نشانه ارادت ما به امام رضا زمانی است که ایشان را الگو خود کنیم

لطفا خودتان را معرفي کنيد و بفرماييد در حال حاضر مشغول چه فعاليت هايي هستيد؟

بنده حقیر فرهمند هستم روحانی اهل سنت. هم مدرس حوزه علمیه و هم امام جماعت مسجد رسول اعظم شهر فراغی از استان گلستان مي باشم. همچنین چندین سال هم که به عنوان روحانی کاروان در عمره دانش آموزی و عمره مفرده عموم درخدمت ملت ایران خصوصا اهل سنت بودم و هستم انشاالله.

- امام رضا «ع» چه جایگاهی نزد اهل سنت دارند؟

اهل سنت ارادت و علاقه خاصی به امام رضا دارند و ایشان را جزو 12 امام بزرگوار میدانند که فرزند جلیل القدر پیامبر اکرم(ص) می باشند. قدیم به عنوان قزل امام، ایشان رامی شناختند. حتی من وقتی که بچه بودم می گفتند مشهدجان یعنی اسم مشهدی که مثلا شهر مشهد هست حتی آن شهر را مقدس میدانستند و می گفتند مشهد جان. کلمه جان را می آوردند بخاطر علاقه شان. آرزوی هر بچه ای بود که با پدر و مادرش یک سفر به مشهد مقدس داشته باشند. من سراغ دارم که همه اهل سنت حداقل یک سفر را به زیارت امام رضا می روند .

-این زیارتی را که می روند با کیفیت وآداب خاصی هست؟ و آیا شما که به زیارت میروید از امام رضا(ع) طلب حاجت هم می کنید؟ چگونه؟

وقتی که با وضو وارد حرم می شوند دو رکعت نماز تحیت مسجد به حرمت تقدس حرم می خوانند . اهل سنت وقتی وارد مسجدی می شوند نماز تحیت را می خوانند. آنجا هم به حرمت پاک بودن آنجا نماز تحیت مسجد را میخوانند و وقتی که وارد حرم می شوند ابتدا سلام میدهند و با آن نیت پاک که در قلب دارند به حضرت امام رضا سلام می دهند و در کنار جوار حضرت امام رضا علیه السلام یکبار سوره حمد را میخوانند بعد سوره ملک و سه بار سوره اخلاص را می خوانند.

در مرقد حضرت امام رضا برای احترام صحبت کردن را درست نمی دانند وآن احترام را با سکوت حفظ می کنند. حتی خوردن و آشامیدن را جایز نمیدانند و آن را جزو شئونات و احترام میدانند. من حتی دیدم کسانی که میخواستند به مکه مکرمه و مدینه منوره تشرف پیدا کنند، قبل از اینکه حرکت کنند به زیارت امام رضا می روند ومیگویند یا امام رضا ما سفری در پیش داریم و می خواهیم قلب مان را آراسته کنیم.

- شما خاطره خاصی از زیارت امام رضا «ع» دارید؟

سال 89 بود که به عمره آموزشی رفتیم و 15 روز در مکه و مدینه بودیم . قبل از آنکه به عمره آموزشی بروم مادرم ناراحتی قلبی پیدا کرده بود. ایشان را آنژیوگرافی کردیم و پزشکان گفتند ایشان باید عمل جراحی شوند. برای درمان به مشهد رفتیم زیرا دکترهای مشهد خوب و متخصص تر هستند. گفتند دو سه تا از رگهای اصلی اش گرفته و... از مطب دکتر که بیرون آمدیم مثل سالیان قبل مادرم خیلی اصرار داشت که به مرقد حضرت امام رضا برویم. من که وسیله ام را در پارکینگ گذاشته بودم گفتم صبر کنید تا ماشین را بیاورم، اما مادرم گفت نه قدم زنان آهسته آهسته میرویم فاصله ای نیست. وقتی که داخل حرم شدیم مادرم حال خیلی خوبی پیدا کرده بود، اشک در چشمانش جمع شده بود و بعد دعا کرد به حرمت همین حرم و به حرمت این عزیزی که اینجا آرام گرفته، دعای ما را مستجاب کن. بعد گفت یا امام رضا شما را واسطه قرار میدهم که شفاعت ما را از خداوند بطلب. در روایت اهل سنت اینطور هست که حتی از خود پیامبر هم شفاعت نمی طلبند. بلکه پیامبر را واسطه قرار می دهند، اهل بیت را واسطه قرار می دهند. وقتی دعا کردیم مادرم بیرون آمد و گفت من روحیه و حالت خیلی خوبی پیدا کردم و آمادگی کامل را دارم که همین الان عمل کنم! ما برای عمل نوبت گرفتیم و من به شهرستان خودمان برگشتم و یکی دو روز دیگر برای سفر عمره حرکت کردم، از سفر عمره که آمدم دو یا سه روز گذشته بود که ما رفتیم برای عمل قلب. کنار حرم که رسیدیم مادرم گفت قبل از اینکه بستری شوم یک زیارتی داشته باشم. ما رفتیم زیارت. من آنجا دو دعا کردم گفتم یا امام رضا شما اهل بیت پیامبر هستید یا امام رضا شما تاج سر هستید، ما ارادت خاصی به شما داریم از قلب دوستتان داریم من خالصانه و خلوصانه از شما میطلبم که در حق ما دعا کنید ما مهمان شما هستیم اینجا آمدیم با دلی خوش از اینجا برویم. چندین نفر از پسران و دختران مادرم منتظرند، ما روسفید کن... دعای دومم این بود که در حق ما دعا کن که امسال هم به حج تمتع تشرف پیدا کنم. چون اعلام کرده بودند که فقط تعداد کمی برای روحانی کاروان شدن انتخاب می شوند.

باور می کنید مادرم را برای جراحی اتاق عمل بردند. ما بیرون ایستاده بودیم، بعد از آن جراح، وقتی که بیرون آمد پرسیدم حال مادرم چطور است؟ گفت بهترین عملی که تا به حال انجام دادم، این عمل بوده!با اینکه پیر است ولی اولین نفری که به هوش آمدند مادرتان هستند. اما دعای دوم... همان روز کنار همان بیمارستان امام رضا یک پارکی بود و ما آنجا نشسته بودیم که یکی از دوستان ما زنگ زدند و گفتند آقای فرهمند شما گذرنامه تان را به اضافه بقیه مدارک به فلان کاروان معرفی کنید! گفتم بابت چی؟ گفتند شما بعنوان روحانی کاروان معرفی شدید.

باور کنید همان جا یک تلنگری به قلبم خورد، گفتم خدایا من آخرین روزی که از کعبه تو خداحافظی کردم یک دعا کردم، باگریه گفتم آخرین دیدار من با کعبه نباشد وکنار حرم امام رضا دعا کردم گفتم یا امام رضا من شما را واسطه قرار می دهم مابین خودم و خدای خودم. شما شاهد باش که من از صمیم قلب از خداوند می طلبم شما قرب الله هستید شما از ما به خدا نزدیکتر هستید شما از طرف ما دعا کنید.

همان لحظه از بس که خوشحال شده بودم هم برای مادرم هم برای تمتع، به شکرانه آن گفتم حتما دورکعت نماز بخوانم، رفتم پارک آن دورکعت نماز را خواندم و گفتم خدایا اگرتو بخواهی، همان لحظه میتوانی به واسطه ی آن کسانی که خیلی دوستشان داری دعا را در یک لحظه قبول کنی. سجده رفتم و گفتم خدایا شکرت که در همین مکان عزیز دعای ما را مستجاب کردی.

در منطقه ترکمن صحرا که همه عزیزان، کوچکترین ناراحتی که پیدا کنند، با اینکه در خود گلستان و یا تهران بهترین دکترها وجود دارند، ولی مستقیم اول ذهنشان به مشهد میخورد. بیشتر عزیزانی که در منطقه ما جراحی قلب انجام دادند یا جراحی چشم انجام دادند در مشهد انجام داده اند! این چی را نشان میدهد؟ آن آرامش قلب را نشان میدهد.

پدر من اخیرأ ناراحتی چشم پیدا کرده بود، من گفتم گنبد بهترین دکترها هست الان فصل کار هست و فصل خوبی برای مشهد رفتن نیست. میگفتند نه می رویم و یک زیارتی هم بکنیم. من گفتم خب دکترهای اینجا عمل می کنند بعد به مشهد میرویم، اما ایشان اصرار داشتند که به مشهد برویم. این چه چیزی را نشان می دهد؟ آن آرامش قلبی را که آنجا دارد. حتی من خودم الحق و الانصاف در تهران یا جاهای دیگر که میروم اینهمه آرامش ندارم ولی مشهد که میروم آرامش خاصی دارم انگار منطقه خود انسان هست، شهر خودش هست، دیار خودش هست...

- جناب آخوند فرهمند بفرمایید بنظر شما امام رضا چگونه میتواند محور تقریب و وحدت بین مسلمین باشد؟

ببینید امام رضا در ایران برای ما یک الگو و یک نماد هست که ما باید از آن به نحو احسن استفاده بکنیم. اولین کاری که باید انجام بدهیم ارادتمان را به ایشان نشان دهیم. اما این کافی نیست بلکه ارادت وقتی نشان داده میشود که ما ایشان را الگو و اسوه خود قرار دهیم و اعمال و حرکات همان امام را برای خودمان سرمشق قرار دهیم، یعنی بطور عملی پیرو ایشان باشیم و همان کاری را انجام بدهیم که امام رضا با اقوام دیگر با قومیت های دیگر انجام داده اند. آیا امام رضا با اقوام دیگر برخورد مسالمت آمیز و مهربانانه ای داشتند یا با تندی و بی احترامی برخورد می کردند؟ قطعا ایشان با همه انسانها برخوردی محترمانه و بزرگوارانه داشته اند و اگر اینگونه نبود الان همه مسلمانان شیفته ایشان نبودند! ما نیز باید سعی کنیم بصورت عملی این احترام و برخوردهای نیک را با یکدیگر داشته باشیم و وحدت را به صورت عملی در بین خودمان مراعات کنیم.

- سخن پایانی؟

ما باید در بحث وحدت از شعارها عبور کنیم و به مرحله عمل و اجرای این وحدت برسیم. اگر خودمان را امت پیغمبر رحمت و ایشان را اسوه حسنه برای خودمان میدانیم باید از رفتار ایشان هم تبعیت کنیم. پیامبر(ص) بصورت عملی وحدت را بین جامعه اسلامی برقرار کردند و عرب و عجم را در کنار یکدیگر گرد آوردند. وحدت عملی هم الان به این صورت است که مثلا وقتی ما در مورد مساله ای مثل بطلان داعش و کفار اتفاق نظر داریم، پشتیبان یکدیگر در این مسایل باشیم و همدیگر را در اینگونه مسایل یاری کنیم. همچنین جاهایی که با یکدیگر اختلاف نظر و اختلاف فقهی داریم (حال چه حنفی چه شافعی و یا چه شیعه باشد) به اختلافات احترام بگذاریم و کسی را مجبور به پذیرش نظر خودمان نکنیم و با محبت و عطوفت برخورد کنیم.

آن عزیزانی که ساکن مشهد مقدس هستند، باید قدر آن را بدانند که خداوند یک موهبتی برایشان قرار داده. این قدردانستن کجا ثابت می شود؟ وقتی که میزبان خوبی برای مهمانان مرقد امام رضا باشند.