چپ های برگشتی یا اصلاح طلبان دروغین انقلاب را به انحراف می کشند

گروه سیاسی، چپ های برگشتی، قبل از انقلاب چه بودند، بماند، اما بعد از انقلاب شدند، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و دفتر تحکیم وحدت و خط سه و جریان چپ.

به گزارش بولتن نیوز، اینها در هر حرکتی پیشتاز دو اتشه بودند. در واقع بالاتر از آنچه که اینک همانها بنیادگرائی اش می نامند و افراطی اش می گویند، عملکرد یک دهه اول تشکل های دانشجویی در قالب دفتر تحکیم وحدت، در کنترل آنان بود. جناحی که چپ نام گرفت.

در دهه ی اول انقلاب، در دهه ی سی از عمرشان بودند و غالبا هم در کسوت دانشجویی ، حضور ونفوذ در جهاد دانشگاهی و دفتر تحکیم وحدت و سایر تشکل های چپ دانشجوئی ان زمان، موجب قبضه چپی ها بر نهادهای علمی شد و تدریجا به دنبال ارتقاء علمی خودشان و همپالکی هایشان افتادند و رفته رفته به کارشناسی ارشد و بعد هم اکثریت بورسیه های هیئت علمی را قبضه کردند و در مراکز علمی داخلی و یا خارجی به کسوت دکتر، مهندس و استاد درآمدند و هرآنچه در قبل بودند از دهه ی هفتاد به بعد کتمان کردند و در دوره ی اصلاحات به توبه از گذشته روی اوردند وبا فروپاشی شوروی به امریکا روی اوردند تواب شدند 0

حالا چه رابطه ای بین گرایش سوسیالیستی ان دوره و تمایل به لیبرالیسم این دوره هست بماند که شایدتعبیر مارکسیسم امریکائی راز را بگشاید ووقتی دیگر بدان پرداخته شود.و انها هر روز اظهار ندامت میکنند از اینکه از دیوارخانه های مردم و سفارت بالا رفته اند و دشمن را دوست کرده اند و دوستان را دشمن.

جابجایی دشمن از استحاله فکری در این جریان رقم خورد و اولین چپ های برگشتی در آغاز دهه ی هفتاد دیده شد و رفته رفته برگشتی ها افزایش یافت و عقبه خود را به کلی نفی کردند و با واژه ی خشونت ، تن به گریز از انقلاب دادند. همین جریان برگشتی ها در فتنه ی 88 خود را به اوج دشمنی با گذشته شان رساندند.

اینک بعد از گذشت چندین سال ، چپ های برگشتی که خود را در قدیم سوسیالیست دموکرات می خواندند، شدند لیبرال دموکرات و الان، نه سازمانند، نه مجاهدند، و نه دنبال انقلابند و نه اهداف انترناسیونالیستی دارند. از سازمان به جبهه رسیدند، از مسلمانی به سوسیالیست "مشارکت جو" بدل شدند. اینک هم همان چپ های مجاهدین ،هر روزجمع میشوند و حزبی را تاسیس میکنند که در آن نه جهاد است و نه انقلاب.

امریکا در ایران دنبال انست تا با گسترش تاسیس احزاب همه چپ های برگشتی را با پشیمانان از انقلاب تا به همه طیف های غربی رازیر یک اتحاد نانوشته جمع کنند از اینرو پدر خوانده همه این طیف شد همان اقائی که خود را وارث سیاسی امام میداند، میدان دار امریکائی ها در ایران شده همو ، تا در ایرانی که اسلامیست ، اندیشه های لیبرالی را ترویج نمایدتادانه دانه دستاوردهای انقلاب راناکام گذارد انها روش نفاق را در پیش گرفتند .

اینک چپ های برگشتی نه انقلاب می خواهند نه اسلام، نه مستضعف را می پسندند و نه طبقات فرودست و بر دریوزگی از سرمایه دارها ، ترحم به فرودست ها را خواهانند و قبل ازهر چیز حتی نان شب، دنبال آزادی اند و به ادای غرب ها، حقوق بشری شده اند. خود را در این شرایط ملتزم به قانون اساسی می نامند ، اما بخشی از آنرا قابل مانور نمی دانند ، اما فعلا مجبورند...

این چپ های برگشتی، اصلا تمایل ندارند گذشته را به خاطر آورند و اگر حافظه ی تاریخی مردم نبود ، آنها تمامی مقاطع زندگی حزبی و مواضع گذشته را کتمان می کردند و انگار که همینک از قلب غرب به ناف ایران بر زمین افتاده اند.

چپ های برگشتی ، یعنی افراط گر های دیروز ، غرب گراهای لیبرال یا تفریطی های امروز.

در هردومورد چه در گذشته و چه الان، به خطا رفته اند و از مردم گریزان بودند. آن هنگام که چپ بودند، تصور خدمت داشتند و الان که چپ برگشتی اند ابایی از خیانت ندارند .

مخرج مشترک همه ی اصلاح طلب ها ، هماهنگی با غرب است که در یک جبهه قرار داده شده اند... آنچنان که اپوزوسیون را اینک تحول خواه می نامند و هاشمی دیروز را غیر تعاملی و هاشمی امروز را به دستور غرب "هاشمی تعاملی" می نامند و جمع شده اند تا ریشه ی انقلاب مردم را بزنند.

مخرج مشترک همه ی چپ های برگشتی دیروز ، اجرای پروژه ی غرب در ایران است. از اینروست که چون همه تحت فرماندهی غرب قرار گرفته اند، همه دشمنی های دیروز را فراموش کرده اند و با هم متحد گشته اند و جبهه ی مزدوران تشکیل داده اند.

در جمع بندی باید گفت:

1 چپ های برگشتی دیگر قابل اعتماد نیستند و امریکا زده شده اند

 2 چپ های برگشتی به خیانت روی اورده ند مدتهاست تلاش مکنند تا این دگردیسی و روی اوری به خیانت را تئوریزه کنند

 3 چپ های برگشتی از هر فرصتی برای هزینه سازی سوئ استفاده میکنند

 4چپ های برگشتی صلاحیت فکری برای تصدی مصادر مدیریتی را از دست داده ند

 5چپ های برگشتی در فتنه 88 باطن خود را اشکار کردند با اب زمزم هم پاک نمی شوند باید از هرگونه سمت های مهم کنار زده شوند وجود انها در پستهای دولتی زمینه خیانت را فراهم میکند

6سرانجام اصلاح طلبی با تفکر لیبرلیستی همراهی با امریکاست

 7انقلاب مردم نباید بدست نااهلان بیفتد و این وظیفه شورای نگهبان است مماشات روحانیت با چپ های برگشتی که بدروغ خود را اصلاح طلب مینامند انقلاب را با خطر انحراف مواجه میسازد

دکتر برات شمسا