در یادداشت پیش رو که به قلم سیدمحمدصادق محمدی وفایی نگاشته شده، نگارنده آورده است:
یکی از نکاتی که بارها بر زبان رهبر عزیزمان جاری شده است «
ریزش و رویش های
انقلاب اسلامی»است. با گفتن رویش و ریزش افرادی به ذهن می آیند.
برخی از ریزشها برای نظام مقدس جمهوری اسلامی هزینه ای ندارند یا اگر هم
هزینه دارند، هزینه ی سنگینی ندارند.اما به یقین بعضی از ریزش ها ، علاوه
بر این که از نظر اقتصادی خسارتهای بسیار سنگینی را به همراه دارند ، وحدت
کشور را هم لکه دار می کنند .
بعضی از ریزشها به سوژه ای فربه و مناسب ،برای معاندان انقلاب تبدیل
می شود و باعث دردسرهای بسیار بزرگی برای کشور می شود و سیمای نجیب و بی
بدیل نظام مقدس اسلامی را ، چهره ای متقلب و فریبکار جلوه می دهد.این سری
از یادداشت ها می خواهند در چرایی این ریزش ها سخن بگویند .برای ریزشها
علل و عوامل بسیاری وجود دارد از جمله :
یکم: نداشتن اصول یا عدم پایبندی به آن
از منظر اسلام تفکر منزلت بالایی دارد و گاه یک سال تفکر برتر از شصت سال
عبادت به حساب آمده است.این تفکر است که به انسان می گوید همانطور که هر
خانواده ای نیازمند مدیر است کشور نیز به رهبری نیازمند است واگر کشوری
رهبر نداشته باشد، جامعه در منجلاب هرج و مرج فرو خواهد رفت.
خردمندان می دانند در عصر غیبت چون دستمان از ولی دوران حضرت ولیعصر(عج)
کوتاه است ، چاره ای جز پیروی از ولایت فقیه نیست .به همین دلیل امام خمینی
«ره» فرمودند پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به این مملکت آسیبی نرسد. در
عصر غیبت هم اگر سیاستمداری بخواهد به آفت ریزش مبتلا نشود باید برای
همیشه به اصول جمهوری اسلامی پایبند باشد. به یقین نداشتن اصول یا پایبند
نبودن به اصول باعث ریزش است.
کسی که رهبری را از اصول مسلم انقلاب به حساب می اورد علاوه بر گفتار باید
در عمل نیز تسلیم بودن خود را در برابر اصول انقلاب و اصولی که رهبری
مطرح می کند نشان دهد.
البته در عمل تسلیم بودن کاربسیار سختی است از اینرو رهبر فرزانه انقلاب
اسلامی بیش از دویست بار از فتنه گفته اند و فتنه را خط قرمز اعلام کرده
اند ولی برخی ها،زبانشان به واژه ی « فتنه» باز نمی شود!
مقام معظم رهبری بر اقتصاد مقاومتی ، استکبار ستیزی ، گفتن شعارهای انقلابی
، ساده زیستی ، مرز داشتن با خون آشامان جهانی و...تاکید دارند .
اگر فردی بر پیشانی استکبار بوسه زند و شعارهای انقلابی را دفن کند ،مرزهای
اسلامی با کفر جهانی را به رسمیت نشناسد و از ساده زیستی به اشرافی گری
روی بیاورد ،به یقین فرمان را به سمت ریزشی شدن چرخانده است.
اگر این اختلاف در دیدگاهها بر زبان جاری شود و در مرحله ی عمل هم بر صراط
غیر رهبری حرکت شود بدون شک سر از کویر ریزش در خواهند آورد.
برخی از افرادی که در چاه ریزش افتادند یکی از اشتباهاتشان این بود برخلاف
نظام و رهبری حرکت کردند آن رهبر عظیم الشان از شمارش صندوق های مشکوک سخن
فرمودند ولی ریزشی ها از ابطال انتخابات و بی اعتمادی به شورای نگهبان و
وزارت کشور گفتند!
مقام معظم رهبری از مرز بندی آنان با ضد انقلاب ها سخن فرمودند، ولی آنها
با انقلابیون در آویختند و با جمعی در آمیختند که شعارشان مرگ بر اصل
ولایت فقیه و... بود!
همانطور اگر راننده ای از مسافت، صد کیلومتری 99کیلومتر را با قانونمندی و
هوشیاری رانندگی کند و فقط در آن یک کیلومتر آخر بر اثر غفلت یا عمد ماشین
را منحرف کند دچار مرگ یا آسیب جدی می شود هر سیاستمداری هم نیز باید تا
آخر مسیر گوش به فرمان رهبر بزرگ جمهوری اسلامی باشند و در صورتی به ویروس
کشنده ریزش مبتلا نخواهد شد که تا آخر عمر به اصول انقلاب اسلامی و رهبری
پایبند باشند.
اگر فوتبالیستی یک نیمه ی خوب بازی کند ولی نیمه ی دوم افت کند یا به دروازه خودی ها گل بزند آیا از زمین بازی بیرون برده نمی شود؟
حتی اگر مربی او را عوض نکند طرفداران تیم به تصمیم مربی اعتراض ها خواهند
کرد.به یقین اگر شخصی هم سرشار از سوابق انقلابی باشد ولی در بعضی از قطعات
عمرش از روش و منش جمهوری اسلامی و اصول آن فاصله بگیر باید کنار گذاشته
شود.
به یقین هیچ خردمندی نمی تواند بپذیرد که شخصی زمام اداره یا نهادی نظامی
و امنیتی را به عهده بگیرد که وقتی آن فرمانده کل قوا دستور شلیک به
دشمن را دادند او یا شلیک نکند و یا به سمت خودی ها شلیک کند.