاه‌های آنها به هنرجویان این مدرسه عرضه شود. او می‌گوید از این به بعد مدرسه ملی سینما نهادی خواهد بود برای کسانی که می‌خواهند بیایند و ببینند در سینمای ایران چه خبر است.

این عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در ادامه از اعزام گروهی از جوانان سینماگر به مدرسه ملی لهستان به عنوان نمونه‌ای از فعالیت‌های این مدرسه در این راستا یاد می‌کند و در پاسخ به سؤالی درباره گزینش این گروه توضیح می‌دهد: «بر اساس تفاهمنامه‌هایی که به همت شخص آقای ایوبی با مدارس بین‌المللی از جمله لودز لهستان و مدرسه مسکو بسته شد سازمان سینمایی می‌تواند سالانه تعداد محدودی هنرجو را برای آموزش به این مدارس اعزام کند. با توجه به اینکه مدرسه ملی سینما در آن ایام هنوز به صورت رسمی فعالیت‌هایش آغاز نشده بود انتخاب این گروه اعزامی به لهستان مکانیزم متفاوتی داشت. بخش روابط بین‌الملل سازمان سینمایی از سازمان‌های تابعه و دانشگاه‌ها از جمله دانشگاه تهران و هنر اسلامی درخواست کرد تا دانشجویان نخبه و زبده را معرفی کنند. همچنین به مؤسسات اعلام شد تا کسانی که در جشنواره‌های مختلف جوایزی کسب کرده‌اند یا بنا بر صلاحدید این مؤسسات شایستگی این دوره آموزشی را دارند معرفی کنند. در نهایت از بین این افراد گروه اعزامی با اعمال نظر مدرسه ملی سینما انتخاب شد اما چون طرف مقابل مدرسه است و به طور طبیعی در این نقل و انتقال طرف ایرانی هم مدرسه ملی سینمای ایران خواهد بود بانی این اعزام مدرسه ملی سینما عنوان شد تا ما در آینده بتوانیم میزبان گروهی باشیم که از لهستان به ایران خواهند آمد.»

ë فروردین مدرسه سینما در باغ فردوس

از آبان‌ماه سال 92 که زمزمه‌های راه‌اندازی مدرسه ملی سینما شنیده شد تا آذرماه سال 94 و اعلام عمومی اسامی رؤسا و معاونان دپارتمان‌های مختلف حدود 2 سال زمان گذشته است اما تمام اخبار این مرکز آموزشی و پژوهشی طی این مدت حول محور صدور احکام بوده است. سید روح‌الله حسینی درباره علت طولانی شدن آغاز فاز عملیاتی مدرسه ملی سینما می‌گوید: «نیاز به یک اجماع و اتفاق آرا بود. در این مدت با بیش از 150 نفر از اهالی سینما و دانشگاهیان دیدار داشتم. ضمن اینکه پژوهش و مطالعات تطبیقی انجام می‌شد و فعالیت‌های مدارس ملی دیگر کشورها از شرق گرفته تا غرب بررسی شد. ما نمی‌خواستیم یک کار شتابزده و راه بیانداز و جا بیانداز انجام دهیم. قرار ما اصلاح اشکالات و فرآیندها در سینمای ایران بود و اگر شتابزده اقدام می‌کردیم به نوعی نقض غرض می‌شد و نمی‌توانستیم ادعا کنیم که می‌خواهیم سینمای ایران را پایش کنیم و ایرادهایش را برطرف کنیم» با وجود این حسینی می‌گوید با تعیین ترکیب مدیریتی و اجرایی‌ مدرسه ملی سینما، فعالیت‌های این مجموعه آموزشی رسماً آغاز شده اما رسانه‌ای نشده است. آموزش دکوپاژ در فضای باز و بسته توسط خسرو سینایی، برگزاری نشست‌های فیلمنامه‌نویسی با همکاری خانه سینما، برگزاری نشست‌های سینما دانشگاه در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، ترجمه و پژوهش بیش از 40 اثر، برگزاری کارگاه سه روزه میزانسن با حضور فیلمساز الجزایری‌الاصل و مدرس دانشگاه‌های کانادا و فرانسه بخشی از فعالیت‌هایی است که طی این مدت در مدرسه ملی سینما انجام شده است. رئیس هیأت امنای مدرسه ملی سینما از آغاز فعالیت‌های دوره دوساله‌ای که در آینده مدرسه ملی سینما با آن شناخته خواهد شد از فروردین ماه سال 95 خبر می‌دهد و درباره محل استقرار این مدرسه هم می‌گوید: «نزدیک باغ فردوس قول یک ساختمان کوچک را داده‌اند که امیدواریم تا این زمان کارهای آماده‌سازی آن انجام شود»

http://cinemapress.ir/download?f=2015/06/01/4/129857.jpg

او همچنین درباره ردیف بودجه سالانه این مرکز آموزشی نیز توضیح می‌دهد: «سازمان سینمایی قرار است سیاست‌های آموزشی و پژوهشی خود را از طریق مدرسه ملی سینما پیگیری کند پس به طور طبیعی از حمایت‌های مالی وزارت ارشاد و سازمان سینمایی بهره‌مند می‌شود یعنی مدرسه ملی به عنوان یکی از مؤسسات تابعه سازمان سینمایی در نظر گرفته می‌شود.»

اگر چه داده‌ها ظاهراً نشان از آن دارد که مدرسه ملی سینما برای بهینه‌سازی و گسترش زیربنای سینمای ایران تأسیس شده است اما با جابه‌جایی دولت‌ها و نگاه‌های سیاسی که همیشه بر حوزه فرهنگ سایه انداخته است این امکان وجود دارد که این مرکز آموزشی و پژوهشی نیز مشمول حدیث تکراری زیر سؤال رفتن دستاوردهای دولتی قرار بگیرد و فعالیت آن مختل شود. با وجود این سید روح‌الله حسینی معتقد است تأسیس این مدرسه آنقدر حساب شده و با مشورت اهالی سینما بوده است که او بعید می‌داند هیچ دولت فرهنگ‌دوستی آن را منحل کند. او می‌گوید: «طبق ساز و کار تعریف شده این مدرسه قرار است توسط اهالی سینما اداره شود. با معرفی اعضای دپارتمان‌ها که به اندازه مدیران آن خوشنام و صاحب سبک هستند اطمینان خواهید یافت که بنیان این مدرسه محکم‌تر از آن است که قدرت مدیریتی در مقابله با آن قرار بگیرد». وقتی هم به او می‌گوییم در نگاه خوش‌بینانه می‌توان چنین انتظاری را معقول عنوان کرد اما تجربه تعطیلی نهاد صنفی و قانونی خانه سینما می‌گوید با دیدگاه واقع‌بینانه‌تر به راهکارهای قانونی باید اندیشید پاسخ می‌شنویم: «مدرسه ملی سینما آنقدر ارزشمند است که هر دولت و وزیری به آن افتخار کند و پز آن وزارتخانه باشد. بعید می‌دانم در سال‌های آینده کسی به فکر تعطیلی آن بیفتد.»

مدرسه ملی سینما؛ گامی برای تقویت سینمای ایران

خسرو سینایی؛ کارگردان و فیلمنامه‌نویس

اگر چه سینمای ایران در سطح جهانی، سینمای معتبری است اما پشتوانه این اعتبار اغلب حاصل تلاش تک استعدادهای درخشانی است که با امکاناتی که در اختیار دارند فیلم ساخته‌اند و آثارشان در دنیا دیده شده است. به باور من زیربنای سینمای ما ساخته نشده است و تا مادامی که زیربناها را نساخته‌ایم در گسترش تخیل‌مان و در نگارش فیلمنامه‌هایمان دچار شک و تردید هستیم که حاصل کار چه خواهد شد. فیلمساز برای اینکه ذهنیت‌اش را گسترش بدهد، باید مطمئن باشد در مرحله عمل هم با همکاری یک تیم حرفه‌ای به مشکل بر‌نمی‌خورد. لازمه ایجاد جریان برای تولیدات مطلوب تربیت تیم‌های حرفه‌ای است؛ بازیگر، کارگردان و ایده مطلوب خوب است اما به تنهایی کفایت نمی‌کند. تأسیس مدرسه ملی سینما گامی است برای تقویت زیربنای سینمای ایران یا امید من این است با راه‌اندازی این مدرسه شاهد چنین اتفاقی باشیم. یکی از مشکلات اساسی نظام آموزشی دانشگاه‌های ما این است که علاقه‌مندان و دانشجویان فقط به صورت تئوری آموزش می‌بینند غافل از اینکه با یکسری محفوظات ذهنی نمی‌توان فیلمساز خوبی شد. داشتن اطلاعات نظری بسیار ضروری است اما اگر تمرین و راهنمایی لازم برای عملی کردن آن وجود نداشته نباشد حتی اگر متکی بر علاقه شخصی پیشرفتی هم حاصل شود نتیجه‌اش ممکن است یک منتقد خوب باشد و نه سینماگر.

انتظار این است کسانی در این مدرسه به عنوان استاد فعالیت کنند که کار فیلمسازی را کاملاً تجربه کرده‌اند و می‌توانند فیلمسازی در عمل را به هنرجویان بیاموزند. خوشبختانه افرادی عهده‌دار مدیریت بخش‌های مختلف این مدرسه شده‌اند که در عمل هم سینما را آموخته‌اند و بخوبی از کمبودهای آن شناخت دارند. من معتقدم برای ساختن سینماگر قبل از هرچیزی باید ذهن او را بسازیم و به تعبیری هنرمند درونش را زنده کنیم. به امید اینکه این تجربیات بخوبی به شاگردان منتقل شود و این مدرسه محفلی شود برای ساختن یک نسل پر بار سینمایی که اتفاقاً خیلی هم با استعداد است. نکته مهم دیگر طرف دیگر این رابطه استاد و شاگردی یعنی هنرجویانی است که قرار است در این مدرسه آموزش ببینند. لازم است پذیرش و گزینش هنرجو با شناخت کافی انجام شود. تعیین سطح علمی در یک مصاحبه و در یک جلسه رو در رویی هم، امکان‌پذیر است اما مهم‌تر از آن تشخیص این نکته است که بدانیم فرد متقاضی چقدر در زندگی با این مقوله سروکار دارد و چقدر اطلاعات کلی‌اش درباره مسأله هنر و در جوار آن سینما کافی است و همچنین اینکه چقدر شوق و ذوق لازم را دارد.

وجه مثبت مدرسه ملی سینما جنبه بین‌المللی آن است. بارها پیشنهاد کرده‌ام جوان‌های با‌استعدادی که در مؤسسات مختلف آموزش فیلمسازی فعال هستند را رصد بکنیم و با شناسایی علاقمندان واقعی شرایطی فراهم کنیم تا در همکاری با تیم‌های حرفه‌ای خارجی انتقال تجارب و دانش صورت بگیرد البته با تعهد به اینکه ملزم شوند برگردند و در سینمای کشورمان فعالیت کنند.

ضرورت تولید اندیشه و درک نیاز زمانه

احمد طالبی‌نژاد، منتقد سینما

http://cinemapress.ir/download?f=2013/12/14/4/107291.jpg

هر ساله بیش از 150 نفر از دانشگاه‌های دولتی، آزاد و جامع علمی کاربردی در رشته های زیرمجموعه حوزه سینما فارغ‌التحصیل می‌شوند اما پرسش این است که آیا سینمای ایران ظرفیت جذب و پذیرش این نیروها را دارد؟ در بیست و اندی سال تجربه تدریس در آموزشگاه‌های سینمایی و دانشگاهی سؤالی که همیشه ذهن من را درگیر کرده چگونگی و راه نفوذ این افراد به سینمای ایران است. این سؤال همان نکته‌ای است که به اعتقاد من سیاستگذاران مدرسه ملی سینما باید آن را در نظر داشته باشند. برای این منظور لازم است ظرفیت‌های مورد نیاز هر ساله سینمای ایران در همه رشته‌ها برآورد شود و متناسب با نیازسنجی انجام شده به پذیرش هنر جو اقدام شود؛ باید با رویکرد گزینشی مطلوب پذیرش دانشجو در حد معقول باشد و گروهی گلچین شده مجوز حضور را در کلاس بیابند.

مدرک دولتی این مدرسه انگیزه‌ای است برای هجوم علاقه‌مندان به سینما اما مگر در یک کلاس با 60 دانشجو چکار می‌توان کرد جز رفع تکلیف در قالب کنفرانس و قربانی شدن کیفیت برای کمیت! اگر تمرکز فعالیت‌های این مدرسه روی کیفیت و محتوای درس‌ها و کار عملی باشد شاید بتوان امید داشت این مدرسه در درازمدت موفق شود؛ امیدی که با مرور اسامی معاونان و رؤسای دپارتمان‌های مختلف این مدرسه و سابقه خوب آنها پررنگ‌تر می‌شود.

آن طور که به نظر می‌رسد این مدرسه الگویی است از «مرکز تجربیات سینمایی رم» که از آن گروهی سینماگر بیرون آمد که جریان نئورئالیسم را ایجاد کرد. اگر چنین رویکردی مدنظر بانیان مدرسه ملی سینمای ایران باشد می‌توان افقی روشن فراروی این مدرسه انتظار داشت اما اگر قرار باشد این مدرسه هم از جهتی رقیب مراکز آموزشی و خصوصی شود راه به جایی نخواهیم برد. مدرسه ملی سینما چون وابسته به وزارت ارشاد و دولت است باید بعد از کارهای پژوهشی و ارزیابی‌های هر ساله علاوه بر آموزش‌های لازم به تولید فکر و اندیشه اهتمام داشته باشد. نیاز امروز سینمای ما که باید روی آن کار شود تولید فکر و اندیشه است یعنی اینکه ما فیلمسازانی داشته باشیم جست‌و‌جوگر، نوجو با درک درست از شرایط و نیاز زمانه چیزی که معمولاً در دانشگاه‌ها بخصوص غیر‌انتفاعی که مثل قارچ روییده اتفاق نمی‌افتد.

جام جم/کارشناسان از سینمای دغدغه‌مند با موضوعاتی همچون اقتصادمقاومتی، انتخابات و... می‌گویند

کاروان سینما عقب‌تر از دغدغه‌های ملی

44 روز دیگر مردم پای صندوق‌های انتخابات مجلس و خبرگان رهبری حاضر می‌شوند و به نمایندگان اصلح خود رای می‌دهند. رسانه‌های مختلف اگرچه وظیفه و رسالت خود را در اطلاع‌رسانی و آگاه‌سازی جامعه انجام می‌دهند، اما جای خالی هنر و به‌ویژه سینما در این میان برای تاثیرگذاری بیشتر بر مردم به وضوح حس می‌شود. به اعتقاد برخی سینماگران، به دلایلی چون فقدان استراتژی و مهندسی فرهنگی مناسب است که این اتفاق مهم و موضوعات تعیین‌کننده و روز جامعه همچون اقتصاد مقاومتی جایی در فیلم‌های ما ندارد.

تصویر کاروان سینما عقب‌تر از دغدغه‌های ملی

به گزارش جام‌جم، موضوعات مهم سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و دیگر عرصه‌ها برای تبیین و تاثیرگذاری بیشتر بر آحاد جامعه نیاز به ابزارهایی کارا و موثر و قالب‌هایی چون هنر دارد. دراین میان جایگاه و موقعیت سینما به‌عنوان رسانه‌ای با نفوذ و تاثیرگذاری بالا و همه فهم، می‌تواند به‌خوبی اهمیت این موضوعات و بزنگاه‌های حساس سیاسی و اجتماعی کشور را در قالبی ساده و درعین حال جذاب به مردم ارائه کند. اما حتی با مروری اجمالی بر فهرست فیلم‌های تاریخ سینمای ایران می‌توانیم بی‌اعتنایی به این موضوعات را ببینیم و به جز یکی دو نمونه انگشت شمار و نه چندان موفق، فیلمی درباره دغدغه‌های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی مردم نداریم و نمی‌توانیم موضوعاتی چون انتخابات، اقتصاد مقاومتی و مسائلی از این دست را در آن بیابیم.

فقدان استراتژی فرهنگی

انسیه شاه‌حسینی، کارگردان سینما که فیلم‌های دفاع مقدسی چون «زیباتر از زندگی» و «شب بخیر فرمانده» را در کارنامه دارد، در گفت‌وگو با جام‌جم نرفتن سینما به سمت فیلم‌هایی درباره انتخابات، اقتصاد مقاومتی، مقابله با تحریم‌ها و اهمیت انرژی هسته‌ای را ناشی از نبود یک مهندسی و استراتژی فرهنگی مناسب خواند و گفت: وقتی مهندسی فرهنگی، جهت دهی و حمایت در سطح بالا باشد، فیلمسازان دغدغه‌مند مسلما نسبت به ساخت فیلم‌هایی درباره این موضوعات اقدام خواهند کرد. هرچند به نظرم گاهی تلاش‌هایی در این زمینه صورت می‌گیرد و ما سال گذشته در جشنواره فیلم فجر و در اکران نوروزی امسال شاهد فیلم‌هایی چون «ایران برگر» ساخته آقای جعفری جوزانی درباره موضوع انتخابات و «روباه» ساخته آقای افخمی درباره موضوع ترور دانشمندان هسته‌ای بودیم.

این فیلمساز به نقش فیلمنامه جذاب و دراماتیک هم در این میان اشاره کرد و افزود: اگر فیلمنامه‌ای دراماتیزه و پرفراز و فرود و پرکشش باشد، می‌تواند به هر مساله‌ای ولو سیاسی و اجتماعی و اقتصادی بپردازد. اما این مساله بستگی به توانایی، مطالعه، نگاه و جامعه‌شناسی فیلمنامه‌نویس و کارگردان دارد. اگر همه اینها وجود داشته باشد، فیلمنامه و فیلم خوبی شکل می‌گیرد و دیگر کسی نمی‌گوید چرا به فلان موضوع پرداخته شده است. فیلم خوب را همه نگاه می‌کنند؛ حالا می‌خواهد درباره انتخابات باشد یا درباره آسفالت کردن خیابان.

http://jamejamonline.ir/Media/Image/1394/10/22/635882224397336360.jpg

شاه‌حسینی در پاسخ به این پرسش که چرا هالیوود می‌تواند فیلم‌هایی حتی دروغین درباره موضوعات سیاسی بسازد و سینمای ما نه، نیز توضیح داد: رویه هالیوود این است که پنتاگون، وزارت امورخارجه، کاخ سفید، پارلمان و سازمان سیا، کارشناسانی در زمینه‌های مختلف را گردهم می‌آورند و طرح کلی درباره سیاست داخلی و خارجی از طریق آنها به 50 فیلمنامه‌نویس ارائه می‌شود. سپس این فیلمنامه‌نویسان درباره این موضوعات، فیلمنامه‌هایی جذاب می‌نویسند که درنهایت با تامین بودجه از سوی آن سازمان‌ها منجر به فیلم‌هایی خوش ساخت می‌شود. اگر ما هم به این استراتژی فرهنگی برسیم و وزارت امور خارجه، نیروهای نظامی و دیگر نهادهای ما همکاری و حمایت خوبی داشته باشند، می‌توانیم شاهد موضوعات مهمی در فیلم‌ها باشیم.

چه انتظاری از یک سینمای مصنوعی دارید؟

وحید جلیلی، مسئول سیاستگذاری جشنواره مردمی فیلم عمار، در اظهارنظری، سینمای ایران را مصنوعی و غیرطبیعی خواند و گفت: یک سینمای طبیعی در ایرانِ امروز باید به مسائل مهم سیاسی و اجتماعی کشور واکنشی مناسب نشان دهد، بهره‌ای از قهرمانان این ملت پیدا کند و نقشی در مواجهه تاریخی این ملت با بیگانگان داشته باشد. سینمای ما به جای این‌که خودجوش و منعکس‌کننده دغدغه‌های مردم و اتفاقات مهم جامعه باشد، به شدت سیاسی، ایدئولوژیک و غرب‌زده است. این سینماگر افزود: متاسفانه مدیریت فرهنگی ما نسبت به واقعیت‌های فیلمسازی انقلاب اسلامی بیگانه است و برخی از مدیران ترجیح می‌دهند به جای ساخت فیلم‌هایی درباره حماسه 9 دی و مقابله با جریان فتنه، چشم‌های خود را ببندند و با دوستان روشنفکر خود گل بگویند و گل بشنوند.

فیلمسازان هم مقصرند

نادر طالب‌زاده، دبیر جشنواره فیلم عمار هم یکی از مهم‌ترین علت‌های بی‌اعتنایی به موضوعات مهم سیاسی و اجتماعی کشور در سینما را مربوط به برخی فیلمسازان دانست و گفت: به نظر می‌رسد بخشی از تقصیر در زمینه ساخته نشدن فیلم‌هایی درباره فتنه 88 و حماسه 9 دی و موضوعات دیگری همچون انتخابات و اقتصاد مقاومتی، متوجه فیلمسازان است که در برخورد با این موضوع‌‌ها دچار خود سانسوری هستند. مدیران فرهنگی هم در این ارتباط مقصر هستند که به اندازه کافی کارگردان‌ها را برای ساخت چنین فیلم‌هایی تشویق نکردند. مطمئنا اگر تشویق‌هایی درباره ساخت این مضامین و مفاهیم صورت می‌گرفت می‌توانستیم شاهد فیلم‌های سینمایی شایسته‌ای باشیم.

طالبی: شرمنده‌ایم

ابوالقاسم طالبی، کارگردان سینما و تلویزیون و فیلم‌هایی چون «قلاده‌های طلا» که امسال با فیلم «یتیم‌خانه ایران» در بخش غیررقابتی جشنواره فیلم فجر حضور خواهد داشت، درباره این‌که چرا سینمای ما در این سال‌ها به جز یکی دو نمونه، اعتنایی به موضوعات مهمی چون انتخابات، فتنه 88 و حماسه 9 دی نکرده، چنین می‌گوید: بنده به‌عنوان سینماگر دستم بالاست و در مقابل روح امام(ره) و شهدا و مردم خوبمان تسلیم و شرمنده‌ام که نتوانستم بیش از قلاده‌های طلا کار کنم. مجموعه سینما هم به دلیل این‌که همواره مدیریت آن در دست جناحی بود که مدعی تقلب بود، متاسفانه نتوانست آن رسالتی را که باید در این خصوص انجام دهد. ضمن این‌که رودربایستی، رفاقت و بده بستان‌های معمولی و عدم شناخت هم باعث شد سینما نتواند آن طور که انتظار بود عمل کند. ان‌شاءالله زمان که بگذرد بزرگان همراه با جوانان مخلص و هنرمند حق مطلب را ادا می‌کنند تا سینمای ایران شرمنده خانواده شهدا نباشد.

جوان/برلين از فيلم‌هاي حاضر در فجر انتخاب مي‌كند

خرس آلماني دوباره در ماه عسل سينماي ايران

جشنواره فيلم برلين كه رفتار‌هاي سياسي‌اش با سينماي ايران در اين چند ساله مشهود است، در آستانه جشنواره فيلم فجر چند فيلم ايراني را براي حضور در برلين برگزيد.اگرچه بسياري از دست‌اندركاران سينماي ايران حذف فيلم «محمد رسول‌الله(ص)»، از بخش بهترين فيلم غيرانگليسي زبان اسكار را نشانه‌اي از سياست‌هاي ضدايراني امريكا عنوان كرده‌اند. يك سال پيش فستيوال فيلم برلين اقدامي مشابه با حركت امريكايي‌ها را عليه فيلم مجيد مجيدي انجام داد اما در گير و دار رونمايي از فيلم «محمد رسول‌الله(ص)» اين خبر چندان بازتابي پيدا نكرد.

4 نماينده امسال در برلين

امسال نام چهار فيلم ايراني براي حضور در بخش‌هاي مختلف جشنواره فيلم برلين اعلام شده است. اين خبر‌ها قبل از اعلام رسمي از طريق شبكه‌هاي اجتماعي اطلاع‌رساني شده بودند. ابتدا «ماني حقيقي» كارگردان فيلم « اژدها وارد مي‌شود» خبر حضور فيلمش را در برلين از طريق اينستاگرام خبري كرد و دعوت برلين از اين فيلم را به عوامل همكارش تبريك گفت. «اژدها وارد مي‌شود» امسال در بخش مسابقه فستيوال برلين حضور خواهد داشت. «لانتوري» ساخته درميشيان نيز در بخش «پانوراما»ي جشنواره حضور مي‌يابد، مستند «روياي دم صبح» ساخته مهرداد اسكويي و «والدراما» اولين تجربه سينمايي عباس اميني نيز در بخش «نسل نو»ي جشنواره حضور دارند. رفيع پيتز كارگردان انگليسي -ايراني نيز امسال با فيلمي امريكايي كه محصولي مشترك با چند كشور به شمار مي‌رود در شصت و ششمين جشنواره فيلم برلين حضور دارد.

http://www.farhangnews.ir/sites/default/files/content/images/story/94-10/23/farhangnews_171909-498081-1452662003.jpg

برلين و تاكسي پناهي

جشنواره فيلم برلين هر ساله نماينده‌اي را براي انتخاب آثار ايراني جهت دعوت به جشنواره راهي ايران مي‌كند؛ نماينده‌اي كه كاملاً با سينماي ايران آشناست و از نظرات دوستان ايراني‌اش در انتخاب فيلم‌هاي مورد نظر جشنواره استفاده مي‌كند. برلين از طريق ارسال نماينده به ايران از زير و بم اتفاقات سينمايي در كشورمان و جزئيات فيلم‌هاي درحال ساخت آگاهي پيدا مي‌كند و هر ساله انتخاب‌هاي هوشمندانه‌اي را انجام مي‌دهد. انتخاب‌هايي كه اغلب رنگ و بوي سياست در آنها كاملاً به مشام مي‌رسد. سال گذشته و در جشنواره شصت‌و‌پنجم برلين بود كه فيلم تاكسي به كارگرداني جعفر پناهي موفق به دريافت خرس جشنواره برلين شد. پناهي در حالي كه روي كاغذ از فعاليت سينمايي منع شده دوربيني را در اتومبيلش كار گذاشت و فيلم گرفت، در آخر هم فيلمش را به برلين فرستاد.آلماني‌ها هم با دعوت از خواهر‌زاده پناهي براي دريافت خرس طلايي برلين، صحنه‌سازي مناسبي براي خالي كردن جاي جعفر پناهي انجام دادند. پناهي كه بيشترين ميزان جوايز را از برلين دريافت كرده، در زمان ممنوع‌الخروجي‌اش از ايران به عنوان داور جشنواره برلين انتخاب شد. آلماني‌ها كه مي‌دانستند پناهي نمي‌تواند از ايران خارج شود با انتخاب وي براي داوري جشنواره بازي رسانه‌اي به راه انداختند و در نهايت صندلي خالي براي پناهي اختصاص دادند. اقدامي كه توسط جشنواره‌هاي كن و ونيز هم مورد تأييد و پشتيباني قرار گرفت.

برلين صداي ايوبي را در آورد

حمايت‌هاي بي‌دريغ برلين از پناهي باعث شد تا حجت‌الله ايوبي، رئيس سازمان سينمايي دست به قلم شود و نامه بلندي به دبير جشنواره برلين بنويسد. ايوبي در اين نامه تأكيد مي‌كند: من هم مانند ميليون‌ها علاقه‌مند به سينما، صداي مهيب پاي سياست را در جشنواره برلين مي‌شنوم. ايوبي در بخش ديگري از اين نامه خطاب به دبير جشنواره برلين مي‌نويسد: متأسفم از اينكه شما به بهانه فيلم فيلمسازي كه به موجب قانون كشورش فعلاً نمي‌تواند فيلم بسازد(گرچه دارد مي‌سازد) مي‌خواهيد همه را سوار تاكسي سوءتفاهم‌هاي تازه‌اي عليه مردم ايران نماييد. البته امسال پناهي غير از كليپ چند ثانيه‌اي كه با اپليكیشن «داسمش» توليد كرده، فعاليت هنري بارزي نداشته و آلماني‌ها بهانه‌اي براي دعوت از وي نداشتند. در عوض براي دوره شصت و ششم از كارگردان جواني دعوت كردند كه اكران فيلم قبلي‌اش در برلين حسابي سروصدا كرد. رضا درميشيان كه «عصباني نيستم» را در ايران با سانسور چند دقيقه پاياني فيلم اكران كرده بود، نسخه كاملي از فيلم را در برلين به نمايش گذاشت. اين فيلم نيز مانند « لانتوري» در بخش پانوراماي برلين حضور داشت. قسمت پاياني كه در برلين به نمايش درآمد شاهد صحنه قتل پدر دختر مورد علاقه شخصيت اول فيلم و در نهايت اعدام وي است. پاياني تلخ كه در ايران مميزي شد و فيلم با پايان خوش به اتمام رسيد!

برلين امسال هم نگاه سياسي دارد؟!

برلين از جشنواره‌هاي رده A فيلم در جهان است، حضور سينماي ايران نيز در اين جشنواره با نگاه صرف سينمايي موقعيت مغتنمي براي نشان دادن موفقيت‌هاي سينماست. همان‌طور كه در دوره‌هايي با حضور مجيد مجيدي و اصغر فرهادي سينماي ايران توانست حق خود را از آلماني‌ها بگيرد، اما رفتار‌هاي عجيب برگزاركنندگان اين جشنواره با آثار ايراني و نگاه به شدت سياست‌زده برلين اين نگراني را به وجود آورده است كه انتخاب‌هاي فعلي اين جشنواره هم براساس همان نگاه باشد. به خصوص اينكه در فيلم «لانتوري» داستان فيلم براساس معضل اجتماعي «اسيدپاشي» شكل گرفته است. در نهايت بايد اين نكته را هم افزود كه خبر‌هايي از شانس بالاي «خشم و هياهو» فيلم تازه هومن سيدي براي حضور در برلين، منتشر شده است.

جوان/گفت‌و‌گوي «جوان» با دكتر اميد علي مسعودي استاد علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبايي درباره بركناري صادق صبا از بي‌بي‌سي

ناکامی در کودتای رنگی مدیر بی‌بی‌سی را تغییر داد

روز گذشته سايت بي‌بي‌سي وابسته به وزارت خارجه انگليس خبري رسماً اعلام كرد كه صادق صبا، رئيس بخش فارسي بي ‌بي‌‌سي از سمت خود كنار رفته و رزيتا لطفي جايگزين وي شده است.

نویسنده : بهنام صدقي

رزيتا لطفي، سردبير خبر تلويزيون و راديوي بي‌بي‌سي فارسي است كه در راه‌‌اندازي اين تلويزيون نيز نقش مهمي داشته است.

همانطور كه از سوابق بي‌بي‌سي عيان است، اين شبكه از جمله رسانه‌هاي معاند با نظام جمهوري اسلامي محسوب مي‌‌شود كه در برهه‌هاي مختلفي وظيفه همگرايي طيف‌هاي اپوزيسيون را نيز برعهده داشته است. اقدامات اين شبكه در فتنه 88 نيز از نقاط برجسته نقش‌آفريني بي‌‌بي‌سي عليه نظام جمهوري اسلامي است.

http://www.tpaa.ir/wp-content/uploads/2016/01/TLB5401.jpg

دكتر اميدعلي مسعودي، استاد علوم ارتباطات در گفت‌‌و‌‌گو با «جوان» در خصوص خبر كناره‌گيري صادق صبا، رئيس بخش فارسي بي‌‌بي‌‌سي از اين شبكه مي‌‌گويد: همانطور كه اطلاع داريد قبل از شروع حوادث سال 88 بود كه صادق صبا و تعدادي از روزنامه‌نگاران حرفه‌اي كه عمدتاً با نارضايتي از كشور خارج شده بودند مجموعه‌اي از شبكه‌هاي رسانه‌اي، به خصوص شبكه تلويزيون ماهواره‌اي بي‌بي‌سي فارسي را پيش از تاريخي كه اعلام كرده بودند و به منظور تأثيرگذاري بر انتخابات راه‌اندازي كردند اما از آنجايي كه حضور گسترده مردم باعث يأس و نااميدي مديران بنگاه سخن‌پراكني بي‌بي‌سي شد، آنها در ادامه روي مسئله تقلب در انتخابات سرمايه‌گذاري كردند اما در طول سال‌هاي اخير به دليل ايجاد شبكه‌هاي ماهواره‌اي تلويزيوني سرگرم‌كننده ديگر شاهد كاهش اعتبار بينندگان اين شبكه در داخل و خارج از كشور هستيم.

بركناري صادق صبا و اجراي سياست‌هاي جديد براي جبران سوابق

مسعودي مي‌افزايد: اكنون كه سياستگذاري‌هاي خبري و تحليلي بي‌بي‌سي فارسي در سال‌هاي اخير با شكست مواجه شده است، مديران ارشد بي‌بي‌سي سعي دارند با بركناري صادق صبا و اجراي سياست‌هاي جديد با مديريت خانم رزيتا لطفي شكست‌هاي رسانه‌اي سابق خود را به گونه‌اي جبران كنند، بنابراين با آمدن خانم لطفي احتمالاً شاهد برخی تغييرات در برنامه‌هاي اين شبكه خواهيم بود.

جريان‌سازي شبكه‌هاي ديگر نيز با بي بي سي است

به اعتقاد وي، بي‌بي‌سي در واقع مديريت خبري چند شبكه ديگر مثل VOA، راديو فردا، من و تو و جم‌تي را عهده‌دار است. در اصل جريان‌سازي اصلي در اين شبكه‌ها با بي‌بي‌سي است و با توجه به پايان يافتن تحريم‌ها عليه مردم مسلمان ايران تغيير سياست‌هاي خبري بي‌بي‌سي يك امر عادي است، به طوري كه چنين شبكه‌هايي مجبور هستند كه با توجه به تغيير فضاي سياسي در برنامه‌هاي خود تجديدنظر كنند.

اعمال اهداف سياسي سلطه‌طلبانه بي‌بي‌سي

دكتر مسعودي در خاتمه با اشاره به برنامه‌هاي پليد بي‌بي‌سي و مديران آن براي براندازي ايران تأكيد مي‌كند: هدف اصلي اينگونه شبكه‌ها نيز اين بوده و هست كه در مستعمرات سابق خودشان گاهي از كشورهايي كه به دنبال استقلال‌طلبي هستند (با تأثيرگذاري روي افكار عمومي) اهداف سياسي سلطه‌طلبانه خود را اعمال و قابل دسترس نمايند.

بايد به اين نكته نيز توجه كرد كه صادق صبا كه از هفت سال پيش و از بدو آغاز به كار تلويزيون فارسي بي‌‌بي‌‌سي رياست اين شبكه را برعهده داشته است، و بركناري وي در فاصله دو ماه مانده به انتخابات مجلس خبرگان رهبري و مجلس شوراي اسلامي مي‌تواند نشانه‌اي از تغيير تاكتيك رسانه‌اي بي‌بي‌سي در قبال جمهوري اسلامي ايران باشد.

جوان/نشست جشنواره تئاتر فجر برگزار شد

تأكيد بر اجراي متون ايراني در جشنواره تئاتر فجر

سعيد اسدي، دبير سي و چهارمين جشنواره تئاتر فجر از تأكيد روي انتخاب متون ايراني براي اجرا در جشنواره فجر خبر داد.

نویسنده : سپيده آماده

به گزارش «جوان»، سعيد اسدي در نشست خبري جشنواره تئاتر فجر كه روز گذشته در تئاترشهر برگزار شد، توضيحي درباره مشكلات دبيري جشنواره ارائه نكرد و در عوض گفت كه امسال به لحاظ بودجه و مميزي مشكلي وجود نداشته است.

اسدي اضافه كرد: ‌اميدوارم برنامه‌هاي ما ادامه پيدا كند، چون تداوم حضور افراد مهم نيست بلكه استمرار خط‌مشي‌ها اهميت دارد. هرچند كه خود من هم ميراثدار دبيران جشنواره بوده‌ام.

او در ادامه اين نشست با تأييد بر اينكه تحولات سياسي بر برنامه‌هاي فرهنگي، همچون جشنواره تئاتر فجر هم تأثير مي‌گذارد، درباره مشكلات احتمالي در حضور گروه‌هاي خارجي در اين دوره از جشنواره گفت: تا به حال گروه انصرافي نداشته‌ايم و اميدوارم تا پايان جشنواره همه گروه‌هاي خارجي طبق برنامه‌ريزي‌هاي انجام شده حاضر شوند، اما ميهماناني از مديران كمپاني‌ها، مديران تئاترها و هنرمنداني سرشناس داريم كه در دعوت از بعضي از آنها دچار مشكل شديم و تعدادي از آنها به دليل مصوبه اخير امكان سفر به ايران را نداشتند.

http://cinemapress.ir/download?f=2015/04/28/4/128423.jpg

اين استاد دانشگاه سپس درباره وضعيت مميزي در اين دوره از جشنواره و نيز درباره حضور پرشمار متون ايراني متذكر شد: خوشبختانه با همكاري شوراي نظارت و ارزشيابي مشكلي در حيطه مميزي نداشته‌ايم. در جشنواره امسال فقط در يك بخش بود كه به قانون گذشته لزوم اجراي نمايشنامه‌هاي ايراني پايبند بوديم، اما در ديگر بخش‌ها اين محدوديت وجود نداشت، بنابراين توصيه‌اي نبود كه گروه‌ها ملزم باشند متون ايراني را اجرا كنند. دبير جشنواره تئاتر فجر با تشريح بخش جنبي كه در كنار بخش اصلي جشنواره‌هاي بزرگ جهان برگزار مي‌شود، يادآور شد: اين بخش كه از آن به عنوان بخش آف نام‌برده مي‌شود، تفاوت ماهوي با بخش اصلي جشنواره دارد و ما هم اين حركت را آغاز كرده‌ايم، اما مثل همه جاي دنيا تماشاخانه‌هاي خصوصي روي پاي خود مي‌ايستند و اين چنين نيست كه ما بتوانيم به گروه‌هايي كه در اين تماشاخانه‌ها اجرا دارند، بودجه‌اي را بپردازيم. اسدي درباره كم شدن آثار بخش «تازه‌ها» در اين دوره از جشنواره تئاتر فجر تصريح كرد: ما امسال نگاهمان اين بود كه كميت آثار تازه كم شود و به جاي آن كيفيت اين آثار بالا برود و مطمئنم اين آثار به گونه‌اي هستند كه مديران سالن‌ها علاقه‌مندند كه به آنها اجرا بدهند. در حالي كه قبلاً گاهي كارهاي كم‌كيفيت جشنواره به سالن‌هاي تئاتر تحميل مي‌شد.

جوان/بي‌اعتمادي و بي‌اعتنايي 73 درصدي مردم به اخبار شبكه‌هاي اجتماعي

گروه‌های علمی و تخصصی شبکه‌های اجتماعی هم سطحی نگرند

نظرسنجي مركز پژوهش و سنجش افكار رسانه ملي نشان مي‌دهد درصد اعتماد به اخبار تلويزيون ۶۱ درصد و اخبار صدا ۶۲ درصد است و كمترين اعتماد به اخبار شبكه‌هاي اجتماعي و موبايلي با ۲۷ درصد و شبكه‌هاي ماهواره‌اي با ۲۹ درصد است

نظرسنجي مركز پژوهش و سنجش افكار رسانه ملي نشان مي‌دهد درصد اعتماد به اخبار تلويزيون ۶۱ درصد و اخبار صدا ۶۲ درصد است و كمترين اعتماد به اخبار شبكه‌هاي اجتماعي و موبايلي با ۲۷ درصد و شبكه‌هاي ماهواره‌اي با ۲۹ درصد است. حتي طبق آنچه در نظرسنجي انجام شده، توسط مركز پژوهش و سنجش رسانه ملي آورده شده است و در آن نشان مي‌دهد كه ۷۳ درصد مردم به شبكه‌هاي اجتماعي و اخباري كه در آن منتشر مي‌شود بي‌اعتنا هستند. در حقيقت بيشتر مطالب ارائه شده و اخبار در حال گردش در تلگرام و ديگر شبكه‌هاي اجتماعي داراي محتوايي كاذب بوده يا در موارد غيراخلاقي استفاده بالايي دارند و همين طور دست به دست مي‌چرخند كه اين موارد از جمله خطرات و آسيب‌هاي اين شبكه‌ها بر جامعه و اهالي آن است. محتوا و هدف اصلي اين شبكه‌ها نيز در راستا و موازي با شبكه‌هاي ماهواره‌اي پيش مي‌رود و در حال تأثير‌گذاري عميق بر ساختارهاي ذهني جامعه و افراد جامعه است.از لحاظ اجتماعي شاهد جا افتادن برخي مقوله‌هاي فرهنگي و فكري در بخشی از خانواده‌ها، كودكان و نوجوانان هستيم. مثلاً جا انداختن روابط آزاد و خارج از چارچوب خانواده يا ايجاد ذهنيت متضاد با فرهنگ ايراني و اسلامي و گسترش روابط آزاد در ميان جوانان جامعه. تمامي اين جريان‌ها به طور مستقيم تأثير نهايي خود را بر روي كانون گرم خانواده و افكار و ذهنيت مردم مي‌گذارد و اكثر آنها منفي و متضاد با فرهنگ ما هستند. حتي اين شبكه‌ها به نوعي با نقش‌هايي كه ايفا مي‌كنند باعث بي‌علاقگي و دل‌زدگي جوانان از ازدواج و تشكيل خانواده و همچنين كاهش اعتماد مردم به اخبار رسانه‌ها مي‌شود.

پريناز مهرابي، روانشناس و كارشناس فرهنگي در اين خصوص مي‌‌گويد: امروزه در هر مقوله‌اي كه سرك كشيده و نيم‌نگاهي به آن مي‌اندازيم شاهد بحث در رابطه با شبكه‌هاي اجتماعي و شكل‌گيري ارتباط‌هاي جديد توسط اين گونه ابزارها هستيم. ابزارهاي ارتباط جمعي پيشرفته كه ديگر آه از نهاد خانواده‌ها بلند كرده‌اند. وقتي به درد دل اعضاي خانواده‌ها گوش مي‌دهيم، نظاره‌گر اظهار ناراحتي و نگراني آنها در مورد افزايش ارتباط‌هاي اينترنتي و درگيري آنها با شبكه‌هاي مختلف اجتماعي هستيم.

http://asibha.mcls.gov.ir/icm_content/media/image/2015/09/73487_orig.png

آسيب‌هاي شبكه‌هاي مجازي

وي در ادامه مي‌‌گويد: اثراتي كه شبكه‌هاي مجازي همچون تلگرام، فيس‌بوك، لاين، اينستاگرام، تانگو، وي‌چت، واتس‌آپ و... بر روي روند تحصيلي، افكار ذهني، شخصيت، هويت افرد، باورها و عقايد مردم دارد فوق‌العاده حائز اهميت است. عده‌اي از والدين نيز از آن طرف بام افتاده‌اند و خودشان بيشتر از فرزندانشان درگير گذراندن وقت خود با ابزار ارتباطي و شبكه‌هاي اجتماعي شده‌اند. بدين معني كه والدين نيز گرايش و تمايل زيادي براي گذراندن وقت با دوستان اجتماعي و جديد خود دارند. دوستاني با هويت‌ها و طرز تفكرهاي متفاوت كه حتي ذره‌اي شناخت بر روي روحيات و افكار يكديگر ندارند. در واقع بسياري از اين روابط مجازي تبعات متفاوت و در برخي از مواقع دردسرهاي بي‌شماري را براي فرد در پي دارد. گاهي حتي مي‌تواند باعث افزايش و سوء استفاده از افكار و احساسات فرد شده و مشكلات يا وابستگي‌هايي را در زندگي شخصي و خانوادگي او به وجود آورد.

تاريخچه شكل‌گيري شبكه‌هاي اجتماعي

به گفته مهرابي، اگر امروزه بخواهيم مروري بر روند و تاريخچه شكل‌گيري شبكه‌هاي اجتماعي داشته باشيم، مي‌بينيم كه براي نخستين بار مفهوم شبكه‌هاي اجتماعي در سال ۱۹۶۰ در دانشگاه ايلينوي ايالت متحده مطرح و بر روي آن تحقيقات و سرمايه‌گذاري‌هاي زيادي انجام شد. حتي مسئول شكل‌گيري شبكه ارتباطي تلگرام يك فرد روسي‌تبار است كه در آلمان سكونت دارد‌. از سال ۲۰۰۱ به بعد شبكه‌هاي اجتماعي با قالب متفاوت و پيشرفته و متنوع‌تر شروع به فعاليت و ساخت برنامه‌هاي مختلف كردند. امروزه حتي شاهد تبليغات وسيع در حوزه‌هاي متفاوت و برنامه‌ريزي‌هاي وسيعي براي افزايش فروش برخي محصولات و به خصوص در حوزه شركت‌هاي تجاري و تبليغاتي هستيم.

اطلاعات سطحي در گروه‌هاي شبكه‌هاي مجازي

اين كارشناس معتقد است اعتماد اجتماعي افراد جامعه خود نوعي سرمايه اجتماعي محسوب مي‌شود و در توسعه و پيشرفت افراد جامعه و روبط عاطفي و بين فردي آن‌ها اثر بسزايي دارد به گونه‌اي كه مي‌توان گفت جوانان جامعه مهم‌ترين سرمايه اجتماع هستند. قشري كه اين روزها بسيار وابسته و درگير جذابيت و كاربرد بالاي اين شبكه‌ها در زندگي روزمره خود هستند اما اعتمادي به اين اخبار و شبكه‌ها ندارند. در حقيقت بيشتر درگير و وابسته به رنگ و لعاب اين گروه‌ها بوده و تمايل به وقت‌گذراني در آنها دارند. حتي شايد گاهي براي به دست آوردن رضايت از خود و كاهش عذاب وجدان براي وقت زيادي كه درگير اين جور وسايل و ابزارها مي‌كنند، براي خود توجيهاتي به وجود بياورند. توجيهاتي از اين قبيل كه من در گروه‌هاي علمي، روانشناسي و جامعه‌شناسي و... فعاليت مي‌كنم اما متأسفانه معمولاً اطلاعاتي كه در بسياري از اين گروه‌ها پخش مي‌شود، اطلاعاتي سطحي است و با يك جست‌وجوي ساده در اينترنت يا خواندن يك كتاب به دست مي‌آيد و لزومي به عضويت در اين شبكه‌ها و خواندن بسياري از مطالب بدون منبع يا ناقص نيست.

از بين بردن حيا و عفاف در جامعه

مهرابي در ادامه اظهار مي‌‌كند: آثار مخرب اين شبكه‌ها اين است كه با حالت غرق شدگي كه در افراد ايجاد كرده و قدرت جذب بالايي كه دارند، بخش زيادي از ساعاتي را كه مي‌توانستيد در كانون گرم خانواده مشغول بهبود روابط خانوادگي خود، مطالعه و كتاب خواندن يا پرداختن به ورزش و... باشيد اما متأسفانه زمان طلايي دوران شكوفايي و رشد شما تلف شده و به جاي آن معتاد به وقت‌گذراني و وابستگي بيهوده به اين شبكه‌ها، بي‌هدفي در زندگي، كار و تحصيل مي‌شويد.از ديگر اثرات اين شبكه‌ها تلاش و برنامه‌ريزي آنان براي از بين بردن حيا و عفاف در جامعه و حتي تشويق افراد به گذاشتن انواع عكس‌هاي خصوصي و خانوادگي با پوشش‌هاي متنوع است كه به نوعي فرد با دستان خودش ديگران را وارد زندگي خود مي‌كند.در نهايت هم شاهد اثرگذاري مخرب اين شبكه بر شكل‌گيري هويت اجتماعي و معنوي در افراد هستيم. زيرا اين شبكه‌ها با تبليغاتي كه انجام مي‌دهند بر روي باور فرد از زندگي و جامعه اثرگذار بوده و مي‌توانند گرايش افراد را به سمت سبك زندگي خيالي همراه با خوشي‌ها و خنده‌هاي كاذب بكشند، در حالي كه فرد در زندگي واقعي خيلي از اين لذت‌ها و خوشي‌هاي موقتي را كسب نمي‌كند. زماني كه اين تفاوت و ناهماهنگي بين باورها و تصورات فرد و ذهنيت وي از نظر ديني و اعتقادي و فرهنگي و... پيش مي‌آيد، ممكن است در هويت افراد تزلزل، آشوب و نااميدي ايجاد كرده و فرد در پيدا كردن ابعاد هويت خود با بحران روبه‌رو شود.

http://fileyar.ir/Files/uploadCenter/2015-5-26-17-3-53-165_1.jpg

تأثير شبكه‌هاي اجتماعي بر افراد جامعه

به اعتقاد اين كارشناس، به دليل دروغ‌ها، اخبار كاذب و چشم و همچشمي كه افراد در اين نوع ارتباط مي‌بينند مي‌توان به وضوح شاهد تنفر و انزجار جامعه از اين نوع اخبار در تلگرام و اينستاگرام و فيس‌بوك و... باشيم. مثل همين حادثه و شايعه اخير كه در بيمارستان امام خميني اصفهان رخ داد و حتي ابتدا در شبكه‌هاي اجتماعي عنوان شد كه براي يك دختر بچه اين اتفاق افتاده، در صورتي كه جنسيت او پسر بود! بسياري از اين شايعات هستند كه براي سوءاستفاده از احساسات مردم شكل گرفته و اطلاعات درستي به ما نمي‌دهند.

اضطراب و عدم رضايت از زندگي

وي در خاتمه تأكيد مي‌‌كند: حوادث و اخبار نادرستی از اين دست قطعاً منجر به شكل‌گيري احساس اضطراب و نااميدي و عدم رضايت و شادكامي از زندگي مي‌شود. از جمله معضل‌هاي ديگري كه مي‌تواند براي افراد پيش بيايد، وابستگي افراد به تماشاي سايت‌ها، عكس‌ها و فيلم‌هاي مخرب يا حتي گاهي اوقات رقابت بيشتر آنها بر سر عضو شدن در انواع شبكه‌هاي جديد و در نهايت به پوچي و بي‌هدفي رسيدن تفكر، تصميم‌گيري و اختيار افراد جامعه است.

حمایت/دبیر جشنواره تئاتر فجر در نشست خبری:

مصوبه اخیر کنگره آمریکا مانع حضور مهمانان خارجی در ایران شد

دبیر جشنواره تئاتر فجر گفت: مصوبه اخیر کنگره آمریکا باعث شد بخشی از مهمانان ما از حضور در ایران صرف‌نظر کنند؛ میهمانانی از مدیران کمپانی‌ها، مدیران تئاترها و هنرمندانی سرشناس بودند که به‌دلیل این مصوبه، ما و آنها دچار مشکل شده ایم.

«سعید اسدی»در نشست رسانه‌ای سی‌و چهارمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر که در سالن مشاهیر تئاتر شهر برگزار شد، ضمن توضیح تلاش‌های دبیرخانه جشنواره طی 8 ماه گذشته، اظهارکرد: کم‌تر از 10 روز به آغاز جشنواره باقی مانده و ماحصل هشت ماه تلاش همکارانم و از آن مهم‌تر هنرمندان سراسر کشور در بهمن ماه بر روی صحنه می‏رود. از روز اول که این سمت را پذیرفتم تا به امروز سعی کردیم رویداد‌ها و بخش‌های مختلف جشنواره با قاعده‌ای معین پیش برود.وی تصریح کرد: امسال تا حد توان سعی کردیم در انتخاب آثار بخش های مختلف «کیفیت‌محور» باشیم و خوشبختانه در این دوره مواجهه ما بیشتر با گروه‌های نمایشی بود نه با افراد که غالباً ائتلاف‌های ناپایداری را شکل می‌دهند.دبیر جشنواره تئاتر فجر، همچنین با اشاره به موضوعات متنوع و گونه‌های مختلف آثار نمایشی این دوره اظهار کرد: محوریت آثار این دوره بر پایه موضوعاتی هم چون دفاع مقدس، مقاومت، محیط‌زیست، مقابله با افراطی‌گرایی و... در آثار داخلی و خارجی است. از سوی دیگر با توجه به شرایط از پاییز امسال انتخاب آثار برآیند را آغاز کردیم. اسدی با بیان اینکه امسال پنجاهمین سال تأسیس تماشاخانه سنگلج است، هم اظهارکرد: جشنواره تئاتر فجر با بزرگداشت این تماشاخانه به عنوان یکی از نمادهای تاریخ تئاتر ایران کار خود را آغاز می‌کند؛ به این صورت که مراسم افتتاحیه‌ای با حضور میهمانان ویژه به همراه تقدیم بخشی از جوایز جشنواره خواهیم داشت.وی ادامه داد: همچنین مانند سنت سال‌های گذشته بخش بزرگداشت از هنرمندان را ترتیب داد‌ه‌ایم که اسامی این عزیزان به زودی همراه با اسامی داوران جشنواره اعلام می‌شوند؛ البته ما امسال در بخش ملل پنج داور داریم که سه تن از دیگر کشورها و دو تن دیگر ایرانی هستند.

جشنواره و یک موسیقی اختصاصی

اسدی در رابطه با مسأله ارتقای اطلاع‌رسانی و همکاری های صورت‌گرفته نیز، بیان کرد: جشنواره سی‌وچهارم یک اپلیکیشن رسمی دارد که توسط دوستان‌ در سایت «تیوال» طراحی شده تا هنرمندان، خانواده رسانه و مخاطبان بتوانند آن را در تلفن‌های همراه خود نصب کنند. از سوی دیگر هم ما سعی کردهایم در عمل هم به مسأله محیط‌زیست توجه کنیم و تلاش داریم در امور اجرایی کم‌تر از کاغذ استفاده شود؛بنابراین امسال بلیت‌های جشنواره تئاتر فجر به‌صورت الکترونیکی خواهد بود.

http://cinemapress.ir/old/larg_pic/8-2-1391/IMAGE634711203071551243.jpg?ts=

وی تصریح کرد: همچنین جشنواره امسال یک موسیقی ویژه مختص به خودش دارد که توسط «سعید ذهنی» ساخته شده و در مکان‌های مختلف آن را می‌شنوید؛ شبکه خبر نیز برنامه‌ زنده جشنواره را پوشش می‏دهد.وی ادامه داد: سایت «آپارات» هم هر روز گزارش ویژه دارد و سایت «تیوال» مجله خبری و شنیداری برای جشنواره ترتیب داده که همه اینها در اپلیکیشن وجود دارد؛ همچنین افتتاحیه و اختتامیه جشنواره برای اولین بار به‌صورت زنده در فضای مجازی توسط آپارات و تیوال پخش می‌شود.اسدی با اشاره به انتشار کتاب عکس و مجموعه مقالات سمینار پژوهشی جشنواره گفت: در بخش پوستر رویکرد نوینی را داشتیم و توجه به هویت بصری گروه‌های نمایشی داشته باشیم. همچنین امسال 6 استان از 15 تا 30 دی ماه بخش فجر استانی را برگزار می‌کنند که خوشبختانه به‌دلیل اینکه در هر استان مدیرکل ارشاد دبیر فجر استانی است، سازماندهی و شرایط بهتری را داشتیم.

وی همچنین یادآور شد : پرتال تئاتر ایران هم راه‌اندازی شده و سایت جشنواره نیز تا چند روز آینده با شکلی جدید رونمایی می‌شود، همچنین مدتی پیش از 6 پرتال تئاتر استان‌ها رونمایی شد.

225 اثر متقاضی حضور در بخش بین الملل

دبیر جشنواره تئاتر فجر در رابطه با انتخاب آثار بین‌الملل نیز اظهار کرد: 225 اثر متقاضی حضور در این بخش بودند و در نهایت با توجه به علاقه‌ تئاتر ایران به نمایش آثاری با تکنولوژی نوین و تازه از آثار دعوت کردیم؛ البته در میان آثار دراماتیک نیز وجود دارد. اسدی تصریح کرد: با توجه به رویش تماشاخانه‌های خصوصی و با توجه به امکانی که در این تماشاخانه‌ها وجود دارد بخشی به نام مثبت تئاتر فجر داریم تا این تماشاخانه‌های خصوصی رپرتوآری از آثار خود را داشته باشند. در این بخش بیش از 40 اثر نمایشی با جدولی مجزا از جشنواره خواهیم داشت. امیدوارم که بتوانیم جشنواره به وسعت تهران داشته باشیم. ما برای دانشجویان هم هزار کد بلیط با تخفیف ویژه در نظر گرفته‌ایم که هر کد شامل 6 بلیط است.

تاکنون مشکل بودجه نداشته‌ایم

وی در ادامه در پاسخ به سؤال خبرنگاران در مورد بودجه جشنواره و اعلام شفاف آن هم خاطرنشان کرد: برای بودجه امسال جشنواره برآوردی داشتیم که از طریق مرکز هنرهای نمایشی به وزارتخانه ارائه دادیم و تاکنون مشکل بودجه نداشته‌ایم و خوشبختانه قسط اول گروه‌‌ها را نیز پرداخت کرده‌ایم اما در کل می‌توانم بگویم بودجه امسال افزایش قابل توجه‌ای داشته ولی با این حال باید بپذیریم که تنگنای اقتصادی موجود تاثیرات خودش را می‌گذارد؛ با توجه به اینکه در حال مذاکره هستیم تا از منابع دیگر هم بودجه را افزایش دهیم اجازه دهید بعداً میزان بودجه را اعلام کنم. اسدی در پاسخ به سؤال دیگری در مورد توجه به هنرمندان شهرستان در برنامه‌های جشنواره نیز گفت: در کارگاه‌های آموزشی و دیگر برنامه‌ها سعی کردیم سهمیه‌بندی مشخصی داشته باشیم و به همین دلیل بخشی از کارگاه‌ها در شهرستان‌ها برگزار شد و مشارکت آنها را نیز در بر داشت. دبیر جشنواره تئاتر فجر در رابطه با مسأله هزینه‌های تماشاخانه‌‌های خصوصی هم گفت: برای کاهش هزینه‌های گروه‌های نمایش مبلغی را به عنوان کمک هزینه به تماشاخانه‌های خصوصی می‌دهیم. اسدی در پاسخ به سؤالی مبنی بر تأثیر مسائل سیاسی برای دعوت از گروه‌های تئاتر بخش ملل به ویژه کشور آمریکا اظهار کرد: اصلا ما از کشور آمریکا مهمانی نداریم و تاکنون نیز هیچ یک از گروه‌ها از جشنواره انصراف نداده‌اند؛ البته مصوبه اخیر کنگره آمریکا باعث شد که بخشی از مهمانان ما از حضور در ایران صرف‌نظر کنند. میهمانانی از مدیران کمپانی‌ها، مدیران تئاترها و هنرمندانی سرشناس بودند که به‌دلیل این مصوبه، ما و آنها را دچار مشکل کرد.

وی در ادامه درباره معرفی دبیر جشنواره سال آینده نیز گفت: اگر خواستید کسی را نفرین کنید از خدا بخواهید او را دبیر تئاتر فجر کند، اما واقعیت این است که پیش از آنکه به‌دنبال فردی برای جشنواره باشیم؛ باید امیدوار بود که برنامه‌های ترتیب‌ داده شده ادامه پیدا کند.

رسالت/امر به معروف و نهي از منکر تضمين سلامت جامعه

سليمه محمدي

قرآن مي‌فرمايد: ما در ميان هر امتي پيامبري را مبعوث کرديم که مهم ترين وظيفه پيامبران دوچيز بود؛ يکي امر به معروف يکتاپرستي که بزرگ ترين معروف‌ها ست (ان‌ اعبدوالله) و دوم نهي از اطاعات طاغوت‌ها است که بزرگترين منکرهاست. (اجتنبوا الطاغوت) ( سوره نحل، آيه 36) از بدو خلقت بشر، اراده الهي بر آن استوار بوده تا انسان براي انتخاب مسير زندگي و گزينش راه حق و باطل، آزاد باشد و همين اختيار عمل سبب شد تا اين موجود سرکش و برتري جو، گاه با اتکا به قدرت ايمان و تقوا در مسير درست و گاه در اسارت هواي نفس و خودخواهي در ورطه تباهي و گناه گام برداشته و محيط اطراف خود را گرفتار ناهنجاري‌هاي رفتاري خود سازد. اگرچه خداوند براي نجات انسان از اين گرفتاري‌ها با اعزام پيامبران اسباب هدايت آنها را نيز مهيا ساخته اما با گسترش جوامع و نفوذ شيطان بر جان و دل انسان‌ها، به تدريج دامنه فساد بر روي زمين افزايش يافت، جنگ بين حق وباطل شدت گرفت و جبهه‌هاي جديدتري در اين مسيرگشوده شد.

در واقع اسلام براي تضمين سلامت جامعه و رهايي و در امان ماندن انسان در برابر توطئه‌ها وخطرات عظيم، راهبرد اصولي و اساسي امر به معروف و نهي از منکر را پيش‌بيني کرده است. از ديدگاه اسلام و قرآن، رهنمودهاي پيامبران و امامان معصوم عليهم السلام و آگاهي‌هايي که در اختيار انسان قرار مي‌گيرند، سرمايه‌هاي بسيار ارزشمندي هستند که انسان مي‌تواند با استفاده از آنها عقل و فطرت خود را شکوفا بسازد و راه و چاه زندگي فردي و اجتماعي خود را دقيق تر بشناسد. امر به معروف و نهي از منکر توسط عقل و فطرت از يک سو و قرآن و عترت (ع) از سوي ديگر، اينها اربعه هدايت انسانها هستند. هدف از بعثت پيامبران عليهم السلام و نزول کتب آسماني و ولايت امامان معصوم عليهم السلام در دو کلمه «اقامه معروف» و «مبارزه با منکر» خلاصه مي شود و ايمان و جهاد، عصاره تعليمات انبياي الهي است.

http://www.rasanews.ir/Images/News/Larg_Pic/12-4-1391/IMAGE634769275255625000.jpg

امر به معروف و نهي از منکر دامنه وسيعي دارد و تنها به يک سري مسائل خاص محدود نمي شود. آنچه بايد بدان توجه داشت اين است که ابتدا بايد مصاديق منکر و معروف را در جامعه شناخت و سپس با شرايطي که شرع اجازه داده است به امر به معروف و نهي از منکر، اين فريضه الهي پرداخت. اما متاسفانه امروزه اغلب مردم نگرش صحيحي از اين فريضه الهي ندارند وچندان تمايلي به اجراي اين واجب الهي نشان نمي دهند. شايد يکي از علتهايش اين باشد که امر به معروف ونهي از منکر در نظر مردم محدود شده به يک سلسله مسائل عبادي که متاسفانه به آن هم عمل نمي شود يا آن را واجب عمومي نمي دانند. اين موضوع بايد به صورت واجب عمومي تبديل شود. بايد تلاش شود تا ضرورت امر به معروف و نهي از منکر مانند نماز و روزه در جامعه همه گير شود. نبايد از کنار اين فريضه الهي به سادگي گذشت. اين امر الهي بايد در جامعه اسلامي اجرا شود.

از چه راهي مي توان امر به معروف و نهي از منکر را همه‌گير کرد؟

به نظر مي ‌رسد تشويق و ترغيب عمومي مردم به انجام اين فريضه و بيان فوايد همه‌ گير شدن امر به معروف و نهي از منکر و اصلاح ذهنيت‌ها نسبت به اين فريضه الهي و پيشقدم شدن افراد بي‌ غل و غش در تبيين اين فريضه و عمل به آن مي‌تواند در همه‌گير شدن و با هدف انجام گرفتن اين فريضه موثر باشند.

امر به معروف و نهي از منکر همانند جريان رودخانه ‌اي است که در مسير خود هر چيز فاسدي را از بين مي‌برد. حال تصور کنيد در جامعه ما در شرايط کنوني دنيا چنين جرياني وجود نداشته باشد و ناهنجاري‌هاي اخلاقي و رفتاري به قدري گسترش يافته و تکرار شود که به يک عادت عمومي تبديل شود و جاي هنجار و ناهنجار و گناه و ثواب با يکديگر عوض شود. آيا در چنين جامعه‌اي مي‌‌توان به ثبات امنيت و سلامت و به رشد و بهبود شرايط اميد داشت؟

امر به معروف و نهي از منکر نوعي نظارت عمومي در جامعه است که اگر مورد بي‌توجهي قرار گيرد زيان‌هاي مفاسد و گناهان دامن همه افراد را مي‌گيرد و به اصطلاح «آتش که گرفت، تر و خشک با هم مي‌سوزد». پس احياي اين فريضه الهي به نحوي واجب کفايي است و بر تک تک مسلمانان در جامعه مسلمانان واجب است و همه افراد جامعه بايد جلوي بدکاري و منکرات را بگيرند. چون امر به معروف و نهي از منکر نکردن هم معصيت و گناه است. اگر بنا شود کسي علنا معصيت کند و هيچ کس وي را نکوهش نکند، به مردم و اجتماع ضرر وارد مي‌شود.

امر به معروف و نهي از منکر نه تنها يک وظيفه همگاني است بلکه در مورد همه افراد جامعه و در تمام سطوح قابل اجراست يعني همه مردم نسبت به يکديگر حتي در سطح خانواده در اين زمينه مسئوليت دارند. در محيط خانواده نيز مي‌توان امر به معروف و نهي از منکر کرد چون در برخي از خانواده‌ها ديده شده که حقوق يکديگر را تضييع مي‌کنند. در جامعه نيز هرگاه سخن از امر به معروف و نهي از منکر مي‌شود، همه ذهن‌ها به طرف مبارزه با بدحجابي سوق پيدا مي‌کنند. اين در جايي است که اولاً‌ متاسفانه برخي افراد يا دستگاه‌هاي دولتي عملکرد مناسبي در اين زمينه نداشته‌اند، ثانياً اين موضوع تنها جزء کوچکي از ناهنجاري‌هاي اخلاقي و رفتاري در جامعه است که باعث مي‌شود گناهان بزرگي که در جامعه ما رخ مي‌دهد فراموش شود.متاسفانه در جوامع اسلامي مخصوصاً جامعه ايراني، دشمن به دنبال اين است که معروف اسلامي نباشد و آنچه از نظر اسلام منکر است رايج شود و در بين مسلمانان شهوات و فسق و فجور را ترويج کنند و جوانان را از اسلام جدا سازند. نمي‌خواهند اسلام به طور کامل پياده شود چون اگر پياده شود آسيب‌ناپذير خواهد شد، مي‌خواهند منکرات رواج يافته و افراد جامعه را فاسد کنند. اگر مردم فاسد شوند حکومت‌ها هم فاسد مي‌شوند و افراد فاسد بر مردم حکومت مي‌کنند. در چنين جامعه‌اي مردم به پيشرفت‌هاي علمي و پژوهشي دست نخواهند يافت و دعاهاي مردم مستجاب نخواهد شد. همچنان که پيامبر اکرم (ص) در اين باره مي‌فرمايند: «مردم زماني که امر به معروف و نهي از منکر نکردند خداوند متعال بدترين و شرورترين آنها را بر آنان مسلط مي‌کند. پس در اين هنگام دعا مي‌کنند ولي دعاي آنان مستجاب نمي‌شود».

مکتب اسلام تنها براي خودسازي فردي نيست بلکه اسلام اصلاح جامعه را هم در نظر مي‌گيرد. پس وظيفه ما اين است که در برابر اين منکرات با شيوه اقدام زباني و لحن ملايم و مناسب در گفتن با زبان خوش و پرهيز از برخورد فيزيکي همديگر را نهي کنيم. البته اثر‌گذاري امر به معروف و نهي از منکر زماني زياد خواهد بود که اولاً خود آمر به معروف و ناهي از منکر آراسته و مبري باشد. ثانياً به آنچه انجام مي‌دهد قلباً اعتقاد داشته باشد. به تعبير ديگر مصداق «سخن کز دل برآيد، لاجرم بر دل نشيند» باشد.

روزان/شهاب حسینی : جشنواره فیلم فجر شبیه رینگ مبارزه است

روزان نیوز- نشست خبری«شهاب حسینی» مدیر فرهنگی هنری مجموعه «شهر فرش» برگزار شد.

شهاب حسینی با بیان این مطلب که موضع‌گیری محمد حیدری در نشست مطبوعاتی مرا به فکر فرو برد؛ گفت: جشنواره فجر از ذات جشنواره بودن خارج شده و شبیه رینگ مبارزه‌ای‌ست که همه می‌خواهند در آن برای رسیدن به موفقیت همدیگر را لت و پار کنند.

http://static1.ilna.ir/thumbnail/9YNDj9m7ajUK/i_qPjR7mMLhZ02nUcMUA07_luC6hEabyKreu5zx2ciKxyUe3xZzFdnqmeByyHKb8Yzz2of_k-oPecvz6i6AbiGk4nU88RN381sfGVtw67dPrccCMXHCvyHcldL8IsD1Rl3xeVOpt9jw,/%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D9%85+%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C+%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%A8+%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%DB%8C+%D8%A8%D9%87+%D8%B9%D9%86%D9%88%D8%A7%D9%86+%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1+%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%DB%8C+%D8%B4%D9%87%D8%B1+%D9%81%D8%B1%D8%B4.jpg

روز گذشته دوشنبه بیست ویکم دی ماه نشست خبری شهاب حسینی مدیر فرهنگی هنری مجموعه «شهر فرش» برگزار شد. در این نشست خبری سیدمهدی موسوی (مدیر مجموعه شهر فرش) و دبیری‌مهر (مدیر روابط عمومی این مجموعه) شهاب حسینی را همراهی کردند.

شهاب حسینی درباره حاشیه‌های اخیر که منجر به استعفای او به عنوان مشاور دبیر جشنواره فیلم فجر شد، گفت: من اصلا دلم نمی‌خواست که شهر فرش را وارد فضای پرحاشیه‌ای مثل جشنواره فجر کنم اما مساله این است که بنده با چشم‌انداز امیدوارانه‌ای دعوت به همکاری شدم و با وجود مشغله‌های فراوانی که دارم احساس کردم می‌توانم باری را از روی دوش جشنواره بردارم و به همین دلیل وارد این مقوله شدم اما وقتی از سینمای امید صحبت می‌کنیم قطعا اولین گام در راه امید این است که نسبت به یکسری از آثاری که در محاق قرار گرفته بودند و باعث ناامیدی کارگردانان آنها شده بود رفتار بهتری داشته باشیم و این خیلی ناراحت کننده است که فیلم محسن امیر یوسفی با وجود مجوز نمایش و ساخت توسط ارشاد، ۳ سال است که بلاتکلیف است در حالی که حق قانونی این فیلم است که توسط هیات انتخاب بازبینی شود و رای هیات انتخاب را داشته باشد در حالی که طی این ۳ سال مصلحت اندیشی‌های فردی شامل این فیلم بوده است.

وی ادامه داد: این فیلم در ۳ دوره مختلف این مشکلات را داشته است و به هیات انتخاب نشان داده نشده و درخواست امیریوسفی هم نشان دادن این فیلم به هیات انتخاب بود اما موضع‌گیری محمد حیدری در جلسه مطبوعاتی من را به فکر فرو برد و باعث شد متوجه شوم این موضع‌گیری با اهداف از پیش تعیین شده ما همخوانی ندارد و بعد از اظهار نظر دبیر جشنواره، ۳ روز صبر کردم تا بلکه او نظر خود را اصلاح کند اما بعد از آن که اتفاقی نیفتاد بنابراین احساس کردم شاید بهتر باشد همان‌جا راهمان را جدا کنیم و به هر حال برای دوستانم در جشنواره آرزوی موفقیت می‌کنم.

بازیگر برگزیده جشنواره فجر ؛با انتقاد از رویه جشنواره فجر طی سال‌های گذشته، بیان کرد: متاسفانه جشنواره فجر از ذات جشنواره بودن خارج شده است و شبیه رینگ مبارزه‌ای شده است که همه می‌خواهند در آن برای رسیدن به موفقیت همدیگر را لت و پار کنند و به هیچ عنوان متوجه این سیاست نمی‌شوم که چرا آثاری که قرار است اسرار سال آینده سینمای ایران باشد را روی دایره می‌ریزیم.شهاب حسینی ادامه داد: الان که دیگر دیر شده است اما اگر زودتر موضعی اتخاذ می شد مبنی بر اینکه فیلم محسن امیریوسفی از حق قانونی خودش برخوردار شود، من هم انصراف خودم را پس می گرفتم و به کارم باز می گشتم و هر آنچه می‌توانستم انجام می‌دادم ولی این اتفاق متاسفانه رخ نداد.

شهاب حسینی مدیر فرهنگی هنری مجموعه «شهر فرش» با تشریح دلایل حضور خود به عنوان مدیر فرهنگی در این مجموعه تجاری؛ گفت: اولین روزی که وارد این مجموعه شدم، متوجه شدم که در این فضا خانواده‌ها می‌توانند دور هم جمع شوند و از بودن در این محیط خوشحال باشند و از سوی دیگر روشن اندیشی را در این مجموعه در خصوص کارهای فرهنگی دیدم و پس از صحبت با مدیران این مجموعه به این نتیجه رسیدیم که بخشی از بودجه فرهنگی این مجموعه می‌تواند برای کارهای ماندگارتری نظیر ساخت فیلم اختصاص پیدا کند.وی ادامه داد: خوشبختانه طی چند ماه گذشته فعالیت‌های خوبی را انجام داده‌ایم که حاصل آن مشارکت این مجموعه در ساخت ۲ فیلم است، فیلم اول «برادرم خسرو» به کارگردانی احسان بیگلری است که ۴۰ درصد در آن مشارکت داریم و فیلم بعدی «خورشید نیمه ‌شب» به کارگردانی شبیر شیرازی است که همه هزینه‌های آن را برعهده گرفته ایم.این بازیگر سینما بیان کرد: «برادرم خسرو» در بخش نگاه نو جشنواره حضور دارد و ناصر هاشمی پس از سال ها دوری از بازیگری به عنوان نقش اصلی در این پروژه حضور دارد و من افتخار داشتم در کنار او و پیمان قاضیانی در این فیلم بازی کنم.

حسینی گفت: فیلم «خورشید نیمه ‌شب» در حال حاضر در مرحله تدوین قرار دارد و به جشنواره فجر نرسید اما کارهای دیگری نیز در دست تولید داریم و برهمین اساس فاز اول پروژه فرهنگی «شهر فرش» با ساخت یک فیلم دیگر تمام می‌شود و پس از آن به انتظار می‌نشینیم و بازتاب‌های این ۳ فیلم را می‌بینیم و چنانچه در هدف‌گذاری خود موفق باشیم، این مسیر ادامه خواهد داشت.این بازیگر، تهیه کننده و کارگردان سینما بیان کرد: سیاست مجموعه «شهر فرش» حمایت از کارگردانانی است که دارای استعداد باشند، همچنین از کارگردانان جوانی حمایت می‌کنیم که هیچ وقت دیده نشده‌اند.این بازیگر سینما گفت: ما با هنر صنعت سینما طرف هستیم در حالی که خیلی‌ها به غلط می‌گویند صنعت سینما در حالی که سینما به اعتقاد من با روح و روان افراد سر و کار دارد. در این سینما، امروز معضل بزرگی به نام سرمایه وجود دارد که در کنار معضلات دیگر قرار می‌گیرد، سرمایه باید جذب شود اما یکی از دلایل عدم جذب سرمایه در این سال‌ها زیاده‌‌خواهی کسانی است که سرمایه‌ها را جذب کردند و باعث شدند سرمایه‌گذاران برای بار دوم تمایلی به سرمایه‌گذاری نداشته باشند و این کوتاه نگری و منفعت ‌طلبی باعث چنین وضعیتی شد.حسینی با اشاره به قدمت ۳ هزار ساله فرهنگ و ادبیات در ایران گفت: ۳ هزار سال اندیشه در کشور ما وجود دارد و ما می‌توانیم این اندیشه را در قالب محصولات فرهنگی نظیر فیلم، کتاب و غیره عرضه کنیم و حتی حمایت از موسیقی و برگزاری کنسرت بزرگان موسیقی از دیگر برنامه‌های ما در این مجموعه به شمار می رود که به زودی آن را اجرا می‌کنیم.

http://cdn.fararu.com/files/fa/news/1393/11/11/187294_664.jpg

این سینماگر در ادامه با اشاره به معیار انتخاب آثار برای سرمایه‌گذاری مجموعه «شهر فرش» گفت: شما می‌‌توانید در هر ژانری اثر تولید کنید، یک فیلمنامه خودش به شما می‌گوید که چقدر اندیشه در آن به کار رفته و اگر بتواند با شما ارتباط برقرار کند و راه نفوذش را به دل شما باز کند این فیلمنامه ارزش ساخته شدن دارد.وی ادامه داد: اقتباس یکی از فعالیت‌های اصلی ما است چرا که فیلمنامه همواره یکی از معضلات ما بوده و فیلمنامه‌نویسان به دلیل تعدد کارها هیچ وقت نمی‌توانند برای یک اثر وقت کافی بگذارند اما اقتباس در ادامه پیشرفت‌های بشری است و این آثار به دلیل اینکه یک بار امتحان خود را پس دادند می‌توانند گذشته را به آینده پیوند دهند.کارگردان فیلم سینمایی «ساکن طبقه وسط» در ادامه توضیح داد: فیلم سینمایی «خورشید نیمه شب» توسط شبیر شیرازی از نمایشنامه «خرس‌های پاندا» اقتباس شده است. بسیاری معتقد بودند اقتباس این اثر سخت است اما او به خوبی توانست این کار را انجام دهد.وی با اشاره به اینکه در این فیلم سینمایی بازی نکرده است، توضیح داد: از ابتدا قرار بود من در «خورشید نیمه شب» بازی کنم اما با توجه به شرایطی که پیش آمد تصمیم به استفاده از چهره‌های جوان‌تر گرفتیم.حسینی گفت: معیار من برای کار کردن با افراد این است که جوگیر نباشند یعنی اگر فیلمنامه‌ای نوشته شده یا فردی می‌خواهد کارگردانی کند معیار او این نباشد که از گردونه عقب افتاده است بلکه باید دغدغه داشته باشد. من خودم وقتی «ساکن طبقه وسط» را ساختم این فیلم دغدغه‌ام بود و مثل بغض گلویم را گرفته بود و شاید هیچ‌وقت دیگر فیلمی تا زمانی که دغدغه‌ام نباشد نسازم.

این بازیگر سینما؛ متذکر شد: من اگر فیلمنامه‌نویسی را پیدا کنم که براساس اشعار مولانا و داستان‌های سعدی فیلمنامه به روزی بنویسد حتما استقبال می‌کنم چرا که جوانان ما باید با فرهنگ گذشته خود آشنا شوند و این آثار می‌تواند پلی بین گذشته و آینده برقرار کند و امیدوارم روزی بتوانیم شاهنامه را تولید کنیم.در ادامه این نشست خبری؛ حسینی با اشاره به اینکه تا چه اندازه آثار تولید شده توسط این مجموعه با سینمای امید مطابقت دارد، گفت: ما باید ابتدا تعریف و ترقی خودمان را از امید روشن کنیم. شما می‌توانید در دل یک فیلم تلخ امید را جست‌ و جو کنید به همین دلیل به اعتقاد من سینمای امید سینمایی است که در اوج تلخی می‌تواند امید و امیدواری را در دل مخاطب ایجاد کند.

روزان/جمهوری چک میزبان فیلم های ایرانی شد

روزان نیوز- پنجمین دوره جشنواره «فیلم های ایرانی» در چک برگزار می شود.

پنجمین دوره جشنواره «فیلم های ایرانی» با حضور آثاری از سینمای ایران در چک برگزار می شود.پنجمین دوره جشنواره فیلم های ایرانی از تاریخ بیست و سوم دی ماه تا دهم بهمن ماه سال جاری در پراگ، برنو و براتیسلاوا با نمایش آثار مختلفی از سینمای ایران برگزار می شود.

هیات داوران پنجمین دوره این جشنواره از شماری از چهره های بین المللی سینمای جهان تشکیل شده است. صدیق برمک کارگردان سینمای افغانستان و برنده جایزه گلدن گلوب برای فیلم «اسامه»، کاترینا بسرووا مدیر سینمایی وزارت فرهنگ جمهوری چک، علا کرکوتی یکی از تهیه کنندگان و پخش کنندگان سینمای عرب و موریس استاترد فیلمنامه نویس انگلیسی به داوری فیلم های بلند این جشنواره می نشینند. همچنین محمدرضا فرزاد مستندساز ایرانی نیز به عنوان داور بخش مستند، بهترین فیلم مستند دوره پنجم این جشنواره را انتخاب می کند. فیلم افتتاحیه پنجمین دوره این جشنواره «در دنیای تو ساعت چند است؟» به کارگردانی صفی یزدانیان است که در کنار هفت فیلم بلند دیگر در بخش رقابتی فیلم های بلند این دوره از جشنواره به رقابت می پردازد.

http://cdn.bartarinha.ir/files/fa/news/1394/1/23/503144_848.jpg

حضور مستندها و فیلم‌های کوتاه در جشنواره «فیلم های ایرانی»

در بخش مستند نیز ۶ اثر از سینمای مستند ایران حضور دارند که همگی بعد از پشت سر گذاشتن موفقیت های بین المللی در جشنواره فیلم های ایرانی به نمایش درمی آیند.در بخش غیر رقابتی فیلم کوتاه نیز پنج عنوان از فیلم های کوتاه فیلمسازان جوان سینمای ایرانی به نمایش گذاشته می شود. «میزبان» اثر امید عبداللهی، «سوزن» اثر آناهیتا قزوینی زاده، «بچه» اثر علی عسگری، «کشتارگاه» اثر بهنام آزادی و «سرمه کاری» از آزاده قچاق در این بخش حضور دارند.موضوع دوره پنجم جشنواره فیلم های ایرانی «چشمان من، چشمان تو است» و پوستر جشنواره نیز بر اساس این شعار توسط هنرمند ایرانی کسری عابدینی طراحی شده است. همزمان با برگزاری جشنواره نمایشگاهی انفرادی از کارهای این هنرمند در پراگ برگزار می شود. این نمایشگاه از نوزدهم دی ماه لغایت یازدهم بهمن ماه در جمهوری چک برگزار می شود.همچنین شماری دیگر از برنامه‌های جانبی نیز در کنار برنامه اصلی جشنواره برگزار می شود تا مخاطبان جشنواره با جنبه های گوناگون فرهنگ و هنر ایرانی بیشتر آشنا شوند که از آن جمله می توان به اجرای موسیقی، برگزاری نمایشگاه نقاشی و اجرای تئاتر در سه مرکز فرهنگی پراگ در سه سینمای اصلی این شهر اشاره کرد.

همچنین دوره پنجم جشنواره فیلم های ایرانی «پراگ» برای دومین بار میزبان «شب سینمای افغانستان» است و ۲ فیلم «چند مترمکعب عشق» اثر جمشید محمودی و «سنگ صبور» اثر عتیق رحیمی در این برنامه و برای مخاطبان جشنواره به نمایش گذاشته می شود.

اکران «یک شهروند کاملا معمولی» در سینماهای چک

در دوره پنجم جشنواره فیلم های ایرانی در پراگ اولین تولید مشترک ایران و جمهوری چک فیلم «یک شهروند کاملا معمولی» اثر مجید برزگر نیز نمایش داده می شود و پس از آن در سینماهای پراگ و سایر شهرهای جمهوری چک به نمایش عمومی گذاشته می شود. همکاری مشترک بین ایران و جمهوری چک در این فیلم نتیجه یکی از برنامه های جانبی این جشنواره در دوره های گذشته است که بر صنعت سینما و تولیدات مشترک بین ایران و اروپا متمرکز است.با توجه به استقبالی که تهیه کنندگان و مراکز اروپایی در دوره گذشته جشنواره به این برنامه نشان داده اند، در دوره پیش رو همزمان با جلساتی که بین تهیه کنندگان ایرانی و اروپایی تنظیم می شود، چند پروژه در مراحل مختلف پیش تولید و تولید در جلساتی ویژه و به همراه عوامل اصلی فیلم به تهیه‌کنندگان بالقوه اروپایی معرفی می شوند.دوره پنجم جشنواره «فیلم های ایرانی پراگ» توسط شرکت مدیا نست Media Nest و با حمایت شرکت ادونسد مدیا تریدینگ Advanced Media Trading برگزار می شود.از جمله فیلم های سینمایی که در این جشنواره به نمایش گذاشته می شود می توان به «امروز» به کارگردانی رضا میرکریمی، «پریدن از ارتفاع کم» به کارگردانی حامد رجبی، «سیزده» به کارگردانی هومن سیدی، «احتمال باران اسیدی» به کارگردانی بهتاش صناعی ها، «ملبورن» به کارگردانی نیما جاویدی اشاره کرد.

شرق/گفت‌وگو با نیکی کریمی، کارگردان فیلم «شیفت شب»

قضاوت نمی‌کنم

فرانک آرتا: نیکی کریمی تا امروز نزدیک به ٦٠ فیلم در سینمای ایران بازی کرده و در مقام کارگردان هم چهار فیلم بلند سینمایی و دو فیلم مستند ساخته است. مستند «داشتن و نداشتن» را ١٣٨٠ و نخستین فیلم بلند داستانی خود، «یک شب» را در سال ١٣٨٣ کارگردانی کرد. فیلم به دلیل ممیزی، به مدت ١٠ سال اجازه اکران پیدا نکرد. ولی همان زمان در جشنواره‌های معتبر خارجی از جمله «جشنواره فیلم کن» موردتوجه قرار گرفت. تا اینکه سال گذشته طلسم فیلم شکست و بالاخره در گروه «هنر و تجربه» به‌طور محدود اکران شد. کریمی فیلم بعدی خود «چند روز بعد» را در سال ۱۳۸۵ کارگردانی کرد که این فیلم هم به بن‌بست ممیزی برخورد و تا امروز رنگ پرده سینما را به خود ندیده. این بازیگر - کارگردان سینما، سومین فیلم خود را با عنوان «سوت پایان» در سال ۱۳۸۹ کارگردانی کرد. فیلم به زندگی زن و شوهری مستندساز می‌پردازد. سامان (شهاب حسینی) و سحر (نیکی کریمی) زندگی آرامی را در شهر تهران می‌گذرانند. اما در فیلمی که سامان برای تلویزیون ساخته، صحنه‌ای خراب می‌شود و سامان به علت گرفتاری، تکرار صحنه فیلم‌برداری را به همسرش سحر می‌سپارد. این فیلم در بیست‌ونهمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و همین‌طور در جشنواره فیلم سینمایی «وزول» فرانسه، جایزه اصلی هیأت داوران جوان جشنواره را دریافت کرد. خوشبختانه «سوت پایان» توانست در ایران به نمایش عمومی درآید. همچنین کریمی به دلیل علاقه‌اش به ورزش فوتبال، مستند «روزی روزگاری فوتبال» را در سال ١٣٩١ برای شبکه خانگی کارگردانی کرد. «شیفت شب» جدیدترین فیلم کریمی است که با موضوع تحریم‌های اقتصادی این روزها در سینماهای کشور اکران شده است. با وجود تأثیرات سوء‌ تحریم‌های اقتصادی بر زندگی مردم، تاکنون کمتر فیلمی به این موضوع پرداخته. به بهانه نمایش گسترده فیلم «شیفت شب» با نیکی کریمی به گفت‌وگو نشستیم.

http://cinemapress.ir/download?f=2015/01/31/4/124788.jpg

با حضور در اکران‌های مردمی فیلم «شیفت شب»، حتما واکنش مردم را بدون واسطه دیدید و آنها نظرات خود را بیان کردند. در مجموع تحلیلتان چیست؟

همیشه از اینکه فیلم را با مردم ببینم، استقبال می‌کنم. به‌ویژه برای «شیفت شب»، دوست داشتم واکنش مردم کشورم را بدون واسطه و از نزدیک ببینم؛ چون حتما می‌دانید که فیلم‌های قبلی‌ام همیشه در اکران با مشکل مواجه می‌شدند. «شیفت شب» نخستین فیلم من است که اکران عمومی خوبی دارد. خوشبختانه واکنش‌ها و نظرات مردم نشانگر این بود که با فیلم ارتباط برقرار کردند و می‌توانم بگویم که درصد بالایی از مردم حس مثبتی به آن داشته‌اند.

فکر کنم از معدود فیلم‌هایی است که مستقیم به مسئله تحریم‌های اقتصادی و تأثیر آن بر زندگی مردم می‌پردازد. طبعا مشکلات اقتصادی، موضوعی است که در این سال‌ها مردم از نزدیک آن را لمس کرده‌اند.

بله، همین‌طور است. هر چند که ما داریم قصه‌ای تعریف می‌کنیم، ولی موضوع آن کاملا واقعی است. به‌همین‌دلیل، به‌نظرم مردم، قصه فیلم را باور کردند. طبیعتا باورپذیر بودن داستان فیلم، تأثیرات مثبت خود را روی مخاطب می‌گذارد. من هم مثل هر فیلم‌سازی، نگاه مخاطب برایم مهم است و از این نظر خوشحالم.

ضمن اینکه روزبه‌روز فروش فیلم بالاتر می‌رود.

وقتی عده‌ای فیلم را می‌بینند، اگر از آن خوششان بیاید، هرکسی به شکل فردی مُبلغ فیلم می‌شود و به دوستان و اطرافیانش دیدن فیلم را توصیه می‌کند درواقع استقبال هر مخاطب، در جذب مخاطب بعدی تأثیر می‌گذارد.

قصه فیلم، خانواده‌ای را به تصویر می‌کشد که مشکلات اقتصادی برای‌شان به سایه سنگینی تبدیل و هویت خانواده به درد تزلزل گرفتار می‌شود؛ یعنی مرد فیلم، فرهاد، (محمدرضا فروتن) در یک کفه و زن و دخترش در کفه دیگر قرار می‌گیرد. جالب است که عامدانه فرزند خانواده، دختر انتخاب شده که تأثیر احساسی فیلم را بیشتر می‌کند. با وجود فشارها و حتی بی‌عدالتی که متوجه زن می‌شود، او سعی می‌کند با چنگ و دندان زندگی‌اش را حفظ کند. درکل می‌توان گفت پازلی از خانواده و سینمای سالم و آرمانی را به‌تصویر کشیدید که منطبق بر فرهنگ ایرانی است؛ یعنی با وجود چالش‌هایی که این سال‌ها گریبان‌گیر خانواده‌ها در دنیای واقعی شده، زوج‌ها در ذهنشان حسرت چنین خانواده‌ای را می‌کشند که با وجود همه مشکلات، زن که محور خانواده است، تاب بیاورد... .

ممنون از شما که به ترکیب سینمای سالم اشاره کردید، چون این چیزی است که به آن اعتقاد دارم. معتقدم در ادبیات، نقاشی و سایر هنرها، هنرمند وظیفه دارد از انسانیت و راه درست بگوید؛ مثلا در فیلم قبلی‌ام «سوت پایان»، ما زن و شوهری می‌بینیم که مستندسازند. یکی اعتقاد به «هنر برای هنر» دارد و دیگری به تأثیر اجتماعی هنرش نظر می‌کند، چون هرکدام دنبال شعارهایی هستند که همه انسان‌ها در جست‌وجوی آن‌اند؛ ولی در فیلم «شیفت شب»، آن چیزی که به تصویر کشیده شده، واقعیات جامعه ماست و با وجود واقعیات تلخ، به‌نظرم نباید انسانیت هم نادیده گرفته شود. درواقع تاب‌آوردن زن و کنده‌نشدن او از زندگی، همان انسانیتی است که باید در زندگی‌ها باشد و نمی‌توان به‌راحتی از کنار آن گذشت.

برای رسیدن به این واقعیت، آیا تحقیقات میدانی هم انجام دادید؟

به‌نظرم، تحقیقات میدانی به آن معنی که شما دنبالش هستید، لازم نبود چون این نکته از شناخت می‌آید. من با همین مردم زندگی می‌کنم. به‌طورکلی، نگاه هنرمند، از جامعه و مردم تأثیر می‌گیرد. این موضوع، چیزی نبود که یک شبه به آن برسم، بلکه در گذر زمان چنین نگاهی شکل می‌گیرد. ضمن اینکه کتاب می‌خوانم. فیلم می‌بینم. مسائل روز جامعه را دنبال می‌کنم. گزارش و اخبار رسانه‌ها را پیگیری می‌کنم. درعین‌حال، سعی می‌کنم در مواجهه با وقایع، بدون قضاوت، نظاره‌گر باشم. بیش از اینکه به حکم قطعی برسم، سعی می‌کنم آدم‌ها را در موقعیت‌های مختلف درک کنم. درهرصورت بی‌تفاوت نیستم.

اما درنهایت، در فیلم می‌بینم که در جاهایی، در حق زن ظلم می‌شود؛ بااین‌حال، همچنان تمکین می‌کند. چرا؟

معتقدم همان‌قدر که زن داستان فیلمم محق است، مرد هم حق دارد، چون آن مرد هم در همین جامعه زندگی می‌کند و درنهایت می‌خواهد خانواده‌اش را حمایت کند. اگر بی‌عدالتی در جامعه وجود دارد، متوجه هر دو است و طبعا روی زندگی هر دو تأثیر گذاشته، منتها واکنش‌های هریک فرق می‌کند. به‌همین‌دلیل پرهیز داشتم که جانب‌دارانه نگاه کنم.

http://www.mizanonline.ir/files/fa/news/1394/7/29/168116_795.jpg

البته در نخستین فیلم مستندتان، «داشتن و نداشتن»، مستقیم به مسئله زنان نازا در جامعه پرداختید و کلا نگاه جانب‌دارانه نسبت به موضوعات زنانه داشتید؛ حتی در «یک شب» هم همین‌طور، اما رفته‌رفته نگاهتان دچار چرخش شد. چگونه این تغییر به‌وجود آمد؟

اصولا هر داستانی که انتخاب می‌کنم، مختصات خاص خودش را دارد. نگاه برخی از افراد در جامعه -اگر بخواهم منصفانه و متعادل نگاه کنم- به مسئله نازایی زنان نادرست بود. من هم سعی کردم آنها را انعکاس بدهم؛ اما در برخی از موضوعات نظیر مسائل حقوقی زنان، می‌توان با صراحت بیشتری آنها را به تصویر کشید. اما مشکلات اقتصادی که گریبان‌گیر جامعه شده است، دیگر زن و مرد نمی‌شناسد. هر دو درگیر آن شدند و نمی‌توان یکی را مقصر و دیگری را مظلوم جلوه داد.

از روز نخست هم که شروع به نوشتن فیلم‌نامه کردید، پایه داستان بر همین موضوع استوار بود یا کم‌کم به این رسیدید که توازنی میان شخصیت‌ها ایجاد کنید؟ مثلا اگر ناهید اهل گذشت است، اما خواهر (سحر قریشی) به دنبال حقش است یا اگر همسر (محمدرضا فروتن)‌گیروگرفت و خطاهایی دارد، درعوض برادرشوهر (امیرحسین آرمان) همراه و همدلانه دنبال کار ناهید است؟

نوشتن فیلم‌نامه فیلم، حدود یک سال طول کشید. من و آقای اصغری درباره نکات مختلف و ظرایف داستان با هم تبادل‌نظر کردیم. دقیقا شخصیت‌ها عامدانه و براساس حفظ همان توازن و تعادلی که به آن اشاره کردید، چیده و نوشته شد، البته آقای عیاری هم مشاوره دادند.

انتقادی که به فیلم شما می‌شود، این است که امروزه به دلیل مشکلات، کمتر زن و مردی، دیگر توان و تحمل ادامه زندگی مشترک دارند، چون آوار مشکلات دیگر مجالی برای گذشت‌کردن نمی‌گذارد. درحالی‌که فیلم شما زن و شوهر‌های نظیر دهه شصت را نشان می‌دهد که به‌اصطلاح بساز هستند. درحالی‌که آمار و ارقام طلاق و جدایی‌ها در جامعه امروزی، متأسفانه پیام فیلم شما را تأیید نمی‌کند. تحلیلتان از این موضوع چیست؟

به نظرم، تازه این انتقادی که مطرح کردید خوب است! چون من شنیدم می‌گویند اصلا چرا این زن گذشت می‌کند؟! چرا زندگی را رها نمی‌کند؟ بهتر است دست دخترش را بگیرد و زندگی دیگری برای خودش بسازد! چرا پایداری می‌کند و سعی و کوشش او بر این است که مشکل را حل کند؟! دیگر دوره این فداکاری‌ها گذشته! اما من همیشه به چیزی که اعتقاد دارم، عمل می‌کنم. اعتقاد دارم در هر حالت، آدم باید کار درست را انجام دهد. قصه فیلم من هم عجیب‌وغریب نبود. زن و شوهری دچار مشکل اقتصادی می‌شوند و هرکدام بنابر ذهنیات و امکاناتشان، می‌خواهند مشکل را حل کنند. زن، مشکلات شوهرش را می‌داند و سعی می‌کند پنهانی به مرد کمک کند. مرد هم نمی‌خواهد مسائل کاری‌اش را وارد زندگی خانوادگی‌اش کند. خودش به‌تنهایی سختی‌ها را می‌کشد. هیچ‌کدام هم مقصر نیستند، چون مشکلات از بیرون بر سر آنها ریخته شده است، اما واکنش‌های هریک متفاوت است. به همین سادگی! خیلی موافق نیستم که موضوع پیچیده است. درست است که هر زندگی، پیچیدگی‌های خاص خود را دارد، ولی برای هر بحرانی، راه برون‌رفتی هم وجود دارد؛ بنابراین خیلی با این تحلیل‌ها که زن جدا شود و... موافق نیستم.

در «شیفت شب» همچون «سوت پایان»، تکنیک دوربین روی دست را به کار بردید. هرچند در این فیلم، نماهایی این‌چنینی نسبت به فیلم قبلی کمتر وجود دارد. چرا؟

در این فیلم، در صحنه‌های داخلی خانه بیشتر استفاده کردم تا اضطراب و نگرانی ناهید (لیلا زارع) را نشان دهم.

اما در دعوای میان مرد رباخوار (امیر آقایی) و ناهید در خیابان هم، از همین تکنیک استفاده کردید؟

این نکته نتیجه همفکری من و فیلم‌بردارم، آقای برازنده، بود؛ یعنی بعد از بحث و بررسی‌ها، به این رسیدیم که آن نما‌ها به شکل دوربین روی دست فیلم‌برداری شود.

به‌نظرم، بازی لیلا زارع و امیرحسین آرمان و کلا بازی‌های فیلم، حتی سحر قریشی که چندان بازیگر خوبی نیست یا شاید هم تابه‌حال درست هدایت نشده، قابل قبول بود. شیوه هدایت بازیگران از سوی شما چگونه بود؟

من به دلیل بازیگر بودنم، کلا با مسائل و زیروبم بازی سر صحنه آشنا هستم. در «شیفت شب» تمام توانم را روی این مسئله گذاشتم و حواسم به بازی‌ها بود. (می‌خندد) به‌طوری‌که آرزو می‌کردم هنگام بازی‌کردن خودم هم، کارگردان شش‌دانگ حواسش به بازی من باشد!

http://www.setarehnews.ir/images/position36/2014/10/niki-karimi-ateliyeh-www-overdoz-ir_1_.jpeg.jpg

شغلی که همسر ناهید در انتهای فیلم انتخاب کرده -کشتن موش‌های خیابان ولیعصر- آیا واقعی است؛ یعنی شهرداری چنین افرادی را استخدام کرده؟

بله، یادم می‌آید یک روز، علی اصغری روزنامه همشهری را با خود آورد و در آن گزارش تصویری را به من نشان داد که کارمندان شهرداری به همین شکل، موش‌های خیابان را می‌کشند. به‌نظرم ایده خوبی بود که در فیلم می‌توانست راه‌گشا باشد. ضمن اینکه غافلگیر‌کننده هم بود، چون به دلیل ناشناخته‌بودن این شغل، تماشاگر نمی‌توانست حدس بزند. درواقع، مرد در پایان داستان به این شغل پناه می‌آورد.

خانم کریمی! همیشه این سؤال برایم مطرح است که شما چگونه به تنهایی، کار فیلم‌سازی را پیش می‌برید؟

(می‌خندد) چطور؟

بیشتر فیلم‌سازان زن در ایران در روند کارنامه هنری‌شان، شوهران هم‌رشته دارند که به‌نوعی در فرایند تولید و تهیه‌کنندگی در کنارشان هستند، درحالی‌که شما توأمان و به‌تنهایی و بدون روابط خانوادگی، تهیه‌کنندگی و کارگردانی می‌کنید. این مسئله چگونه اتفاق می‌افتد؟

برای این کار، برنامه‌ریزی می‌کنم. البته ترجیح می‌دهم با وجود سختی تهیه‌کنندگی، خودم هم تهیه‌کننده باشم. چون هم استقلال خودم را حفظ می‌کنم و هم از دردسرها و مشکلات تهیه‌کننده رها می‌شوم.

فیلم شما، در جشنواره‌های خارجی هم حضور پیدا کرد. واکنش مخاطبان آنجا چگونه بود؟

در آن‌جا هم از «شیفت شب» استقبال خوبی شد. جالب است که تماشاگران زن و مرد، انگار با مشکلات زوج فیلم بیگانه نبودند.

ظاهرا بعد از «سوت پایان»، فضای آن فیلم را رها نکردید؟

چطور؟

شنیدم اول بهمن قرار است برای زندانیانی که مشکل مالی مشابه شخصیت اصلی«شیفت شب» دارند، مراسم گلریزان برگزار کنید. هرچند که گرفتاری زندانی فیلم «سوت پایان» قتل بود؟

همان‌طورکه گفتم همیشه به چیزی که اعتقاد دارم، عمل می‌کنم.

شرق/ملاحظاتی درباره پوستر فجر٣٤

از گذشته درس بگیریم

گلاره محمدی: ٣٣ سال از برگزاری نخستین دوره جشنواره فیلم فجر می‌گذرد و در این سال‌ها که جشنواره گاه ملی بوده و گاه بین‌المللی، فرازونشیب‌های زیادی را تجربه کرده است. اما یکی از مواردی که هرسال پیش از برگزاری جشنواره بحث‌های زیادی به‌همراه دارد، پوستر جشنواره است. پوستر این دوره از جشنواره به‌لحاظ ایجاد حواشی و جبهه‌گیری موافقان و مخالفان سرسختش گوی سبقت را از دوره‌های پیشین ربوده است. حرف‌وحدیث‌ها از روزی شروع شد که پوستر جشنواره در نشست خبری دبیر رونمایی شد. نقاشی نیم‌تنه‌ای از خسرو شکیبایی که در یک‌سوم پایین تصویر عبارت سی‌وچهارمین جشنواره فیلم فجر و تاریخ برگزاری نقش بسته بود. در نگاه اول شاید نزدیک‌ترین حدس این بود که پوستر مذکور برای بزرگداشت این بازیگر طراحی شده ولی پس از اندکی تأمل، بیننده متوجه می‌شود که این تصویر پوستر اصلی جشنواره است. حال این سؤال مطرح است که آیا این طرح جامعیت لازم را برای تبدیل‌شدن به ویترین بزرگ‌ترین رویداد سینمایی کشور دارد؟ آیا می‌توان این پوستر را ١٠روز (یا کمی بیشتر) روی بیلبوردها و پرتابل‌های شهر دید و خسته نشد؟ تکلیف پوستر بخش‌های جنبی جشنواره مثل «نگاه نو»، «مستند» و... چه می‌شود؟ آیا قرار است هر یک از این بخش‌ها ساز خود را بزنند؟ ناگفته نماند که در سال‌های گذشته هم پوستر بخش‌های جنبی استقلال نسبی داشتند اما حکایت امسال به‌گمانم کمی پیچیده‌تر است. شاید عده‌ای در پاسخ به این پرسش که چرا چهره یک بازیگر باید نماد جشنواره باشد بگویند که در جشنواره‌های معتبر جهانی مثل کن نیز از پرتره بازیگران مشهور و محبوب استفاده می‌شود. اما این پاسخ، دلیل قانع‌کننده‌ای برای چنین انتخابی نیست چراکه با نگاهی هرچند اجمالی و گذرا به آن پوسترها می‌توان تفاوت فاحش این دو نوع نگاه را دید. اولا که جشنواره فیلم فجر جشنواره‌ای دولتی است و جشنواره‌ای مثل کن جشنواره‌ای خصوصی. در چنین شرایطی مشخص است که انتخاب‌ها نمی‌توانند یکسان باشند، به‌عنوان‌مثال اگر در جشنواره کن یک‌سال پرتره مارچلو ماسترویانی را در پوستر می‌بینیم، در سال دیگری چهره اینگرید برگمن در پوستر دیده می‌شود. آیا این اتفاق در ایران هم رخ می‌دهد مثلا می‌توانیم تصور کنیم سال آینده یا چندسال بعد چهره سیمین معتمدآریا را ببینیم؟ یا دولت تغییر می‌کند و تصور چهره یک زن روی پوستر جشنواره فیلم فجر امری محال خواهد بود؟ به‌گمانم آنان که امسال هرچند جسورانه این پوستر را برای جشنواره برگزیده‌اند باید به این سؤال مهم پاسخ دهند.

http://yaghout-art.ir/wp-content/uploads/2016/01/139410121415028036832734.jpg

نکته دوم که همواره پاشنه آشیل جشنواره بوده، استفاده نكردن یا بهتر بگویم استفاده حداقلی از طراح گرافیک مستقل و حرفه‌ای برای انجام چنین کاری است. البته این نکته را هم باید اضافه کنم که صرف استفاده و به‌خدمت‌گرفتن طراح گرافیک حرفه‌ای ضامن موفقیت طرح نهایی نیست اما دست‌کم این معضل را که کار به کاردان سپرده نشده مرتفع می‌کند. به‌عنوان‌مثال پوستر دوره بیست‌ونهم را به خاطر بیاورید که مسعود نجابتی با استفاده مناسب از تایپوگرافی آن را طراحی کرده بود یا همین دوره سی‌وسوم یعنی سال گذشته را که طاها ذاکر با تصویرسازی خلاقانه طراحی و اجرا کرده بود. ناگفته نماند که در میان همین طراحان گرافیک هم گاهی اشتباهاتی رخ می‌دهد و پوستر نامناسبی طراحی می‌شود؛ بزرگانی که انتظار چنین کارهایی از آنها بعید است اما... به‌عنوان نمونه می‌توان به پوستر دوره سی‌ام اشاره کرد که در آن ابراهیم حقیقی مشخصات جشنواره سی‌ام را روی صفحه اول شناسنامه جانمایی کرده بود و با اعتراض‌های زیادی از سوی سینماگران، طراحان و حتی مخاطبان عام سینما روبه‌رو شد.پس آنچه واضح می‌نماید این مهم است که در زمینه طراحی نمی‌توان تنها به نام‌ها اکتفا کرد اما کافیست کسانی که مسئول واگذاری مواد تبلیغی و گرافیک جشنواره هستند رویدادهایی مثل بی‌ینال طراحی گرافیک، نمایشگاه سرو نقره‌ای و نمایشگاه‌هایی از این دست را رصد کنند تا با طراحان خوش‌فکر و خلاق آشنا شوند. برای جشنواره‌ای در سطح جشنواره فیلم فجر، داشتن یک آرشیو از نام طراحان گرافیک امری واجب، لازم و ضروری ‌است.به گمان نگارنده آنچه باعث شدت اعتراضات شده این است که هیچ‌یک از نام‌هایی که به‌عنوان طراح این پوستر معرفی و مطرح شده‌‌اند تخصصی در زمینه طراحی گرافیک ندارند. تا آنجا که به خاطر دارم، بزرگمهر حسین‌پور کارتونیست متبحری است و مجید برزگر فیلم‌سازی موفق؛ اما هیچ‌یک طراح گرافیک نیستند.حسین‌پور اخیرا برای فیلم ارغوان (آخرین فیلم امید بنکدار و کیوان علیمحمدی) چهره مهتاب کرامتی را نقاشی و به‌عنوان پوستر منتشر کرده و برزگر نیز برای فیلم‌های خودش و بعضی از فیلم‌های تولید دفتر فیلم‌سازی خود پوسترهایی طراحی کرده است اما اینها دلیل بر سپردن پوستر جشنواره‌ای در این سطح، به این دو عزیز نمی‌شود.به این نکته توجه داشته باشید که یکی از مهم‌ترین نکات در طراحی و اجرای پوستر لی اوت (lay out) و جانمایی حروف است که در این مورد به بدترین و دم‌دستی‌ترین شکل ممکن اجرا شده است. یعنی نمی‌شد عنوان سی‌وچهارمین جشنواره فیلم فجر را با فونتی مناسب و تایپوگرافی درخور این رویداد طراحی و جانمایی کرد؟ نوشتن عنوان جشنواره با فونتی اداری و اجرائی خام‌دستانه یکی دیگر از نقاط ضعف این پوستر است. جالب اینجاست که بعد از رونمایی از پوستر، بحث‌هایی درگرفته که در آن هر یک از این دو (برزگر و حسین‌پور)، طرح نهایی را متعلق به خود می‌دانند!!!

در حرفه‌ای‌نبودن این طراحی همین بس که این دو باافتخار می‌گویند پوستر را دوهفته‌ای طراحی کرده‌‌اند و این شائبه به وجود می‌آید که نکند آنها این مورد را به‌عنوان حُسن بر زبان می‌آورند؟ دقیقا بعد از همین صحبت‌ها گاف‌های تایپی پوستر خودنمایی می‌کند؛ از تاریخ میلادی درج‌شده گرفته (به‌جای سال ٢٠١٦، سال ٢٠١٥ نوشته شده و به جای ١٢-٢٢ بهمن، ٢٢-١٢ بهمن درج شده است!!!)

سال‌هاست که جشنواره فیلم فجر ١٢ تا ٢٢ بهمن برگزار می‌شود، آیا همچنان در دقیقه ٩٠ کارها سفارش داده می‌شوند؟ بعد از گذشت ٣٣ دوره، آیا وقت آن نرسیده که از گذشته درس بگیریم و در حد و اندازه یک جشنواره درجه‌یک و حرفه‌ای عمل کنیم؟

جشنواره فیلم فجر با همه نواقص و کمبودهایش مهم‌ترین رویداد سینمایی هرساله سینمای ایران است اما آنچه اکنون در ویترین این رویداد شاهدیم، حسی است که نگاه خسرو شکیبایی (در پوستر طراحی‌شده) در بیننده ایجاد می‌کند؛ ترکیبی از دلمردگی، افسوس و حس عذاب‌وجدان!!! جایی خواندم که مجید برزگر، شکیبایی را نمادی از سینمای ایران نامیده و علت انتخاب او را چنین توضیح داده است. در اینکه خسرو شکیبایی یکی از بازیگران توانمند و جاودان سینمای ایران است شکی نیست اما واقعا امکان آن فراهم نبود که در صورت اصرار به استفاده از تصویر این بازیگر، تصویری از شکیبایی مهربان و شاد روی پوستر نقش ببندد؟ مگر جشنواره فیلم فجر، سال تحویل سینمای ایران نیست؟ مگر از این رویداد سینمایی به‌عنوان بهار سینمای ایران یاد نمی‌شود؟ آیا نشانی از جشن و بهار در این پوستر می‌بینید؟

و نکته آخر؛ آقای مجید برزگر، فیلم‌ساز مستقل! ای‌کاش وقتی طراحی پوستر جشنواره توسط دبیر جشنواره به شما سپرده شد از ایشان می‌خواستید که این کار را به یک طراح گرافیک حرفه‌ای و مستقل بسپارند تا شما فیلم‌ساز مستقل باقی می‌ماندید و آقای حسین‌پور کارتونیست مستقل... .

شرق/مهاجر، جعفری پویان، خارکن و سرایی کنار کشیدند

سونامی استعفای داوران موسیقی فجر

شرق: کوک این روزهای سی‌ویکمین جشنواره موسیقی فجر روی استعفاست. پویا سرایی نیز بعد از استعفای سه داور دیگر این جشنواره از سمت خود انصراف داد. سی‌ویکمین جشنواره موسیقی فجر درحالی‌ کمتر از یک‌ونیم ماه دیگر آغاز به کار خواهد کرد که با حاشیه‌های زیادی همراه شده است. از یک طرف هرچند روز یک‌بار نشست مطبوعاتی این جشنواره با حضور مسئولان و هنرمندان برگزار می‌شود و از طرف دیگر واکنش چهره‌های دیگر موسیقی و استعفای تعدادی از داوران، این دوره جشنواره موسیقی را پرسروصداتر از دوره‌های قبل کرده است.

http://static0.ilna.ir/thumbnail/h3isC6A9mdj8/i_qPjR7mMLhZ02nUcMUA0zOV2brdrNdfKreu5zx2ciKxyUe3xZzFdgRBp56gpRC388ZB_gYzlXHsOv04tbYiQmk4nU88RN381sfGVtw67dPrccCMXHCvyGoyQkwBxe96l3xeVOpt9jw,/1943126.jpg

این استعفاها هنوز به صورت رسمی از سوی مسئولان جشنواره اعلام نشده و برخی از داوران مانند جعفری پویان و خارکن خبر کناره‌گیری خود در صفحات مجازی را اعلام کرده‌اند. تماس‌های «شرق» برای گفت‌وگو با این داوران و حتی حمیدرضا نوربخش، مدیرعامل خانه موسیقی و مدیر این دوره جشنواره موسیقی نیز بی‌ثمر بوده است؛ بااین‌حال نوربخش روز گذشته، ٢٢ دی درباره داورانی که در روزهای اخیر از جشنواره کنار رفته‌اند، به تابناک گفت: «فکر می‌کنم تمام داوران با جشنواره قرارداد داشته‌اند و دلیل کناررفتن این دوستان را باید از خودشان بپرسید. ما به نظر و تصمیم هنرمندان احترام می‌گذاریم و به‌هیچ‌عنوان جبری برای هیچ مسئله‌ای نباید وجود داشته باشد و وجود هم ندارد». او افزود: «متأسفانه در این روزها شاهد بی‌اخلاقی‌هایی در عرصه موسیقی هستیم که هیچ‌وقت سابقه نداشته است. کسانی می‌آیند و شروع می‌کنند به هنرمند فشار می‌آورند که مثلا چرا شما با فلان‌جا یا فلان‌بخش همکاری می‌کنید. چنین چیزی تا به حال سابقه نداشته که هنرمند را به جایی برسانند که از جشنواره کناره‌گیری کنند. به‌هرحال هنرمندان این‌قدر تحمل روحی ندارند که بخواهند این‌قدر فشار روحی و روانی را تحمل کنند. متأسفانه کناره‌گرفتن دوستان از جشنواره بر اثر چنین فشارهایی بوده و مطالبی هم که همین دوستان در این رابطه نوشته‌اند، کاملا گویاست». همچنین رامین صدیقی، مدیر نشر هرمس که برگزاری سه دوره بخش بین‌الملل جشنواره موسیقی فجر از سال ٩٠ تا ٩٢ را برعهده داشت، در این دوره حاضر به همکاری با جشنواره نشد. او روز گذشته در پاسخ به پرسش ایلنا درباره پیشنهاد دبیری بخش بین‌الملل برای امسال نیز گفت: «پیشنهاد برعهده‌گرفتن مسئولیت بخش بین‌الملل را صریحا ندادند، اما بله، آقای نوربخش در شهریور برای همکاری از من دعوت کردند، اما قبول نکردم. سه دلیل داشتم؛ چراکه فرصت کمی داشتیم و زمان برای برنامه‌ریزی و آوردن گروه‌های متناسب با استانداردهایم و البته بودجه‌ای معقول، کافی و امکان‌پذیر نبود. دلیل دوم تجربه‌‌ای است که در سال٩٢ به‌دست آوردم و به‌خاطر آن از بخش بین‌الملل جشنواره بیرون آمده بودم؛ چراکه احساس کردم شاید دیگر اختیار کافی را در سمت خود نداشته باشم و اگر قرار باشد بازهم به ناگهان پیغام بیاید که فلان گروه هم قرار است اجرا داشته باشد، برایم تحمل‌کردنی نباشد. در سال ٩٢ چهره‌هایی را دیدم که حین برنامه‌ریزی جشنواره نبودند و بعد یک‌دفعه در ١٠ روز جشنواره ظاهر شدند. من مطمئن نبودم آقای نوربخش می‌تواند این‌قدر اختیار داشته باشد که مرزهایش را در این زمان محدود، ببندد».

انتشار دومین بیانیه

یکی از انتقادهایی که به این دوره جشنواره موسیقی فجر وارد شده، مدیریت آن از سوی مدیرعامل خانه موسیقی است که در چند ماه گذشته با انتقادهای فراوانی از سوی منتقدان و برخی از چهره‌های موسیقی در زمینه مدیریت خانه موسیقی مواجه بوده است. همچنان که عصر روز گذشته بیانیه دوم جمعی از منتقدان وضعیت صنفی موسیقی کشور، در ارتباط با اعلام خبر نشست مشترک مدیرعامل خانه موسیقی با منتقدان منتشر شد: «عجیب است که نوربخش، با تمام اشاراتی که در آن نامه به نامه‌ها و اقدامات قبلی این منتقدان شد، نتوانستند حدس بزنند با چه کسانی طرف‌اند. اینک اگر نیاز به یادآوری دارند و می‌بایست حتما امضای همه را ببینند تا متقاعد شوند که نمی‌توان آنها را نادیده گرفت، امضای تک‌تک منتقدان می‌آید. امیدواریم اکنون دیگر بهانه‌ای برای پاسخ‌گویی، حداقل به خبرنگاران، وجود نداشته باشد. به‌هرحال، ما اساسا امیدی به پاسخ‌گویی ایشان و دوستانشان در خانه موسیقی نداریم و چنان‌که در نامه مذکور آمد، شکایتمان را به هیأت نظارت بر مؤسسات فرهنگی تسلیم کرده‌ایم».

شهروند/وقتی موزیسین‌ها دو دسته می‌شوند به‌نظر می‌رسد دلایل عنوان شده از سوی برخی از استعفا‌دهندگان با عامل اصلی استعفای آنها مطابقت ندارد

شهروند| پس از آن‌که در روزهای گذشته

علی جعفری ‌پویان، نگار خارکن و شروین مهاجر از حضور در جشنواره فجر (به‌عنوان داور) استعفا کردند، پویا سرایی هم به جمع استعفادهندگان پیوست. در این میان پویا سرایی و علی جعفری پویان مشغله کاری را به‌عنوان دلیل استعفای خود عنوان کرده‌اند، شروین مهاجر در متن استعفایش به فشار وارد شده از سوی منتقدان و همکارانش اشاره کرده و نگار خارکن نیز تنها با نوشتن جمله «من داور نیستم» در صفحه اینستاگرامش اعلام کرده داور جشنواره موسیقی فجر نیست. در سال‌های گذشته شیوه داوری اعمال شده در ادوار مختلف جشنواره موسیقی فجر به گواه سخنان موزیسین‌هایی که حاضر به شرکت در تنها جشنواره موسیقی جدی و ادامه‌دار ایران نبودند، مانع از حضور تمام طیف‌ها در این جشنواره می شد.

http://www.musicema.com/sites/default/files/styles/node_gallery_display/public/node_gallery/Pic-(20)_2.jpg

جشنواره سی‌‌ویکم موسیقی فجر اما سعی داشت دست‌کم روی کاغذ زمینه را برای حضور موزیسین‌های مختلف با طیف‌های سنی و سلیقه موسیقایی گوناگون فراهم کند و بنابراین تغییرات جدی در لیست هیأت داوران انجام داد. مدیران جشنواره درصدد بودند با این کار به جایزه اعطا شده از سوی جشنواره اعتبار ببخشند؛ آخر سال‌ها بود که بیشتر فعالان در حوزه موسیقی کم‌کیفیت بودن جشنواره، برخوردهای نامناسب مدیران فرهنگی و اعمال سلیقه‌های موزیسین‌هایی خاص را دلیل عدم حضورشان در جشنواره فجر می‌دانستند. بنابراین می‌شد این‌طور نتیجه گرفت که با تغییرات اعمال شده در شیوه برنامه‌ریزی و اجرای جشنواره موسیقی فجر - که با حضور حمیدرضا نوربخش به‌عنوان مدیر جشنواره موسیقی رقم خورد- خیلی از موزیسین‌ها دوباره مایل باشند در این جشنواره شرکت کنند. لیست نفرات دعوت شده در مقام داور و توجه به گونه‌های مختلف موسیقایی این امید را در دل دوستداران موسیقی ایجاد کرده بود که احتمالا مدیران جشنواره موسیقی تصمیم گرفته‌اند اقداماتی را در دستور کار قرار دهند که با اعمال آنها این جشنواره بتواند به جایگاه مناسبی در میان هنرمندان و هنردوستان دست یابد. با این وجود برخی از فعالان موسیقی که بیشتر آنها یا در جبهه مخالفان خانه موسیقی بودند یا بدون خواست خودشان در لیست مخالفان جای گرفتند، اعلام کردند حضور خانه موسیقی در این رخداد اتفاق خوبی نیست. علی قمصری نخستین کسی بود که به این مسأله واکنش نشان داد. او از ماه‌ها قبل و پس از آن‌که مشخص شد حمیدرضا نوربخش مدیریت جشنواره امسال را به عهده دارد نامه‌ای نوشت و متن آن را در اختیار رسانه‌ها قرار داد.

او با بیان این‌که «اتاق فکر پشت جریان جشنواره موسیقی را معرفی کنید» نوشت: «دلیل اصرار آقای مرادخانی که کارنامه روشنی در معاونت هنری دارند، بر دادن امتیاز به تیم خانه موسیقی برای مدیریت جشنواره فجر، برای من نامشخص است. جامعه موسیقی به‌روشنی اعلام کرده که با شاکله فعلی خانه‌ موسیقی مشکلات جدی دارد و دلایل زیادی را تا امروز اعلام کرده که حتی خود آقای مرادخانی قادر به نفی آنها نبوده‌اند. او در بخشی از نامه سرگشاده‌اش با اشاره به سیاست‌گذاری های جانبدارانه علی مرادخانی، معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نوشته بود: من به‌عنوان یک هنرمند در مواجهه با این سیاست‌گذاری‌ها دو حق انتخاب دارم؛ به مقربونی بپیوندم که از تسهیلات ویژه نورچشمی‌ها استفاده و به ضوابط وقت‌گیر و مشکل پشت کنم یا با علم به امکان بروز مشکلات بیشتر در مسیرم، حقوق صنفی جامعه موسیقی را در نظر بگیرم و حرف بزنم. انتخاب من راه دوم است و ترجیح می‌دهم، آزادگی‌ام را حفظ کنم و انتقادم را با اعلام تحریم جشنواره فجر خانه‌ موسیقی با صدای بلند اعلام کنم.

این نوازنده تار در بخش پایانی نامه‌اش به این موضوع اشاره کرد: جشنواره فجر خانه موسیقی، امسال برای من همین‌جا رسمیت و ارزشش را از دست می‌دهد و اعلام می‌کنم که ترجیح می‌دهم به آیین هنرم سرسپرده بمانم. بیلبوردی که حق داشتنش برای همه، اعم از هنرمند پاپیولار یا کلاسیک یا سنتی، مساوی نیست برای حضور عکس من حرام است». در ادامه و با توجه به حضور برخی از چهره‌های موسیقی به‌عنوان مشاور حمیدرضا نوربخش، به نظر می‌رسد خواسته یا ناخواسته دو جزیره در میان هنرمندان این شاخه هنری تشکیل شد که یکی از آنها طرفدار خانه موسیقی بود و دیگری طرفدار منتقدان خانه موسیقی؛ غافل از این‌که حمیدرضا نوربخش به‌عنوان یک شخص حقوقی حتی بدون آن‌که مدیرعامل خانه موسیقی باشد دارای توانایی‌ها و روابطی است که می‌تواند مدیریت جشنواره موسیقی فجر را بر عهده بگیرد. حالا دیگر فضایی پیش آمده بود که ظاهرا حضور داوران جشنواره موسیقی فجر به نظر برخی از منتقدان خانه موسیقی به معنای آن بود که خودشان را به‌ازای مبلغ یک و نیم‌ میلیون تومانی که بناست به خاطر داوری در جشنواره فجر دریافت کنند، فروخته‌اند. این نکته را می‌شود در متن نامه‌ای که شروین مهاجر به‌منظور اعلام استعفایش از داوری جشنواره موسیقی نوشته بود، سراغ گرفت: دوستان، دشمنان و همکاران عزیز، بدین وسیله اینجانب شروین مهاجر انصراف خودم را از داورى سى‌ویکمین جشنواره موسیقى فجر اعلام می‌دارم، لازم به توضیح است که هیچ قراردادى را با خانه موسیقى و برگزارکنندگان جشنواره امضا نکرده‌ام و در ابتدا فقط به خاطر احترام به اساتید خودم آن را پذیرفتم».

این نوازنده کمانچه در بخش دیگری از نامه مزبور به فشارهای منتقدان و همکارانش اشاره کرد: «اکنون که برخى منتقدان و همکارانم، من را مورد عنایت و لطف قرار داده‌اند در حالى که بعضى از آنان خود در سا‌ل‌هاى گذشته در جشنواره و خانه موسیقى حضورى پررنگ داشته‌اند یادآورى می‌کنم که سال‌هاست به پول‌هایى به مراتب درشت‌تر از یک و نیم‌ میلیون تومان، نه گفته‌ام و هیچ‌گاه سازم را براى جناح یا دسته خاصى کوک نکرده‌ام. البته اگر هم به داورى ادامه می‌دادم ریالى را قبول نمی‌کردم. نیت من فقط خدمت و احترام به تولیدات موسیقى بوده نه شرکت در یارگیرى و درگیرى‌هاى اخیر. همیشه اگر بخواهى جزو دسته‌اى خاص نباشى و مستقل کار کنى باید هزینه بپردازى و با بى‌مهرى قضاوت شوید.»

علی جعفری ‌پویان هم ازجمله داوران جشنواره موسیقی فجر بود که تنها در صفحه اینستاگرامش از کناره‌گیری سخن گفت. او با بیان این‌که به دلیل مشغله کاری فراوانی که دارد نمی‌تواند در بخش داوری آلبوم‌ها شرکت کند، برای برگزارکنندگان جشنواره موسیقی فجر آرزوی موفقیت کرد. از سوی دیگر نگار خارکن که نام او هم در میان داوران بخش موسیقی ایرانی به چشم می‌خورد به نوشتن یک جمله در صفحه اینستاگرامش بسنده کرد: من داور نیستم!».

http://mowjmusic.ir/Images/images/news/ali%20jafari%20poyuan%20.%2028294.jpg

نفر آخر این لیست هم در متن استعفایش از عباراتی استفاده کرده که می‌توان براساس آنها بر اعمال فشار گروهی از هنرمندان به او صحه گذاشت. پویا سرایی، نوازنده موسیقی ایرانی و استاد دانشگاه در بخشی از گفت‌و‌گوی خود با امید ایرانیان گفت: «یک جمله از عرایض من، فرا‌تر از نقد و ارزیابی‌های محتوایی نبوده است؛ کس یا جناح یا گروهی را بزرگ یا کوچک نکرده‌ام. این میان، متقابلا، انتظار داشتم چیزی بیشتر از طلبگیِ هنر و دانش به من نسبت داده نشود...». بنابراین ظاهرا غیر از طلبگی هنر موارد دیگری به پویا سرایی نسبت داده شده است. با این وجود او در ادامه آن گفت و‌گو اعلام کرده: «حال به دلیل مشغله‌های فراوانم در حوزه‌های نظری و عملیِ موسیقی، از داوری جشنواره موسیقی فجر کناره‌گیری می‌کنم. تصور می‌کنم آن میزان اثرگذاری که می‌بایست حضور و نظر حقیر در ارزیابی و داوری‌ها می‌داشت را با ذکر چندباره‌‌ همان نکات بالا به گوش سیاست‌گذاران جشنواره رسانیده‌ام...».

حالا جشنواره‌ای که با توجه به امکانات موجود سعی در معتبر کردن فستیوال موسیقی فجر داشت درست چند روز پیش از آغاز این اتفاق، به شدت تحت فشار قرار گرفته است. ظاهرا این جمله قدیمی که می‌گویند: تغییر عادت‌های تثبیت شده کار سختی است، در این‌جا هم دارد خودش را نشان می‌دهد. ساده‌ترین سوال اینجاست که آیا این انصراف‌ها همچنان ادامه دارد؟ از سوی دیگر مسأله اصلی این است که جعفری پویان و پویا سرایی که قبل از پذیرفتن سمت داوری در جشنواره امسال هم از میزان فعالیت‌هایی که درگیر آنها هستند خبر داشتند، چرا بعد از پذیرفتن این مسئولیت، میدان را خالی کرده‌اند؟ آیا حاشیه‌هایی که قبل از برگزاری جشنواره شاهد آن هستیم تلاشی است برای کم‌فروغ نشان دادن متن جشنواره؟ باید منتظر ماند. اما با توجه به این‌که علی جعفری ‌پویان، نگار خارکن، شروین مهاجر و پویا سرایی در سال‌های اخیر با برخی از چهره‌های منتقد خانه موسیقی همکاری دامنه‌داری داشته‌اند این شائبه وجود دارد که فشارها از همان سمت و سو به این ٤ نفر اعمال شده باشد.

فرهیختگان/گفت‌وگو با علی مرادخانی، معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

از هر نقدی استقبال می‌کنیم

علی مرادخانی، معاون امور هنری مدیریت یکی از مهم‌ترین بخش‌های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را به عهده دارد. مرادخانی البته نامی شناخته‌شده در عرصه هنر جمهوری اسلامی در چند دهه اخیر است. او از سال ‍۶۹ تا ۸۳ مسئول دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود و بعدها موزه موسیقی ایران را در شهرداری تهران در سال 87 راه‌اندازی کرد. مرادخانی در دوره مدیریتش همواره مورد نقد و حمایت هنرمندان در سه حوزه تجسمی، موسیقی و تئاتر قرار گرفته است. مخالفان دولت تلاش می‌کنند تا بر او برای توقف برنامه‌های اعتدالگرانه‌اش فشار بیاورند و با حاشیه‌سازی‌ها به‌خصوص در عرصه موسیقی، مشکلاتی را سر راهش به وجود بیاورند. از سوی دیگر او در دوره‌ای معاون امور هنری شده است که محروم از بودجه‌های کافی برای رونق‌بخشیدن به امور هنری است. درحاشیه برنامه «عکس و مدیریت فرهنگی» در خانه هنرمندان مجالی به دست آمد تا با علی مرادخانی به گفت‌وگو بنشینیم.

پرسش اساسی بنده این است که رسانه‌های مخالف دولت به علت نزدیکی به انتخابات به‌دنبال انواع و اقسام بزرگ‌نمایی در امور هنری مملکت هستند و بسیاری از موضوعات کوچک را مانند یک علم بلند کرده‌اند و به‌صورت شعاری با آنها برخورد می‌کنند. مخصوصا تاخیر در بازسازی و نوسازی سالن‌های تئاتری که به‌شدت مورد حمایت اهالی هنر و دلسوزان این عرصه است یکی از دستمایه‌های آنها شده است. یا در خانه موسیقی با استعفای حسین علیزاده مواجه شده‌ایم که موجی از واکنش‌ها و مخالفت‌های مختلف را به همراه داشت. نظرتان را در این موارد می‌خواستم بدانم و برای مدیریت چنین اتفاقاتی چه اقداماتی انجام داده‌اید؟

http://iscanews.ir/wp-content/uploads/2015/08/b65c20c9-ef0b-44dd-beb6-391ea0fc14f8.jpg

به نظر شما چه افرادی مخالفت کردند؟

خبرها را دنبال کنیم متوجه می‌شویم. مثلا همین حواشی خانه موسیقی و استعفای اعتراض‌آمیز حسین علیزاده از شورای عالی موسیقی.

بگذارید به شما بگویم دقیقا چه اتفاقی افتاده است. بخشی از مخالفت‌هایی که شاهد هستید به مسائل صنفی برمی‌گردد. درحقیقت، مسائل خود اهالی موسیقی است. بخش دیگر ممکن است به دولت برگردد که ما با آغوش باز جوابگوی آنها هستیم. حمایت‌ از صنف‌ها و فعالیت‌های صنفی وظیفه ماست. اقداماتی که ما انجام می‌دهیم از مجرای قانونی صورت می‌گیرد که ما آن را انجام داده‌ایم. درواقع اگر صنف موسیقی بخواهد مطالبات قانونی خود را بگیرد ما هم همکاری می‌کنیم و در مساعدت کامل با آنها هستیم. اگر بخواهم درباره مشکلاتی که شما مثال زدید بگویم دوستان در خانه موسیقی نظرات متفاوتی دارند. درواقع، نظرات متفاوتی درباره زمان کارکرد هیات‌امنای موسیقی وجود دارد که باعث اختلاف‌نظر شده است و مسائل مربوط به سلیقه‌ها و چگونگی مدیریت روش‌های مختلف نسبت به موسیقی را بیان کرده‌اند. اتفاقا به نظر من بخشی از جامعه بالغ که می‌خواهد زندگی برای خودش و حرفی برای گفتن داشته باشد این حرف‌ها باید درونش باشد. شما با جامعه‌ای که دچار سکوت مطلق شده باشد و به سمت جلو پیش برود، سر و کار ندارید. حسین علیزاده نظراتی دارد که بیان می‌کند، آقایان دیگر ممکن است نظرات متفاوت دیگری داشته باشند که بیان ‌کنند. آنها اگر بخواهند به جوابی برسند با یکدیگر بحث می‌کنند و حرف خود را می‌زنند. ما به‌عنوان دولت سعی می‌کنیم در مباحث صنفی دخالت نکنیم. اما، اگر کمکی از ما برمی‌آید دریغ نخواهیم کرد. چون ممکن است بخشی از این نقص‌ها نیازمند به این باشد که دولت با امکانات خودش آنها را رفع و رجوع کند. ما چنین کاری را حتما انجام می‌دهیم و این ارتباطی به دخالت در صنف خاصی ندارد.

درمورد سالن‌های تئاتر چه اتفاقی افتاده است؟ بعضی‌ از آنها پروسه طولانی را برای بازسازی سپری می‌کنند که سوال برای ما ایجاد کرده است چه زمانی به اتمام می‌رسند؟

درمورد سالن‌های تئاتری که بعضی از پروژه‌های آن به تعویق افتاده باید بگویم چندین دلیل داشت. یک، بخشی از این تاخیر برمی‌گردد به اینکه ما نگاه حرفه‌ای به موضوع را محور کار قرار داده‌ایم و درکل باید نگاه حرفه‌ای به این مسائل داشته باشیم. برای مثال سالن قشقایی آماده بود و تقریبا دوستان من در طراحی صحنه و انجمن طراحان صحنه نظری دادند که نظرشان درست بود و ما پذیرای آن شدیم. بالاخره پس از چندین و چند جلسه این موارد را بررسی کردیم. دیدیم که کار آماده است و پیمانکار می‌خواهد کار را تحویل بدهد و باید تصمیمی می‌گرفتیم. در آن شرایط نظر دوستان طراح صحنه این بود که کف صحنه برش بخورد و یک در باز و صندلی‌ها به وسیله یک جک جابه‌جا شود و دکور هم حرکت کند و جابه‌جایی‌ صورت گیرد و دوباره صندلی‌ها سر جای خودشان قرار گیرند.

یعنی این هزینه سنگین و این مهندسی فوق‌العاده صورت گرفته است؟

http://media.mehrnews.com/d/2015/06/01/3/1726130.jpg?ts=1450406489765

بله. تمام این کارها انجام شده است. توجه کنید ممکن است پروژه‌ای برای کاری یکی یا دو ماه یا ... طول بکشد اشکال ندارد، به‌شرطی که نتیجه حاصله مثمرثمر باشد و برای نسل‌های آینده و هنرمندان دیگر سود داشته باشد. البته من و گروه سعی می‌کنیم به این موارد توجه ویژه کنیم تا به پیمانکار و مجموعه آسیبی وارد نشود. ما هم کاربر هستیم و هم حمایت می‌کنیم. ما به دنبال این هستیم که معاونت توسعه بتواند کار خوبی انجام دهد که البته تجربه خوبی نیز برای خودش خواهد بود. ضمن اینکه ما در عرصه تئاتر اداره تئاتر داریم و چیزی به نام موزه تئاتر نداریم. امیدواریم ان‌شاءالله تئاتر نصر و پروژه‌هایی را به عمل نهایی برسانیم. به هرحال باید برای چیزهای خوب صبر کنیم. هدف ‌ما کمک به جوان‌های برومندی مثل شماست.

پس قول این اتفاقات خوب را می‌دهید. ما نیز امیدواریم ولی دوستانی هستند که نقد زیادی دارند و کلام نقدآمیزشان تمامی ندارد و صبری ندارند...

اشکالی ندارد. رسانه‌های مختلف هر نقدی دارند بیان کنند کمااینکه تاکنون هم چنین کردند و ما نیز از نقد استقبال می‌کنیم. دوستان منتقد اگر سخنانی داشته باشند که مبانی درستی داشته باشد ما استقبال می‌کنیم.

فرهیختگان/درباره پوستر امسال جشنواره فجر در گفت‌وگو با مهرانه مهین‌ترابی

هنوز فراموش نکرده‌ایم

گروه ادب و هنر: یکی از حاشیه‌های جشنواره سی‌و‌چهارم فیلم فجر پوستر آن بود که واکنش‌های مختلفی را در پی داشت. تصویر خسرو شکیبایی بی‌توجه به آنچه در دوره‌های قبلی جشنواره مد نظر بود، برای خیلی‌ها جالب بود و در عین حال سبب پیدایش پرسش‌هایی هم شد که در نشست رسانه‌ای دبیر جشنواره مطرح و درباره آن بحث شد. از جمله این حواشی شباهت ایده این پوستر به پوستر جشنواره فیلم کن در چند سال اخیر بود. دیگر اینکه حرف و حدیث‌هایی هم درباره صاحب اصلی ایده این شنید‌ه می‌شود. از سوی دیگر اظهارنظر اهالی سینما نیز قابل‌تامل بود. در این باره مهرانه مهین‌ترابی در گفت‌وگو با «فرهیختگان» با ابراز خوشحالی از حضور چهره شکیبایی روی پوستر سی‌و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر گفت: «خوشحالم هنرمندانی را که از بین ما رفته‌اند، هنوز فراموش نکرده‌ایم.»

http://www.aryanews.com/uploads/InEditor/InPicture/IMAGE634863499578159614.jpg

مهین‌ترابی که پیش از این در سریال به یاد ماندنی «خانه سبز» با شکیبایی بازی کرده بود، در دفاع از ایده پوستر جشنواره فیلم فجر گفت: «به نظرم استفاده از چهره شکیبایی تصمیم بجایی بوده است. امیدوارم چنین اتفاقی باز هم تکرار شود، چون مرحوم شکیبایی جزء اتفاقات تکرار‌نشدنی سینمای ماست و بعد از او کسی نتوانست جایش را بگیرد. کسی نتوانست حضور او، روش خاص بازیگری‌اش یا انرژی‌ای را که از تصویرش به مردم منتقل می‌شد، تکرار کند. به نظر من او اسطوره سینمای ایران و برای همه ما یادآور خاطرات خوبی است که پوستر امسال جشنواره فیلم فجر آنها را باز هم برای‌مان یادآوری می‌کند.»

مهین‌ترابی گفت: «در همه جای دنیا جشنواره‌های مختلف از چهره افراد موثر و نامدارشان روی پوستر استفاده می‌کنند و به این شکل یادی از هنرمندان بزرگ‌شان می‌کنند؛ کسانی که کارهای‌شان تاثیر زیادی بر سینما داشته است. این اقدام به نوعی بزرگداشت خاطره آن هنرمند است که سال‌ها برای این حرفه زحمت کشیده و تاثیرگذار بوده است.» مجید برزگر، طراح پوستر سی‌و‌چهارمین جشنواره فیلم فجر درباره این ایده توضیح داده است: «‌در بسیاری از جشنواره‌های دنیا عکس بازیگران مهم روی پوستر اصلی قرار می‌گیرد. مثلا در جشنواره فیلم کن عکس مارچلو ماسترویانی روی پوستر قرار گرفته بود یا یک پلان از یک فیلم مشهور تبدیل به پوستر می‌شود.»

قدس/رئیس حوزه هنری اصفهان:

انعکاس تلخی‌های جامعه ضعف بزرگ سینمای ایران است

قدس آنلاین: رئیس حوزه هنری اصفهان گفت: یکی از ضعف‌های بزرگ سینمای کشور ما انعکاس تلخی‌های جامعه و عدم پرداختن به بخش‌های روشن و شاد است.

به گزارش قدس آنلاین از اصفهان، مهدی سیدین‌نیا با بیان این مطلب تصریح کرد: از آنجا که فیلم‌های جشنواره فجر نیاز به پشتیبان مالی دارند هنوز وضعیت اکران فیلم‌های جشنواره در اصفهان مشخص نیست.وی افزود: این فیلم‌ها یا باید اسپانسر خصوصی داشته باشد یا توسط دولت بخشی از هزینه اکران آن‌ها پرداخت شود که این بخش، نیاز به حمایت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی دارد.

رئیس حوزه هنری اصفهان ضمن اعلام آمادگی برای اکران فیلم جشنواره فجر و حتی جشنواره عمار گفت: سینماهای حوزه هنری مشکلی برای میزبانی ندارند، در رابطه با جشنواره فیلم عمار از آنجا که سیاست مسئولان برگزار کننده بر مردمی و خودجوش بودن اکران فیلم‌ها بوده است تقاضا برای اکران نداشته‌ایم.

http://sahebnews.ir/files/uploads/2014/09/c60e9c8bf9082e93c273d72fecf30ec2.jpg

وی با اشاره به وجود درون مایه تلخ و ناامیدکننده در فیلم‌های امسال جشنواره تصریح کرد: معمولا فیلم‌ها برآیند جریان جامعه هستند و باید اعتراف کنیم وضعیت فرهنگ نابسامانی است و نابهنجاری‌ها خودش را در فیلم‌نامه‌ها و جشنواره‌ها نشان می‌دهد.سیدین‌نیا اضافه کرد: البته یکی از ضعف‌های بزرگ سینمای کشور ما انعکاس تلخی‌های جامعه و عدم پرداختن به بخش‌های روشن و شاد است.

وی در ادامه به استقبال خوب مخاطبان از انیمیشن ایرانی شاهزاده روم اشاره داشت و افزود: شاهزاده روم شاهد اقبال خوبی بوده و در حال حاضر روی پرده سینمای خانواده در حال اکران است.رئیس حوزه هنری اصفهان با انتقاد از آموزش و پرورش بیان داشت: اداره آموزش و پرورش قصد داشت این انیمیشن را در سینما فرهنگ وابسته به این نهاد ویژه دانش آموزان اکران کند که تهیه‌کننده شاهزاده روم قبول نکرد؛ این موضوع غیرحرفه‌ای دانش‌آموزان اصفهانی را از دیدن این اثر فاخر بومی محروم کرد.

وی در پایان خاطر نشان کرد: سهم اصفهان در میزان فروش انیمیشن شاهزاده روم 200 میلیون تومان است؛ این میزان بدون در نظر گرفتن سانس‌های اختصاصی در شهرستان‌های اطراف اصفهان است.

قدس/با سهراب سلیمی درباره نمایش «اریحا»

تئاتر دینی ساختم، یک ریال کمک نکردند

قدس/ هنر/ صباکریمی: سهراب سلیمی کارگردان تئاتر، مدتی است به آموزش هنرجویان شهرستانی و برگزاری دوره‌های آموزشی روی آورده است. وی بتازگی نمایش «اریحا» را که درون‌مایه‌ای تاریخی و دینی دارد در قم روی صحنه برده و متقاضی حضور در سی و چهارمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر نیز هست، درباره این نمایش با وی گفت‌وگو کرده‌ایم که می‌خوانید.

قدری درباره فضای نمایش «اریحا» توضیح دهید و اینکه مراحل تولید این نمایش از ابتدا تاکنون چه فراز و نشیب‌هایی را طی کرده است؟

یکی از اهداف من در تولید هر نمایشی این است که وقتی با هنرجو کار می‌کنم خروجی آن روی صحنه بیاید، حتی اگر به شکل پایان نامه‌ای باشد. این نمایشنامه براساس متنی از میلاد اکبرنژاد با نام «کی تو را در خواب بوسیده‌ام» نوشته شده که متن اصلی برای من راضی کننده نبود، پس از مدتی از ناصر حبیبیان، نمایشنامه‌نویس دعوت کردم و ایده‌هایم را برایش بازگو کردم و پس از مدتی به نمایشنامه فعلی رسیدیم. نسخه نهایی نمایشنامه کاملاً متفاوت بود و می‌توانست انتظارات مرا برآورده کند. در ادامه حدود سه ماه و نیم با دانشجویان و هنرمندان جلسات تمرین داشتیم. طراحی صحنه این نمایش اعجازگونه است که توانسته تلفیق خوبی با داستان ایجاد کند. داستان درباره «اریحا» به معنی بهشت گمشده و نام همسر «حر» است که در دگرگون کردن این شخصیت نقش مؤثری داشته است.

با توجه به اینکه داستان این نمایش برگرفته از یک واقعه تاریخی است چقدر از عنصر تخیل در این نمایش استفاده کرده‌اید؟

نمایشنامه «اریحا» بیشتر روی ذهن، تفکر و تخیل من و درام نویس پیاده شده و البته که زمینه اصلی نمایش، تاریخی است و شخصیت‌هایی که در نمایشنامه هستند همگی واقعی‌اند و ما به ازای تاریخی دارند، همچون حبیب بن مظاهر، حضرت عباس(ع)، شمر، عمربن سعد و... اما برای حفظ بار دراماتیک داستان و درواقع ایجاد کشش در نمایشنامه از تخیل و ذهنیت‌های نمایشنامه‌نویس هم بهره گرفته شده است.

http://media.mehrnews.com/d/2015/04/22/3/1669193.jpg?ts=1450406489765

تصویر کردن یک اثر تاریخی-مذهبی در سینما قاعدتاً تفاوت‌های بسیاری با تئاتر دارد، ضمن این که سینما امکانات بیشتری برای ارائه یک فضای تاریخی دارد، شما در نمایش «اریحا» چگونه این فضا را ایجاد کردید؟

ما برای هرچه بهتر درآمدن نمایش از چند مؤلفه اصلی بهره بردیم. اول این که ما از اطلاعات تاریخی بسیار دقیقی که برای مخاطب آشناست استفاده کردیم؛ دوم از تمامی ‌عوامل نمایشی که در آیین‌ها و مراسم ومناسکی که در نمایش‌های مذهبی از جمله تعزیه، تخت حوضی و... وجود دارد، استفاده کردیم. «اریحا» ترکیبی از نمایش مذهبی و ایرانی است که در آن از عوامل و عناصر صحنه استفاده بهینه و مناسبی می‌شود تا بتواند هرچه بیشتر پیام نمایش را به بیننده منتقل کند.

بر همین اساس ما در طراحی صحنه شکل‌های میدانی تعزیه و نمایش‌های خیابانی را وارد کار کردیم و مشخصه اصلی نمایش، مدرن و متعالی کردن وجوه مختلف تعزیه است.

درباره صحنه هم کار ما به این صورت بود که نگاهی به درون و از زاویه دید مخاطب داشتیم و از رنگ‌ها استفاده بصری کردیم که به واسطه آن بسیاری از مفاهیم مورد نظر را با استفاده از رنگ‌ها به مخاطب منتقل کنیم. همچنین از ابزارهای صحنه به صورت متنوعی بهره بردیم، به طور مثال وقتی ابزار چوبی وارد صحنه می‌شود از آن هم به عنوان یک وسیله رزمی، وسیله‌ای برای تولید آوا و... استفاده می‌شود یا اگر کاسه در تعزیه نماد آب و فرات است در اینجا هم ما از کاسه به عنوان یک عامل تعزیه و عنصر موسیقیایی کنار دیگر نت‌های موسیقی استفاده کردیم. به بیانی دیگر می‌توان گفت عوامل آوایی از مشخصات بارز و اصلی این نمایش در کنار مراسم رزمی ‌و سوگواری‌هاست.

با توجه به سوژه‌های بسیاری که وجود دارد چرا کارگردانان تئاتر گرایش بیشتری به نمایشنامه‌های کلاسیک غربی و اقتباسی دارند و تئاتر دینی یا آثاری با مضامین تاریخی و اسلامی ‌کمتر به چشم می‌خورد؟

شاید اصلی‌ترین دلیل این موضوع را بتوان در عدم حمایت از چنین کارهایی قلمداد کرد. من سال‌ها از نمایشنامه‌های ایرانی دور بودم و این حق طبیعی من بود گزینه‌ای را انتخاب کنم که انتظارات مرا برآورده کند.

با توجه به مضمون نمایش و این که در شهر مذهبی قم به نمایش درآمده حمایت از «اریحا» چگونه بود؟

متأسفانه تا همین زمانی که با شما صحبت می‌کنم کوچکترین کمک و ریالی بابت هزینه‌های این نمایش و حق‌الزحمه گروه پرداخت نشده است. تیم تولید کننده این نمایش ازاقصی نقاط ایران گرد هم آمده و هرکدام مشکلات خاص خودشان را دارند اما تاکنون ریالی بابت کار خود دریافت نکردند و به حقوقشان نرسیدند. خیلی‌ها فکر می‌کنند چون من یک کار مذهبی انجام داده‎‌ام باید کلی پول دریافت کرده باشم در حالی که تاکنون هیچ پولی دریافت نکردیم و من با این که یک چشمم بینایی خود را از دست داده با همین وضعیت سرکار حاضر می‌شدم و کار را جلو می‌بردم. متأسفانه علی‌رغم این که وزارت ارشاد، استانداری و فرماندهی قم،جامعه المصطفی و... همه ازنمایش دیدن کردند اما کوچکترین کمکی به نمایش نشده است. متأسفانه خیلی حرف‌ها شعار است و به مرز عمل هم نمی‌رسد.

کاروکارگر/فرزانه خبر داد

شناسایی ۱۸۰۰ بانو برای معرفی در هفتمین همایش تجلیل از بانوان فعال قرآنی

مشاور امور بانوان سازمان اوقاف و امور خیریه گفت: هفتمین همایش تجلیل از بانوان فعال قرآنی اردیبهشت‌ماه سال آینده در تهران برگزار می‌شود و تاکنون ۱۸۰۰ بانوی فعال قرآنی شناسایی‌ شده‌اند.

به گزارش کاروکارگر؛ نشست شورای سیاست‌گذاری هفتمین همایش تجلیل از بانوان قرآنی صبح دیروز سه‌شنبه 21 دی‌ماه 1394 با حضور معصومه فرزانه مشاور امور بانوان رئیس سازمان اوقاف و رئیس مرکز امور قرآنی این سازمان برگزار شد.در این نشست فرزانه درخصوص اهداف برگزاری این برنامه‌ گفت: هدف از برگزاری این نشست، این است که از اندیشه‌ها و تفکرات نخبگان در هفتمین همایش بانوان قرآنی استفاده و با کمک آنان بانوان فعال قرآنی را شناسایی و به جامعه معرفی کنیم و از همه عزیزانی که در طی شش سال گذشته با حضور فعال خود ما را در برگزاری هرچه بهتر آن یاری کرده‌اند تقدیر و تشکر می‌کنم.دبیر همایش بانوان فعال قرآنی با اشاره به شناسایی تعداد زیادی از بانوان قرآنی کشور گفت: تاکنون اطلاعات مربوط به بیش از هزار و 800 نفر از بانوان فعال قرآنی در سراسر کشور جمع‌آوری و بررسی شده است.

http://www.mizanonline.ir/files/fa/news/1394/10/22/301364_487.jpg

شناسایی و معرفی زنان فعال قرآنی دستاورد بزرگی برای نظام جمهوری اسلامی در بعد داخلی و بین‌المللی است و بر این اساس باید تلاش مضاعف کنیم تا زنان فعال و نخبه قرآنی را به عنوان الگوی برتر به جامعه معرفی کنیم.وی افزود: با درایت و تدبیر مرکز امور قرآنی درصدد هستیم تا از پیشنهادها و ابتکارات جدید برای برگزاری هفتمین همایش بانوان فعال قرآنی در بخش بین‌الملل و داخلی استفاده کنیم.دبیر همایش بانوان فعال قرآنی با اشاره به برگزاری دوره‌های قبل این همایش و دستاوردهای داخلی و بین‌المللی آن یادآورشد: مسلماً زنان فعال قرآنی که در بخش‌های مختلف جامعه فعالیت قرآنی دارند می‌توانند با نظرها و پیشنهادهای جدید خود در بخش سیاست‌گذاری به یاری ما بشتابند.مشاور امور بانوان سازمان اوقاف و امور خیریه در خصوص اهداف همایش گفت: توسعه و تقویت روحیه نوآوری بانوان در رشته‌های قرآنی و تجلیل از اندیشه‌ها و روش‌های برتر، شناخت ظرفیت‌های قرآنی موجود در جامعه بانوان قرآنی، زمینه‌سازی و پی‌گیری تحقق رهنمودهای مقام معظم رهبری در حوزه فعالیت‌های قرآنی خواهران از جمله محوری‌ترین اهداف برگزاری این همایش در دوره های گذشته است.بنابر این گزارش در این نشست حاضران پیشنهادهایی در جهت هر چه بهتر برگزار شدن هفتمین دوره همایش تجلیل از بانوان قرآنی در سال آینده ارائه کردند.در ادامه حجت‌الاسلام سید‌مصطفی حسینی رئیس مرکز امور قرآنی سازمان اوقاف با اشاره به اهتمام این مرکز به همایش بانوان گفت: این همایش یکی از برنامه‌های جانبی مسابقات بین‌المللی قرآن کریم است که طی ۶ سال گذشته برگزار شده و از سال گذشته بخش بین‌الملل نیز به همایش بانوان قرآنی اضافه شده است تا آن اثر گذاری را که بدنبال آن هستیم قابل لمس‌تر باشد.حجت‌الاسلام حسینی تصریح کرد: ما باید با اقدامات و ابتکارهای جدید، همایش بانوان فعال قرآنی را بیش از گذشته اثرگزار کنیم و در این زمینه باید بانوانی که به عنوان نخبه قرآنی انتخاب می‌شوند، تکریمی درشان و جایگاه شان صورت بگیرد. همچنین باید با تعامل با نخبگان قرآنی سایر کشورها، هفتمین همایش بانوان فعال قرآنی به عنوان یک برند قرآنی ماندگار و گره گشا در رفع مشکلات جهان اسلام باشد.وی از انتشار فراخوان برای دریافت طرح‌ها و پیشنهادهای قرآنی در برگزاری هفتمین همایش بانوان فعال قرآنی در آینده خبر داد و گفت: امیدواریم با نظرات سازنده اهالی قرآن همایش بانوان قرآنی در اردیبهشت‌ماه سال آینده به نحو احسن برگزار شود.

مردم سالاری/تئاتر خصوصي بستر مناسب فعاليت نسل جوان

مدير موسسه و تماشاخانه«هماي سعادت»گفت: تصميم داريم آثار نمايشي ديگر تماشاخانه‌ها را رصد کنيم تا بتوانيم از گروه‌ها براي اجراي کارهاي ارزشمندي در تماشاخانه دعوت کنيم.

سعيد دولتي درباره ايده اوليه براي تاسيس اين سالن نمايشي گفت: تئاتر خصوصي در کشور ما مفيد است. مرکز هنرهاي نمايشي با توجه به سياست‌هايش در نظر دارد، تئاتر خصوصي شکل بگيرد و نمونه آن حمايت از تماشاخانه‌هاي در حال شکل‌گيري است و تلاش مي‌کند آنها مستقل شوند و با تشکيل صنفي روي پاي خود بايستند. در شرايط فعلي که تئاتر دولتي با مشکلات بودجه‌اي بسياري روبه‌رو است و نمي‌تواند به خوبي آن را اداره کند، اين مساله مي‌تواند بازوي کمکي باشد. تئاتر خصوصي به اين فضا کمک مي‌کند و بستر مناسبي براي فعاليت تازه واردان به اين عرصه باز مي‌کند تا ديگر پشت درهاي بسته سالن‌هاي دولتي نمانند.

«موسسه هماي سعادت حدود 12 سال است که در حيطه آموزش، توليد و اجرا فعاليت مي‌کند. از آنجا که در منطقه غرب تهران هنرمندان زيادي زندگي مي‌کنند و کمبود فضاهاي هنري در اين منطقه بيشتر احساس مي‌شود به اين نتيجه رسيدم که تماشاخانه‌ «هماي سعادت» را راه‌اندازي کنم تا به عنوان مرکز حرفه‌اي تئاتر فعال باشد».

وي با اشاره به اين‌که افتتاح تماشاخانه «هماي سعادت» به دليل علاقه شخصي وي به توليد تئاتر در سطح حرفه‌اي و رفع کمبود فضاهاي هنري در غرب تهران بوده است، عنوان کرد: «به واسطه فعاليت چندين ساله‌اي که موسسه داشت، ما نسبت به کساني که مي‌خواهند تازه مجوز افتتاح تماشاخانه را دريافت کنند يک قدم جلو بوديم چراکه در مجوز موسسه اجراي تئاتر نيز قيد شده بود. بر‌اساس اساسنامه‌اي که به مرکز هنرهاي نمايشي ارائه شد تماشاخانه «هماي سعادت» با برخورداري از اتاق فرمان، استيج مناسب، اتاق گريم و همچنين شرايط آگوستيک سالن به عنوان يکي از بي‌نقص‌ترين تماشاخانه‌ها مورد تأييد قرار گرفت».

http://media.shabestan.ir/Original/1394/10/21/IMG13330756.jpg

وي درباره ميزان هزينه‌اي که براي تاسيس اين تماشاخانه صرف کرده است گفت: «بازسازي کل مجموعه «هماي سعادت» بالغ بر 90 ميليون تومان بود که حدود 50 درصد آن به آماده‌سازي تماشاخانه اختصاص داشت».

دولتي با يادآوري اين‌که در طول 12 سال فعاليت موسسه «هماي سعادت» 9دوره جشنواره فيلم کوتاه، تئاتر و موسيقي برگزار کرده است، تصريح کرد: «برگزاري جشنواره‌ها به صورت حرفه‌اي ادامه خواهد داشت با اين تفاوت که براي برگزاري جشنواره تئاتر بجاي اين‌که همچون گذشته سالن اجاره کنيم از تماشاخانه موسسه بهره خواهيم برد». وي در اشاره به برنامه‌هاي تماشاخانه «هماي سعادت» تاکيد کرد: «از مهم‌ترين برنامه‌هايي که دنبال خواهيم کرد برپايي جشنواره‌ها به صورت حرفه‌اي در سطح ملي و بين‌المللي است. همچنين کانون فيلم موسسه هر دوهفته يکبار در روز پنجشنبه جلسات تحليل و نمايش فيلم‌هاي تاريخ سينما را با مديريت مسعود آب‌پرور برگزار خواهد کرد. ضمن اين‌که شنبه هر هفته ميزبان جلسات نمايشنامه‌خواني نيز خواهيم بود».

وي افزود: «تصميم داريم آثار نمايشي ديگر تماشاخانه‌ها را رصد کنيم تا بتوانيم از گروه‌ها براي اجراي کارهاي ارزشمندي در تماشاخانه دعوت کنيم».دولتي همچنين در خصوص جلسه‌اي که با مهدي شفيعي مدير مرکز هنرهاي نمايشي داشته است گفت: «قرار است يک يا دو اثر تماشاخانه‌ها در بخش تماشاخانه‌ جشنواره تئاتر فجر گنجانده شود که قطعاً تماشاخانه «هماي سعادت» هم چنين عملکردي خواهد داشت».

وي درباره دو اجرايي شدن آثار نمايشي و يا اجراي نمايش‌هاي متعدد بيشتر در تماشاخانه گفت: نمايش «يک اتفاق ساده» کاري از سجاد ديرمينا که از 8 دي ماه در تماشاخانه روي صحنه رفته است اين ظرفيت را دارد که در هفته دوم، دواجرايي شود و در دو نوبت روي صحنه رود. ضمن اين‌که با توجه به در نوبت اجرا بودن 3 گروه نمايشي احتمال دارد که اين تماشاخانه ميزبان 2 نمايش باشد».مدير تماشاخانه «هماي سعادت» درباره بهاي بليت آثار اين تماشاخانه و چگونگي انتخاب نمايش‌ها تشريح کرد: «در کنار سيروس اسنقي، مسعود آب‌پرور، مهران احمدي، حميدرضا بلورچي به عنوان شوراي انتخاب آثار، نمايش‌ها را بررسي خواهيم کرد تا آثار با کيفيت روي صحنه روند. همچنين به طور ميانگين نرخ بليت‌هاي آثار اين سالن از 15 تا 20 هزار تومان خواهد بود».

وطن امروز/نقدی به نمایش «مونس» به کارگردانی مهرداد کورش‌نیا

درد فاصله‌ها

نمایش «مونس» پیرامون قضاوت افرادی است که روزی نبرد را بر ماندن ترجیح دادند و اکنون در نبودشان مورد دادخواست و حتی اتهام قرار می‌گیرند. این نمایش در ادامه نمایش «آخرین نامه» و با نگاهی زنانه به موضوع جنگ و عوارض آن است. به گزارش تسنیم، «مونس» داستان پیرزنی شمالی است که پس از سال‌ها پسرش از اسارت بازگشته است یا شاید بازنگشته است؛ ما باید میان این دو یکی را انتخاب کنیم. زنان همسایه در ظاهر برای تبریک و چشم‌روشنی نزد «مونس» آمده‌اند و در باطن می‌خواهند فضا را برای ازدواج اسفندیار، پسر تازه از اسارت بازگشته، با آزاده، دختر همسایه فراهم کنند. لذا این محفل جایی است برای درگیری میان زن‌ها، صحبت درباره مردها و قضاوت شوهران‌شان. در سامانه فروش بلیت نمایش آمده است: «نمایش «مونس» بر پایه‌ای استوار است که چرا مادران دروغ می‌گویند؟ مساله‌ای که کمتر در ادبیات نمایشی به آن پرداخته شده است. این اثر نمایشی کاملاً زنانه است. تمام بازیگران و فضای نمایش به دنیای آنان می‌پردازد. دیگر آنکه، نمایش لاین‌تک است، کل نمایش در یک صحنه واحد و یک رفت‌ و آمد نوری در 75 دقیقه اتفاق می‌افتد. همچنین موضوعی را مد نظر قرار می‌دهد که کمتر به آن پرداخته شده است و به این توجه می‌کند که چرا مادران دروغ می‌گویند.» با این تفسیر کارگردان و نویسنده اثر باید از 2 خوانش اثر حرف زده شود: یک آنچه مخاطب می‌بیند و بابتش 80 دقیقه پای نمایش می‌نشیند و دو آنچه مولف می‌گوید که احتمالاً توقع دارد مخاطب آن را درک کند. حال سوال این است که مخاطب چه رهیافتی خواهد داشت و چگونه و با چه نشانگانی به مقصود مولف خواهند رسید. اگر به شکل زیرکانه‌ای هم نمایش را مدنظر قرار دهیم و هم مخاطب را می‌توان رابطه‌ای میان واکنش مخاطب با لحظات نمایش پیدا کرد. نمایش عموماً مجالی است برای خلق لحظه‌های شاد برای مخاطب. مخاطب بیشتر طول نمایش را می‌خندد؛ البته این خندیدن شریف است و ناشی از رفتارهای ساتیریک شخصیت‌ها نیست. خندیدن به نوعی جنس زنانه است که در جماعت مردانه با اصطلاح «گمشدن سنگ پا» از آن یاد می‌شود و جالب است که بازیگران زن نیز در مقاطعی از این اصطلاح استفاده می‌کنند.

http://media.mehrnews.com/d/2015/11/25/3/1917397.jpg?ts=1450406489765

نویسنده برای جمع شدن بازیگرانش یک انگیزه خلق کرده است: شوهر دادن آزاده. لفظ آزاده خودش حاوی معناست. اسفندیار در اسارت بوده است و پس از آزادی اسرا، کلمه آزاده برای این افراد تبدیل به یک نشانه شد. در سوی دیگر اسفندیار نیز از منظر تاریخ با آزادگی و اسارت همخوانی دارد. برای رسیدن به این مفهوم باید داستان هفتخوان اسفندیار، اسطوره ایرانی بازخوانی شود که مجالش در این یادداشت نیست. پس انگیزش برای شخصیت‌ها وجود دارد ولی در نهایت بخش عمده‌ای از دیالوگ‌ها هیچ ربطی به این انگیزش ندارد. همه چیز معطوف به دعواهای به اصطلاح خاله‌زنکی است و همین دیالوگ‌های ریز است که باعث خنده می‌شود. از یک سو مردان با گفته‌هایی مواجه هستند که زنان درباره‌شان نقل می‌کنند و همان نگرش همه مردان از یک کرباسند را به شکل دقیق‌تری مشاهده می‌کنند و در سوی دیگر، زنان برشی از خودشان را می‌بینند. این بار از بیرون و با کمی بار طنازانه که موجبات خند‌ه‌شان را فراهم می‌کند. در چنین فضایی چقدر مخاطب به موضوعیت «چرا مادران دروغ می‌گویند» نزدیک می‌شود؟ به نظر نگارنده توانایی نزدیک شدن را هم ندارد. المان‌های مناسب برای درک چنین فضایی وجود ندارد. مونس مدام می‌گوید اسفندیار عصبی است. در وهله نخست آنچه یک مخاطب می‌تواند برداشت کند وضعیت روانی اسفندیار است و در ادامه تصویری است از یک جانباز موجی. یعنی غیبت اسفندیار به هیچ وجه درک نمی‌شود. شاید خانه نصف و نیمه مونس تداعی‌گر عدم حضور یک مرد باشد ولی به هر روی این مرد علی‌الظاهر بازگشته است. یکی از نقاط ضعف نمایش نیز همین است. اصلاً منشأ خبر بازگشت اسفندیار چیست؟ برای ما جواب قانع‌کننده‌ای وجود ندارد و اگر هم باشد، میان آن فضای زنانه درهم گم شده است.

شاید از لحاظ دراماتیک بتوان این فضاسازی را هم زیر سوال برد که انگیزش تبدیل به کنشگری نمی‌شود. بهانه دروهمی زنانه به چیزی دیگری منجر می‌شود و در نهایت این انگیزش - خواستگاری آزاده - در چند دقیقه ختم به خیر می‌شود. اولین نکته در این است که چرا اسفندیار و آزاده؟ یعنی در محله دیگر پسری وجود ندارد؟ این فقدان پسر در محله به چه شکل تداعی شده است؟ اصلاً مردها چه جایگاهی دارند - که به ظاهر منفی است - که اینگونه برای به دست آوردنش زنان جنگ دارند؟ از باب فضای زنانه و خصلت‌های زنانه، خواستگاری به ضرب یک پلک زدن قابل باور است ولی چندان دراماتیک نیست. به هر روی رئالیسم به معنای کپی برابر اصل نیست. در بحث ادبیات نمایشی نیز رئالیسم به معنای تقلید مو به مو از طبیعت نیست. بعد دراماتیک باید حفظ شود؛ لیکن در نمایش مونس این رئالیسم در راستای باورپذیری یک جنسیت است. با این حال ایرادی بر کار نیست، ایراد آنجاست که انگیزش‌های جدلی میان شخصیت‌ها به واسطه انگیزه اصلی شکل نمی‌گیرد و حتی مستدل نیست. این مساله برخلاف جریانی است که در نمایش «قرار» رخ می‌دهد. انگیزه پدر در باقی ماندن و پیر نشدن با مفهوم «قرار» و استانده شدن آن همراستاست. «مونس» نمایشی درباره مونس نیست. درباره یک دورهمی زنانه است. چندان دروغ‌گویی مادر دیده نمی‌شود. حتی آن همه جوراب پشمی این تصویر را تداعی می‌کند که گویا پسر از ناحیه پا جانباز است. خوانش‌ها متعدد است و در یک نقطه اجتماع نمی‌کند. پس تفسیر کارگردان از اثرش الصاقی است و این مهم‌ترین ضعف «مونس» است.

وطن امروز/آغاز کنگره ملی 2 هزار شهید هنرمند

مدیر گروه تولیدات تلویزیونی بسیج صداوسیما با بیان اینکه کنگره ملی 2 هزار شهید هنرمند از 23 دی‌ماه لغایت اول بهمن‌ماه برگزار می‌شود، گفت: شهدای هنرمند افراد موثر و سازنده‌ای بوده و می‌توانند الگوی مناسبی برای جوانان ما باشند. حجت‌الاسلام علیرضا رستگاران، مدیر تولیدات تلویزیونی بسیج صداوسیما با بیان نامگذاری بخش فیلم و سینمای کنگره با عنوان جاودانه‌های نور و تصویر، گفت: در این کنگره علاوه بر معرفی و قدردانی از خانواده‌های شهدا، آنها را به نسل جدید و هنرمندانمان معرفی می‌کنیم تا با الگو گرفتن و ادامه دادن راه آنها بتوانیم به گفتمان‌های انقلاب اسلامی که آرمان‌های ما هستند، نزدیک‌تر بشویم. وی با بیان اهداف برگزاری این قبیل مراسم‌ها تصریح کرد: با گرامیداشت یاد و خاطره شهیدان هنرمند خصوصاً شهیدانی که در عرصه فیلم و سینما فعالیت داشتند و به لحاظ داشتن شخصیت هنری و معنوی، برای جامعه هنری و جوانان امروز می‌توانند تاثیر به سزایی داشته باشند، زیرا اینها افرادی موثر و سازنده‌ بوده‌اند و می‌توانند الگوی مناسبی برای جوانان ما باشند.

وطن امروز/انتشار فراخوان چهاردهمین جشنواره فیلم مقاومت

فراخوان چهاردهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مقاومت منتشر شد. در این فراخوان آمده است: انجمن سینمای انقلاب و دفاع‌مقدس به منظور تبیین فرهنگ مقاومت در مقابل تهاجم و نفوذِ فرهنگی، سیاسی، نظامی، اقتصادی و امنیتی دشمنان بویژه آمریکا، در راستای استکبارستیزی ملل مظلوم جهان و مبارزه با «تروریسم» و «صهیونیسم بین‌الملل»، چهاردهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مقاومت را در بخش‌های «سینمای ایران» و «سینمای بین‌الملل» با حضور فیلمسازان داخلی و خارجی برگزار می‌نماید.

http://basijpress.ir/images/news/67804/thumbs/67804.jpg

آخرین مهلت ارسال آثار: 15/2/95 و اعلام آثار پذیرفته شده: 3/4/95 خواهد بود و جشنواره در تاریخ 4/7/95 تا 9/7/95 برگزار می‌شود. این جشنواره در موضوعات مرتبط با انقلاب و دفاع مقدس، اقتصاد مقاومتی، تبیین اندیشه‌های امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری، افشای نقش آمریکا، صهیونیسم و وهابیت در هتک حرمت مسلمانان و پیامبران، پرداختن به شهدای ترور و شهدای هسته‌ای، نقش بسیج در پیشرفت علمی، فرهنگی و سازندگی کشور، نقش مردم غزه، لبنان، سوریه، عراق و یمن در مقابله با صهیونیسم و استکبار جهانی و اندیشه‌های تکفیری، نقش هالیوود در ترویج خشونت، تروریسم و فرقه‌سازی برای مقابله با ادیان توحیدی، نقش سبک زندگی ایرانی - اسلامی در مقابله با جنگ نرم و رسانه‌های استکباری و جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در سالم‌سازی جامعه بویژه ترویج فرهنگ عفاف و حجاب در بخش‌های مسابقه سینمای ایران، افشای فاجعه منا، مسابقه قلم طلایی، جلوه ‌گاه نور، بخش بین‌الملل و جایزه ویژه عماد مغنیه برگزار خواهد شد.

انتهای پیام/
منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین