کد خبر: ۳۱۵۳۱۱
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار:
خاطره تلخ همسر هادي نوروزي از بازي با گسترش

هادی تا 5 صبح اسیر بیمارستان بود

- آخرین دیداری که پرسپولیس به دیدار گسترش فولاد رفت، بازی‌ای بود که در تبریز انجام شد و سرخپوشان با حساب 2 بر یک مقابل گسترش شکست را پذیرفتند.
به گزارش بولتن نیوز؛تنها گل پرسپوليس از روي نقطه پنالتي و توسط تادئو رقم خورد، پنالتي‌اي كه هادي نوروزي براي تيمش گرفت. در آن لحظه، دروازه‌بان گسترش با بي‌احتياطي به سمت نوروزي حركت كرد و باعث مصدوميت شديد اين بازيكن از ناحيه سر شد. «معصومه ابراهيم‌پور» همسر كاپيتان فقيد پرسپوليسي‌ها خاطرات تلخي از آن روز در ذهن دارد. او درباره اتفاقات ديدار فصل قبل برابر گسترش فولاد به خبرورزشي گفت: «هادي يك‌سري اخلاق‌هاي خاص داشت. او مي‌دانست من و دو فرزندم در تهران غريب هستيم، هر وقت مي‌خواست به همراه تيم به مسافرت برود و هر وقت از شهرهاي ديگر به تهران برمي‌گشت، فوراً با من تماس مي‌گرفت يا پيامك مي‌فرستاد و مي‌نوشت كه رسيده است. البته من هم در تمام اين 8، 9 سال كه با هادي زندگي كردم، هميشه استرس داشتم كه مبادا در پروازها، اتفاق بدي براي همسرم رخ بدهد. اين را هم بگويم كه هادي علاقه عجيبي به نوشيدن چاي داشت و هر وقت از هر شهري به تهران برمي‌گشت، به من پيامك مي‌داد كه چاي را آماده كن، من يك ساعت ديگر مي‌رسم. من هم بيدار مي‌ماندم تا او به منزل برسد و با هم چاي بنوشيم.»

خانم ابراهيم‌پور ادامه داد: «در جريان بازي با گسترش كه فصل قبل و در تبريز انجام شد، متوجه مصدوميت هادي شدم. به محض اينكه بازي تمام شد، با او تماس گرفتم اما هادي فقط گفت ضربه به سرش وارد شده اما مسئله خاصي نيست و به همراه پزشك تيم مشغول درمان خود است. آن شب پرواز پرسپوليس كمي دير به تهران رسيد. وقتي پرسپوليسي‌ها به فرودگاه مهرآباد رسيدند، هادي مثل هميشه برايم پيامك فرستاد اما اين بار نوشت شايد نتوانم تا صبح به خانه برگردم. اين پيامك را كه خواندم، يك‌دفعه به‌هم ريختم. مطمئن شدم اتفاق بدي رخ داده و هادي مي‌خواهد اين مسئله را از من پنهان كند به همين خاطر با او تماس گرفتم اما هادي فقط گفت بايد به همراه پزشك تيم به بيمارستان آتيه برود تا از سرش عكس بگيرد. فكرش را نمي‌كردم موضوع تا اين حد حاد باشد. تصورم اين بود كه وقتي رسيد تهران، پيامك مي‌زند و مي‌نويسد چاي آماده است؟»

همسر هادي نوروزي خاطره‌‌اش را اين‌طور ادامه داد: «به هادي پيامك زدم كه نگرانت هستم، من هم مي‌آيم بيمارستان اما با اين مسئله مخالفت كرد. البته چون متوجه نگراني‌هاي من شده بود، هر نيم ساعت يك بار پيامك مي‌داد و مي‌نوشت حالش خوب است. حدود ساعت 5 صبح بود كه زنگ زد و گفت چاي را دم كن، من در راه منزل هستم. وقتي به خانه رسيد، ماجراي مصدوميتش را تعريف كرد و گفت احساس مي‌كند ضربه به جمجمه‌‌اش خورده چون سردرد شديدي دارد. من هم گفتم چطور با اين مصدوميت تعويض نشدي و به بازي ادامه دادي كه گفت اتفاقاً آقاي برانكو چندبار گفت مي‌خواهي تعويضت كنم؟ كه گفتم نه، من حالم خوب است. فكر نمي‌كردم تا اين حد مصدوميتم شديد باشد.»

همسر هادي افزود: «بعد از اينكه چاي‌ را نوشيد تا ظهر همان روز، حدود ساعت 11 و 12 حتي يك دقيقه هم نتوانست بخوابد. از يك طرف سردرد امانش نمي‌داد و از طرف ديگر نگران بود نكند به خاطر اين مصدوميت، بازي با استقلال در هفته پاياني ليگ فصل را از دست بدهد. به ‌هر ‌حال ظهر خوابيد و عصر با پزشك تيم تماس گرفت و درخواست كرد برايش يك كلاه مخصوص بسازد تا مبادا دربي را از دست بدهد. مدام پيگير ماجرا بود تا اينكه با افزايش تمريناتش توانست اعتماد برانكو را جلب كند و در همان بازي، با پاس هادي، پرسپوليس به گل رسيد.» 
خانم ابراهيم‌پور در پايان حرف‌هايش گفت: «به‌ هر ‌حال شب بعد از بازي مقابل گسترش براي من و هادي يكي از تلخ‌ترين شب‌هاي زندگي‌مان بود. تا به حال يادم نمي‌‌آيد هادي اين قدر درد كشيده باشد. من هنوز رفتن همسرم را باور ندارم. فكر مي‌كنم با پرسپوليس به اردو رفته است. فكر مي‌كنم جايي رفته و به زودي برمي‌گردد. هادي بايد برگردد چون ما منتظرش هستيم‌؛ من و هاني و هانا...»

منبع:خبرورزشی

برای مشاهده مطالب ورزشی ما را در کانال بولتن ورزشی دنبال کنیدbultanvarzeshi@

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
|
United States
|
۱۶:۴۹ - ۱۳۹۴/۰۹/۲۳
0
1
در تهران غريب بودند مگر ادم در هر شهري از كشور خودش ميتواند از غربت بگويد؟!!!!!
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۲:۱۷ - ۱۳۹۴/۰۹/۲۳
0
0
روحش شاد.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین