به گزارش بولتن نیوز،هالیوودیها
دل به سینمای فصل تعطیلات و ایام زمستان بستهاند. سه فصلی که سپری شد
شاید زیاد خوشایند و راضی کننده نبود (هر چند دو- سه فیلم پُر فروش مثل
«دنیای ژوراسیک» و «مریخی» به نمایش در آمد). با این حال تمام دلخوشی اهل
سینما به فصلی است که هم فیلمهای خوب تجاری و ظاهراً پُر فروش قرار است بر
پرده بیاید و هم آثار سنگین هنری که جایی در مسابقه اسکار داشته باشند.
در این جا به عمده فیلمهای شاخص ایام زمستان 2015 میپردازیم:
«بازگشت زنده بگور»- The Revenant
الخاندرو. گ. ایناریتو- که سال گذشته با «مرد پرنده» اسکار بهترین فیلم و
کارگردانی را گرفت- این فیلم مشکل و عجیب را در فضاهای یخ زده کلگیری (در
کانادا) ساخته با موضوعی از ماجرای هراسناک شکارچی «هیو گلاس» (با بازی
لیوناردو دی کاپریو) در قرن 19 که درگیر خرسی میشود و تا دم مرگ پیش
میرود اما تصمیم میگیرد بازگردد و آن خرس را پیدا کند. در مقابل او تام
هاردی نقش یک مزدور را به عهده گرفته است.
«جوی» (خوشی)- Joy
فیلمساز صاحب نام دیوید. اُ. راسل با شخصیتهای مردانهای چون سربازان
(در «سه شاه»)، بوکسورها (در «مشت زن») و خلافکاران (در «کلاهبرداری
آمریکایی») به توفیق رسید اما در فیلم جدیدش قهرمان داستان یک زن آشوبگر
(با بازی جنیفر لارنس) است و برای نخستین بار این کارگردان فیلمی را با یک
زن در مرکز ماجراها میسازد. راسل خود گفته است: «جوی لغتی است که معانی
زیادی دارد و نومیدی و چالش و شکست هم معنا میدهد در عین حال موفقیت هم
هست». جنیفر لارنس نقش «جوی» را دارد که در حقیقت قلب او همه چیز است.
رابرت دنیرو هم در فیلم نقشی را بازی میکند.
«دختر دانمارکی»- The Danish Girl
این فیلم درباره مسئله دو جنسیتی است با شخصیت «لیلی الب» (با بازی ادی
ردمین) که در دوران دهه 1920 با نقاش «گردا وگنر» (با بازی آلیشا ویکاندر)
در کپنهاگ زندگی میکند لیکن نمیخواهد این راز را فاش سازد زیرا هم چنان
خود را مرد میداند... کارگردان تام هوپر (سازنده «سخنرانی پادشاه»)
میگوید: «گردا از قضیه لیلی دچار شوک میشود ولی میکوشد عشق او را حفظ
کند و در کنار یکدیگر باقی بمانند». فیلم حدود 15 میلیون دلار بیشتر هزینه
برنداشته و گفته میشود ادی ردمین بازی فوقالعادهای در آن انجام داده
است.
«کرید» Creed
سیلوستر استالون از «راکی» دست بردار نیست. او زمان بازنشستگی را
میگذراند که مصمم میشود تا مربیگری «آدونیس کرید» (با بازی مایکل. بی.
جردن) را در مسابقه بُکس به عهده بگیرد. «کرید» در واقع پسر «آپولو» است.
داستان فیلم به ماجرای قهرمانی بُکس میپردازد و معلوم است که نتیجه البته
پیروزی قهرمان ماجراست. کارگردان رایان کوگلر (سازنده فیلم عمیق «ایستگاه
فرتویل») در این باره میگوید: «فیلم راکی هفت نیست. در حقیقت روی پای خودش
ایستاده اما راکی هم در آن هست. باید بگویم راکی البته دکور نیست».
«هشت نفرت انگیز»- The Hateful Eight
آن چه همیشه برای کوئنتین تارانتینو مهم است، بازیگران مناسب نقشهاست.
جنیفر جیسن لی- که در این فیلم نقش «دیزی دومرگ» را دارد- میگوید:
«کوئنتین یک کپی از اولین فیلم من چشمان یک بیگانه را خریداری کرد و بعد هم
مرا برای نقش پسندید». نقش او یک یاغی بد نام است که همراه هفت تن دیگر
(از جمله کرت راسل، ساموئل. ال. جکسن و تیم راث) میخواهد زنده بماند.
«جنگ ستارگان: فورس بیدار میشود»- Star Wars: The Force Awakens
سری جدید «جنگ ستارگان» پس از سه دهه توسط جی. جی. ابرامز میخواهد دوباره
تماشاگران را به کهکشانها بکشاند... «فورس بیدار میشود» یک اثر تخیلی
است ولی قصه خیالی نیست. هم قهرمان دارد، هم هیولاها و هم سحر و جادو. بعد
هم ماشینها بر همه چیز چیره میشوند. قصری که در سلطه یک دزد دریایی فضایی
هزار ساله است و هم چنین یک شاهزاده خانم. بازیگران جدید دیزی رایدلی، جان
بولگا و ادام درایور هستند. سازندگان «جنگ ستارگان» از هریسون فورد، کری
فیشر و مارک هامیل خواستند نقشهایشان را در سه گانه گذشته این بار در
فیلم تکرار کنند.
«شب قبل»- The Night Before
قصه این کمدی/ جدی ساخته جاناتان لوین درباره سه رفیقی است که یک شب
یکدیگر را دوباره پیدا میکنند. جوزف گوردن لویت، ست روگن و آنتونی مکی در
قالب رفقا ظاهر میشوند. به قول کارگردان: «فیلم به نوعی زندگی شگفت انگیزی
است را تداعی میکند». قصهای که تلخ و شیرین است ولی سعی دارد که تماشاگر
را بخنداند.
«آنومالیسا»- Anomalisa
ذهن زیبای چارلی کافمن- که «جان مالکوویچ بودن» را در سال 2005 خلق کرد-
این بار از طریق انیمیشن به درون ذهنیات آدمها رسوخ میکند. فیلم درباره
فروشندهای نومید (با بازی دیوید تیولیس) است که به وسیله آوای فرشته وار
یک زن به اسم «لیزا» (جنیفر جیسن لی) در هم میریزد و از آن جاست قصه به
گونه انیمیشن استاپ موشن بازگو میگردد. کافمن- که خود با دوک جانسن فیلم
را کارگردانی کرده- گفته است: «هر آن چه خواسته تأثیر ایجاد کند به طرزی
واقعی صورت گرفته است».
«مرکز توجه»- Spotlight
در ژانویه سال 2002 دو روزنامه نگار نشریه «بوستون گلوب» سری مطالبی را در
خصوص آزار جنسی در کلیسای کاتولیک به چاپ رساندند که توجهها را شدیداً به
خود جلب کرد. این فیلم میخواهد همه آن وقایع را به تصویر برگرداند و
بگوید چرا آن همه زمان طول کشید که آن قضایا برملا گشت. تام مک کارتی به
کمک فیلم نامه نویس جاش سینگر ماجرا را با حضور سردبیر «گلوب» یعنی «مارتی
بارون» (با بازی لیو شرایبر) و سردبیر دیگر «روبی رابینسون» (با بازی مایکل
کیتن) بر پرده میآورد. فیلم با جسارت پرده از پنهان کاریهای کلیسا و
اسقفهای آن جا بر میدارد.
«کارول»- Carol
این اثر رمانتیک ساخته تاد هینز مقتبس از رمان پاتریشیا هایسمیت، حکایت یک
دختر فروشنده خجالتی (با بازی رونی مارا) است که رابطهای پُر شور با زنی
شوهر کرده (با بازی کیت بلنشت) به سال 1952 برقرار میسازد. فیلم که در
بیشتر جشنوارهها مورد تحسین قرار گرفته، مسلماً در بین نامزدهای اسکار
دیده خواهد شد. بلنشت که قبلاً با همین کارگردان در فیلم «من این جا نیستم»
بازی کرده، میگوید: «بیشترین تأثیر فیلم روی من به جهت افههای تصویری و
موسیقی آن است، وقتی تاد مرا دعوت به بازی کرد میدانستم که در چنان
آتمسفری کار خواهم کرد».
«تصادم»- Concussion
بر مبنای زندگی واقعی دکتر «بنت اومالو»- متخصص آسیب شناسی- که پی میبرد
بر اثر ضربههای مغزی بازیکنان فوتبال دچار مشکلات بسیار میشوند، پیتر
لندرسمن فیلمی گیرا ساخته است. نقش «اومالو» را ویل اسمیت به عهده دارد که
به خاطر آن میبایستی مدتها نحوه حرف زدن و حرکات دکتر را تمرین کند.
«مکبث»- Macbeth
کارگردان جاستین کورتزل این بار نگاهی غیر معمول به تراژدی بزرگ شکسپیر
داشته است. ماجرا در قرن یازدهم و در اسکاتلند میگذرد و کورتزل مطالعهای
تاریخی روی چنین ژانری انجام داده است. او گفته: «شروع کردم تحقیقات روی آن
زمانها این که چه گونه شاهان هر ثانیه در هفته به قتل میرسند و چه طور
فضا و اتفاقات روی مردم تأثیر باقی میگذارد. بعد احساس کردم که چیزی شبیه
به وسترن است». مهمترین بخش داستان ترسیم «مکبث» (با بازی مایکل فاسبندر)
با «لیدی مکبث» (با بازی ماریون کوتیار) در رابطه با از دست دادن کودکشان
است و درد و رنجی که از این بابت میکشند... فیلم میخواهد قصه زندگی مردی
را بازگو کند که میخواست شاه باشد.
«کوتاه بزرگ»- The Big Short
از رمان 2008 مایکل لوییس، کمپانی برد پیت این فیلم را با بازیگران سرشناس
مقابل دوربین برده است. ادام مک کی کارگردانی را انجام داده و کریستین
بیل، رایان گاسلینگ، استیو کول و برد پیت نقشهای اصلی را به عهده
گرفتهاند. گفته میشود اگر مک کی بتواند با فیلمهایی چون «هانی بال» و
«نقطه کور» در یک ردیف قرار گیرد قاعدتاً باید در اسکارهای 2016 دیده شود.
و فیلمهای دیگر
«ترومبو»- Trumbo
با شرکت: برایان کرانستون، هلن میرن
«33»- The 33
با شرکت: آنتونیو باندراس، رودریگو سانتورو
«کنار دریا»- By The Sea
با شرکت: آنجلینا جولی، برد پیت
«سرقت»- Heist
با شرکت: رابرت دنیرو، جفری دین مورگان
«راز در چشمان آنها»- Secret in their Eyes
با شرکت: جولیا رابرتز، چووتل ایجوفور
«ویکتور فرانکشتین»- Victor Frankenstein
با شرکت: دانیل رادکلیف، جیمز مک آوی
«جوانی»- Youth
با شرکت: مایکل کین، هاروی کایتل
«خواهران»- Sisters
با شرکت: تینا فی، امی پولر
«خانه پدر»- Daddy,s Home
با شرکت: ویل فرل، لیندا کاردلینی
«بعد کجا را باید اشغال کرد»- Where to Invade Next
مستندی از: مایکل مور
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com