به گزارش بولتن نیوز، در روزگار ما نیز روزنامه های موجود با گرایشات سیاسی و فکری گوناگون، دست به این کار زده و در قالبهای مختلف، به مسائل فرهنگی می پردازند. اما نکته اینجاست که این همه تولیدات فرهنگی منتشر شده در روزنامهها برای دیده شدن پا به این جهان گذاشته اند. به عبارت دیگر، مطلبی که دیده نشود گویی اصلاً تولید نشده است. اما آیا با حجم انبوه سایتها و مجلات و روزنامهها و رسانههای مختلف دیگری که وجود دارد، میتوان به همه آنها پرداخت و مطالب شان را از نظر گذراند؟ جواب معلوم است …
***
آرمان/جشنواره فجر سياسي نيست
دبير جشنواره فيلم فجر همزمان با رونمايي از پوستر اين دوره كه تصويري از زندهياد خسرو شكيبايي است، تاكيد كرد كه تا ۲۰ دي ماه فيلمهاي بخشهاي مختلف جشنواره در بخش رقابتي معرفي خواهند شد. محمد حيدري در نشست رسانهاي كه ديروز 12 دي ماه برگزار شد، با اعلام اين مطلب گفت: هيات انتخاب از ۱۲ آذر كار خود را آغاز كرده و طبق جدول زمانبندي تا ۲۰ دي ماه فيلمهاي بخشهاي مختلف جشنواره در بخش رقابتي معرفي خواهند شد. حيدري با رد بازبيني آثار رسيده به دبيرخانه اين رويداد از سوي گروههاي مختلف تصريح كرد: تنها هيات انتخاب اين فيلمها را ديده و درباره آثار رسيده به بخش مسابقه تصميم گرفتند. او در نخستين نشست خبري جشنواره فيلم فجر بيش از يك ماه به آغاز اين رويداد، از پوستر اين جشنواره كه عكسي از خسرو شكيبايي رونمايي كرد. همچنين فيلمهاي بخش «نگاه نو» را معرفي كرد، ضمن اينكه محمد حيدري دبير جشنواره سي و چهارم بارها تاكيد كرد كه از فيلمها و اخبار اين دوره از جشنواره صيانت ميكند. در اين نشست محمد حيدري دبير جشنواره سي و چهارم درباره درج بعضي از اخبار اين جشنواره به صورت غير رسمي و توسط برخي از رسانهها توضيح داد: ما تصميم نداريم كه اخبار جشنواره را در گاو صندوق مخفي كنيم. اما در نظر داشتيم خبرها طوري منتشر شود كه حاشيهاي در پي نداشته باشد. او اضافه كرد: اگر امسال هيات انتخاب جشنواره معرفي نشدند به اين دليل بود كه ميخواستيم در فضايي آرام و حرفهاي فيلمها را ببينند و حقي ضايع نشود نميخواستيم هيات انتخاب را مخفي نگه داريم، بلكه معتقد هستيم با اين شيوه آنها قبل از جشنواره گفت وگويي نميكنند تا مشكل ساز باشد. او تاكيد كرد: وظيفه من به عنوان دبير جشنواره اين است كه از بروز حاشيهها بپرهيزيم و از تمام آثار صيانت كنيم تا بهترين فيلمها به جشنواره راه پيدا كند. حيدري با ارائه توضيحاتي درباره روند فعاليت دبيرخانه جشنواره ادامه داد: حال همه ما خوب است و تلاش ميكنيم جشنواره خوبي را برگزار كنيم. هرچند سليقه هيات انتخاب در گزينش آثار دخيل است و از سوي ديگر به دليل اينكه آثار با كيفيت زيادي به ما رسيدهاند، كار هيات انتخاب و داوري بسيار سخت خواهد بود. او ابراز اميدواري كرد: جشنواره فجر هم مانند همه جشنوارههاي حرفهاي دنيا در سالهاي آينده هيات انتخاب نداشته باشد.
درخواست دبير جشنواره فجر از رسانهها
دبير جشنواره فيلم فجر در اين نشست از همه رسانهها درخواست كرد تا با انتشار اخبار جشنواره همراه باشند و اخبار را زودتر از موعد انتشار ندهند. او توضيح داد: ضمن عذرخواهي از تمام خبرنگاران بايد بگويم متاسفانه از برخي خبرگزاريها انتظار بيشتري داشتيم. بسياري از خبرنگاران هيات انتخاب جشنواره را ميدانستند اما طبق يك كار حرفهاي اعلام نكردند. درست است كه رسانهها با يكديگر رقابت دارند اما وظيفه ماست كه براي يكديگر احترام قائل شويم و اجازه دهيم اخبار در موعد مقرر منتشر شوند. او با اشاره به برگزاري بزرگداشت مهدي فخيمزاده، رضا كيانيان، رويا تيموريان و محمد مهدي دادگو در اين دوره از جشنواره افزود: تلاش كرديم براي كساني بزرگداشت بگيريم كه قبلا برايشان بزرگداشت برگزار نشده است. در ادامه اين نشست با پخش تصاويري، فيلمهاي بخش نگاه نو جشنواره معرفي شدند. بعد از اين معرفي حيدري توضيح داد: در اين بخش 34 اثرفرم شركت در جشنواره را پر كردند اما 4 فيلم به موقع آماده نشدند، در نتيجه از بازبيني حذف شدند و در نهايت سي فيلم بازبيني شدند و يازده اثر هم انتخاب شدند. او در ادامه با معرفي هيات انتخاب بخش مستند شامل محمدرضا اصلاني، مرتضي شعباني، مجيد خالقي سروش آرش لاهوتي و آزاده بيزار گيتي اعلام كرد كه آثار بخش مستند روز سه شنبه معرفي خواهند شد.
معرفي فيلمهاي سوداي سيمرغ تا 18 دي
اين مدير هنري سپس از معرفي بخش آثار سوداي سيمرغ تا روز 18 دي ماه خبر داد و افزود: تمام تلاشمان اين است كه در دوره جاري جشنواره نظم و انضباط داشته باشيم و طبق زمانبندي پيش برويم. در ادامه نمايندگان رسانهها پرسشهاي خود را از دبير جشنواره پرسيدند. حيدري در پاسخ به پرسشي درباره نزديك بودن انتخابات مجلس شوراي اسلامي و تاثير حضور سياستمداران در جشنواره فيلم فجر توضيح داد: جشنواره فجر يك جشن مردمي است و سياسي نيست. انتخابات هم در زمان خودش برگزار ميشود اما با سياست كاري نيست. او درباره حضور پررنگ فيلمهاي خيانت محور و تلخ در بخش نگاه نو جشنواره گفت: در اين بخش تنوع بسيار خوبي داريم، ضمن اينكه سينماي ما حاصل همه آن چيزي است كه در جامعه رخ ميدهد و هنرمندان با نگاه تيزبين خود آن را ميبينند، همچنان كه بايد از حضور فيلمهاي انتقادي هم خوشحال باشيم.
حتما مميزي وجود دارد
وي درباره سايه نگاه مميزي در انتخاب فيلمهاي جشنواره فجر تصريح كرد: حتما مميزي وجود دارد چون در چارچوب نظام كشور فعاليت ميكنيم و براي ديدن آثار و صدور پروانه نمايش تابع مقررات كشورمان هستيم. البته خوشبختانه در بخش نگاه نو تمام آثار انتخاب شده همان آثاري هستند كه هيات انتخاب آنها را برگزيدهاند، به هر حال خط قرمزها همه جا وجود دارد و ما هم بايد پذيراي مقررات كشورمان باشيم. او در پاسخ به اين پرسش كه آيا فيلم «آشغالهاي دوست داشتني» ساخته محسن امير يوسفي به هيات انتخاب جشنواره ارائه شده است توضيح داد: از آنجا كه اين فيلم در دوره سي و دوم جشنواره فرم تقاضا را پر كرده بود و هرچند در دوره چهارم هم فرم جشنواره را بارديگر پركرده است، طبق آييننامه جشنواره فيلم را به هيات انتخاب نداديم. چون بايد در اين دوسال پروانه نمايش را دريافت ميكرد، همه فيلمهايي كه پروانه ساخت داشتند و فرم را پر كردند به هيات انتخاب ارائه شدند. حيدري اضافه كرد: براساس آيين نامه فجر فيلم «آشغالهاي دوست داشتني» كه يك بار در سي و دوم فرم جشنواره را پر كرده است، نميتواند در دوره بعدي تقاضاي حضور در جشنواره را داشته باشد. وي در پاسخ به پرسشي درباره چگونگي ارائه سيمرغ بلورين مردمي كه سالهاي گذشته با همكاري خانه سينما اهدا ميشده است توضيح داد: امسال نيز اين جايزه با همكاري خانه سينما اهدا خواهد شد. البته در تلاش هستيم مكانيزم ديگري را طراحي كنيم تا ديگر نياز به استقرار صندوقهاي راي نباشد. اما از آنجا كه هنوز جزئيات كامل آن مشخص نشده است، بعدا چگونگي راي گيري در اين بخش را اعلام ميكنيم اما اميدوارم با رويكرد جديد حاشيهها را به حداقل برسانيم. او در پاسخ به پرسش ديگري مبني بر اينكه با توجه به ازدحام آثار بخش سوداي سيمرغ چند اثر از بخش نگاه نو ميتوانند به اين بخش راه پيدا كنند، توضيح داد: قطعا تعداد بيش از دو اثر از فيلمهاي اول به بخش سوداي سيمرغ راه خواهند يافت. حيدري در ادامه اين نشست در پاسخ به اين پرسش كه براي كم كردن دخالت نهادهايي كه خارج از سازمان سينمايي در امور جشنواره مانند اهداي جوايز اعلام نظر ميكنند، گفت: فيلمهاي جشنواره تابع مقرراتي انتخاب ميشوند و ما تابع تصميمات هيات انتخاب و داوري هستيم. البته به دليل اهميت جشنواره فجر، حساسيتهايي وجود دارد اما وظيفه دبير جشنواره صيانت از فيلمها و آراي هيات داوران است و ما به نظر آنها احترام ميگذاريم. او درباره احتمال برگزاري جشنواره فجر در مراكز استانها ادامه داد: تا پايان هفته جاري نحوه مشاركتمان را در مراكز استانها اعلام ميكنيم چرا كه اين موضوع به حامي مالي جشنواره بر ميگردد. از آنجا كه همه شرايط اقتصادي دولت را ميدانيم و تاكيد وزير فرهنگ هم مبني بر صرفه جويي در هزينههاست، تلاش ميكنيم با بهره گيري از حامي مالي بيشتر هزينهها را از اين طريق كم ميكنيم اما اگر موفق نشويم بايد ديد استانها خودشان چگونه در اين امر مشاركت ميكنند. دبير جشنواره فيلم فجر در پاسخ به پرسشي ديگر درباره احتمال كناره گيرياش از اين سمت به دليل مشكلات جشنواره تصريح كرد: همانطور كه قبلا اعلام شده مسئوليت هر اتفاقي درباره فيلمها به عهده دبير است و من بايد پاسخگو باشم. هرچند در بخشهايي حاشيههايي ايجاد ميشود و شايد دبير ناچار شود با بعضي نهادهاي ديگر وارد گفتوگو شود، اما با اعتمادي كه رئيس سازمان سينمايي و وزارت ارشاد به بنده دارند، تا پايان اختتاميه از همه فيلمهاي جشنواره صيانت ميكنم و اگر هر اتفاق و مشكلي پيش بيايد، صراحتا اعلام خواهم كرد. حيدري درباره چگونگي حضور فيلمهاي انيميشن در اين دوره از جشنواره متذكر شد: با توجه به اينكه امسال رئيس سازمان سينمايي قول حمايتهاي ويژهاي از انيميشن را دادهاند، خواستهاند تا در جشنواره فجر هم نگاه مهربانانهاي به اين بخش شود، به همين دليل تلاش ميكنيم بخش جداگانهاي براي اكران اين فيلمها داشته باشيم.
با بودجه سال گذشته جشنواره امسال را برگزار ميكنيم
اين مدير هنري درباره بودجه جشنواره سي و چهارم فيلم فجر گفت: اصل اين است كه جشنواره با صرفهجويي برگزار شود اما در عين حال تلاش ميكنيم جشني در سطح ملي و با كيفيت باشد و اميدواريم با حضور حامي مالي جشنواره بخشي از مشكلات برطرف شود. وي اضافه كرد: بودجه جشنواره فجر هر سال متغير بوده اما ما هم براساس بودجه دورههاي گذشته اين دوره را اداره ميكنيم كه اميدواريم 80 درصد بودجه از طريق حامي مالي بخش خصوصي تامين شود. حيدري كه در اين دوره از جشنواره با بنياد خيريه كمك به سرپرستي كتايون رياحي در برگزاري جشنواره همكاري دارد درباره حضور اين بنياد توضيح داد: خانم كتايون رياحي متولي اين خيريه است كه البته حامي جشنواره نيست اما در بخش سينماهاي مردمي كنار ما خواهد بود. چرا كه در اين دوره بيشتر روي مخاطبان مردمي متمركز شدهايم ضمن اينكه با اين شيوه مردم هم با فعاليت خيريه ايشان آشنا ميشوند. وي در توضيح بيشتر اكران فيلمهاي جشنواره در شهرستانها متذكر شد: در اين زمينه تابع مقررات شوراي عالي تهيهكنندگان سينما هستيم. چرا كه حقوق مادي و معنوي آثار متعلق به آنها است. حتما بحث مالي از طريق جشنواره انجام ميشود و در غير اين صورت با استانها تعامل خواهيم كرد.
چرا دو هنرپيشه مشاور دبير جشنواره شدند؟
او درباره استفاده از چهرههايي مانند مهتاب كرامتي و شهاب حسيني به عنوان مشاوران اين دوره از جشنواره تصريح كرد: در همه جشنوارههاي جهان استفاده از چهرههاي آن كشور رايج است و افتخار ماست كه در جشنواره فجر هم به جايي برسيم كه هنرمندان جشنواره را برگزار كنند و دولت فقط نظارت داشته باشد، حضور خانم كرامتي به عنوان مشاوره هنري تحسين برانگيز بود چرا كه ايشان مانند ديگر اعضا در كنار جشنواره بود و ايدههاي بسيار خوبي هم مطرح كرد. همچنان كه شهاب حسيني هم در بخشهاي مختلف جشنواره مشاوره داده است، البته از آنجا كه ايشان يك فيلم در بخش «نگاه نو» داشت، هيات انتخاب اين فيلم را به عنوان اثري مستقل ديدند و حضور شهاب حسيني به عنوان بازيگر تاثيرگذار نبود. حيدري در پاسخ به اين پرسش كه با توجه به لو رفتن ليست فيلمهاي بخش نگاه نو چه ضمانتي وجود دارد كه آراي هيات داوران جشنواره تا شب اختتاميه محفوظ بمانند گفت: صيانت از فيلمها و اخبار جشنواره به عهده ماست اما از دوستان خبرنگار هم ميخواهيم كنار ما باشند. هرچند كار رسانه پيگيري اخبار است اما خواهش من اين است كه احترام متقابل به يكديگر داشته باشيم. ما تلاش ميكنيم با صيانت از آرا هيجان جشنواره را حفظ كنيم. اما درباره اخبار ديگر بخشهاي جشنواره تمهيداتي داريم تا مثل بعضي از اخبار قبلي لو نروند. ما به احترام شما اين اخبار را براي امروز نگه داشتيم اما متاسفانه در بعضي از رسانهها منتشر شد. به گفته او دیروز (شنبه) آخرين روزي بود كه هيات انتخاب فيلمهاي بخش سوداي سيمرغ را ميبينند و نتايج اين بخش بهعنوان آخرين بخش جشنواره قبل از 20 دي ماه اعلام ميشود. حيدري تاكيد كرد: از آنجا كه برخي از فيلمهايي كه فرم شركت رد جشنواره را پر كردهاند، هنوز در مرحله فيلمبرداري هستند و تا پايان دي ماه فيلمبرداريشان ادامه دارد ما اين فيلمها را حذف ميكنيم، چون هيات انتخاب بايد فيلمها را به طور كامل روي پرده ببينند. او با اشاره به تنوع آثار بخش سوداي سيمرغ در اين دوره از جشنواره درباره برگزاري نشست خبري فيلمها همزمان با جشنواره گفت: به دليل احترام به مطبوعات و از آنجا كه ميخواهيم نمايندگان رسانهها با آرامش همه فيلمها را ببينند، جلسات مطبوعاتي فيلمها صبح برگزار ميشود. و به اين شيوه خبرنگاران برخلاف دورههاي پيش بخشي از فيلمها را از دست نميدهند. دبير جشنواره فيلم فجر درباره آثار بخش هنر و تجربه نيز خاطرنشان كرد: تابع مقررات اين بخش هستيم و هنر و تجربه ميتواند به عنوان بخشي مجزا مورد توجه قرار بگيرد و جوايزش هم تابع مقررات همين بخش است. حيدري در ادامه اين نشست با تاكيد بر نگاه مردمي اين دوره از جشنواره فيلم فجر ابراز اميدواري كرد: با حضور چهرههايي مانند مهتاب كرامتي و شهاب حسيني در سينماهاي مردمي، شاهد رونق بيشتر اين سينماها باشيم. او همچنين اضافه كرد: امسال بخش ويژهاي براي مردم داريم و كاخ مردمي هم پرديس سينمايي ملت است. همچنان كه مانند سال گذشته برنامه سينما سلام براي معرفي فيلمها پيش از شروع جشنواره برگزار خواهد شد. او همچنين توضيحاتي درباره سهميه بليت مردمي اين دوره از جشنواره ارائه كرد. در اين نشست سيد صادق موسوي مدير ارتباطات و روابط عمومي جشنواره فيلم فجر نيز در سخناني گفت: امسال نيز همچون دورههاي پيش كاخ جشنواره، برج ميلاد است كه يك سوم ظرفيت آن در اختيار بخش ارتباطات جشنواره است. او با اشاره به كم شدن سهميه مطبوعات در اين دوره از جشنواره افزود: هرچند كارتهاي اين دوره از جشنواره نسبت به دورههاي پيش كمتر است و ممكن است سالن در بعضي سانسها پر نشود، اما بهتر ديديم تا با ازدحام بيش از حد جمعيت روبهرو شويم و فكر ميكنيم با اين شيوه احترام بيشتري به مطبوعات ميگذاريم. سونيا پوريامين، امير عابدي، مرتضي رزاق كريمي و محمدرضا فرجي از ديگران حاضران نشست دبير جشنواره فجر بودند.
آرمان/گفتوگو با لوريس چكناواريان:
موسيقي ميتواند از صلح حرف بزند
لوريس چكناواريان به عنوان آهنگساز تا به حال ۶ اپرا، پنج سمفوني، كارهايي در زمينه موسيقي كر، موسيقي مجلسي، موسيقي باله، پيانو و خوانندگي و همچنين كنسرتوهايي براي پيانو، ويولن، گيتار، سلو و پيپا، در كنار موسيقيهاي متن فيلم ساخته است. اميد ايرانيان نوشت؛ او بيش از ۱۰۰ اثر با ليبلهايي مانند آرسياي، فيليپس، امي و اياسوي منتشر كرده است. ساختههاي چكناواريان توسط گروه اركسترهاي مختلفي مانند اركستر سمفونيك لندن، اركستر فيلارمونيك لندن، اركستر هال، اركستر فيلارمونيك هلسينكي، اركستر سمفونيك هلسينكي، اركستر سمفونيك تهران و اركستر سمفونيك نيويورك اجرا شدهاند. حالا كه سال جديد ميلادي آغاز شده، امید ایرانیان با اين هنرمند شناختهشده گفتوگويي انجام داده كه بخشهايي ازآن را ميخوانيد:
بهترين هديهاي كه در اين روز گرفتهايد چه چيزي بوده؟
از كليشه و سخنان كليشهاي فراري هستم اما بايد بگويم هنوز بهترين هديهام را نگرفتهام! احتمالا بهترين هديه براي من روزي است كه موسيقي كه از نظر من همان عشق به خدا و راستي است در همه دنيا فراگير شود و ديگر جنگ و خونريزي در كار نباشد. من در مجموعه آثارم سه اثر دارم كه پرداختي مستقيم درباره جنگ را ارائه ميدهند. نخستين كارم در اين زمينه برميگردد به سمفوني شماره يك. من اين سمفوني را براي شصت و پنجمين سالگرد نسلكشي ارامنه نوشتهام. من در اين كار ميخواستم اعتراض كنم. اعتراض من به اين بود كه چرا دنيا مثل اين سه ميمون درباره فاجعه قتلعام نه ديد، نه شنيد و نه سخن گفت. دومين سمفوني كه براي هفتادمين سالگرد اين نسلكشي بود به اين مقوله پرداخت كه ما آدميان نبايد نسبت به هم خشونت داشته باشيم و با يكديگر خصمانه رفتار كنيم. بگذاريم همهچيز بهوسيله خداوند حل شود. نبايد به فكر تلافي باشيم. دشمن خيلي از انسانها را در قالب يك نسلكشي از بين برد. اما ما ميتوانيم بهدنبال رهايي از طرق خداوند باشيم. من سمفوني دارم به نام مكاشفات، اين سمفوني در واقع درباره صلح است. صلح نهايي كه در آخرالزمان پديدار خواهد شد. در آن موقعيت طبيعتي نميماند. همه موجودات در حضور خدا هستند و همه انسانها در صلح و صفا زندگي خواهند كرد. آنگونه كه ميدانيد مكاشفات در 22فصل است كه همه آنها را براي اركستر نوشتهام. كار براي كر و سولو نوشته شده است. قسمتي از مكاشفات كه موسيقياش از آسمان و از طرف خدا ميآيد شامل آهنگهاي كليسايي قرن پنجم تا دهم ميلادي است اما آن بخش از موسيقي كه زميني است را خودم نوشتهام. پرداخت زميني كار بيشتر با نظر به موتيفهاي (درونمايه يا نقشمايه) سمفوني يك و دو است. اين موتيفها در دو سمفوني قبلي هم استفاده شده است. تنها تفاوت اين است كه از مكاشفاتها سوئيتي به نام سوئيت آرارات درآوردم كه راجع به فرود كشتي حضرت نوح روي كوه آرارات است. اين بخش را در ايران و در زمان اجراي كنسرت «رسول عشق و اميد» هم اجرا كردم.
خيلي مواقع وقتي با شما هم سخن ميشويم تا از عشق و شادي بگوييم باز هم به بغضهايي ميرسيم كه در پارهاي موارد راه گلو را ميبندند و علاوه بر خودتان، شنونده را هم متاثر ميكنند. چرا؟
چون علاوه بر حسي كه نسبت به ارامنه دارم يك نگاه تاريخي وجود دارد كه باعث ميشود با التهاب و غم زيادي از اين فاجعه سخن بگويم (البته كه هر انسان آزادهاي در صورت شنيدن جريان اين قتلعام مانند آنچه امروز در غزه شاهد آن هستيم متاثر ميشود) . عموهاي من در جريان اين قتلعام از دنيا رفتند. ارمنستان از ابتداي تشكيل كشوري به نام ايران و حضور آرياييها در اين سرزمين، جزئي از ايران بود اما بهخاطر جنگي كه شاه عباس با عثمانيها داشت قسمت غربي ارمنستان از دست رفت و حاصلش اين شد كه ارمنستانيهايي كه تحت نفوذ عثمانيها قرار گرفته بودند قتلعام شوند. در ادامه فتحعلي شاه طي دوران پادشاهياش مانند قسمتهاي ديگري از خاك ايران كه از دست داد، ارمنستان شرقي را به روسها داد. در دوران روسيه تزاري و بهويژه در دوران استالين و لنين تعداد زيادي از ارمنستانيها زنداني و كشته شدند. استالين تنها در يك شب 20هزار نفر از ارمنستانيها را به خاك و خون كشيد. در آن واقعه دو نفر از عموهايم كشته شدند و پدرم به زندان استالين افتاد و البته از آنجا گريخت. همه اين وقايع باعث شد اين سهگانه موسيقايي را بنويسم. سوال اينجاست كه چرا بهخاطر اشتباه دو نفر اين همه آدم به اين سرنوشت دچار شوند. با اين وجود بايد بگويم احترام تمام آن چيزي است كه در مكاشفات ميتوانيد شاهدش باشيد. من در مكاشفات به احترام هم اشاره كردم. از نظر من احترام وقتي ارزش دارد كه حتي شما بتوانيد به دشمن خود هم احترام بگذاريد و اين است كه صلح واقعي را محقق ميكند. احترام فقط اين نيست كه خانواده و دوستان و آشنايان را محترم بشماريد. تا موقعي كه نتوانيم احترام را اينگونه به كار ببريم، اجازه نداريم از صلح صحبت كنيم. هر كداممان در اين دنيا هويتي داريم كه خداوند به ما عطا كرده است. چرا؟ به اين خاطر كه بتوانيم مسالمت آميز با هم زندگي كنيم و احترام يكديگر را داشته باشيم. به نظر من صلح امري است كه دو رويه فانتزي و واقعي دارد. همه مفاهيم در دنيا اين خاصيت را دارند. عشق هم اينگونه است همانطور كه در عشق دو رويه فانتزي و واقعي وجود دارد. اين دوگانگي همواره بوده و هست. متاسفانه در حال حاضر موسيقي كه ميدانيم زبان خداوندي است و براي صلح و دوستي و عشق و خدا آمده، بيشتر براي جنگ استفاده شده است. موسيقي ميتواند از صلح حرف بزند اما شنونده واقعي وجود ندارد.
از نظر شما موسيقي دقيقا چيست؟
به نظر من موسيقي هيچ چيزي نيست جز زبان خدا. برخي افراد بعضي از انواع موسيقي را بد يا خوب ميدانند. موسيقي به عنوان زبان خدا اصلا نميتواند بد باشد. موسيقي در اين بين مانند راكتي است كه حرفها را به آسمان ميرساند. خود حرف قدرت اينكه به خداوند برسد را ندارد اينجاست كه موسيقي وارد ميشود. چون حرف احساس ندارد اما موسيقي احساسات عميقي دارد. اين هنر زبان خداوند است. اگر بخواهيم موسيقي را براي صلح استفاده كنيم بايد به فكر خدواند باشيم. بهجاي آنكه موسيقي قدغن شود اين حرف زدن است كه بايد ممنوع شود. ما با حرف است كه در دنيا جنگ به راه مياندازيم. هيج جنگي در دنيا بهخاطر موسيقي راه نیفتاده است. شايد نخستين چيزي كه بايد به خوب بودنش شك كرد همين حرف زدن باشد. شايد همين موضوع دليل صلح و صفايي است كه بين حيوانات در جريان است. اگر ما هم حرف نميزديم شايد ميفهميديم صلح واقعي چيست. اگر روزي بخواهيم به صلح برسيم بايد حرف زدن را قدغن كنيم. ببينيد خانوادهها تا چه حد با هم مشكل دارند و بينشان قهر و كدورت وجود دارد. همه اينها بهخاطر حرف است. هيچ كس بهخاطر موسيقي با ديگري قهر نيست. آيا تا حال ديدهايد دو نفر بهخاطر موسيقي با هم دشمن باشند؟ نهايتا اگر از يك نوع موسيقي خوششان نيايد آن را گوش نميدهند. اتفاقا روزي در يكي از اجراهايم كه اعضاي مجلس هم در آن حضور داشتند به اين نكته اشاره كردم و گفتم اگر روزي به جاي حرف زدن موسيقي ميشنيديم و ميخوانديم، همه در آرامش زندگي ميكرديم. البته همه خنديدند! متوجه شدند و هم عقيده هم بودند. ارتباطهايي انساني هستند كه رابطه ميان آدميان را محكمتر ميكنند و عشق ميآفرينند. چه همسايه باشي و چه صد هزار كيليومتر دور باشي احترام و محبت و دوستي است كه روابط را محكم نگاه ميدارد.
حالا يك آرزو كنيد. يا براي خودتان يا براي همه آدمها...
به نظرتان چه چيزي در دنيا ميتواند بهتر از اين باشد كه آدميان روزي به پاكي و عشق برسند، به خداوند برسند. من براي همه آدمها پاكي و عشق آرزو ميكنم.
ابتکار/محمدعلی اینانلو، مجری، ورزشکار، بازیگر و فعال گردشگری دار فانی را وداع گفت؛
«به سراغ من اگر میآیید نرم و آهسته بیایید»
این خبر را میتوان در صفحه ورزشی نوشت. میتوان آن را در اجتماعی کار کرد و یا به صفحه فرهنگ و هنر سپرد. با این همه فرقی نمیکند خبر در کدام صفحه کار شود؛ اصل ماجرا این است که محمدعلی اینانلو، کارشناس و گزارشگر قدیمی والیبال، مجری تلویزیون، بازیگر، مستندساز، فعال محیطزیست و طبیعتگرد ایرانی دیگر در بین ما نیست.
محمدعلی اینانلو، استاد طبیعت گردی، کارشناس مطرح محیط زیست و ورزش، صبح روز گذشته در بیمارستان آتیه تهران دار فانی را وداع گفت. وی اولین مجری برنامه ورزشی ورزش از نگاه دو و از قهرمانان سالهای دور والیبال و البته تیراندازی ایران است. محمد علی اینانلو با سابقه ۴۰ سال طبیعتگردی در ایران، آموختههای خود را به صورت نوشته و فیلم درآورده بود.او از مبتکران کلاسهای آموزش اکوتوریسم در ایران بود و دارای مدرک کارشناسی در رشته ادبیات بود که در زمینه کار در رسانههای مکتوب و تصویری ایران سوابق متعددی داشت.او در حوزه ورزش نیز از کارشناسان ورزش والیبال بود و در کارنامه خود عضویت انجمن پیشکسوتان نویسندگان ورزشی را هم داشت.اینانلو، اولین مجری برنامه ورزشی ورزش از نگاه دو و از قهرمانان سالهای دور والیبال و البته تیراندازی ایران است که در اوایل دهه ۵۰ برنامهای ورزشی را روی آنتن تلویزیون ایران داشت.
بازخوانی گفتههای زندهیاد اینانلو در حوزهی گردشگری
«بهعنوان یک فرد رسانهای نسبت به شما مسوول و بدهکارم، چون ما آنقدر دربارهی گردشگری نوشتهایم که شما ترغیب شدید، این کار را انجام دهید، اما ببخشید، دروغ گفتیم.» این بخشی از سخنرانی «محمدعلی اینانلو» در جشنی است که هفت سال پیش خطاب به راهنمایان تور مطرح کرد، مردی که در حین ایرانگردی و مستندسازی از طبیعت و حیات وحش ایران، موسسهای آموزشی برای راهنمایان طبیعت راهاندازی کرد. صدای گرمی داشت و اولین گزارشگر والیبال در رادیو بود، گزارشهای او در بازیهای آسیایی تهران (1974) ناماش را با والیبال پیوند زده. برای محیط زیست قلم میزد، آنچنان که محسنیانراد او را بنیانگذار روزنامهنگاری محیط زیست به مفهوم تلویزیونی و رادیویی دانسته است. اینانلو بعدها کولهبارش را بست و راهی سفر شد، همه جای ایران مقصد او بود. برای تلویزیون ایران مستندهایی میساخت تا کشوری را که حتی از دیدگان مردمش پنهان مانده، به تصویر کشد. به گزارش ایسنا، آنچه در ادامه میخوانید بازخوانی گوشهای از صحبتهای مرحوم محمدعلی اینانلو درباره کاستیهای گردشگری و آموزشهای اکوتوریسم در ایران است، او صراحت کلام و نقد ظریف جزو خصوصیات بارزش محسوب میشد. «من بهعنوان فردی که آموزشهایی را به افراد علاقهمند دادم، نسبت به شما مسوولم و باید بگویم، آنچه ما در اختیار شما قرار میدهیم، اصلا کافی نیست. آنچه به شما نیاموختهایم، به شما بدهکاریم و در مقابل، مسوولیم و برای این موضوع از شما، راهنمایان تور عذرخواهی میکنم. ما بهعنوان آژانسدار به شما بدهکار و نسبت به شما مسوولیم و حق شما راهنمایان را ادا نمیکنیم. به عنوان دولت نسبت به شما مسوول و بدهکاریم، از این بابت که مدام به شما قول دادیم و حرفهای مکرر زدیم و میدانستیم دروغ است و خجالت نکشیدیم، عذرخواهی میکنم. برای اینکه در برنامههای تلویزیونی گفتیم که این کارها شدهاند، بشوند و میشوند که نشدهاند، عذرخواهی میکنم. مُسکنهای موقت حتا اگر راست باشند برای راهنمایان کافی نیستند.» او این سخنان را هفت سال پیش در جشن راهنمایان تور مطرح کرد. اینانلو به شدت قائل به تعامل سازمانهای حفاظت محیط زیست و میراث فرهنگی و گردشگری بود و اعتقاد داشت: « اگر ایران در گردشگری دنیا سهمی ندارد، دلیل خیلی سادهای دارد و آن هم نبودن مدیریت دولتی است. وضعیت طبیعت و میراث فرهنگی ما در حدی از افول است که به هیچ عنوان تحمل آزمون و خطا را ندارد و مشخص است که آزمون و خطایی در کار نخواهد بود. مسوولان گردشگری ما وقتی دربارهی گردشگری صحبت میکنند، منظورشان فقط گردشگری تاریخی و فرهنگی است، هنوز باورمان نشده است که میتوان از طبیعت نیز درآمد کسب و اشتغال ایجاد کرد. یادمان باشد، ما جوانترین کشور دنیا هستیم که نزدیکترین همسایهی آن، بزرگترین تولیدکنندهی مواد مخدر است و اگر چارهای نیاندیشیم، معلوم نیست آیندهی جوانان ما چه میشود. اگر فکری نکنیم، 20 سال دیگر، کشوری فقیر و پیر خواهیم بود، پس به سمت تخصصی شدن گردشگری طبیعت پیش رویم و آن را به رسمیت بشناسیم.» محمدعلی اینانلو در شهریور نود و چهار براثر یک ضایعه مغزی در بیمارستان بستری شده و مدتی تحت درمان بود اما با بهبود حالش توانست مجددا به کار اجرا بازگردد. اینانلو اما چند ماه بعد، صبح دیروز دوازده دی ماه در بیمارستان آتیه تهران بر اثر سکته ى قلبى در سن 68 سالگی دار فانی را وداع گفت. آخرین اثر مستندسازی این هنرمند، "ماهیها و مرجانها” بود که او به همراه تعدادی از هنرمندان عرصه تجسمی در جزیره کیش به تصویر کشید.
اینانلو قبلا هم مرده بود!
اینانلو از مرگ نمیترسید؛ او یک بار دیگر 17 سال قبل هم مرده بود. علی اینانلو در توصیف مرگ نوشته بود: «نه مطلقا از مرگ نمیترسم، خیلی با آن آشنا هستم. یک بار هم مردهام حدود 17 سال پیش در لار، حادثهای برایم پیش آمد. این دو دندان جلوی من را میبینی؟ مصنوعی است با پیچگوشتی دندانهایم را شکستند تا بتوانند به من تنفس مصنوعی بدهند. تجربه عجیبی بود اما دوست دارم سالم بمیرم. «یک هو» یا همان یک دفعه خودمان. وصیت کردهام در کوه ابر شاهرود خاکم کنند. هنوز نمیدانم روی سنگ قبرم چه مینویسم. راجع به آن خیلی فکر کردم اما هنوز نمیدانم. شاید شعری از سهراب سپهری: به سراغ من اگر میآیید نرم و آهسته بیایید/ مبادا ترک بردارد چینی نازک تنهایی من». این مطالب در کتاب «سنگ قبر» - نوشته پوریا تابان - به چاپ رسیده است و تابان پس از درگذشت محمد علی اینانلو آن را در اختیار ایسنا قرار داد. تابان در کتاب سنگ قبر خود، مطالبی از 156 هنرمند تئاتر، سینما و تلویزیون که درباره مرگ صحبت کردهاند را منتشر کرده است. زندهیاد محمدعلی اینانلو اولین پرکشیدهی کتاب «سنگ قبر» هنرمندان است که صبح دیروز برای همیشه گشتگذارهایش را رها کرد و رفت. پوریا تابان از پاییز 1384 تا پاییز امسال به مدت 10سال است که نظرات 156 هنرمند تئاتر، سینما و تلویزیون را در این کتاب جمعآوری کرده که همه آنها درباره مرگ صحبت کردهاند. مصاحبهای که مربوط به مرحوم اینانلو میشد، پنجم بهمن ماه سال 86 انجام شد که وی درباره مرگ جملاتی کوتاه نوشته بود. کتاب «سنگ قبر» 23 آبان ماه 94 رونمایی شد.
مستند زندگی «اینانلو» نیمه کاره ماند
فواد صفاریانپور در حال ساخت مستندی از زندگی محمدعلی اینانلو بود که با درگذشت او نیمهکاره ماند. کارگردان و مجری برنامههای تلویزیونی در خصوص درگذشت محمدعلی اینانلو در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان گفت: خیلی متاسفم؛ حیف و صد حیف که آقای اینانلو از بین ما رفتند. من خبر فوت او را امروز صبح شنیدم و بسیار متاثر شدم. وی ادامه داد: از مدتی پیش ساخت یک مستندی را آغاز کرده بودم که در مورد زندگی و بیوگرافی آقای اینانلو بود. اما متاسفانه و افسوس که این کار نیمه کاره ماند. صفاریانپور بیان کرد: اینانلو را از کودکی میشناختم. او معلم ما بود. از همان هنگامی که برنامه تلویزیونی «با طبیعت» را تماشا میکردیم. در این کار تصویری از او پخش نمیشد و فقط صدای وی را میشنیدیم. صدایی که نریشنهای برنامه را میخواند. دیدن این برنامه مانند یک کلاس آموزشی بود که ما در کارمان داشتیم. مجری و کارگردان برنامه «چرخ» عنوان کرد: بعدها که شرایط همکاری با آقای اینانلو به وجود آمد، برای اولین بار در برنامه «مردم ایران سلام» در خدمت او بودیم. کار بعدی مستند «در تلاطم» نام داشت که آقای اینانلو راوی آن بود. این کار مستندی در مورد نفت بود که برای شبکه چهار تهیه شده بود. همکاریهای بعدی در برنامههایی چون: برنامه تلویزیونی «تیک تاک»، «مدار بسته»، «طلوع» و «1/618» وی افزود: البته قرار بر این بود تا آقای اینانلو به برنامه «چرخ» ملحق شوند که متاسفانه دیگر این اتفاق نخواهد افتاد. صفاریانپور در پایان گفت: هر وقت از آقای اینانلو میپرسیدم که حالتان چطور است، میگفتند: «ماشاءالله خوبم، مثل یک تکه ماه».
کرمی: به این سادگی «اینانلو»ی دیگری نخواهیم داشت
نیما کرمی مجری برنامه تلویزیونی «صبحی دیگر» در شبکه آموزش در خصوص درگذشت محمدعلی اینانلو به باشگاه خبرنگاران جوان گفت: در گذشت آقای اینانلو را به خانواده رسانه تسلیت عرض میکنم. جناب اینانلو نه تنها در زمینه اجرا؛ بلکه در زمینه برنامهسازی و مستندسازی انسان متبحری بود. او فردی پر انرژی، گویندهای خوب، ورزشکار، پر از توانایی، طبیعتگرد و ایرانشناس بود. وی افزود: یکی از افتخارات من این بوده است که چند سالی را در کنار او به عنوان مجری انجام وظیفه کردم و گفتگوهای بسیار دلنشینی را به همراه وی برای مردم به یادگار گذاشتهایم. کرمی در پایان اظهار داشت: خدا رحمتشان کند. این ضایعه در تاریخ رسانه همیشه باقی خواهد ماند و ما به این سادگی «اینانلو»ی دیگری نخواهیم داشت.
اینانلو، استاد مستندهای ایرانگردی در تلویزیون بود
کمتر دیده بودم، مجریای تا این اندازه به فضای ایران مسلط باشد، از اینانلو باید به عنوان استاد و پیشکسوت در مستندهای ایرانگردی نام برد. پیام ابراهیمپور تهیهکننده برنامه «روز از نو» ضمن ابراز تاسف از فوت محمدعلی اینانلو در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان بیان کرد: چقدر غریبانه این اتفاق رخ داد. فوت او اتفاق بسیار غمانگیزی است. من امروز صبح از این ضایعه مطلع شدم. وی افزود: فصل مشترک ما و فردی که باعث آشنایی من و آقای اینانلو بود، کسی است که خود او نیز از دنیا رفته است. یعنی رضا صفدری. کمتر اتفاق میافتاد که صفدری برنامهای بسازد و از حضور اینانلو در آن استفاده نکند. ابراهیمپور اظهار داشت: اولینبار که اینانلو را دیدم، در برنامه نوروزی بود که صفدری آن را برای شبکه برون مرزی جام جم ساخت. در آن برنامه آقای اینانلو مجری بودند و آیتمها را نیز کارگردانی میکردند. وی در پایان خاطرنشان کرد: اینانلو نگاهی قشنگ و حس ایراندوستی ویژهای داشت که در کمتر کسی دیده میشد. کمتر دیده بودم، مجریای تا این اندازه به فضای ایران مسلط باشد، از اینانلو باید به عنوان استاد و پیشکسوت در مستندهای ایرانگردی نام برد.
اینانلو سرخوشانه زندگی کرد
منصور ضابطیان که از شنیدن خبر درگذشت محمدعلی اینانلو به شدت متاثر شده بود، گفت: هیچ وقت رفتن استاد اینانلو را باور نمیکنیم و لزومی هم ندارد که باور کنیم؛ چراکه ایشان با آثاری که از خود بر جای گذاشت یادش همیشه زنده خواهد بود. این مجری و برنامهساز تلویزیون که در برنامه «رادیو هفت» تجربه همکاری با مرحوم اینانلو را داشت، در گفتوگو با ایسنا در بیان خاطراتش از آن هنرمند فقید یادآور شد: آقای محمدعلی اینانلو نه تنها یک استاد خوب بودند، بلکه یک دوست فرهیخته بودند؛ به ویژه اینکه همیشه علاقهمند به سفر بودند و این علاقهمندی مشترک بین من و ایشان باعث میشد، خیلی وقتها با زندهیاد اینانلو درباره سفرهایم مشورت کنم. وی ادامه داد: مرحوم اینانلو سرخوشانه زندگی کرد و این مهمترین ویژگیاش بود. او فراوان آموخت و فراوانتر به اطرافیانش آموزش داد. ضابطیان همچنین درباره اینکه محمدعلی اینانلو چه مدت زمانی با برنامه «رادیو هفت» همکاری داشت؟ به ایسنا گفت: آقای اینانلو حوالی بهمن سال 91 بود که با برنامه ما کار میکرد و گاهی متنهای برنامه را میخواند و یک بار هم به یاد دارم که یک گفتوگوی مفصل با ایشان گرفتم که از برنامه «رادیو هفت» پخش شد.
مدیرعامل خانه هنرمندان درگذشت اینانلو را تسلیت گفت
مدیرعامل خانه هنرمندان ایران، درگذشت محمد علی اینانلو ایران شناس، مدرس اکوتوریسم و مستندساز را تسلیت گفت. به گزارش ایرنا از خانه هنرمندان ایران، در پیام مجید رجبی معمار آمده است: صبح امروز محمدعلی اینانلو از میان ما پرواز کرد؛ هنرمندی که در دوران حیات خود، طبیعت ایران عزیز، این سرزمین پاکان و فرزانگان را از دریا تا کویر و از دشت تا جنگل با دوربین خود به تصویر کشید؛ طبیعت گردی که آموختهها و تجربیات 40 سال فعالیت خود را در قالب فیلم و مستند برای همیشه در میان ما و نسلهای فردا به یادگار گذاشت.وی در این پیام با اشاره به این مطلب که یادگاریهای زیبای اینانلو توسط انبوه دوستداران و شاگردان پاس داشته خواهد شد، میافزاید: تحمل فقدان طبیعت گردی که هنرمندانه زندگی کرد، بسی سخت و دشوار است،به سهم خود و خانه هنرمندان ایران، درگذشت این استاد بزرگ را به دوستداران و خانواده محترم ایشان تسلیت عرض میکنم.
***
گفتنی است مراسم تشییع پیکر مرحوم محمدعلی اینانلو روز دوشنبه 14 دیماه از مقابل مسجد بلال از ساعت 9 صبح آغاز خواهد شد.طبق هماهنگیهای به عمل آمده توسط کمیته ملی المپیک قرار است مرحوم اینانلو در قطعه نامآوران بهشت زهرا در خانه ابدی خود آرام بگیرد.همچنین مراسم ختم آن مرحوم روز چهارشنبه از ساعت 14 تا 15 و 30 دقیقه در مسجد بلال برگزار میشود. روزنامه ابتکار به نوبه خود ضایعه درگذشت این مرد بزرگ را به خانوادهاش و مردم ایران تسلیت میگوید و برای مرحوم اینانلو طلب آمرزش دارد.
ابتکار/اتفاقی نو در رو نمایی از پوستر جشنواره سی و چهارم فیلم فجر:
خسروی سینمای ایران بر بالهای سیمرغ
احمد جهان بین: پوستر سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر روز 12 دی ماه در حالی رونمایی شد که تصویر زندهیاد خسرو شکیبایی روی آن جلب توجه میکند. برای اولینبار پوستر جشنواره فیلم فجر با تصویر یک چهره سینمایی طراحی شد و پس از 34 سال کلمه بینالمللی از عنوان جشنواره در پوستر اصلی حذف شد.
پوستر سی و چهارمین جشنوار فیلم فجر در یک نشست مطبوعاتی با حضور محمد حیدری دبیر جشنواره، سیدصادق موسوی مدیر روابط عمومی، مهتاب کرامتی مشاور، مرتضی رزاقکریمی مدیر بخش مستند و مدیران سایر بخشها رونمایی شد. این دوره جشنواره فیلم فجر با الگو گرفتن از پوستر جشنواره فیلم «کن» در سالهای اخیر که منقش به سینماگران فقید مطرح جهان است، از تصویر زنده یاد خسرو شکیبایی استفاده شده است که طراحی آن توسط مجید برزگر انجام شده و عکس امیر عابدی را بزرگمهر حسینپور نقاشی کرده است. نکته جالب در این پوستر تصویر خسرو شکیبایی است که مسنتر از زمان حیات این بازیگر به نظر میرسد و ظاهرا طراح با محاسبه سالهای فوت او چهره امروزش را طراحی کرده است. زندهیاد خسرو شکیبایی تنها بازیگری است که سالها قبل هم در تیزر جشنواره حضور داشته و در جشنوارهی بیست و ششم مقابل دوربین مهدی کرمپور برای حضور در این تیزر رفت.مجید برزگر کارگردان سینما در جشنواره 32 نیز پوستر بخش بین الملل را طراحی کرده بود.همچنین در این دوره با توجه به تفکیک بخش بین الملل برای اولینبار عنوان بین الملی از پوستر حذف شد.سال گذشته نیز بخش بین الملل تفکیک شده بود اما در پوستر بخش ملی عنوان بین المللی وجود داشت.
چگونه خسرو شکیبایی روی پوستر قرار گرفت؟
مجید برزگر که پیش از این در جشنواره فیلم فجر؛ مسئولیت برگزاری اختتامیه و افتتاحیههای جشنواره و همچنین طراحی پوستر و جلد کتاب را برعهده داشت؛ امسال نیز به عنوان ایدهپرداز و طراح این پوستر جشنواره سی و چهارم انتخاب شده است.
وی درباره روند طراحی این پوستر گفت: باتوجه به تجربهای که در سالهای گذشته داشتم؛ محمد حیدری به من پیشنهاد داد که طرح خودم را برای امسال ارائه کنم و من به دنبال ارائه یک کار متفاوت بودم. برزگر ادامه داد: در بسیاری از جشنوارههای دنیا عکس بازیگران مهم روی پوستر اصلی قرار میگیرد مثلاً در جشنواره فیلم کن عکس مارچلو ماسترویانی روی پوستر قرار گرفته بود یا یک پلان از یک فیلم مشهور تبدیل به پوستر میشود. وی ادامه داد: در ابتدا پیشنهاد کردم یک سکانس از یک فیلم مشهور روی پوستر جشنواره امسال قرار بگیرد اما از آنجا که شاید انتخاب یک سکانس باعث تعابیر و حرف و حدیثهای مختلفی میشد؛ از اجرای این پیشنهاد منصرف شدیم. برزگر افزود: در مرحله بعد به فکر این افتادیم که عکس یک بازیگر که سابقه خوبی در سینمای ایران دارد و آثار خوبی را بازی کرده؛ روی پوستر قرار بگیرد و بعد از مطرح شدن این فکر به سرعت به خسرو شکیبایی به عنوان یکی از دوستداشتنیترین بازیگران سینمای ایران رسیدیم زیرا وی در بیشتر فیلمهایی که بازی کرده همچون هامون، پری، یک بار برای همیشه و... خوش درخشیده و یکی از بهترین بازیگران بعد از انقلاب است. وی ادامه داد: شکیبایی از جمله بازیگرانی است که اعتدال و نجابت در کارهایش دیده میشود و تقریباً همه ویژگیهای خوب در او جمع بود به همین دلیل بعد از اینکه وی را پیشنهاد کردیم با استقبال مسئولان همراه شد. برزگر ادامه داد: در روند اجرایی طراحی پوستر به این نتیجه رسیدیم بهجای آنکه از عکس به صورت مستقیم استفاده کنیم از یک نقاشی بهره ببریم و به بزرگمهر حسینپور به عنوان یکی از کاربلدهای این حرفه پیشنهاد دادیم. او هم طراحی را قبول کرد و اجرای ایده را پذیرفت و تمام خلاقیتها و کیفیتی که در پوستر وجود دارد را مرهون زحمات بزرگمهر حسینپور هستیم.
برزگر ادامه داد: از آنجا که میخواستیم نقاشی براساس شمایلی از خسرو شکیبایی طراحی شود و کاملاً تخیلی نباشد از یکی از عکسهایی که در دوران طلایی بازیگری خسرو شکیبایی در پشت صحنه فیلم درد مشترک به کارگردانی یاسمین ملک نصر توسط امیر عابدی برداشته شده بود؛ الهام گرفتیم. وی ادامه داد: با امیر عابدی تماس گرفتیم و ایشان عکس را در اختیار ما گذاشت و امروز فرمی که در نگاه و صورت خسرو شکیبایی در پوستر سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر وجود دارد؛ الهام گرفته از آن عکس است و بخشهای دیگر همچون فیزیک و بدن وی توسط حسینپور طراحی شده است. برزگر ادامه داد: برای طراحی این پوستر دو هفته وقت گذاشتیم و بعد از دو هفته نسخه اصلی تحویل دفتر جشنواره شد.
ادای احترام به خسرو شکیبایی
محمد حیدری درباره طراحی پوستر سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر اظهارکرد: معتقدم سیمرغهای واقعی جشنواره به عنوان نماد این رویداد سینمایی خود هنرمندان هستند. وی یادآور شد: در طراحی پوستر دوره سی و چهارم تلاش کردیم بدعتی جدید در جهت گرامیداشت جایگاه هنرمندان بنا گذاریم و امیدواریم این اتفاق در دورههای بعدی جشنواره نیز رخ داده و از تصویر دیگر هنرمندان و بزرگان عرصه سینمای کشوردر این راستا استفاده شود. حیدری همچنین گفت: طراحی پوستر سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر بر عهده مجید برزگر، نقاشی آن را بزرگمهر حسینپور و عکاسی آن بر عهده امیر عابدی بوده است.
شکیبایی نمونه بارز یک هنرمند واقعی است
امیر عابدی عکاس سینما که مسئولیت عکس پوستر و مدیریت مواد تبلیغاتی
سیوچهارمین جشنواره فیلم فجر را نیز بر عهده دارد، در خصوص ایده اصلی عکس پوستر
جشنواره و همکاریاش در این باره گفت: ایده
اصلی عکس پوستر جشنواره فیلم فجر توسط مجید برزگر مطرح شد و این عکس از میان چندین
عکسی که از مرحوم شکیبایی داشتم انتخاب شد و کار هنرمندانه بزرگمهر حسینپور نیز
اثر را جذابتر کرد. وی افزود: جسارت حیدری در مورد انتخاب عکسی با محتوای خسرو شکیبایی قابل تقدیر
است چون عکسهای مختلفی از این مرحوم در جشنوارهها و مراسمهای متعدد شاهد بودیم. پس صحه گذاشتن بر این عکس نیاز به جسارت فردی داشت که تصمیم نهایی را
بگیرد و حیدری به خوبی از عهده آن برآمد. عابدی
درباره اهمیت انتخاب خسرو شکیبایی به عنوان طرح پوستر جشنواره فجر بیان کرد: خسرو شکیبایی یکی از بهترین هنرمندانی بود که میتوانستیم در این
زمینه به آن بپردازیم چون او نماد انسانی مردمی و محبوب است و این موضوع را در
مقاطع مختلف مانند تشییع جنازهاش میتوان دید. این عکاس تصریح کرد: از صبح
تا به این لحظه که از رونمایی پوستر میگذرد بازخوردهای مثبت فراوانی از طرف
دوستان، اهالی سینما، مسئولان فرهنگی و ... دریافت
کردیم که بسیار جای خوشحالی و رضایت دارد.
جانمایه و گیرایی اثر به خاطر حضور خسرو شکیبایی است
فرود عباسی طراح و گرافیست در گفتگو با ابتکار درباره این اتفاق گفت: این که دراتفاقی نو پرترهی یک چهرهی نوستالژیک سینمای ایران دستمایهی طراحی مهمترین رویداد سینمایی ایران شده است خود قابل تامل و درخور ستایش است. شخصیت شکیبایی و خاطرهی بازی هایش بهانهی خوبی برای دیزاین گرافیک این رویداد قرار گرفته و اهمیت ارج نهادن به فرهیختگان هنر این سرزمین دو چندان شده است که از این بابت باعث خوشحالی است. وی در ادامه افزود: اما در باب دیزاین پوستر فیلم فجر سی و چهارم لازم است به نکاتی فنی و حرفهای طراحی گرافیک اشاره کرد. این پوستر توسط مجید برزگر گارگردان سینما طراحی شده و نقاشی آن توسط چهرهی شناخته شده و پرکار کارتون، انیمیشن و نقاشی؛ بزرگمهر حسین پور و بر اساس عکس آقای عابدی کار شده است. میشود گفت که با توجه به پیشنهی مدرک گرافیک آقای برزگر و دو هنرمندی که نامشان ذکر شد، یک کار تیمی توسط هنرمندان تجسمی برای دیزاین این رویداد شکل گرفته که این اتفاق میتواند نوید خوبی برای دیزاین گرافیک این رویداد ملی قلمداد شود. عباسی اظهار کرد: پوستر در یک نگاه کلی با توجه به پرداخت حرفهای و دلنشین جناب حسین پور جذاب به نظر میرسد و مخاطب را یک سره به حال و حوای نوستالژیک خسرو شکیبایی میبرد. پرداخت این اثر در بخش پرتره به گونهای است که حسی شاعرانه، زنده، پویا و ماندگار از شخصیت خسرو شکیبایی را به نمایش گذاشته اشت و اتفاقا جانمایهی پوستر و گیرائی آن هم فقط به همین ویژگی بسته است. پرداخت پرتره با آوردن نقوش ایرانی اسلامی بر روی لباس در کنار حس شاعرانگی هر مخاطبی را به خود جذب میکند. این طراح و گرافیست در پایان بیان کرد: در بعد لی اوت اثر یعنی در چینش نوشتار پوستر اتفاق خاصی نیفتاده است و به نظر میرسد در این بخش طراح پوستر شتابزده عمل کرده و چندان روی عنوان پوستر و یا تایپوگرافی اثر وقت نگذاشتهاند و به نسبت پوسترهای سال قبل و سالهای جلوتر در این بخش ضعف جدی مشاهده میشود تا جایی که میتواند انگ آماتوری را با خود یدک کشد. حتی میشد با کمی تلاش و نیز بدون بهرهگیری از تکنیکهای تایپوگرافی، باز هم نوشتار را به گونهای چیدمان کرد که در خدمت کلیت اثر باشد. در مجموع به نظر میرسد با توجه به این که این رویداد بزرگترین رخداد سینمایی این مرز و بوم میباشد، لازم است نسبت به دیزاین پوستر آن حساسیت بیشتری به خرج داد.
اعتماد/پس از ١٧ سال اكران «بودن يا نبودن» در هنر و تجربه
كيانوش عياري: توقيف فيلم در هر دورهاي شكستي براي مسوولان است
اعتماد| فيلم «بودن يا نبودن» كيانوش عياري بعد از ۱۷ سال با حضور كارگردان براي يك نمايش تكسانس در گروه هنر و تجربه در سينما فرهنگ اكران شد. نمايش اين فيلم در راستاي برنامههاي گروه سينمايي هنر و تجربه براي نمايش فيلمهاي ارزشمند خارج از اين گروه بود كه با عنوان «خارج از قاب» به نمايش در ميآيد. به همين مناسبت گفتوگويي درباره اين فيلم و اكران دوباره آن با عياري داشتيم. عياري از نمايش فيلم پس از ١٧ سال و در قالب يك تكسانس اظهار خرسندي كرد و گفت: «حداقل اتفاقي كه با چنين اكراني براي اين فيلم ميافتد اين است كه تعدادي از علاقهمندان فيلم ميتوانند آن را حتي براي يكبار هم ببينند.» فيلم «بودن يا نبودن» عياري در سال ۱۳۷۷ ساخته شد و هميشه به عنوان يكي از بهترين فيلمهاي او و يكي از بهترين فيلمهاي دهه ٧٠ نام برده ميشود. فيلمي ساده و خوشساخت كه تم اصلي آن پيوند قلب است و مخاطب را بهشدت درگير ماجرا و داستان ميكند. مرحوم عسل بديعي نقش اصلي اين فيلم يعني نقش آنيك، دختر مسيحي كه نياز فوري به عمل پيوند قلب دارد را بازي ميكند. به گفته عياري موضوع اين فيلم موضوعي بوده كه هميشه با آن برخورد داشته و دغدغه او بوده است، همانند همه فيلمهاي ديگرش كه زمانيكه ساخته ميشوند آرامش پيدا ميكند. اين فيلم در همان زمان تنها پنج روز بر پرده سينماها رفت و پس از آن اكرانش متوقف شد. هرچند پيشتر اين فيلم در تلويزيون نمايش داده شد. عياري درباره علت توقيف اين فيلم توضيح داد: «سوءتفاهمهايي كه مانع اكران اين فيلم شد دقيقا شبيه همان سوءتفاهمهايي بود كه «خانه پدري» به آن دچار شد.»
عدم اكران و توقيف هر فيلم در زمان خودش آسيبهاي جبرانناپذيري به هر فيلم ميزند و در هر دوره فيلمسازان و اهالي سينما به نوعي با آن دست و پنجه نرم ميكنند. عياري در توضيح اين مساله گفت: «بالاخره روزي ميرسد كه مسوولي كه باعث توقيف يك فيلم شده، بازنشسته يا بركنار ميشود يا به سمت ديگري گماشته ميشود، اما وقتي خبر رفع توقيف آن فيلم را دريافت كند بيشك يك شكست عميق براي او خواهد بود.» اين كارگردان سينما درباره گروه سينمايي «هنر و تجربه» و نقش آن در ديده شدن بيشتر فيلمهاي متفاوت توضيح داد: «پيدايي گروه هنر و تجربه اتفاق و فرصت خوبي براي سينماي ايران است. بهويژه براي گروهي از فيلمسازان كه شايد فيلمهايشان نتوانند ارتباط گستردهتري با مخاطبان برقرار كنند و از اين روي در گروه هنر و تجربه به پرشورترين شكل ممكن نمايش داده ميشوند.» اما فيلم «بودن يا نبودن» تنها در يك تكسانس اكران شد. هرچند شايد ميتوانست در همين گروه سينمايي دوباره براي يك مدت اكران و بيشتر ديده شود. عياري در اين زمينه گفت: «پيشتر به عنوان يك آرزو يا خواسته اين موضوع را با علمالهدي مطرح كرده بودم كه شرايطي ايجاد شود تا برخي فيلمهاي خوب ايراني اكران محدودي در اين گروه سينمايي داشته باشند و علمالهدي از آن استقبال كرد و شايد اكران تك سانس «بودن يا نبودن» مقدمهاي براي همين كار باشد.» كيانوش عياري در اين فيلم علاوه بر كارگرداني، نويسندگي فيلمنامه، تدوين و تهيهكنندگي را هم برعهده داشت. فرهاد شريفي، حسين ايلبيگي، چكامه چمنماه، كتايون جهانگيري، نورعلي لطفي، مريم بوباني، رضا فياضي و شبنم طلوعي از بازيگران اين فيلم بودند. همچنين مرحوم لوريك ميناسيان نقش مادر آنيك را در اين فيلم بازي ميكرد كه در سال ۸۳ بر اثر بيماري قلبي از دنيا رفت.
اطلاعات/کتاب رهیافت تحلیلی به وصیت نامه سیاسی- الهی امام خمینی(ره) رونمایی شد
در جلسه شورای سیاستگذاری مرکز فرهنگی دانشگاهی امام خمینی(ره) از کتاب رهیافت تحلیلی به وصیت نامه سیاسی-الهی امام خمینی(ره) با حضور دکتر میرزاده و محمد نصیری، نویسنده اثر، رونمایی شد.
به گزارش مرکز حوزه ریاست و روابط عمومی دانشگاه آزاد اسلامی، جلسه شورای سیاستگذاری مرکز فرهنگی دانشگاهی امام خمینی(ره) با حضور دکتر میرزاده رییس دانشگاه، دکتر فاطمه طباطبایی رییس شورای راهبردی زنان فرهیخته، حجت الاسلام و المسلمین مجید انصاری معاون رییس جمهور، دکتر حمید انصاری قائم مقام موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، معاونان دانشگاه و سایر اعضای این جلسه برگزار شد. دکتر میرزاده در این جلسه، درباره واحدهای درسی و رشته های دانشگاهی مربوط به اندیشه های امام خمینی(ره) گفت: به نظر می رسد بسیاری از سرفصل های دروس از جمله درس اندیشه های امام خمینی(ره) نیاز به بازنگری و به روز شدن توسط استادان با صلاحیت را دارد. وی افزود: باید از همایش هایی که درخصوص اندیشههای امام خمینی(ره) برگزار می شود، استفاده کرد و دیدگاههای صاحبنظران این حوزه را در خصوص نحوه تبیین ابعاد مختلف اندیشه های امام خمینی(ره) جویا شد.
در ابتدای این جلسه مددی رییس مرکز فرهنگی دانشگاهی امام خمینی(ره) دانشگاه آزاد اسلامی به ارائه گزارشی از جلسات برگزار شده و اقدامات صورت گرفته درخصوص اهداف مرکز فرهنگی دانشگاهی امام خمینی(ره) پرداخت. تجهیز کتابخانههای دانشگاه آزاد اسلامی به آثار امام خمینی(ره) و حمایت از پایان نامههای مرتبط با موضوع از مواردی بود که مددی در گزارش عملکرد یکساله این مرکز به آن اشاره کرد. در پایان این جلسه کتاب «رهیافت تحلیلی به وصیت نامه سیاسی-الهی امام خمینی(ره) رونمایی شد که پس از مقدمه عبارت است از: ۱٫ وصیت و وصیتنامهنویسی در اسلام؛ ضرورت و اهمیت، ۲٫ زندگی و ابعاد شخصیت امام خمینی،۳٫ دورنمای وصیتنامه و چرا حدیث ثقلین، ۴٫ تشیع و برخی از اصطلاحات و مفاهیم اسلامی ـ شیعی وصیت نامه؛ ۵٫ دین و سیاست در وصیت نامه ؛ ۶٫ انقلاب اسلامی و امتیاز در علل و اسباب پیدایی ،پیروزی ،اهداف و رسالت در وصیت نامه ؛ ۷٫ ملت :ولی نعمتان انقلاب اسلامی در وصیت نامه ؛ ۸٫٫ امت اسلامی و مستضعفان در وصیت نامه ؛ ۹٫ حوزه و دانشگاه و دکترین وحدت در وصیت نامه؛ ۱۰٫( کارگزاران انقلاب و نظام اسلامی وظایف و رسالت) در وصیت نامه ؛ ۱۱٫ ولایت فقیه؛ پایایی و پویایی انقلاب و جمهوری اسلامی؛ ۱۲٫ آسیبشناسی انقلاب و جمهوری اسلامی در وصیت نامه ؛۱۳٫ آغازی در یک آغاز و دورنمای کارنامه انقلاب و نظام اسلامی.
*۳ میلیارد بن خرید کتاب
هیات رئیسه دانشگاه آزاد بنا به پیشنهاد معاون دانشجویی و فرهنگی دانشگاه مصوب کرد مبلغ ۳ میلیارد تومان برای بن های دانشجویی خرید کتاب در نظر گرفته شود. میرزاده در جلسه هیات رئیسه دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به مشکلات واحد امارات ، از هیأت رئیسه خواست که برای مشکلاتی که واحدهای برون مرزی دانشگاه بالاخص واحد امارات دارند، با هم اندیشی راه حل هایی ارائه دهند. در این جلسه نامه معاونت پزشکی دانشگاه در خصوص آزمون صلاحیت بالینی پایان دوره پزشکی عمومی از داوطلبان در آزمون ورودی دستیاری سال ۱۳۹۵ مطرح و تصمیمات لازم اخذ شد. در این جلسه همچنین مقرر شد در خصوص رشته محل های مورد نیاز واحد امارات بررسی لازم صورت گیرد و خدمات پزشکی از جمله دندانپزشکی در این واحد توسعه یابد و اعطای وام به کارکنان و اعضای هیات علمی این واحد نیز در دستور بررسی قرار گیرد. همچنین گزارش کمیسیون شماره ۲ هیات رئیسه توسط دکتر طه هاشمی معاون دانشجویی و فرهنگی دانشگاه در خصوص برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در سال ۱۳۹۵ عنوان شد. جمع بندی پیشنهادهای ارائه شده در خصوص طرح ایجاد مراکز دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی مطرح و مقرر شد فضای سالن دانشگاه در نمایشگاه کتاب از ۷۰۰ متر در سال گذشته به ۲۰۰۰ متر افزایش یابد و به صورت استانی تقسیم بندی شود. در این جلسه بنا به پیشنهاد معاون دانشجویی و فرهنگی دانشگاه مقرر شد مبلغ ۳ میلیارد تومان برای بن های دانشجویی خرید کتاب در نظر گرفته شود. همچنین بودجه ای برای تجهیز کتابخانه های خوابگاه ها از محل بودجه فرهنگی تخصیص و به خرید کتاب های متناسب فرهنگی و اجتماعی تعلق گیرد.
ایران/علی جنتی شامگاه جمعه از نمایش «ترور» دیدن کرد
تئاتر مظلومترین هنر است
سال آینده برای ما سال بسیار امید بخشی خواهد بود
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی جمعه یازدهم دیماه با حضور در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر از نمایش «ترور» به نویسندگی و کارگردانی حمیدرضا نعیمی دیدن کرد.
علی جنتی بعد از پایان اجرای نمایش همراه با دبیر سی و چهارمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر و پریسا مقتدی رئیس مجموعه تئاتر شهر با حضور در پشت صحنه نمایش با کارگردان و عوامل اجرایی نمایش دیدار و گفتوگو کرد.
جنتی سپس به گپ و گفت با کارگردان و عوامل نمایش ترور پرداخت و بعد از شنیدن اظهارات حمیدرضا نعیمی پیرامون مصائب هنرهای نمایشی و فعالان این عرصه بویژه در زمینه کمبود اعتبارات بیان کرد: بخشی از اشکالات شما درست است اما باید دقت داشته باشیم امسال بدترین سال مالی بوده و بنده و دیگر مدیران پیوسته در تلاش هستیم تا اعتبارهای مورد نیاز تأمین شود.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به نامگذاری سال 94 اشاره کرد و ادامه داد: امسال را به این دلیل سال تئاتر اعلام کردیم که واقعاً علاقهمند به تحول در این حوزه بودیم اما میپذیرم به دلیل تنگناهای مالی در مواردی هم موفق نبودیم. او با تأکید براینکه تلاشهای زیادی در زمینه حمایت از هنرمندان صورت گرفته است، اظهار کرد: به عنوان نمونه گروه زیادی از هنرمندان تحت پوشش صندوق حمایت از هنرمندان قرار گرفتهاند. 45 هزار هنرمند عضو این صندوق هستند که بخش عمدهای از آنها تحت بیمه درمانی و بخشی هم زیر پوشش بیمه تکمیلی قرار دارند. جنتی خاطرنشان کرد: چنین نیست که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دست روی دست گذاشته باشد. من و تمام معاونان شبانهروز خود را برای تأمین امکانات گذاشتهایم و به عنوان نمونه در تلاش هستیم بند ناف صندوق حمایت از هنرمندان را از دولت جدا کرده و آن را به یک بنگاه اقتصادی تبدیل کنیم. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: طی دو سال گذشته که امور را برعهده گرفتهام دو جلسه مشترک با مدیران تمامی بانکها و دو جلسه هم با مدیران تمامی هلدینگها برگزار کردهایم. چند هفته قبل نیز جلسهای مشترک به همراه تمامی این بخشها برگزار شد که در نتیجه آن یک شرکت پانصد میلیارد تومانی سرمایهگذاری برای حمایت از هنرمندان وارد بورس شده است. جنتی ادامه داد: اگر به سخنرانیهای دو سال اخیر من توجه کنید، قبلاً اشاره کردهام که قبول دارم تئاتر در میان تمامی هنرها مظلومترین است؛ اما باید به این نکته نیز دقت داشته باشیم که دولت با تنگنای جدی مواجه است و به عنوان نمونه بهای نفت 105 دلاری سالهای گذشته امسال به قیمت بشکهای 25 دلار عرضه میشود. او ضمن بهحق توصیف کردن انتظارات هنرمندان تئاتر تصریح کرد: باید به شرایط نیز توجه داشته باشیم. من با تمام وجود حامی شما هستم و تلاش میکنم مشکلات این عرصه کاهش یابد. ما در سازمان مدیریت و برنامهریزی که مشغول تدوین بودجه است حضور جدی داریم و در بحث برنامه ششم توسعه کاملاً مدافع هنر و پشتیبان این عرصه هستیم. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پایان صحبتهای خود گفت: با توجه به شرایطی که در کشور پدید آمده من به گشایش امور بسیار امیدوار هستم و معتقدم سال آینده برای ما سال بسیار امید بخشی خواهد بود. جنتی همچنین در ادامه حضور خود در مجموعه تئاتر شهر از بازسازی سالنهای قشقایی و سایه این مجموعه بازدید کرد.
جام جم/«معمای شاه» از نگاه اهالی هنر
پخش سریال «معمای شاه» به نویسندگی و کارگردانی محمدرضا ورزی از چندی پیش از شبکه یک شروع شده است. این سریال روایتگر بخشی از تاریخ معاصر ایران است که پیشکسوتان اهل هنر معتقدند به لحاظ بازی، گریم، طراحی صحنه و لباس ویژگیهای شاخصی دارد. با وجود مشکلاتی که ساخت آثار نمایشی تاریخ معاصر دارد و بازسازی آن دوران کار را سخت میکند، اما عوامل سازنده این اثر از کارگردان گرفته تا دیگر عوامل جلو و پشت دوربین زحمت خودشان را کشیدند تا اثر فاخری برای بینندگان تلویزیون بسازند.
قطبالدین صادقی، نویسنده، بازیگر و کارگردان تئاتر، سینما و تلویزیون درباره بازی بازیگران در سریال تلویزیونی «معمای شاه» به جامجم گفت: گرچه من در این سریال بازی کردم، باید تاکید کنم که ساخت آثار تاریخی بهویژه تاریخ معاصر بسیار دشوار است و هر کارگردانی از پس کار برنمیآید؛ ولی ورزی بسیار خوب از پس کار برآمده است. به نظرم او هم به کارش اشراف دارد و هم اینکه میداند از بازیگر چه بخواهد.
درک درست از نقش
وی افزود: ورزی از آن دست کارگردانانی است که بزرگ بودن کار باعث نمیشود دست و پایش را گم کند، بلکه در نهایت صبر و حوصله کارش را انجام میدهد. برخی کارگردانان در صحنه بازیگران را خیلی درک نمیکنند، اما ورزی درک بالایی از کار هنری دارد و از هر بازیگر به اندازه تواناییاش انتظار دارد . این تعامل باعث شده، حتی بازیگری که نتواند حس درستی برای صحنهای داشته باشد، در دکورهای مختلف تکرار کند تا همانی شود که ورزی میخواهد.
این بازیگر با اشاره به ضربآهنگ و ریتم سریال معمای شاه عنوان کرد: قبل از پخش سریال من بخشی از دربار را در اتاق مونتاژ دیده بودم و واقعا لذت بردم که اینقدر با شکوه کار ساخته شده بود. علاوه بر خوش ساخت بودن، ریتم سریال خوب، پر شتاب و متناسب با قصه است و این کار راحتی نیست که هم دیالوگها را کم نکنید و هم اینکه ضربآهنگ قصه را حفظ کنید. در واقع این فقط از عهده کسی برمیآید که کارش را بلد باشد. ورزی دقیق میداند کجا باید کات بدهد.
صادقی ادامه داد: در یک جمله میتوانم بگویم سر کار ورزی، ارتباط انسانی و دوستداشتنی حرف اول را میزند. با احترام با بازیگران حرف میزند. به عنوان نمونه روزهایی که حسین محباهری شیمیدرمانی میرفت، بسیار مراعات حال او را میکرد و اجازه میداد بعد از اینکه بهتر شد جلوی دوربین ظاهر شود. یا زمانی که متوجه شد قرارداد زندهیاد مصطفی عبداللهی را با دستمزد کمتر بستند، بسیار ناراحت شد و همان روز قراردادش را اصلاح کرد و بعد او را جلوی دوربین برد. در مجموع باید تاکید کنم بازی در نقشهای تاریخی سختتر است، چون باید خطوط درشتی از شخصیت را منطبق بر تاریخ بازی کرد. هر چند در نقشهای غیرتاریخی نیز این دقت وجود دارد، اما در آثار تاریخی از قبل یک تصویر یا سند موجود است و بینندگان علاقهمندند بازیگر را با شخصیت واقعی تطبیق دهند.
شبیهسازیهای مناسب
مهین نویدی، طراح گریم شاخص سینما و تلویزیون ایران که تاکنون طراحی گریم آثار تاریخی همچون کلاه پهلوی، در چشم باد و حجر بن عدی را بهعهده داشته، درباره گریم این سریال به جامجم گفت: کار طراحان گریم برای آثار نمایشی با محوریت تاریخ معاصر مشکل است، چون تصاویرش همه موجود است و همه آنها را دیدهاند. بنابراین باید کار به نحوی انجام شود تا مورد توجه مخاطب قرار بگیرد.
وی ادامه داد: یک سال پیش و قبل از پخش سریال معمای شاه من سر صحنه فیلم سینمایی «ایران برگر» بودم و در حالی که مشغول تورق یک روزنامه بودم، عکسهای تست گریم بازیگران مرد این سریال را دیدم که برایم خیلی جذاب بود. گریم شخصیتها در نهایت دقت و ظرافت انجام شده بود و قیافهها خیلی خوب شبیهسازی شده بودند. راستش اینقدر از این اتفاق خوشحال بودم و به وجد آمدم که همان زمان با چند نفر تماس گرفتم و شماره تلفن شهرام خلج، طراح گریم سریال معمای شاه را پیدا کردم. تا آن زمان من فقط نام شهرام خلج را شنیده بودم و با او آشنا نبودم.
این طراح گریم عنوان کرد: به نظرم گریمهای سریال بسیار خوب و عالی است و من تا به حال ندیده بودم قطعات تا این حد ظریف کار شود. در این گفتوگو هم به آقای خلج و همکارانش خسته نباشید میگویم.
نویدی با اشاره به گریم زنان در سریال معمای شاه گفت: راستش گریم و شبیهسازی خوب بازیگران مرد توقع مرا بالا برد. البته نمیخواهم بگویم گریم زنان بد شده، نه، اتفاقا گریم زنان هم خیلی خوب است، اما گریم بازیگران مرد و شبیهسازیهایشان بهتر از خانمها در آمده که شاید این مساله بهخاطر محدودیتها باشد. شهرام خلج با کار خوبش در این سریال نشان داد تواناییهای زیادی دارد؛ ولی متاسفانه به این توانمندی توجه نشده است. امیدوارم از این به بعد موقعیتهای بهتری برای این هنرمند چیرهدست فراهم شود.
سختیهای تاریخ معاصر
مجید میرفخرایی که مدیریت هنری بسیاری از سریالهای تاریخی سینما و تلویزیون را بهعهده داشته نیز با اشاره به طراحی صحنه و لباس در آثار نمایشی با محوریت تاریخ معاصر به جامجم گفت: طراحی لباس در دوران معاصر بهویژه برای خانمها کار دشواری است؛ زیرا در آن زمان خانمهای دربار حجاب نداشتند و به تصویر کشیدن چنین مسالهای غیرممکن است، به همین دلیل طراح لباس باید دست به ترفندهای دیگری بزند. گرچه کار را انجام میدهد، اما به شکل واقعی کار لطمه میخورد.
وی عنوان کرد: علاوه بر شخصیتها، فضاسازیها هم کار راحتی نیست؛ زیرا خیابانها نسبت به آن دوران تغییر کرده است. البته به دلیل سفرم نتوانستم سریال معمای شاه را ببینم، اما عکسهای این سریال را دیدم و متوجه شدم گروه با توجه به محدودیتهایی که داشتند، تلاش خودشان را کردهاند و بهخاطر ملاحظاتی که داریم بیشتر از این هم نمیتوانستند نزدیک شوند. البته باید تاکید کنم که با وجود همه این مشکلات، ورزی و همه عواملش زحمت خودشان را کشیدهاند و بیشتر از این هم نمیتوانستند کاری کنند.
جوان/در نشست دبير جشنواره فيلم فجر فيلمهاي بخش نگاه نو معرفي شدند
آشغالها، معضل هميشگي جشنواره
نام اعضای هیئت انتخاب همچنان مخفی است/دبیر جشنواره فیلم فجر از تصمیم جشنواره برای ردکردن فیلم «آشغالهاي دوستداشتني» دفاع و آن را عمل به مقررات جشنواره فجر دانست.
نویسنده : محمدصادق عابديني
دبیر جشنواره فیلم فجر از تصمیم جشنواره برای ردکردن فیلم «آشغالهاي دوستداشتني» دفاع و آن را عمل به مقررات جشنواره فجر دانست.
روز گذشته و در نشست خبري دبير سيوچهارمين جشنواره فيلم فجر، عناوين 11 فيلم راهيافته به بخش نگاه نو جشنواره معرفي شدند؛ 11 فيلم اولي كه در تيزرهاي پخش شده از فيلمها ميشد تب اصغر فرهادي شدن را در ميان آثار آنها ديد؛ تبي كه بعد از «درباره الي» دامن سينما را گرفت و با «جدايي» به اوج رسيد. اين روزها خيليها دوست دارند مشقهاي سينمايي فرهادي را تمرين كنند كه غالباً به نتايج نااميدكنندهاي ميانجامد.
نشست دبير و حرفهاي تكراري
روز گذشته سالن هتل اسپيناس ميزبان اولين نشست خبري دبير سيوچهارمين جشنواره بينالمللي فيلم فجر بود، نشستي كه به شلوغي نشست وزير امور خارجه در ايام مذاكرات هستهاي بود. البته از نظر اينكه دبير ميخواست مثبت صحبت كند چيزي كمتر از صحبتهاي ديپلماتيك وزير نداشت؛ نشستي كه در آن محمد حيدري تلاش كرد مثل ساير دبيران جشنواره از مسير رو به جلوي سينما سخن بگويد و حتي آنقدر فضا را رؤيايي جلوه دهد كه روزي در آينده فرا برسد كه نيازي به هيئت انتخاب براي فيلمهاي جشنواره نباشد!
در كل سخنان اوليه دبير سيوچهارمين جشنواره فيلم فجر چيز دندانگيري براي خبرنگارها نداشت و اهم خبرها از دل پرسش و پاسخ اصحاب رسانه و دبير جشنواره بيرون آمد.
مقاومت در برابر اعلام نام هيئت انتخاب
با وجود اينكه در دورههاي قبلي جشنواره نيز اعلام اسامي هيئت انتخاب فيلمهاي جشنواره به مراسم اختتاميه و زمان اهداي جوايز موكول ميشد، امسال از زمان پيام ويدئويي كه محمد حيدري منتشر كرد و در آن به اعلام نشدن نام هيئت انتخاب اشاره كرده بود، گويا فشارهايي براي شناسايي اعضاي اين هيئت در جريان بوده است. حيدري در نشست خبري به اين نكته اشاره كرد كه اعلام نكردن نام اعضاي هيئت تنها بر اين اساس بود كه آنها بر اثر «رفاقت» به «سفارش» ديگران عمل نكنند. حيدري در اينباره گفت: همه اهالي سينماي ايران در ارتباط با يكديگر «رفاقت» دارند اما در جشنواره فيلم فجر براساس كيفيت آثار به «رقابت» با يكديگر ميپردازند و اين موضوع بديهي و طبيعي است.
در نقد جشنواره و در نقد آثار سينمايي بايد تفاوت اين رفاقت و رقابتهاي
عادلانه مورد توجه قرار گيرد. تلاش شد
هيئت انتخاب درباره هيچ فيلمي اظهارنظري انجام ندهد و از فيلمها صيانت شود. قصد دبيرخانه جشنواره فيلم فجر مخفي نگه داشتن اسامي هيئت انتخاب نيست
بلكه معتقديم معرفينکردن اسامي موجب شد هيئت انتخاب در فضايي آرام كار بازبيني
آثار را انجام دهد.
11 فيلم اولي مشخص شدند
حيدري و سيدصادق موسوي، مدير روابطعمومي جشنواره در نشست ديروز از اينكه برخي از رسانهها زودتر از اعلام رسمي اسامي فيلمهاي بخش نگاه نو را خبري كرده بودند، گلايه داشتند اما رسانهها كار خودشان را كرده بودند. 34 فيلم براي حضور در بخش نگاه نو فرم پر كرده بودند كه به گفته دبير جشنواره، چهار فيلم مراحل فنيشان در موقع مقرر به پايان نرسيد و در نهايت 30 فيلم توسط هيئت انتخاب مورد ارزيابي قرار گرفت و از ميان آنها 11 فيلم به جشنواره راه يافت. «ابد و يك روز» به كارگردانى سعيد روستايى، «پل خواب» به كارگردانى اكتاى براهنى، «من» به كارگردانى سهيل بيرقى، «ايستاده در غبار» به كارگردانى محمدحسين مهدويان، «گيتا» به كارگردانى مسعود مددى، «لاك قرمز» به كارگردانى سيدجلال سيدحاتمى، «جشن تولد» به كارگردانى عباس لاجوردى، «خانهاى در خيابان چهل و يكم» به كارگردانى حميدرضا قربانى، «متولد ٦٥» به كارگردانى مجيد توكلى، «برادرم خسرو» به كارگردانى احسان بيگلرى و «خمارى» به كارگردانى داريوش غذبانى اين 11فيلم را تشكيل ميدهند.
در اين 11 فيلم «ايستاده در غبار» فيلمي دفاع مقدسي و درباره زندگي سردار جاويدالاثر احمد متوسلياني است.
تقديريهاي فجر
جشنواره فيلم فجر امسال نيز تقديرهاي ويژهای را انجام خواهد داد. چهار هنرمند از سوي دبيرخانه سيوچهارمين جشنواره فيلم فجر براي تجليل برگزيده شدهاند. مهدي فخيمزاده بازيگر و كارگردان سينما، رضا كيانيان، رؤيا تيموريان و محمدمهدي دادگو تهيهكننده باسابقه سينما در اين دوره تقدير خواهند شد.
از ديگر ويژگيهاي اين دوره از جشنواره اضافه شدن بخشي براي آثار انيميشن است. امسال هفت اثر انيميشني قرار است در اين بخش با يكديگر به رقابت بپردازند. همچنين 73فيلم در بخش هنر و تجربه مورد بازبيني قرار گرفتهاند كه اسامي نهايي آنها در 20 ديماه اعلام خواهد شد.
آشغالهاي دوستداشتني معضل جشنواره!
آشغالهاي دوستداشتني امسال نيز فرم درخواست حضور در جشنواره را پر
كرد. فيلمي كه در دوره سي و دوم جشنواره فرم پر
كرده بود كه رد شد. حذف اين
فيلم از جشنواره به دليل مضمون آنكه روايتي مغرضانه از حوادث سال 88 داشت،
جنجالهايي را در آن دوره از جشنواره به همراه داشت. محسن اميريوسفي، كارگردان «آشغالهاي
دوستداشتني» بارها
تلاش كرده اين فيلم را به جشنواره يا اكران برساند اما با مخالفت سازمان سينمايي
روبهرو شد. حذف
درخواست آشغالهاي دوستداشتني باعث شد درباره اين فيلم از دبير جشنواره فجر سؤال
شود. حيدري درباره فيلم اميريوسفي گفت: اين فيلم سينمايي هر سال معضل جشنواره شده است به اين دليل كه اين
فيلم در سيودومين جشنواره فرم تقاضا براي حضور را پر كرده و پروانه نمايش طي اين
دو سال نگرفته است و براساس آييننامه تأييد جشنواره فيلم فجر ما اين فيلم را به
هيئت انتخاب ارائه نكرديم.
2 بازيگر به جشنواره مشاوره ميدهند
امسال جشنواره فيلم فجر از مشاوره دو بازيگر بهره ميبرد. مهتاب كرامتي و شهاب حسيني دو بازيگري هستند كه به منظور برگزاري بهتر جشنواره و مشاركت هنرمندان در آن از سوي دبير جشنواره براي همكاري انتخاب شدهاند. همچنين جشنواره فيلم فجر امسال قصد دارد فعاليت انساندوستانه نيز داشته باشد، از اينرو همكاري ميان فجر و يك مؤسسه خيريه برقرار شده است.
اولين نشست خبري جشنواره برگزار شد و گفته ميشود اطلاعات تكميلي جشنواره در نشست آتي دبير با اهالي رسانه عنوان خواهد شد.
جوان/پذيرش فيلم «ايستاده در غبار» در جشنواره فيلم فجر
سردار جاويدالاثر در قاب سينما
با پذيرش فيلم «ايستاده در غبار» ساخته محمدحسين مهدويان در جشنواره فيلم فجر، امسال نيز جشنواره فيلمي با موضوع سرداران و فرماندهان دوران دفاع مقدس را معرفي و اكران خواهد كرد.
محمدحسين مهدويان، كارگرداني كه با ساخت مجموعه مستند درام «آخرين روزهاي زمستان» به يكباره به شهرت رسيد، فيلم «ايستاده در غبار» را به عنوان اولين اثر سينمايياش كارگرداني كرد. اين فيلم روز گذشته به عنوان يكي از 11 اثر راه يافته به بخش فيلماوليهاي جشنواره فجر (نگاه نو) معرفي شد.
پيش از «ايستاده
در غبار» فيلمهاي «زيباتر از زندگي» ساخته
انسيه شاه حسيني با موضوع زندگي سردار شهيد علم الهدي، «شور شيرين» ساخته
جواد اردكاني با محوريت مبارزه سردار شهيد محمود كاوه با ضد انقلاب و «چ» ساخته
ابراهيم حاتميكيا كه دو روز از زندگي دكتر مصطفي چمران فرمانده شهيد جنگهاي
نامنظم، در سينماي ايران توليد شده بود. البته
بارها صحبت از لزوم ساخت فيلم درباره زندگي شهداي شاخص دوران دفاع مقدس به ميان
آمده و هر بار نيز خبرهايي درباره ساخت پروژههاي سينمايي با اين محوريت رسانهاي
شده اما كمتر پيش آمده است كه اين آثار از سطح اطلاعرساني فراتر روند.
البته تلاشهايي نيز خارج از سينما شكل گرفته كه بعضاً قابل تقدير نيز هستند؛ مجموعهاي انيميشني كه رضا ميركريمي درباره شهداي شاخص در دست توليد دارد و دو قسمت شهيد چمران و شهيد دوران آن به نمايش درآمد، جزو اين تلاشهاست. تلويزيون نيز بعضاً با توليد مجموعههاي تلويزيوني زندگي فرماندهان شهيد را به تصوير كشيده است ولي هنوز ظرفيتهايي كه سينماي كشور در اختيار دارد آن طور كه شايسته است درباره نشان دادن رشادتهاي فرماندهان شهيد و معرفي شخصيت اين شهدا مورد استفاده قرارنگرفته است. امسال در ميان 34 فيلم اولي كه درخواست حضور در جشنواره فجر را داشتند تنها فيلمي كه با موضوع سرداران دوران دفاع مقدس توليد شده بود«ايستاده در غبار» بود. يعني چيزي كمتر از 3 درصد!
در مقابل اين كمكاري انتظار ميرود آثار توليد شده درباره زندگي شهداي شاخص از كيفيت بالاتري نسبت به توليدات معمول سينما برخوردار باشند. مهدويان پيش از اين با ساخت مجموعه «آخرين روزهاي زمستان» نشان داده بود كه ميتواند اثري متفاوت و تماشايي را خلق كند كه مخاطبان زيادي را به خود جذب كند. اين اثر مستند باعث شد تا سازمان فرهنگي- رسانهاي اوج به اين كارگردان جوان اعتماد كند و توليد فيلم درباره سردار جاويدالاثر متوسليان را به وي بسپارد.
مهدويان تلاش كرده است در اين اثر نيز مانند «آخرين روزهاي زمستان» در انتخاب چهرههاي نزديك به چهره اصلي فرماندهان دوران دفاع مقدس دقت داشته باشد، بنابراين در«ايستاده در غبار» چهرههاي شاخص سينمايي حضور ندارند، در عوض با انتخابهاي صورت گرفته بار مستند گونهاي به فيلم داده شده است. مسئوليت انتخاب بازيگر براي «ايستاده در غبار» بر عهده مهدي زمينپرداز است. زمينپرداز كه با ايفاي نقش شهيد باقري در «آخرين روزهاي زمستان» نقش مؤثري در ديده شدن اين مستند داشت، اين بار در كار جديد مهدويان علاوه بر ايفاي نقش به انتخاب بازيگر نيز پرداخته است.
اين فيلم روايتي از دوران كودكي تا اعزام به لبنان سردار جاويدالاثر متوسليان است. بنابراين نام اوليهاي كه براي فيلم در نظر گرفته شده بود«كودكي ناتمام» بود كه بعداً اين نام به «ايستاده درغبار» تغيير پيدا كرد.
در خلاصه داستان اين فيلم آمده است: احمد كه عصيان نوجوانياش را در سكوت گذرانده، فرمانده لشكري ميشود كه بايد در دروازههاي خرمشهر با دشمن بجنگند اما سرنوشت او فرسنگها دور از مرز ايران رقم ميخورد.
«ايستاده
در غبار» در دو بخش شهري و شهرك سينمايي دفاع مقدس
فيلمبرداري شده است. در بخش
شهري كه بازسازي دوران كودكي سردار متوسليان است از لوكيشن بازارچه نايبالسلطنه
در حوالي خيابان ري براي بازسازي محل زندگي احمد متوسليان استفاده شده؛ جايي كه
مغازه پدري وي در آنجا قرار داشته است.
با وجود آنكه هنوز نسخه نهايي اين فيلم به نمايش درنيامده، حضور مجيد مجيدي در زمان فيلمبرداري «ايستاده در غبار» و مهر تأييد اين فيلمساز بر كيفيت كار مهدويان را ميتوان پيش فرض خوبي براي توليد كاري فاخر درباره فرماندهان شهيد دانست. مجيدي در ديدار از پشت صحنه «ايستاده در غبار» خطاب به مهدويان ميگويد تصنع موجود در برخي فيلمهاي جنگي از باورپذير بودن آن براي مردم ميكاهد و تأكيد میکند كه در فيلم سينمايي «ايستاده در غبار» اين تصنع به چشم نميخورد. با پذيرش اين فيلم در سي و چهارمين جشنواره فيلم فجر، بايد منتظر بود و ديد چهارمين اثر سينمايي كه به طور مستقيم به زندگي فرماندهان دوران ميپردازد، ميتواند موفقيت «چ» را تكرار كند؟ اعتماد به فيلمساز فيلم اولي و سپردن كار بزرگي مانند پروژه سينمايي «ايستاده در غبار» ريسكي بوده كه اوج آن را پذيرفت و اكنون بايد ديد نتيجه اين ريسك ميتواند غافلگيري در فجر باشد يا خير!
جوان/برخي تصور ميكنند سريالهاي ماهوارهاي آموزنده هستند!
شبكههاي ماهوارهاي، ويرانكننده تدریجی نهاد خانواده
فرهنگ ايران اسلامي به عنوان والاترين هويت و
نماد اهالي مشرق زمين از ديرباز تاكنون مورد هجمههاي بسياري از سوي دشمنان قرار
گرفته است. جالب
اينجاست كه با وجود اينكه تمامي كارشناسان رسانه و صاحبنظران حوزه آسيبشناسي در
رابطه با آسيبهاي شبكههاي ماهوارهاي فارسيزبان مدام هشدار ميدهند، باز برخي
هستند كه علاوه بر تماشاي اين شبكهها، اينگونه تصور ميكنند كه ماهواره وسيلهاي
خوب و سرگرمكننده بوده و شبكههايي همچون GEM TV و FARSI1 TV به دنبال
تقويت فرهنگ كهن ما و به نوعي آموزنده! هستند. نتايج مطالعات و تحقيقات نشان ميدهد كه در رابطه با اين تصور تنها ميتوان
گفت زهي خيال باطل چراكه استعمارگران براي اينكه سرنوشت ملت مشرق زمين را به دست
گرفته و فرهنگ ما را دستخوش تغيير قرار دهند، از طريق همين شبكهها به خانههاي ما
ورود كرده و بنيان خانواده ما را متزلزل ميكنند. كارشناسان در گفتوگو با «جوان» به اين تصور واكنش نشان داده و آن را اشتباه ميدانند.
شبكههاي ماهوارهاي فرهنگ جامعه ايران را هدف گرفتهاند
مصطفي مولوي، كارشناس فرهنگي در گفتوگو با «جوان» در خصوص تماشاي سريالهاي ساخته دست تركها و غرب ميگويد: برخي نگاه بسيار سطحي و سادهلوحانهاي نسبت به شبكههاي ماهوارهاي فارسيزبان دارند. برخي اينگونه فكر ميكنند كه فيلمها و سريالهايي كه از اين شبكهها پخش ميشود صرفاً براي سرگرمي مخاطب يا آموزش اصول زندگي است. غافل از اينكه فكر و انديشهخود را بدون آنكه خود خبر داشته باشند در اختيار آنها گذاشته و مديران و گردانندگان شبكهها در حال انتقال باورهاي ناصحيح و آموزههاي غلط در ذهن اين افراد هستند و با تغيير اذهان تك تك مخاطبان خود، تغيير فرهنگ جامعه را هدف گرفتهاند. مولوي ميافزايد: البته اين انتقال محتوا و تغيير نگرش در افكار را طوري با جلوههاي مختلف هنر رنگ و لعاب ميدهند كه مخاطب بيآنكه از چيزي خبر داشته باشد، آن محتوا و نگرش را در زندگي خود پياده كرده و از اين باورها به آموزههاي درست براي زندگي ياد ميكند، چراكه ذهن او در طول چندين شبي كه به تماشاي سريال نشسته همه مفاهيم القا شده به واسطه تصوير را پذيرفته و ثبت كرده است.
تماشاي اين سريالها به مثابه سوسيس و كالباس سرطانزاست!
به اعتقاد وي، اين دسته از افراد تماشاي سريالهاي ساخته شده از طرف
غرب براي شرقنشينان را بيتأثير ميدانند و اينگونه اظهار ميكنند كه تأثيري روي
آنها نداشته است. در اين
باره بايد گفت كه تماشاي اين شبكهها و تأثير آنها مثل خوردن سوسيس و كالباس است. هر كسي از اين دو ماده غذايي خورده باشد ميداند كه طعم خوشمزه و
لذيذي دارد و در هنگام خوردن هيچ كس درد و بيمارياي احساس نميكند و حتي به اين
هم فكر نميكند كه دچار بيماري به واسطه اين خوراكي شود. اما سوسيس و كالباس از اولين عوامل سرطان گوارش شناخته ميشوند. افراد بعد از مدتي متوجه ضررهاي خوراكي مذكور ميشوند و خود را درگير
با سرطان گوارش يا بيماريهاي ديگر ميبينند.
اثرات مخرب سريالهاي ماهواره
مولوي در ادامه ميگويد: تماشاي سريالهاي شبكههاي ماهوارهاي هم در وهله اول بيتأثير و بيضرر به نظر ميآيند ولي بعد از مدتي اثرات خود را بر آرامش خانواده و جامعه نشان ميدهد. آرامشي كه از معمول خانوادهها و جامعههايي كه مخاطب اين شبكهها هستند به واسطهبدبيني و شك به همسر يا تغيير نگرش نسبت به مسئله خيانت، روابط فرازناشويي، مفاهيم حجاب و غيرت و... از بين رفته است و از اين جهت امروزه اخبار افزايش بيحجابي، خيانت و روابط فرازناشويي بيشتر از گذشته به گوش ميرسد و طلاق رشد چشمگيري داشته است. بيشك جامعهاي كه خرده نظام آن يعني خانواده از آرامش و استحكام خالي باشد، فرهنگ كلي اجتماع هم بدون آرامش خواهد بود.
تضاد در رفتار مردم
پريناز مهرابي، روانشناس و كارشناس فرهنگي نيز در گفتوگو با «جوان» در خصوص آموزنده بودن يا نبودن سريالهاي شبكههاي فارسي زبان ماهواره ميگويد: وقتي به بررسي ميزان رضايتمندي يا بحث و گفت و گو درباره اثرات تماشاي سريالهاي شبكههاي ماهوارهاي ميپردازيم، با افزايش روند ميزان توجه افراد جامعه به اين سريالها و فيلمهاي ماهوارهاي رو به رو ميشويم، برنامهها و سريالهايي كه خانوارها به صورت مداوم مشغول پيگيري آنها هستند. زماني كه پاي گفت و گو و درد دل همين خانوادهها مينشينيم، به وضوح شاهد نارضايتي آنان از بسياري اعمال، رفتارها و ماجراهاي اين سريالها هستيم. حتي در بسياري از موارد شاهد افزايش اختلافات در بين خانوادهها و زوجين هستيم. ديدگاه منفوري كه افراد نسبت به اعمال غيراخلاقي و ناشايست اين برنامهها دارند. اما با كمي تأمل در اين باره ما با يك تضاد آشكار مواجه ميشويم؛ از طرفي ميزان نارضايتي مردم از اينكه در اين سريالها بسياري از اعمال و اخلاقيات ناشايست و مبتذل وجود دارد و از طرف ديگر هم شاهد پيگيري مستمر آنان و تماشاي اين قبيل برنامهها توسط همين مردم هستيم. به گفته مهرابي، نكته اساسي موجود در اين سريالها و برنامهها كه براي خود اين تعداد مخاطب را جور كردهاند، ايجاد جذابيت در آنها، پخش اين سريالها در ساعات مختلف و متعدد شبانه روز، تعدد سريالها با موضوعات و شكل و شمايل مختلف، ايجاد برخي اشتراكات فرهنگي با ساير فرهنگها و كشورها و اينكه دقيقاً هنگامي كه در مخاطب احساس وابستگي به فيلمها و تشابه فرهنگي و ذهني را القا كردند، شروع به تغيير محتوا يا روند فكري در سريالها ميكنند. مثلاً ادغام در حوزه اخلاقيات بين فرهنگ شرق و غرب، در صورتي كه اين دو فرهنگ در بسياري از مقولهها با يكديگر غيرقابل جمع هستند. با افكار و اذهان متفاوت، ساختار اجتماعي و روانشناختي گوناگون، حتي ارزشها و هنجارها، الگوهاي متفاوت هيچ گاه در يك روند جاي نميگيرند و در يك ظرف فكري و فرهنگي و شخصيتي هماهنگ گنجانده نخواهند شد.
ساختار سريالهاي ماهوارهاي آموزنده و سازنده نيست
مهرابي معتقد است: وقتي بر محتوا و ساختار اين سريالها كمي تمركز كنيم، به هيچ مقوله و جهت مثبت، آموزنده و سازندهاي نميرسيم، جز اينكه بعد از تماشا و جا افتادن يك يا چند سريال در بستر خانواده، ممكن است شيوه فكر و ارزشگذاري خانوارها نسبت به بسياري از مقولهها از جمله طلاق و روابط بدون تعهد ميان افراد و... خصوصاً در بنيان خانواده و جامعه تغيير كند. مثلاً در بسياري از اين سريالها يا برنامهها روي موضوعاتي كار ميشود كه در خانوادههاي ايراني يا شرقي خصوصاً در زمان گذشته البته منظورم همين چند سال پيش است نه زمان پدربزرگ و مادربزرگهايمان، اصلاً در بطن جامعه وجود نداشته يا اگر هم اتفاق ميافتاد، انگشت شمار و بسيار كم و از طرف سايرين قبيح و ناپسند شمرده ميشد. به طوري كه حتي فرد از بازگو كردن اين اتفاق در جامعه، خانواده و محله بسيار شرمسار و نگران بود. اتفاقاتي از قبيل طلاق، خيانتهاي زوجين، افزايش ميزان فساد، داشتن روابط و دوستيهاي متعدد قبل يا بعد از ازدواج و... در واقع از ادغام نامناسب و درهم فرهنگها، ارزش و ديدگاهها نشئت گرفته و نتيجه و اثر مستقيم خود را بر فرهنگ و بنيان خانواده خواهد گذاشت و در آخر هم ما به آسيبهاي وارد شده بر پيكره جامعه برخورد ميكنيم كه باعث تخريب و ناهماهنگي بسياري از زيرساختهاي جامعه، تفكر و شخصيت افراد ميشود.
با تماشاي ماهواره تيشه به ريشه فرهنگ و خانوادهمان ميزنيم
وي در ادامه اظهار ميكند: در نهايت
تنها چيزي كه از مشاهده اينگونه برنامهها عايدمان شده است، از بين رفتن قبح انجام
اعمال ناشايست و افزايش رواج فساد در حوزههاي مختلف، خيانت، دروغگويي و... است كه البته تمام اين اعمال و رفتار را به صورتي جلوه ميدهند كه
انگار حق مسلم افراد است. انجام
اينگونه رفتارها هيچ گونه آسيب و صدمهاي بر فرد و جامعه وارد نميسازد يا حتي
انجام آن مطابق با نياز بشر و امري عادي بوده است. در صورتي كه شاهد آن هستيم با ديدن و وابسته شدن به اين گونه سريالها
با دستان خود، خانواده، فرهنگ و شخصيت والاي انساني را زير سؤال برده و در گردابي
عميق فرو ميبريم. در اصل
خودمان تيشه به ريشه فرهنگ و بنياد خانه و خانوادهمان ميزنيم. در حقيقت با تماشا كردن يا پيگيري اين گونه برنامهها اين سبك از
زندگي، تفكر و شخصيت را براي فرزندمان عادي، معمول و مجاز شمردهايم و باعث
يادگيري اين روند در عمق جان، ذهن و روان آنها شدهايم. يعني انجام اين اعمال را در ذهن آنها دروني ميكنيم. حتي شاهد تغيير الگوهاي رفتاري خصوصاً در بين قشر جوان جامعه هستيم.
فروپاشي مقولههاي اخلاقي در بنيان خانواده
اين كارشناس در خاتمه تأكيد ميكند: شك نكنيد كه سريالهاي شبكههاي ماهوارهاي فارسي زبان ويرانكننده هستند نه سازنده و آموزنده! قطعاً با تماشاي اين سريالها و مشاهده اين تفكرات ذهني و در نهايت رواج آن بين دورههاي سني متفاوت و اقشار مختلف جامعه باعث رواج تفكرات منفي، بدبيني در بين خانوارها و جامعه، بياعتمادي بين زوجين، خانواده و فرزندان آنها و در آخر رهاورد تمام اين اتفاقات ناپسند كه با روح و ريشه اعتقادات، شخصيت و ساختار فرهنگ ما همخوان نيستند، شاهد فروپاشي برخي مقولههاي اخلاقي در بنيان خانواده و در سطح جامعه خواهيم بود.
جوان/مهدي گلستانه، كارگردان فيلم در گفتوگو با «جوان»:
«نقطه كور» قصهاي خانوادگي در بستر ملودرام اجتماعي است
مهدي گلستانه يكي از كارگرداناني است كه با «نقطه كور»كه پيش از اين 23 روز نام داشت در سيوچهارمين گردهمايي سينمايي كشور حضور پيدا كرده است. پاي صحبت گلستانه نشستهايم تا از حضورش در سيوچهارمين جشنواره فيلم فجر بپرسيم.
آقاي گلستانه! «نقطه كور» اين روزها در چه مرحلهاي به سر ميبرد؟
نسخه كامل فيلم را پس از پايان تدوين و صداگذاري و موسيقي آذرماه به دبيرخانه جشنواره تحويل دادهايم و منتظر پاسخ هيئت انتخاب هستيم.
فيلم در چه ژانري توليد شده است؟
ژانر فيلم ملودرام اجتماعي به نويسندگي حسين بيگلري است. اين فيلم در خصوص روابط يك خانواده است كه دچار چالش ميشود و سرانجام
شخصيت اصلي داستان سربلند از اين چالش بيرون ميآيد.
نقطه كور چه تفاوتي با ساير آثار شما دارد؟
اولين تفاوت اين فيلم با ساير آثارم ژانرش است. نقطه كور در قالب ملودرام اجتماعي روايت ميشود، اين فيلم هيچ رگهاي از طنز را ندارد و از طرف ديگر در اين كار ما داستان را در بستر خانواده روايت كردهايم در حالي كه ساير داستانهاي آثار من در بستر اجتماع روايت شده بود.
حضور فيلم را در فجر چطور پيشبيني ميكنيد؟
تصور من اين است كه نقطه كور هم مورد توجه اهالي خاص سينما مانند
منتقدان قرار بگيرد و هم مورد پذيرش مردم. اميدوارم
اين فيلم بتواند توجه هيئت انتخاب را هم به خود جلب كند. يكي از مشكلاتي كه سينماي ما در چند سال اخير دچارش شده، معضل كمبود
مخاطب و سالنهاي خالي است.
شما براي اينكه فيلمتان به اين معضل دچار نشود چه مؤلفههاي را در انتخاب فيلمنامه و ساخت اثرتان در نظر گرفتهايد؟
به نظر من اگر مخاطب معادل خود را در فيلم پيدا كند با فيلم ارتباط برقرار و دوستانش را هم براي تماشاي فيلم دعوت ميكند، اما اگر فيلم از فضاي عادي و معمول دور باشد، اين اتفاق نميافتد. ما در اين فيلم سعي كردهايم موضوع معتنابهي را مورد بررسي قرار بدهيم تا همه اقشار مخاطبان معادل خود را در كار پيدا كنند.
گيشه فيلمتان را چطور پيشبيني ميكنند؟
دوستان پخشكنندهاي كه كار را ديدهاند بر اين باورند كه اگر فيلم در زمان مناسب اكران شود و اتفاق عجيب و غريبي رخ ندهد، حتماً ميفروشد.
گزينههاي بازيگري همانهايي بودند كه از ابتدا در نظرتان بود؟
تقريباً. ما مدتزمان زيادي ميان دريافت پروانه ساخت و شوتينگ كار داشتيم و در اين مدت با گزينههاي مدنظر گفتوگو كرديم و ميتوانم بگويم هيچ كدام از نقشهايمان به گزينه دوم نرسيد و در همان گزينه اول ختم به خير شد.
جوان/جشنواره بينالمللي فيلم مقاومت اعدام شيخ نمر را محكوم كرد
اسوهاي مقاوم در رويارويي با ظلم و شهيدي در مقابله با استبداد
جشنواره بينالمللي فيلم مقاومت با صدور بيانيهاي اعدام ظالمانه
دانشمند شيعي آيتالله شيخ نمر - الگوي
مقاومت و پايداري شيعيان عربستان سعودي - را محكوم
كرد و آن را يك جنايت بزرگ خواند.
به گزارش «جوان»، روابطعمومي جشنواره بينالمللي فيلم مقاومت متن بيانيه را به اين
شرح منتشر كرد: اعدام
ظالمانه دانشمند شيعي آيتالله شيخ نمر - الگو و
اسطوره مقاومت شيعيان شبهجزيره حجاز - توسط
رژيم آلسعود يك جنايت بزرگ است. به يقين،
اين حركت ناجوانمردانه برخاسته از ناكامي دشمنان اسلام در كشورهاي اسلامي و پيروزيهاي
پيدرپي مسلمانان در كشور يمن، سوريه، لبنان و عراق بوده و نويدبخش زوال قريبالوقوع
تفكر تندرو، افراطي، وهابي و تكفيري و در رأس آنان هيئت حاكمه عربستانسعودي است. اعدام شيخ نمر بار ديگر ماهيت ضدبشري آلسعود را به عنوان رژيمي غاصب،
خائن و اشغالگر به نمايش گذاشت؛ متفكري كه تنها ابزار مبارزهاش زبان و قلمش بود. شخصيتي كه سالهاي متمادي از عمر پربركتش را در ظلمات مطلق سلطه آلسعود
و وهابيت بر بلاد حرمين شريفين صرف احياي تعاليم اسلام ناب محمدي(ص) و ولايت
حقه اهل بيت(ع) نمود. اگرچه
اين مبارز نستوه پس از سالها حبس و شكنجه اكنون توسط بيدادگاه فرمايشي آلسعود
اعدام گرديد ولي بيگمان، اين جنايت آشكار، عمق وقاحت، عناد و قساوت و نيز استيصال
و فلاكت حكام غاصب آلسعود را نشان ميدهد.
رژيم مستأصل آلسعود بايد بداند كه با اجراي اين حكم و با بيتدبيري و بيمسئوليتي خود، آغاز اضمحلال خود را كليد زده است. شايسته است انديشمندان، هنرمندان، نخبگان و روشنفكران جهان با به چالش كشيدن تفكر ظالمانه و متضاد با آزادي و افشاساختن ماهيت استبدادي رژيم آلسعود افكار عمومي جهان را از ژرفاي چنين جنايتي آگاه و هوشيار سازند و روشن نمايند اگر امروز دامن جهان اسلام و حتي كليت جهان با چالش تفكر بيمار گروههاي افراطي و وهابي مانند داعش دست و پنجه نرم ميكند، خاستگاه و آبشخور آنان كجاست؟
جشنواره بينالمللي فيلم مقاومت ضمن محكوم نمودن اين حكم ظالمانه از همه هنرمندان و انديشمندان جهان ميخواهد با حركتي فراگير با حمايت از اين الگوي بزرگ مظلوميت و مقاومت - اسوهاي در رويارويي با ظلم و شهيدي در مقابله با استبداد - از كنار چنين فجايعي نظارهگر و ساكت نگذرند.
حمایت/عضو هيأت علمي فرهنگستان علوم اسلامي در گفت وگو با «حمایت» مطرح کرد
تحول مطلوب فرهنگی ؛ پیش نیاز تمدن نوین اسلامی
گروه فرهنگی-سید محمد مهدی موسوی: مقام معظم رهبری هفته گذشته و در سالروز ولادت پیامبر اعظم(ص) با تاکید بر لزوم تلاش همگانی برای تحقق تمدن نوین اسلامی تصریح کردند: «امروز نوبت دنیای اسلام است که با استفاده از دانش و ابزارهای جهانی و همچنین عقل و خردمندی و تدبر و بصیرت، در جهت برپایی تمدن نوین اسلامی حرکت کند». ایشان همچنین مهمترین وظیفه امروز دنیای اسلام به ویژه علما و روشنفکران راستین را تلاش مجدانه و مجاهدانه برای دمیدن روح واقعی اسلام و معنویت در دنیای پر از ظلم و تبعیض و قساوت کنونی دانسته و گفتند: «تمدن نوین اسلامی به معنای تجاوز به سرزمینها ، پایمال کردن حقوق انسانها و تحمیل کردن اخلاق و فرهنگ خود به ملتها نظیر آن چیزی نیست که تمدن مدعی غرب انجام داد بلکه به معنای هدیه کردن فضیلت الهی به بشریت و ایجاد زمینه برای تشخیص مسیر صحیح به وسیله خود انسان هاست». در خصوص لزوم ایجاد تمدن نوین اسلامی و الزامات و بایسته های آن همچنین چگونگی شکل گیری و تقویت آن ، با حجت الاسلام و المسلمین دکتر «علیرضا پیروزمند» عضو هيأت علمي فرهنگستان علوم اسلامي به گفت و گو نشستیم.
وی درباره اینکه چگونه می توان با بهره گیری از مولفه ها و شاخصههای دینی به سمت تمدن سازی بر اساس اقتضائات امروز جامعه بشری حرکت کرد گفت: بحث تمدن اسلامی و به تعبیر دقیق مقام معظم رهبری، تمدن نوین اسلامی یک مساله بسیار مهم و ویژه است که به خصوص پس از پیروزی انقلاب اسلامی جدیتر هم دنبال شده و به لطف الهی بسیاری از بسترها و زمینههای تحقق آن نیز به برکت نهضت حضرت امام (ره) و خون مقدس شهیدان فراهم شده است. وی ادامه داد: در واقع بحث تمدن اسلامی علیرغم مخالفتهایی که گاه و بیگاه نسبت به آن صورت میگیرد ، بحث روز نه فقط ایران اسلامی که به نوعی جهان اسلام است که البته در این میان جمهوری اسلامی ایران پرچمدار این موضوع به شمار می رود.
پیروزمند اضافه کرد: در این خصوص قبل از هر چیز لازم است که به این سوال پاسخ دهیم که اساساً منظور ما از تمدن چيست تا بعد بگوییم که تمدن اسلامي يعني چه؟ تمدن آن محيطزيست عيني است كه بشر براي ارضاي نياز خودش و بلکه فراتر از آن، افزايش گستره نيازمنديهاي خویش ایجاد ميكند، چرا که آدمی موجودی تكاملپذير و كمالخواه است و همچنین توقفناپذير.از این رو انواع و اقسام کالاها و محصولاتي كه بشر براي ارضاي نياز خودش توليد كرده يا توليد ميكند، محصولات تمدني محسوب ميشود. وی در پاسخ به این پرسش که اصلاً دين چه نسبتی با تمدنسازي دارد خاطرنشان کرد: هيچ عرصهاي از فرهنگ نيست كه بتواند خارج از چتر و پوشش دين تصور شود و فرهنگ هم آن روح و جوهرهاي است كه در كالبد تمدن حلول پیدا ميكند. پیروزمند ادامه داد: به عبارت دیگر، فرهنگ آن آرمانها و ايدهآلهايي است كه بشر براي او زندگي ميكند و نظام پذیرشی است كه مردم بهصورت عمومي آن را قبول كردهاند، لذا با این معنا و تفسیر، فرهنگ مقدم بر تمدن اسلام چرا که جهتدهنده به تمدن است.
فرهنگ اسلامی الگوی تعیین آرمانها
عضو هيأت علمي فرهنگستان علوم اسلامي در پاسخ به پرسش «حمایت» مبنی براینکه آیا آرمانهای متعالی را که بشر برای تحقق آنها زندگی می کند، دین و آموزه های دینی به او می دهد هم تصریح کرد: دقیقاً همین طور است و همین فرهنگ اسلامی است که برای ما آرمانها و ارزشها را مشخص کرده و میکند و ما بر اساس آنها به دنبال تحقق تمدنی هستیم که ما را به سعادت دنیا و آخرت برساند. وی ادامه داد: پروردگار متعال نیز به وسیله انبیای خود، برنامه و مسير سعادت بشر را مشخص كرده و کامل ترین بسته هدایت را برای انسان فرستاده است که با آن راه را از بیراهه بشناسد و در دام گمراهی و ضلالت ها نیفتد. پیروزمند خاطرنشان کرد: اتفاقاً رکن و اساس همین بسته هدایتی نیز «فرهنگ» است به این خاطر که اساساً فرهنگ شامل نظام باورها، ارزشها، رفتارها و نمادهاست كه همه اينها بايد تحت جاذبه دين قرار بگيرد تا نسخه هدایت انسان و جامعه بشری باشد.
وی اضافه کرد:البته ما مدعی این نیستیم که دین باید جزیی ترین رفتارها يا توصيفها يا ارزشها مشخص کند اما می توانیم ادعا كنيم كه مجموعه باورها، ارزشها و رفتارها يك نظام تشكيل ميدهند كه با همديگر پيوستگي دارند و اين نظام بايد در رأس خود باورها و ارزشها و رفتارهايي داشته باشد كه دين تكليف آن را معين كرده است.وی درادامه سخنانش با اشاره به این مهم که فرهنگ یک مقوله پیچیده ، حساس و همه جانبه است لذا فرهنگی که می خواهد تاثیر مستقیم خود را بر شکل گیری تمدن داشته باشد در درازمدت عیان خواهد شد یادآورشد: از این رو بیش از هر چیز نیاز به ایجاد تحول در فرد و جامعه هستیم اما به هر حال مصوبه و دستورالعمل نیز در بخشهایی میتواند شرایط را فراهم کند به این معنا و مفهوم که قطار تحولات فرهنگی که منتج به تغییرات تمدنی میشود باید درست ریل گذاری شود تا نتیجه مورد نظر از آن به دست آید. پیروزمند همچنین تصریح کرد: البته در این میان برخی هستند که فكر ميكنند مهندسي فرهنگي يعني تبعيت بيچون و چراي مردم از نقشه از پيشتعيين شده و حال این که اين طور نيست و این مقوله از آن مقولات پیچیده ای است که تابع مولفهها و عناصر گوناگونی است و نمی توان صرفاً با نگاه بخشنامه ای انتظار تحقق آن را داشت.
عضو هيأت علمي فرهنگستان علوم اسلامي در پاسخ به پرسش دیگری مبنی براین موضوع که چند سالی است که مقام معظم رهبري به طور خاص بر لزوم توجه به الگوي ايراني- اسلامي پیشرفت تاکید دارند عملیاتی سازی چنین الگویی چقدر می تواند به ما در کلان مقوله تمدن نوین اسلامی کمک کند هم گفت:به هر حال ما اگر بخواهیم که تمدن نوین اسلامی داشته باشیم نیاز به یک الگو و نقشه راه داریم که به تعبیر رهبر فرزانه مان همان الگوی ایرانی و اسلامی پیشرفت است که به خصوص در دهه چهارم انقلاب اسلامی که به عنوان دهه پیشرفت و عدالت نامیده شده باید لزوماً مورد توجه جدی قرار گیرد.
وی افزود: از سویی بنا و پایه تمدن اسلامی را علم و فرهنگ و نظام معرفتی تشکیل می دهد که این الگو ما را به آن رهنمون میسازد و لذا شکی نیست که الگوی ایرانی و اسلامی پیشرفت مقدمه تحقق تمدن نوین اسلامی است.البته باید بدانیم که چون تمدن اسلامی با تمدن مادی غرب متفاوت است، لذا شیوهها و نظام الگویی آن نیز متفاوت خواهد بود به این معنا که نرمافزار تمدنسازی که همین الگو باشد در جامعه اسلامی متفاوت از آن چیزی است که غربیها پیموده اند و یا به دنبال عملی کردن آن هستند.
وی یادآورشد: صدالبته در زمانها و مكانهاي مختلف، شرايط فرق میکند اما آنچه مسلم است این که به هر حال باید ما برای دست یابی به الگوی لازم به مولفه های اسلامی و ایرانی توجه کرده و با عملیاتی سازی آن ها، گام در مسیر شکل گیری تمدن نوین اسلامی بگذاریم.
رسالت/انسيه شاه حسيني:
آثار جشنواره فجر بايد برگرفته از مفاهيم انقلابي باشد
انسيه شاه حسيني کارگردان و فيلمنامه نويس سينما همزمان با گذراندن
مراحل انتخاب فيلم هاي سي و چهارمين جشنواره فيلم فجر گفت: اين جشنواره از دل انقلاب بيرون آمده و بايد همچنان نمادي از انقلاب
اسلامي باقي بماند؛ از اين رو اعضاي هيئت انتخاب بايد همگي در پي انتخاب آثاري
باشند که به نوعي در جهت اهداف و مفاهيم متنوع انقلابي و ارزشي توليد شده باشند.
وي در گفتگو با خبرگزاري سينماي ايران افزود: زماني که جشنواره فيلم فجر در سه دهه پيش آغاز به کار کرد، ملاک سياستگذاران سينماي کشور در اين راستا بود که فيلم هاي برگزيده اين جشنواره الگوي سال سينماي کشور شوند و ساير فيلمسازان ترغيب شوند تا چنين آثاري را به توليد برسانند؛ اين هدفمندي در سينماي ايران باعث شده بود تا موضوعات ارزشي، آرماني و انقلابي در سينماي کشور به صورت جدي پيگيري شود. وي ادامه داد: متأسفانه در حال حاضر سال هاست که ديگر شاهد پيگيري اين هدف والا در جشنواره فيلم فجر به عنوان مهمترين رويداد فرهنگي کشور نيستيم. شاه حسيني با بيان اينکه اي کاش فيلم هاي توليد شده در سينماي ايران مطابق با شعارها و وعده هاي وزراي فرهنگ و ارشاد اسلامي براي گرفتن راي اعتماد از مجلس شوراي اسلامي در بدو فعاليتشان باشد اظهار داشت: تاکنون ما بارها شاهد بوده ايم که تمامي وزراي ارشاد دولت هاي مختلف در ابتداي امر براي گرفتن راي اعتماد درباره هنر متعالي انقلاب اسلامي سخن مي گويند و اهداف و آرمان هاي انقلابي و دفاع مقدس را منشا عملکرد خود مي دانند اما متأسفانه در عمل توليدات هنري ما اغلب فاقد اين ارزش ها هستند.
روزان/مدیر سی و سومین جشنواره فیلم کوتاه تهران منصوب شد
روزان نیوز- علیرضا کریمی صارمی مدیر سی و سومین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران شد.
علیرضا کریمی صارمی طی حکمی از سوی مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران به عنوان مدیر سی و سومین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران منصوب شد.
به منظور اصلاح ساختار اجرایی جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران، با حکمی از سوی فرید فرخنده کیش رئیس هیات مدیره و مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران، علیرضا کریمی صارمی به عنوان مدیر سی و سومین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران منصوب شد. در متن این حکم آمده است: «جناب آقای علیرضا کریمی صارمی؛ نظر به شایستگی و سوابق ارزنده جنابعالی در برگزاری دورههای مختلف جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران و نیاز به اصلاح ساختار اجرایی این جشنواره وزین بینالمللی، بهموجب این حکم به سمت «مدیر سی و سومین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران» منصوب میشوید. امید است با استفاده از تجربیات گرانقدر خود و دیگر همکاران، با برنامهریزی دقیق و منسجم و استفاده از زمان در اختیار شاهد برگزاری جشنوارهای متفاوت و برگرفته از ایدههای نوین باشیم.» علیرضا کریمی صارمی، فارغالتحصیل رشته عکاسی از دانشگاه هنرهای زیبا کالیفرنیای آمریکا، بنیانگذار و مدیر آژانس عکس ایران، استاد دانشگاه علم و صنعت ایران و مدیر سابق گروه فتوژورنالیسم دانشکده خبر از سال ۸۱ تا ۹۴ بوده است.
وی مدیریت ۱۱ دوره جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران از سال ۱۳۷۳، دبیری بیش از پانزده جشنواره عکس، داوری در جشنوارههای عکس، قائم مقام دبیر سی و دومین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران را نیز در کارنامه خود دارد. از دیگر فعالیتهای وی میتوان به مدیر هنری نمایشگاه جمهوری اسلامی ایران در بینال جهانی ونیز، مدیر بخش بینالملل موزه هنرهای معاصر تهران، دبیر و عضو شورای عالی اعزام هنرمندان به فرصت مطالعاتی پاریس سیته، عکاس برگزیده ایرانی در بخش فرهنگ مسابقات جهانی عکاسی آمریکا ۲۰۰۷، برگزاری نمایشگاه و دریافت مدال و دیپلم افتخار آکادمی هنرهای زیبای ایتالیا به خاطر نگاه هنرمندانه در مجموعه عکس «همسران باد» در سیصدمین سالگرد تأسیس این آکادمی ۲۰۱۱، تألیف و ترجمه کتاب چارلز لاتویج داجسون پرتره نگاه کودک در قرن نوزدهم (آماده چاپ) اشاره کرد.
روزان/شهریاری: پورمحمدی هم نمیداند چرا ممنوعالتصویرم
روزان نیوز- محمود شهریاری در مقابل دوربین«دید در شب» از ممنوع التصویری اش گفت.
محمود شهریاری بعد از دو سال در مقابل دوربین«دید در شب» قرار گرفت و در مورد ممنوع التصویریهای پی در پیاش و انتشار تصاویر فیلم عروسی برادرش که به سالها ممنوعالتصویریاش منجر شد، توضیح داد.
محمود شهریاری در پاسخ به سوال رشیدپور در این مورد که آیا در حال حاضر هم ممنوع التصویر است یا خیر گفت: بله در حال حاضر هم من ممنوعالتصویرم.
او در توضیح ممنوعالتصویریاش گفت: من نمیدانم علت اینهمه ممنوعالتصویری من چیست. من از سال ۶۱ به عنوان گزارشگر وارد رادیو شدم و بعد به سیما رفتم. از آن موقع من به تناوب ممنوعالتصویر شدم و ممنوعالتصویریام رفع شده است و هیچوقت درباره دلیل ممنوعالتصویریام و رفع آن به من توضیحی داده نشده است. الان هم نمیدانم چرا ممنوعالتصویرم... حتی از آقای پورمحمدی معاونت سیما هم سوال کردم که چرا من ممنوعالتصویرم ؟ ایشان خودش هم نمیدانست!
او در پاسخ به سوال رشیدپور در مورد انتشار فیلم عروسی برادرش و ممنوع الکاریاش گفت: صدا و سیما خودش بعدا که برای ادامه کار دنبال من آمد، به اشتباهش اذعان کرد که این برخورد برخورد غلطی بوده است. من در عروسی برادرم شرکت کرده بودم، عروسی هم توی باشگاه برگزار شده بود یعنی آقایان در یک طبقه بودند و خانمها هم در یک طبقه مجزای دیگر بودند. موقع عقد معمولا نزدیکترین افراد و محارم عروس و داماد حضور دارند و این طبیعی است.
رشیدپور: شاید به خاطر رقص شما بوده نه حضور محرم و نامحرم!
شهریاری: رقص مرد به لحاظ شرعی مشکلی ندارد. حتی کسانی که بیشترین حرامها را اعلام کردهاند، این را حرام اعلام نکردهاند!
رشیدپور ضمن اشاره به انتشار عکسهای خصوصی سوشا مکانی، دروازهبان فوتبال از شهریاری به عنوان اولین قربانی انتشار عکسهای خصوصی پرسید که بعد از این اتفاق چه احساسی داشته است؟
شهریاری در پاسخ به این سوال گفت: «حس خیلی بدی داشتم. آن موقع مثل الان فضای مجازی وجود نداشت و فیلم من را سرچهارراه ها و ویدئو کلوپها میفروختند. من خودم از سر چهارراه فیلم خودم را خریدم!
آن موقع صدا و سیما هم شدیدترین برخورد را با من کردند و مرا ممنوعالتصویر کردند. برخورد سازمان، در گسترش این فیلمها موثر بود. این عقاب شدید، باعث شد وقتی کسی که با کسی دشمنی دارد از این طریق بتواند به طرف ضربه بزند. تولد یکی از مشهورترین بازیگران و یکی از کارگردانان شهیر که در سلامت نفس آنها هیچ یک از ما شک نداریم و بهترین کارها را برای کودکان ساختند، بعد از ماجرای من، منتشر شد و مشکلات بسیاری برای آنها به وجود آورد.»
او افزود: «از مردم نمیتوان ایراد گرفت که چرا فیلم خصوصی من را دیدند. وقتهایی آدمهای متشرعی پیش من آمدند و گفتند فیلم من را دیدند. افراد متشرعی که ممکن بود نماینده مجلس، معاون وزیر یا از سپاه باشند. این آدمها میآمدند و از من حلالیت میطلبیدند. من با مردم مشکلی ندارم، مردم به هرحال کنجکاوند به مسائل خصوصی هنرمندان سرک بکشند. بیشترین مسئولیت در این مواقع متوجه دستگاههای فرهنگی است. آن موقع من به آقای یزدی رییس قوه قضاییه وقت گفتم وضعیت عروسی که مشخص است، شما فرض کنید از روضه سیدالشهدا در خانواده شما فیلمی منتشر شود و بگویند این دخترش است،این خواهرش است...شما راضی هستید؟ گفت نه من راضی نیستم. من هم گفتم پس شما باید کاری بکنید.»
شرق/گفتوگو با «سجاد افشاریان» و «رام» به بهانه اجرای مشترکشان در برج آزادی
اسکارلت، دهه شصت، گلوله و نوستالژی
امیر بهاری . فرزان صوفی
گذر زمان مرز میان هنرها را باریک و باریکتر میکند؛ موسیقی از تئاتر و سینما تغذیه میکند، تئاتر از سینما و موسیقی و... . در چنین بدهبستانی است که میتوان امید به خلق اتفاقات نو در حوزه هنرهای اینچنینی داشت. یکی از این بدهبستانها که البته چندان در ایران تجربه نشده، کنسرت-تئاتر است؛ جایی که موسیقی و تئاتر در عین استقلال و تفاوت ماهوی، تاروپودشان بههم گره میخورد و حالا در تازهترین تجربه یک کنسرت-تئاتر قرار است در میدان آزادی، سمبل قدیمی شهر تهران، یک جوان اهل موسیقی و یک جوان اهل ادبیات، هنر خود را با هم تلفیق کنند. آنها نام این ترکیب را «اسکارلت دهه ٦٠» گذاشتهاند که در آن روایتی پر از نغمههای رنگین دهه حقیقت و فانتزی، دهه ٦٠، را ارائه میکنند. بیش از یکدهه است که «سجاد افشاریان» در تئاتر و «رام» در موسیقی فعالیت میکنند و در این سالها هرکدام مخاطبان خود را پیدا کردهاند. البته افشاریان از موسیقی هم دور نبوده و شعرهایش را پیش از این از زبان رام و «گروه بمرانی» شنیدهایم. رام هم اولین تجربه موسیقی تئاتری خود را نمیگذراند و همین سال گذشته بود که با سجاد افشاریان «صدسال پیش از تنهایی ما» را روی صحنه بردند. قرار است این دونفر که یکی در بطن اجتماع با دنیایی واقعگرایانه و یکی خارج از این مرزها بوده، کنار هم قرار بگیرند، این اتفاق میتواند برای مخاطبی که شاید این روزها دیگر حوصله ندارد به اجراهای طولانی تئاتر یا کنسرتهای موسیقی برود، غافلگیری بههمراه داشته باشد. خصوصا برای بسیاری از مخاطبانی که شاهد اجرای استندآپ کمدیهای افشاریان در سری دوم «خندوانه» بودند، دیدن روی دیگری از او در کنار یکی از چهرههای مطرح نسل جدید موسیقی، به احتمال زیاد تجربه جالبی خواهد بود. پرفورمنس «اسکارلت دهه شصت» که این روزها به دلیل استقبال از آن، سئانسهایش تمدید شده، قرار است روزهای ١٦، ١٧، ١٨ و ٢٣، ٢٤، ٢٥ دی در محیط صمیمی برج آزادی با مخاطبان خود دیدار کند.
پرفورمنس «اسکارلت دهه شصت» اولین همکاری شما نیست و پیش از این هم سابقه کار مشترک با یکدیگر داشتهاید. اما شاید برای کسانی که با فضای کاری شما آشنا نیستند، بد نباشد توضیح دهید که مخاطب قرار است با چه فضایی در «اسکارلت دهه شصت» روبهرو شود؟
سجاد افشاریان: تماشاگر در «اسکارلت دهه شصت» با پرفورمنسی مواجه میشود که چیدمان ادبیات و موسیقی است و بخش ادبیات دراماتیک آن، بهعنوان نمایشنامه و اجرای مونولوگهایی خواهد بود که در بخشهایی با موسیقی گروه «رام» پیوند میخورد. البته در اجرای پرفورمنس «صدسال پیش از تنهایی ما» که سال گذشته روی صحنه رفت، گروه رام هنوز دورهم جمع نشده بودند و فقط من و رام و امیر علوی و شهرزاد بهشتیان بهعنوان نوازنده میهمان اجرا را برعهده داشتیم اما در این اجرا رام بههمراه یک گروه کامل روی صحنه میرود.
آیا این مونولوگها و قطعات موسیقی با یکدیگر ارتباط محتوایی و فرمی دارند؟
افشاریان: به دلیل اینکه از وقتی رام کارش را شروع کرده و در پروژههای مختلف از «ایران- استرالیا» گرفته تا پروژههای برج آزادی و شعرهای قطعاتی که با رام کار کردهام، در کنار یکدیگر بودهایم، نسبت به محتوایی که در کلام این قطعات وجود دارد، آشنایی دارم که بخشی از آن عاشقانه است و بخش زیادی از آن هم اجتماعی است. اساسا تمهای اصلی نمایشی هم که برای اجرای پیشرو در نظر گرفتهایم، عاشقانه و اجتماعی است و بهلحاظ تم با هم مرتبط هستند.
اصولا فضای کاری رام بیشتر به موسیقی راک نزدیک است. در این اجرا هم مخاطب قرار است در بخش موسیقی همان چیزی را ببیند که از رام میشناسد؟
رام: بخشی از قطعات، فضای راکتری دارند و تعدادی دیگر هم فضاهای آرامتر و پاپتر. ما درواقع سعی کردهایم فضای موسیقی و ادبیات را با هم مرتبط کنیم و مخاطب را با موزیکی مواجه کنیم که در حالوهوای نمایشنامه سجاد است. همانطور که سجاد گفت، این چهارمین پروژه ماست و فکر میکنم هردو ما دنیای همدیگر را خیلی خوب درک میکنیم. سجاد بهخاطر ادراک فوقالعادهاش از ادبیات فارسی، به من کمک میکند که آن داستان و تصویری که در ذهن دارم را در موسیقیام به شعری مناسب تبدیل کنم.
در جنس موسیقی شما کلام نقش مهمی دارد و شما بهعنوان یک موزیسین، نویسندهای را در کنار خود دارید که جایگاه تقریبا تثبیتشدهای در تئاتر ایران دارد. میخواهم بدانم چطور ذهنیت شما آنقدر بههم نزدیک شد که از یک همکاری ساده و صرفا تبادل شعر در قطعاتی که میخواندی، به ایدهای مثل پیوند ادبیات و موسیقی رسیدید؟
رام: هرکدام از ما در یک طرف دنیا بزرگ شدهایم و هردو ما تجربههای مختلفی در زندگی داشتهایم اما فکر میکنم داستانهای مشترکی داشتهایم که از آنها برای کارهایی که در کنار هم میسازیم، الهام میگیریم. من فکر میکنم دنیاهای ما از هم خیلی دور نیست و فقط فرم آن کمی با هم متفاوت است.
افشاریان: هردو ما از یک نسل هستیم و هرچقدر هم هرکدام از ما در گوشه دیگری از دنیا بزرگ شده باشیم، باز از مسیرهای مشترکی گذشتهایم. قصههایمان برای هم آشناست و اگر در قسمتهایی هم با یکدیگر فرقهایی داشته باشیم، باز همدیگر را کامل میکنیم. درواقع خوانشهای تازهای با هم میکنیم و بهنوعی مکمل هم میشویم.
این سؤال را به این دلیل پرسیدم که تصویر من از سجاد افشاریان یک نمایشنامهنویس و حتی در گروه «بمرانی» یک شاعر و طراح است که خیلی در آثارش به بافت اجتماعی ایران امروز نزدیک میشود؛ یعنی گاهی وقتها بهصورت تلخی واقعگراست. از طرفی هم رام شاید واقعیات اجتماعی را بهصورتی بیان میکند که در آن یک نوع فانتزی و به قول خودش فضایی اپیک هم جریان دارد. میخواهم بدانم این دو فضای ذهنی چگونه بههم پیوند خوردهاند؟
افشاریان: من ادبیات خواندهام و در کنارش قصه نوشتهام، شعر گفتهام ولی هیچوقت شاعر یا ترانهسرا نبودهام و اتفاقا مجموعه شعرهایی را که در ١٤ سال گذشته سرودهام با کمی تغییر تبدیل به مجموعهای به همین نام «اسکارلت دهه شصت» کردهام که قرار است توسط نشر چشمه منتشر شود. حالا این پیشینه به من کمک میکند تا وقتی رام به من میگوید میخواهد در فضای جامعه امروز ایران موسیقیاش را تولید کند، بتوانم به ترجمان ذهنی آدمی که با او پیوند عمیقی دارم دست پیدا کنم. این اتفاقات کار را راحت میکند تا محصولی که دنبال آن هستیم بتواند به کلمه تبدیل شود.
رام: کار ما مثل بومی میماند که من آن را طراحی میکنم و سجاد به آن رنگ اضافه میکند. فکر میکنم جالبترین بخش ارتباط من و سجاد در این پرفورمنسها این است که سجاد بهخوبی نبض جامعه را در دست دارد و هر قشری از جامعه ایران را خیلی خوب درک میکند. این اتفاق برای من خیلی هیجانانگیز است، چراکه خودم هم دوست دارم با اقشار مختلف جامعه ارتباط برقرار کنم و با دغدغه و حرفهای آنها آشنا شوم. سجاد در شعرهایی که میگوید هم همینگونه است؛ از شعرهای خیلی ساده و قابلفهم برای همه - اما زیبا - دارد تا شعرهای عاشقانه استعاری. دلم نمیخواهد شعرهایی که میخوانم فقط محدود به یکسری موضوعات کلیشهای شود چراکه با توجه به اقشار مختلف جامعه، حرفهای زیادی برای گفتن وجود دارد. فکر میکنم خیلی بهتر میشد اگر همه سعی میکردند بهجز گفتن فقط «دوستت دارم»های مداوم، حرفهای دیگری هم در آثارشان بزنند.
دوست داشتم از سجاد افشاریان بپرسم بهعنوان یک هنرمند که در مدیوم خودش تثبیت شده است، چه دلیلی برایش وجود داشته که به سمت موسیقی سنتی یا پاپ نرفته و از یک جریان سومی سر درآورده که شاید هنوز خیلی مردمپسند نیست. چه قرابتی بین جهان فکری خود و این نوع از موسیقی دیدهاید؟
افشاریان: یک بخش آن علاقهای است که خودم به موسیقی داشتم و قبل از اینکه بخواهم تئاتر را شروع کنم، گیتار میزدم. اما به دلیل شرایط خانوادهها که آن زمان نسبت به موسیقی سختگیرتر بودند، نتوانستم موسیقی را به صورت جدی ادامه دهم و بعد هم اینکه همه ما سعی داریم زبان شخصی خودمان را پیدا کنیم. هنرمندی هم که موسیقی کار میکند میخواهد به زبان شخصی خودش برسد که این موضوع شاید در ادبیات بیشتر اتفاق میافتد. موضوع جذاب برای من این بود که جنس کلام این نوع موسیقی، هم ترانه نیست و هم هست، یعنی هم در قید قافیه و وزن است و هم نیست. بههمیندلیل خیلیجاها میتوان دیالوگ را وارد این نوع از موسیقی کرد و حرف زد و درواقع میتوان حرفها را خواند و نه لزوما شعرها را. همین موضوع بود که علاقهمندی من را به این جنس از موسیقی بیشتر کرد.
حالا در پروژه «اسکارلت دهه شصت» قرار است بهلحاظ سازبندی و ارکستراسیون شاهد اتفاق تازهای از موسیقی رام باشیم؟
رام: من قبلا همه موسیقیهایم را خودم مینوشتم که شاید باعث میشد کارها گاهی وقتها کمی یکدست شوند اما الان با بچههایی که بهعنوان یک گروه دورهم جمع شدهایم، سلیقههایمان را با یکدیگر به اشتراک میگذاریم و سعی میکنیم از برایند آن، اثر دلنشینی بیرون بکشیم. من همانقدر که دوست دارم موسیقیهای شلوغ و آپتمپو بنویسم، همانقدر هم دوست دارم موسیقیهای آرامتر و خلوتتر و حتی تلخ بسازم چون فکر میکنم واقعیت تجربه زیست یک انسان هم ترکیبی از این دوتاست. من باور دارم که یک موزیسین هرچقدر بیشتر روی صحنه برود، تجربه بیشتری کسب کرده و اعتمادبهنفسش هم بیشتر میشود. علاوهبراین، ارتباط اعضای گروه هم با یکدیگر خیلی عمیقتر و جدیتر و درواقع یک ارتباط ناخودآگاه درونی میشود.
افشاریان: نکته جذاب برای من این است که واقعا در آثار رام طی ماهها و سالهای پشتسر، تفاوت مشهودی را، چه در کیفیت موسیقی و چه در چیزی که ما به آن هنر اجرا میگوییم، احساس میکنم. البته نکته جالب و مهمتر برایم این است که رام آن را در اینجا و با هموطنان خودش به اشتراک میگذارد، در صورتی که میتوانست در نقطه دیگری از دنیا این کار را انجام دهد.
در این اجرا رام قطعات قدیمی خود را هم میخواند یا کارها جدید هستند؟
رام: یک تعداد قدیمی و چندتایی هم جدید هستند. اما دوست دارم بیشتر تأکید روی قطعات تازهای باشند که شنیده نشدهاند.
یعنی در این اجرا قطعه «شکارچی» را هم اجرا میکنید؟
رام: بله.
پس میتوان گفت این اجرا درواقع میتواند تصویر جدیدی از رام را به مخاطبان معرفی کند؟
افشاریان: بله. چون رام اتفاقا یک آلبوم هیجانانگیز هم پیشرو دارد.
پس کمی در مورد آلبوم جدید و مستقلی که قرار است منتشر کنید هم توضیح دهید.
رام: بهار سال گذشته یک آلبوم ضبط کردم که خیلی پراکندگی داشت. من بزرگترین منتقد خودم هستم و برای همین یک روز به خودم گفتم که توانایی ما خیلی بیشتر از این آلبوم است. البته آن آلبوم چند کار خوب هم داشت اما از کلیت و انسجام آن خیلی راضی نبودیم؛ بههمیندلیل همهچیز را کنار گذاشتیم و دوباره از صفر شروع کردیم. آلبوم جدید، اولین اثر رسمی من خواهد بود و دوست دارم بهعنوان اولین آلبوم، یک اثر پرهیجان و پرافتخار ارائه کنم تا بتوانم تمامقد پشت آن بایستم و بگویم همه تلاش خود را برای خلق آن به کار بستهام.
عنوان اجرای شما «اسکارلت دهه شصت» است و هر دو هم متولد دهه شصت هستید. دهه شصت در تاریخ ایران و همچنین در زندگی شخصی ما که کودکیمان را در آن گذراندهایم، دهه خاصی است. آیا این پرفورمنس به دهه شصت ما ارتباط پیدا میکند و مُلهم از آن دهه پرتنشی است که در عین حال نوستالژی خاص خودش را هم دارد؟
افشاریان: حتما! این اجرا کاملا تحت تأثیر دههشصتیبودن ما است که به زعم من شاید نسلی بیشتر دغدغهمند است و با زندگی بیشتر درگیر. نسلی که سعی میکند روی پای خود بایستد و برای بهدستآوردن جایگاهش بجنگد.
از یک طرف هم با کلمه «اسکارلت» طرف هستیم که شخصیت جذاب رمان و فیلم «بر باد رفته» است؛ فیلمی که در آن سالها بارها و بارها در ویدئوها پخش میشد و با اینکه در بستر جنگهای داخلی آمریکا ساخته شد، یک عاشقانه با روزنههایی از امید بود که برای ما جذابیت زیادی هم داشت.
افشاریان: بله. در بخش ادبیات، ما با متنی به نام «هرکسی یا روز میمیرد یا شب؛ من شبانهروز» مواجه هستیم که سه دهه را زنجیروار بررسی میکند؛ یک استاد دانشگاه که دهه پنجاهی است، یک دانشجوی دهه شصتی و نسلی که متعلق به دوران پس از جنگ است و تحتتاثیر آسیبهای بعد از جنگ قرار گرفته است. حالا در این میان جریانی که آنها را به هم مرتبط میکند، عاشقانهای است که با تلخی همراه است.
ما شاید نسلی هستیم كه فراز و فرودهای اجتماعی و اقتصادی زیادی را از سر گذراندهایم. در واقع اتفاقاتی برای نسل ما افتاده که شاید واکنش نسل بعدی به این قضیه، نوعی بیتفاوتی و سرخوشی ناگزیری است که در آنها به وجود آمده. اما انگار یک دهه شصتی نمیتواند این تجربه را درک کند و شکافی که بین دهه شصت با نسلهای قبل و بعد از خودش به وجود آمده، خیلی عمیقتر از شکافی است که بین نسلهای پیش از این بوده است.
رام: من نه ادعای روشنفکری دارم، نه ادعا میکنم که هنرمند کمنظیری هستم، ولی سلیقهای دارم و دوست دارم یک کاری انجام دهم. موضوعی که راه و روش سجاد را در آن خیلی میپسندم و فکر میکنم خودم هم در همان مسیر حرکت میکنم، این است که همیشه دوست دارم کارم حرفی برای گفتن داشته باشد و هنرم به یک چیز سطحی تبدیل نشود. به نظرم یکی از مهمترین مشکلات برخی از هنرمندان جامعه ما این است که حرف دل خودشان و نسلشان را نمیزنند. ولی من در تجربه شخصیام بهعنوان موزیسین یا سجاد یا بهعنوان نویسنده به عین دیدهایم که وقتی هنرمند احساسات خود را بدون واسطه و عریان به مخاطب ارائه میکند، دقیقا همان زمانی است که میتواند با اثرش یک ارتباط واقعی و درونی با مخاطب برقرار کنند، نه یک ارتباط سطحی و گذری.
افشاریان: چه به حق و چه ناحق، ما در معرض تجربهکردنِ این روزها و پشتسر گذاشتن آنها قرار گرفتیم. نکتهای در این میان وجود دارد که نمیخواهم آن را به تمام همنسلان خودم الصاق کنم و شاید خیلی قطعیتر بتوانم آن را در مورد افراد حاضر در این پروژه بازگو کنم؛ آنهم اینکه وقتی ما پشت سر خود را نگاه میکنیم، میبینیم که همیشه دغدغه اجتماعی داشتهایم و همیشه سعی کردهایم در خیابان نسبت به آدمهایی که از کنارشان میگذریم، بیتفاوت نباشیم. احساس من این است که شاید نسل بعدی فقط منتظر رخدادن اتفاقی است که بتواند سریع به آن واکنش نشان دهد. البته من به دلیل فعالیتهایم با آن نسل هم در ارتباط هستم و فکر میکنم که آنها نیز یک جاهایی آدم را غافلگیر میکنند، یعنی اصلا اینطور نیست که نتوان روی آنها حساب باز کرد. اتفاقا آنها هم در برخی جاها نبوغ بسیار خلاقانهای از خود نشان میدهند.
تا چه حد مخاطب خود را از نسل جدید میدانید؟
افشاریان: بستگی به پروژهای دارد که تعریف میکنیم. بههرحال حُسنی که پروژههایی از این دست دارد، این است که شاید مخاطب تئاتری من با رام و موسیقی او آشنا شود و طبعا مخاطب رام هم با من آشنا میشود. یعنی مدام میتوانیم در این زمینه به هم کمک کنیم.
سؤالی که همیشه از همه میکنم این است که مثلا ٣٠ سال بعد قرار است بگوییم، بهترین نویسندهها و موزیسینها در این دوره چه کسانی بودند؟ درست مثل ما که الان میتوانیم بگوییم بهترینهای هنر ایران در ٣٠ سال پیش، این هنرمندان بودند. اما متأسفانه من فکر نکنم سی سال دیگر خیلی از هنرمندانی که الان محبوب و معروفاند، در ذهن کسی باقی مانده باشند. نمیخواهم به کسی بیاحترامی کنم و منظورم این است که خود من در این زمینه احساس مسئولیت میکنم و فکر میکنم باید برای خلق آثار به یاد ماندنی تلاش کنیم؛ آثاری که در زمان حل نشوند.
خیلیها میگویند فیلمهایی که مردم در سینماها میبینند، به هر دلیلی زمین تا آسمان با زندگی واقعی آنها متفاوت است. تا چه حد موضوعی که مطرح کردی به این برمیگردد که به مرور، هنرمندان پذیرفتهاند فقط حرفی را بزنند که مورد تایید است و بازار دارد و تا چه حد این موضوع را در آن دخیل میدانی که مردم بیحوصله شدهاند و حال و حوصله تعمق ندارند؟
افشاریان: بههرحال سطحیشدن در هر بعدی یک آفت است؛ چه در بخش فرهنگی و چه در بخشهایی که سطحیشدن خود را در قالب بیتفاوتی نشان میدهد. بله، در توسعه عمومی کمکم این اتفاق در حال رخدادن است اما ما میتوانیم از روش عکس استفاده کنیم و بگوییم چگونه آدمها میتوانند از سطحیشدن دور باشند؟ طبیعتا قسمت مهمی از آن مطالعه است. یک زمان که خیلی دور نیست، تیراژ کتابها حدود ٣٠ هزار بود و تازه نویسندهها میگفتند تعداد آنها بیشتر است و ناشران آن را به ما اعلام نمیکنند. اما امروز وقتی من میخواهم کتابم را چاپ کنم، میبینم نشرهای بسیاری هستند که ٣٠٠ یا ٤٠٠ نسخه از یک کتاب را بیشتر منتشر نمیکنند! خب این فاجعه است. طبیعتا وقتی آدمها از کتاب و فیلم و موسیقی خوب و کلا خوراک فرهنگی دور میشوند، قطعا در معرض خطر سطحیشدن قرار میگیرند. یک بخش این اتفاق تولیدکنندگان هستند و بخش دیگر آن افرادی هستند که قرار است چرخدندههای رسیدن این خوراکها به دست مخاطبان باشند. اما متأسفانه این چرخدندهها به نرمی نمیچرخند و هزارانهزار مشکل ریزودرشت سر راه آنها قرار دارد.
در آخر میخواهم بپرسم که آیا «صدسال پیش از تنهایی ما»، یعنی همان اجرای مشترکی که سال گذشته با هم داشتید هم قرار است منتشر شود؟
افشاریان: بله قرار است در شبکه نمایش خانگی منتشر شود. آن اجرا را ما با عنوان گلریزان صحنه خالی برای هنرمندان تئاتر که بیماری سرطان داشتند برگزار کردیم و بخش زیادی از عواید فروش شبکه خانگی آن هم برای هنرمندانی که با بیماریهای سخت دستوپنجه نرم میکنند در نظر گرفته شده است.
شرق/در نشست خبری چهارمین دوره «١٠ روز با عکاسان»:
بازار عکس ایران خیلی بزرگ نیست
شرق: رئیس هیأتمدیره انجمن عکاسان ایران میگوید نهتنها بازار اقتصادی عکس خیلی بزرگ نیست، بلکه عکاسان ایرانی هم بازار بزرگی ندارند. او در آستانه برگزاری چهارمین دوره «١٠ روز با عکاسان» نیاز جامعه عکاسان را دیدهشدن دانست. مسعود زندهروحکرمانی، رئیس هیأتمدیره انجمن عکاسان ایران، در نشست خبری چهارمین دوره «١٠ روز با عکاسان» که ظهر دیروز، ١٢ دی در خانه هنرمندان برگزار شد، گفت: «چهارمین دوره ١٠ روز با عکاسان از ١٨ تا ٢٧ دیماه با همکاری هفت انجمن تخصصی عکاسی در خانه هنرمندان ایران برگزار میشود. در این نمایشگاه مجموعه آثار شاخص هر انجمن به نمایش گذاشته میشود».
زندهروح سپس به تلاش برای برگزاری این برنامه در شهرهای دیگر اشاره کرد: «در نظر داشتیم که امسال با همکاری شهرداری فضاهایی را در استانهای دیگر برای ١٠ روز با عکاسان اختصاص بدهیم، اما مشکلات مالی و زمانی مانع شد».رئیس هیأتمدیره انجمن عکاسان ایران در بخشی از این نشست درباره بازار عکاسی گفت: «تجارتی که در بخش عکس میشود، بزرگ نیست. قاچاق دوربینهای عکاسی به نمایندگیهای رسمی لطمه میزند. بازار اقتصادی عکس خیلی بزرگ نیست و عکاسان ما هم بازار بزرگی ندارند؛ مثلا کسی که در زمینه عکاسی خبری فعالیت میکند، مجبور است در دیگر ژانرها هم کار کند. اگر امنیت شغلی داشته باشیم، هر عکاسی در شاخه تخصصی خود کار میکند».او افزود: «نیازهای جامعه عکاسی ما گرفتن عکس نیست، بلکه دیدهشدن و انتشار آن است که به همین منظور برای گسترش عکس در جامعه نشستهایی را با حضور مدیران فرهنگی خواهیم داشت تا عکاسان خواستههایشان را برای نمایش آثارشان مطرح کنند.
مجید ناگهی، دبیر چهارمین دوره ١٠ روز با عکاسان درباره جزئیات این دوره گفت: «امسال بیش از ۳۰۰ اثر از حدود صد عکاس روی دیوار گالریهای خانه هنرمندان میرود که شکل چیدمان و نمایش این آثار را خود انجمنها تعیین میکنند. برخی از نمایشگاهها به صورت گروهی برگزار میشود و برخی انجمنها مثل انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس نیز فضای گالری خود را به نمایش آثار یک عکاس اختصاص دادهاند».
روز اول، ۱۸ دی ساعت ۱۸ مراسم افتتاحیه برگزار میشود، روز دوم، ۱۹ دی به انجمن عکاسان خانه تئاتر ایران اختصاص یافته، روز ۲۰ دی، روز انجمن عکاسان ایران است و روز چهارم نیز در اختیار انجمن عکاسان میراث فرهنگی قرار گرفته است. روز پنجم به عکاسان انقلاب و دفاع مقدس اختصاص دارد، روز ششم نیز مختص عکاسان مطبوعاتی ایران است و بالاخره روز هفتم، هشتم و نهم نیز بهترتیب در اختیار عکاسان تبلیغاتی و صنعتی ایران، عکاسان سینمای ایران و انجمن عکاسان ایران قرار گرفته است و روز دهم نیز مراسم اختتامیه را خواهیم داشت». چهارمین دوره ١٠ روز با عکاسان با شعار «عکس، عکاسی و عکاسان» از ١٨ تا ٢٧ دیماه با همکاری هفت انجمن تخصصی عکاسی در خانه هنرمندان ایران برگزار میشود.
شهروند/نشست خبری سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر برگزار شد
چه ضمانتی وجود دارد؟ از حواشی نشست، لو رفتن اسامی اعضای هیأت انتخاب فیلمها و عناوین راه یافته به بخش «نگاه نو»، پیش از اعلام دبیر جشنواره بود
محمد صدیقی| نشست خبری سیوچهارمین جشنواره فیلم فجر دیروز ساعت ٩:٣٠ درحالی برگزار شد که اسامی هیأت انتخاب فیلمهای جشنواره، جمعهشب لو رفته بود. همچنین بیش از نیمی از کارتهای اصحاب رسانه در این دوره صادر نخواهند شد تا برج میلاد دههای آرامتر را نسبت به سالهای قبل بگذارند. در این نشست ابتدا صادق موسوی، مدیر ارتباطات و اطلاعرسانی جشنواره درباره علت کاهش مدعوین اصحاب رسانه عنوان کرد؛ این اقدام به این جهت انجام گرفته است تا احترام حضار حفظ شود و در سانسهای پربازدید، عدهای مجبور به نشستن روی زمین یا ایستادن در اطراف سالن نباشند اما بخش اصلی صحبتهای این نشست اختصاص داشت به آمار و ارقام محمد حیدری، دبیر جشنواره و همچنین پرسشهای اصحاب رسانه. در این نشست، مهتاب کرامتی نیز بهعنوان مشاور دبیر جشنواره حضور داشت. درکنار مهتاب کرامتی، شهاب حسینی نیز که امسال خود در فیلم «برادرم خسرو» حضور دارد، یکی دیگر از مشاوران است که در نشست دیروز حاضر نبود.
گاوصندوق نداریم
حیدری درباره درج بعضی از اخبار جشنواره به صورت غیررسمی و توسط برخی از رسانهها گفت: «ما تصمیم نداریم که اخبار جشنواره را در گاوصندوق مخفی کنیم اما درنظر داشتیم خبرها طوری منتشر شود که حاشیهای درپی نداشته باشد. اگر امسال هیأت انتخاب جشنواره معرفی نشدند، به این دلیل بود که میخواستیم در فضایی آرام و حرفهای فیلمها را ببینند و حقی ضایع نشود نه اینکه قرار باشد هیأت انتخاب را مخفی نگه داریم، بلکه معتقد هستیم با این شیوه آنها قبل از جشنواره گفتوگویی نمیکنند تا مشکلساز باشد.» او همچنین درباره انتشار اسامی فیلمهای بخش «نگاه نو» گفت: «درباره این بخش هم ما میتوانستیم اسامی را دو یا سه روز گذشته اعلام کنیم. با این حال به دلیل احترام به اهالی رسانه و بهتر دیدهشدن فیلمها تصمیم گرفتیم تا فیلمهای بخش «نگاه نو» در نشست خبری اعلام شود اما با توجه به اتفاقاتی که رخ داد، رویکرد اطلاعرسانی ما برای اعلام اسامی دیگر بخشهای جشنواره تغییر میکند.» مقصود حیدری به درز خبر پیش از موعد تصمیم گرفته شده ازسوی دبیر جشنواره بود. با این حال اسامی فیلمهای راه یافته به بخش «نگاه نو» در یک کلیپ پخش و اعلام شد.
راهیافتگان «نگاه نو»
اسامی ١١ فیلم پذیرفته شده در بخش مسابقه «نگاه نو» درحالی ازسوی حیدری اعلام شدند که این آثار از بین ٣٠ اثر به این بخش راه یافتهاند. همچنین طبق اعلام، ٤ کارگردان نیز همچنان در روند تولید فیلمشان بودند و با وجود ثبتنام نتوانستند در موعد مقرر آثارشان را ارایه دهند که ناچار از این بخش کنار گذاشته شدند. بنابراین آثار راه یافته به بخش «نگاه نو» به این ترتیب اعلام شدند:
١. ابد و یک روز به کارگردانی سعید روستایی
٢. ایستاده در غبار به کارگردانی محمدحسین مهدویان
٣. برادرم خسرو به کارگردانی احسان بیگلری
٤. پل خواب به کارگردانی اکتای براهنی
٥. جشن تولد به کارگردانی عباس لاجوردی
٦. خانهای در خیابان چهل و یکم به کارگردانی حمیدرضا قربانی
٧. خماری به کارگردانی داریوش غذبانی
٨. گیتا به کارگردانی مسعود مددی
٩. لاک قرمز به کارگردانی سیدجمال سیدحاتمی
١٠. متولد ٦٥ به کارگردانی مجید توکلی
١١. من به کارگردانی سهیل بیرقی
سیاسی نیستیم
بخش اعظمی ازجلسه اختصاص پیدا کرد به جلسه پرسش و پاسخ اهالی رسانه که با نگاههای متفاوت نسبت به رسانههای متبوعشان، سوالاتشان را مطرح کردند. حیدری در پاسخ به پرسشی درباره نزدیک بودن انتخابات مجلس شورای اسلامی و تأثیر حضور سیاستمداران درجشنواره فیلم فجر توضیح داد: «جشنواره فجر یک جشن مردمی است و سیاسی نیست. انتخابات هم در زمان خودش برگزار میشود اما با سیاست کاری نیست.»
آشغالهای دوستداشتنی
حیدری درپاسخ به این پرسش که آیا فیلم «آشغالهای دوستداشتنی» ساخته محسنامیر یوسفی به هیأت انتخاب جشنواره ارایه شده است، گفت: «از آنجا که این فیلم در دوره سیودومین جشنواره فرم تقاضا را پر کرده بود و هرچند در دوره چهارم هم فرم جشنواره را باردیگر پرکرده است، طبق آییننامه جشنواره فیلم را به هیأت انتخاب ندادیم. چون باید در این دوسال پروانه نمایش را دریافت میکرد، همه فیلمهایی که پروانه ساخت داشتند و فرم را پرکردند، به هیأت انتخاب ارایه شدند.» حیدری اضافه کرد: «براساس آییننامه فجر فیلم «آشغالهای دوستداشتنی» که یکبار در سیودومین فرم جشنواره را پر کرده است، نمیتواند در دوره بعدی تقاضای حضور درجشنواره را داشته باشد.»
فشارهای خارجی
حیدری در ادامه نشست در پاسخ به این پرسش که فشارهای خارجی چقدر بر تصمیمات دبیر جشنواره موثر خواهد بود، گفت: «همانطور که قبلا اعلام شده، مسئولیت هر اتفاقی در مورد فیلمها به عهده دبیر است و من باید پاسخگو باشم. هرچند در بخشهایی، حاشیههایی ایجاد میشود و شاید دبیر ناچار شود با بعضی نهادهای دیگر وارد گفتوگو شود، اما با اعتمادی که رئیس سازمان سینمایی و وزارت ارشاد به بنده دارند، تا پایان اختتامیه از همه فیلمهای جشنواره صیانت میکنم و اگر هر اتفاق و مشکلی پیش بیاید، صراحتا اعلام خواهم کرد.»
صرفهجویی
حیدری همچنین درباره بودجه جشنواره سیوچهارمین فیلم فجر گفت: «اصل این است که جشنواره با صرفهجویی برگزار شود اما درعین حال تلاش میکنیم جشنی در سطح ملی و باکیفیت باشد و امیدواریم با حضور حامی مالی جشنواره بخشی از مشکلات برطرف شود.» او درباره مبلغ بودجه عنوان کرد: «بودجه جشنواره فجر هرسال متغیر بوده اما ما هم براساس بودجه دورههای گذشته این دوره را اداره میکنیم که امیدواریم ٨٠درصد بودجه از طریق حامی مالی بخش خصوصی تأمین شود.»
خیریه کتایون ریاحی
حیدری که در این دوره از جشنواره با بنیاد خیریه کمک به سرپرستی کتایون ریاحی در برگزاری جشنواره همکاری دارد، درباره حضور این بنیاد توضیح داد: «خانم کتایون ریاحی متولی این خیریه است که البته حامی جشنواره نیست اما در بخش سینماهای مردمی کنار ما خواهد بود چراکه در این دوره بیشتر روی مخاطبان مردمی متمرکز شدهایم. ضمن اینکه با این شیوه مردم هم با فعالیت خیریه ایشان آشنا میشوند.» او همچنین درباره استفاده از چهرههایی مانند مهتاب کرامتی و شهاب حسینی بهعنوان مشاوران این دوره از جشنواره تصریح کرد: «درهمه جشنوارههای جهان استفاده از چهرههای آن کشور رایج است و افتخار ماست که درجشنواره فجر هم به جایی برسیم که هنرمندان جشنواره را برگزار کنند و دولت فقط نظارت داشته باشد، حضور خانم کرامتی بهعنوان مشاوره هنری تحسینبرانگیز بود چراکه ایشان مانند دیگر اعضا درکنار جشنواره بود و ایدههای بسیار خوبی هم مطرح کرد. همچنان که شهاب حسینی هم در بخشهای مختلف جشنواره مشاوره داده است، البته از آنجا که ایشان یک فیلم در بخش «نگاه نو» داشت، هیأت انتخاب این فیلم را بهعنوان اثری مستقل دیدند و حضور شهاب حسینی بهعنوان بازیگر تأثیرگذار نبود.»
چه ضمانتی وجود دارد؟
حیدری درپاسخ به این پرسش که با توجه به لو رفتن لیست فیلمهای بخش «نگاه نو» چه ضمانتی وجود دارد که آرای هیأت داوران جشنواره تا شب اختتامیه محفوظ بمانند، گفت: «صیانت از فیلمها و اخبار جشنواره به عهده ماست اما از دوستان خبرنگار هم میخواهیم کنار ما باشند. هرچند کار رسانه پیگیری اخبار است اما خواهش من این است که احترام متقابل به یکدیگر داشته باشیم. ما تلاش میکنیم با صیانت از آرا هیجان جشنواره را حفظ کنیم اما در مورد اخبار دیگر بخشهای جشنواره تمهیداتی داریم تا مثل بعضی از اخبار قبلی لو نروند. ما به احترام شما این اخبار را برای امروز نگه داشتیم اما متاسفانه در بعضی از رسانهها منتشر شد.» در پایان نشست، مهتاب کرامتی جلوی دوربین یکی از شبکههای خبری قرار گرفت و عکاسان برای ثبت تصاویرشان به سمت او رفتند. همچنین اواخر جلسه، خبر درگذشت محمدعلی اینانلو ازسوی صادق موسوی اعلام شد.
فرهیختگان/وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خبر داد
تاسیس شرکت 500 میلیارد تومانی برای کمک به هنر
گروه ادب و هنر: وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از تاسیس شرکت 500 میلیاردی برای کمک به عرصه فرهنگ خبر داد. علی جنتی که شامگاه 11 دی در تئاترشهر به تماشای نمایش «ترور» نشسته بود، در پاسخ به گلایههای حمیدرضا نعیمی درباره مصائب هنرهای نمایشی و فعالان این عرصه بهویژه در زمینه کمبود اعتبارات گفت: «بخشی از اشکالات شما درست است، اما باید دقت داشته باشیم امسال بعد از انقلاب بهویژه بعد از سال 67 بدترین سال مالی بوده و بنده و دیگر مدیران پیوسته در تلاش هستیم اعتبارهای موردنیاز تامین شود.» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به نامگذاری سال 94 به نام سال تئاتر گفت: «امسال را به این دلیل سال تئاتر اعلام کردیم که واقعا علاقهمند به تحول در این حوزه بودیم اما میپذیرم به دلیل تنگناهای مالی در مواردی هم موفق نبودیم.»
علی جنتی با تاکید براینکه تلاشهای زیادی در زمینه حمایت از هنرمندان صورت گرفته است، گفت: «بهعنوان نمونه گروه زیادی از هنرمندان تحتپوشش صندوق حمایت از هنرمندان قرار گرفتهاند. 45 هزار هنرمند عضو این صندوق هستند که بخش عمده ای از آنها تحت بیمه درمانی و بخشی هم زیر پوشش بیمه تکمیلی قرار دارند. در ارتباط با بیماریهای خاص مانند اماس یا سرطان که گاهی هزینههای پانصد میلیون تومانی برای وزارت بهداشت به همراه دارد؛ مذاکره کردهایم تا این وزارتخانه تمام داروها و خدمات موردنیاز بیماران را رایگان در اختیارشان قرار دهد. چنین نیست که فضایی ترسیم کنیم که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دست روی دست گذاشته است. من و تمام معاونان شبانهروز وقت خود را برای تامین امکانات گذاشتهایم و در تلاش هستیم بند ناف صندوق حمایت از هنرمندان را از دولت جدا کرده و آن را به یک بنگاه اقتصادی تبدیل کنیم. طی دو سال گذشته که امور را برعهده گرفتهام دو جلسه مشترک با مدیران تمامی بانکها و دو جلسه هم با مدیران تمامی هلدینگها برگزار کردهایم. چند هفته قبل نیز جلسهای مشترک به همراه تمامی این بخشها برگزار شد که درنتیجه آن یک شرکت پانصد میلیارد تومانی سرمایهگذاری برای حمایت از هنرمندان وارد بورس شده است.»
قدس/جلیلی در شبکه خبر:
سینمای ایران، حتی دغدغه سینما هم ندارد
شب گذشته وحید جلیلی به برنامه شهر فرنگ شبکه خبر آمد و از جشنواره مردمی عمار، رابطه دولت و سینما حرف زد و البته انتقادهایش به وضعیت فیلمسازی سینمای ایران را مطرح کرد.
به گزارش قدس آنلاین و به نقل از تسنیم، وحید جلیلی مسئول شورای سیاست گذاری جشنواره عمار در برنامه «شهر فرنگ» شبکه خبر در پاسخ به این سئوال که وجه تسمیه این جشنواره چیست و چرا این نام برای جشنواره برگزیده شده است، گفت: همانطور که می دانید، اولین جشنوازه عمار در سال 1389 برگزار شد. حوادث 1388 برگرفته از مسایل سیاسی و نیز مسایل اجتماعی کشور بود. یک بی توازنی شکل گرفته بود در میان گروه ها و جشنواره عمار با همان هدف شکل گرفت. بعد از حوادث 1388 کلمه عمار زیاد شنیده می شد. حضرت عمار یاسر در زمان پیامبر و در اعصار فتنه وظیفه اطلاع رسانی و غبارروبی از چهره اسلام بودند. این کلید واژه در سال 1388 خیلی مهم بود در سپهر جامعه شناسی سیاسی ایران و به دنبال آن، ما هم تصمیم گرفتیم این کلید واژه را رها نکنیم و تا کنون هم از این اسم به درستی انتخاب شده و ما نیز تغییر نداده ایم.
وی در ادامه در خصوص تغییراتی که این جشنواره در فضای هنری و به ویژه در فضای سینمایی کشور ایجاد کرد است، گفت: ادبیات سینمای ایران چند وقتی است که در جا می زند. بخش مهم از معضلی که ما داریم، سازمان تماشای سینماست. سینما تنها محلی است که به نام جایی که در آن عرضه می شود، خوانده می شود. سینما جایی است که مردم جمع می شوند و دقایقی را در آن سپری می کنند. متاسفانه سازمان تماشایی که در سینما داریم، نتوانسته است، جمعیت 80 میلیونی را به خود جذب کند. باید ببینیم که چه اتفاقی باید بیافتد. شیوه ارائه آثار سینمایی را برای دستیبابی مخاطب عام راحت تر کنیم. ما هم اسمش را در جشنواره صفت مردمی نهادیم برای اینکه از همان ابتدا مشخص کرده باشیم که میخواهیم برویم سراغ همه مردم و نه قشر سینماروی خاصی. الان وضعیت به گونه ای شده است که فیلمی را دویست هزارنفر ببینید تیتر میزنند ورود فیلم به باشگاه میلیاردیها و همه توهم میزنند که فیلم دیده شده است. مجموع ادبیات سینمایی هم که ما داریم نتوانسته است، راه حلی برای برون رفت از این قصه ارائه بکند. عمار از این حیث دارد تلاش می کند، یک مخاطب جدیدی را به سینما وارد بکند. مجموع پیامکهایی که به جشنواره عمار شد در یک نسبت معمول، ما حدود 80، 90 هزار شماره تلفن داریم که به ما پیامک زدهاند و اگر فکر کنیم که از هر 5 نفر یک نفر پیامک زده باشد، شاید با میزان مخاطبان سینمای ما برابری کند. علاوه بر آن و مهمتر از آن، خیلی از این مخاطبان در روستاها هستند. در مناطقی که اساسا دسترسی به سنما وجود ندارد. تا کی باید صبر کرد تا در چند ده سال آینده، به آن مناطق هم سینما برسد. از این نظر عمار در حال انجام یک تجربه در حال تکامل است.
جلیلی همچنین در مورد اطلاق صفت مردمی به جشنواره عمار گفت: این صفت فقط به جهت تاکید آورده شده است و نافی مردمی بودن سایر جشنوارهها نیست.این تاکیدی است برای اینکه هم دستاندرکاران جشنواره متوجه باشند که اینجا یک محفل نخبگانی نیست و این خطر مردمی گم نشود. این بحث مردمی البته فقط منحصر به مکانهای اکران نیست و بیشتر مربوط به موضوعاتی است که شما در فیلمهای این جشنواره میبییند. بببیند ما در سالهای اخیر، به صورتی کاملا افراطی به مساله فرم پرداختیم و سینما را در فرم خلاصه کردیم. اگر این گزاره درست باشد خب چه لزومی به ادامه مسیر سینمای ایران هست. در سینمای جهان سالانه صدها فیلم با تکنیک و فرم درجه یک ساخته میشود که قابلیت پخش عمومی در ایران را هم دارد. اما واقعیت این است که همه چیز فرم نیست. مردم دوست دارند موضوعات خودشان را در سینما بببیند. خودشان را ببیند. مطمئنا هر چه قدر بشود تکینکها و فرمهای سینمایی را بهتر به کار گرفت باید استفاده کرد، اما نمیتوان به این بهانه از این همه موضوعات ملی گذشت. عمار دارد این کار را میکند. کورسویی ایجاد میکند تا تلاش کرد تا هزاران سوژه و موضوع سانسور شده، کمی به یادمان بیاید.
رئیس شورای سیاستگذاری جشنواره عمار همچنین به ایجاد توزان میان فرم و محتوا در هر دو طرف ماجرا اشاره کرد و گفت: البته فرم بماهو فرم در واقع ناقض خودش است. یعنی شما وقتی میتوانید فرم را به کمال برسانید که محتوایی درجه یک وسط باشد. معمولا هم پرمحتواترین فیلمهای سینمای ما خوشتکنیکترین فیلمهای ما هم بوده است. سالهاست که گفته میشود که سینما دو بعد هنر و صنعت دارد، اما هم اکنون باید به بعد دیگری به نام رسانه هم اشاره کرد. فیلم متوسطی به نام «آرگو» چگونه در آمریکا اسکار میگیرد و در طراز درجه یک سینمای هالیوود قرار میگیرد. در حالی که اگر بخواهد صرفا با معیارهای صنعتی و هنری ارزیابی شود هیچ گاه در این جایگاه قرار نمیگیرد.
جلیلی ادامه دارد: سالها در مورد ارزش فرم در سینمای ایران صحبت شد، اما چه قدر به سرگرمی و جذابیت سینمای ایران کمک کرد؟ اگر سوژه و محتوا اهمیتی ندارد، چرا سینمای ایران تعطیل نمیشود. این ارزشهای فرمی و تکنیکی شرط کافی است، اما شرط لازم نیست. شرط لازم این است که شما بروی در مسیر فرهنگ و تاریخ خود و داشتههای خود را بیرون بکشی، قهرمانهای خود را به روی پرده بیاوری. خیلی جالب است که ما در واقعیت زندگی اجتماعی و سیاسی و تاریخی خود دهها هزار قهرمان داریم و به یکباره، جو ضدقهرمانی در سینمای ایران به راه میافتاد. قهرمانهایی که به شدت بار دراماتیک دارند و توجهی به آن نمیشود و سینمای ایران در واقع خودش را از دو چیز محروم میکند: از یک طرف مخاطب میلیاردی در دنیا که به شدت عطش دارد که ایران را بشناسد و از طرف دیگر خودش را از هزاران جنبه دراماتیک محروم میکند. رهبر انقلاب در دیداری که با کارگردانها داشتند گفتند که چرا نمیروید زندگی شهید برونسی را بسازید. مشکلی که ما امروز در جامعه مان داریم این است که تخیل هنرمند ما از واقعیت جامعه ما عقب مانده است.
مدقق از جلیلی در مورد استفاده او از واژه سانسور پرسید و گفت این سانسور چهگونه شکل گرفته است. جلیلی اشاره ای به نام برنامه کرد و گفت انگار از ابتدا در جامعه هنری و رسانهای ما این سانسور وجود داشته است که سینما فقط باید شهرفرنگ را نشان داد. اتوپیای غرب را.
چرا سینمای ایران نتوانسته منطقه را تسخیر کند
مدقق در ادامه ادعا کرد برخی میگویند که دست اندرکاران جشنواره عمار، مخالف سینمای فعلی ایران هستند. جلیلی در پاسخ گفت: سینمای فعلی ایران که یک کل به هم پیوسته نیست. خود سینما را که نگاه میکنید، طیفهای گوناگونی دارد. اصل اول این است که ظرفیت فنی سینمای ایران را باید قدر دانست. بحث ما این است که چرا از پتانسیل و ظرفیت سینمای ایران به درستی استفاده نشده است.
ما میگوییم که چرا سینمای ایران نتوانسته است منطقه را تسخیر کند. چرا فیلمهای نتوانسته در کشورهای منطقه مثل پاکستان، افغانستان، تاجیکستان، لبنان، عراق و سوریه حاکم نشده است. میتوانسته چنین کاری را بکند. اگر رویکردها تغییر کند و از آن نگاه شهرفرنگی فاصله بگیرد. اگر از سینمایی فاصله بگیرد که صرفا ترویج اتوپیای دیگری است. در سال سینمای ایران نزدیک صد فیلم سینمایی تولید میشود که نام سینمای ایران را روی آن میگذارند ولی 90 فیلمش فقط برای میدان ونک به بالاتر است. این سینما، سینمای شمال تهران است که شناسنامه جعلی سینمای ایران را دارد.
وی افزود: رنگین کمان اقوام ایرانی، جذابیتهای بصری طبیعت ایران، کوه، کویر، دریاها و رودهای کشور ایران در کجای این سینمای ایران است. سینمای محدود روشنفکری که در یک اتاق و آپارتمان و چند خیابان تهران است را نباید همه سینمای ایران دانست.
مدقق در ادامه سوالش را اینگونه مطرح کرد: پس رابطه سینما و دولت چگونه باشد؟ چون بعضی میگویند که سفارشی ساز نیستیم و خودمان فیلم میسازیم. جلیلی در پاسخ گفت: اینگونه نظرات به خاطر این است که برخی یک سری مشهورات غلطی میکنند و فرصت نقد را هم نمیدهند. آمریکایی که خودش را اصل سینمای دنیا میداند، آرگو را می سازد. بن افلک کارگردان آرگو یک مصاحبه جالبی دارد و میگوید که اولا افتخار میکنم که هر دو پدربزرگ من در جنگ جهانی دوم حضور داشتند و بعد میگوید که تمام عوامل فیلم «پرل هاربر» برای این فیلم دستمزد نگرفتند. بعد همین فرد میگوید من حاضر نیستم در فیلمی با دستمزد بالا بازی کنم که احتمال بدهم سربازان جنگ جهانی از دیدن این فیلم ناراحت میشوند.
وی افزود: حالا ما در یک جامعه انقلابی به سر میبریم. ملتی که دهها هزار نفر از بهترین جوانهایش را در راه آرمانهایش فدا کرده است. چطور لفظ سفارشی را به کار میبرند و میآیند هنر و انقلاب را تفکیک میکنند. همین هنرمند میآید افتخار میکند که نشان شوالیه گرفتم. شوالیه به کسی میگفتند که در جنگهای استعماری بدترین جنایت ها را انجام میداده است، بعد هنرمند ایران میآید با افتخار میگوید که نشان شوالیه گرفتم. این سفارش نیست، پس این چیست؟ جشنواره های مثل کن، برلین سفارش نمیدهند.
جلیلی ادامه داد: بسیاری از فیلمسازان که ادعایی هم دارند، انگار که میگویند ما برای همه فیلم می سازیم به غیر از دولتی که از مردم ایران رای گرفته باشد. از آلمان و فرانسه و جاهای دیگر سفارش فیلمسازی میگیرند بعد سفارش ساخت فیلم پدر یا مادر سه شهید را رد میکنند.
این فعال فرهنگی با اشاره به حضور مادر شهیدان خالقی پور در افتتاحیه جشنواره فیلم عمار گفت: مادر شهید، از شیرین تر از جان خودش گذشته تا امنیت کشور تامین شود؛ آیا حق ندارد مطالبه خودش را با فیلمساز درمیان بگذارد.
اینجای بحث بود که مدقق بار دیگر از رابطه دولت و سینما پرسید که از نظر سازمانی چگونه باید به این رابطه نگاه کرد. جلیلی این بار گفت: برای این رابطه الگو در جهان است. شما به بی بی سی نگاه کنید. شبکه خبری که به دولت بریتانیا وابستگی دارد و صد در صد از دولت ملکه بریتانیا سفارش پذیر است. آنها برای پازل جهانی طراحی شده شان جایگاهی قائلند. حتی از ایران نیرو میگیرند و برای تامین اهدافشان استفاده میکنند. یا شبکه ای مثل «من و تو» بر اساس یک راهبرد کلانی بوجود میآید. هر روز یک شبکه جدید با اهداف مشخص سیاسی ایجاد میشود و برخی سرشان را مثل کبک داخل برف میکنند و میگویند جمهوری اسلامی باید این ها را رها کند.
جلیلی در ادامه گفت: دولت و رئیس جمهور کشور ایران باید این دغدغه را داشته باشد که مثلا چرا راجع به شهید رجایی فیلم ساخته نشده است. باید سرمایه گذاری کند تا این فیلم ساخته شود.
مجری برنامه شهر فرنگ باردیگر پرسید: پس تکلیف نقد اجتماعی چه میشود؟ جلیلی گفت: اتفاقا اینجا حوزهای است که نقد اجتماعی مطرح میشود. شما به فیلم «آژانس شیشه ای» نگاه کنید. آیا این فیلم میگوید که همه چیز جامعه خوب است، یا اینکه میگوید چقدر آدمهایش خوشبخت هستند؟ نه! «آژانس شیشه ای» فیلمی معترض و در عین حال وفادار به نظام و مردم خودش است.
ما سینمای طرح مساله نیاز داریم، نه سینمای القای بن بست!
جلیلی ادامه داد: ما سینمای طرح مساله نیاز داریم، نه سینمای القای بن بست! طرح مساله یعنی چی؟ مساله به شکل ساده اش یعنی ترکیبی از معلومات و مجهولات که به کمک معلومات بتوانی مجهولات را حل کنی.ترکیبی از داشته ها و نداشته ها. سینمای طرح مساله یعنی سینمایی که داشته های جامعه خودش را میبیند و بر اساس این داشته ها میرود آن نداشته ها را علاج میکند. ولی سینمایی که میآید میگوید این جامعه هیچ ندارد و فقط و فقط باید به غرب نگاه کرد و تمام مسالههای ما یک جای دیگر حل شده است و به نتیجه رسیده است و آنجا هم غرب است. این سینما تلاش دارد که القای بن بست کند. وگرنه سینمای نقد اجتماعی یکی از ژانرهای اصلی سینمای انقلاب است که در فیلمهای مختلفی هم دیده ایم.
مجری برنامه شهر فرنگ در ادامه به حاشیه هایی اظهارات هفته گذشته جلیلی، مبنی بر عدم حمایت سازمان سینمایی از جشنواره عمار اشاره کرد و گفت: میگویند که مگر عمار جشنواره مردمی نیست پس دیگر چه نیازی به بودجه دولتی دارد؟ جلیلی در پاسخ گفت: پاسخ شوخی این ادعا این است که مگر دولت مردمی نیست که اینگونه میگویند. باید بگویم که در این جوابیه ارشاد یک عدم آشنایی نسبت به جشنواره عمار وجود دارد که مثلا من را دبیر جشنواره خطاب کرده است درصورتی که دبیر جشنواره آقای طالب زاده هستند.
وی ادامه داد: مشکل فراتر از این حرفها است و مربوط به این دولت و دولت قبل نیست. یک بودجه مصوبی را مجلس شورای اسلامی برای جشنواره عمار قرار داده است که دولت حاضر نشده است این بودجه مصوب را اجرایی کند. با نگاه درست به جشنواره عمار میتوان گفت که آورده این جشنواره برای سینمای ایران خیلی خوب بوده است که متاسفانه این را نمی بینند. جشنواره عمار توانسته است که انگیزهها و ظرفیتهای مردمی را پای کار بیاورد که اگر دولت میخواست هزینه کند میلیاردها تومان باید هزینه میکرد. طالب زاده یک تعبیر جالبی در افتتاحیه عمار به کار برد و گفت: جشنواره عمار به گسترش سینماتک خیلی کمک کرد. واقعا هم این گونه است. کلی پاتوق سینمایی در کشور به واسطه جشنواره عمار شکل گرفته است. اختتامیه جشنواره عمار، کارش بچهها تازه شروع میشود. در مساجد و خانهی خانواده های شهید فیلمهای عمار اکران مردمی میشوند.
فیلمهای مورد علاقه جلیلی
مدقق در دقیقه پایانی از جلیلی پرسید که نام چند فیلم را به عنوان سینمای مطلوبش بگوید که جلیلی گفت: در سینمای ایران از «آژانس شیشه ای» تا «بوتیک» و «نیاز» یا «قلاده های طلا» از جمله نمونه های متعددی هستند که در ژانرهای مختلف ساخته شدند که هم سینما هستند، هم ایرانی هستند و هم اینکه پر مخاطب.
قدس/گفتوگو با ایمان گودرزی کارگردان فیلم مستند «فرزند سیا»
قطار «عمار» ترمز ندارد
قدس/ تکتم بهاردوست: ششمین جشنواره فیلم عمار از هفته گذشته کار خود را آغاز کرد. این جشنواره امسال هم مانند سالهای گذشته با دستی پر و در موضوعات مختلفی وارد میدان شده است.
یکی از این فیلمهایی که در این دوره از جشنواره عمار شرکت داشته، مستند «فرزند سیا» به نویسندگی علی قاسمیان و کارگردانی ایمان گودرزی است. گودرزی متولد بهمن 1363 دارای مدرک کارشناسی ارشد سینما است و از سال 82 به شکل نیمه حرفهای و از سال 84 به شکل حرفهای کار مستند سازی را شروع کرده است. گفتوگوی ما با این کارگردان جوان را میخوانید:
«فرزند سیا» از چه چیزی سخن میگوید؟
این فیلم به روند شکلگیری سیستم امنیتی در زمان شاه میپردازد و علل راهاندازی و چگونگی توسعه این سیستم، البته از زبان کسانی که در رژیم گذشته خود در ساواک بودهاند.
به چه دلیل این سوژه را برای ساخت مستند انتخاب کردید؟
رسانههای بیگانه خطی را گرفته بودند که دو مطلب را نشانه گرفته بود؛ ابتدا تضعیف انقلاب اسلامی و ناکارآمدی نظام جمهوری اسلامی و دیگری تطهیر رژیم پهلوی. از مواردی که در آثار آنها به آن استناد میشود کتاب خاطرات پرویز ثابتی از بلندپایگان ساواک و رئیس اداره سوم ساواک است که وی در این کتاب تمام شکنجهها و اتفاقاتی را که در ساواک افتاده بود، کذب و دروغ خوانده است. من در پاسخ به این کتاب تصمیم گرفتم این فیلم را بسازم.
در چه بخشی حضور دارید؟
در ششمین جشنواره فیلم عمار در دو بخش و با دو فیلم حضور دارم. در بخش تاریخ سیاسی، و در بخش ایران و آمریکا هر دو فیلم با نگاهی متفاوت ساخته شده و انشاءالله مورد توجه داوران قرار بگیرد. در هر صورت، ما به انتخاب داوران اعتماد داریم، چون نگاه داوران جشنواره سیاسی و جناحی نیست!
ظاهراً پای ثابت شش دوره جشنواره بودهاید. دلیل شرکتتان دراین سالها چه بوده است؟
علت حضور بنده در جشنواره عمار رسالت این جشنواره و مردمی بودن آن است. جشنواره عمار به دور از فضاهای سیاسی سعی در پیش برد اهداف خود دارد و تاکنون نیز موفق بوده است. جشنواره عمار از مردم و برای مردم است.
این جشنواره چگونه میتواند در دیده شدن آثار فیلمسازان جوان و حمایت از آنها موثر باشد؟
جشنواره عمار و نوع اکرانها رسیدن خوراک فرهنگی به مخاطب را راحت و آسان کرده و کسانی را که امکان رفتن به سینما و اماکن خاص برای دیدن فیلم را ندارند در مهندسی معکوس قرار داده و فیلم به سراغ مخاطب خود رفته است؛ این یعنی یک پدیده در علم سینما و تقریباً در دنیا نمونهای ندارد.
اگر دقت کنید امسال در دورترین روستاها هم که جمعیت چند خانواری دارند، اکران فیلمهای عمار توسط مردم انجام شد و حتی اماکنی مثل زندان و پارکها، پادگانها، دانشگاهها، مهدهای کودک، مدارس، مترو، مساجد و... . فیلمهای مستند به راحتی در اختیار بسیاری از مخاطبان در سراسر ایران قرار گرفته است و دور از ذهن نیست که بزودی اکرانهای مردمی مرزها را نیز پشت سر بگذارد و در غزه و لبنان و ژنو تا کشورهای آفریقایی شاهد اکران آثار باشیم.
چه مشکلاتی این جشنواره را تهدید میکند؟
موارد زیادی بر سر راه این جشنواره وجود دارد. به نظرم من برخورد سیاسی دولت کنونی با این جشنواره از موضوعات قابل اشاره است، البته این نگاه، مشکلی جدی نیست. شاید حرکت کند شود اما بدانند قطار «عمار» ترمز ندارد و مشکلات را کنار میزند. از طریق مسؤولان جشنواره متوجه شدم دولت بودجه مصوب جشنواره را نمیدهد و جشنواره با کمکهای مردم جلو میرود. به نظر من سیاسی برخورد کردن با جریانهای مردمی نتیجه معکوسی در پی خواهد داشت. امسال بخش بینالملل جشنواره از هر سال پر رونقتر بود و جشنواره اعتماد فیلمسازان خارجی را نیز جلب کرده است. این درحالی است که جشنوارههایی که بودجه ویژه از دولت میگیرند، نتوانستهاند به این شکل اعتماد و اعتباری در دنیا داشته باشند.
چه آیندهای را برای این جشنواره متصور هستید؟
رشد جشنواره از اولین دوره برگزاری آن که با بیست اثر کار خود را شروع کرد تا امسال که ششمین دوره برگزاری آن است و تعداد آثار شرکت داده شده به 3هزار اثر رسیده، خود به تنهایی حاکی از آن است که چه آینده درخشانی پیش روی این جشنواره است. هر سال تعداد اماکن اکران فیلمها رشدی صعودی دارد و این یعنی مردم خواهان این جشنواره و این مستندها هستند. قطعاً اکرانهای این جشنواره بزودی جهانی خواهد شد و این نگاه دور از انتظار نیست.
سازندگان فیلمهای مستند برای حضور در این جشنواره چه سوژههایی را مدنظر قرار میدهند؟
الحمدلله هر ساله کیفیت فیلمها از لحاظ فرم و نوع پرداخت قویتر از دورههای پیشین است. نوع سوژهیابی و جسارت در انتخاب سوژهها البته جای بحث دارد. بیشترسوژهها مواردی است که خلأ نپرداختن به آنها سالیان زیادی است احساس می شد.
فیلمسازان خارجی تا چه حد میتوانند در انتقال گفتمان انقلاب اسلامی به خارج از مرزها موثر باشند؟
حضور فیلمسازان خارجی اعتبار جشنواره را دوچندان میکند و این یعنی انقلاب صادر شده است که فیلمساز خارجی تصمیم میگیرد در این جشنواره شرکت کند. مطمئن هستم شما بزودی زود در روزنامه خود تیتر میزنید: جشنواره فیلم عمار جهانی شد!
وطن امروز/معرفی رمان «برج قحطی» اثر هادی حکیمیان
به دنبال ریشهها
فهیمه اسماعیلی: تاریخ
مقولهای است که از آن برای عبرت جستن یاد میشود و سیر در تاریخ به هر سیاری میتواند
کمک کند درک درستی از موقعیت پیشرو داشته باشد. به عبارتی کسی که نداند از کجا گذشته نمیداند به کجا رسیده است و این
درسی است که تاریخ میتواند برای عبرت گرفتن داشته باشد. هر قوم و دستهای در داخل خود عبرتهایی دارد که میتواند برای سایرین
مورد استفاده قرار گیرد و پندآموز باشد. تاریخ
محلی از این حیث میتواند مورد اهمیت قرار بگیرد و خوانندگان را به سوی خود جذب کند. ایران با پیشینهای تاریخی همیشه یک مدل مطالعاتی مناسب برای علاقهمندان
به تاریخ بوده و فراز و فرودهایی که در گذر روزگار در این سرزمین کهن روی داده
پندآموز است. پیروزی
انقلاب اسلامی در ایران، در قرن اخیر یکی از مهمترین برهههای تاریخی است که توجه
شرقشناسان را بیش از گذشته به سوی این سرزمین جلب کرده است. نمایاندن ریشههای این اتفاق تاریخی میتواند برای کشورهایی که با ظلم
و ستم در پیکار هستند، مفید باشد و آنها را در رسیدن به پیروزی موفق گرداند.
یکی از روشهایی که میتوان به واسطه آن پیشینه این انقلاب بزرگ مردمی قرن را معرفی کرد استفاده از ابزار هنر است. ادبیات به عنوان یکی از گونههای هنری میتواند در بیان انقلاب اسلامی بسیار مفید واقع شود و ذهن خوانندگان را نسبت به این واقعه روشن کند. رمان «برج قحطی» به قلم هادی حکیمیان یکی از کارهایی است که بخوبی به ریشههای انقلاب اسلامی و خاستگاه آن اشاره کرده است. حکیمیان در این اثر با روایت تاریخ بومی یزد در حقیقت خواننده را در سفری تاریخی به یزد میبرد و او را در میان بادگیرها و بناهای خشتی یزد میچرخاند تا در طول این سفر ادبی شمهای از تاریخ یزد و ریشههای انقلاب اسلامی را به او نشان دهد. در «برج قحطی» خواننده با متنی روبهرو است که در آن نویسنده سعی دارد هم از آداب و رسوم یزد سخن به میان آورد و هم تاریخ این منطقه کویری کشور را از دوره قاجار تا عصر پهلوی برای خواننده روایت کند. در این رمان حکیمیان با اشاره به شخصیتهای با نفوذ یزد و معرفی آنها به خواننده نشان میدهد که افراد با نفوذ چگونه برای بالا بردن جایگاه خود نزد حکومت مرکزی از هر ترفندی استفاده میکنند و برای رسیدن به این خواسته خود از هیچ ظلمی فروگذار نمیکنند. نویسنده با چیرهدستی در این رمان تصویری از خوانین و حکام یزدی را در گذر زمان نشان داده و تمام ظالمان تاریخ را در عرض هم آورده است. نقش اقشار مختلف در رمان «برج قحطی» انکارنشدنی است و نویسنده با بازی دادن به هرکدام از آنها یک جامعه واقعی را پیش چشم خواننده ساخته تا رمانش به واقعیت جامعه آن روزگار نزدیک باشد و خواننده بهتر بتواند با اثرش ارتباط برقرار کند. در این اثر که انتشارات شهرستان ادب آن را منتشر کرده شاهدیم که چگونه یک اثر میتواند به لایههای مختلف تاریخ سرک بکشد و خواننده را با خود همراه کند. البته نکتهای که درباره روایت تاریخی این رمان نباید از قلم بیفتد این است که نویسنده گاهی به حدی غرق در روایت تاریخ و شخصیتهای تاریخی شده که فراموش کرده در حال نوشتن رمان بوده و تاریخ بر رمان چیرگی یافته است. هر چند نحوه روایت به قدری جذاب است که خواننده از این مساله خسته نمیشود و با نویسنده همراه میشود. تعدد شخصیتها در رمان «برج قحطی» به خاطر حضور اقشار مختلف جامعه است که خب این نکته از یک سو وجه مثبت اثر بهشمار میرود ولی از دیگر سو ذهن خواننده را خسته میکند و گاهی ممکن است موجب سر در گم شدن خواننده شود. نکته دیگری که درباره این رمان میتوان مورد اشاره قرار داد مساله قصهگویی در آن است. نویسنده در ابتدا در وارد کردن خواننده در فضای کارش موفق عمل میکند و دلیل موجهی چون اجرای نمایش با موضوع تاریخ یزد را برای روایت تاریخ انتخاب میکند ولی در ادامه به نظر میرسد قصه اصلی را رها میکند و این نقطهضعف اساسی برای این رمان است. البته باز هم تاکید میشود که نحوه بیان حکایتهای تاریخی موجب شده خواننده متوجه رها شدن قصه نشود. در مجموع رمان «برج قحطی» اثری نه شاهکار بلکه در حال تکامل است و خواننده از نوع زبان و روایت لذت خواهد برد. درباره این رمان باید نقاط ضعف و قوت آن را در کنار هم دید و به قضاوت نشست اما این اثر در نوع خود یک تجربه متفاوت از رمان تاریخی است. این رمان از سوی انتشارات شهرستان ادب راهی بازار کتاب شده است.
وطن امروز/حسن رحیمپور ازغدی در جشنواره فیلم عمار:
مردمی بودن سینمای انقلاب به معنای عوامفریبی نیست
حسن رحیمپورازغدی در مجموعه سخنرانیهای ششمین دوره جشنواره فیلمهای
مردمی عمار با اشاره به ویژگیهای هنرمند ارزشی خاطرنشان کرد: هنرمند ارزشی کسی است که ارزشهای الهی و حقایق در عالم را در حوزه
اعتقادات و اخلاقیات به گونهای طباخی کند که یک انسان عادی و عام نیز آن را به
راحتی بپذیرد. وی مخاطب
سینما را اقشار مختلف مردم دانست و به تبع آن مخاطب سینمای دینی را هم گروههای
مختلف مردم برشمرد و گفت: سینمای
انقلابی لزوما مردمی است و مردمی به معنای عوامفریبانه و در مقابل نخبگان نیست
بلکه این مردمی در مقابل اشراف قرار دارد. رحیمپورازغدی
مردم را در سینمای مردمی، قاعده اصلی جامعه بشری که تاریخ و انقلاب را میسازند،
دانست و اضافه کرد: طبق
فرمایش امام علی(ع) تودههای مردم در هنگام خطر در میدان هستند و به بخشی از حق خویش هم
راضیاند اما اشراف در هنگام خطر ایستادگی نمیکنند و هنگام پیروزی در صف اول
غنیمت هستند.
رحیمپورازغدی با بیان اینکه مشکلات مردم باید مساله اصلی سینماگران عماری باشد، تصریح کرد: سینماگران عمار فقط پشت جبهه نیستند و همانطور که میبینیم مستندسازان این جبهه به سوریه و عراق میروند و آنها را باید در نقاط پرالتهاب جستوجو کرد. عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی در ادامه افزود: روشنفکر واقعی کسی است که با متن جامعه خویش پیش رود و مشکلات کنونی جامعه را بداند. عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه ارزشهای اسلامی که مروج ایثار، انصاف و محبت است، در همه جای دنیا مورد پذیرش است چون به وجه دنیوی آن توجه دارند که این فضایل اخلاقی آثار دنیوی هم دارند، اظهار داشت: سینمای سکولار اگر اخلاق انسانی را نشان دهد به جنبه اخروی آن توجه ندارد. این استاد دانشگاه با بیان اینکه افراد مذهبی وقتی وارد عرصه هنر میشوند به دلیل نداشتن مطالعات اسلامی عمیق به سمت نسبیگرایی و شکاکیت میروند، گفت: این روند رابطه معکوسی در افزایش مطالعات سینمایی و مطالعات دینی دارد و هر چه قدر مطالعات سینمایی آنها بالا میرود، مطالعات دینی آنها کمتر میشود و این روند سبب خلق آثار خوب در فرم و خنثی در محتوا میشود. وی برخورد مطلق با هنر را رد کرد و ادامه داد: سینمای سفارشی اگر به این معنی باشد که پول و نفوذ را در راه نشان دادن ارزشها به وسیله سینماگران به کار ببریم درست است. رحیمپور با بیان اینکه سینمایی دینی است که اثر مثبت در جامعه دارد، گفت: ماهیت سینمای دینی وابسته به محتوا و تاثیر و جهت آن است و همه آحاد بشر را میتوان مخاطب سینمای دینی دانست. وی با بیان اینکه منطق فقه شیعه این است که «کل شی هو لک حلال حتی تعلم انه حرام بعینه» فقهای شیعه قائل به اصالت برائت هستند، گفت: یک ابزار فینفسه ممکن است حرام نباشد اما چگونگی نحوه استفاده از آن میتواند منجر به حرام شدن آن شود. این استاد دانشگاه و حوزه در ادامه تصریح کرد: امام معصوم برای کسی که مشروب میخورد و برای اهل بیت شعر میخواند، صله فرستاد و اینگونه توجیه کرد که من برای شرابخواری او صله نفرستادم، بلکه برای شعرهای او فرستادم، همینگونه هم میتوان درباره تمام فیلمهای خارجی و داخلی نمره داد و گفت از یک جهت دینی و از جهت دیگر غیردینی هستند. وی در پایان خطاب به حاضران گفت: تا چه زمان میخواهیم بگوییم سینمای دینی ممکن است یا نه؟ باید راه بیفتیم و عمل کنیم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com