تعطیلی و باز هم تعطیلی! تعطیلی و تکرار تعطیلی! حساب از دست ما – دستکم حساب از دست من- در رفته!
به گزارش بولتن نیوز؛ این چندمین دوره از تعطیلات ادواری لیگ برتر است؟ امروز چندمین روز از وقفه انداختن به امر وقفهناپذیری – برگزاری مداوم و مستمر چرخه لیگ را – سپری میکنیم؟ 40 روز؟ 50 روز؟ 60 روز یا حتی بیشتر؟ تازه هنوز به تعطیلی 28 روزه نیمفصل نرسیدهایم! از 11 دیماه تا 8 بهمن! از این وقفههای هم لازم و هم نالازم؛ از این تعویقهای هم ضرور و هم پرضرر، چه فایدهای میبریم؟ از این شبهفرصتهای تصنعی؛ از این ضدفرصتهای موقتی چگونه استفاده میکنیم؟ یا سوءاستفاده!
تعطيلي براي تعطيلي را با كدام هدف، تبديل به هدفي براي حركت رو به جلو - اما در اصل براي حركت قهقرايي - كردهايم؟ ديروز تيم ملي را در كانون تدابير تعطيلمحور قرار داديم، امروز بهانه - و به راستي كه فقط بهانه - يك تيم دوستداشتني ديگر و يك خواسته قشنگ و لازم، باز هم ديگر مطرح است!
تيم المپيك و بازيهاي انتخابي المپيك ريو، به اندازه كافي جذابيت دارد كه به هر درست و به هر غلطي تن دهيم! و ما يعني مركزيت برنامهريز و تصميمگيري فوتبال ما، راه آسان و راه كمتر پيچيده را انتخاب ميكنيم! مثل هميشه، مثل همواره! براي هموار كردن راه، بايد راههاي اصليتر و مستقيمتر را ناهموار كرد! براي راهاندازي يك پروسه توفيقآميز، براي پيروزي در ميداني كه از مدعيان درجه اول و تراز نخست آنيم، بايد از بيراهههاي چندي عبور كرد و در صدر همه بايد تن داد به تعطيلي! راهحلي كه عملكرد ليگ را نقد ميكند و به باد انتقاد ميگيرد و مدعي ميشود:
...از اين نمد كلاهي ساخته نميشود! از اين آتش - كه سرد است و يخ بسته است - آبي گرم نميشود! پس كاري بايد كرد اما تعطيلي كار نيست كه عين ناكار شدن است؛ عين ناكارآمدي است؛ اعلان ورشكستگي ساز و كار آموزش و آمادهسازي بهترينهاي فوتبال ايران است! كاري كه بايد كرد، تعطيلي سيستم آموزشي و تمرين و اعتلاي عملكرد يادگيرانه و آموزاندن است. از تعطيلي اخير، چه فايدهاي خواهيم برد؟ جز پرسپوليس كه حفظ روند پيشرفتساز خود را دنبال ميكند در بقيه تيمها چه تحركي ديده ميشود! از فرصت 16 روزهاي كه تيم اميد پديد آورده، چگونه و در كدام راستا بهرهمند خواهيم شد؟ به تكرار مكرر در مكرر «ذات نايافته از هستيبخش» دوباره و ده باره مشغول خواهيم شد يا چه؟ آيا تدبير ديگري از آستين بريده و كوتاه ما خارج ميشود؟ و آيا غير از پرسپوليس و ذوبآهن و - و كمي هم گسترش فولاد - تيم ديگري را سراغ داريم كه قدر خودش را بداند و عرضه ارائه يك نمايش خوب و مقبول را داشته باشد؟
به عنوان مثال از يك واقعيت حرف بزنيم! از استقلال كه پيشتاز است و صدرنشين است و تا اينجاي كار حداقل سه تن از مردان ثابت و اصلي خود را وارد «بوته فراموشان» كرده است؛ 1- آرش برهاني 2- ميلاد فخرالديني3- امين حاجمحمدي! مرداني كه در حال ذوب شدن در همان چرخه آموزش و راهكارهاي وارونه تعليم و تعلمند!
استقلال از فضاي تعطيلات - كه ناخواستگياش اظهر من الشمس است - چه سودي ميبرد؟ آيا ميخواهد منتفع شود! استقلال كه در سه بازي از سه بازي درجه اول آخرش «برد» را با تساوي عوض كرده و در اين رهگذر مغلوب احتياط، محافظهكاري و ترس بيدليل خود شده است براي غلبه بر اين بيم كه دارد تا امروز چهكار كرده و از فردا چه خواهد كرد؟ آيا اين موارد هم برآمده از تعطيلي است؟ استقلال در بازنگري بازيهاي مهم خود - مقابل پرسپوليس و سايپا در ليگ روبهروي نفت تهران در جام حذفي - چه كرد و به كدام نتايج راهگشا رسيد؟ آيا پيروزي برابر پرسپوليس را به دست خود از دست نداد؟ به لطف تعويضهاي از سر ترس! استقلال اين اتفاق را دو بار ديگر هم به ضرر خود رقم زد! برابر سايپا كه گل تساوي را در دقايق آخر و با دفاع بدوي خورد تا دو امتياز حساس را به باد داده باشد! و نيز در پيكار با نفت كه هر سه تعويضش، دشمن شاد كن و نتيجهسوز بود! مسابقهاي كه استقلال بود و «رحمتي» بود و ديگر هيچ! مواردي كه مربوط به تعطيلي نبود و نيست! مظلومي برابر سايپا با استقلال شبيه «استدلال خلف» به زيان تيم خود، عناصر خستهتر را در ميدان حفظ كرد و بازيكنان كمتر خسته را از زمين خارج كرد و روي نيمكت نشاند! انگار او ميخواست حق را به جانب «اصحاب تعطيلي» بدهد! او با حرفهايش هم «سرود ياد مستان» ميداد؛ آنجا كه مردانش را خودسر، حرف گوش نكن و تاكتيكناپذيراني كه كار خود را ميكنند، معرفي كرد! مظلومي ترس خود را ناديده ميگيرد و از اين ترس نميترسد يا ترسي كه ناشي از تعطيلي نيست!
منبع:خبرورزشی