نیمفصل اول لیگ پانزدهم در حالی به پایان رسید که نحوه پخش مسابقات، گزارش بازیها و پوشش تلویزیونی با سؤالات و شبهات فراوانی همراه است.
به گزارش بولتن نیوز؛ در همين راستا نكاتي به ذهنمان رسيد كه بد نديديم به رشته تحرير درآوريم، به اين اميد كه موثر واقع افتد.
رژه گزارشگران شهرستاني روي اعصاب بيننده!
گزارشگران تهراني و شبكههاي مختلف سيما در پايتخت موظف هستند تعلقات رنگي - و غيررنگي! - خود را نشان ندهند تا باعث دلخوري هواداران تيمها نشود.
اما گويا اين قصه در شهرستانها با تهران فرق ميكند و تذكري هم داده نميشود، به طور مثال ميتوان به گزارشگر بازي حذفي ذوبآهن و پرسپوليس اشاره كرد كه گزارشگر اصفهاني تا توانست روي اعصاب هواداران سرخ رژه رفت. همين طور بازي اخير تراكتورسازي و استقلال تهران در تبريز كه جالب آنكه در همين مسابقه كارگردان تلويزيوني صحنه مشكوك خطاي مدافعان تراكتورسازي روي خسرو حيدري را اصلاً نشان نداد!
آگهي تبليغاتي مهمتر از خواست مردم است
در اينكه اسپانسرها نقش تعيينكنندهاي در ليگ برتر ما و همين طور ساير كشورها دارند، هيچ شكي نيست اما كجاي دنيا از ثانيه 36 يك مسابقه فوتبال پخش ميشود؟
آيا درست است كه چند دقيقه قبل و چند ثانيه - تا يك دقيقه پس از شروع بازي - آگهي تبليغاتي پخش شود تا كسي متوجه اتفاقات پيش از مسابقه نشود! اين در حالي است كه در بدترين حالت در ليگهاي معتبر اروپايي آگهي تبليغاتي زمان سوت آغاز بازي از سوي داور قطع ميشود. مردم هم دوست دارند اتفاقات حاشيهاي قبل از مسابقات را ببينند اما كو گوش شنوا؟!
دليل جا ماندن دوربينهاي تلويزيوني چيست؟
بارها شده كه توپ جاي ديگري در گردش است و دوربينهاي تلويزيوني صحنه ديگري را نشان ميدهند. اگر جا ماندن دوربين را بتوان تحمل كرد اما در مورد نمايش تصاوير آهسته و تكراري صحنههاي قبلي بازي چه ميتوان گفت؟
كارگردانهاي تلويزيوني با چشمپوشي از صحنه زنده بازي ناگهان اقدام به پخش تصاويري ميكنند كه ملالآور و اعصاب خردكن است.
نقد فني مورينيو و فرگوسن!
دوست گزارشگري داريم كه سالهاست دفاع خطي را زير سؤال ميبرد و عملكرد ژوزه مورينيو و الكس فرگوسن را مورد نقد قرار ميدهد و آب هم از آب تكان نميخورد! دوست ديگري حدود 20 سالي ميشود كه از يك اصطلاح استفاده ميكند و به رغم جالب نبودن، اصرار به تكرار آن دارد. يا آن يكي كه مثلاً باتجربه است، هيچ تلاشي براي مطالعه و به روز شدن خود ندارد و گافهاي فراواني ميدهد و حتي بازيكنان را نميشناسد. آنقدر هم در مورد اين سوتيها نوشته شده كه ذكر مجدد آن خارج از حوصله شما خواننده گرامي است.همين طور گزارشگر ديگري كه اداي عادل فردوسيپور را درميآورد و به نسخه بدي از اصل تبديل شده است.در چنين شرايطي، اين سؤال مطرح ميشود كه آيا نظارتي بر عملكرد يا ارزشيابي گزارشگران سيما وجود دارد؟ يا اينكه بهتر نيست دوستان اشباع شده، جاي خود را به گزارشگران جوان و باانگيزه بدهند؟
مؤخره
به راستي خروجي مسابقه آقاي گزارشگر كه در شبكه سوم سيما برگزار شد، چه بود؟ چرا مديران تلويزيوني با وجود پيدا شدن استعدادهاي جوان، باز هم اصرار به استفاده از چهره و صداهاي تكراري دارند؟ خيلي دوست داريم يكي به اين پرسش ساده جواب بدهد.
منبع: خبرورزشی