وقتی سلمان در عربستان بر تخت سلطنت نشست، بسیاری در غرب امید داشتند که وی اقدام به اصلاحاتی تاثیر گذار در عربستان بزند و با اقدامات افراط گرایان مقابله کند، اما گزارش های بسیاری از سال ها پیش توسط رسانهها و مطبوعات آمریکایی گوشه ای از چهره «سلمان بن عبد العزیز» را افشا می کند.
به گزارش بولتن نیوز،شهر
«المکلا» در یمن این روزها به دست «القاعده» تصرف شده است. این در حالی است
که گزارش های یمنی و خارجی تصریح می کنند، این عربستان سعودی بود که به
القاعده کمک مالی و نظامی کرد تا این گروه تروریستی تکفیری این شهر را تصرف
کند.
پیش تر سرهنگ العسیری، سخنگوی ائتلاف عربستان سعودی علیه یمن
در سخنانی گفته بود که القاعده و داعش هدف عملیات «طوفان قاطعیت» نیستند،
تنها هدف این عملیات باز گرداندن مشروعیت به یمن و به قدرت رساندن مجدد
«عبد ربه منصور های»، رئیس جمهوری [فراری] این کشور است.
نشریه
آمریکایی «بلومبرگ» هفته گذشته گزارش بسیار مهمی منتشر کرد که در آن
عربستان سعودی را متهم کرده بود، موجب افزایش شانس و قدرت القاعده شده است.این نشریه آمریکایی در ادامه گزارش خود افزوده بود:
خط مشی سعودی ها در تعامل با بحران یمن موجب سنگین شدن کفه گروه تروریستی القاعده در شبه جزیره العرب شده است.بلومبرگ
در اثبات این ادعای خود به مناطقی اشاره کرده بود که طی تجاوز نظامی
عربستان و هم پیمانانش و با استفاده از شرایط جنگی حاکم بر یمن، در این
کشور تصرف کرده بود. علاوه بر اینکه بنابر تاکید این نشریه از زمان آغاز
تجاوز سعودی، یمن به یکی از اهداف منطقه ای داعش تبدیل شده است.
در
این راستا «هافتینگتون پست»، یکی دیگر از نشریه های آمریکایی نیز عربستان
سعودی را متهم کرد که از قدرت مالی و توان نظامی خود برای تحمیل خواسته
هایش به کشورهای منطقه خاورمیانه استفاده می کند.
هافتینگتون
پست با بیان اینکه مکتب سعودی وهابی، مکتبی افراط گرایانه است، آن را عامل
و مسئول گسترش و اشاعه افراط گرایی و صدور آن به سراسر نقاط جهان دانست و
در این راستا به این نکته استناد جست که 15 نفر از 19 نفر مرتبط با حوادث
11 سپتامبر 2001 سعودی بوده اند.
هنگامی که «باراک اوباما»،
رئیس جمهوری آمریکا برای تسلیت مرگ ملک عبد الله، شاه سابق سعودی و دیدار
با سلمان بن عبد العزیز، شاه جدید وارد ریاض شد، «ژوزف استفال»، سفیر
آمریکا در ریاض طی سخنانی تصریح کرد که حکمت و شجاعتی که در ملک سلمان
مشاهده می شود، نوید گسترش و تحکیم روابط آمریکا و عربستان را می دهد، اما
روزنامه «واشنگتن پست»،
ضمن درج این گفته ها در پاسخ به آنها نوشت: تحلیلگران بر این باورند که
سلمان نیز همانند عبد الله، محافظه کار است و همان خط مشی عبد الله را
ادامه خواهد داد.
تاملی گذرا در
فعالیت های ملک سلمان نشان می دهد که وی دارای سوابق طولانی در حمایت از
تندروها و افراط گرایان است و هم اکنون به خاطر برخی سیاست های دیکته شده
به او تلاش دارد، این فعالیت ها را پنهان و یا کم رنگ جلوه دهد.در
این ارتباط نشریه آمریکایی «دیلی بیست» سخنانی از «بروس ریدل»، از مسئولان
سابق سازمان جاسوسی سیا منتشر کرده است که اظهار داشته بود:
سلمان طی دهه هشتاد میلادی بزرگترین حامی مالی گروه القاعده در افغانستان بود که برای آن کمک های مالی جمع آوری می کرد.
به
گفته ریدل، سلمان در دهه نود میلادی نیز بزرگترین حامی مالی مسلمانان
بوسنی طی جنگ هایشان در بالکان بود و برای آنها نیز کمک مالی جمع آوری می
کرد و به این ترتیب
در دو دهه هشتاد و
نود سلمان اصلی ترین و بزرگترین حامی مالی گروه های تندرو و افراطی بود که
جنگ هایی به نیابت از عربستان سعودی در مناطق مختلف جهان انجام می دادند.دیلی
بیست در گزارشی دیگر می نویسد: سلمان برای مدتی طولانی به عنوان امیر
ریاض، مسئول حفظ ساختار و موجودیت نظام سعودی و برقراری آرامش و تفاهم میان
اعضای خاندان حاکم بود، به همین دلیل برادر ناتنی اش «ملک خالد» که از سال
1975 تا 1982 بر عربستان سلطنت می کرد، طی جنگ افغانستان وی را مسئول این
پرونده کرد تا از نفوذی که در خاندان سعودی داشت، برای تحقق اهداف خارجی
عربستان استفاده کند و به همین منظور وی را مدیر کمیته جمع آوری کمک های
مالی خاندان سعودی و مردم این کشور برای کمک به مجاهدانی کرد که در
افغانستان علیه شوروی سابق می جنگیدند.
ریدل
در یکی از مقالاتش تاکید می کند که سلمان دارای روابطی عمیق و گسترده با
موسسات و نهادهای وهابی است و یکی دیگر از مسئولان سازمان سیا که اواخر دهه
هشتاد میلادی در پاکستان مشغول خدمت بود، برآورد می کند که کمک های
محرمانه عربستان به پاکستان طی دهه هشتاد به ماهیانه 20 تا 25 میلیون دلار
می رسید.
«راشل برونسون»، رئیس دایره خاورمیانه شورای روابط خارجی آمریکا نیز در کتابش تحت عنوان
«فراتر از نفت: ریسک بالای شراکت آمریکا و عربستان سعودی»
می نویسد: سلمان یکی از عوامل جذب عناصر مسلح برای «عبد الرسول سیاف»،
مجاهد سلفی وهابی افغانی بود که مرشد و راهنمای اسامه بن لادن، موسس
القاعده و «خالد شیخ محمد»، عقل مدبر و برنامه ریز حوادث 11 سپتامبر بود.
برونسون
می افزاید: سلمان همین نقش را در بوسنی نیز بازی کرد، هنگامی که ملک فهد،
برادر تنی اش او را به ریاست کمیته عالی کمک به بوسنی و هرزگوین که در سال
1992 تاسیس شده بود، منصوب کرد.
با
فرارسیدن سال 2011 میلای این کمیته حدود 600 میلیون دلار کمک مالی جمع
آوری کرده بود که در ظاهر می بایست برای کمک رسانی به مردم بوسنی و اهداف
دینی و مذهبی هزینه شود، اما در عمل این اموال جهت خرید سلاح و ارسال آنها
به القاعده در افغانستان هزینه شد.
در
همین راستا روزنامه انگلیسی «گاردین» در گزارشی به مدیریت این کمیته توسط
سلمان اشاره می کند و می نویسد: نیروهای ناتو در سال 2001 میلادی دفاتر این
کمیته را در سرایوو تفتیش کردند و در آنجا با صحنه هایی مواجه شدند که
آنها را واداشت، کمیته عالی کمک به بوسنی و هرزگوین را گنج گران بها و
بسیار ارزشمند تروریسم جهانی توصیف کنند.
نیروهای
ناتو در دفاتر کمیته عالی کمک به بوسنی و هرزگوین تصاویری از اهداف گروه
القاعده قبل و بعد از حملات و دستور العمل ها و راهنمایی هایی مبنی بر نحوه
رمز گشایی از اسناد وزارت خارجه آمریکا و دست بردن در آنها و نقشه های
ساختمان ها و بناهای حکومتی و رسمی دولت آمریکا در واشنگتن را کشف کرده
بودند.
گاردین تاکید می کند: این اولین باری نبود که ماهیت
واقعی فعالیت های کمیته عالی کمک به بوسنی و هرزگوین عربستان برملا می شد،
بلکه طی سال های 1992 تا 1995 میلادی دستگاه های اطلاعاتی اروپایی طی
رصدهایی که انجام داده بودند، دریافتند که با وجود ادعای این کمیته مبنی بر
تمرکز فعالیت هایش بر امداد رسانی و کمک رسانی، حدود 120 میلیون دلار از
اموال آن در دفتر وین به تسلیح عناصری از القاعده اختصاص یافته بود که هم
پیمان حکومت بوسنی بودند.
روزنامه
«نیویورک تایمز» نیز اسناد و مدارکی منتشر کرد که از حمایت های مالی
خاندان سعودی از گروه تروریستی القاعده و رابطه آن با حوادث 11 سپتامبر
پرده بر می داشت.
«یکی
از مجاهدان جدا شده از القاعده در برابر دادگاهی در آمریکا شهادت داد که
کمیته سلمان از القاعده حمایت می کند» .. این یکی از تیترهای داخلی گزارشی
بود که نیویورک تایمز به همراه اسناد و مدارک درباره ارتباط سلمان با
القاعده منتشر کرد، در ذیل این تیتر نوشت: یکی از افراد جدا شده از
گروه القاعده در یکی از دادگاه های آمریکا گواهی داد و اعتراف نامه ای را
به وکلای خانواده های قربانیان حوادث 11 سپتامبر تقدیم کرد که در آن اذعان
کرده بود، کمیته عالی کمک به بوسنی و هرزگوین عربستان به ریاست سلمان
مهمترین و بزرگترین حامی گروه القاعده در بوسنی بود.
این عضو سابق
القاعده در یکی دیگر از اعترافاتش مربوط به حوادث 11 سپتامبر اذعان کرد که
کمیته عالی کمک به بوسنی و هرزگوین عربستان حمایت گسترده ای از عملیات های
نظامی القاعده در بوسنی به عمل آورد و به شیوه های مختلف عناصر این گروه را
حمایت و پشتیبانی می کرد.
بنابر
اعلام رادیو ملی آمریکا سازمان سیا برای مدت ها و به صورت بسیار دقیق
رابطه کمیته عالی کمک به بوسنی و هرزگوین عربستان با گروه های تروریستی را
تحت نظر و مراقبت داشت و گروه کاری مشترک دولت آمریکا در زندان
«گوانتانامو» این کمیته را در فهرست سازمان ها و نهادهای حامی تروریسم و
حتی مجری عملیات های تروریستی قرار داده بود.
همچنین
پایگاه اینترنتی «سندیکای دانشمندان و نخبگان آمریکا» که در حوزه امنیت
هسته ای و بیولوژیکی فعالیت می کند، گزارشی منتشر و در آن افشا کرد که
دایره اطلاعات نظامی وزارت دفاع آمریکا کمیته عالی کمک به بوسنی و هرزگوین
عربستان را به کمک مالی و تسلیحاتی به «محمد فرح عیدید»، از عاملان جنگ و
در ارتباط با القاعده متهم کرد.اما
حمایت های مالی و نظامی عربستان سعودی از القاعده در افغانستان و بالکان
نتایج معکوسی برجا گذاشت، چون عناصر این گروه وقتی به کشور خود بازگشتند،
پایه گذار القاعده در عربستان در سال 2003 میلادی شدند که خطر آن علیه
حکومت سعودی هر روز درحال افزایش است.
سلمان
برای تفسیر و توجیه حملات القاعده علیه عربستان ادعا کرد که این حملات از
سوی صهونیست های افراطی برای مقابله با دعوت ها و تبلیغ های اسلامی حمایت
می شوند.
در همین راستا، شاهزاده
«نایف بت عبد العزیز»، وزیر وقت کشور عربستان نیز در سال 2004 طی سخنانی
تصریح کرد که اسرائیل و صهیونیسم در پس سازمان القاعده که مسئول تمام حملات
رخ داده در کشورهای عربی است، هستند.
با
این حال تهدیدی که تکفیری ها برای عربستان سعودی ایجاد کرده بودند، سلمان
را از ادامه همکاری با شیوخ تندرو و افراطی و حامیان گروه های تروریستی
تکفیری باز نداشت، به گونه ای که مستندات به دست آمده از «مرکز جوانان
شاهزاده سلمان» که ریاست آن را شخص وی برعهده دارد، نشان می دهد، «صالح عبد
الله کامل»، میلیاردر سعودی نیز در این مرکز فعالیت دارد، کسی که نام وی
در فهرست «حامیان اصلی القاعده» و معروف به «زنجیر طلایی» قرار داده شده
بود.
نشریه
«وال استریت ژورنال» در این ارتباط می نویسد: هنگامی که پس از حوادث 11
سپتامبر دولت آمریکا تلاش کرد، سازمان ها و موسسات خیریه سعودی مرتبط با
تروریسم را تعطیل کند، کامل و سلمان این اقدام واشنگتن را محکوم کرده و
دشمنی با اسلام شمردند.و در حالی که مسئولان آمریکایی هدف
از سفر اوباما به عربستان سعودی پس از مرگ عبد الله را بنای روابطی عمیق و
مستحکم با پادشاه جدید و اتخاذ تدابیر و سیاست های لازم در این راستا عنوان
کرده بودند، روزنامه نیویورک تایمز در تحلیلی بر سفر رئیس جمهوری آمریکا
به ریاض نوشت: باید به پرونده و سابقه سلمان در حمایت و پشتیبانی از افراط
گرایان توجه داشت.
نیویورک تایمز
افزوده بود: بدترین ویژگی سلمان این است که وی دارای دیدگاه های مشترک با
افراط گرایان است و اگرچه به راحتی به توصیه های شما گوش می دهد و آنها را
می پذیرد، اما در باطن دیدگاه ها و باورهای خود را اجرا می کند.
این
روزنامه آمریکایی توضیح می دهد که وقتی سلمان در عربستان بر تخت سلطنت
نشست، بسیاری در غرب امید داشتند که وی اقدام به اصلاحاتی تاثیر گذار در
عربستان بزند و با تحریکات و اقدامات افراط گرایان عربستانی مقابله کند و
به آنها پایان دهد، اما متاسفانه خیلی زود دریافتند که در تصورات خود به
بیراهه رفته اند.
با وجود اتهامات بسیار و سنگینی که به عربستان
سعودی درباره حمایتش از تروریسم و افراط گرایی و نقض آشکار حقوق بشر وارد
می شود، این سوال مهم مطرح می شود که چرا آمریکای پرچمدار آزادی و دموکراسی
همچنان روابط عمیق و گسترده خود را با این رژیم تروریستی وهابی سرکوبگر
تندرو حفظ کرده است؟
به نظر می رسد، چنان سود و منافعی در این رابطه برای آمریکایی ها وجود دارد که آنها را به نادیده گرفتن تمام آنچه گذشت وادار می کند.